اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیسیاسیمعارف قرآنی

عدم خوف و خشیت از استکبار جهانی

بسم الله الرحمن الرحیم

برخی از افراد مسلمان و حتی مومنان در مراتب پایین، وقتی در برابر دشمن به ویژه دشمنان قوی مستکبر و ظالم قرار می گیرند، خود را می بازند و با اشاره به قدرت و قوت بالای اقتصادی و فرهنگی و رسانه ای و نظامی و علمی و مانند آنها امت اسلام و مومنان را می ترسانند و در قالب انذار به آنان هشدار می دهند که به جای جنگ و تقابل و مقاومت در برابر این دشمنان، دست ها را به نشانه تسلیم بالا برند و در مذاکرات شرایط دشمن را بپذیرند تا آسیب جدی به امت نرسد و دست کم اگر عزت می رود ملت و امت در امنیت جانی قرار می گیرد. برخی از اینان با اشاره به توان هسته ای و موشکی دشمن این گونه انذار می دهند که مقاومت و مبارزه با چنین دشمنی مقتدر و قوی که با یک کلید می تواند امتی را نابود و کشوری را «کن فیکون» کند و از صحنه روزگار حذف کند، چنان که با عراق و لیبی و افغانستان و صومالی کردند، می بایست از این کشورها درس عبرت گرفت و در میز مذاکرات کوتاه آمد و تسلیم شرایط تحمیلی آنان شد.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، چنین اعتقاد و تصور و توهم از دشمن و تسلیم در برابر آنان به معنای نادیده گرفتن ولایت و نصرت الهی است؛ زیرا همان طوری که حضرت موسی(ع) در برابر فرعون قوی و مقتدر ایستادگی کرد و با امت بدون نفرات و تجهیزات به جنگ دشمنی قدار رفت که جنود و لشکریان خویش را «حشر»  و جمع کرده بود، و به حکم آیه 77 سوره طه «لاتخف درکا و لا تخشی» به سلامت از دشمن گریخت و دشمن نابود شد، مومنان وامت اسلام این گونه تحت ولایت و نصرت الهی به شرط نصرت دین و پذیرش ولایت حقیقی الهی می توانند در برابر دشمن نه تنها مقاومت بلکه به حکم امداد غیبی پیروز شود و دشمن را خوار و زبون بلکه نابود کند.

فرق خوف و خشیت از نظر قرآن

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، مومنان به سبب بهره مندی از ولایت الهی، از امدادهای غیبی فراتر از نصرت الهی نیز بهره مند می شوند. بنابراین، مومنان از همه جهات مورد عنایت الهی هستند تا جایی که اگر عِدّه و عُدّه و نفرات و تجهیزات آنان بیش تر باشد، باز مومنان نمی بایست بهراسند، چه رسد که براساس احتمال یا توهم و تخیل دشمن را قوی تر و قدرت مند گمان کنند و از آنان به بهراسند.

به سخن دیگر، از نظر آموزه های وحیانی قرآن، ولایت و نصرت الهی نسبت به مومنانی که تحت ولایت الهی هستند و به نصرت دین می شتابند، به گونه ای است که اگر حتی در واقعیت امر دشمنان از نظر نفرات و تجهیزات بسیار قوی تر و مهجزتر باشند، مومنان نمی بایست نسبت به آنان خشیت داشته باشند؛ زیرا خشیت به معنای ترس عالمانه از کسی یا چیزی است که توهمی و تخیلی نیست؛ از همین روست که عالمان خشیت دارند.(فاطر، آیه 28)

پس خوف که به معنای ترس است، می تواند عالمانه و عاقلانه باشد، که همان خشیت است، و نیز می تواند غیر عالمانه و غیر عاقلانه باشد؛ یعنی توهمی و تخیلی و احتمالی. در فرهنگ قرآنی وقتی خوف به تنهایی به کار می رود، ممکن است هر دو نوع علمی و غیر علمی باشد، اما وقتی در کنار خشیت به کار می رود تنها همان خوف توهمی و غیر علمی و تخیلی است؛

از آن جایی که در آیه 77 سوره طه، خوف در کنار خشیت قرار گیرد، مراد همان خوف توهمی و تخیلی است؛ پس وقتی گفته می شود که مومنان نمی بایست نسبت به دشمنان خوف و خشیت داشته باشند، مراد آن است که مومنان نمی بایست در برابر  توهم و تخیل قدرت و قوت دشمن بهراسند، و نه در برابر قدرت و قوت واقعی آنان؛ زیرا وقتی خدا با مومنان است، دیگر جایی برای ترس خواه توهمی و تخیلی و خواه واقعی نیست؛ زیرا ولایت و نصرت الهی با مومنان است. از همین روست که حضرت موسی(ع) هنگامی که جنود و لشکریان قدار فرعون به آنان رسید و آنان در کناره دریا محاصره شدند، هیچ خوف و خشیت نداشت که به دست فرعونیان گرفتار شوند؛ زیرا می دانست که خدا لشکر فرعون مستکبر را با همه نفرات و تجهیزات نیست و نابود می کند؛ چنان که آب دریا این گونه لشکر خدا شد و فرعونیان را غرق کرد(طه، آیات 77 و 78) و در جهان معاصر، لشکر طوفان الهی به یاری مومنان آمد و تجهیزات استکبار جهانی را در صحرای طبس نیست و نابود کرد یا در خرمشهر لشکری را نابود و به تسلیم مومنان در آورد و این گونه لشکریان الهی بارها و بارها در جنگ های معاصر در ایران و لبنان و یمن و شامات به یاری مومنان آمد و آنان را نصرت و یاری رساند و دشمنان ایشان را نیست و نابود کرد.

نصرت و ولایت الهی در سایه پذیرش ولایت الهی

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، بهره مندی از ولایت و نصرت الهی و رهایی از هر گونه خوف تخیلی و توهمی نسبت به دشمن و بلکه رهایی از خشیت نسبت به آنان، و بهره مندی از امدادهای غیبی الهی، در گرو و رهن پذیرش ولایت مطلقه الهی است؛ پس اگر ولایت الهی را نپذیرند یا آن را به شکل مطلق نپذیرند، از امدادهای غیبی بهره مند نخواهند شد. این ولایت الهی مطلقه زمانی شکل می گیرد که با نفی هر گونه ولایت طاغوت و کفر به آن همراه باشد. پس اگر کسی ولایت الهی را با ولایت طاغوتی و محبت و مودت نسبت به آنان همراه کند، چنین شخصی فاقد ولایت مطلقه الهی است و هرگز از امدادهای غیبی بهره مند نخواهد شد؛ زیرا کسی که ولایت طاغوت را به هر شکلی پذیرفته باشد، مورد غضب الهی قرار می گیرد؛ چرا که خدا حکم به حرمت هر گونه ولایت طاغوتی از سوی مومنان داده است.(آل عمران، آیه 118؛ ممتحنه، آیه 1)

از نظر قرآن، شرط دوم مهم برای بهره مندی از امدادهای غیبی، نصرت دین الهی است؛ از همین روست که خدا می فرماید: یا ایها الذین آمنوا ان تنصروا  الله ینصرکم و یثبت اقدامکم؛ ای کسانی که ایمان آورده اید اگر خدا را یاری کنید، خدا شما را یاری می کند و قدم ها و گام هایتان را استوار کرده و تثبیت می کند.(محمد، آیه 7)

ولایت متقابل مومنان و آثار آن

از نظر قرآن، ولایت مطلقه الهی در مظاهر آن نیز مطلق است؛ از این رو، ولایت الهی در چهارده معصوم(ع) نیز مطلق است. بر همین اساس خدا می فرماید : النبی اولی من المومنین من انفسهم؛ ولایت پیامبر از مومنان به خودشان برتر و قوی تر است.(احزاب، آیه 6)

از نظر قرآن مومنان می بایست همان طوری که محبت و نور ایمان در قلوب آنان است، می بایست نسبت به کفر و فسوق و عصیان کراهت ورزند تا با تولی و تبری به معنای واقعی ولایت پذیری را نشان دهند.(حجرات، آیه 7) پس ایمان به ولایت الله می بایست با کفر به ولایت طاغوت همراه باشد و کسی که مومن به ولایت طاغوت است از ولایت الله خارج است؛ زیرا میان ولایت الله و ولایت طاغوت تضاد است.(بقره، آیه 257)

از نظر قرآن، ولایت معصوم(ع) به عنوان ولایت الله، ولایتی مطلقه است؛ زیرا قول و فعل آنان همان قول الله و فعل الله (نجم، آیات 3 و 4؛ انفال، آیه 17) است؛ پس چیزی نمی گویند یا فعلی را انجام نمی دهند که بر خلاف اراده و مشیت الهی باشد. از همین روست که آنان به عنوان حق شناخته می شوند و مدار و محور قرار می گیرند؛ زیرا عصمت مطلقه آنان این شرایط را فراهم آورده که «علی مع الحق و الحق مع علی یدور حیثما دار؛ علی با حق و حق با علی است و هر جا که علی بگردد حق دورش می گردد.»

بر اساس آموزه های وحیانی اسلام، حق همان چیزی است که معصوم(ع) به آن رضایت داده و باطل همان چیزی است که معصوم از آن سخط دارد؛ چنان که در زیارت آل یس آمده است: انا ولی لک بریء من عدوک فالحق ما رضیتموه و الباطل ما اسخطتموه و المعروف ما امرتم به و المنکر ما نهیتم عنه؛ ولایت من برای توست و برائت من نسبت به دشمن توست. پس حق آن چیزی است که شما بدان رضایت می دهید و باطل آن چیزی است که شما نسبت به آن سخط می گیرید و معروف هر چیزی است که شما بدان امر می کنید و منکر هر چیزی است که شما از آن نهی می کنید(مفاتیح الجنان، زیارت آل یس)؛ زیرا از نظر قرآن، هر چیزی که پیامبر(ص) فرمان می دهد یا نهی می کند، حکم الله است و اطاعت و اتباع از آن لازم و ضروری است.(حشر، آیه 7؛ آل عمران، آیات 31 و 32)

از نظر قرآن، غیر از ولایت الهی و ولایت معصومان (ع) که مطلقه است و پذیرش آنها و نیز نصرت آنان یعنی خدا و معصوم(ع) به معنای نصرت دین الله عامل بهره مندی از امداد غیبی می شود، ولایت دیگران ولایت مقیده است.

از جمله ولایت مقیده می توان به ولایت متقابل مومنان اشاره کرد؛ زیرا از نظر قرآن، ولایت الهی در مومنان موجب می شود تا مومنان نسبت به یک دیگر امر به معروف و نهی از منکر داشته باشند؛ زیرا امر و نهی از مصادیق امور ولایی است و کسی اگر ولایتی نداشته باشد نمی تواند امر و نهی کند. پس امر و نهی متقابل مومنان به معنای ولایت متقابل آنان است.(توبه، آیه 71) البته این ولایت در همان محدوده شریعت اسلام است. پس اگر مومنان یک دیگر را بر اساس ولایت الهی نصرت دهند، دین را نصرت داده اند و خدا به آنان امداد غیبی می رساند.

به هر حال، از نظر آموزه های وحیانی قرآن، هر گاه تحت ولایت و نصرت الهی قرار گیرند نمی بایست از دشمن هیچ هراسی داشته باشند؛ زیرا دشمن در هر سطح از قدرت و قوت باشد، نمی تواند علیه مومنان کاری کند و غلبه ای داشته باشد؛ زیرا عزت برای خدا و پیامبر(ص) و مومنان است(منافقون، آیه 8) و قدرت توهمی و تخیلی یا علمی و عقلی آنان بدون اذن الهی هیچ تاثیری ندارد و خدا نیز اذن و سبیلی برای کافران برای مومنان قرار نداده است. پس هماره مومنان اگر بر دو شاخص ولایت و نصرت خدا باشد، غلبه و چیره خواهند بود و خدا به انواع گوناگون از جمله امداد غیبی آنان را یاری و نصرت می رساند و دشمنان آنان را منکوب می کند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا