اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیعرفانمعارف قرآنیمقالات

رذایل انسانی و راه درمان آن

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

شناخت رذایل انسانی می تواند در درمان و از میان بردن آن مفید باشد. نویسنده با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن بر آن است تا دیدگاه آفریدگار انسان درباره رذایل انسانی و راه درمان و تبدیل آن به فضلیت را تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

انسان موجودی ناشناخته

انسان در میان آفریده های الهی موجودی شگفت انگیز است به طوری که فرشتگان در ملای اعلی و ساحت قدس الهی نیز نتوانستند آن را بشناسند، چه رسد ابلیسی که خود را به آن ساحت رسانیده است. این گونه است که خلقت و آفرینش انسان و خلافت الهی اش مورد استفهام برخی و اعتراض برخی دیگر قرار گرفته است.(بقره، آیات 30 تا 33؛ اعراف، آیه 12؛ ص، آیه 72 و آیات دیگر)

از آن جایی که انسان نسخه ای تمامی اسمای الهی است(بقره، آیه 31) و اگر بخواهیم اسمای الهی را صورت بخشی کنیم، انسان صورت آن اسمای الهی خواهد بود؛ و هم چنین به سبب این که قوای انسانی تا فعلیت یا ظهور نیابد، درک درستی از حقیقت آن وجود ندارد، برای بسیاری از انسان ها، خود انسان نیز موجودی ناشناخته خواهد بود.

بنابراین، یکی از راه های شناخت حتی اگر علم شهودی و حضوری نفس به خودش باشد، این علم شهودی نمی تواند گویای تمام حقیقت باشد؛ زیرا علم نفس به خودش در این گونه موارد یک علم اجمالی و کلی است؛ چرا که همه قوا و استعدادهایش ظهور نیافته تا معلوم نفس شود و تنها کسانی که این قوا و استعدادها را فعلیت و اظهار کرده اند، می توانند شناخت شهودی و علم حضوری داشته باشند که بی گمان چنین افرادی جز چهارده معصوم(ع) نیستند که در نهایت ظهور اسمایی الهی قرار گرفته اند و به همین سبب اسوه حسنه انسانیت و بشریت قرار گرفته (احزاب، آیات 21 و 33 ؛ نساء، آیه 59 و آیات دیگر) و منتهای سیر(نجم، آیه 42) و مرجع نهایی بازگشت انسان(علق، آیه 8) در دایره «انا لله وانا الیه راجعون» (بقره، آیه 156) قرار گرفته اند؛ به این معنا که آغاز و انجام سیر تمام بشریت، مظهر تمام و کمال خداوندی یعنی حقیقت محمدی(ص) و چهارده معصوم(ع) هستند که نفس پیامبر(ص) هستند(ال عمران، آیه 61) و از نظر روحی و نوری و خلقی با او یکتا و یگانه اند.

بر همین پایه و اساس مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن آفریدگار و پروردگار انسان و سخنان چهارده معصوم(ع) درباره حقیقت انسان می تواند راهگشا شناخت انسان از خودش باشد.

رذایل انسانی از نظر قرآن

خداوند در آیات قرآنی ضمن بر شمردن فضایل بسیاری برای انسان و این که همین فضایل موجب شده تا به عنوان خلیفه الهی انتخاب شود، به برخی از رذایل انسانی نیز اشاره کرده که در ساختار انسانی وجود دارد و اگر این ها را به اراده و اختیار از خود دور نسازد و خود را از آن ها پاک و رها نسازد نمی تواند مقام فعلی و ظهوری خلافت از خدا را به دست گیرد؛ چرا که در این صورت کم ترین شباهت را نسبت به مستخلف عنه خواهد داشت و نمی تواند خلیفه خدا شود.

مهم ترین رذایلی که خداوند برای انسان برشمرده و بیان کرده است عبارتند از:

  1. افساد: این خصلت از سوی فرشتگان در هنگام آفرینش و خلقت حضرت آدم(ع) مطرح شده است و خداوند نسبت به آن سکوت کرده و انکار ننموده است.(بقره، آیه 30) این بدان معناست که انسان نه تنها می تواند موجودی فاسد باشد بلکه موجودی مفسد نیز خواهد بود و می تواند امری صحیح و صالح را به تباهی و فساد بکشاند. فرشتگان بیان می کنند که اگر موجودی با خصوصیات حضرت آدم(ع) خلق و به عنوان خلیفه انتخاب شود، در زمین افساد می کند و موجب تباهی زمین و افساد آن می شود.
  2. بخل: از دیگر رذایل انسانی می توان به صفت زشت و بد، بخل اشاره کرد که با سرشت انسان عجين شده است.(نساء، آیه 128) خداوند در آیه 100 سوره اسراء می فرماید: قُل لَّوْ أَنتُمْ تَمْلِكُونَ خَزَآئِنَ رَحْمَةِ رَبِّي إِذًا لَّأَمْسَكْتُمْ خَشْيَةَ الإِنفَاقِ وَكَانَ الإنسَانُ قَتُورًا؛ بگو: «اگر شما مالك گنجينه‏هاى رحمت پروردگارم بوديد، باز هم از بيم خرج كردن قطعاً امساك مى‏ورزيديد، و انسان همواره بخيل است.» واژه «قتور» از «قتر» از واژه‏هاى مبالغه است که شدّت تنگ نظرى، بخل و سختى در انفاق و بخشش را مى‏رساند. در این آیه خداوند می فرماید که انسان دارای این خصلت زشت و رذیلت پست بخل ورزی است؛ زیرا کان منسلخ از زمان و مکان و دلالت بر ذاتی و دایمی بودن محمول برای موضوع می کند. هم چنین در آیات 19 و 21 سوره معارج در باره خصلت انسان می فرماید: إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا.. وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا ؛ به راستى كه انسان سخت آزمند [و بى‏تاب‏] خلق شده است.. و چون خيرى به او رسد بخل ورزد.
  3. بی تابی و جزع: از دیگر خصلت های زشت انسان، بی تابی و جزع کردن است. خداوند در آیات 19 و 20 سوره معارج به این خصلت زشت انسان اشاره دارد و می فرماید: إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا. إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا؛ به راستى كه انسان سخت آزمند [و بى‏تاب‏] خلق شده است. چون بدى [و رنجى‏] بدو رسد بي تاب است.
  4. جهل : جهل به معنای نادانی علمی و علمی از خصوصیات انسان است. براساس آیه 72 سوره احزاب و 78 سوره نحل، جهل و نادانى، طبيعت اوّليّه انسان است و انسان از آغاز تولد با جهل و نادانی آفریده شده و این جهالت بدون تعلیم الهی ادامه می یابد ولی خداوند به انسان آن چیزهایی را که نمی داند، تعلیم می دهد.(علق، آیه 5) با این همه، به علل درونی و بیرونی ناآگاهی و جهالت انسان از وجود بعضى مخلوقات خداوند (نحل، آیه 8؛ یس، آیه 36) و از زمان برپايى قيامت(اعراف، آیه 185؛ احزاب، ایه 63؛ نازعات، آیات 42 تا 44) ادامه می یابد و انسان به اموری هرگز علم نخواهد یافت که شامل ساعت قیامت، باران، جنین، فردای خود، مکان مرگ خود است.(لقمان، آیه 34) البته برخی از این ها همانند علم ساعت قیامت سالبه به انتفای موضوع است؛ زیرا قیامت بیرون از زمان است و پرسش از زمان و علم به آن داشتن معنایی ندارد؛ چرا که آسمان و زمین و زمان برداشته می شود.(ابراهیم، آیه 48)
  5. حرص و آزمندی: یکی دیگر از خصلت های زشت و بد انسان، حرص و آز است.(فصلت، آیه 49؛ معارج، آیه 19) از این روست که انسان موجودی سیری ناپذیر است و هرگز سیر نمی شود و هر چه به او داده شود باز می گوید: هل من مزید. در این میان در روایت است که امام صادق(ع) فرمود:«منهومان لایشبعان: منهوم علمٍ و منهوم دنیا؛ دو آزمندند كه هرگز سیر نمى‏شوند: آزمند دانش و آزمند دنیا.» (میزان الحكمه، رى شهرى، ج 3، ص 24) در روایت است که پیامبر(ص) فرمود: «و اِیّاكم و الحرص فأنّ آدم حمله الحرص على ان تأكل من الشّجرة؛ و از حرص و آز دورى كنید كه همین امر باعث شد آدم از درخت ممنوعه بهره گیرد و زمینه گرفتارى خود را فراهم آورد.» (نهج الفصاحه)
  6. حسد: انسان هم چنین داراى صفت ناپسند حسادت است که در آیات بسیاری از قرآن از جمله 1 تا 5 سوره فلق بدان اشاره دارد. همین حسادت موجب بسیاری از گرفتاری ها و بدبختی های انسان است. حسادت موجب می شود که هم خود حسود آسیب ببیند و هم به دیگران آسیب برساند و حتی به برادر کشی اقدام کند.
  7. شرک: گرايش انسان به شرك، پس از رهايى از گرفتارى و برخوردارى از نعمت یکی از بدترین خصلت های انسانی است.(انعام، آیات 63 و64؛ روم، آیه 33؛ زمر، آیه 8)
  8. طغیان : طغيان‌گرى انسان هنگام احساس بى‌نيازى خويش از دیگر خصلت های زشت انسانی است.(علق، آیات 6 و 7) در حقیقت می توان گفت انسان اگر به فقر هویتی و ذاتی خود آگاه باشد(فاطر، آیه 15) دیگر مدعی استغنی و بی نیازی نخواهد بود تا طغیان گری کند؛ اما همین که چنین توهم و احساس باطلی به او دست می دهد به طغیان رو می آورد.
  9. ظلم و ستم: از دیگر خصلت های زشت انسانی است که خداوند بارها در آیات بسیاری به آن توجه داده است. وجود خصلت ستم‌پيشگى در انسان در آیاتی چون 34 سوره ابراهیم و 72 سوره احزاب مورد تاکید است. این خصلت در هنگام رهايى از مشكلات و برخوردارى از آسايش بیش تر خودنمایی می کند.(یونس، ایه 23)
  10. عجب و خودبزرگ بینی: پيراسته دانستن خويش از خطا و بروز حالت عجب از خصلت های طبیعی انسان است که لازم است انسان از آن پرهیز کند و خود را از آن پاک ومبرا گرداند.(اسراء، آیه 83؛ فصلت، ایه 51؛ نجم، آیه 32)
  11. عجله و شتاب: عجله و ناشكيبايى انسان در خواسته‌ها و تمايلات خويش از دیگر خصلت های ناپسند است(یونس،ایه 11 ؛ اسراء ؛ آیه 11)، خداوند در آیه 37 سوره انبیاء می فرماید که خصلت عجله در سرشت انسان نهفته‌ است. پس به کوچک ترین تمایلی برانگیخته می شود و بروز و ظهور می یابد.
  12. غرور : انسان در اموری چند گرفتار غرور می شود که از جمله می توان به هنگام برخورداری از نعمت(هود، آیه 10؛ روم، آیه 36؛ شوری، آیه 48) و برخورد کریمانه خداوند با او اشاره کرد.(انفطار، ایه 6) در حقیقت این خصلت در ذات انسانی است و در این موارد خودنمایی و ظهور می کند. پس باید مواظب و مراقب باشد که با برخوردهای کریمانه الهی و بهره مندی از نعمت گرفتار خصلت غرور نشود.
  13. غفلت: این خصلت نیز در ذات آدمی است ولی زمان بروز آن، پس از رهايى از مشكل است. یعنی همین که انسان از مشکلی رهایی یافت از خداوند غافل می شود که او را از گرفتاری نجات داده و رهایی بخشیده است.(یونس، آیه 12؛ زمر، آیه 8)
  14. فخرفروشی: خداوند در آیاتی از جمله آیه 10 سوره هود از وجود خصلت فخرفروشى در انسان سخن به میان آورده است. البته ظهور و بروز این خصلت نیز هنگام بهره مندی از نعمت است.
  15. کفران : ناسپاسی و وجود خصلت کفران در انسان در آیات بسیاری مورد تاکید قرار گرفته است.(هود، آیه 9؛ ابراهیم، ایه 34؛ اسراء، آیه 67 و ایات دیگر)
  16. مجادله گری: انسان، موجودى مجادله‌گری است و در هر زمینه به جدال رو می آورد.(کهف، آیه 54؛ یس، آیه 77)
  17. نومیدی: انسان، موجودى مأيوس و نااميد از رحمت است به ویژه هنگام ناگوارى‌ها و محروميّت از نعمت این خصلت در او بروز و ظهور بیش تری دارد.(هود، آیه 9؛ اسراء، آیه 83؛ روم، آیه 36؛ فصلت، آیه 49)
  18. سرمست: از دیگر خصلت های انسانی فرح و سرمستی است. به این معنا که وقتی نعمتی به او داده می شود گرفتار سرمستی می شود و خدا را از یاد می برد.(هود، آیه 10؛ روم، آیه 36؛ شوری، آیه 48)

ضعف و ناتوانی انسان

از آن جایی که انسان در ذات و هویت خود دارای ضعف و فقر است(فاطر، آیه 15؛ نساء، آیه 28) باید توجه داشته باشد که این ضعف و سستی می تواند او را در مسیر خودش به سوی کمال ناتوان سازد و کارش را لنگ بگذارد. ناتوانی انسان در بسیاری از امور چون غریزه جنسی(نساء، آیه 27 و 28) و هم چنین ناگواری ها و مصیبت ها(هود، آیه 9) موجب می شود تا انسان در زندگی اش موفق نباشد.

برای رهایی از ضعف تنها راهکاری که خداوند بیان می کند، اتصال به خداوندی غنی حمید است که سرچشمه و منشای همه کمالات است.(فاطر، آیه 15)

امتیازات انسان

البته باید توجه داشت که انسان امتیازاتی دارد که می تواند با آن ها این خصلت های بد و زشت را مدیریت و مهار نماید. از جمله مهم ترین امتیازات انسانی می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. اراده و اختیار: یعنی انسان دارای اراده ای است که می تواند به اختیار میان بد و خوب هر یک را انتخاب کند و هر یک را دوست دارد انجام دهد.
  2. استعداد تعلم: از دیگر ویژگی های انسان استعداد برتر انسان جهت فراگيرى تمام اسماء «حقايق» است(بقره، آیه 31) و می تواند از این استعداد برای رهایی از جهالت و انتقال دانش بهره گیری کند و از قلم در این زمینه سود برد.(علق، آیه 4 و 5)
  3. استعداد دریافت وحی: انسان همان طوری که از عقل بهره می گیرد از این استعداد بهره مند است که از الهام و وحی نیز سود برد و به علم خویش بیافزاید و نسبت به حقایق عالم شود و از جهالت برهد. قابليّت داشتن انسان براى دريافت وحى از جانب خدا در آیات بسیاری از جمله آیه 91 سوره انعام و آیه 2 سوره یونس مورد تاکید قرار گرفته است.
  4. استعداد کتابت: یکی دیگر از استعدادهای بشر است که او را نسبت به رهایی از جهل یاری می دهد. انسان، برخوردار از قدرت كتابت است و همین یکی از مهم ترین ویژگی های بشری است.(علق، ایات 4 و 5)
  5. خلقت نیکو: برترى انسان بر مخلوقات ديگر در نيكويى آفرينش نیز از امتیازات دیگری است که خداوند در آیه 14 سوره مومنون و 4 سوره تین و آیات دیگر بدان توجه داده است.
  6. خلافت انسانی: شاید این مهم ترین ویژگی بشر نسبت به دیگر آفریده های الهی باشد. این بدان معناست که انسان با همه خصلت های زشتی که دارد از این استعداد ذاتی برخوردار است که صفات الهی را در خود ظهور و تجلی داده و به عنوان خلیفه کامل و مطلق و تمام الهی در آید.(بقره، ایه 30)
  7. قدرت عروج: انسان با آن که گرفتار هبوط شده ولی استعداد صعود و عروج را دارد. خلقت انسان به بهترين وجه سبب عروج وى به مرتبه اعلا و زندگى جاويد و سعادت‌بخش خواهد بود.(تین، آیه 4)
  8. کرامت: برترى و كرامت انسان بر تمام موجودات از جمله دیگر ویژگی ها و امتیازات بشر است که خداوند در آیاتی از جمله 70 سوره اسراء به آن اشاره دارد. این ها و امور دیگر به انسان این امکان را می دهد تا از بسیاری از مشکلات و خصلت های زشت و بازدارنده خود رهایی یابد و مسیر درست را انتخاب کند.

راه رهایی و درمان خصلت های زشت

با توجه به آن چه گذشت دانسته می شود که انسان با این که گرفتار خصلت زشت و بد بسیاری است ولی امتیازات و ویژگی هایی دارد که او را از دیگر موجود ات و آفریده های الهی ممتاز می سازد و اجازه می دهد تا بتواند از آن خصلت های زشت رهایی یابد.

به سخن دیگر، اگر آفریده ای از افریده های دیگر خداوند دارای خصلتی بد و زشت است شاید برای او غیر قابل تغییر باشد، اما انسان از ویژگی هایی برخوردار است که می تواند خصلت های زشت خود را نه تنها اصلاح کند بلکه آن را به عاملی برای رشد و بالندگی خود تبدیل کند.

به عنوان نمونه اگر خصلت هایی چون عجله یعنی انجام عملی پیش از زمان موعد و هنگام آن، یک خصلت بد و زشت است، ولی می تواند آن را مهار کرده و در کارهای خیر به کار گیرد. به این معنا که عجله و شتاب را به سمت کارهای خیر و نیک ببرد و در اموری که شرط زمان و مکان نیست و کار خیر و نیکی است به کار گیرد و در آن ها عجله و شتاب ورزد. در حقیقت از این خصلت برای سبقت جویی در کارهای خیر و سرعت جویی بهره گیرد.(بقره، ایه 148؛ مائده، آیه 48)

به هر حال، می توان با تقوا و مدیریت نفس ، خصلت های بد نفسانی را مهار و مدیریت کرد و حتی از آن ها برای رشد و تعالی نفس الهی بهره گرفت و مسیر عروج و صعود خود را آسان تر و بهتر پیمود.

وجود استعداد عقل و وحی به انسان کمک می کند تا مسیر را به خوبی شناخته و استعدادها و حتی خصلت های زشت را به مسیر درست هدایت کند. یعنی همان چیزهایی که ملاک انسانیت واقعی است می تواند موجب شود تا خصلت های زشت در مسیر درست مورد بهره برداری قرار گیرد و از حیوانیت و پستی و زشتی اخلاقی رهایی یابد.

به هر حال، استعدادهای گوناگون در انسان ظرفیت او را برای رشد و تعالی فراهم آورد و امکان خلیفه بودن را در او تشدید نموده است و به او اجازه می دهد تا همه مراتب خلقی و امری را درک کرده و به تناسب هر موجودی برای او برنامه ای داشته باشد؛ زیرا اگر انسان درکی از خصوصیات جمادات و نباتات و حیوانات از یک سو و فرشتگان و موجودات مجرد و عقول نداشت نمی توانست نقش خلافت را برای آنان به عهده گیرد و این مسئولیت را به درستی انجام دهد. این تضاد کامل میان عالی و دانی در وجود و ذات انسانی به او این امکان را بخشیده تا بتواند این مسئولیت را به عهده گیرد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا