اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیعرفانمعارف قرآنی

کمالات الهی در سایه سرّ اخلاص

بسم الله الرحمن الرحیم

بی گمان اخلاص به معنای پیراستن خویش و اعمال از هر گونه غیر خدا، سرّ الهی است که در قلب های پاک مومنان قرار می گیرد و خالص شدگان به تفضل الهی در جایگاه معصومان و پیامبران قرار می گیرند که قلب آنان آینه تمام نمای انوار تجلیات الهی می شود و اسرار و رازهای هستی را به نمایش می گذارد. البته هر کسی در این راستای پیراستنی چنین تلاش کند، به پاداش تفضلی الهی دست می یابد و قلب او نیز چنین محرم اسرار الهی می شود و انوار حقایق هستی بردلش می تابد تا جایی که افزون بر معرفت و شناخت، توانایی تصرفات در کائنات را به اذن الله می یابد.

بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، مقام مخصلین خواه به فتح لام و خواه به کسر لام، مقامی بس عظیم است؛ زیرا قلب این افراد چنان پیراسته و پاک شده که عرش الله می شود و ارتباط و پیوند میان خدا و آنان در شدت اتصال از اتصال شعاع خورشید به خورشید قوی تر و استوارتر می گردد چنان که در حدیث از آن به «اشد اتصالا من شعاع الشمس بها» تعبیر شده است.

هر چه درباره اخلاص و آثار و اهمیت و ارزش آن گفته شود، کم گفته شده است؛ اما آن چه مهم است طریقت شریعت است که انسان را به چنین حقیقتی می رساند و متحقق به این صفات و ملکات و مقومات الهی می سازد. بر همین اساس نویسنده با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن بر آن شد آثار و عوامل اخلاص را تبیین کند. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

اخلاص تفضلی ابتدایی و اکتسابی

بر اساس آموزه های قرآنی، می توان در انسان ها از دو نوع اخلاص سخن گفت که یکی تفضل ابتدایی الهی است که برای پیامبران و معصومان(ع) است(مریم، آیه 51)؛ زیرا خدا گروهی از انسان ها را برای مقاصد خاصی انتخاب و پرورانده تا در جایگاه رسالت و نبوت و امامت و ولایت قرار گیرند؛ بنابراین خدا از همان آغاز آنان را خالص ساخته و پرورانده است. از این افراد به عنوان مخلصین به فتح لام یاد می شود که به همان معنای خالص شدگان است. اینان همان کسانی هستند که از عصمت ذاتی و تفضلی برخوردار هستند و ابلیس و شیاطین جنی و انسی به آنان دسترسی ندارند و ابلیس خود از آن ناتوانی سخن به میان آورده و استثنا نموده است؛ البته استثنا کردن ابلیس از روی دلسوزی نسبت به این افراد نیست، بلکه به سبب عدم دسترسی به آنان است.(حجر، آیات 39 و 40؛ ص، آیات 82 و 83)  بر این اساس شیاطین و وسوسه گران هر گونه بخواهند هیچ تاثیری در این افراد نخواهند گذاشت؛ زیرا اینان بندگان خالص شده الهی هستند.(یوسف، آیه 24) هم چنین این افراد چون از هر گونه عیب و نقص در عمل رها هستند،  و خالص شده برای خدا، از هر گونه کیفری در امان هستند(صافات، آیات 39 و 40) و به عنوان بندگان کریم الهی در نعمت هستند.(همان، آیات 41 تا 43) پس انداز و کیفری برای آنان نیست(همان، آیات 73 و 74) و برای پاسخ گویی اعمال حاضر نمی شوند(همان، آیات 127 و 128)؛ زیار از نظر قرآن اینان کسانی هستند که مستقیم بهشت هستند و حتی نفخ صور اول و دوم برای آنان نیست و جز کسانی هستند که به مشیت الهی از قرار گیری در صحنه های قیامت معاف شده(زمر، آیه 68) و جزو محضرین و حاضرشدگان نخواهند بود.(صافات، آیات 158 و 159)

به سخن دیگر، اینان به سبب آن که مظهر اتم و اکمل انوار تجلیات صفات الهی هستند، وجه الله باقی هستند که فنا برای آنان همانند فنای دیگر آفریده ها نیست. پس چنان به تزکیه و تطهیر الهی به تمامیت کمال رسیده اند که فنای فی الله به معنای واقعی شده اند؛ پس بقای آنان بالله است، و مالک هیچ چیز خود نیستند: لا يَمْلِكونَ لاِ نْفُسِهِمْ نَفْعًا وَ لا ضَرًّا وَ لا مَوْتًا وَ لا حَيَوةً وَ لا نُشورًا.

هم چنین این افراد همان کسانی هستند که به سبب آن که دلهایشان مظهر اتم و اکمل اسماء الله و تجلیات انوار صفات الهی است، حقیقت الله را می شناسند و می توانند به توصیف خدا بپردازند و خدا را به صفات وصف و توصیف کنند.(صافات، آیات 159 و 160) بنابراین، توصیفات دیگران نمی تواند حق صفات الهی را به جا آورد و آن را توصیف کند؛ از همین روست که خدا خود را برتر از توصیفاتی می داند که دیگران بیان می کنند.(صافات، آیه 180) بنابراین، کسی نمی تواند بگوید که ما با اعمال می توانیم به این درجه ای برسیم که خدا برای مخلصین به فتح لام رسانیده است؛ زیرا اکتسابی نیست، بلکه تفضل ابتدایی برای شماری از انسان ها برای ماموریتی است که برای آنان تعیین شده است.(صافات، آیات 168 و 169)

اما نوع دوم همان «مخلصین» به کسر لام است که با تلاش خویش خود را به درجه اخلاص می رسانند و در حقیقت اخلاص آنان اکتسابی است. این افراد با اخلاص در دین به این مقام می رسند.(زمر، آیات 2 و 3 و 11 و 14) البته پیامبران نیز همان گونه که مخلصین به فتح لام هستند، مخلصین به کسر لام نیز هستند؛ زیرا آنان هر چند که به طور ذاتی هر کاری را با خلوص برای خدا انجام می دهند، تمام تلاش خویش را دارند تا بندگی به اخلاص داشته باشند و جزو مخلصین نیز باشند؛ چنان که پیامبر(ص) به حکم قرآن خود را مامور می داند تا مخلصین به کسر لام باشد.(همان؛ بقره، آیه 139؛ اعراف، آیه 19؛ یونس، آیه 22) بنابراین بر بندگان مومن الهی است تا این گونه همانند پیامبر(ص) عمل کنند و خلوصی را در خود ایجاد کنند که غیر از خدا در آن نباشد؛ یعنی همانند غریقی که در دریا هیچ ابزاری برای نجات ندارد و جز به خدا توسل نمی جوید و از او نجات نمی خواهد، همه دعا و نیایش و عبادت خویش را خالص برای خدا کند.(عنکبوت، آیه 65؛ لقمان، آیه 32؛ غافر، آیات 14 و 65؛ بینه، آیه 5)

بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، مخلصین به فتح لام به عنوان خلیفه الله در کائنات تصرفات ربوبی دارند و به «بسم الله» تصرف تکوینی می کنند که در اصطلاح از آن گاه  به عنوان «باذن الله» یاد می شود؛ چنان که حضرت عیسی(ع) تصرفاتی چون احیاء و اماته داشت و مرده زنده می کرد.(آل عمران، آیه 49)

البته هر کسی می تواند با تاسی و اسوه قرار دادن معصومان(ع) به این مقام برسد و به درجه ای خلوص در عبودیت دست یابد که در مقام «کن فیکون» بتواند تصرفات خلقی داشته باشد؛ چنان که ابن‌ فهد حلّي‌ در کتاب «عُدّة‌ الدّاعي‌» حدیث قدسی از خدا نقل می کند که خدا فرموده است: يَابْنَ ءَادَمَ! أَنَا غَنِيُّ لَا أَفْتَقِرُ؛ أَطِعْنِي‌ فِيمَا أَمَرْتُكَ، أَجْعَلْكَ غَنِيًّا لا تَفْتَقِرُ. يَابْنَ ءَادَمَ! أَنَا حَيٌّ لَا أَمُوتُ؛ أَطِعْنِي‌ فِيمَا أَمَرْتُكَ، أَجْعَلْكَ حَيًّا لَا تَمُوتُ. يَابْنَ ءَادَمَ! أَنَا أَقُولُ لِلشَّيْءِ كُنْ فَيَكُونُ؛ أَطِعْنِي‌ فِيمَا أَمَرْتُكَ، أَجْعَلْكَ تَقُولُ لِلشَّيْءِ كُنْ فَيَكُونُ؛ اي‌ پسر آدم‌! من‌ بي‌ نيازي‌ هستم‌ كه‌ هيچ گاه‌ نيازمند نمي ‌شوم‌؛ مرا اطاعت‌ نما در آن چه‌ تو را امر كرده‌ ام‌، تا در نتيجه‌ تو را بي‌ نيازي‌ قرار دهم‌ كه‌ نيازمند نشوي‌. اي‌ پسر آدم‌! من‌ زنده‌ اي‌ هستم‌ كه‌ هيچگاه‌ نمي ‌ميرم‌؛ مرا اطاعت‌ كن‌ در آنچه‌ ترا امر كرده‌ ام‌، تا در نتيجه‌ ترا زنده ‌اي‌ قرار دهم‌ كه‌ نميري‌. اي‌ پسر آدم‌! من‌ به‌ چيزها مي گويم‌: بشو، پس بی درنگ مي شود؛ مرا اطاعت‌ كن‌ در آنچه‌ ترا امر كرده ‌ام‌، تا در نتيجه‌ ترا قرار دهم‌ به طوري كه‌ به‌ چيزها بگویي‌: بشو، پس بی درنگ بشود.

حجت الاسلام حمید رضا رضایی از آیت الله سید قائم شوشتری نقل می کرد: روزی با گروهی از طلاب نزد آیت الله رفته بودیم. سخن از آثار بسم الله به میان آمد و گفتم: در کتب آمده کسانی با بسم الله روی آب می رفتند. ایشان فرمود: من خود موردی را به چشم دیدم که برای شما حکایت می کنم. روزی از شاگرد نوجوانی سخن آمد که با بسم الله «طی الارض» می کند. برای دیدار او به مدرسه رفتیم. کلاس درس او در طبقه دوم بود. در کلاس درس بود. مطلب را گفتیم. نوجوان گفت: چیزی عادی است. آن گاه کنار پنجره رفت. آن را گشود و گفت: بسم الله. به چشم هم زدنی و کم تر از آن در گوشه ای حیاط ایستاده بود. دوباره بسم الله گفت و در کنار ما حاضر شد.(دوستی می گفت: وقتی از ایشان پرسیدند: چگونه به این مقام رسیدی؟ گفت: جایی خوانده بودم که برخی با بسم الله بر روی آب راه می روند؛ کنار رود رفته و بسم الله گفتم و بر روی آب راه رفتم. متوجه شدم می توان با بسم الله کارهای بسیاری کرد که از جمله آنها طی الارض با اراده و انتقال سریع بدون پرواز و حرکت و جابه جایی بی حرکت ظاهری است. همین حکایت را خواهرزاده آیت الله از طلاب جوان حوزه در قم از دایی خویش برایم نقل آن و آن را تایید کرده است. دوستان چندی شاگرد مکتب عرفانی ایشان هستند. ایشان در زمان نگارش مقاله زنده بود و در اصفهان در تخت بیماری بسر می برد، ولی در اسفندماه 1402 به ملکوت اعلی پیوست. روحش شاد. از ایشان داستانی دیگر را – برخی از شاگردان ایشان که دو سالی در خانه نامبرده زندگی کرد،- نقل می کند. حجت الاسلام امیری می فرماید که روزی با ایشان به روستایی در اطراف دورود لرستان رفته بودیم. پسری عاشق آن جا بود که تمام حرکات و سکنات معشوق را می دید و گزارش صادقانه می داد. این امور از توانایی های نفس انسانی است)

در این باره حکایات و قصه های بسیاری از کرامات اولیای الهی بیان شده است. البته این اختصاص به اولیای الهی اهل سیر و سلوک به معنای اصطلاحی ندارد، بلکه افراد معمولی از خیاط و کفاش و آهنگر نیز دارای کراماتی بودند؛ زیرا اصل در تحقق این حالات طهارت نفس و تزکیه آن است که با عبودیت و اخلاص و تقوا به دست می آید.

حافظ‌ رجب‌ بُرْسي‌ در «مَشارق‌ أنوار اليقين‌» نیز در تاثیر عبودیت و اطاعت که خالصانه باشد گويد: در حدیث قدسی آمده که خدا می می فرماید: إنَّ لِلَّهِ عِبَادًا أَطَاعُوهُ فِيْمَا أَرَادَ، فَأَطَاعَهُمْ فِيمَا أَرَادُوا؛ يَقُولُونَ لِلشَّيْءِ: كُنْ فَيَكُونُ؛ حقّاً براي‌ خدا بندگاني‌ هستند كه‌ او را در آن چه‌ بخواهد اطاعت‌ مي ‌كنند، پس‌ خدا نيز آنها را در آن چه‌ بخواهند اطاعت‌ مي كند؛ آنها به‌ چيزهایی‌ كه‌ بخواهند تحقّق‌ پيدا كند مي گويند: بشو! پس بی درنگ مي شود.»

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا