اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیمعارف قرآنی

آثار دنیوی انکار و ایمان به معاد

بسم الله الرحمن الرحیم

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، ایمان و انکار اصول دین در زندگی دنیوی انسان بسیار نقش پر رنگی دارد تا جایی که می تواند در سبک زندگی انسان تاثیر مستقیم مثبت یا منفی به جا گذارد و حتی سعادت دنیوی و شقاوت او را موجب شود. بنابراین، وقتی مباحث اعتقادی در قرآن، مطرح می شود تا ناظر به عالم آخرت و قیامت نیست، هر چند که هدف گذاری غایی عالم آخرت است، اما آن چه انسان با خود به آخرت می برد، چیزی جز عقاید و آثار آن در دنیا و زندگی دنیوی نیست؛ زیرا آخرت چیزی جز سازه های انسانی در دنیا نیست.

نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن بر آن است تا آثار انکار یا ایمان به معاد را در زندگی دنیوی انسان تبیین کند. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

حقانیت و حتمیت معاد از نظر قرآن

معاد از ریشه عود به معنای بازگشت، جایگاهی است که انسان ها پس از مرگ به آن جا باز می گردند؛ زیرا از نظر قرآن، انسان در یک حرکت دایره ای از جایی که شروع و آغاز کرده به همان جای آغازین باز می گردد.(انبیاء، آیه 104؛ بقره، آیه 156)

پس انسان با توفی الهی(زمر، آیه 42) و وفات به عالم برزخ می رود(مومنون، آیه 100) و بدن مادی و خاکی و جسم بی جان خویش را این جا در دنیا رها می سازد، و با بدن مثالی در عالم برزخ می ماند تا آن که «نفخ صور»(یس، آیه 51 تا 53؛ زمر، آیه 68) و «صیحه»(یس، آیه 53) آخرت تحقق یابد، و آن هنگام، انسان به بدنی بازگردد که بدن اخروی است که پس از تبدیل زمین و آسمان ها به زمین و آسمان های اخروی(ابراهیم، آیه 48) ایجاد می شود؛ یعنی زمانی که زمین اخروی که به نور پروردگار «اشراق» شده و آمادگی برای سنجش اعمال فراهم آمده سپس هر که بر اساس اعمالش به بهشت یا دوزخ می رود تا نتیجه عملکرد خویش را در دنیا در آخرت مشاهده کند و بر اساس آن زندگی ابدی خویش را داشته باشد.(زمر، آیات 69 تا 75؛ یس، آیات 51 تا 67)

ازنظر آموزه های وحیانی قرآن، انسان در دنیا سرگرم دنیا و زینت های آن شده و از آخرت غافل می شود(انبیاء، آیات 1 و 2) و به نوعی جهالت علمی و عقلی می رسد؛ از این روست که به انکار معاد و  قیامت می پردازد(نحل، آیه 38؛ جاثیه، آیه 26)، در حالی که معاد امری ثابت و حق است (انعام، آیات 39 و 30 و 73؛ نحل، آیه 38) و به قطع و حتم معادی برای همه چیز از جمله انسان است؛ زیرا هر چیزی می بایست به اصل خود بازگردد که از آن جا آمده و آغاز کرده است.(انعام، آیه 134؛ اسراء، آیه 108؛ فصلت، آیه 39)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، کسی که به توحید و یگانگی خدا ایمان دارد، به حقانیت معاد ایمان می آورد.(یونس، آیه 34؛ مومنون، آیات 82 تا 85)

البته ریشه پذیرش و ایمان به معاد را می بایست در اصل حکمت خلقت جستجو کرد؛ زیرا خدای حکیم هر چیزی را به حق آفریده(جاثیه، آیه 22؛ تغابن، آیه 3) و هرگز کاری باطل(آل عمران، آیه 191) نمی کند، و چیزی را «عبث»(مومنون، آیه 115) نیافریده، و در کارش به «لعب» و «لهو» نپرداخته است، بلکه برای هر چیزی در مقام ربوبیت و پروردگاری برنامه ای مقدری دارد تا در ساختار هدایت فطری بدان دست یابد.(طه، آیه 50؛ انعام، آیه 164؛ مومنون، آیات 82 تا 87) اگر خدا چیزی را لعب و بازیچه یا عبث نیافریده باشد، برای آن هدف گذاری غایی دارد که می بایست به آن برسد. از آن جایی که ظرفیت دنیا این امکان را نمی دهد تا هر چیزی به تمامیت خودش برسد و آثار عمل و کارکردهایش را ببیند، لازم است تا در جایی دیگر این ظرفیت برای تحقق آثار فراهم آید که همان عالم آخرت است تا خدا به عدالت حق هر کسی را به عطا کند و ببخشد.(یونس، آیه 4؛ سجده، آیات 14 تا 17)

از نظر قرآن، قوت و قدرت الهی این بستر را ایجاد می کند تا هر گونه بخواهد عمل کند و حتی چیزهای موجود را از میان ببرد و چیزهای دیگری را خلق کند.(ابراهیم، آیات 19 و 20) پس باید گفت اعاده برای خدای خالق به یک معنا آسان تر و خلق جدید یا آغاز خلقت است.(روم، آیه 37) به سخن دیگر، خدا همان گونه که قبلا خلق کرده، می تواند خلق جدیدی داشته باشد که غیر از این مخلوقات است، اما به اهداف پیش گفته، برنامه اعاده را قرار داده است که این اعاده به یک معنا آسان تر از خلق جدید است. البته باید گفت در کار خدا سخت و آسان نیست، ولی به فهم ما این مطلب گفته می شود که اعاده هماره آسان تر از خلق آغازین است. پس کسی که نخستین بار خلق کرده، می تواند بارها بارها خلق کند، ولی بر اساس فهم ما از «قوت و قدرت» اعاده چیزی به یقین آسان تر به جای خلق جدید است. پس باید گفت که حتمیت معاد و اعاده قطعی و حتمی است و آن برای خدا حتی از نظر ما انسان ها کاری آسان تر از خلق جدید است.(همان؛ عنکبوت، آیات 19 و 20؛ یس، آیه 81؛ احقاف، آیه 33)

اصولا از نظر قرآن، آفرینش نخست هر چیزی از جمله انسان خود گواه و دلیلی بر امکان معاد از جانب خدای است که یک بار آن را انجام داده و خلق کرده است(انعام، آیه 94؛ اسراء، آیات 49 و 51)، به ویژه که این اعاده در قالب رجعت انجام می شود که نوعی بازگشت به سوی آغاز و ابتداء خود همان چیز است.(فصلت، آیه 21)

خدا در قرآن بیان می کند که شما در همین زندگی دنیوی بارها بارها به نوعی با «معاد» آشنا شده اید؛ زیرا زنده شدن گیاهان مرده و آبادانی زمین پس از باران خود دلیلی برای امکان اعاده و معاد پس از مرگ است.(اعراف، آیه 57؛ حج، آیات 5 تا 7؛ روم، آیات 19 و 50، فاطر، آیه 9؛ ق، آیات 5 تا 11)

آثار ایمان به معاد در زندگی دنیوی

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، کسی که به معاد ایمان داشته باشد، چنین نگرش و فلسفه نسبت به هستی شناسی و انسان شناسی موجب می شود تا سبک زندگی خویش را بر پایه آن سامان دهد؛ زیرا می داند خدای خالق در مقام ربوبیت و پروردگاری برایش برنامه کمالی قرار داده که می بایست در چارچوب آن سیر و صیرورت داشته باشد تا به کمال بایسته و شایسته اش برسد.

از نظر قرآن، توجه معرفتی به معاد و ایمان قوی به آن در چارچوب عقلانیت رشدی که از طریق تفکر در هستی و اهداف و فلسفه آن به دست می آید، موجب می شود تا انسان در زندگی خویش راهی را در پیش گیرد که بیانگر ایمان به معاد و عدالت الهی در آخرت است. برخی از مهم ترین آثار ایمان در زندگی دنیوی عبارتند از:

  1. مراعات عدالت قسطی و اخلاص در دین و عمل: از نظر قرآن، ایمان به معاد مهم ترین پشتوانه ای انسان مومن است تا در زندگی به مراعات قسط و اخلاص بپردازد و در هر کاری خدا را مد نظر قرار داده و سهم و قسط هر چیزی را بر اساس حق و عدالت عطا کند.(اعراف، آیه 29)
  2. صبر و استقامت در راه خدا: مومنانی که به آخرت و معاد ایمان دارند، در برابر هر گونه فشارها و سختی ها استقامت می ورزند و از اصول و سبک زندگی ایمانی و فطری خویش خارج نمی شوند حتی در این راه کشته و به شکنجه های سخت گرفتار آیند.(بقره، آیات 155 و 156؛ اعراف، آیات 120 تا 126؛ طه، آیات 70 تا 74؛ شعراء، آیات 46 تا 50)
  3. انفاق و نیکوکاری : معادباوران به دیگران توجه داشته و به احسان و انفاق می پردازند و وام های نیک می دهند و سعی می کنند تا دستگیر دیگران به ویژه در امور مالی باشند و آنان را کمک و یاری رسانند.(بقره، آیات 2 تا 3 و 245)
  4. تزکیه نفس: از نظر قرآن، معادباوران بر این اعتقاد هستند که می بایست صفات حسنای الهی را در خود تحقق و ظهور بخشند و به رشد و کمالی دست یابند که آنان را در مقام الهی و خلافت الهی قرار می دهد. پس به تزکیه نفس می پردازند و برای خودسازی خویش تلاش می کنند تا به چنین تمامیت کمالی برسند.(فاطر، آیه 18)
  5. توکل و اعتماد به خدا: معاد باوران به خدا توکل و اعتماد دارند و امور خویش را به او واگذار می کنند و او را وکیل خویش می گیرند؛ زیرا می دانند که امر هر چیزی به دست خدایی بصیری است که بر همه هستی احاطه دارد و به مشیت او کارها تحقق می یابد.(هود، آیه 123؛ ممتحنه، آیه 4)
  6. خشوع: خشوع در برابر خدای خالق از دیگر ویژگی های معادباوران است؛ زیرا می دانند که می بایست به سوی خدا بازگردند و پاسخگوی اعمال و رفتار و گفتار خویش باشند. در حقیقت رجعت به سوی خدا آنان را خاشع می سازد تا جایی که بر خلاف شریعتی که عقل فطری و نقل وحیانی کشف می کند، مخالفتی نداشته و به اطاعت و عبودیت و بندگی می پردازند.(بقره، آیات 45 و 46)
  7. تذکر نعمت: معادباوران هر چیزی را از خدا دانسته و بر هر نعمتی متذکر هستند و هر کاری را بر اساس یاد خدا و هدف های الهی انجام می دهند.(زخرف، آیات 13 و 14)
  8. شکر نعمت: همین تذکر به معاد و تذکر به نعمت آنان را به شکر نعمت و استفاده درست از نعمت ها بر اساس هدف گذاری خدا سوق می دهد و معادباوران به شکر زبانی و قلبی و عملی می پردازند.(همان؛ عنکبوت، آیه 17؛ لقمان، آیه 14؛ زمر، آیه 7)
  9. عبادت خدا: از نظر قرآن باور به معاد انسان را به عبودیت و عبادت می کشاند و مومنان بدان اهل عبادت و بندگی می شوند.(هود، آیه 123؛ عنکبوت، آیه 17)
  10. اجتناب از گناه: مومنان به معاد از هر گونه گناهی اجتناب می کنند که خلاف شریعت عقلی و نقلی است. بنابراین، از افتراء به خدا(یونس، آیات 69 و 70) تجاوز و تعدی و بغی در زندگی و زمین(یونس، آیه 23)، شرک و کفر(انعام، آیه 162؛ قصص، آیه 88؛ بقره، آیه 28)، کم فروشی(مطففین، آیات 1 تا 5)، وابستگی به مال (عادیات، آیات 6 تا 9) و مانند آنها اجتناب و پرهیز می کنند و به جای آن دنبال چیزهایی می روند که محبوب خدا و از مصادیق حق و عدل است و این گونه است که از فجور پرهیز و به تقوا گرایش دارند و صداقت حقیقی خویش را این گونه به نمایش می گذارند. پس اهل حق و عدالت هستند و از هر گونه ظلم و باطل پرهیز دارند.(بقره، آیه 177)

آثار انکار معاد در زندگی دنیوی

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، منکران قیامت کسانی هستند که بی هیچ دلیل و برهان علمی به انکار آن می پردازند؛ آنان کسانی هستند که اگر منکر معاد هستند بر اساس شک، شبهه و شهوت گرایش به انکار معاد پیدا کرده اند. پس اگر از معاد سخن گفته شود می گویند: «رجع بعید»(ق، آیات 2 و 3)، یا چون گرفتار شهوت در زندگی دنیوی هستند دنبال شبهه و شبهه سازی نسبت به معاد می روند و آن را انکار می کنند.(قیامت، آیات 1 تا 5)

در حقیقت از نظر قرآن، برخی از منکران قیامت و معاد کسانی هستند که نمی خواهند تحت قوانین شریعت زندگی کنند، بلکه می خواهند به فجور بپردازند و آزادانه دریدگی کنند و هر کاری که دلشان خواست به جهت لذت و شهوت انجام دهند؛ از همین روست که در معاد و قیامت شبهه می کنند.(همان)

البته از همین سخن دانسته می شود که کسی که فلسفه خلقت و معاد را منکر باشد، این فلسفه و نگرش هستی شناسی و انسان شناسی او موجب می شود تا سبک زندگی را در پیش گیرد که به جای تقوای الهی و زندگی بر اساس شریعت، به فجور و آزادی لاابالی رو می آورد و به هیچ چیزی از اصول اخلاق فطری عقلی یا نقلی پای بند نیست.(همان)

از نظر قرآن، چنین افرادی با فجور نفس فطری خویش را دفن و دسیسه کرده و قدرت تعقل و تفقه را از قلب می گیرند و گرفتار ختم و طبع می شوند که توانایی شناختی و گرایشی آنان را تغییر داده و گرفتار وارونگی در اندیشه و انگیزه می شوند.(شمس، آیات 7 تا 10؛ اعراف، آیه 179؛ منافقون، آیه 3؛ بقره، آیات 7 تا 18)

مهم ترین آثاری که خدا برای فلسفه انکار معاد بیان می کند، «پوچ گرایی» در زندگی است. چنین افرادی در زندگی هیچ هدفی جز ارضای شهوانی نداشته و کارهای باطل و ناحق را انجام می دهند و به نوعی دچار بیهودگی و عبث و لعب در زندگی می شوند. این گونه است که بر خلاف حکمت های الهی، زندگی آنان سرشار از عبث و لهو و لعب و باطل است.(مومنون، آیه 15؛ دخان، آیات 35 تا 39)

این گونه است که فسق و فجور و عصیان و قانون گریزی و قانون ستیزی بلکه حتی ترک اصول اخلاق فطری انسانی از مهم ترین بازخوردها و آثار انکار معاد است. آنان از مسیر هدایت فطری عقلی خارج شده و در دامن ضلالت شیطانی گرفتار هستند(واقعه، آیات 47 تا 51) و هر چیزی که معادباوران در سبک زندگی در پیش می گیرند آنان خلاف آن را می روند.

از نظر قرآن، روحیه فجور و بی بند و باری (قیامت، آیات 5 و 6)، تجاوزگری و تعدی (مطففین، آیات 11 و 12)، گناه کاری(همان)، فقدان عقلانیت فطری و جهل و جهالت عقلی و علمی(نحل، آیه 38؛ مومنون، آیات 81 تا 84؛ جاثیه، آیات 24 تا 26)، عدم تفکر در خلقت(روم، آیات 7 و 8)، شک و اکتفا بدان(نمل، آیات 67 و 68) و مانند آنها موجب می شود تا شخص منکر معاد شود و سبک زندگی خویش را بر اساس همین ضلالت و سبک زندگی باطل و فجورآمیز و پوچ و عبث سامان دهد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا