اجتماعیروان شناسیمقالات

راهكارهای قرآنی مصونيت يابی از ترس

انسان موجودي با توانمندي ها و سستي هاي بسياري است. همين مساله موجب مي شود كه همواره در دو سويه غرور و ترس دست و پا بزند. مهم ترين عاملي كه آدمي را به هراس و ترس مي افكند وجود همين نقاط سستي و ضعف در اوست. هر آينه اين انتظار را دارد كه سستي ها و ضعف هاي وي موجب شود تا گرفتار امري ناخوشايند گردد و نتواند چنان كه مي خواهد در آسايش و آرامش قرار گيرد.

بسيار پيشآمدها روزانه وي را هم با توانمندي ها و هم با ضعف هايش آشنا مي سازد. اين گونه است كه حالت ترس در وي امري طبيعي به نظر مي رسد. ريشه اين ترس را مي بايست در توانايي فوق العاده انسان نسبت به تحليل رخدادها و پيامدها جست و جو كرد؛ زيرا انسان موجود عاقل و خردمندي است كه با تحليل مسايل و كنارهم نهادن امور به وضعيت آينده خويش دچار ترديد مي شود و عوامل ظني و يا يقيني وي را به سوي خوف و ترس از وضعيت آينده خويش سوق مي دهد.

ترس وي همواره بر محوريت دوگانه از دست دادن آسايش و آرامش است. به اين معنا كه خوشبختي خود را همواره در معرض خطر مي يابد و اين مساله زماني تقويت مي شود كه مرگ و نيستي و آينده اي مبهم را در پيش رو خويش مجسم مي سازد. از اين مهم تر اين كه هر روز در پيرامون خويش اشخاص و افرادي را مي يابد كه در كمال خوشبختي نسبتي با كوچك ترين تحولات و تغييراتي دستخوش بدبختي مي شوند و آرامش و آسايش خويش را از دست مي دهند و در وضعيت بسيار بدي قرار مي گيرند.

موجبات و عوامل مختلف ترس بر انگيز آدمي را تا سر حد مرگ مي كشاند(احزاب آيه 10 و 19) و حالت طبيعي را از انسان مي گيرد و گرفتار بحران عدم تعادل رواني مي شود(ابراهيم آيه 43 و احزاب آيه 10 و 13 و 19) و چشم ها ازحالت عادي خويش خارج شده (ابراهيم آيه 43 و احزاب آيات 10 و 19) و گاه چنان متاثر مي شود كه چشم ها به حدقه به گردش در مي آيد.(احزاب آيه 19)

گاه عامل ترس امور رواني و دروني است و گاه ديگر دشمناني است كه موجبات سلب آسايش و آرامش وي مي شوند و آدمي هر آينه احتمال اين را مي دهد كه در معرض خطر از سوي دشمنان قرار گيرد.(انفال آيه 26 و قصص آيه 57 و عنكبوت آيه 67)

قرآن اموري چون اختلافات خانوادگي ( نساء آيه 35 و 128) يا منظره هاي هراس انگيز(كهف آيه 18) صداي رعد و برق (رعد آيه 12 و روم آيه 24) ، بي عدالتي (بقره آيه 182 و نساء آيه 3)، تضييع حقوق ( نساء آيه 9 ) تعدي و تجاوز به حقوق و قوانين (بقره آيه 229)، ظلم و ستم جباران ( مائده آيه 22) ، رخدادهاي ناگوار و پيشآمدهاي غير قابل پيش بيني (احزاب آيات 10 و 11) و نيز خوف از سرزنش ديگران (مائده آيه 54) يا رفتار و كردار فرزندان (تغابن آيه 14) را از جمله مسايلي بر مي شمارد كه موجب خوف و ترس در آدمي مي شود.

اگر به تحليل ، تجزيه و تبيين اين امور به درستي پرداخته شود به روشني معلوم و دانسته مي شود كه هر آن چه موجبات سلب آسايش و آرامش آدمي شود به عنوان عامل ترس برانگيز قلمداد مي شود؛ از اين روست كه براي شماري از مردمان ترس از خدا (بقره آيه 40) و حضور در حشر و پيشگاه خداوندي و صحنه قيامت  (انعام آيه 51 ) و حسابرسي در قيامت و رستاخيز(رعد آيات 21 و 22)  از علل و عوامل ترس معرفي شده است.

سبب اين ترس در تحليل قرآني اموري چون اعتقاد به خدا و بازگشت به سوي او (آل عمران آيه 28) ، حضور اعمال بد و خوب انساني در قيامت و قهر خداوندي (آل عمران آيه 30) و علم خداوندي به همه كارهاي زشت و ناپسند و نيز پيدا و نهان وي (بقره آيه 235 و فاطر آيه 28) و قهاريت خداوندي (تحريم آيه 50 ) و توجه يافتن به كيفر سخت وي در قيامت و رستاخيز (انفال آيه 48) بيان شده است. اين گونه است كه شخص مومن واقعي (انفال آيه 2 و توبه آيه 13) با نوعي ترس و هراس خاصي زندگي مي كند كه خداوند در آيات قرآني به آن خشيت مي گويد.

اما بسياري از باورمندان گرفتار همان خوف و ترسي هستند كه ديگران درباره مسايل دنيوي مي باشند. به سخن ديگر، انسان ها يا به خداوند و قيامت باور دارند و يا اين كه داراي چنين باوري نيستند. آناني كه به خدا و قيامت باور ندارند نسب به زندگي روزانه و آينده خويش در همين دنيا دچار نوعي ترس و هراس هستند كه به آن خوف گفته مي شود. اما باورمندان به خدا و قيامت به دو دسته بخش مي شوند: كساني كه ايمان ايشان در حد واندازه نيست كه موجب خشيت شود و خداوند را به سبب عظمت و بزرگي وي بستايند و از او حساب برده و نسبت به وي هراسان باشند، كه در اين صورت ترس اين افراد چيزي شبيه ترس اهل كفر و شرك مي باشد كه باوري به خدا و آخرت ندارند. اينان همانند كافران نسبت به رخدادهاي دنيوي نيز ترس خاصي دارند هر چند كه به سبب ايمان خويش ترسي نسبت به آخرت نيز در وجود آنان لانه كرده است.

اما كساني كه اهل باور و ايمان واقعي هستند و متوجه ربوبيت الهي و عظمت و بزرگي و قهاريت او مي باشند ترسي كه در جان ايشان وجود دارد از نوع و رنگي ديگر است كه در اصطلاح قرآني از آن به خشيت ياد مي شود.(فاطر آيه 28 و توبه آيه 13)

راه مصونيت يابي از خوف

چنان كه بيان شد خوف و ترس امري است كه بيش تري مردم وجود دارد. هر چند كه عوامل و اسباب متعدد و مختلفي در ايجاد آن موثر است ولي ريشه همه آن ها به دو امر بازمي گردد كه همان آسايش و آرامش است. به اين معنا كه هر سبب و عاملي كه موجب شود تا آسايش و آرامش از آدمي سلب شود، عامل خوف و ترس است. از اين روست كه ابتلاي شخص و يا جامعه به ناامني و يا احتمال آن موجب مي شود كه شخص گرفتار خوف و ترس شود و يا جامعه با بحران رو به رو گردد. هر چند كه خداوند در آيه 112 سوره نحل در تحليل از علل و اسباب پديداري ناامني در جامعه و تحقق خوف و ترس در آن، به اين نكته توجه مي دهد كه اين گرفتاري ها نتيجه طبيعي اعمال افراد همان جامعه است، ولي آن چه از تحليل استنباط مي شود آن كه ناامني و سلب آسايش به عنوان عامل اصلي خوف دانسته و معرفي شده است.

اين علل و عوامل متعدد و مختلف كه موجبات سلب آرامش و آسايش آدمي مي شوند، اموري هستند كه برخي از آن ها در ارتباط با امور دنيوي و برخي ديگر مرتبط با امور اخروي مي باشند. از اين رو، اگر كسي يا جامعه اي بخواهد تا از خوف و ترس در امنيت باشد، مي بايست به هر دو دسته علل و عوامل توجه داشته باشد. بر اين اساس است كه قرآن در تحليل و بيان راهكارهاي مصونيت يابي از خوف و ترس به هر دو دسته علل و عوامل توجه مي دهد.

در اين جا لازم است به اين نكته توجه شود كه از نظر قرآن منشاي همه خوف ها و ترس ها، خداوند مي باشد؛ زيرا خداوند منشاي خوف و پديدآورنده آن از راه علل و اسباب و عوامل متعدد و مختلف است. خداوند خوف و ترس را از آن رو پديد مي آورد كه هم مردمان را از راه آن بيازمايد تا توانايي ها و ظرفيت هاي خويش را بروز و ظهور دهد و هم اين كه آنان را به اموري آگاه و متنبه سازد و از غفلت بيرون آورد. از اين روست كه خداوند در آيه 151 سوره ال عمران و نيز 60 سوره اسراء و 16 سوره زمر خود را منشا و پديد آورنده خوف و ترس بر مي شمارد و در آيه 80 سوره انعام به مشيت و خواست و اراده خود در ايجاد و پديداري علل و عوامل خوف اشاره مي كند.

بر اين اساس اگر كس و يا جامعه اي خواهان مصونيت و رهايي از خوف است مي بايست به خداوند و ربوبيت وي در ايجاد و مديريت ترس و خوف در شخص و جامعه توجه داشته باشد و خداوند را نيز منشا و موجد اصلي مصونيت يابي از خوف بداند و به وي تكيه و اعتماد نمايد.(قريش آيه 4)

بر پايه آن چه در منشاي خوف و ترس و مصونيت آن گفته شده مي توان دريافت كه خداوند خاستگاه اصلي خوف و مصونيت يابي است و مي بايست در مساله مصونيت يابي به گونه اي عمل كرد تا مشيت و خواست خداوندي به مصونيت و رهايي از خوف تبديل و تغيير كند و ترس از اينده را از دل ها بيرون برد.

اين گونه است كه خداوند در بيان علل و عوامل مصونيت يابي به اموري اشاره مي كند كه ارتباط تنگاتنگي با ايمان به خدا و يا موجبات رضايت و خشنودي وي دارد.

خداوند در آيات 62 و 277 سوره بقره و نيز 69 سوره مائده و 48 سوره انعام و 49 سوره اعراف و آيات ديگر بر نقش ايمان به عنوان عامل اصلي مصونيت يابي انسان و جامعه از ترس و هراس تاكيد مي كند.

از آن جايي كه ايمان داراي شاخصه هاي اصلي و مهم در بينش و عمل است آيات ديگر قرآني به بيان و توضيح آن مي پردازد و با اشاره به هر يك از شاخصه ها و مولفه هاي اصلي تحقق ايمان در بينش و نگرش و كنش و بيان مصاديق هر يك مي كوشد تا آدمي را به سوي ايمان واقعي و تاثيري گذاري آن در حوزه مصونيت يابي از ترس و خوف بكشاند.

اين گونه است كه خداوند در حوزه بينشي به توحيد و اعتقاد واقعي به يگانگي خدا به عنوان عامل مصونيت يابي از ترس در آيه 81 سوره انعام توجه مي دهد تا نقش كليدي بينش و باورها را به افراد بشناساند. البته آيه 30 سوره فصلت و نيز 13 سوره احقاف نيز همين معنا و مفهوم را تاكيد و تقويت مي كند.

از آن جايي كه باور به توحيد و اعتقاد واقعي به يگانگي خداوند در همه ابعاد آن امري دشوار مي باشد و شخص همواره از درون وبيرون دچار وسوسه شرك و كفر در عبادت و عمل و مانند آن مي باشد خداوند در آيه 30 فصلت و ايه 13 سوره احقاف بر ثابت قدم ماندن بر توحيد و عدم انحراف از آن در برابر فشارهاي بيروني و دروني تاكيد مي كند و از شخص مي خواهد كه براي ايجاد حوزه حفاظتي امنيت از ترس وخوف به اين دايره توحيدي وارد شود و از دژ و حصن حصين آن بهره مند گردد. اين گونه است كه در روايات بيان شده كه توحيد ( لا اله الا الله ) حصن حصين و دژي محكم است كه هر كس در آن وارد شود در امنيت مي باشد.

در حوزه نگرشي ايمان به خدا و توحيد مي بايست به صورت عمل و پذيرش آموزه ها و دستورهاي خاصي ظهور و بروز كند. از اين روست كه خداوند در 38 سوره بقره پيروي از هدايت هاي الهي را عامل اصلي رهايي از ترس از آينده و اندوه بر گذشته مي شمارد؛ زيرا ايمان اين گونه خود را در حوزه نگرش هاي شناختي و اعتقادي بروز و ظهور مي دهد.

تجلي و مظهريت يابي اين پيروي و اطاعت از هدايت هاي الهي و آموزه هاي وحياني به شكل اسلام در آيات 67 و 69 سوره زخرف مطرح مي شود تا دانسته شود كه هر آموزه اي غير از آموزه هاي وحياني كه از آدم(ع)  تا خاتم (ص) بيان شده نمي تواند مورد پذيرش و قبول واقع شود؛ زيرا ” الدين عندالله الاسلام” است و هر دين و آيين ديگري نمي تواند چنين نقش را داشته باشد و تجلي و مظهريت ايمان شود.

از آن جايي كه آموزه هاي وحياني شامل دو بخش شناختي و كنشي است، خداوند از انسان ها خواسته است براي تامين امنيت خويش و مصونيت يابي از خوف و ترس به ويژه در آخرت كه اساس ترس و خوف بشري است مي باسيت در برابر خداوند و آموزه هاي وحياني وي كه به نام اسلام معرفي شده است تسليم باشند. اين مطلب را خداوند درآيه 112 سوره بقره و نيز آيات 67 تا 69سوره زخرف بيان داشته است.

در حقيقت انسان با تسليم خويش مي تواند اسلام واقعي را عمل كرده و ايمان خويش را به نمايش گذارد و راه به سوي تقرب بجويد و در كنار تقرب از هر عامل خوفي در امان ماند(نمل آيه 10)

اين گونه است كه تقرب به پيامبران (همان ) به عنوان عامل تقرب به خدا و نمايش واقعي ايمان مطرح مي شود تا در حضور مظهريت تقرب از خوف و ترس در امان ماند.

با توجه به مطالب پيش گفته به خوبي دانسته شد كه نقش عمل به آموزه هاي وحياني و تسليم در برابر اسلام و آموزه هاي پيامبران و همراهي با ايشان تا چه اندازه تاثير گذار در دست يابي شخص و جامعه به امنيت و مصوينت از خوف مي باشد.

بر اين اساس است كه خداوند به بر پايي نماز و پرداخت زكات مال (بقره آيه 277) ، آمو

انفاق در راه خدا بي هيچ منت و آزاري ( بقره آيه 262) و يا انفاق مال در شب و روز به شكل پنهان و آشكار (بقره آيه 274) و دستگيري وياري به ديگران (همان ) و عمل صالح (بقره آيه 62 و 277 و مائده آيه 69 و طه آيه 112 و نور آيه 55) و نيكوكاري (نمل آيه 89) به عنوان كنش هاي طبيعي مومنان اشاره مي كند و آن ها را از عوامل مصونيت يابي از ترس و خوف بر مي شمارد.

انسان با اين اعمال خويش مي بايست ايمان خود را بروز و ظهور دهد تا در سايه سار ايمان واقعي بتواند از هر عامل تهديد امنيت و آسايش و ايجاد خوف در امان ماند. در حقيقت انسان با بهره گيري از تقواي الهي (اعراف آيه 35 و يونس آيه 62 و 63 و زخرف آيات 67 و 68) و اعمال صالح و نيك و خير، دوستي خداوند را مي خرد (يونس آيه 62) و در ولايت الهي قرار مي گيرد(همان ).

خداوند كساني كه در ولايت او قرار مي گيرند را كساني بر مي شمارد كه درون دژ امنيت از خوف وارد شده اند و ديگر نه اندوهي بر گذشته دارند و نه خوفي از آينده در دل و جان ايشان وجود دارد.

در هر كاري كه انجام مي دهند بر پايه اعتقاد و اعتماد به خدا از هيچ چيزي هراس و خوفي ندارند و با توكل خويش گام هاي بلند عمل و تقواي الهي را بر مي دارند و در درون حصن محكم و استوار ولايت الهي وارد مي شوند كه تجلي و نمايش آن به شكل زميني و دنيوي در ولايت و دوست پيامبران و اطاعت از ايشان و هم چنين امامان و اولياي معصوم خداوند است. ازاين روست كه حضرت علي بن موسي الرضا درباره نقش ولايت امامان معصوم (ع) در حديث سلسله الذهب مي فرمايد: كلمه لا اله الا الله حصني و من دخل حصني امن من عذابي بشرطها و شروطها و انا من شروطها. حديث قدسي از امام رضا از اجداد خويش از پيامبر از جبرئيل از خدا است كه شيخ صدوق در عيون اخبارالرضا،محلد 2، باب 38كتاب آورده است: علي بن بلال از حضرت رضا(ع) روايت كرده آن جناب به سند خود از پدران  گراميش از رسول خدا(ص) از جبرئيل از ميكائيل از اسرافيل از لوح از قلم نقل فرموده كه خداي تعالي مي‏فرمايد:   «ولاية علي بن ابي طالب حصني فمن دخل حصني امن من عذابي»  . نيز در بحارالانوار، علامه مجلسي، ج 39، چاپ جديد،ص 246، باب 87) نيز نقل شده است.)

در اين حديث به خوبي بيان شده است كه ولايت معصوم شرط ورود به دژ لااله الا الله و توحيد است. اگر گفته شد كه توحيد الهي منشا و خاستگاه خوف و مصونيت يابي از آن است يكي از شروط آن پذيرش ولايت الهي است كه به شكل ولايت امامان (ع) ظهور و تجلي يافته است. از اين رو كسي كه ولايت امامان معصوم (ع) را نپذيريد در حقيقت ولايت پيامبر و در نتيجه توحيد واقعي را نپذيرفته است و نمي تواند وارد دژ استوار توحيد در آيد تا از خوف و ترس در امان ماند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا