اعتقادی - کلامیفلسفیمعارف قرآنیمقالات

نسبت تدبیر و تقدیر از منظر قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم

تدبیر به معنای عاقبت اندیشی و برنامه ریزی با تقدیر به معنای سرنوشت گرایی و توحید فعلی چه نسبتی می تواند داشته باشد؟ آیا همان طوری که حرکت و تلاش آدمی منافاتی با توکل ندارد، تدبیر و تقدیر با هم منافاتی ندارد و انسان می تواند در حالی که برنامه ریزی می کند به تقدیر هم باور داشته باشد؟ نویسنده در این مطلب را مراجعه به آموزه های قرآنی بر آن است تا نسبت و رابطه تقدیر و تدبیر را تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

توحید فعلی و تقدیر در اندیشه اسلامی

اندیشه اسلامی بر محور و مدار توحید شکل گرفته است. توحید به معنای به باور به وحدت در اموری چون الوهیت، ربوبیت، توحید در عبادت، توحید در ذات و صفات الهی و مانند آن، اسلام را از دیگر شرایع و ادیان متمایز ساخته است. همه پیامبران دعوت به توحید داشته و هر گونه شرک را درهر مرتبه و درجه نفی و با آن مقابله و مبارزه کردند.

یکی از اقسام توحید، توحید فعلی یا افعالی است. بیش تر مردم شاید در این مرتبه دچار نوعی شرک خفی و نهان باشند و ناخواسته گرفتار شرک فعلی یا افعالی هستند؛‌ زیرا وقتی به حوزه علت و معلولی می نگرند، به این نتیجه می رسند که مثلا علت سوختن، آتش در اشکال گوناگون آن چون آتش معمولی، انرژی و الکتریسته و مانند آن است. از این روست که علت را در این امور دانسته و برای آن تاثیر استقلالی قایل می شوند. در حالی که بر پایه آموزه های قرآنی اسلام، همان گونه که همه چیز در جهان به امر الهی آفریده و خلق شده و می شود،‌ هم چنین هر چیزی اگر تاثیری دارد، بر اساس سنت تکوینی الهی است و همان خدایی که برای آن اثری خاص قرار داده می تواند از تاثیرگذاری آن جلوگیری به عمل آورد.

به سخن دیگر، در علل ها می بایست علل طولی را به خدایی رساند که علت علت ها و علة‌العلل است. پس نمی بایست برای هیچ چیزی تاثیر استقلالی قایل شد؛ چرا که همه چیز در ذات و اثر وابسته تمام به علت علت ها یعنی خدا هستند. پس اگر آتش دارای خاصیت سوزاندگی است، و آن را ذاتی و یا از لوازم ذات آتش بدانیم،‌ ولی تا مشیت الهی و اراده و اذن خداوندی نباشد این اثر و تاثیر نخواهد بود. پس تاثیر هر علت طبیعی زمانی است که این اذن داده شده باشد. البته به طور طبیعی خداوند این اذن را داده و در حالات عادی به عنوان یک سنت الهی و قانون تکوینی و یا طبیعی این گونه خواهد بود؛‌ اما این بدان معنا نیست که بیرون از مشیت و اراده خداوند باشد و قانون الهی بر خداوند حاکمیت یابد و خداوند ملزم و مجبور به آن شود،‌ بلکه در همه حال این مشیت و اراده الهی است که حاکم بر هر چیزی است. پس تا زمانی که خداوند نخواهد و مشیت و اراده نکند در بقا همانند آغاز نیازمند امر الهی است. پس این که علتی اثر خاص و تاثیر خود را بگذارد در ایجاد و بقا وابسته به خداست؛ زیرا در ذات خود فقیر و نیازمند به خداست.(نحل، آیه 79؛ حج، آیه 65؛ فاطر، آیه 15)

خداوند در آیات بسیاری به مساله توحید افعالی و نفی تاثیر استقلالی غیر خداوند از جمله علت ها اشاره داشته است.(بقره، آیات 102 و 255؛ آل عمران، آیات 79 و 135؛ نساء،‌ آیه 78؛ مائده، آیه 76 و ده ها آیه دیگر) پس این که چیزی ضرر و زیان(مجادله، آیه 10) یا نفع و سودی برساند و مثلا بذری کاشته انسان بروید و گیاه شود(واقعه، آیات 63 و 64) و یا ابری باور شود و بارانی ببارد و این باران گیاه برویاند(واقعه، آیات 68 تا 72) یا مصیبت و منفعتی به انسانی برسد(تغابن، آیه 11؛ زمر، آیات 38 تا 43) همه در صورتی است که تقدیر الهی در آن باشد و آن چیز از سوی خداوند در تاثیرگذاری ماذون باشد.

پس در همه مراحل از خلق و ایجاد گرفته (اعراف، آیه 191؛ رعد، آیه 16 و آیات دیگر)، تا بزرگ ترین و کوچک ترین امور این خداوند است که حضور مستقیم دارد و هیچ چیزی را استقلالی در هیچ مرتبه نیست. پس حاکم مطلق بر هستی اوست و این گونه نیست که قوانین مخلوق او بر خداوند چیره شود و او را محدود سازد.(زمر، آیه 76 ؛‌بقره، آیات 107و 255؛ یس، آیه 83؛ زمر، آیه 4 و آیات دیگر)

پس هیچ چیز در آغاز و انجام هستی جز خداوند دخالتی ندارد حتی اگر خداوند برای او مقام علیت و مظهریتی قایل شده باشد(یونس، آیه 34؛ نمل، آیه 64)؛ چرا که شراکت چیزی در طول به شکل علیت یا مظهریت هرگز به معنای استقلال یا شراکت در عرض نیست که بخواهد تاثیر مستقلی داشته باشد یا مانع از اراده و اذن خداوندی شود. از این روست که می تواند آتش را سرد و سلام سازد بی آن که تاثیر ذاتی یا طبیعی خودش را دارا باشد که سوختن و سوزاندن است. (انبیاء، آیه 69)

تدبیر جهان از سوی خداوند در همه جزئیات به معنای آن است که هیچ فعلی بیرون از دایره حاکمیت و قدرت و حکمت و ربوبیت او انجام نمی گیرد.(انعام، آیات 95 تا 102؛ زمر، آیات 4 تا 6؛ فصلت، آیات 9 تا 12؛ رعد، آیه 16 و آیات دیگر)

همین مالکیت مطلق اوست که اجازه نمی دهد تا کسی در عرض یا طول به استقلال دارای فعل باشد،‌ بلکه همه هستی از فرشتگان و دیگر موجودات در حوزه مالکیت انحصاری خداوند هستند.(یونس، آیه 66؛ انبیاء، آیه 19)

پس توحید افعالی ، به معنای مالکیت و حاکمیت مطلق خداوند بر هستی است به گونه ای که در هیچ مرتبه و مرحله ای هیچ چیز به هیچ عنوان دارای استقلال در ایجاد و تاثیر و فعل نخواهد بود و بلکه حتی انسانی که خداوند برای او اراده و مشیت قرار داده،‌ مشیت انسان تحت مشیت الهی است.(انسان، آیه 30؛ تکویر، آیه 29)

از سوی دیگر در اندیشه های اسلامی بر این نکته تاکید شده که هرچیزی دارای مقادیری است که خداوند بر اساس حکمت قرار داده است. پس هیچ چیزی در هستی بیرون از مقدرات الهی شکل نگرفته و تحقق نمی یابد. این مطلب در آیات قرآنی به اشکال گوناگون بیان شده است. از این روست که یکی از اصطلاحات قرآنی اصطلاح قدر و تقدیر است.

قَدَر در لغت به معناى بيان كميّت شىء(مفردات الفاظ قرآن کریم،‌ راغب اصفهانی، ص 658 «قدر»)، مقدار و اندازه چيزى به حسب وزن يا به حسب زمان و مكان، اندازه نمودن، فرمان دادن، حكم كردن، محدود ساختن حوادث و اشياء به علل مادى و شرايط زمانى و مكانى(نثر طوبى، علامه شعرانی ، ص 288) آمده است.

قَدَر در اصطلاح، اندازه اشياء و تعيين حدود وجودى آنها است؛( الميزان، ج 19، ص 90) به بيان ديگر، تقدير امرى از ناحيه خداوند، قرار دادن آن به اندازه و مقدارى است كه حكمت اقتضا مى كند.( مجمع البيان، ج 9 ـ 10، ص 785)

البته در آیات قرآنی به غیر از واژه « قدر» از واژه هاى دیگر چون «اجل»، «كتب»، مشتقّات آن ها برای بیان این مفهوم استفاده شده است.

خداوند به صراحت در آیاتی از جمله 21 سوره حجر و آیه 2 سوره فرقان و نیز آیه 49 سوره قمر و آیه 3 سوره طلاق از فراگيرى تقدير الهى، نسبت به تمام موجودات سخن به میان آورده است. پس هیچ چیزی نیست که دارای مقدرات و تقدیر نباشد، بلکه از آیات قرآنی به دست می آید که در امر و خلق نیز به طور کلی این مقدرات است که حاکمیت دارد.(احزاب، ایه 38 و آیات دیگر)

هم چنین مقدارات الهی همه موضوعات و مسایل زندگی انسان را در بر می گیرد و اموری چون اجل انسان ها و جوامع،(آل عمران، آیه 145؛ واقعه، آیه 60؛ کهف، آیه 59)، احکام شرعی (احزاب، آیه 38)، ظهور و افول تمدن ها و جوامع(یونس، آیه 49؛ اسراء، آیه 58)، باران (رعد، آیه 17)،‌جنین و رشد آن از آغاز تا انجام(حج، آیه 5)، دوران بارداری(همان)، روز و شب(رعد، آیه 26)، رویش گیاهان(حجر، آیات 19 و 21)، معیشت انسان ها(حجر، آیات 15 و 20)،‌ بهره و نصیبت انسان ها از دنیا (اعراف، آیه 37) و مانند آن بر اساس تقدیر الهی است.

خداوند در آیه 13 سوره اسراء‌ به صراحت بیان می کند که تقدير و رقم خوردن سرنوشت انسان، از جانب خداوند است. محمّدبن مسلم از امام باقر و امام صادق(عليهما السلام)درباره سخن خدا در «و كل انسان الزمناه طائره فى عنقه» روايت كرده است كه فرمودند: كسى كه قدرت دارد، سرنوشت او را رقم زده و تقدير كرده است. (تفسير عيّاشى، ج 2، ص 284 ح 32، تفسير نورالثقلين، ج 3، ص 144، حدیث 106)

تدبیر در کنار تقدیر و توکل

اما این که گفته شد هرگز به معنای دست بر دست گذاشتن و به امید تقدیر نشستن نیست؛ زیرا همین آموزه های قرآنی که این گونه بر توحید افعالی و تقدیر امور سخن به میان آورده بر اصل تدبیر و حرکت انسانی تاکید می کند و انسان را به اقداماتی در جهت تحقق بخشیدن به تقدیر الهی و یا تغییر در برخی از مقدرات که آن نیز تحت اذن و سنت الهی خواهد بود و اگر بخواهد تاثیرگذار باشد می بایست به مشیت الهی انجام گیرد، دعوت می کند.

به سخن دیگر، هر گونه فعل و تاثیر فعلی بیرون از حاکمیت و حکومت و مشیت و ربوبیت و حکمت الهی نیست. پس اگر خداوند از انسان می خواهد که مثلا برای تغییر سرنوشت و تقدیر خود گامی بردارد،‌ این تغییر با فعل انسانی زمانی تحقق می یابد که مشیت الهی به آن تعلق گرفته باشد و به تعبیر قرآنی ماذون باشد.

به عنوان نمونه اگر بخواهد سحر و جادو تاثیرگذار باشد، می بایست در فعل و تاثیر ماذون از سوی خداوند باشد وگرنه سحر هیچ تاثیری نخواهد داشت.(بقره، آیه 102) هم چنین معجزات الهی که از سوی پیامبران انجام می گرفت هرگز بیرون از اذن الهی نبوده است؛‌ یعنی پیامبران هر چند که از اسباب ظاهری بهره نمی گرفتند و فرآیند خلقت مثلا شترماده یا پرنده را نمی پیمودند،‌ ولی این گونه نبود که بیرون از اذن و سبب اصلی باشد و خود به استقلال این کارها را انجام داده یا آثار را تحقق بخشیده باشند.(اعراف، آیه 73؛ آل عمران، آیه 49؛ مائده، آیه 119)

جالب این که خداوند همواره بر این نکته تاکید می کند که انسان می بایست با پذیرش مالکیت و حاکمیت مطلق خداوند در هستی و تقدیر امور، گام هایی را به عنوان تدبیر امور زندگی خود بردارد؛ چرا که در ارتباط انسان با تقدیر و جهان،‌این انسان است که با کارها و رفتار ارادی و اختیاری خود، روابط و سطح آن را تعیین می کند.(انفال، ایه 53) پس اگر بخواهد خود را در تقدیری مثبت و سازنده قرار دهد می بایست بکوشد و تلاش مثبتی از خود داشته باشد.(همان ؛ رعد، آیه 11)

دگرگونی در سرنوشت فردی و اجتماعی و تغییر موقعیت بد به موقعیت مناسب و خوب نیازمند جزم و عزم عالی انسان است که به صراحت در این آیات بیان شده است. خداوند در آیه 5 سوره یونس از تقدير حركت ماه و قدر و اندازه داشتن منازل آن به عنوان زمينه ساز امكان برنامه ريزى براى زندگى و تدبير شئون انسان سخن به میان می آورد. از این آیه دانسته می شود که اصولا برنامه ریزی و تدبیر در زندگی یک اصل مثبت و خواسته و اراده الهی است. پس همان خدایی که بر توحید افعالی و تقدیر در همه امور هستی از جمله امور زندگی انسانی سخن به میان آورده ، از انسان ها خواسته است تا تدبیر را با تقدیر همراه کنند.

انسان ها همان طوری که می بایست اهل تدبیر و برنامه ریزی در مسایل روزمره باشند،‌ می بایست دارای برنامه ریزی های راهبردی و بلند مدت باشند. از امام حسن مجتبی(ع) روایت است که فرمود: اعمل لدنیاک کأنک تعیش ابدا و اعمل لاخرتک کأنک تموت غدا؛ برای دنیایت چنان کار کن که گویی برای ابد زنده خواهی بود؛ و برای آخرتت چنان کار کن که گویی فردا خواهی مرد.( (مستدرک الوسائل ج1 ص146؛ میزان الحکمة، ح 129)

پس انسان می بایست برای زندگی خودش حتی برای دور پیری بلکه حتی بر فرزندان برنامه ریزی داشته باشد که شامل آموزش و پرورش و کسب روزی حلال و توسعه رزق است.

خداوند در سوره یوسف (ع) بیان می کند که دولتمردان و مردم می بایست برای بهبود زندگی اقتصادی و مقابله با هر گونه بحران های طبیعی و غیرطبیعی برنامه ریزی و تدبیر داشته باشند. از این روست که در آیات 47 تا 49 سوره یوسف،‌ از برنامه ریزی برای مقابله با خشکسالی سخن به میان آمده است وآن را به معنای شرک و مقابله با توحید ارزیابی نمی کند. بلکه انسان باید هماره بر اساس توکل و تقدیر الهی برنامه ریزی و تدبیر داشته باشد و این گونه نباشد که به توجیه تقدیر و توکل از تدبیر و حرکت و عزم در مقام عمل فرار کند. خداوند به پیامبرش(ص) فرمان می دهد که در هر کاری که تدبیر کرده و عزم نموده توکل را نیز داشته باشد؛ زیرا توکل به این معناست که اگر بخواهد این عزم فعلی تاثیر مثبت خود را بگذارد می بایست خداوند بخواهد تا فعل انجام گیرد و تاثیر خودش را داشته باشد.(آل عمران، آیه 159)

از نظر قرآن حتی برای تحقق معجزات می بایست انسان نیز حرکتی داشته باشد و این گونه نباشد که بخواهد دست روی دست بگذارد و هیچ کاری نکند. پیامبری که می خواهد معجزه داشته باشد باید عصای را به حرکت در آورد، دستی را به جیب خود فرود برد و در آورد، گلی را به شکل پرنده ای در آورد،‌ اشاره ای داشته باشد و حرکتی بکند. در آیاتی از قرآن به مجاهدان می فرماید شما در میادین نبرد آماده شوید تا در آن جا فرشتگان به کمک و امداد شما بیایند. آل عمران، آیه 125 و آیات دیگر) به حضرت مریم(س) می فرماید که این درخت به اعجاز الهی خرمای تازه داده ولی تو هم حرکتی کن و شاخه آن را بتکان تا خرما بر تو فرو ریزد.(مریم، ایه 25)

بنابراین، حتی در معجزه بر اساس توکل و تقدیر باید حرکت و تدبیری از سوی انسان انجام گیرد و این گونه نیست که تدبیر امور به معنای نفی تقدیر یا قول به شرک و نفی توحید افعالی باشد ، بلکه تدبیر در سایه تقدیر و توکل و تفویض انجام می گیرد و این نوع رویکرد و حرکت عین توحید است؛‌زیرا برای هیچ کس و هیچ چیزی تاثیر استقلالی قایل نمی شود هر چند که به ظاهر علت قریب و تام باشد؛‌زیرا این علت قریب و تام زمانی تاثیرگذار خواهد بود که تقدیر و اذن الهی به آن تعلق گرفته باشد و خداوند جلوی تاثیر علت را نگرفته باشد چنان که در باره آتش نمرودیان جلوی تاثیر آتش و علت قریب و تام را گرفت و با آن که آتش فروزان و سوزانی بود نمی سوزاند.

بر ماست که در زندگی فردی و اجتماعی تدبیر و برنامه ریزی داشته باشیم و هرگز به توجیه تقدیر و سرنوشت و قضا و قدر و توکل و مانند آن دست از کار نکشیم و برای آینده خود برنامه ای نداشته باشیم؛ بلکه باید برنامه ریزی و تدبیر در اصول زندگی ما حضور و حاکمیت داشته باشد و بدانیم که الانسان مدبر و الله مقدر؛‌ انسان تدبیر می کند ولی آن چه تحقق خواهد یافت همان تقدیر الهی است که به حکمت است.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا