اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیعرفانمعارف قرآنی

تقوا، انجام به تکالیف و وظایف

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از مهم ترین فرمان های الهی ضرورت کسب تقوای الهی است؛ زیرا تقوای الهی تنها معیار سنجش کرامت انسان است؛ بنابراین، اگر کسی تقوای الهی نداشته باشد از کرامت الهی محروم خواهد بود و هیچ ارزشی در پیشگاه خدا نخواهد داشت. به نظر می رسد که همه معارف و آموزه های وحیانی قرآن در صدد تامین تقوای الهی است که جایگاه کرامتی انسان را تضمین و تامین می کند.

البته در فهم تقوای الهی لازم است تا نگاهی دیگر به آموزه های وحیانی انداخته شود و نظر خدا در قرآن درباره حقیقت آن دانسته شود؛ زیرا هر نوع تفسیر و تبیینی از مفهوم و حقیقت تقوا می تواند در سبک زندگی انسان تاثیر شگرف به جا گذارد. از همین روست که نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن، در صدد تبیین حقیقت مفهوم تقوای الهی و آثار آن است. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

حقیقت تقوای الهی

اصطلاح قرآنی تقوا از ریشه «وقی» در اصل به معنای حفظ خویش از چیزی است که از آن می ترسد. شکی نیست که گستره مفهومی تقوای الهی در قرآن، فراتر از «حفظ از تهدیدگر» است؛ زیرا کسب تقرب الهی و بهشت های متعدد و متنوع افزون بر حفظ از غضب الهی و دوزخ مد نظر است؛ بنابراین، دایره مفهومی آن گسترده تر از دایره معنایی واژه «وقایه» است.

هم چنین با نگاهی به ضرورت عمل به واجبات و مستحبات در کنار ترک محرمات و مکروهات و حتی برخی از مباحات این حقیقت آشکار می شود که حقیقت تقوای الهی مد نظر در قرآن محدود به محرمات و مکروهات نیست؛ چرا که همان گونه که انجام محرمات و مکروهات خشم الهی را در پی داشته و دوزخ را به ارمغان می آورد، هم چنین ترک واجبات و مستحبات نیز می تواند این گونه باشد؛ بنابراین می بایست گفت که مراد از تقوای الهی چیزی فراتر از پرهیز مصطلح است، بلکه مراد پرهیز به معنای قدیمی و کهن آن است که در اصطلاح امروزی «پرهیز غذایی» به خوبی بیان می شود؛ زیرا وقتی از پرهیز غذایی سخن به میان می آید، مجموعه ای از بایدها و نبایدها و شایدها و نشایدهای غذایی است که شخص بیمار می بایست رعایت کند تا سلامت خویش را حفظ یا به دست آورد.

به سخن دیگر، مراد از تقوای اصطلاحی در قرآن، نگهداری و حفظ نفس از گناه نیست که خدا از آن نهی کرده(مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص 881، ذیل واژه وقی)، بلکه مراد انجام تکالیف و وظایفی است که در قالب احکام پنج گانه وجوب و مستحب و حرام و مکروه و مباح بیان شده است. پس همان اندازه که انجام حرام و مکروه می تواند خشم الهی را به دنبال آورد، هم چنین ترک واجبات و مستحبات می تواند خشم الهی را به دنبال داشته و شخص را دوزخی کند. بنابراین، هدف از تقوای الهی همان انجام به تکالیف و وظایف الهی است که برای انسان مقرر شده است. این تقوای الهی گاه حتی می بایست با ترک مباحات انجام شود؛ چنان که در ماه رمضان خوردن و نوشیدن و زناشویی مباح در روزهای روزه حرام می شود.

اصولا از نظر قرآن همان گونه که لازم است تا انسان خود را دوزخ «نگه» دارد و حفظ نماید و وقایه داشته باشد(تحریم، آیه 6)، باید کاری کند که بهشتی برای خویش بسازد؛ زیرا ترک محرمات و مکروهات انسان را از دوزخ حفظ می کند، اما شکی نیست که برای ساخت بهشت لازم است تا انسان کارهایی را انجام دهد که در قالب واجب و مستحب بیان شده است؛ زیرا از نظر قرآن، بهشت چیزی جز خروجی اعمال صالح و مثبت انسان نیست که در قالب واجب و مستحب انجام می شود؛ چنان که دوزخ نیز چیزی جز خروجی اعمال غیر صالح انسان نیست که با ارتکاب حرام و مکروه بلکه حتی مباحات تحقق می یابد. پس اگر بهشت و دوزخ چیزی جز اعمال انسان نیست، لازم است تا انسان همان گونه که با ترک حرام و مکروه از ساختن دوزخ برای خویش اجتناب می کند، هم چنین می بایست با انجام واجبات و مستحبات برای خویش بهشتی بسازد که در آن برای ابدیت بماند.

به هر حال، از نظر قرآن، تقوای الهی به معنای انجام تکالیف و وظایف الهی است که برای انسان در قالب احکام پنج گانه تبیین شده است و حقیقت تقوای الهی همان معنا و مفهوم پرهیزگاری را می دهد که در پرهیز غذایی بیان می شود؛ پس پرهیز تنها محدود به ترک چیزهایی نیست، بلکه به معنای استفاده از چیزهای مفید و سازنده و ترک چیزهای زیانبار است. شکی نیست که تکالیف و وظایف الهی که در قالب احکام پنج گانه بیان شده بر اساس میزان و در صدد سود و  ضرر آنها است تا جایی که واجبات و محرمات ناظر به مصالح و مفاسد اصلی و مستحبات و مکروهات ناظر به مصالح و مفاسد اغلب و مباحات ناظر به امور متوسط است که زیان و سودش مساوی است. البته از آن جایی که گاه همین مباحات می تواند در رشد عقلانی انسان تاثیر منفی به جا گذارد در شرایطی حتی مباحات نیز حرام می شود چنان که در کارگاه کوتاه ماه رمضان مباحات تحریم می شود تا انسان به کمالاتی دست یابد که در سایه ترک مباحات ایجاد می شود.

از نظر قرآن، تقوای الهی مهم ترین ملاک و معیار انسانت و کرامت اوست(حجرات، آیه 13)؛ بنابراین، خدا هماره انسان را به تقوای الهی به عنوان باطن عبادت تشویق و ترغیب می کند(بقره، آیه 197؛ نساء، آیه 77) و آن را بهترین چیزی می داند که انسان بدان سعادت دنیوی و اخروی را می داند.(انعام، آیه 32؛ اعراف، آیه 169؛ یوسف، آیه 109)

بنابراین تقوای الهی به عنوان ره توشه نیک آخرت(بقره، آیه 197) و مرتبه ای برتر از ایمان که پس از میان می بایست بدان گرایش یافت(بقره، آیه 189؛ آل عمران، آیه 102) می بایست در دستور کار مومنان قرار گیرد و راه های کسب آن مورد اهتمام قرار گیرد.

راه های کسب تقوای قلبی

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، تقوای الهی در قلب آدمی تحقق می یابد(حج، آیه 32؛ حجرات، آیه 3)؛ اما این تقوا زمانی شکل می گیرد که انسان از نظر معرفتی و شناختی و نیز گرایشی و گریزشی ایمان را به نمایش گذارد؛ چرا که تقوای الهی در قلب زمانی شکل می گیرد که ایمان مبتنی بر شناخت حقایق و امور باطل در قلب شکل گیرد و گرایش به حقایق و گریزش از باطل در انسان مبتنی بر آن انجام شود.

بر اساس آموزه های قرآنی، انسان با تعقل و خردورزی دقیق نسبت به حقایق(بقره، آیه 197؛ مائده، آیه 100)، تذکر و یادآوری نسبت به حقایق و نعمت های الهی(حاقه، آیات 40 و 48؛ مائده، آیه 7)، و توجه به اموری چون: خالقیت خدا(بقره، آیه 21)، رزاقیت خدا(یونس، آیه 31)، یگانگی خدا و توحید(بقره، آیه 21)، ربوبیت و پروردگاری خدا(بقره، آیه 283)، حاکمیت خدا(یونس، آیه 31)، علم خدا(نجم، آیه 32)، تدبیر خدا(یونس، آیه 31)، قیامت و بررسی اعمال و پاداش در آن(بقره، آیات 48 و 123)، کیفر و پاداش های الهی(بقره، آیه 196؛ مائده، آیه 2)، مراقبت دایمی خدا(نساء، آیه 1)، برتری زندگی اخروی بر زندگی دنیوی(نساء، آیه 77)، ناپایداری رفاه و امنیت دنیوی(شعراء، آیات 146 تا 150)، حسابرسی در آخرت(آل عمران، آیات 199 تا 200؛ مائده، آیه 4)، محشور شدن در پیشگاه خدا(بقره، آیات 203 و 223)، حیات بخشی در آخرت و معاد(یونس، آیه 31) و مانند آنها نقش اساسی در بینش و نگرشی دارد که انسان را تشویق و ترغیب به انجام کارها یا ترک اموری می کند که می داند یا احتمال قوی می دهد که می تواند زندگی دنیوی و اخروی او را بسازد یا مختل کند.

به سخن دیگر، آگاهی و توجه به حقایق هستی و ایمان به آن و ایجاد نگرش و بینش صحیح نسبت به زندگی و مفهوم آن، می تواند رفتار آدمی را تحت تاثیر مستقیم قرار هد و گرایش ها و گریزش ها در اعمال و رفتارش را ساماندهی کند. این گونه است که انسان متوجه به این حقایق و مومن به ویژه آخرت به جای آن که دنبال فجور و دریدگی برود، خود را ملتزم و متعهد می کند تا کارهایی را انجام دهد که رضایت الهی در آنها است و از کارهایی که غیر محبوب در نزد خداست اجتناب کند. این گونه است که به اعمال صالح به عنوان بایدها و شایدهای شرعی که عقل و نقل آن را کشف کرده گرایش می یابد و آنها را انجام می دهد یا از چیزهای طالح به عنوان نبایدها و نشایدهای شرعی گریزش می یابد.

بنابراین، مومن معتقد به اموری چون نماز(طه، آیه 132)، و روزه(بقره، آیات 183 و 187)، اجرا و اقامه عدالت به ویژه قسطی(مائده، آیه 8؛ انعام، آیات 151 و 153)، حج(بقره، آیات 196 و 197 و 203)، سخن عادلانه(مائده، آیه 8؛ انعام، آیات 152 و 153) و مانند آنها گرایش داشته و آنها را به عنوان وظایف و تکالیف واجب انجام می دهد، و در برابر از انجام کارهایی چون فحشاء و منکرات به عنوان محرمات اجتناب می کند. از همین روست که از شرک (یونس، آیه 31)، تکذیب پیامبران(شعراء، آیات 105 و 106)، فسق(اعراف، آیات 201 و 202)، عهد شکنی(انفال، آیه 56)، انحراف جنسی(هود، آیه 78) و مانند آنها به عنوان رفتارهای نامطلوب و غیر محبوب اجتناب کرده و تلاش می کند تا مخالفت الهی را نداشته باشد.

به سخن دیگر، مومن با ایمانی که به سبب هدایت الهی فطری تکوینی و تشریعی وحیانی(زمر، آیه 57؛ محمد، آیه 17؛ طه، آیه 50؛ بقره، آیات 2 و 3 و 38) و کسب معارف حق از طریق الهام (شمس، آیه 8) و وحی الهی و نیز تبیین احکام آن(بقره، آیه 187) به دست آورده، تمام تلاش خویش را می کند تا عبودیت و بندگی خویش را در عبادت و پرستش و اطاعت از خدا و فرمان هایش به نمایش گذارد و تقوای الهی را به دست آورد.(بقره، آیه 21؛ نوح، آیه 3؛ مومنون، آیه 32)

آثار معنوی و رفتاری در دنیا

از نظر قرآن، تقوای الهی موجب تغییر به ویژه در ساحت تعقل می شود و انسان را به «رشد» می رساند(مریم، آیات 12 و 13)؛ زیرا واژه «زکو» در اصل به معنای رشد و نمو و برکتی است که به دست خدا انجام می شود. این رشد انسان را در مقام راشدون قرار می دهد که در چارچوب محبت به ایمان و نور آن و اطاعت از خدا و کراهت نسبت به کفر و فسوق و عصیان(حجرات، آیه 7) انجام می شود؛ بنابراین، تقوا مهم ترین عامل و اساسی ترین آن در تحقق مقام رشدی است که انسان را در جایگاه الهی انسان قرار می دهد. بنابراین می توان گفت که بصیرت(اعراف، آیه 201)، بهره مندی از نور خدا(انبیاء، آیه 28؛ حدید، آیه 28)، ولایت خدا(جاثیه، آیه 19)، تقرب به خدا(آل عمران، آیه 15)، رضایت الهی(همان؛ لیل، آیات 17 و 21)، جلب محبت الهی(آل عمران، آیه 76)، حکمت(مریم، آیات 12 و 13)، رحمت(حدید، آیه 28) و مانند آنها از مهم ترین جلوه و تجلیات آثار معنوی تقوای الهی است.

از نظر قرآن، از آثار مهم معنوی و باطنی تقوای الهی، آرامش و امنیت و رفع اندوه و حزن و خوف و ترس است(اعراف، آیه 35؛ یونس، آیات 62 و 63) که البته با آسایش و رفاه و رهایی از مشکلات و بهره مندی از برکات آسمانی همراه می شود.(اعراف، آیات 94 و 96؛ طلاق، آیات 2 و 3؛ لیل، آیات 5 و 7)

از آموزه های وحیانی قرآن، مهم ترین آثار رفتاری تقوای الهی، انجام کارهای صالح و احسان(طور، آیات 17 و 28) چون: احترام(حجرات، آیه 3)، ادب(همان)، اطاعت از خدا و پیامبر(انفال، آیه 1)، امانت داری(بقره، آیه 283)، انفاق(بقره، آیات 194 و 195)، امیدواری(انعام، آیه 155)، رعایت حقوق والدین و همسران و مردم(بقره، آیات231 و 233؛ مائده، آیه 108) و مانند آنها است؛ چنان که از نظر قرآن، اجتناب کارهای ناصالحی چون: اجتناب از اموری همانند: اذیت(احزاب، آیات 69 و 70)، استهزاء(حجرات، آیات 11 و 12)، القاب زشت(همان)، آبروریزی(هود، آیات 78)، فساد و افساد(بقره، آیات 205 و 206)، ربا(بقره، آیه 278)، دنیاطلبی (لقمان، آیه 33)، تجاوزگری(مائده، آیه 2)، ظلم(جاثیه، آیه 19)، فحشاء(هود، آیه 78)، قتل(مائده، آیات 27 و 28)، کم فروشی(شعراء، آیات 179 تا 183)، گناه(بقره، آیه 206) و مانند آنها است.

البته باید توجه داشت که همه آثار تقوای الهی که در آخرت خود را به نمایش می گذارد؛ زیرا تقوای الهی معیاری برای کرامت انسان در دنیا و آخرت است و از همین روست که متقین کسانی هستند که اعمال آنان «قبول» می شود(مائده، آیه 27) و برای متقین جایگاه بلندی در آخرت بر اساس میزان تقوای شخص خواهد بود. این مراتب تقوا افزون بر علم و بصیرت در رویت یقینی(بقره، آیه 283)، خود را در جایگاه بهشتی فرد از رضوان الله اکبر تا بهشت های عدن و فردوس و مانند آن خود را نشان می دهد؛ زیرا از نظر قرآن، عاقبت نیک و فرجام خوش تنها برای متقین است.(اعراف، آیه 128؛ هود، آیه 49؛ طه، آیه 132) پس کسی که فرجام نیک را می خواهد می بایست دنبال تقوای الهی باشد.(ص، آیه 49)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا