اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیعرفانمعارف قرآنیوب نوشت

ویژگی‌های علم لدنّی

علم لدنی به معنای علمی است که مستقیم و بدون واسطه از سوی خداوند به شخص داده می‌شود و از مصادیق علم شهودی و علم حضوری است؛ بنابراین واسطه‌ای حتی ذهنی ندارد و لفظ و صورت چیزی در ذهن نیست تا سپس به قلب ادراک شود، مانند همه علومی که ما نسبت به خارج داریم و از طریق صورت‌های ذهنی با آن ارتباط برقرار کرده و از معلوم خارجی آگاهی پیدا می‌کنیم و بدان علم می‌یابیم، بلکه همانند علم خودمان به خودمان است که بی‌واسطه حتی بدون صورت ذهنی است و این ادراک مستقیم در قلب و قوه ادراکی ما از مرتبه نفس تحقق می‌یابد؛ زیرا خداوندی که حائل میان ما و حقیقت ما است(انفال، آیه ۲۴)، می‌تواند چنین علمی را مستقیم در قلب ما ایجاد کند و ما را نسبت به حقایق‌، بی‌واسطه آگاهی بخشد و تعلیم دهد.
براساس آیات قرآن، علم پیامبر(ص) از قرآن و حقایق ملکوتی آن، بر پایه علم لدنی است. خداوند می‌فرماید: وَإِنَّکَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ عَلِیمٍ؛ و به‌راستی که تو هر آینه قرآن را از نزد حکیم علیم دریافت می‌کنی.(نمل، آیه ۶) همچنین می‌فرماید: الر کِتَابٌ أُحْکِمَتْ آیَاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَتْ مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ خَبِیرٍ؛ کتابی که آیات آن استوار و محکم شده سپس از نزد حکیم خبیر تفصیل داده شده است.(هود، آیه ۱)
پس این قرآن تفصیلی که در اختیار پیامبر(ص) قرار گرفته همانند قرار گرفتن برای ما نیست. آن آیات بر قلب مبارک نازل و در آنجا با علم لدنی دریافت شده است.(شعراء، آیات ۱۹۳ و ۱۹۴؛ بقره، آیه ۹۷)
درباره علم لدنی و تفاوت آن با دیگر علوم نکاتی مطرح است که به برخی از آنها اشاره می‌شود:
1. علم بدون عزم: هرچند نفس انسانی بسیط است؛ ولی مراتبی برای این نفس بسیط است. از همین‌رو گاه سخن از ظلم به نفس است و گاه دیگر از مقام قلبی نفس و گاه از مقام فؤادی نفس و گاه از مقام امارهًْ بالسوء یا لوامه بودن و مانند آنها در آیات قرآن سخن گفته شده است. نفس در مقام علم، دانا است ولی این بدان معنا نیست که اراده و عزمی بر پایه دانایی و علم داشته باشد. ممکن است شخص، بینا به چیزی باشد، ولی توان عمل نداشته باشد. این شخص در مقام اراده و عزم عملی همانند یک شخص معلولی است که بر ویلچری نشسته باشد. به این شخص اگر تلسکوپ و یا میکروسکوپ داده شود، هیچ تأثیری در عملش ندارد؛ زیرا او مشکل علمی ندارد و در مقام یقین است؛ بلکه مشکل عملی دارد و قدرت بر انجام عمل ندارد.
کسانی که یقین علمی دارند و حتی ممکن است اهل شهود چون بلعم باعورا و سامری باشند یا چون فرعون در اثر معجزات به بصیرت رسیده باشند‌، اما به‌دلیل آنکه قلب‌شان ایمان نیاورده و انکار می‌کند، این‌گونه اشخاص چون انسان ویلچری هستند.(نمل، آیه ۱۴) پس ممکن است شخص صاحب علم لدنی باشد، ولی عزم و اراده فعلی نداشته باشد.
پیامبر(ص) و معصومان(ع) با آنکه از علم لدنی برخوردار بودند و می‌دانستند که این آب و انار و انگور زهر دارد و یا این شمشیر هنگام نماز بر فرق سر می‌آید و این سفر به کربلا به شهادت و اسارت ختم می‌شود، ولی این علم لدنی دلیلی بر آن نبود تا اراده و عزم فعلی براساس مفاد آن نیز ایجاد شود و آنان فعلی را در راستای موافقت یا مخالفت آن انجام دهند؛ زیرا همواره مرتبه علم غیر از مرتبه اراده و عزم فعلی است.
2. تصرفات خارجی نه باطنی: علم لدنی هرچند که ویژگی ذاتی برای دارنده آن است و او را به حقایق امور چنان‌که هست عالم و دانا می‌کند، ولی این علم موجب نمی‌شود که شخص به قدرتی دست یابد که بتواند تصرفات باطنی داشته باشد؛ بلکه تصرفات وی ظاهری و خارجی است؛ از این‌رو، عالم لدنی یعنی حضرت خضر(کهف، آیه ۶۵) نتوانست با تصرفات باطنی، این علم لدنی را به حضرت موسی(ع) منتقل کند و او را با تصرفات تکوینی و باطنی، عالم به علم رشدی لدنی کند. جالب اینکه از نظر خدا، علم خضر(ع) علم لدنی است(همان) اما از نظر حضرت موسی(ع) علم رشدی است. ایشان معتقد است که این علم قابلیت انتقال با تصرفاتی همچون تعلیم عادی را دارا است و عالم لدنی می‌تواند با تعلیم خودش آن را به دیگری منتقل کند، همان‌طوری که علوم حصولی و اکتسابی و تجربی با آموزش عادی قابل انتقال و آموزش به دیگری است؛ در حالی از منظر قرآن، این علم لدنی با تعلیمات عادی قابل آموزش و انتقال به دیگری نیست؛ زیرا تعلیم این علم لدنی با تصرفات باطنی است نه با تعلیمات عادی. (کهف: ۶۵ و ۶۶) همچنین دارنده آن علم لدنی با توجه به موارد سه‌گانه در داستان موسی(ع) و خضر(ع)، تنها در خارج با اسباب عادی می‌تواند تصرفات ظاهری داشته باشد؛ نه آنکه عالم لدنی بتواند تصرفات باطنی و تکوینی به عمل آورد.
از این‌رو حضرت خضر برای انجام مأموریت و رسیدن به مقصود خود، کشتی را خراب می‌کند، کودکی را به قتل می‌رساند و دیواری را باز‌سازی می‌کند؛ بدون آنکه با استفاده از علم لدنی تصرفات باطنی و تکوینی انجام دهد. از منظر مردم عادی‌، او نیز کاری را انجام می‌دهد که دیگران انجام می‌دهند؛ از این‌رو، بین خودشان و اعمال عالم لدنی تفاوت و فرقی را نمی‌یابند؛ چنان‌که در اعمال خضر(ع) و حتی معصومان(ع) دیده می‌شود؛ در حالی اعمال آنان از نظر باطنی با اعمال دیگران فرق دارد؛ زیرا آنان نه‌تنها به حقیقت ملکوتی اعمال خود آگاه هستند، بلکه در راستای مأموریت و اراده الهی آن را انجام می‌دهند نه اراده شخصی؛ چنان‌که حضرت خضر در پایان می‌گوید: و ما فعلته عن امری؛ آن را از روی خواسته و امر خودم انجام ندادم.(کهف، آیه ۸۲)
از آنجا که آنان براساس ملکوت و مأموریت، کاری را انجام می‌دهند گاه برای مردم عادی غیرقابل درک است و استطاعت ندارند تا آن را هضم کنند و آن را خلاف عقل و منطق و حتی شریعت قلمداد می‌کنند. این‌گونه است که گاه به معصومان(ع) در اعمال‌شان اعتراض می‌شود؛ چنان‌که موسی(ع) به خضر(ع) اعتراض می‌کند.(کهف، آیات ۶۷ و ۶۸ و ۷۲ و ۷۵ و ۷۸)
3. تعلیم‌ناپذیر از سوی دارنده: با توجه به آنچه گفته شد معلوم شد علم لدنی حتی از سوی دارنده آن غیرقابل تعلیم به دیگری است؛ زیرا علوم حضوری و داشته‌های شخصی غیرقابل انتقال به دیگری است. این علم تنها از سوی خداوند قابل تعلیم است و حتی معصومان(ع) تنها بسترسازان ایجادی آن هستند و این تعلیم از آنجا که باید از جانب خدای علی حکیم و علیم خبیر انجام گیرد، واسطه‌پذیر نیست. از همین‌رو انسان باید از راه تقوای الهی به شرایطی برسد که قابلیت دریافت علم لدنی را بیابد. بنابراین، درخواست تعلیم علم لدنی از سوی افراد از عالم لدنی‌، درخواستی نادرست و بیهوده است.(کهف، آیات ۶۵ تا ۸۸)
4. ارتباط علم لدنی با حقایق: علم لدنی با حقایق و ملکوت هر چیزی ارتباط دارد و به ظاهر ارتباطی ندارد؛ از این‌رو، قابل ادراک در چارچوب‌های شریعت ظاهری نیست؛ زیرا شریعت براساس بینات و سوگند و ظواهر امور، مسائل را سامان می‌دهد و به رتق و فتق امور می‌پردازد. بنابراین، نمی‌توان براساس علم لدنی جامعه را مدیریت کرد و لازم است تا در چارچوب ظاهر و علم ظاهری قضاوت و زندگی کرد. بر همین اساس‌، پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) با آنکه دارنده علم لدنی است می‌فرماید: انما اقضی بالبینات و الایمان؛ من در میان شما تنها براساس گواهی گواهان و سوگندها دادرسى می‌کنم.(کافی، ج7، ص414)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا