اجتماعیاصولی فقهیاعتقادی - کلامیسیاسیعرفانمعارف قرآنیمناسبت ها

مودت واجب امت نسبت به اهل بیت

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از واجبات قرآنی بر امت اسلام، مودت نسبت به ذی القربی از اهل بیت عصمت  و طهارت پیامبر(ص) به عنوان اجر رسالت است. بنابراین، شناخت حقیقت مودت، چگونگی و آثار آن در زندگی دنیوی و اخروی امت اسلام یکی از بایسته ها است؛ زیرا ترک هر یک از واجبات و محرمات از سوی امت اسلام به معنای خروج از اسلام به سوی کفر و ارتداد است؛ بنابراین امت می بایست بداند چیزی بر او واجب شده و چگونه می بایست به این واجب الهی عمل کند. البته دانستن چرایی و نیز آثار آن نیز اهمیت دارد؛ زیرا انگیزه را برای انجام واجب یا ترک حرام تقویت می کند. نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن بر آن است تا نگاهی گذرا به چرایی، چگونگی و آثار مودت امت نسبت به اهل بیت عصمت و طهارت(ع)  و ذی القربی پیامبر(ص) داشته باشد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

حقیقت مودت و فرق آن با محبت

خدا به صراحت در قرآن می فرماید: قل لا اسالکم علیه اجرا الا الموده فی القربی و من یقترف حسنه نزد له فیها حسنا ان الله غفور شکور؛ بگو: از شما در برابر ابلاغ رسالت هیچ پاداشی جز مودت نزدیکان را نمی خواهم و هر کسی نیکی کند بر نیکی اش می افزاییم؛ به یقین خدا بسیار آمرزنده و شکور در برابر عمل اندک است.(شوری، آیه 23)

در این آیه سخن از مودت در قربی به عنوان پاداش رسالت از سوی خدا برای پیامبر(ص) مطرح شده است. به این معنا که خدا به پیامبرش فرمان می دهد تا حکم مودت در قربی را به عنوان پاداش رسالت طلب کند. البته هر کسی پا فراتر نهد و بیش تر از مودت نسبت به آنان نیکی کند، خدا نیز پاداش های خاصی برای این دسته از نیکوکاران آماده کرده است که از جمله آنها غفران و شکران الهی است.

آن چه به عنوان پاداش مطرح شده همان مودت فی القربی است. مودت از واژه «ودد» است. یکی از اسماء الله «ودود» است.(بروج، آیه 14؛ هود، آیه 90) «ودد» در لغت عربی به معنای محبت است؛ اما فرقی که با آن دارد در این است که محبت تک بعدی است؛ در حالی که مودت تک بعدی نیست؛ زیرا کسی که مودت می ورزد افزون بر محبت نسبت به شخص، نسبت به مخالفان و دشمنان، دشمنی دارد و آن را ابراز می کند؛ بنابراین، مودت زمانی شکل می گیرد که همراه با محبت به شخص، دشمنی نسبت به دشمن آن شخص نیز بروز کند. از این لحاظ می تواند که مودت در بردارنده و متضمن تولّی و تبرّی و حبّ و بغض است.

پس فرق میان محبت و مودت در این است که محبت تک بعدی است، اما در مودت افزون بر محبت به شخص، بغض نسبت به دشمن او نیز وجود دارد. پس اگر کسی تنها به قربی محبت ورزد و بغض نسبت به دشمن ایشان نداشته باشد، به واجب دینی الهی مودت عمل نکرده است؛ زیرا محبت به تنها در حکم الهی بیان نشده است، بلکه از امت خواسته شده تا مودت ورزند که در برگیرنده در حقیقت حب و بغض است.

اهل البیت(ع) مصداق اصلی ذی القربی

اما مراد از ذی القربی کیست؟ بر اساس روایات تفسیری مصداق اتم  و اکمل بلکه متعین همان اهل بیت عصمت و طهارت (ع) است که خدا آنان را به عنوان اولوا الامر ولایت داده تا پس از رسول الله(ص) مسئولیت امور دین و دنیا امت را هم چنان که پیامبر(ص) به عهده داشته در دست بگیرند.(مائده، آیات 3 و 55 و 67؛ نساء، آیه 59)

علت این که میان خویشان پیامبر(ص) وجوب مودت نسبت به اینان تنها و فقط مطرح شده، از آن روست که اینان از سوی خدا به عنوان معصوم تطهیر شده (احزاب، آیه 33) و به عنوان اولیای امر امت و خلیفه الله و خلیفه الرسول(ص) منصوب شده اند تا به امور دین و دنیا بپردازند.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، اهل بیت عصمت و طهارت(ع) که نخستین حلقه آنها همان امیرمومنان امام علی(ع) به عنوان نفس پیامبر(ص)، فاطمه الزهراء بنت رسول الله(س) و الحسنین علیهما السلام (آل عمران، آیه 61؛ احزاب، آیه 33 و روایات تفسیری) هستند، به سبب آن که دارای عصمت الهی هستند می توانند در جایگاه اولی الامر قرار گیرند و زمام امور دین و دنیای امت را در درست گیرند؛ زیرا بدون عصمت نمی توان از شخصی در همه امور دین و دنیا پیروی کرد و او را اسوه حسنه کامله در زندگی قرار داد. پس وقتی سخن از مودت ذی القربی می شود کسی جز اهل بیت عصمت و طهارت(ع) نیستند؛ زیرا این مودت یک حکم ساده فقهی نیست، بلکه حکم کلامی – فقهی است. از همین روست که مباحث امامت به عنوان جزیی از حقیقت رسالت در مباحث علم کلام مطرح است.

در روایات تفسیری بسیاری از آیات قرآنی از جمله آیات مربوط مودت ذی القربی و آیات مربوط به ولایت امیرمومنان امام علی(ع) به این حقیقت اشاره شده که مودتی که در آیات قرآنی مطرح شده است، مربوط به اهل بیت عصمت و طهارت(ع) است که در مقام امامت قرار گرفته و از سوی خدا به عنوان اولوا الامر و امام منصوب شده اند. در احادیث پیامبر(ص) به شکل خاص نام دوازده امام علیهم السلام به عنوان اولوا الامر و خلفای الهی مطرح شده و منابع سنی و شیعی پرداخته اند. بنابراین، مراد از مودت ذی القربی همه خویشان و منسوبان پیامبر(ص) نیست؛ بلکه افرادی خاص هستند.

پاداش رسالت، منت الهی بر امت

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، هیچ پیامبری درخواست مزد رسالت از امت نکرده و هماره بر این نکته تاکید داشته که مزد و پاداش رسالت آنان بر عهده خود خدا است.(هود، آیات 29 و 51؛ شعراء، آیات 109 و 127 و 145 و 164 و 180، ص، آیه 86)

اما چرا خدا یکی از وظایف پیامبر(ص) به عنوان رسول الله (ص) ابلاغ این حکم الهی دانسته است که امت را به مودت ذی القربی و اهل بیت عصمت و طهارت(ع) فرمان داده و از پیامبر(ص) به صراحت خواسته تا این فرمان را خودش ابلاغ کند؛ چنان که موظف شد تا ولایت امیرمومنان امام علی(ع) را ابلاغ کند؛ زیرا بدون ابلاغ ولایت الهی اتمام و اکمال دین و نعمت اتفاق نمی افتد.(مائده، آیات 3 و 67)

از آموزه های قرآنی دانسته می شود که پیامبر(ص) خود هماره بر این نکته تاکید داشته که اجر و پاداشی برای رسالت الهی خویش نمی خواهد و او نیز همانند دیگر پیامبران(ع) پاداش رسالت خویش را از خدا می خواهد. خدا خود در قرآن به پیامبرش این فرمان را می دهد این گونه ابلاغ کند: قل لا اسالکم علیه اجرا؛ بگو بر رسالت خویش اجری از شما نخواهم.(انعام، آیه 90) اما با این همه در آیه 23 شوری فرمانی از سوی خدا ابلاغ می کند که مزد رسالت من مودت در قربی و اهل بیت است.

باید توجه داشت که هیچ گونه تناقضی در این دو حکم نیست؛ زیرا پیامبر(ص) پاداشی برای رسالت خویش برای خود نخواسته است؛ بلکه آن چه به عنوان مزد و پاداش رسالت مطرح است، در حقیقت پاداش نیست، بلکه منتی از سوی خدا بر امت اسلام است؛ از همین روست که خدا در تبیین این دو حکم و عدم وجود تناقض میان آنها در جایی دیگر به صراحت می فرماید: قل ما اسالکم علیه من اجر الا من شاء ان یتخذ الی ربه سبیلا؛ بگو من از شما در برابر رسالت خویش پاداشی نمی خواهم جز این که هر که بخواهد می تواند به برکت هدایت من راهی به سوی پروردگارش بگیرد.(فرقان، آیه 57)

از این آیه دانسته می شود که پیامبر(ص) پاداش شخصی طلب نکرده است و آن چه به عنوان مزد رسالت مطرح شده که همان مودت فی القربی است، راهی برای امت است تا بتواند راهی به سوی پروردگار بیابد؛ یعنی همان طوری که رسالت پیامبر(ص) راهی برای هدایت امت به سوی پروردگار است، مودت ذی القربی نیز راهی به سوی پروردگار است. پس اگر کسی بخواهد به سوی خدا راهی بیابد و محبوب خدا شود، می بایست همان طوری که از پیامبر(ص) اطاعت و اتباع می کرد(آل عمران، آیات 31 و 32)، برای محبوب شدن پس از پیامبر(ص) می بایست مودت ذی القربی را به عنوان راهی برای محبوب شدن بر گزیند و انتخاب کند؛ زیرا چنان که بیان می شود، تنها راه برای نجات و محبوب شدن اطاعت و اتباع از همان اهل بیت عصمت  وطهارت(ع) به عنوان ذی القربی و امامان معصوم و اولی الامر است.

پس از آموزه های وحیانی قرآن دانسته می شود که فرمان الهی مودت ذی القربی اجر و مزد رسالت پیامبر(ص) نیست، بلکه هر چند که به ظاهر در قالب اجر بیان شده، ولی در حقیقت راهی برای امت است تا این گونه به پروردگار تقرب جویند و محبوب خدا شوند؛ زیرا محبوب شدن نزد خدا جز با اطاعت و اتباع از فرمان پیامبر(ص) نیست(آل عمران، آیات 31 و 32) و یکی از فرمان نیز مودت فی القربی است که این نیز موجب می شود تا شخص دارای مودت به اطاعت و اتباع از معصومان(ع) بپردازد و محبوب خدا شود؛ زیرا پس از رسول الله(ص) راه دست یابی به محبوب اطاعت و اتباع از معصومان(ع) است.

تولی و تبری از نظر قرآن

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، حقیقت ایمان چیزی جز تولی و تبری نیست؛ این تولی نسبت به خدا و رسول الله(ص) و اولوا الامر علیهم السلام می بایست باشد(نساء، آیه 59) و تبری نیز می بایست نسبت به دشمنان خدا و رسول الله و اولوا الامر(ع) باشد؛ زیرا اگر چنین اتفاقی نیافتد، هر گونه تولی نسبت به دشمنان به معنای تبری از خدا و رسول الله(ص) و معصومان (ع) خواهد بود.

از نظر قرآن، خدا به مومنان منت نهاده و دلها و قلوب آنان را به نور ایمان و محبت به آن آکنده کرده و زینت بخشیده و در همان حال کراهت و ناخوشی نسبت به کفر و فسوق و عصیان را قرار داده است.(حجرات، آیه 7) پس از نظر قرآن، حقیقت ایمان چیزی جز حب و بغض یا همان تولی و تبری نیست.

چنان که گفته شد، مودت نیز از چنین ساختاری برخوردار است؛ زیرا در آن حب و بغض با هم است و تولی و تبری می بایست در آن بروز و ظهور کند تا مودت تحقق یابد. بنابراین، وقتی از مودت نسبت به ذی القربی سخن به میان می آید، به این معناست که می بایست حب نسبت به آنان در علم و عمل و قلب و ظاهر بروز کند؛ چنان که می بایست بغض و دشمنی نسبت به دشمنان نیز این گونه ظهور یابد. پس اگر کسی مودت در ذی القربی به عنوان حکم الهی برخویش واجب می داند می بایست محبت و بغض را با هم داشته باشد و همزمان با محبت نسبت به آنان نسبت به دشمنان ایشان بغض داشته باشد.

البته از نظر قرآن، این حب و بغض می بایست در قالب تولی و تبری به نمایش درآید؛ زیرا تولی به معنای پذیرش ولایت آنان به معنای سرپرستی است؛ یعنی همان ولایت و سرپرستی که خدا بر خلق دارد و همان سرپرستی که پیامبر(ص) بر امت دارد تا جایی که ولایت او بر دیگر ولایت ها یعنی ولایت شخص بر نفس خویش و ولایت والدین و ولایت امت نسبت به یک دیگر، مقدم و برتر است.(احزاب، آیه 6) پس وقتی اهل بیت(ع) حکم ولایی کردند می بایست از آن اطاعت کرد؛ زیرا حکم ولایی آنان برتر از ولایت نفس یا ولایت والدین و مانند آنها است. این حقیقت تولی نسبت به ذی القربی  واهل بیت عصمت  وطهارت(ع) است. تبری نیز به این معناست که نسبت به دشمنان آنان برائت جسته و ولایت آنان را نپذیریم؛ زیرا پذیرش دو ولایت همزمان معنا ندارد؛ زیرا کسی که تحت ولایت الهی  و مظاهر آن نرود، در عمل تحت ولایت طاغوت و شیطان خواهد بود.(بقره، آیه 257)

به هر حال، بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، تولی و تبری نسبت به اهل بیت(ع) و دشمنان آنان یک واجب دینی در سطح واجب دینی است که برای خدا  ورسول الله(ص) تعریف شده است. پس نمی توان تنها به محبت ساده بسنده کرد؛ زیرا در این صورت مودت تحقق نیافته و محبت به تنهای مجزی نخواهد بود و شخص عمل ناقص بلکه معیوب انجام داده و ازاو پذیرفته نیست. هم چنین دانسته شد که ولایت معصومان(ع) تنها با محبت صرف تحقق نمی یابد و کسی که تنها محبت بدون اطاعت و اتباع را داشته باشد یا تولی بدون تبری داشته باشد، معیوب و ناقص به وظیفه الهی خویش عمل کرده و مقبول الهی نخواهد بود.

عدم جدایی ثقلین از نظر قرآن

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، نسبت قرآن و پیامبر(ص) نسبت اتحادی است؛ یعنی دو نام برای یک حقیقت؛ زیرا قرآن چیزی جز وجود نوری پیامبر(ص) نیست؛ یعنی اگر چه قرآن از سوی خدا بر قلب پیامبر(ص) نازل شده، اما آن حقیقت قرآنی در قالب روح و نور چیزی جز همان روح و نور پیامبر(ص) نیست. از همین روست که خدا در قرآن، با آیاتی به این وحدت  اشاره می کند تا معلوم شود هیچ جدایی میان قرآن و پیامبر(ص) نیست.(مائده، آیه 15 و 16) در این آیات ضمیر مفرد مذکر در «به» به نور و کتاب مبین باز می گردد و مراد آن است که پیامبر(ص) و قرآن یکی است و کسی که رضوان و رضایت الهی را می جوید می بایست به آن حقیقت واحد و یگانه مراجعه کند تا هدایت شود و نجات یابد.

پیامبر(ص) این حقیقت را نسبت به قرآن و عترت(ع) نیز بیان کرده و در حدیث ثقلین به صراحت فرموده است که قرآن و عترت(ع) یک حقیقت هستند که از هم جدایی ندارند و هر کسی از آنها پیروی کند ، نجات می یابد و اگر پیروی و اطاعت نکند به گمراهی و ضلالت می افتد.

پس از نظر آموزه های وحیانی قرآن، وجوب مودت فی القربی و اهل بیت(ع) از آن روست که آنان با قرآن جدایی ندارند و اگر کسی بخواهد نجات یابد و از دوزخ غضب الهی برهد، می بایست به ثقلین یعنی قرآن و عترت(ع) تمسک جوید که حبل الله الهی و عروه الوثقی خدایی است.

غفران و شکران الهی در مودت اهل بیت(ع)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، هر کسی به مودت اهل بیت(ع) بیاویزد و با تولی و تبری از ایشان و دشمنان راهی الهی را بجوید و به پروردگارش تقرب جوید، از مواهب خاص نیز برخوردار می شود که مهم ترین آنها غفران و شکران الهی است.(شوری، آیه 23)

مراد از غفران تنها آمرزش گناه نیست؛ زیرا بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، غفران الهی موجب می شود تا مفسدت و ضرری از انسان دفع شود و اگر به دلایلی چون کیفر یا ابتلاء و فتنه الهی ضرر و مفسدتی به انسان رسیده، از او برداشته و رفع شود. پس غفران الهی موجب دفع و رفع مفسدت و مصیبت و ضرر است. البته از نظر آموزه های وحیانی قرآن، غفران الهی افزون بر این موجب جلب منفعت و مصالح به سوی انسان خواهد شد و خدا به کسانی که تحت غفران خویش در می آورد، عنایت خاص رحیمی خواهد داشت و محبت خویش را نعمت های گوناگون و فراوانی عطایای خویش به نمایش می گذارد.(نگاه کنید: نوح، آیات 10 تا 12؛ فتح، آیات 1 و 2)

هم چنین از آثار خاص مودت به اهل بیت عصمت و طهارت(ع) می بایست از بهره مندی این افراد از مقام شکور الهی یاد کرد که خدا به صراحت از آن یاد کرده است.(شوری، آیه 23) شکر الهی به معنای پاداش های خاص و نعمت های ویژه به کسانی است که خدا به آنان توجه خاص دارد. بخشش ها و عطایای الهی نسبت به این مومنان اهل مودت به اهل بیت(ع) شامل نعمت های دنیوی و اخروی است. از نظر آموزه های وحیانی قرآن، کسی اهل بهشت خواهد بود که به ولایت اهل بیت(ع) تولی و نسبت به دشمنان ایشان تبری داشته باشد. کسی که این گونه نباشد از ولایت الهی خارج شده و به جای ایمان گرفتار کفر خواهد بود و تحت ولایت طاغوت و شیطان در می آید. این گونه است که مخالفان با ولایت معصومان(ع) به دوزخ می روند؛ زیرا از ولایت الله به ولایت طاغوت و کفر در آمده اند؛ زیرا از نظر قرآن، شخص یا تحت ولایت الهی است یا تحت ولایت طاغوت و سومی برای آن متصور نیست.(بقره، آیه 257)

یکی از پاداش بزرگ الهی نسبت به مومنانی که اهل مودت هستند، تعالیم دین الهی است؛ زیرا بدون آنان دین به تمامیت و کمال خود نمی رسید و اکمال نعمت و اتمام دین به وجود ایشان و ولایت نسبت به آنان است.(مائده، آیه 3) این همان حقیقت شکور بودن خدا نسبت به اهل مودت است. از همین رو گفته می شود: بموالاتکم علمنا الله معالم دیننا؛ به موالات شما خدا معالم دین ما را به ما آموخت.(مفاتح الجنان، زیارت جامعه)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا