عرفانفرهنگیفلسفیمعارف قرآنی

پرسش دريچه اى به حقايق

بى گمان «پرسش» كليد راهيابى به دنيايى است كه بر انسان پوشيده است. انسان با توجه به بخشى از دانسته ها با پرسش هايى روبه رو مى شود كه برخاسته از دانش ناقص اوست

و از آن جايى كه گرايش به كمال و زدودن نواقص در انسان امرى ذاتى است، بالطبع مى كوشد نقص خويش را برطرف سازد و به سوى كمال برود. جهل به چيزى براى آدمى نقص به شمار مى آيد از اين رو، با به كارگيرى ابزارهاى مناسب مى كوشد تا آن را به علم و دانش دگرگون سازد. يكى از ابزارهاى رهايى از جهل، پرسش است.

البته ناگفته نماند كه جهل مطلق و يا علم مطلق نمى تواند انگيزه پرسش را پديد آورد، بلكه خاستگاه پرسش همواره علم ناقص است; يعنى آدمى از جهتى موضوع را مى شناسد ولى از جهت و يا جهاتى بر او پوشيده است; ازاين رو در پى شناخت جهت يا جهات مجهول با توجه به دانسته هاى محدود خويش پرسش يا پرسش هايى را مطرح مى سازد تا به حقيقت دست يابد و بدان معرفت پيدا كند.

بنابراين «پرسش» كليد رهيابى به حقايق و حل مشكلات و برطرف ساختن جهل و نادانى است; اما مانند هرچيز ديگر، اگر از حدّ و اندازه خود تجاوز كند و يا بى مورد و بى جا انجام گيرد، دليل انحراف و موجب زيان است و از يك عنصر مطلوب و كليد فهم حقايق به عنصرى منفى و گمراه كننده بدل مى گردد به گونه اى كه پرسشگر را به ورطه نقص و دورى از كمال مى اندازد.

در آيات و روايات اسلامى به مسلمانان دستور داده شده است تا هرچه را نمى دانند، بپرسند و براى دانستن هر مسأله اى در هر زمانى به آگاهان نسبت به آن مسأله رجوع كنند. خداوند در اين باره مى فرمايد: «فاسئلوا أهل الذكر ان كنتم لا تعلمون»[1] اگر نمى دانيد از اهل اطلاع بپرسيد; چون «ذكر» به معناى آگاهى و اطلاع است و اهل ذكر مفهوم وسيعى دارد كه همه آگاهان و اهل اطلاع در هر زمينه اى را شامل مى شود.

راغب اصفهانى در مفردات مى نويسد: ذكر دو معنا دارد: گاهى به معناى حفظ و گاهى به معناى يادآورى است; البته اين يادآورى ممكن است به وسيله دل بوده باشد كه ذكر درونى و باطنى است; و ممكن است به وسيله زبان باشد كه لفظى است; و قرآن را ذكر مى گويند، چون بازگو كننده حقايقى است.

اين آيه بيانگر يك اصل اساسى اسلامى در تمام زمينه هاى زندگى مادى و معنوى است و به همه مسلمانان تأكيد مى كند كه آن چه را نمى دانند از آگاهان و اهل اطلاع آن بپرسند و پيش خود در مسايلى كه آگاهى ندارند دخالت نكنند.

به اين ترتيب «مسأله تخصص» نه تنها در زمينه مسايل اسلامى و دينى از سوى قرآن به رسميت شناخته شده، بلكه در همه زمينه ها مورد قبول و تأكيد است.

اقسام پرسش ها

پرسش از جهاتى تقسيم مى شود، چون پرسش گاه توضيحى و تحقيقى است و گاه اعتراضى و سرزنشى. پرسش توضيحى آن است كه آدمى از مسايلى بى خبر و ناآگاه است و مى خواهد حقيقت آن را درك كند; بلكه با علم و ايمان به اين كه كار انجام شده كار صحيح و درستى بوده است، باز مى خواهد نكته اصلى و هدف واقعى آن را بداند. از اين رو پرسش مى كند، چون اين پرسش برخاسته از روحيه كاوشگرى و پژوهش، و امرى ذاتى و بايسته براى رسيدن به كمال است.

نوع ديگر پرسش، پرسش اعتراضى است كه مفهوم آن در حقيقت كاوشگرى و پژوهش نيست بلكه بيانگر اعتراض است و پرسشگر در حقيقت به عمل و كار انجام شده اعتراض دارد و آن را نادرست و غلط مى داند. خداوند نوع پرسش اعتراضى را در حق خود نادرست مى داند و مى فرمايد: «لا يسئل عما يفعل و هم يسئلون»[2] هيچ كس بر كار او نمى تواند خرده بگيرد و او را بازخواست كند ولى در كارهاى آنان جاى پرسش و بازخواست است. چون افعال خداوند حكيم برخاسته از علم و حكمت است و معنا ندارد تا به افعال و اعمال حكيمانه و عالمانه خداوند اعتراض شود. در حديثى از امام باقر(عليه السلام) است كه مى فرمايد: «لأنه لا يفعل إلاّ ما كان حكمة و صواباً»[3] براى اين كه او كارى را جز از روى حكمت و صواب و درستى انجام نمى دهد.

پرسش هاى سرزنشى در حقيقت يك نوع مجازات روحى و روانى مجرمان و كسانى است كه عملى نادرست انجام داده اند، چنانچه پدرى به فرزندش مى گويد: آيا من اين همه خدمت به تو نكرده ام؟ از نمونه هاى پرسش سرزنشى و اعتراضى در قرآن مى توان به اين آيه اشاره كرد كه مى فرمايد: «و لا يسأل عن ذنوبهم المجرمون»[4]مجرمان از گناهانشان سؤال نمى شوند. در حالى كه خداوند در جاى ديگر مى فرمايد: «فوربّك لنسألنّهم أجمعين»[5]به پروردگارت سوگند ازهمه ايشان پرسش مى كنيم. ظاهر آن است كه خداوند در قيامت پرسش تحقيقى نمى كند چون: «يعرف المجرمون بسيماهم»[6] چهره هاى مجرمان خود گواهى بر وضع ايشان مى كند، بنابراين لزومى نيست تا پرسش تحقيقى و توضيحى از آنان شود: «فيومئذ لا يسأل عن ذنبه انس و لا جان»[7]

در آن روز از هيچ يك نه انسان و نه جن درباره گناهانشان پرسش نمى شود. اما پرسش سرزنشى و اعتراضى مى شود. بنابراين مى توان اين نتيجه را گرفت كه پرسش هاى خداوند از مجرمان در روز رستاخيز پرسش تحقيقى نخواهد بود و اگر پرسشى مطرح است و پرسش اعتراضى به نحوه عملكرد و رفتار ايشان در جهان است.

پرسش هاى زيانبار

گاهى پنهان بودن پاره اى از مسايل براى حفظ نظام اجتماع و تأمين مصالح افراد بهتر است، در اين گونه موارد جستجوها و پرسش هاى پياپى، براى پرده برداشتن از روى واقعيت، نه تنها فضيلتى نيست بلكه مذموم و ناپسند نيز مى باشد، مثلا غالب پزشكان صلاح مى دانند كه بيمارى هاى سخت و وحشتناك را از شخص بيمار پنهان كنند، گاهى تنها اطرافيان و خويشان او را در جريان مى گذارند، با اين شرط كه از بيمار پنهان دارند; زيرا تجربه نشان داده بيشتر مردم اگر از عمق و ژرفاى بيمارى خود آگاه شوند گرفتار وحشت مى گردند و قواى روحى و روانى خويش را از دست داده و اين آگاهى موجب گسترش بيمارى، افزايش درد و حتى مرگ مى شود و يا دست كم بهبودى را به تأخير مى اندازد.

در اين گونه موارد بيمار هرگز نبايد در برابر پزشك دلسوز خود به پرسش بپردازد و بكوشد تا به هر وسيله اى از بيمارى خود آگاهى يابد; زيرا پافشارى هاى او گاه عرصه را چنان بر پزشك تنگ مى كند كه براى آسودگى خود حقيقت را آشكار مى سازد.

در رفتارها و همكارى هاى اجتماعى نياز به خوش بينى امرى ضرورى و مهم است; گاه براى استمرار همكارى ها بى خبرى از جزئيات مى تواند مفيد باشد; زيرا هركس نقاط ضعفى دارد كه فاش شدن آن ادامه همكارى ها را با مشكل مواجه مى سازد. بنابراين جستجو و پرسش در اين امور نه تنها مفيد نيست بلكه زيانبار نيز خواهد بود.

قرآن به صراحت مى فرمايد: «يا ايها الذين آمنوا لا تسألوا عن اشياء إن تبدلكم تسؤكم»[8] اى كسانى كه ايمان آورده ايد از امورى كه افشاى آن ها باعث ناراحتى و دردسر شما مى شود پرسش نكنيد. ولى از آن جا كه پرسش هاى پياپى از سوى افراد و پاسخ نگفتن به آنها ممكن است موجب شك و ترديد براى ديگران گردد و مفاسد بيشترى را به بار آورد مى افزايد: «و إن تسألوا عنها حين ينزل القرآن تبدلكم»[9] اگر در اين گونه موارد زياد پافشارى كنيد به وسيله آيات بر شما افشا مى شود و شما به زحمت خواهيد افتاد. گمان نكنيد اگر خداوند از بيان پاره اى از مسايل سكوت كرده است، از آن غفلت داشته بلكه مى خواسته شما را در توسعه قرار دهد و آنها را بر شما بخشوده است، چون خداوند بخشنده و بردبار است.

امير مؤمنان(ع) در حديثى مى فرمايد: «ان الله افترض عليكم فرائض فلا تضيّعوها و حدّ لكم حدوداً فلا تعتدوها و نهى عن اشياء فلا تنهتكوا و سكت لكم عن اشياء و لم يدعها نسياناً فلا تتكفّوها»[10] خداوند واجباتى براى شما قرار داده آنها را ضايع نكنيد، و حد و مرزهايى تعيين كرده، از آنها تجاوز ننمائيد و از امورى نهى كرده در برابر آنها پرده درى نكنيد و از امورى ساكت شده و صلاح در كتمان آن ديده و هيچ گاه اين كتمان را از روى نسيان و فراموشى نبوده پس در برابر اين گونه امور، پافشارى و اصرار در افشا نداشته باشيد.

علامه طباطبايى مى فرمايد: خطرى كه در پرسش از اين گونه امور است… چه بسا همان جستجو و به دست آوردن مطلب، خود باعث هلاكت و بدبختى شود. نظامى كه خداى تعالى زندگى بشر بلكه همه هستى را به آن منظم ساخته نظامى حكيمانه و از روى حكمت است كه امورى را براى آدميان آشكار و امورى را نهان داشته است. تلاش براى اخفاى آنچه ظاهر كرده و يا اظهار آنچه پنهان نموده، موجب اختلال نظامى است كه گسترده شده است.[11]

بنابراين نبايد پيرامون هر چيزى كه افشاى آن موجب زيان و ضرر فردى و اجتماعى است پرسش شود و نبايد پرسش هايى كرد كه جز زيان چيزى ندارد مانند: خرده ريزهاى احكام دين، و چيزهايى كه تفحص و كاوش در آنها جز دشوار كردن دين، سنگين كردن بار مسئوليت و تكليف نتيجه اى ندارد مانند پرسش هاى بنى اسرائيل پيرامون خصوصيات گاوى كه مأمور به ذبح آن بودند و در نتيجه آن گاو محدود و مشخص شد و موجب زيان هايى براى ايشان گشت.[12]


[1]. نحل/42.

[2]. انبياء/23.

[3]. توحيد صدوق; نورالثقلين، ج 3، ص 419.

[4]. قصص/78.

[5]. حجر/92.

[6]. رحمن/41.

[7]. رحمن/39.

[8]. مائده/101.

[9]. مائده/102.

[10]. مجمع البيان، ذيل آيه 101 سوره مائده.

[11]. الميزان، ج 6، ص 231; ترجمه فارسى، دفتر انتشارات اسلامى.

[12]. الميزان، ج 6، ص 23; نمونه، ج؟، ص 307.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا