اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیمعارف قرآنی

نشانه های راستگویی از نظر قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، صداقت و راستی از مصادیق حق است که فطرت انسان بدان گرایش و از ضد آن یعنی خیانت گریزش دارد. پس از نظر قرآن، فطرت انسان نه تنها راستی و درستی و اضداد آن را می شناسد، بلکه راستگویان و دروغگویان را نیز می شناسد.

البته وقتی انسان بزرگ تر می شود به دلایلی درونی و عوامل برونی دچار نوعی بیماری قلبی می گردد و توانایی تشخیصی و گرایشی و گریزشی او کم یا حتی از میان می رود بلکه به شرایطی تغییر می یابد که گرفتار وارونگی در تشخیص و گرایش می شود.

از نظر قرآن، انسان دوست دارد راستی و راستگویان را بشناسد؛ زیرا در زندگی هماره نیازمند این تشخیص است؛ زیرا در معاشرت های اجتماعی نیازمند این تشخیص است؛ چرا که بدون تشخیص ممکن است در دام دروغ دروغگویان بیافتد و این گونه با مشکلات مادی و معنوی مواجه شود.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، مومنان حقیقی از کسانی هستند که بر فطرت الهی و اصول اخلاقی الهی هستند و می توان با بهره گیری از نشانه های راستگویی مومنان، در شناخت معیارهای راستی و راستگویی بهره گرفت و این گونه معیارهایی را برای خویش تعریف کند که بتوان از طریق این معیارها راستگویان را از دروغگویان بازشناسد.

معیارهای راستی راستگویان از نظر قرآن

چنان که بیان شد، مومنان حقیقی به سبب آن که بر اساس فطرت الهی باقی مانده و از الهامات فطرت و اصول اخلاق و هدایت فطری بهره مند هستند و تغییری در فطرت و سلامت آن ایجاد نکرده و آن را دفن و دسیسه ننموده ،بلکه هم چنان بر اساس همان عمل و زندگی کرده و تقوای فطری را مراعات می کنند، می توانند ابزاری برای شناخت راستی و راستگویان باشند.

البته صداقت همانند هر موضوع معنوی مانند ایمان، تقوا، عدالت و مانند آنها دارای مراتب شدت و ضعف است. بنابراین، در برخی از افراد این معیارها قوی تر و شدیدتر و روش تر و در برخی ضعیف تر است؛ البته این ضعف، به معنای عیب نیست که فاقد کمال راستی و صداقت شوند، بلکه به معنای نقص است که کمال صداقت و راستی را در تمامیت آن ندارند. از نظر آموزه های وحیانی قرآن، «صدیقین» کسانی هستند که صداقت را در تمامیت کمالی آن دارا هستند و در قول و فعل چنان صداقت در آنان تثبیت شده که ملکه و مقوم ذات شده و به شکل اسمی در آنان تجلی و ظهور یافته است. از همین روست که از مسلمان و مومنان خواسته می شود که با ملازمت و معیت با این افراد آنان را سرمشق قرار داده تا خود تجلی و مظهر چنین افرادی شوند؛ خدا به صراحت می فرماید: یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و کونوا مع الصدیقین؛ ای کسانی که ایمان آورده اید، تقوای الهی پیشه کنید و با صدقین باشید.(توبه، آیه 119)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، صداقت مقربان و ابرار و اصحاب یمین فرق هایی دارد. با این همه این فرق ها در همان شدت و ضعف در صداقت است. بنابراین، نشانه ها و معیارهایی که برای راستی راستگویان بیان می شود، مربوط به همه کسانی است که صداقت را دارا هستند، هر چند که برخی در این نشانه ها و معیارها قوی تر و برخی ضعیف تر هستند. از نظر قرآن مهم ترین این نشانه ها و معیارهای راستی و راستگویی عبارتند از:

  1. اخلاص در عمل صالح: از نظر قرآن، صداقت را می توان در کسانی یافت که اهل عمل صالح بوده و آن را خالصانه و مخلصانه به جا می آورند. بنابراین، اگر انفاقی به فقراء به ویژه مهاجران مسلمان دارند هیچ انتظار و توقعی از کمک های مالی و اقتصای ندارد و تنها دنبال رضا و رضوان الهی هستند. آنان در این امر حتی اهل ایثارگری هستند و از خود می گذرند و به نیازمندان می دهند.(حشر، آیه 8)
  2. صبر و استقامت: صبر و شکیبایی و استقامت و پایداری در برابر مشکلات و ناملایمات که از سوی مومنان در هنگامه بلایا و اذیت و آزارهای دیگران به نمایش گذاشته می شود، نشانه ای از راستی راستگویان است که در مومنان تجلی یافته است.(بقره، آیه 177)
  3. وفای به عهد: راستگویان به عهد خویش وفا می کنند و هرگز بر خلاف قول و قرار رفتار نمی کنند و عهد شکن و پیمان شکن نیستند(همان)؛ زیرا این امور از اصول اخلاق فطری عقلی است که فطرت انسان بدان گرایش داشته و از ضد آن یعنی عهدشکنی گریزش دارد.(طه، آیه 50؛ شمس، آیات 7 و 8)
  4. محبت به مومنان: از نظر قرآن، مومنان اهل صداقت و راستی هستند، بنابراین، محبت به مومنان به معنای محبت به راستی و صداقت است. پس کسانی که به مومنان محبت می ورزند، به راستی محبت می ورزند و این گونه گرایش خویش را به راستی و صداقت نشان می دهند. به هر حال، اگر بخواهیم راستگویان را از دروغگویان بازشناسیم می توان به گرایش افراد نسبت به اهل ایمان که اهل صداقت هستند، به عنوان نشانه توجه داشت. از نظر قرآن، راستگویان حقیقی کسانی بودند که با ایثارگری و محبت خاص نسبت به مهاجران مومن نشان دادند که اهل صداقت هستند.(حشر، آیات 8 و 9)
  5. رضایت الهی: از دیگر نشانه های راستگویان آن است که دنبال رضایت الهی به عنوان رضایت از حق هستند؛ زیرا خدا حق مطلق است و رضایت و رضوان الهی همان رضایت حق خواهد بود. راستگویان برای جلب رضای حق تعالی از هر چیزی که خدا آن را تکلیف و وظیفه می داند، گرایش داشته و برای جلب محبت الهی تلاش می کنند و با ایثارگری و خودگذشتگی این راستی را به نمایش می گذارند.(حشر، آیات 8 و 9)
  6. هجرت از مال و وطن: راستگویان کسانی هستند که برای حق تلاش می کنند. بنابراین، با مخالفت با هر چیزی که مانع از حق گرایی و حق محوری آنان است، تلاش می کنند تا هماره با حق باشند. پس اگر در وطن مالوف خویش نمی توانند در راه خدا و حق گام بردارند، از آن مهاجرت و کوچ می کنند و مال و خانمان را فرو می گذارند تا به جایی بروند که بتوانند در خدمت حق باشند و براساس فلسفه الهی زندگی کنند.(حشر، آیات 8 و 9)
  7. شکر نعمت اسلام: از مهم ترین نشانه های صداقت از نظر قرآن، پذیرش آیین اسلام و شرایع الهی و وحیانی آن است. راستگویان به پذیرش اسلام و قرار دادن آن به عنوان سبک زندگی تلاش می کنند که در این امر صداقت خویش را به نمایش گذارند. پذیرش دین اسلام و عمل مطابق آن در قالب سبک زندگی تجلی شکر نعمت اسلام از سوی آنان است؛ زیرا شکر حقیقی عمل مطابق نعمت و به کارگیری درست نعمت های الهی است. کسانی که این گونه عمل می کنند، همان شاکرین راستین هستند که صداقت خویش را به نمایش گذاشته اند.(حجرات، آیه 17)
  8. نصرت خدا و رسول الله(ص): از دیگر نشانه ها و معیارهای صداقت از نظر قرآن، امداد و یاری خدا و رسول الله(ص) است. اینان در راه دین اسلام از هیچ کمک و امدادی دریغ نمی ورزند و این گونه صداقت خویش را در عمل به نمایش می گذارند.(همان)
  9. انجام تکلیف و وظیفه الهی: اهل صداقت و راستی، همه تلاش خویش را می کنند تا به وظایف و تکالیف الهی خویش عمل کنند. بنابراین، برای صادقین فرقی نمی کند وظایف عبادی شخصی باشد یا اجتماعی یا اخلاقی یا هر چیزی دیگر. آنان همه سختی ها و مشکلات را تحمل می کنند تا به وظایف و تکالیف الهی خویش عمل کنند و دراین راه استقامت وپایداری می ورزند و در برابر مشکلات و حتی دشمنان عقب نشینی نمی کنند، بلکه هدف و مقصود خویش را انجام تکلیف و وظیفه می دانند.(بقره، آیه 177)
  10. ایثارگری: ایثارگری و از خودگذشتگی از دیگر نشانه ها و معیارهای صداقت از نظر قرآن است. صادقین و راستگویان از همه چیز خویش برای رضایت خدا می گذرند و با ایثار مال و جان به یاری خدا و دین اسلام می روند و به نیازمندان و فقیران به ویژه مهاجران یاری می رسانند.(حشر، آیات 8 و 9؛ حجرات، آیه 15)
  11. ایمان به خدا: راستگوی حقیقی کسی است که به خدا ایمان دارد و به دور از هر گونه شک و شبهه با ایمان به خدا سبک زندگی خویش را سامان می دهد و برای رضوان الهی تلاش می کند.(حجرات، آیه 15؛ حدید، آیه 19)
  12. ایمان به پیامبران: از دیگر نشانه های صداقت و راستی می بایست به ایمان آنان نسبت به پیامبران الهی به ویژه محمد مصطفی(ص) اشاره کرد. ایمان راستگویان به آنان بی هیچ شک و شبهه ای است.(همان؛ بقره، آیه 177)
  13. ایمان به آخرت: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، از دیگر نشانه های صداقت و راستی می بایست به ایمان به آخرت افراد اشاره کرد؛ زیرا کسی که راستی را می پذیرد و بدان عمل می کند، نمی تواند به آخرت ایمان نداشته باشد؛ چرا که کفر نسبت به آخرت نشانه دروغ و دروغگویی به حقیقتی بزرگ هستی است.(بقره، آیه 177)
  14. ایمان به شرایع اسلامی: از نظر قرآن، راستگویان انسان هایی هستند که به کتب آسمانی پیامبران الهی ایمان داشته و زندگی خویش را بر اساس سبک زندگی آن ساماندهی می کنند.(همان)
  15. پذیرش قضاوت پیامبر(ص): راستگویان همان طوری که به پیامبران از جمله پیامبر(ص) ایمان دارند، در امور قضایی به حکمیت او مراجعه کرده و به حکم و داوری قضایی او تن می دهند و آن را می پذیرند.(نور، آیات 27 و 28 و 51)
  16. جهاد در راه خدا: چنان که گفته شد، صداقت حقیقی را می بایست در شرایط سخت جستجو و شناسایی کرد. راستگویان در هنگام جهاد در میدان مبارزه از جان و مال خویش برای رضای خدا حاضر می شوند و با ایثار جان و مال صداقت خویش را به نمایش می گذارند.(بقره، آیات 246 و 249؛ توبه، آیات 43 و 44 و 86 تا 88؛ احزاب، آیه 23؛ حشر، آیه 9)
  17. شهادت در راه خدا: کشته شدن در راه خدا و اسلام و ایمان از نشانه های راستی و صداقت است. از این روست که راستگویان بر پیمان الهی خویش استقامت می ورزند و با نصرت دین اسلام و یاری پیامبر(ص) در میدان جهاد شرکت کرده و با مال و جان خویش ایثارگری می کنند و در این راه شهادت را به جان می خرند.(احزاب، آیه 23)
  18. آزادی سازی بردگان: راستگویان آزادی حقیقی را در رهایی از بنده بردگی دیگران به ویژه مستکبران و ظالمان دانسته و با بندگی به خالق خویش و عمل بر اساس وظایف و تکالیف الهی، نه تنها خود را رها می سازند، بلکه در اندیشه هستند تا هر کسی به هر شکلی که در بند بردگی دیگران هستند نجات بخشند و این گونه دین خویش را نسبت به بشریت و انسانیت ادا کنند و به تکلیف الهی عمل نمایند.(بقره، آیه 177)
  19. نمازگزاری: کسی که راستگویی را پیشه خویش کرده است، هرگز از تقرب نسبت به خالق خویش سرباز نمی زند، بنابراین، اهل نماز و نمازگزار است؛ زیرا آن را وسیله تقرب خویش به خالق می شمارد و این گونه افزون بر تقرب شکر عملی را نیز نسبت به نعمتهای گوناگون الهی به جا می آورد. راستگویان نه تنها خود نمازگزار هستند، بلکه به اقامه نماز می پردازند شرایط را به گونه ای فراهم می آورند تا دیگران را نیز حق بندگی را به جا آورده و به نماز در آیند و به خدا تقرب جویند.(همان)
  20. انفاق و صدقات مالی: از دیگر نشانه ها و معیارهای سنجش راستی و راستگویی، انفاقات و صدقات مالی است. کسی که اهل راستی و راستگویی است، هرگز بخل نمی ورزد و تکالیف و وظایف الهی خویش نسبت به دیگران عمل می کند که از جمله آنها امدادهای مالی به افراد به ویژه نیازمندان و سائلان و در راه ماندگان و فقیران، خویشاوندان و یتیمان و مانند آنها است.(همان)
  21. عدم ترس از مرگ: راستگویان به آخرت ایمان داشته و آخرت را سرای ابدی خویش می دانند. بنابراین از مرگ ترس نداشته و به استقبال آن می روند، در حالی که دروغگویان این گونه نیستند و از مرگ گریزان هستند.(بقره، آیه 94؛ حشر، آیات 8 و 9)
  22. معیت با معصومان: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، صدیقین حقیقی همان اهل بیت عصمت و طهارت(ع) هستند و معیت با ایشان خود نشانه و معیاری برای راستی افراد و راستگویی آنان است.(توبه، آیه 119؛ تفسیر نورالثقلین، ج 2، ص 280)
  23. پای بندی با عهد با خدا: راستگویان کسانی هستند که به عهد خویش وفا می کنند. این عهد خواه با مردم باشد خواه با خدا. البته راستگویان در مراتب عالی با شهادت در راه خدا عهد خویش با خدا را به نمایش می گذارند واین گونه پای بندی را در قول و عمل نشان می دهند.(احزاب، آیات 23 و 24)
  24. پرهیز از غلو: راستگویان اهل تمجید دروغین نیستند و از هر گونه غلو در حق اشخاص پرهیز می کنند؛ زیرا آن را خلاف راستی می دانند.(مریم، آیات 49 و 50؛ شعراء، آیه 84)
  25. تقوا و ترس از خدا: راستگویان اهل تقوا و خوف و خشیت از خدا هستند. بنابراین، نمی توان مدعی راستی را دید که بی تقوا باشد و از خدا ترسی نداشته و خود را به گناه آلوده سازد؛ زیرا تقوا و ترس از خدا ضامن راستی و راستگویی است. به سخن دیگر، حتی اگر شخص نخواهد به هر دلیلی چون منافع شخصی یا تهدید دیگران از راست بگوید یا شهادت راست بدهد، اما وقتی اهل تقوا و خوف از عظمت و جلال خدا و دوزخ آن باشد، هرگز دروغ نمی گوید و سعی می کند راستگو باشد.(مائده، آیات 106 و 108) باید توجه داشت که از نظر قرآن، کسی ترسی از خدا ندارد و به جای تقوای الهی دنبال فجور می رود که فطرت خویش را از دست داده و گرنه کسی که بر اساس فطرت نفس مستوی و معتدل است، اهل تقوای الهی است.(شمس، آیات 7 تا 10)
  26. حق گرایی و عدالت گرایی: اصولا راستگویان انسان هایی هستند که دنبال حق و حقیقت و عدالت و امانت و مانند آنها هستند؛ زیرا صداقت از جمله اصول اخلاق فطری الهامی عقلی است که فطرت انسان به هدایت الهی و تسویه و تعدیل خدایی بدان گرایش دارد. بنابراین، اهل صداقت و راستی هماره اهل اصول دیگر اخلاقی از جمله حق گرایی وعدالت گرایی هستند. قرآن نیز آنان را به همین امور دعوت می کند که مطابق فطرت الهامی است.(روم، آیه 30؛ طه، آیه 50؛ شمس، آیات 7 و 8)
  27. برهان گرا و علم گرا: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، راستگویان دنبال برهان عقلی و عملی هستند و هرگز بر اساس ظنون ایمان یا عمل نمی کنند؛ زیرا راستی را درستی می یابند که آن درستی جز در برهان عقلی و علمی نیست و نمی توان در شک و ظنون آن را یافت.(بقره، آیه 111؛ انبیاء، آیه 24؛ توبه، آیات 62 و 74 و 95 و 96)
  28. بهره مند از عنایت الهی: از نظر آموزه های قرآنی، صداقت همانند دیگر اصول اخلاق فطری با خاستگاه و منشای الهی است که در فطرت انسان قرار داده شده؛ بنابراین، راستگویان را می بایست بهره مندان از عنایت الهی دانست که فطرت خویش را دفن و دسیسه نکرده اند و هم چنان بر هدایت الهی باقی مانده اند.(مریم، آیات 41 و 49 و 50)
  29. پرهیز از تظاهر: راستگویان اهل تظاهر و ریاورزی نیستند؛ زیرا راستی حقیقتی در باطن آنان است که آنان را به سوی حق عدالت و امانت و امور دیگر از اعمال صالح و فضایل اخلاقی و مکارم و محاسن آن سوق می دهد و هدایت می کند. بنابراین، کسی که تظاهر به امری می کند فاقد راستی است و می بایست او را دروغگو دانست؛ چنان که منافقان از نظر قرآن این گونه هستند. به سخن دیگر، در شناخت راستگویان نمی بایست به ظواهر و تظاهر آنان بسنده کرد، بلکه به باطن آنان می بایست راه یافت(منافقون، آیات 1 و 2؛ یوسف؛ آیات 16 تا 18)؛ زیرا متظاهر خود را رسوا می کند و نمی تواند در تظاهر داوم بیاورد، در حالی که راستگو در همه احوال همان چیزی است که در او شاکله و شخصیت شده است؛ زیرا خدا می فرماید وقتی چیزی شاکله شود عمل دایمی او مطابق با شاکله شخصیتی اوست که ملکات و مقومات ذات اوست.(اسراء، آیه 85)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا