اجتماعیاخلاقی - تربیتیروان شناسیسیاسیمعارف قرآنی

تعصب، برتری اشرار بر نیکان

بسم الله الرحمن الرحیم

تعصب جاهلی، به این است که انسان قوم و خویش را در هر حال برتر از دیگران بداند و به دفاع از آنان بپردازد، خواه مظلوم باشد و خواه ظالم.

البته در فرهنگ قرآن از آن به «حمیت» با قید «جاهلی» تعبیر و به عنوان خصلتی مذموم مردود شمرده شده است؛ زیرا چنین خصلتی همانند عشق و محبت شدید، انسان را بر حقیقت کور و نابینا می کند و گوش و چشم آدمی را بر آن می بندد تا جایی که نه تنها چشم بر گناه و خطای قوم و خویش می بندد، بلکه به یاری آنان می رود و خود را نیز گرفتار باطل و ظلم می کند.

بحران اجتماعی در ساختار حمیت جاهلی

واژه تعصّب در فرهنگ فارسی همان معنا و مفهومی را می رساند که «حمیت» در زبان عربی می رساند. البته بر اساس معناشنایی ابن منظور، تعصّب بر گرفته از «عصبیت» خصلتی است که فرد را به حمایت از خویشان وادار می کند بی آن که توجهی به ظالم و مظلوم یا حق و باطل بودن داشته باشد.(نگاه کنید: لسان العرب، ابن منظور، ج 9، ص 233؛ ذیل واژه «عصب»)

خدا در قرآن به صراحت از این معنا و مفهوم به «حمیت» تعبیر کرده و فرموده که کافران در دلهایشان «حمیتی» دارند که «الحمیه الجاهلیه» است.(فتح، آیه 26) اصل این واژه «حمی» است که به معنای آتش شدید و گرمای سوزان است؛ چنان که خدا می فرماید در روز قیامت اندوخته عالمان زراندوز را به شدت با آتش دوزخ «گرما» داده و پس با آن بر پیشانی و پهلو و پشت ایشان داغ می گذارند.(توبه، آیه 35)

بنابراین، حمیت به معنای گرمای شدیدی است که در فرد به عشق و محبت قوم و خویشی ایجاد می شود و اجازه نمی دهد تا شخص بر اساس حق و عدل قضاوت و داوری داشته و گرایش ها و گریزش هایش را سامان دهد.

البته واژه تعصب از ریشه «عصب» به معنای پیوند محکم و استوار است؛ چنان که عصب در بدن انسان نیز این گونه میان اعضای پیوند ایجاد می کند، تعصبات خویشاندوی نیز این گونه است.

باید توجه داشت که تعصب و حمیت نسبت به خویش و قوم و قبیله چیزی منفی نیست، اما اگر این گرایش شدید عاطفی، همراه با «جاهلیت» یعنی بی خردی باشد، بسیار زیانبار خواهد بود؛ زیرا جاهل در برابر عاقل کسی است که کنش ها و واکنش هایش بر اساس تعقل و تفکر و گرایش های حق و عادلانه فطری نیست که در ذات هر انسانی نهادینه شده است، بلکه کنش ها و واکنش ها بر اساس هواهای نفسانی و مبتنی بر شک و ظن است که می توان این افراد را سفیه و جاهل نامید که از عقل و تعقل بهره ای نبرده اند.

بنابراین، وقتی خدا از «حمیت جاهلیت» سخن به میان می آورد(فتح، آیه 26)، شوق و عشق شدید و گرایش افراطی است که بر اساس حق و عدالت نیست که عقل آن را می شناسد و بدان گرایش دارد، بلکه مبتنی بر جاهلیت و سفاهت و بی خردی و سبک مغزی است که نور عقل در آن دل و قلب دفن و دسیسه شده است؛ زیرا با نگاهی با بسترها و زمینه های ایجاد تعصب و حمیت جاهلی می توان دریافت که چگونه قلب انسان گرفتار حمیت و تعصب جاهلی، ناتوان از درک و فهم حق و حقیقت و عدالت و گرایش به آن است؛ چرا که محبت و عشق شدید به قوم و خویش و قبیله چنان شخص را کور و کر کرده که اصلا جز عشق خویشاوندی چیزی نمی شناسد و هیچ اعتنایی به حق و عدالت ندارد.

از نظر قرآن، جهل مهم ترین بستر و زمینه ساز حمیت جاهلی است برای همین آنان را قید جاهلیت معرفی می کند.(فتح، آیه 26) البته کفرگرایی(همان)، تکبر و استکبارگری و خودبرتربینی(صافات، آیات 35 و 36)، انحصارطلبی(بقره، آیه 135؛ آل عمران، آیات 72 و 73)، سلطه گری و منفعت گرایی(ص، آیات 5 تا 7؛ نوح، آیات 21 و 23) و مانند آنها از مهم ترین بسترها و زمینه سازهای گرایشی افراطی به قوم و خویش و پیوندهای خویشاوندی است که زمینه تعصب و حمیت جاهلی را فراهم می آورد.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، تعصب و حمیت نسبت به خویشان هماره امری مذموم نیست، از همین روست که خدا «حمیت» را با قید «جاهلیت» محدود ساخته تا دانسته شود که نوعی از حمیت و تعصب مذموم بلکه گناه است. به سخن دیگر، از نظر قرآن، تعصب و حمیت جاهلی است که گناه و مذموم است؛ زیرا چنین تعصب و حمیت جاهلی، آسیب سخت و شدیدی به روابط انسانی وارد می سازد و بحران های اجتماعی شدیدی را نیز به دنبال خواهد داشت؛ از همین روست که امام سجاد(ع) در تبیین حقیقت حمیت جاهلی و تعصبات قبیله ای مذموم که از نظر اسلام گناه شمرده شده، می فرماید: حمیت و تعصبی گناه است و شخص به سبب آن گناهکار شمرده می شود که شخص اشرار قوم خویش را بهتر از نیکان دیگر اقوام بداند.(کافی، ج 1، ص 233)

به سخن دیگر، تعصب و حمیت جاهلی به آن است که شخص بی توجه به اصول حق و حقیقت و عدالت، تنها بر اساس معیارهای خویشاوندی و قومیت گرایی عمل و رفتار کند و اشرار و بدان قوم خود را برتر و بهتر از نیکان اقوام دیگر دانسته و بر اساس آن به حمایت قلبی یا زبانی یا رفتاری از اشرار قوم خویش بپردازد و نیکان را به قلب و زبان و رفتار بیازارد.

در حقیقت همان گونه که عشق شدید و افراطی و «شغف حبی» انسان را کور و کر می کند تا حق و حقیقت را نبیند و نشنود و دیوانه وار دنبال معشوق می رود و هر چه فرمان دهد آن کند، هم چنین حمیت و آتش شدید و گرمای آتشین عشق شدید و محبت افراطی نسبت به خویشاوند و قوم و قبیله موجب می شود تا شخص نسبت به امور کر و کور شود و حقیقت و عدالت را فدای عشق افراطی به خویشاوند سازد. چنین خصلتی یکی از مهم ترین و اساسی ترین عوامل در ایجاد بحران های اجتماعی در روابط انسانی است؛ زیرا حق و عدالت به سبب همین حمیت جاهلی و تعصبات شدید جاهلی و بی خردانه از میان می رود و نظم اجتماعی که بر اساس حق و عدل است، جای خود را به آشفتگی و بحران اجتماعی می دهد.

با نگاهی به آثاری که قرآن برای حمیت و تعصب جاهلی بیان کرده این حقیقت به روشنی دانسته می شود؛ زیرا از نظر قرآن، حمیت جاهلی و تعصبات کینه توزانه از مهم ترین عوامل و بسترهای حق ناپذیری و مخالفت با حق گرایی و رشد و کمال(بقره، آیه 170؛ یونس، آیه 78؛ زخرف، آیه 22)، انحراف از عدالت و گرایش به ظلم(نساء، آیه 135؛ مائده، آیه 8)، مانع شناخت حقایق و ره یابی به آن و نیز گرایش بدان(مومنون، آیه 24)، عدم فهم و ادراک حقیقت و گفتار حق(هود، آیه 91)، مانع ایمان آوری به توحید(انبیاء، آیات 52 و 53)، مانع ایمان آوری به پیامبران(یونس، آیه 78)، مانع ایمان آوری به قرآن(بقره، آیه 170؛ مائده، آیه 104)، مانع ایمان آوری به قرآن غیر عربی(شعراء، آیات 198 و 199)، فرو رفتن در ضلالت و گمراهی(مومنون، آیات 53 و 54؛ فرقان، آیات 41 و 42)، انجام گناه و فحشاء(اعراف، آیه 28)، بستن راه مسجد(فتح، آیات 25 و 26)، گرایش به تقلید کورکورانه سنت ها و رسوم جاهلی نیاکان(بقره، آیه 170؛ مائده، آیه 104)، گرایش به خشونت و اعمال آن(مریم، آیات 42 و 46؛ انبیاء، آیه 68؛ عنکبوت، آیات 17 و 24) و ناخشنودی از دختردار شدن(نحل، آیه 58؛ زخرف، آیات 16 و 17) است.

بنابراین، با چنین آثار زیانبار تعصبات جاهلی نمی توان انتظار داشت که جامعه ای منسجم و مبتنی بر حق و عدالت شکل گیرد که بنیاد قوانین و مقررات است.

تعصب جاهلی قومی و حزبی

از نظر آموزه های قرآنی، تعصبات جاهلی محدود به گرایش های قومی و قبیله ای نیست، بلکه گرایش های حزبی نیز از این آسیب در امان نیست. شکی نیست که تعصبات حزبی خود یکی از مهم ترین عوامل بحران اجتماعی است؛ زیرا شخص در انتخاب افراد نماینده یا در هنگامه رای گیری در مجلس، به صالح و اصلح بودن یا مطابق حق و عدالت بودن رایی خویش توجهی ندارد، بلکه تابع قوانین و مقررات مکتوب یا شفاهی حزب است که بدان گرایش شدید دارد و به موفقیت حزبی بیش تر از موفقیت حق و حقیقت و غلبه عدالت دل بسته است. از این روست که به هر چیزی که حزب را موفق کند، رای می دهد حتی اگر ظالمانه باشد و یا اشرار به جای نیکان و صالحان بر سر کار آیند.

گرایش های حزبی در ساختار اتحاد هدف و روش سامان دهی می شود که هر حزبی را از حزب دیگر جدا می سازد. از نظر قرآن، حزب شیطان بر خلاف حزب الله، معیارهایی خویش را بر ساختار اهداف دنیوی و شیطانی و کسب منافع شخصی یا حزبی ساماندهی می کند، در حالی که شاخص های امت حزب الله، حقیقت و عدالت است. البته هر شخص حزبی به آن چه بدان اعتقاد دارد، چنان وابسته می شود که موفقیت حزب برایش بسیار فرحناک خواهد بود و شخص را به بدمستی و شادی افراطی و هیجان زدگی سوق می دهد(مومنون، آیه 53)، اما تفاوت در میان امت حزب الله با امت حزب شیطان در این است که حزب الله از حاکمیت حق و عدالت فرحناک می شود ، چنان که وقتی مومنان رومی بر دشمنان مشرک خویش پیروز می شوند، مومنان دیگر در جوامع به سبب غلبه و پیروزی حق بر باطل فرحناک می شوند.(روم، آیات 2 تا 4)

از نظر قرآن، برخی از اهل کتاب از یهود و مسیحی گرفتار همین تعصبات جاهلی هستند؛ زیرا ایمان را تنها به پیروی از شریعت خویش می دانند، در حالی که از نظر اسلام، شرایع اسلامی متعدد و متنوع است.(آل عمران، آیات 72 و 73؛ شوری، آیه 13)

هم چنین باید توجه داشت که تعصبات جاهلی نوعی پیروی و تبعیت از ارزش های ابلیسی و شیطانی است؛ زیرا نخستین کسی که تعصب قومی ورزید، ابلیس جنی است؛ زیرا او بر این باور بود که جن به سبب آن که از عصاره آتش است، بر بشر که از عصاره خاک است، برتری دارد. از همین روست که از پذیرش خلافت الهی انسان که حق و عدل بود، سرباز زد و خود را شایسته خلافت دانست.(اعراف، آیات 11 و 12؛ حجر، آیات 28 و 33؛ اسراء، آیه 61؛ ص، آیات 75 و 76)

از نظر قرآن، گرایش تعصب آمیز جاهلی چنان که در ابلیس جنی شیطانی موجب کینه توز نسبت به بنی آدم شد(اعراف، آیات 11 تا 17؛ حجر، آیات 31 تا 39) و نافرمانی او را نسبت به حکم سجده الهی بر انگیخت(همان)، هم چنین موجب می شود تا انسان ها نیز در ساختار تعصبات جاهلی نافرمانی از حق و حقیقت و عدالت کرده و به کینه توزی نسبت به کسانی بپردازند که از قوم و حزب ایشان نیست و این گونه عدالت و حق را فدای حمیت های جاهلی خویش کنند.(نساء، آیه 135؛ مائده، آیه 8) در حالی که مومنان به سبب عدم گرایش به حمیت های جاهلی و ساختار حمیت عقلانی و عقلایی، هرگز گرایش های قومی و حزبی به آنان اجازه نمی دهد تا کم ترین و کوچک ترین گرایشی به ظلم و بی عدالتی داشته باشند، بلکه به عنوان شاهدان الهی، «قوامین بالقسط» بوده و با تمام وجود و در همه حال به اقامه قسط و عدالت قسطی می پردازند حتی اگر به ضرر و زیان خودشان یا خویشان آنان باشد.(همان)

از نظر قرآن، قوم یهود در نژاد پرستی بسیار قوی هستند و همین امر موجب می شود تا نسبت به مسلمانان کینه توزی داشته باشند و دشمنی شدید خویش را بروز دهند(مائده، آیه 82)؛ زیرا آنان بر این باور شیطانی هستند که قوم و نژاد برتری هستند که به یک معنا «فرزندان خدا و محبوبان» او هستند.(مائده، آیه 18)

پس از این قوم می بایست به قوم عرب اشاره کرد که چنان در تعصبات و حمیت جاهلی غرق هستند که که اگر قرآن به زبان غیر عربی یا به شخص غیر عرب نازل می شد، هرگز بدان ایمان نمی آوردند(فصلت، آیه 44؛ شعراء، آیات 198 و 199)، اما اقوام دیگر چنین تعصب جاهلی ندارند، از این روست که به قرآن عربی ایمان آوردند.

از نظر قرآن، امت ها در ساختار اشتراکات هدفی و روشی شکل می گیرد و امت اسلام نیز این گونه است. تعصبات آنان نسبت به اسلام و شرایع آن بر خاسته از عقلانیت و گرایش به حق و عدالت است که موجب تحقق تقوای الهی می شود. از همین روست که در قرآن معیار و ملاک سنجش افراد نیک از بد، تقوای الهی آنان است که همان اقامه حق و عدالت در چارچوب ایمان و توحید است.(حجرات، آیه 13)

این در حالی است که کافران(انبیاء، آیه 36)، مترفان رفاه زدگی قدرتی و ثروتی(زخرف، آیه 23) و مجرمان (صافات، آیات 34 تا 36) نه تنها به حق و عدالت گرایشی ندارند، بلکه با تاکید بر عناصر و ارزش های جاهلی بر آن هستند تا حق و عدالت را سرکوب کند و ظلم و ستم خویش را در اجتماع بشری گسترش دهند. در حقیقت از مهم ترین گروه هایی که به تشویق دیگران به تعصبات جاهلی دامن می زنند، همین گروه هایی اجتماعی هستند که منافع دنیوی آن در گرو همین حمیت های جاهلی و ارزش ها و رسوم قومی و حزبی است.

از آن جایی که امت اسلام و مومنان «قوامین بالقسط و شهداء لله» هستند، نه تنها از هر گونه لجاجت غیر علمی و تعصبات جاهلی مبرا و پاک هستند(فتح، آیه 26)، بلکه هماره تمام کوشش و تلاش خویش را مبذول می دارند تا حق و عدالت در جوامع بشری اقامه شود و عدالت قسطی فراگیر تحقق یابد.(نساء، آیه 135؛ مائده، آیه 8؛ حدید، آیه 25) آنان برای مبارزه با تعصب جاهلی به «صبر و سکونت» و آرامش و بردباری متوسل می شوند تا ضمن جلوگیری از ایجاد بحران های اجتماعی، با تقوای مبتنی بر عدالت و حقانیت، متعصبان جاهلی را از گردونه اجتماعی خارج سازند و اجازه فعالیت و میدان داری ندهند.

البته خدا به متعصبان جاهلی هشدار می  دهد که با این روحیه و رویه ای که در دنیا پیش گرفته اند، عذاب های دنیوی و اخروی را برای خویش فراهم می آورند و خدا هرگز از آنان نمی گذرد.(انعام، آیه 124؛ فرقان، آیه 42؛ لقمان، آیه 21؛ فتح، آیات 25 و 26)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا