اجتماعیاخلاقی - تربیتیاصولی فقهیاعتقادی - کلامیحقوقیروان شناسیمعارف قرآنی

وفای به عهد نشانه عقل و ایمان

بسم الله الرحمن الرحیم

برخی می گویند: وقتی به بچه قول دادی عمل کنید، ولی به همسر خلاف. این تفکر به صراحت بر خلاف آموزه های وحیانی الهی است که عقل فطری و نقل شرعی آن را کشف می کند؛ زیرا آموزه های الهی وفا را در کنار عدالت، امانت و صداقت از مهم ترین و اساسی ترین صفات اخلاقی انسان دانسته است به طوری که انسان می بایست در هر شرایطی به آن ها عمل کند و به هیچ وجه و بهانه ای آن را کنار نگذارد. بنابراین، فرقی میان قول و عهدی که به بچه یا همسر داده می شود نیست؛ بلکه از امیرمومنان امام علی روایت است که ایشان فرمود: من شرط لامرئته شرطا فلیف به فان المسلمین عند شروطهم الا شرطا حرّم حلالا او احلّ حراما؛ هر کسی با همسر خویش شرط و عهدی کرده باید بدان وفا کند؛ زیرا مسلمان بر عهدی که می بندد استوار است و به آن وفا می کند، مگر آن که شرط شده باشد که حلال خدا را حرام کند یا حرام خدا را حلال کند که در این صورت نمی توان به چنین شرط و عهدی وفا کرد.(تهذیب، شیخ طوسی)

خدا نیز به صراحت از مسئول بودن عهد سخن به میان آورده(اسراء، آیه 34) و از مومنان می خواهد تا به هر عهدی وفا کنند و خود را نسبت به آن مسئول بدانید. بنابراین نقض عهد در هر زمانی و هر شکلی جایز نیست، بلکه می بایست در شرایط سخت، صبر کرده و استقامت ورزد و به خود اجازه ندهد تا پیمان شکنی کند و از قول و قرار تخلف ورزد.(رعد، آیات 20 تا 22؛ نحل، آیات 91 و 92؛ توبه، آیه 7)

امام صادق(ع) نیز می فرماید: ثلاثه لم یجعل الله تعالی لاحد فیها رخصه: برالوالدین برین کانا او فاجرین؛ الوفاء بالعهد للبر و الفاجر؛ اداء الامانه للبر و الفاجر؛ سه حکم از واجبات خدا است که به کسی اجازه نداده آن را ترک کند: نیکی و احسان به والدین خواه والدین نیکوکار باشند و خواه بدکردار؛ وفای به عهد با نیکوکار و بدکردار؛ امانت داری که باید امانت را به صاحبش رد کند، خواه نیکوکار باشد و خواه بدکردار.(خصال شیخ صدوق، باب ثلاث)

در بیان ارزش و اهمیت وفای به عهد و حرمت عهدشکنی و بی وفایی همین بس که خداوند پیمان شکن بی وفا را از کرامت انسانی ساقط دانسته و آنان را در زمره چارپایان و بلکه بدتر از ایشان دانسته و فرموده است: ان شرّ الدواب عند الله الذین لایومنون الذین عاهدت منهم ثم ینقضون عهدهم فی کل مره و هم لایتقون؛ شرورترین جانوران در نزد خدا کسانی هستند که ایمان نمی آورند نسبت به کسانی که معاهده با آن بسته اند، سپس در هر دفعه ای پیمان خویش را می شکنند و از خدا نمی ترسند.(انفال، آیات 57 و 58)

بنابراین، بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، انسان کسی است که بر معاهدات خویش استوار است و بی وفایی و عهدشکنی ندارد؛ پس مسلمان نیز می بایست در این امر قوی تر وارد شود؛ زیرا مومن کسی است که بر اساس هدایت های فطری عقلی و نقلی شرعی ، احسن و نیکوترین عمل را به بهترین شکل انجام می دهد و اصولا این امور شاکله شخصیتی او را شکل می دهد. از این روست که در صداقت راستی در مقام «صدقین» و در امر عدالت در مقام «مقسطین» و «قوامین بالقسط» حتی نسبت به دشمنان و مشرکان هستند(نساء، آیه 135؛ مائده، آیه 8) و احترام پیمان خویش را مشرکان را دارند و هرگز آن را نقض نمی کنند، مگر آن که دشمنان و مشرکان آن را نقض کنند.(توبه، آیه 4)

از آموزه های وحیانی قرآن دانسته می شود که وفای به هر عهدی واجب است و از آن پرسش می شود: و اوفوا بالعهد ان العهد کان مسئولا؛ به عهد خویش وفا کنید؛ جز این نیست که از عهد پرسیده می شود.(اسراء، آیه 36) هم چنین خدا از صفات مومنان ، وفای عهد را در سطحی می داند که آن صفت به عنوان اسم و شاکله شخصیتی او شده باشد: و الموفون بعهدهم اذا عاهدوا؛ و وفاکنندگان به عهدشان هر گاه عهدی بستند(بقره، آیه 172) و هم چنین رستگاری مومنان را در وفای به عهد و مراعات آن دانسته و فرموده است: و الذین هم لاماناتهم و عهدهم راعون.(مومنون، آیه 8)

پیامبر گرامی بر اساس حدیثی در اصول کافی می فرماید: من کان یومن بالله و الیوم الاخر فلیف اذا وعد؛ کسی که به خدا و روز آخرت ایمان دارد، پس باید به وعده خویش وفا کند.

امام سجاد(ع) در روایتی تمام آداب دین را سه چیز « قول الحق و الحکم بالعدل و الوفاء بالعهد» دانسته است؛ پس حق گویی و حکم به عدالت و وفا به عهد اگر نباشد، گویی کسی دین دار نیست.(خصال، صدوق، باب ثلاثه)

به نظر می رسد کسی که نقض عهد و خلف وعده می کند، دروغگو نیز است؛ زیرا بر اساس صدق و راستی و درستی عمل نکرده استو با عهد شکنی نشان می دهد به قول و قرار خویش صادق نیست و خود را تکذیب می کند و با وفاداری تصدیق خویش نمی کند؛ بنابراین، تمام آیات و روایات و آثاری که برای دروغگو آمده، بر این عهدشکنان نیز بار می شود. کسی که در عقد لازمی شرطی می کند می بایست به آن وفا کند، حتی به نظر می رسد که احتیاط در این است که به هر عهدی خواه به شکل شرط در عقد لازم یا غیر لازم و ابتدایی، وفا کند تا گرفتار نفاق و فسق و فجور نشود و مصداق عهد شکن نباشد.

البته ممکن است کسی وعید بر شر و بدی بدهد و بگوید اگر چنین کنی تو را چنان عذاب کنم، در این موارد اگر بر وعید خویش عمل نکند، این خلاف عهد نیست؛ زیرا این از کرامت شخص است؛ زیرا نیکی عفو نسبت به بدکار از کرامت شخص است و عقل و نقل آن را تایید می کند. مثلا شخصی فرزند یا همسر یا دوستش را تهدید می کند که اگر فلان کند، او را مجازات می کند، اما با این که تهدید کرده، از او عفو می کند و در می گذرد؛ زیرا خدا می فرماید: و لیعفوا و لیصحفوا الا تحبون ان یغفر الله لکم؛ باید عفو کنید و صفحه جدید بگشایید! آیا دوست ندارید تا خدا شما را بیامرزد.(نور، آیه 22)

بنابراین ، از نظر آموزه های وحیانی قرآن، واجبات الهی از احسان به والدین، امانت داری و وفای به عهد و نیز عدالت ورزی هرگز استنثا بر نمی دارد و کسی نمی تواند بگوید برای مصلحت یا مصالحی بر خلاف این اصول واجب عمل می کند.

پیمان شکن بی وفا، انسانی فاسق و فاجر

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، انسان یا متقی است یا فاسق و فاجر؛ زیرا یا بر اساس هدایت های الهی عقلی و نقلی عمل می کند یا خلاف آنها.(شمس، آیات 7 تا 10)

از نظر قرآن کسی که با وفا نسبت به عهد خویش در هر شرایطی است، متقی و اهل رهبانیت واقعی و حقیقی است(آل عمران، آیه 76؛ بقره، آیات 40 و 177) و کسی که بی وفا و پیمان شکن است و برخلاف عهد و شرط و قول و قرار عمل می کند، انسانی فاسق و فاجر و مفسد است.(اعراف، آیه 102؛ رعد، آیه 25؛ بقره، آیه 27)

مسلمانی که مدعی اسلام و ایمان است می بایست در صراط مستقیم عبودیت، بر اساس هدایت های عقلی و نقلی عمل کند و در هر حالی به عهد خویش وفا کند؛ اما اگر کسی بر خلاف اصول عقلی فطری و نقل شرعی عمل کند و بی وفا و عهدشکن باشد، مدعی اسلام و در باطن منافق است؛ از این روست که در روایات آمده: المومن اذا وعد وفی و المنافق اذا وعد جفی؛ مومن هر گاه وعده و قول و قراری می گذارد بدان وفا می کند، ولی منافق به وعده خویش جفا و بر خلاف آن عمل می کند.

خدا خود به صراحت به مسلمانانی اشاره می کند که نفاق می ورزند و بر خلاف وعد و عهد و عقد خویش عمل می کنند؛ خدا درباره این افراد به ظاهر مسلمان می فرماید: و منهم من عاهد الله لئن آتینا من فضله لنصدقن و لنکونن من الصالحین فلما آتاهم من فضله بخلوا به و تولوا و هم معرضون اعقبهم نفاقا فی قلوبهم الی یوم یلقونه بما اخلفوا الله ما وعدوه و بما کانوا یکذبون؛ از آنان گروهی هستند که وقتی با خدا عهدی می کنند که اگر خدا از فضل خویش به آنان بدهد، آنان از آن مال صدقه می دهند و جزو صالحین خواهند بود؛ اما وقتی خدا از فضل خویش به آنان می دهد، آنان بخل کرده و پشت می کنند و آنان از آن روی برمی گردانند؛ پس نفاقی در دلهایشان در می آورد که تا روزی قیامت باقی است، این به سبب تخلفی است که نسبت به وعده های خویش نسبت به خدا داشته و به سبب آن که دروغ می گفتند.(توبه، آیات 76 تا 78)

پس از این آیات دانسته می شود که بدعهدی و پیمان شکنی موجب می شود تا شخص گرفتار نفاق شود و از اسلام خارج؛ زیرا از نظر اسلام، بی وفایی ریشه در کفر و نفاق و بیماردلی دارد؛ زیرا دل بیمار و مختوم و مطبوع است که بر خلاف اصول اخلاق فطری عمل می کند. از همین روست که امیرمومنان امام علی(ع) می فرماید: والله ما معاویه بادهی منی و لکنه یغدر و یفجر و لولا کراهیه الغدر لکنت من ادهی الناس و لکن کل غدره فجره و کل فجره کفره و لکل غادر لواء یعرف به یوم القیامه؛ به خدا سوگند که معاویه از من زیرک تر نیست؛ ولی او پیمان می شکند و از حق منحرف می شود و از عقوبت خدا نمی ترسد؛ و اگر بدی پیمان شکنی نبود من از همه زیرک تر و بر روش نیرنگ بازی داناتر بودم؛ ولی هر نیرنگ و بی وفایی بیرون رفتن از فرمان خدا و هر نافرمانی خدا کافر شدن به معبود مطلق است؛ و هر نیرنگ باز و بی وفایی را در روز قیامت پرچمی است که بدان شناخته می شود.(نهج البلاغه، خطبه 228)

از نظر آن امام همام(ع) مسلمان نیرنگ نمی زند و بی وفا نیست؛ زیرا ایشان می فرماید: ان الوفاء توام الصدق و لا اعلم جنه اوقی منه… ؛ به درستی که وفای به عهد همزاد راستی و درستی است و هیچ سپری را نگاه دارنده تر از وفای به عهد برای نجات از عذاب نمی دانم؛ و کسی که قایل به رجعت و مومن به روز جزا است، بی وفایی و غدر نمی کند و پیمان شکنی نمی کند. این در حالی است که ما در زمانی زندگی می کنیم که بی وفایی و نیرنگ را کیاست  وزیرکی دانسته و جاهلان آنها را به نیکی فراست نسبت می دهند.(نهج البلاغه، آیه 43)

از نظر آموزه های اسلامی کسی که پیمان شکن و بی وفا است، دین دار نیست: لا دین لمن لا عهد له.(بحارالانوار) از نظر اسلام، عقوبت بی وفا زودتر از چیزهای دیگر به شخص بی وفا می رسد: … رجل عاهدته علی امر فمن امرک الوفاء به، کسی که در امری با او عهد کنی تو وفا کنی و او به تو مکر و خیانت کرده و به آن چه عهد کرده وفا نکند، زود عقوبت بیند.(خصال، اربعه)

به هر حال، بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، اگر بخواهیم ایمان و نیز عقل شخص را بسنجیم، می بایست به بنگریم که شخص به اصول اخلاق فطری که عقل الهی آن را کشف می کند، چگونه عمل می کند، پس اگر اهل عدالت، صداقت، امانت و وفا باشد، مومن  وعاقل است، و اگر اهل ظلم و کذب و خیانت و عهد شکنی باشد، کافر و سفیه است؛ زیرا این امور نشان دهنده کفر  و فسق و فجور و بی تقوایی اوست که عقل  ونقل آن را می طلب و خواهان آن است.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا