شعر و داستان
نسیم باد نوروزی
ز کوی یار می آید نسیم باد نوروزی
«از این باد ار مد خواهی چراغ دل برافروزی»
نمایش می دهد امروز یَمن را دیو دیروزی
به شامات هم شود شاه، همان سفیان امروزی
به مسجد گر در آیند همان اصحاب شیطانی
یهودان گرد هم آیند برای جشن پیروزی
شود شیطان و قارون بر حجاز و نجد ما حاکم
«که قارون را غلط ها داد سودای زراندوزی»
به تزویر همان هامان یکی فرعون نشست بر تخت
نمی داند که فرعون را کُشَد دریای پیروزی
در این شبهای بیدادم که دنیا هم بشد تاریک
خبرها می رسد ما را ز کوی باد نوروزی
به قم آمد هزاران عالم حق جوی امروزی
به عالم می رسد از قم همان فریاد پیروزی
تو ناصر را بخوان تا شادمان گردد به ایامش
از این یُمن یَمن ها وزان اخبار پیروزی