حضور زنان و مشروعيت زدايي
كاركردگرايان مانند پارسونز، عوامل همبستگي اجتماعي و پايداري نظام اجتماعي و سياسي را در چهار چيز خلاصه ميكنند. به نظر ايشان عوامل همبستگي عبارتند از: ارزشها، هنجارها، نهادها و نقشها.
ارزشها كه برپايه بينشها شكل گرفته است غايات زندگي را تعيين و رفتار و عمل افراد جامعه را به آن سمت و سو هدايت ميكند. فلسيوفان و فقيهان بر اين بخش از عوامل تاكيد ميورزند.
هنجارها در سايه ارزشها پديد ميآيند و قواعد و روشهاي عمل اجتماعي افراد جامعه را به دست ميدهند. هنجارها در قالب نظام حقوقي خود را نشان ميدهد كه حقوق دانان و فقيهان به آن ميپردازند. در حالي كه حقوقدانان از محتواي هنجارها بحث ميكنند، جامعه شناسان به كاركردهاي اجتماعي آن توجه دارند.
نهادها، تبلور ارزشها و هنجارها بوده و آن را به شكل عيني تجسم ميبخشند. از جمله نهادها ميتوان به نهادهاي خانواده، آموزش و پرورش، حكومت و اقتصاد اشاره كرد.
نقشها، مجموعه كارويژههاي درون هر حوزه نظام اجتماعي هستند كه ارزشها و هنجارها را درون نهادها اعمال ميكنند.
هر نظام اجتماعي براي حفظ، تداوم و استمرار خود بايد چهار كارويژه را انجام دهد: حفظ همبستگي و نظم، حل منازعات، انطباق با شرايط و نيل به اهداف.
ايدئولوژي و قانون اساسي عهدهدار همبستگي و انسجام اجتماعي، دستگاه قضايي حل منازعات، نظام تقنين انطباق با شرايط و نظام اداري هم عهدهدار تحقق اهداف است. اين كارويژهها به گونه اي است كه از عهده نهادهاي ديگر برنميآيد.
بقا و پايداري مشروعيت نظام، پاي بندي به اين عوامل همبستگي اجتماعي است. با ناديده گرفتن هر يك، نه تنها مشروعيت نظام از ميان مي رود بلكه جامعه دچار فروپاشي و نابودي مي گردد.
دولت جمهوري اسلامي ايران بر پايه اصول و ارزشهايي شكل گرفته كه ناديده گرفتن آن از سوي دولتمردان نه تنها مشروعيت سياسي آن را با خطر مواجه مي سازد بلكه موجبات فروپاشي همبستگي اجتماعي امت را نيز در پي خواهد داشت. دولتمردان اگر گمان مي كنند كه امري غير ارزشي است بايد پيش از زدودن آن از جامعه، طي يك فرايند پيچيده غير ارزشي آن را اثبات نمايند و آن گاه در صدد رفع و زدودن آن از جامعه بر آيند. در غير اين صورت با مشكل فقدان مشروعيت سياسي رو به رو خواهند شد. مساله حضور زنان در ورزشگاهها و ميادين ورزشي مردان شايد از نظر دولتمردان يك امر غير ارزشي باشد ولي در حالي كه جامعه آن را يك ارزش قلمداد مي كند و مشروعيت دولت نيز حفظ همين ارزشهاست نمي توان در يك تقابل ميان امت و دولت، اين ارزش را ناديده گرفت و به كناري نهاد. بهتر است دولتمردان پيش از هر حركتي در حوزه ارزشها آن را ارزش زدايي كرده و سپس در حوزه عمل اجتماعي و نهادها و هنجارها وارد شد.
آثار مخرب، ناديده گرفتن يك ارزش و هنجار اجتماعي، از سوي دولت در حقيقت عدم پاي بندي به ارزشها و اصولي است كه مشروعيت حكومت و حاكميت بر پايه آن استوار شده است. اين عمل خفيف و بحران آفرين نه تنها مشروعيت زدايي مي كند بلكه همبستگي اجتماعي و انسجام آن را نيز در معرض خطر قرار مي دهد و آسيب جدي به وحدت امت و در نتيجه نابودي آن وارد مي سازد.