اجتماعیاخلاقی - تربیتیعرفانمعارف قرآنی

بيم و اميد ابزارى كارآمد براى تكامل

در حديث مشهورى پرستشگران به سه گروه دسته بندى شده اند: 1) گروهى كه از ترس دوزخ و جهنم پرستش مى كنند; 2) گروهى كه به شوق بهشت عبادت

مى ورزند; 3) گروهى كه به عشق و محبت خدا سر بر سجده مى نهند.[1] اين دسته بندى به مراتب طولى پرستشگران توجه مى دهد بنابراين كسى كه به خاطر ترس از دوزخ پرستش مى كند شوق به بهشت نيز دارد ولى از آن جايى كه ترس از دوزخ در نهادش قوى تر بروز و ظهور كرده، شوق به بهشت تحت شعاع آن قرار گرفته و خود را آن چنان كه بايسته است نشان نمى دهد; چنان كه كسى كه شوق به بهشت دارد ترس از جهنم و دوزخ نيز در نهادش نهان است و ظهور آن چنان نمى يابد.

از اين دسته بندى در مى يابيم كه مسأله خوف و رجا و ترس و اميد به عنوان عاملى مهم در راستاى تكامل انسانى به كار مى رود. هر چند كه نسبت به عامل عشق دو عامل ديگر بسيار ناپسند جلوه مى كند ولى نمى توان از تأثير شگفت خوف و رجا در قرار دادن انسان در جاده تكامل چشم پوشيد.

عشق به عنوان يك عامل و جاذبه طبيعى و اختيارى مهم ترين عامل در حركت تكاملى است ولى از آن جايى كه شيطان در راه تكامل انسان «لأََقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَ طَكَ الْمُسْتَقِيمَ» نشسته است و همگان گرفتار جاذبه عشق نيستند و به اختيار نمى توانند در راه قرار گيرند، گاه خداوند ناچار است تا با ابزارهاى ديگر ولو به صورت جبر و قطعى انسان را در طريق قرار دهد تا طعم عشق و محبت را بچشد و آن گاه از خود به اختيار ادامه دهد. البته اين گونه نيست كه عاشقان در آن مقام از خوف و رجاء برخوردار نيستند و اين دو در آن جايگاه صفت ممدوح و پسنديده اى نيست بلكه كسى كه در جاذبه عشق الهى قرار دارد ترس از دوزخ و اسماى جلالى خداوند و مظاهر آن دارد و به بهشت و نام هاى مجالى و مظاهر آن شوق و گرايش دارد. ولى اين شوق و خوف او در سايه عقل تعديل شده و از آن جايى كه نفس مطمئنى يافته منتظر لقاء الله است. پيامبر اكرم كه در مقام عشق امت خداوند را از آن جا كه فاطر آسمان و زمين است[2] اهل عبادت مى يابد.[3] و از آن رو كه اطعام كننده و منعم است به عنوان ولّى مى گيرد[4] و از عذاب روز بزرگ و جلال و عظمت خداوند در هراس است.[5]

از نظر قرآن ابزار خوب و اميد بهترين ابزار براى در راه قرار دادن انسان به سوى هدايت و كمال مطلق است، از اين رو قرآن با اشاره به عذاب شديد، ترس و هراس در دل ها مى افكند و با اشاره به مغفرت و رحمت الهى شوق و گرايش به بهشت را تشديد مى كند و بيان رضوان محبان و عاشقان را مى نوازد.[6]

عاشقان از عذاب فراق مى نالند[7]

نفسانى و عقلانى

ترس و اميد داراى مراتب چندى است; پايين تر آن خوف و رجاى نفسانى است. كسانى كه نسبت معرفتى آنان به خداوند بسيار ضعيف است در اين مرحله و مرتبه قرار دارند. درخواست هاى ايشان نيز زاهدانه و از خدا جز نجات از دوزخ و اسم جلالى چيزى نمى خواهند و اگر درخواستى داشته باشد از بهشت خواهى تجاوز نمى كند.

اما كسانى كه خداوند سبحان را به عظمت شناخته اند، ترس آنها از خداوند ترس عقلى و سوز آنان از فراق اوست. آن چه در آنان نور دارد شوق لقاى خدا و خوف هجران اوست و اگر در پرتو اين اشتياق و سوز به بهشت گرايش و از دوزخ گريزانند، گرايش و گريز آنان نيز عقلى است.[8]

چنان كه ترس فرشتگان نيز عقلى است[9] آنان با شناخت جلال و عظمت الهى خائف هستند و از آن حريم مى گيرند.

بهشت و دوزخ انسان بسته مرتبه اى كمال و نقصى اوست. هر چه درجه وجودى نفس انسان كامل تر و از نقص مبرّاتر باشد بهشت او كامل تر است و هر چه انسان به نقص نزديك و از كمال دورتر باشد، دوزخ او در همان سطح و درجه خواهد بود. نفس به هر پايگاهى وجودى برسد خوف و رجاى او هم به همان اندازه خواهيد رسيد. كسى كه به مقام تجرد برزخى (مثالى و خيالى) برسد خوف و رجاى وى نيز در همان اندازه خواهد بود و اگر به مقام تجرد عقلانى راه يابد ترس و اميد او نيز معقول خواهد بود هر چند كه از هراس و اميد و همانى و خيالى نيز برخوردار خواهد بود; زيرا عقل، تجرد برزخى را در جاى خاص خود حفظ مى كند نه آن كه آنها را حذف كند. بنابراين انسان كامل كه عاشقانه عبادت مى كند مراتب پايين تر را نيز دارد; زيرا آن كه صد را دارد نود نيز در پيش او حاضر است. بنابراين همان گونه كه از نظر معرفت شناختى (معرفت نظرى) رشد يافت و از نظر وجود شناختى (معرفت عملى و وجودى) كامل شد، مراتب معرفتى و وجودى پايين تر را نيز حافظ خواهد بود; بنابراين بهشت و اميد او، جسمانى و عقلانى خواهد بود.[10] و به همان مقدار كه از نظر معرفتى و وجودى تكامل ضعيف و ناقص باشد به همان اندازه از ترس برخوردار خواهد بود و در نتيجه دوزخ او نيز عقلى و جسمى است. اين آتش كه دل ها افروخته مى شود همان آتش عقلى است.[11]

كاركرد خوف و رجا در تكامل انسانى

بى گمان اشتياق عاشقانه نقش مثبتى و سازنده اى در توجه انسان به كمال و روى آورى به آن دارد. انسان با شناخت كمال مطلق به آن سوى گرايش مى يابد تا خود را به كمال مطلق برساند; از اين رو در راستاى مناسخت مى كوشد تا وجوه كمالى را بشناسد و خود را بدان بيارايد و از نقص مى گريزد تا دامن خويش از آن مبرا سازد.

با اين حال نمى بايست از كاركرد مثبت خوف و رجا نيز غافل شد. بيم از دوزخ ظاهرى همانند هراس از دوزخ هجران خدا امرى پسنديده و تأثيرگذار در روند تكاملى بشر است، چنان كه شوق به بهشت ظاهرى همانند اشتياق به رضوان الله ممدوح و در گرايش وى به سوى كمال مؤثر است.

انسان كامل همانند كوهنوردى است كه به سوى قله هاى جلال و جمال خداوند در حركت و به نزديكى آن رسيده است در آن حال وقتى به پايين مى نگرد ترس از سقوط در درّه دوزخ وى را وامى دارد تا استوارتر گام بردارد و احتياط را از دست ندهد زيرا هر كه بالاتر است سقوط وى ممكن تر و آسيب شديدتر است، و از سوى ديگر چشم به قله كمال دارد و اميد رسيدن به آن وى را بر سر شوق مى آورد.

ترساندن به عنوان يك مأموريت براى پيامبر تعيين شده است;[12] ولى بى گمان با آن كه همگان انذار و بيم داده مى شوند با اين همه تنها زندگان معنوى هستند كه از بيم و انذار به خشيت مى افتند و تحت تأثير آن به سوى كمال رانده مى شوند و جمال الهى را مى جويند[13] بنابراين ترس و بيم واقعى دانشمندان واقعى ريشه در همان حيات معنوى ايشان دارد.[14] و كسى كه از خداوند بيم و خشيت دارد به مقام رضايت مى رسد كه خود نوعى كمال است.[15] و چون از نظر معرفتى مى داند كه خداوند حكيم و داناست و به كسى ظلم و اجحاف نمى كند پس نسبت به آن چه مى رود خشنود است و از نظر عملى نيز جانش در آرامش است و هيچ گونه اضطراب روحى و روانى ندارد و به مقام اطمينان وارد شده است چنين كسى مى تواند به مقام جنت ذات و لقاء الله راه يابد.[16] زيرا هم از خدا هراسناك است به جهت دانش به عظمت و جلال خدا و هم مرضى است به اميد مقام جمال و ورود در ساحت جنت ذات.

به هر حال انسان طبيعى كه فطرتاً به سوى كمال گرايش دارد هم بيم و اميد دارد.[17] البته خشيت به معناى «منشأ اثر دانستن» تنها در برابر خدا رواست چون او مبدأ همه آثار است ولى حرف كه ترتيب اثر عمل است نسبت به هر وجود زيانبارى است. خشيت و رهبيت از خدا كمال و از غير خدا نقص است. مؤمن آن كمال را دارد و از اين نقص منزه است ولى منافق از آن كمال محروم و به اين نقص مبتلاست.[18]

به هر حال صرف داشتن حذف يا شوق نقص نيست بلكه توقف در آنها نقص است. انسان كامل همواره در سير صعودى است يا آن كه در مقام جامعيت ثابت است.

غرض آن كه خوف و رجا در انسان كامل، چون در طول لقاء الله است كمال خواهد بود و اين غير از خوف و رجا وهمى و خيالى است كه در افراد عادى يافت مى شود و سرّ كمال بودن آن اين است كه خوف و رجاى مزبور در پرتو كمال عقلى به خوف از هجران ديدار خدا و نيز اميد به لقاى حق مى رسد كه در اين حال نقص و هم و خيال و عيب نفسانى بودن را ندارد.

بنابراين خوف و رجايى كه تحت رهبرى لقاء الله باشد تعديل شده است و مى تواند الگويى براى همه خائفان باشد. از اين رو خوف و رجاى معقول و مقبول است.

نكته شايان ذكر اين است كه به همان نسبت كه درك و شناخت رسول اكرم قوى تر است مسؤوليت آن حضرت نيز سنگين تر است و در نتيجه پى آمد ترك مسؤوليت هم، سنگين تر خواهد بود. از اين رو هراس آن حضرت از قيامت بيشتر از ديگران است. پس اين كه اوليا و امامان معصوم(عليهم السلام) هراسناك تر از ديگران بودند براى اين است كه معرفتشان از ديگران بيشتر بود و براساس مسؤوليت بيشترى داشتند. چنان كه پى آمد چنين مسؤوليتى هم سنگين تر است.


[1]. نهج البلاغه، حكمت 237; بحارالانوار، ج 67، ص 18 و 255.

[2]. انعام/ 142.

[3]. بحارالانوار، ج 67، ص 186.

[4]. انعام/ 14.

[5]. انعام/ 15.

[6]. حديد/ 20.

[7]. مفاتيح الجنان، دعاى كميل: صبرت على حرّ نارك فكيف اصبر عن النظر الى كرامتك.

[8]. انسان/ 10، الرحمن/ 46 و نازعات/ 40 تا 41.

[9]. نحل/ 50.

[10]. رحمن/ 46.

[11]. همزه/ 6 و 7.

[12]. يس/ 70.

[13]. نازعات/ 45.

[14]. فاطر/ 28.

[15]. بينه/ 8.

[16]. فجر/ 27 و 30.

[17]. سجده/ 16.

[18]. حشر/ 13.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا