اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیعرفانمعارف قرآنی

سرمایه‌گذاری در دنیا برای ابدیت

دنیا کشتزار آخرت است؛ هر کسی این‌جا هر چه بکارد در آخرت درو می‌کند؛ زیرا «گندم از گندم بروید، جو ز جو» پس کسی که در دنیا جو می‌کارد، در آخرت گندم درو نمی‌کند. بسیاری از مردم «باد می‌کارند و توفان درو می‌کنند»؛ چرا که کشتزار دنیا را بر اساس هواهای نفسانی کشت می‌کنند و در آخرت از بادهای هواهای نفسانی جز توفان خشم و غضب الهی نمی‌توانند درو کنند؛ این‌گونه است که دست خالی به درون آتش دوزخ می‌روند و در درکات آن قرار می‌گیرند. از نظر آموزه‌های قرآن، مهم‌ترین سرمایه انسان در دنیا، همین عمری است که برایش تقدیر شده و به عنوان «اجل» تعریف شده است. انسان باید دوروزه دنیا را به گونه‌ای زندگی کند که ابدیت او همراه با سعادت و زندگی در بهشت رضایت الهی باشد؛ اما هواهای نفسانی نمی‌گذارد و بسیاری از انسان‌ها چنان غرق دنیا می‌شوند و تخم هوای نفسانی در زمین دنیا می‌کارند که در آخرت جز زمهریر و آتش نصیبشان نمی‌شود.در نوشتار پیش رو اهمیت سرمایه‌گذاری معنوی در دنیا برای زندگی ابدی در سرای دیگر تشریح شده است.
***
ابدیت اخروی در سایه اعمال دنیوی
از نظر قرآن، زندگی دنیوی برای انسان چیزی جز «عصر» نیست. برای حقیقت عصر معانی مختلفی است. از جمله مراد از عصر، هنگامه پس از زوال و نزدیک به غروب خورشید است. این بدان معناست که زندگی انسان در دنیا، از نظر کوتاهی تا این‌اندازه محدود است و باید بیشترین و بهترین بهره را در این مدت کوتاه برد.
البته ممکن است منظور از آن عصر، جهان کنونی باشد؛ زیرا جهان فعلی از نظر زمانی بسیار طولانی است و انسان در عصر جهان کنونی به زمین هبوط کرده و در آن مستقر شده تا از متاع زندگی دنیوی برای آخرت استفاده کند؛ در حقیقت خلقت جهان کنونی زمانی دراز داشته و هبوط در زمان عصر این خلقت کنونی اتفاق افتاده است.
شاید مراد از عصر، همان دوره آخرالزمانی باشد که پس از بعثت پیامبر(ص) شروع شده و با امامت و ولایت امام العصر(عج) پایان می‌یابد. یا شاید مراد از عصر، دوره فشرده و کوتاهی است که در آن انسان حقیقت خویش را بروز و ظهور می‌دهد و چکیده و عصاره او به نشئه و عالم دیگر منتقل می‌شود؛ پس مدتی که هر انسانی در دنیا زندگی می‌کند، در مراحل زیست او در هستی، بخش عصر و عصاره‌گیری اوست که حقیقت او در این دوره زمانی مشخص و معین شده و سرنوشت ابدی او از سعادت و شقاوت رقم می‌خورد. با نگاهی به آموزه‌های قرآن و روایات تبیینی از معصومان(ع) همه این احتمالات به عنوان معانی عصر مطرح شده و همگی صحیح و درست است.  هر کسی در این «عصر» به هر معنا از معانی پیش گفته، در خسران و زیان از سرمایه‌ای است که خدا برایش در این «عصر» فراهم کرده است؛ اما اگر به چهار عمل اصلی بپردازد که شخصی و اجتماعی است، می‌تواند خودش را نجات داده و از خسران برهد و سرمایه اصلی را صیانت کرده و به سود سرمایه نیز برسد. از نظر قرآن، چهار عمل ایمان و عمل صالح و تواصی به حق و تواصی به صبر تنها عامل رهایی از خسران است.(عصر، آیات 1 تا 3)
بنابراین، اگر کسی به این چهار عمل اصلی نپردازد و نسبت به هر یک از آنها کوتاهی کرده یا رفتاری متضاد با آن در پیش گیرد، گرفتار خسران از سرمایه وجودی خویش است که در این زمان قبل از غروب زندگی خویش، یا قبل از غروب جهان کنونی قبل از قیامت برایش فراهم آمده است.
هر چند که از نظر زمانی، حضور انسان در نشئه عالم دنیوی و زندگی در زمین بسیار کوتاه است، اما مهم‌ترین و اساسی‌ترین بخش از زندگی او را تشکیل می‌دهد؛ زیرا انسان در این مدت کوتاه‌، ابدیت خویش را رقم می‌زند. پس اگر به چهار عمل اصلی بپردازد، سعادت ابدی را با حضور در بهشت برای خویش رقم می‌زند و اگر به هر یک از این چهار عمل نپردازد، گرفتار عیب و نقص خواهد بود و باید فراقی سخت را در دوزخ تجربه کند که همراه با شقاوت است. البته بسیاری از افراد ممکن است از دوزخ فراق پس از تصفیه و صاف شدن و خلوص‌یابی خارج شوند و تنها اهل شقاوت ابدی، جاودان در آن بمانند، اما همین دوره‌ای که در دوزخ قرارمی‌گیرند تا تصفیه شوند خیلی سخت و از نظر زمانی بس طولانی خواهد بود؛ زیرا آن زمان نسبت به ابدیت سنجیده می‌شود.
هر کسی ابدیت خویش را در دنیا می‌سازد؛ زیرا بهشت و دوزخ چیزی جز خروجی اعمال انسان نیست؛ از همین‌رو خدا در قرآن بارها از حضور عمل در آخرت سخن می‌گوید که بهشت و دوزخ انسان می‌شود؛ زیرا شاکله و شخصیت انسان با همین اعمال ساخته می‌شود که شامل اعمال باطنی چون ایمان و تقوا یا کفر و فجور و نیز اعمال بدنی و خارجی و ظاهری چون اعمال خوب و بد و صالح و طالح است. پس انسان هر کاری می‌کند، شاکله شخصیتی خویش را می‌سازد؛ چرا که فضایل یا رذایل همان ملکات و مقوماتی است که انسان با کارهایش می‌سازد. وقتی شاکله شخصیتی ساخته شد، اعمال نیز مبتنی بر آن خواهد بود (اسراء، آیه 84) و از آنجا که بهشت و دوزخ چیزی جز اعمال دنیوی انسان نیست که انسان با عنوان شاکله با خود به آخرت می‌برد؛ چرا که خدا در هنگام مرگ، تنها نفس را توفی می‌کند و جسم در زمین و دنیا می‌ماند؛ و همین نفس انسان همان چیزی است که به آخرت منتقل می‌شود.(زمر، آیه 42) پس انسان در آخرت با همین نفس خویش نه تنها بدن اخروی اش را می‌سازد، بلکه بهشت و دوزخ خود را نیز شکل می‌دهد. پس وقتی سخن از حضور عمل در آخرت است (کهف، آیه 49؛ آل عمران،آیه 30)، به معنای همان چیزی است که شاکله شخصیت انسان را ساخته و به عنوان ملکات و مقومات نفس انسانی‌، هویت وجودی او شده است. این انسان با چنین شاکله‌ای که در دنیا ساخته به آخرت می‌رود و بهشت و دوزخ خویش را می‌سازد، چنان‌که جسم اخروی خود را می‌سازد.
آخرت، سرای ابدیت است؛ بنابراین، هر چیزی که انسان از دنیا به آخرت می‌برد، به معنای ابدیت است؛ در حقیقت در دنیا عصاره‌ای از خویش می‌سازد و به آخرت می‌برد که او را بهشت ساز یا دوزخ ساز می‌کند؛ زیرا دوزخ یا بهشت چیزی جز خود انسان نیست؛ از همین رو درباره دوزخ این تعبیر می‌شود که دوزخ را می‌آورند: جیء یومئذ بجهنم؛ آن روز دوزخ را می‌آورند.(فجر، آیه 23) پس این انسان خودش دوزخ شده که او را می‌آورند. البته فضایی از دوزخ را نیز خود شخص با عمل می‌سازد؛ چنان‌که انسان بهشتی نیز این‌گونه است؛ زیرا خود انسان به‌ویژه مقربان خودشان روح و روح ساز و بهشت نعیم هستند.(واقعه، آیات 88 و 89) به هر حال، انسان است که در عصر دنیا برای خویش ابدیت را می‌سازد که بهشت یا دوزخ یعنی سعادت ابدی یا شقاوت ابدی است. نفس انسانی اگر در دنیا ایمان و عمل صالح و تواصی به حق و تواصی به صبر داشته باشد، خود بهشت و بهشت آفرین است، و گرنه دوزخ و دوزخ آفرین خواهد بود.
کشت و داشت از نظر امام عسکری(ع)
امام حسن عسکری(ع) در روایتی به ابعاد این آموزه‌های قرآن پرداخته و به تبیین تفسیری کشت در دنیا و برداشت در آخرت پرداخته است. ایشان می‌فرماید: انکم فی آجال منقوصه و ایام معدوده و الموت یاتی بغته. من یزرع خیرا یحصد غبطه و من یزرع شرا یحصد ندامه. لکل زارع ما زرع. لایسبق بطیء بحظه و لایدرک حریص ما لم یقدر علیه. من اعطی خیرا فالله اعطاه و من وقی شرا فالله وقاه؛ عمرهای شما رو به کاهش است، دوران شما محدود است، مرگ ناگهان می‌رسد. هر که نیکی بکارد، خوشی درو می‌کند؛ و هر کسی زشتی بکارد، پشیمانی درو می‌کند؛ هر کسی آنچه را کشت کند، درو خواهد کرد. نه کُند رو از بهره و نصیب خود عقب می‌ماند و نه حریص بیش از آنچه مقدر اوست به دست آورد؛ به هر کس خیری برسد از خداست؛ و هر کسی از شری حفظ شود، خدا او را حفظ کرده است.(تحف العقول، ص 489)
در این حدیث به فرصت عمر اشاره شده که تا چه‌اندازه معدود است و هر روزی که بر انسان می‌گذرد از آن کم می‌شود تا جایی که ناگهان مرگ می‌رسد؛ زیرا اجل هر کسی با اجل دیگری فرق دارد و تضمین نشده که همگان به سنین پیری برسند. لذا بسیاری از انسان‌ها در کودکی یا نوجوانی یا جوانی می‌میرند.
از سوی دیگر حضرت(ع)  به این مطلب توجه می‌دهد که هر کسی هر چه بکارد درو می‌کند. همچنین در مسئله رزق و روزی به این نکته توجه می‌دهد که روزی هر کسی تقسیم شده (زخرف، آیه 32) و تضمینی است. پس اگر کسی کند رود محروم نمی‌ماند و کسی که تند رود به بیشتر از استحقاق خویش نمی‌رسد. هر چه به کسی داده شود یا گرفته شود، همه براساس مقدراتی است که قبل از خلقت در ام الکتاب برای هر کسی نوشته شده است.(حدید، آیات 22 و 23) وقتی روزی و رزق تقسیم شده (زخرف، آیه 32) و مقدّر است و افزایش و کاهش روزی نیز دست خدا است(بقره، آیه 245؛ رعد، آیه 26؛ اسراء، آیه 30)، دیگر معنا ندارد کسی گمان کند که به کمک علم اقتصاد یا تلاش و هوش خود به ثروت رسیده است؛ زیرا کاهش و توسعه روزی در دست خداست.(قصص، آیه 78؛ زمر، آیه 49)
خداوند روزی همه جنبندگان از جمله انسان‌ها را تضمین کرده‌اما اگر افرادی دنبال روزی افزون‌تر باشند که به آن فضل می‌گویند‌،باید تلاش بیشتر کنند.
به عبارت دیگر برخی از مردم دنبال «فضل الهی» هستند که چیزی بیشتر از رزق تقسیم و تضمین شده است. از نظر قرآن، این بخش باید با تلاش و جست‌وجوی شخص تحقق یابد و بدون تلاش و تجارت و کار، دست یافتنی نیست.(همان) اما این تلاش و کوشش برای کسب فضل الهی نباید موجب شود تا شخص مشغول به دنیا شده و دنیازده گردیده و از واجبات دینی و آخرت خویش بازماند.
به هر حال، رزق حتمی و تضمینی به شخص می‌رسد و در این بخش دنبال کردن معنایی ندارد؛ زیرا کسی که دنبال این امور باشد، خودش را از واجبات باز می‌دارد که همان تکالیف عبادی و خود‌سازی و کسب ره توشه آخرت است؛ برخی‌ها در این باره چنان تلاش می‌کنند که اصولا انجام تکالیف را به کنار می‌گذارند و خود را تماما مشغول دنیا می‌کنند، در حالی که دنبال روزی بودن باید به نحوی باشد که انسان را از واجبات بازندارد.
امام حسن عسکری‌(ع) براساس آموزه‌های قرآن می‌فرماید: لا یشغلک رزق مضمون عن عمل مفروض؛ مبادا روزی تضمین شده تو را از کارهای واجب بازدارد و مشغول به خود سازد.(تحف العقول، ص 489)
از نظر آموزه‌های قرآن، انسان باید از طیبات و حسنات دنیا به شرط حلیت بهره گیرد(بقره، آیه 167؛ مائده، آیه 88؛ نحل، آیه 114)، اما این را بداند که اینها اصالت ندارد و آنچه باید بجوید حسنات و طیبات آخرت است که بهتر و پایدارتر است.(شوری، آیه 36) بنابراین، مومنان باید نسبت به دنیا و حسنات آن با ورع و زهد برخورد کنند.
امام صادق(ع) خطاب به یکی از یاران می‌فرماید: یا حفص ما منزله الدنیا من نفسی الا بمنزله المیته اذا اضطررت الیها اکلت منها؛‌ای حفص، موقعیت دنیا در نزد من همانند مرداری است که چون ناچار و مضطرّ شوم، از آن استفاده کنم.(وسایل الشیعه، ج 16، ص 312، حدیث 6)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا