مقالاتوب نوشت

يادكرد خدا در بهاران

طبيعت در رستاخيز بهار به آدمي درس هاي بسياري مي آموزد. يكي از بهترين درس هايي كه درآيات متعددي از قرآن بدان اشاره شده، درس رستاخيز و معاد جسماني انسان هاست. قرآن با اشاره به باران هاي بهاري كه انواع گوناگون و زيبايي از گياهان را از دل خاك بيرون مي آورد به بيرون آمدن انسان ها از درون گورها اشاره مي كند و مي گويد زماني كه بادها در صور اسرافيل دميده شده و باران رحمت الهي بر جهان باريد و دوباره پس از فرآيندي زمين و آسماني با زماني ديگر پديد آمد آدمي از ميان آن همه هيچ بيرون مي آيد و چشم به هستي ديگري مي گشايد كه از آن به رستاخيز ياد مي كند. آن روز است كه هر كسي چون دانه هايي ريز تك سلولي به هم پيوسته مي شود و از خاك عناصر استخواني او پديد و بر آن گوشت مي رويد و جان در تن خاكي آخرتي اش دميده مي شود و آن گاه است كه آدمي در برابر عظمت خداوند مي ايستد تا مخالفان و دشمنان كمال در برابر عظمت جلال و واحديت جباريت او بياستند و مومنان در لقاي ديدار آن هم چون نظاره گران به بوستان و گلستان جمال كبريايي او بنگرند و از صوت داوودي بهشتان مدهوش و مجذوب شوند.

بي گمان بهار عرصه دلبري هاست . خداوند در آيات بسياري به روز رستاخيز توجه مي دهد و اين كه چگونه بهشتيان نظاره گر جلوه هاي جمالي هستند و از لذت آن بهره مند مي شوند. اين آيات و نشانه هاي الهي كه در بهار امروز دنيا مي رويد در برابر آن زيبايي ها هيچ است. از اين روست كه سخن از محو ديدار كنندگان و لذت شادي كنان بهشت در آيات است. سرور و شادماني آنان همانند بلبلاني است كه در زمستان دنيا به اميد بهاري به انتظار بوده اند و اكنون هنگامي كه با رويش گياهان و گل ها رو به رو مي شوند لب هايشان چون غنچه مي شكفد .

خداوند در قرآن يادكرد و ذكر خود را از آن رو مورد تاكيد قرار مي دهد كه آدمي از خود و خدايش غافل نباشد. غافل كسي است كه چيزي در برابرش قرار دارد و با آن كه هست ولي هستي او را نمي بيند. خداوند با آن در همه چيزها پيش از چيزها خود را به نمايش مي گذارد و در پس هر چيزي نخست خداوند است كه او اول و اخر است و او ظاهر و باطن است با اين همه غفلت آدمي را شكار مي كند. از اين روست كه او را به ياد كرد و ذكر خويش مي خواند تا هرگز راه كمالي را از ياد نبرد.

برخي از زمان ها از برخي ديگر از زمان ها از قداست و احترام بيش تري برخوردار هستند همان گونه كه در باره برخي از مكان ها چنين است. يكي از زمان هاي كه بسيار با ارزش و اهميت است و همه جا ذكر الهي است كه مي تواند موثر و آدمي را به كمال خويش نايل سازد، زمان رستاخيز زمين و بهاران است. آدمي در بهاران هر گاه به طبيعت و رويش گياهان و سرود و چهچه مستان بلبلان و گنجشكان مي نگرد و مي شنوند ياد خداوند را در دل زنده مي كند. اگر اين گونه باشد و در پس غفلت اين نشانه ها و زيبايي ها گرفتار نيايد نه تنها ره صد ساله بلكه ره بي نهايت را در بهاري برده است. در بهاري كه از آن غفلت ربوده شده باشد و شخص از آن رهيده باشد مي تواند چون غزال تك تاز و سمند تند و رهوار و شاهين تيز به قصد ملكوت به شتابد و هزاران مقامات را به چنگ آورد.

از اين روست كه رستاخيز بهار را رستاخيز جان شمرده اند و شاعران پارسي گوي شيرين سخن ما همواره از بهار لذت ها بسيار برده اند و مقامات پيموده اند.

در هيچ شعري از سرود هاي پارسي شاعران ما نمي توان اثري از غفلت يافت. هر كسي چنان محو رستاخيز بهار طبيعت و جان است كه گويي خود بخشي از آن مي باشد. اين گونه است كه يكي مي سرايد كه برگ درختان سبز هر ورقي دفتري است معرفت كردگار و آن ديگري در آن جمال و كمال مي يابد و آن سومي محو خدايش مي گردد و از پس رويش گياهان رويش رستاخيز خويش را مي يابد. و اين گونه است كه قيامت كبراي ايشان در همين دنيا آغاز مي شود و بي حساب و كتابي هم اكنون در بهشت هاي برين سير و سياحت مي كند و در آغوش شاهدان بهاري مست و خرم در لقاي الهي مي خسبد.

چرا در گذشته شاعران ما عارفان رستاخيز جان خويش بودند و اكنون اين گونه همگان حتي شاعران تنها محو فريب دلبراي گياهان هستند و از پس پرده اي گلرخ زيباي گياه گلرخ زيباي جان جانان را نمي نگرند؟

شايد گرفتار غفلت شده ايم و دنياي كه مي بايست ما را با خود به رستاخيز ببرد و بهاري كه مي بايست ما به رستاخيز جان بكشاند اسير و در بند كرده است و به جاي شاهد و ساقي گرفتار دام شيطان شده ايم.

به نظر مي رسد كه مي بايست دوباره فرهنگ و فرهنگ دوستان ايراني چشم هايشان را بشويند و زير باران رستاخيز طبيعت بروند و چترهايشان را ببندند تا از رستاخيز طبيعت و دنيا به خوبي بهره گيرند. از لطافت چمن و بوي بهار بايد گذشت و لطافت جمال و جلال الهي را يافت كه گويند كامل ترين سير رهايي از غفلت است و بهترين كار ياد كرد خداوند در بهترين اوقات آن كه بهار رستاخيز يكي از آن هاست.

بهار ۱۳۸۷

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا