اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیمعارف قرآنی

بغض و نفرت پسندیده و ناپسند

بسم الله الرحمن الرحیم

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، بغض و نفرت می تواند خوب یا بد و پسندیده یا ناپسند باشد؛ زیرا از نظر قرآن، ایمان چیزی جز حب و بغض نیست که در ساختار «تولی و تبری» به اشکال گوناگون تبیین شده است؛ بنابراین، همان گونه که محبت نسبت به خدا و رسول الله(ص) و معصومان(ع) و مومنان، پسندیده و خوب، بلکه واجب شرعی است؛ هم چنین بغض و نفرت نسبت به دشمنان آنان، واجب شرعی است؛ در برابر هر گونه بغض نسبت خدا و رسول الله(ص) و معصومان(ع) و مومنان، ناپسند، بلکه حرام است.

در آموزه های وحیانی قرآن، این مفهوم با واژگان و جملاتی گوناگون بیان شده که از جمله آنها «بغضاء»، «اضغان»، «شنئان»، «غلّ»، «مقت» و مانند آنان بیان شده است.

حبّ و بغض بر مدار ایمان و کفر

از نظر آموزه های قرآنی، حبّ و بغض دو حالت متضاد از احوال قلب و نوعی واکنش است؛ زیرا نفس انسانی دارای گرایش ها و گریزش ها است که در اصل می بایست بر اساس شناخت به حق و مصادیق آن و باطل و مصادیق آن باشد؛ زیرا نفس مستوی و معتدل دارای نور هدایت الهامی الهی است که نه تنها حق و مصادیق آنها را می شناسد بدان گرایش دارد و نسبت به باطل و مصادیق آنها گریزش؛ این گرایش ها و گریزش ها چیزی جز محبت و نفرت نیست.(شمس، آیات 7 و 8؛ طه، آیه 50)

البته از نظر قرآن، این گرایش ها و گریزش ها تا زمانی صحیح است که نفس در حالت و اعتدال بوده و از انوار هدایت فطری الهی سود ببرد، اما وقتی نور فطرت در نفس و قلب انسان تغییر یابد و دفن و دسیسه شود یا قلب مختوم و مطبوع شود، دیگر چنین صحت و سلامتی در گرایش ها و گریزش ها نیست؛ بلکه نفس و قلب دچار وارونگی در فهم و گرایش می شود و به جای گرایش به حق به باطل گرایش می یابد و فاسد را صلاح می شمارد و سفاهت را عقلانیت می داند، بلکه به فجور گرایش یابد و ارزش ها را نادیده می گیرد و ضد ارزش ها و نابهنجارها را دامن می زند و به حدّ چارپایان بلکه پست از آن سقوط می کند.(شمس، آیات 7 تا 10؛ بقره، آیات 7 تا 13؛ اعراف، آیه 179)

بر اساس گزارش های قرآنی، نفس و قلبی که نور فطرت از دست داده یا دفن و دسیسه و ختم و طبع کرده باشد، به جای ایمان و شکر به کفر و کفران گرایش می یابد و محبوب و مبغوض ها و محبت و نفرت به شکلی دیگری بروز و ظهور می کند.

البته هر گاه نفس بر سلامت و صحت فطری باقی باشد و از نورانیت هدایت فطری سود برده باشد، به ایمان و شکر به عنوان حق و مصادیق آن گرایش می یابد، چنان که به عدالت و امانت و صداقت و وفا گرایش دارد و نسبت به باطل و مصادیق آن چون کفر و کفران و خیانت و ظلم و عهد شکنی و دروغگویی گریزش داشته و از آن نفرت دارد.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، فطرت انسان به حق و مصادیق آن گرایش داشته و بدان محبت می ورزد و نسبت به باطل و مصادیق آن گریزش و نفرت و کینه و بغض دارد. از همین روست که بر اساس آموزه های قرآنی، ایمان چیزی جز حبّ و بغض نیست که عقل رشدی آن را در می یابد.(حجرات، آیه 7) بر اساس همین آیات است که در روایات چندی معصومان(ع) در تفسیر ایمان آن را چیزی جز «حب و بغض» ندانسته اند؛ زیرا کسی که ایمان دارد و از نور فطرت و قرآن بهره مند شده است، به اطاعت از خدا و احکام شرعی اقدام می کند که عقل فطری و نقل وحیانی آن را کشف کرده و نسبت به کفر و فسوق و عصیان گریزش دارد.(همان)

از نظر قرآن، انسان می بایست محبت و نفرت خویش را بر مدار ایمان و کفر ساماندهی کند؛ پس به چیزی محبت ورزد که از ایمان الهی باشد و نسبت به چیزی بغض و نفرت داشته باشد که مربوط به کفر نسبت به خدا باشد.

گزارش های قرآنی بیان می کند که پیامبران (ع) نیز این گونه بودند؛ چنان که حضرت ابراهیم(ع) نیز به عنوان اسوه نیک مومنان این گونه عمل می کردند و به طور علنی اعلان به برائت از مشرکان داشتند.(ممتحنه، آیه 4) ایشان نسبت به کافران و مشرکان تا زمانی که بر کفر و شرک باقی باشند، بغض و نفرت دارد.(همان) البته خدا بیان می کند که مومنان پیرو آن حضرت(ع) نیز این گونه بودند و عمل می کردند و حب و بغض خویش را بر اساس ایمان و کفر ساماندهی می کردند؛ پس نسبت به مومنان محبت و نسبت به کافران و مشرکان بغض و نفرت داشتند.(همان)

بغض و نفرت الهی نسبت مخالفان حق

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، خدا نسبت به کافران و مشرکان بغض و نفرت دارد؛ البته مفهوم و معنای بغض در خدا، با آن چه در انسان می افتد در اموری فرق دارد؛ زیرا محبت و بغض الهی متاثر از چیزی نیست، بلکه محبت و نفرت الهی بر اساس حکمت الهی و مشیت اوست تا هر کسی به کمالی برسد و موانع کمالی را بردارد؛ پس اگر نسبت به کافران و مشرکان بغض و نفرت دارد، این امر به سبب آن است که کفر کافران و شرک مشرکان از مهم ترین موانع در مسیر حرکت انسان در صراط مستقیم عبودیت و دست یابی به مقامات الهی از جمله مقام خلافت الهی است.

از نظر قرآن، بغض شدید خدا نسبت به ستیزه جویانی خواهد بود که هیچ دلیل و برهانی برای مخالفت هایشان با حق و آیات الهی ندارند(غافر، آیه 35)؛ چنان که خدا نسبت به کافران حق ناپذیر پس از اتمام حجت و دعوت مکرر به ایمان، بغض شدیدی داشته و در همین دنیا نیز آنان را مجازات می کند.(غافر، آیه 10)

البته بر اساس گزارش های قرآنی، بغض الهی و نفرتش تنها محدود به کافران حق ستیز و باطل گرا نیست، بلکه هر کسی که به هر شکلی نسبت به حق و مصادیق آن در گفتار و عمل موضع ناپسند و نادرستی می گیرد، مستحق بغض و نفرت الهی است؛ از همین روست که خدا نسبت به کسانی که گفتاری بدون عمل دارند، اعلان بغض و «مقت» می کند و نفرت خویش را این گونه آشکار می سازد تا حتی مومنان در گفتار و رفتار صادق باشند و دورویی آنان در قالب قول بی عمل بروز نکند.(صف، آیه 3)

بنابراین، از نظر قرآن، بغض و نفرت الهی نسبت به کافران و مشرکان به سبب همان حق ستیزی و گرایش به باطل است؛ پس هر کسی چنین گرایشی داشته باشد، خدا نسبت به او بغض و نفرت خواهد داشت؛ البته شکی نیست که کافران و مشرکان در حق ستیزی مصداق اکمل و اتم هستند.

بر اساس گزارش های قرآنی، هر کسی حق ستیز و باطل گرا باشد، می بایست بداند که مبغوض و منفور الهی خواهد بود. چنان که سخن بدون عمل مبغوض و منفور الهی است.(صف، آیات 2 و 3) بر همین اساس، اعمال دیگری که مصداق خروج از حق و حق ستیزی است می تواند به عنوان عامل بغض و نفرت الهی قرار گیرد؛ چنان که از نظر قرآن، ازدواج با همسر پدر به عنوان رفتاری خارج از حق و مصداق فاحشه، مورد نفرت الهی قرار گرفته است(نساء، آیه 22)؛ زیرا «مقت» به معنای بغض آمده است.(مجمع البیان، ج 3 و 4، ص 38)

از نظر قرآن، افزون بر کفر(فاطر، آیه 39؛ غافر، آیه 10)، ردّ دعوت پیامبران (همان)، جدال بی دلیل نسبت به آیات الهی(غافر، آیه 35) در کنار رفتارهای زشت و فحشاء و فجور(نساء، آیه 22) از مهم ترین عوامل بغض و نفرت الهی نسبت به شخص است.

باید توجه داشت که بغض الهی نسبت به هر کسی موجب عذاب دنیوی و اخروی شخص خواهد بود و شخص به سعادت و سرانجام و فرجام نیکی نمی رسد.

عوامل و آثار بغض ناپسند

چنان که بیان شد حب و بغض می بایست بر مدار حق و ایمان باشد؛ یعنی نسبت به حق و مصادیق آن محبت و گرایش داشته و نسبت به باطل و مصادیق آن نفرت و گریزش داشته باشد. بنابراین، اگر حب و بغض بر این اساس نباشد، از مصادیق حب و بغض ناپسند خواهد بود. پس فرقی ندارد که این حب  و بغض از سوی کافران و مشرکان و دیگر افراد اهل باطل باشد، یا از سوی مومنان باشد که در برخی از امور گرفتار حب و بغض باطل و ناپسند باشند.

باید یادآور شد که محبت و نفرت بر اساس حق و ایمان سامان دهی شود تا جزو محبت و نفرت پسندیده بلکه واجب شود. پس اگر چنین نباشد از مصادیق محبت و نفرت ناپسند بلکه حرام خواهد بود. بر همین اساس، محبت نسبت به کافران و مشرکان از سوی مومنان می تواند ناپسند و بلکه حرام باشد.(ممتحنه، آیات 1 تا 4)

البته از نظر قرآن، همان گونه که بر مومنان است تا نسبت به حق و مصادیق آن گرایش داشته و محبت ورزند و نسبت به باطل و مصادیق آن گریزش و نفرت داشته باشند(همان؛ حجرات، آیه 7)، اما لازم است تا این حب و بغض در چارچوب حق و عدالت باشد؛ پس اگر این بغض و نفرت نسبت به دشمنان از سطح عدالت و حق خارج شود، ناپسند و ممنوع و مذموم است؛ زیرا اگر چنین باشد، انسان را از حالت عدالت خارج کرده و به ظلم و تعدی و تجاوز سوق می دهد که خود امری باطل و مذموم بلکه مبغوض و منفور الهی است؛ زیرا خدا عدالت و عدالت قسطی را دوست دارد و هر که از آن خارج شود، دوست ندارد.(مائده، آیات 2 و 8)

هم چنین از نظر قرآن، بغض کافران نسبت به مومنان از مصادیق بغض ناپسند است که ریشه در همان وارونگی در فهم و گرایش آنان و حق ستیزی دارد. کافران، نسبت به مومنان بغض شدید داشته و آن را در اشکال گوناگون کلامی و رفتاری به نمایش می گذارند.(آل عمران، آیات 116 و 118) البته این بغض کافران پیش از آن که به مومنان ضرر برساند به خودشان ضرر می زند و عذاب الهی را برایشان به دنبال خواهد داشت؛(غافر، آیه 10)؛ زیرا از نظر قرآن، بغض شدید کافران نسبت به دعوت به ایمان و کفرورزی آنان موجب می شود تا نسبت به خویش بغض داشته باشند.(همان)

از نظر قرآن، بیماردلان از منافقان نسبت به مومنان و اهل دین بغض و نفرت دارند، از همین روست که هماره از آشکار شدن و رسوایی این امر می هراسند؛ زیرا با آن که اهل بغض نسبت به مومنان هستند، ولی دوست دارند آن را نهان دارند.(محمد، آیه 29)

بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، بغض و نفرت ناپسند و مذموم دارای عوامل چندی است که شامل اموری چون بیماردلی(محمد، آیه 29)، شرک(ممتحنه، آیه 2)، شیطنت شیطان(مائده، آیات 90 و 91)، لعن الهی (مائده، آیه 64)، نافرمانی(مائده، آیات 91 و 92) و ایجاد موانع در برابر مومنان (مائده، آیه 2) و مانند آنها است.

البته برخی از کافران و مشرکان و نیز منافقان با بهره گیری از نهان کاری تلاش می کنند تا بغض و نفرت خویش را نسبت به مومنان نهان سازند و با نزدیکی به مومنان علیه آنان فعالیت کنند و در موقعیت مناسب ضربه بزنند. بنابراین، لازم است تا مومنان این افراد را بشناسند و از آنان پرهیز کنند. راه های شناخت این افراد تعقل و تفکر در اعمال و رفتار دشمنان(آل عمران، آیات 116 و 118) و لحن گفتار آنان است.(همان)

بر اساس گزارش های قرآنی، حتی مسلمانان از اهل شرایع اسلامی هم چون یهودی و مسیحی نسبت به مومنان به قرآن نیز بغض و کینه دارند؛ بدتر این که کینه آنان حتی نسبت به خودشان دایمی است و پایانی برای این بغض و کینه نسبت به یک دیگر نیست(مائده، آیه 14)؛ زیرا این بغض و کینه و نفرت میان آنان، از آثار کفر و طغیان ورزی و پیمان شکی و فراموشی تذکرات الهی و عقوبتی دنیوی از سوی خدا نسبت به آنان است.(مائده، آیات 12 و 14 و 64)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، بغض ناپسند دارای آثاری مخرب و زیانبار است و از همین روست که خدا آن را ناپسند و مذموم دانسته و از آن نهی کرده و جایز نشمرده است. از جمله این آثار می توان به بی عدالتی و انحراف از آن(مائده، آیه 8) و تجاوزگری و تعدی به دیگران(مائده، آیه 2) می شود.

از نظر قرآن، کینه توزی و بغض و نفرت در اجتماع از مهم ترین موانع پیروزی و موفقیت است(مائده، آیه 64) البته اگر «کلما اوقدوا» بیان برای «القینا» باشد.(المیزان، ج 6، ص 36)

هم چنین از نظر قرآن، مومنان می بایست نسبت به هم دیگر بغض و کینه ای نداشته باشند؛ زیرا این بغض حرام و گناه و امری ناپسند است. بنابراین اگر در مومنی بغض و نفرتی باشد می بایست در دفع و رفع آن با دعا و نیایش بکوشد با تقویت ایمان(اعراف، آیات 42 و 43)، انجام عمل صالح (همان) و تقوای الهی (حجر، آیات 45 و 47) از این بیماری ناپسند قلبی و روانی رهایی یابد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا