اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیمعارف قرآنی

عظمت والدین از نظر قرآن

بسم الله الرحمن الرحیم

در عظمت جایگاه والدین همین بس که خدا پس از حکم وجوب عبادت خدا، احسان به والدین را قرار داده است. از نظر آموزه های وحیانی قرآن، کسی که نسبت به والدین خویش، جبار، شقی و عصی باشد، به سه گناه کبیره گرفتار است که خدا وعده دوزخ برای هر یک از این صفات داده است؛ حال بنگرید که کسی با والدین خویش بد کند، همزمان سه گناه کبیره را انجام داده است.

نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن، بر آن است تا عظمت مقام والدین در پیشگاه خدا را تبیین کرده و وظایف فرزندان را بیان کرده و از عواقب بدی به والدین بر حذر دارد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

وجوب احسان و شکر نسبت به والدین

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، پس از حکم واجب بندگی خدا، بر ضرورت و وجوب احسان و شکرگزاری نسبت به والدین سخن به میان آمده است؛ خدا می فرماید: و قضی ربک ان لا تعبدوا الا ایاه و بالوالدین احسانا…؛ پروردگارت حکم قطعی کرد که جز او را نپرستید و به پدر و مادر احسان کنید؛ اگر یکی از آن دو هر یا هر دو به پیری در نزد تو رسید پس به آنان اف مگو و آنان را مرنجان و مران و به آنان سخن کریمانه بگو و بالهای ذلت و تواضع و فروتنی خویش را از برای رحمت هم چون مرغ مادر بر سر آنان بگستران و بگو: پروردگارا بر آن دو رحم آور هم چنان که پروردگاری مرا در کوچکی بر عهده داشتند.(اسراء، آیات 23 و 24)

در جایی دیگر با کنار هم نهادن وجوب شکر خدا و والدین می فرماید: ان اشکر لی و لوالدیک؛ شکرگزار من و والدین خود باش!(لقمان، آیه 13)

از نظر آموزه های وحیانی شکر حقیقی چیزی جز همان ظهور ایمان نیست، چنان که کفران با کفر همراه است؛ از همین روست که در آیات قرآنی، به این ارتباط توجه و تاکید شده است.(لقمان، آیه 12؛ انسان، آیه 3؛ نمل، آیات 19 و 40)  پس همان طوری که انسان می بایست از خدا بخواهد تا ایمان و شکرگزاری نسبت به خدا را به او عنایت فرماید و او را به این دو هدایت کند؛ هم چنین از خدا بخواهد تا شکر نعمت والدین را به جا آورد و از والدین خویش تشکر کند.(لقمان، آیه 13)

احسان به والدین دارای مراتبی است، ولی عالی ترین مرتبه آن است که انسان پیش از درخواست آنان، در خدمت آنان نسبت به چیزهایی بکوشد که می داند آنان بدان علاقه و گرایش دارند؛ پس پیش از آن که درخواستی از آنان شود، کریمانه این امور را در اختیار آنان بگذارد. در حقیقت اوج احسان در حق والدین نوعی ایثارگری است که فرزندان نسبت به والدین انجام می دهند و این گونه شکر علمی خویش را به جا می آورند. البته باید توجه داشت که انسان افزون بر شکر علمی باید شکر قلبی و زبانی نیز داشته باشد و محبت و سپاس خویش را در قلب و زبان و عمل به آنان نشان دهد.

ابی ولاد از امام صادق(ع) می پرسد: مراد از «و بالوالدین احسانا» چیست؟ امام (ع) در پاسخ می فرماید: احسان به والدین به این است که در مصاحبت ایشان نیکوکار و دریادل باشی و اگر چیزی لازم داشتند پیش از آن که از تو بخواهند به آنان بدهی و ناگفته رفع نیازشان کنی هر چند بی نیاز باشند.(کافی، باب البر بالوالدین)

آن حضرت(ع) هم چنین در معنای «قل لهما قولا کریما» فرمود: اگر تو را بزنند، بگو: خدا شما را بیامرزد؛ و در معنای «واخفض لهما» فرمود: نگاه تند به آنان مکن و صدای خود را بلندتر از صدای ایشان منما و در راه رفتن بر ایشان پیشی مگیر و در مجالس بر آنان مقدم مشو و دست خویش را بالای دستشان قرار مده.(همان)

از پیامبر(ص) روایت است: هر آینه انس به والدین پیر در یک شبانه روز از جهاد یکسال بهتر و برتر است.(همان) از روایات معصومان(ع) دانسته می شود که احسان به والدین و دریادلی نسبت به آنان کفاره بسیاری از گناهان است و انسان با این کارها از این گناهان و عذاب آن می رهند.(همان)

هم چنین پیامبر(ص) فرمود: پاداش و ثواب احسان به والدین و هر نگاه از روی رحمت و محبت به ایشان، یک حج مقبول است. پرسیدند: یا رسول الله! هر گاه در روز صد مرتبه چنین کند؟ فرمود: بلی به هر نظری ثواب حجی است.(بحارالانوار)

هم چنین فرمود: رضی الله مع رضی الوالدین و سخط الله مع سخط الوالدین؛ رضایت و خشنودی خدا با خشنوی والدین و خشم خدا با خشم والدین است.(بحارالانوار، ج 16، ص 24)

امیرمومنان امام علی(ع) نیز می فرماید: برالوالدین اکبر فریضه؛ دریادلی نسبت به والدین بزرگ ترین فریضه و واجب الهی است.(مستدرک الوسائل)

آزردن والدین و عاق شدن از سوی آنان

چنان که گفته شد، خدا پس از وجوب بندگی خویش، احسان به والدین را توصیه و سفارش کرده و آن را واجب و فرض دانسته است. بر همین اساس، در روایات معصومان(ع) ارتباط تنگاتنگی میان رضایت والدین با رضایت خدا و خشم والدین با خشم خدا برقرار شده است. در آیات و روایات، تنها جایی که مخالفت با والدین مجاز دانسته شده، نسبت به شرک به خدا است که نمی توان به این فرمان یا گرایش والدین پاسخ مثبت داد(لقمان، آیات 14 و 15)؛ اما در امور دیگر می بایست مطیع والدین بود حتی اگر مشرک و کافر و فاجر و فاسق باشند. بنابراین، مصاحبت بر اساس عرف و معروف با والدین حتی کافر و مشرک امر الهی است.(همان)

در کتاب عیون اخبار الرضا(ع) آمده که حضرت رضا(ع) برای مامومن مکتوبی درباره شرایع اسلام نوشته است که در بخشی آن نگاشته است: و نیکی به والدین واجب است هر چند که مشرک باشند؛ و اطاعت از آنان در معصیت خالق نباید کرد. البته از دیگر معصومان (ع) از جمله امام باقر (ع) آمده که ایشان فرمود: سه چیز است که خدا رخصت و استثنایی در آن قرار نداده است: رد امانت به صاحبش مومن باشد یا کافر؛ وفای به عهد با دیگری خواه مومن باشد یا کافر؛ نیکی به والدین، خواه مومن باشد یا کافر.(اصول کافی)

بر این اساس هر گونه رفتاری که موجب آزردن والدین باشد، به عنوان منکر است و شخص را از دایره ایمان و شکر و احسان خارج کرده و به دایره کفر و کفران و عصیان وارد می سازد.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، مخالفت و عصیان و آزردن والدین شخص را وارد سه گروه می کند که هر سه گروه وارد دوزخ می شوند؛ زیرا رفتار این سه گروه از مصادیق گناهان کبیره است. خدا در قرآن پس از بیان «برّ» به والدین که به معنای دریادلی در زبان فارسی است، هر گونه رفتار خلاف ابرار بودن را به معنای «جبارا شقیا عصیا» دانسته است.(مریم، آیات 14 و 32) از نظر قرآن کسانی که دارای این صفت بوده و آن را به شکل اسمی در خویش شاکله قرار داده  وشخصیت خویش را این گونه ساخته و بر اساس آن رفتار می کنند، به عنوان گناهکاران به گناه کبیره معرفی و وعده دوزخ داده است.

درباره جبار می فرماید: خاب کل جبار عنید من ورائه جهنم و یسقی من ماء صدید…؛ هر جبار سرکشی نومید می شود و از پس او دوزخی است که از آب آلوده غیر قابل فرودادن سیراب می شود و مرگ از هر سو به او رو آورد ولی مردنی نیست و از پس او است عذابی سخت و انبوه.(ابراهیم، آیات 15 تا 17)

درباره شقی نیز می فرماید: فاما الدین شقوا ففی النار لهم فیها زفیر و شهیق خالدین فیها مادامت السموات و الارض الا ما شاء ربک ان ربک فعال لما یرید؛ اما آنانی که شقی و بدبخت شدند در آتش هستند و ایشان را در آتش ناله های زار و خروشی چون اسبان سخت باشد. در آن آتش همیشه تا زمانی که آسمان ها و زمین بر پا است، جاودانه هستند مگر آن چه که پروردگارت مشیت کند.(هود، آیات 106 و 107)

اما درباره عاصی نیز می فرماید: و من یعص الله و رسوله و یتعد حدوده یدخله نارا خالدا فیها و له عذاب مهین؛ و آن کس که نافرمانی و معصیت خدا و رسولش کند و از مرزها و حدود الهی تجاوز کند و بگذرد، او را درون آتشی جادوان داخل کنند و برای او عذابی خوارکننده است.(نساء، آیه 14)

از همین روست که پیامبر(ص) به فرزندان هشدار می دهد و می فرماید: ایاکم و عقوق الوالدین فان ریح الجنه یوجد من مسیره الف عام و لایجدها عاق و لا قاطع رحم؛ از آزردن والدین و عاق شدن توسط آنان بپرهیزید؛ زیرا بوی بهشت از هزار سال به استشمام می رسد، ولی عاق الوالدین و قاطع رحم آن را نمی یابند.(وسایل الشیعه)

چنان که گفته شد، سخط و غضب خدا با سخط و غضب والدین تحقق می یابد؛ چنان که پیامبر(ص) در جایی دیگر می فرماید: من اسخط والدیه فقد اسخط الله و من اغضبهما فقد اغضب الله.(مستدرک الوسایل)

آن حضرت (ص) درباره آزردن والدین نیز می فرماید: من آذی والدیه فقد آذانی و من آذانی فقد آذی الله و من آذی الله فهو ملعون؛ هر کسی والدین خویش را بیازارد، به تحقیق مرا آزرده و هر که مرا بیازارد، به تحقیق خدا را آزرده و هر که خدا را بیازارد پس او معلون است.(مستدرک الوسایل، کتاب نکاح، باب 75)

امام صادق(ع) می فرماید: ملعون ملعون من ضرب والدیه؛ ملعون ملعون من عقّ والدیه؛ ملعون است ملعون است کسی که والدین خویش بزند؛ ملعون است ملعون است کسی که والدین خویش را بیازارد.(مستدرک الوسایل)

از نظر روایات معصوم(ع) آزردن والدین و عاق شدن توسط آنان موجب می شود تا شخص رنگ بهشت را نبیند و گرفتار شقاوت ابدی دوزخ شود، حتی اگر کارهای صالح  و نیک بسیاری انجام داده باشد.( مستدرک الوسایل، کتاب نکاح، باب 75) بر این اساس، در روایت است که حتی نمازهای گرفتار عاق الوالدین پذیرفته نمی شود؛ زیرا چنین شخصی حتی اگر از سوی والدین خویش ستم دیده باشد، نمی بایست به والدین خویش از روی غیظ و خشم بنگرند؛ چرا که چنین نظری موجب خشم الهی می شود و نمازهایش نیز پذیرفته نشود.(کافی)

پیامبر(ص) می فرماید: ثلاثه لا یکلمهم الله یوم القیامه و لا یزکیهم و لا ینظر الیهم و لهم عذاب الیم: و هم المکذب بالقدر، و المدمن للخمر و العاق لوالدیه؛ سه گروه هستند که خدا با آنان در روز قیامت سخن نمی گوید و آنان را تزکیه و رشد نمی بخشد و به آنان نظر نمی کند و برای آنان عذاب دردناک است؛ و آنان عبارتند از: تکذیب کننده قدر الهی، دایم الخمر و عاق از سوی والدین.( مستدرک الوسایل، کتاب نکاح، باب 75)

مقامات عظیم والدین از نظر اسلام

از نظر آموزه های اسلامی، کسی که والدین خویش را بیازارد عاقبت به خیر نمی شود؛ اما اگر به والدین خویش احسان کند، عاقبت به خیر شده و خدا سختی های هنگام مرگ را بر او آسان می سازد و هرگز در دنیا گرفتار تهیدستی و فقر نمی شود.(سفینه البحار، ج 2، ص 687)

در عظمت جایگاه والدین همین بس که دعای الوالدین در حق فرزند مستجاب، بلکه سریع الاجابه است؛ چنان که نفرین والدین نیز این گونه است. البته از نظر روایات اسلامی، هر چند که دعا و نفرین پدر قوی تر است؛ اما نیکی و احسان به مادر سزاوارتر است؛ زیرا پیامبر(ص) سه مرتبه احسان به مادر را سفارش کرده و در مرتبه چهارم احسان به پدر را فرموده است؛ وقتی از آن حضرت(ص) درباره چرایی آن پرسش شد، فرمود: آن که نه ماه تو را در شکم گرفت و بعد به سختی تو را زایید و بعد از پستان خود تو را تغذیه کرد سزاواتر بر نیکی و احسان است.(کافی)

در جایی دیگر وقتی از پیامبر(ص) پرسیده شد که حق پدر چیست؟ فرمود: این که او را تا زنده است اطاعت کنی؛ سپس درباره حق مادر سوال شد که حق مادر چیست؟ فرمود: هیهات هیهات اگر به عدد ریگهای بیابان و قطره های باران در خدمت مادر بیایستد معادل با یک روزی که در شکم او بوده نخواهد بود.(مستدرک الوسایل، باب نکاح 70، ص 628)

جالب تر این که پیامبر(ص) فرمود: اگر در نماز مستحبی باشی و پدرت تو را بخواند، نمازت را قطع مکن! اما اگر مادرت تو را خواند نماز را رها کن و به خدمت مادر شو!

بر اساس این روایات و روایات دیگر، اگر پدر درخواستی داشت و مادر درخواستی دیگر، خواه در مقام تعارض امر و نهی باشد ،  خواه در مقام تزاحم هنگام عمل؛ یعنی نتوان هر دو را انجام داد و رضایت هر دو را کسب کرد، در این صورت ترجیح با فرمان مادر است.

در برخی از امور واجب مانند نماز جماعت، اگر رفتن به جماعت موجب اذیت و آزار والدین یا ترس از تنهایی یا مشکلات خاص می شود، رفتن به نماز جماعت با نهی آنان دیگر واجب و لازم نیست. هم چنین انجام مستحبات با نهی والدین نه تنها دیگر مستحب نیست، بلکه حرام می شود. بر اساس این روایات و فتوای فقها اگر وقت نماز واجب رسد و والدین کاری را بخواهند تا انجام دهد، لازم نیست تا نماز اول وقت بخواند، بلکه واجب است دنبال کار والدین رفته سپس به نمازش را بگزارد. هم چنین بر فرزندان است تا نه خود والدین را بیازارند و نه اجازه دهند دیگران والدین ایشان را بیازارند.

در آداب تکریم و احسان به والدین گفته اند که والدین را به لقب و کنیه بخوانید، جلوی آنان راه نروید و قبل از آنان شروع به خوردن غذا مکنید و در مجلس روی خویش را ایشان بر نگردانید، و صدای خویش را بلندتر از آنان نکنید و دست خود را بالای دست آنان قرار مدهید و کاری نکنید که دیگران والدین را دشنام و لعن دهند و در راه رفتن به والدین تکیه نکنید.

حق والدین حتی پس از مرگ نیز باید مراعات شود که شامل قضای حج، نماز، روزه و بدهی های او، عمل مطابق به وصیت، طلب آمرزش خواستن از خدا برای آنان تا دم مرگ خویش، صدقه دادن از طرف آنان و مانند آنها است. از امام باقر(ع) روایت است که اگر شخصی در زمان حیات والدین احسان کند، اما پس از مرگ ایشان آنان را فراموش کرده و کاری برای آنان انجام ندهد، پس خدای تعالی او را جزو عاق الوالدین قرار می دهد؛ اما کسی که در حیات والدین عاق شده اما پس از مرگ ایشان قرض آنان را ادا کرده و به دعا و استغفار برای آنان پرداخته، خدا نامش را در زمره محسنین به والدین ثبت می کند.(اصول کافی)

ار پیامبر(ص) پرسیده شد: آیا پس از مرگ والدین چیزی از حقوق آنان باقی است یا خیر؟ فرمود: بلی نماز و استغفار و دعا برای ایشان و گرامی داشتن دوستان آنان و صله نمودن با رحم آنان.(همان) و نیز فرمود: کسی که به پدرش در حال حیاتش نیکی کند و پس از مردنش او را فراموش کند و برایش دعا نکند؛ خدا او را «عاق» می نامد.(همان)

البته از نظر آموزه های وحیانی اسلام، حقوقی بر والدین و نیز حقوقی بر فرزندان است، یعنی می بایست هر دو گروه از والدین و فرزندان حقوق یک دیگر را مراعات کنند. البته اگر والدین حقوق فرزندان را مراعات نکردند، فرزندان حق ندارند که از تکلیف الهی شانه خالی کنند  وبه حقوق والدین نپردازند؛ زیرا حق والدین هماره بزرگ تر و عظیم تر از حق فرزندان است. پس اگر والدین به حقوق فرزندان توجهی نداشته و به تکلیف خویش عمل نکردند، فرزندان نمی توانند چنین کنند، بلکه لازم است تا آنان حقوق والدین را شناخته و به تکالیف خویش در قبال آنان عمل کنند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا