اجتماعیاخلاقی - تربیتیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

زندگي زناشويي تركيب آب قندي

samamos-comسبك زندگي اسلامي با سبك زندگي غربي تفاوت هاي ماهوي دارد. اين تفاوت ها ريشه در بينش ها و نگرش هاي متفاوت مسلمان با غير مسلمان دارد. يك مسلمان، جهان را از زاويه خاصي مي نگرد كه از آن به هستي شناسي و انسان شناسي خاص اسلامي تعبير مي كنند و لذا جهان و روابط انساني معنايي ديگر به خود مي گيرد.

از جمله تفاوت هايي كه ميان سبك زندگي اسلامي با غيراسلامي مي توان يافت، تفاوت خانواده هاي اسلامي با غير اسلامي آن است.

تركيب بده و بستاني در زندگي غربي

در تفكر غيراسلامي بويژه غربي آن، زندگي زناشويي نوعي عقد و قرارداد همانند عقود تجاري ديگر است. هر كسي چيزي را در قبال چيزي ديگر مي دهد. اين بده و بستان است كه خانواده ها را با تركيبي خاص با هم جمع مي كند. اين گونه است كه نوعي «ما» در خانواده غربي شكل مي گيرد كه تركيب انضمامي بشمار مي رود.

اگر بخواهيم اين سبك زندگي را به شكل ساده تر توضيح دهيم مي بايست آن را تركيب آب دوغ خياري دانست كه دوغ و آب به هم مخلوط شده اند و نوعي پيوند عشقي در ميان است، ولي اين پيوند عشقي اصالت ندارد، زيرا هر يك همانند خيار در آب دوغ قابل جدا شدن هستند و مي توان به همان سادگي از تركيب جدا كرد؛ هر چند كه به سبب خرد شدن و غوطه خوردن در آب دوغ كمي تحليل رفته اند و شكل و شمايلي ديگر يافته اند، ولي به هر حال، مي توان خيارها را به سادگي از آب دوغ بيرون كشيد. از اين رو در زندگي غربي «منيت»ها همچنان باقي است و نوعي استقلال در خانواده هاي غربي و ميان زن و شوهر مشاهده مي شود در اين خانواده ها زن و مرد همانند دو شريك تجاري هستند كه براساس مقدار سرمايه اي كه در وسط گذاشته اند سود و زيان خود را بررسي و ارزيابي مي كنند و خود را خوشبخت يا بدبخت مي پندارند. زن و مرد در اموال، مستقل هستند و هر كسي براي خود شغل و درآمدي دارد. در اين نوع خانواده ي مشاركتي و شراكتي، آن چه اصالت دارد، حقوق و تكاليف طرفين نسبت به يكديگر است. از اين رو مفاهيمي چون ايثار، احسان، مودت، رحمت و مانند آن كمتر معنا مي يابد و عفو و گذشت از خطا و اشتباهات يكديگر بسيار سخت مي شود.

اگر بخواهيم اين نوع زندگي را در جلوه اسلامي آن بيابيم مي بايست آن را همانند عقد موقت و صيغه و متعه اسلامي بدانيم. در زندگي زناشويي از نوع عقد موقت، آن چه اصالت دارد، ارضاي خواسته هاي جنسي و يا تأمين مادي از سوي هر يك از طرفين است لذا در آموزه هاي قرآني از آن به عنوان استمناع تعبير شده است و خداوند مي فرمايد: فما استمتعتم به منهن فاتوهن اجورهن فريضه و لاجناح عليكم فيما تراضيتم به من بعد الفريضه ان الله كان عليماً حكيماً؛ و زناني را كه متعه كرده ايد، مهرشان را به عنوان فريضه اي به آنان بدهيد و بر شما گناهي نيست كه پس از تعيين مبلغ مقرر، با يكديگر توافق كنيد كه مدت عقد يا مهر را كم يا زياد كنيد مسلماً خداوند داناي حكيم است. (نساء، آيه42)

در اين جا سخن از اجرت است. به اين معنا كه در عقد موقت و متعه، مرد، زني را براي مدتي به عقد خود درمي آورد و پس از پايان مدت قرارداد و پرداخت اجرت تمتع از هم جدا مي شوند. در اين جا اصولا سخن از عشق و مودت و رحمت نيست؛ زيرا هدف برآورده شدن يك نياز غريزي و طبيعي و يا مادي است.

سبك زندگي غربي نيز نمادي از همين عقد موقت است كه در آن زناشويي جنسي مراد است و بر اساس يك قراردادي زن و مرد در كنار هم زندگي مي كنند تا برخي از نيازهاي مادي و جنسي خويش را برطرف كنند.

خانواده اسلامي، تركيب حلي

اما در تفكر اسلامي، زندگي زناشويي در شكل عقد دايم آن، ديگر يك عقد اجاره نيست؛ بلكه نوعي فنا و تركيب خاص است؛ زيرا محور زندگي خانوادگي در اسلام، مودت و رحمت است كه در سايه سار آن آرامش روحي و رواني براي مرد و زن فراهم مي آيد و هر يك در شرايط مناسب به كمال شايسته و بايسته خود مي رسند. از اين رو در روايات فراوان از زندگي خانوادگي به عنوان حفظ نصف دين و ايمان ياد شده و بر ازدواج تأكيد شده است؛ زيرا نيمي از دين در حياست كه از طريق ازدواج به دست مي آيد و آدمي در شرايط روحي و رواني خاصي قرار مي گيرد تا در مسير رشد و كمالات گام بردارد و خدايي شود.

خداوند به صراحت درباره مفهوم ازدواج و زندگي زناشويي در اسلام مي فرمايد: و من آياته ان خلق لكم من انفسكم ازواجاً لتسكنوا اليها و جعل بينكم موده و رحمه ؛ از نشانه هاي خداوندي آن است كه براي شما از خودتان زوج هايي بيافريد تا در كنار آنان آرامش و سكونت يابيد و ميان شما مودت و رحمت قرار داد. (روم، آيه12)

بنابراين، سبك زندگي زناشويي در اسلام،براساس مودت و رحمت و احسان و ايثار گذاشته شده است و آن تفاوت ماهوي با سبك زندگي براساس قرارداد دارد كه اصالت در آن بر بده و بستان است. اين كه شخص اهل رحمت باشد به اين معناست كه بي منت، كاري را براي ديگري انجام دهد كه ريشه در مهرورزي دارد.

براي رسيدن به هدف ازدواج يعني آرامش كه در آيه بيان شده است، هر يك از دو طرف مي بايست از خود و «منيت»هايش بگذرد و ديگر خودي را در ميان نبيند، بلكه با نوعي فنا در ديگري، كمال خود را بجويد. از اين رو مي توان گفت كه اگر تا پيش از اين يكي از دو طرف قند و ديگري آب بود، بايد چنان در هم تركيب شوند كه ديگر آب قند شوند به گونه اي كه قابل تفكيك و جدايي نباشند. در اين صورت شكل ديگري از وجود پديد مي آيد كه «طرفين» معنايي ندارد و «ما» تحقق مي يابد. از اين رو چيزي به نام استقلال باقي نمي ماند.

البته از آن جايي كه همه انسانها نمي توانند تا اين اندازه از «من» بودن خود خارج شوند و يك تركيب جديد آب قندي را بوجود آورند، خداوند حقوق را نيز مورد توجه قرارداده تا حل اختلاف كند و زمينه براي بازگشت و در نهايت حل آب قندي فراهم آيد و تركيب خانواده اسلامي شكل گيرد. در اين صورت است كه هر يك طرفين از جان و دل براي ديگري كار مي كند و چيزي به نام مهريه و حق و حقوق مرد و زن براي به رخ كشيدن نمي ماند؛ زيرا يك نفس واحد و يگانه اي شده اند كه خشنودي و آرامش و رضايت ديگري را عين رضايت و خشنودي خود مي شمارند.

به نظر مي رسد كه آموزه هاي قرآني در سبك زندگي خانوادگي بر آن است كه تا يك تجربه ابتدايي از فناي الهي در دو مقام راضيه و مرضيه را براي انسان فراهم آورد و انسان در شرايط مادي دنيوي فناي راضيه مرضيه را تجربه نمايد. اگر كسي بتواند از مقام اطمينان و آرامشي كه در وهله نخست ازدواج ايجاد مي شود، عبور كند و به مقام رضايت طرفين دست يابد، اين رضايت طرفين با فناي همانند آب قند امكان پذير است به گونه اي كه ديگر «من» در ميان نباشد. اگر انسان اين گونه زندگي خانوادگي را مديريت كند، درك مفهوم فناي الهي كه در آيات آخر سوره گام بردارد.

همان گونه كه اميرمؤمنان(ع) نفس پيامبر(ص) دانسته شده (آل عمران، آيه16) به گونه اي كه حكم هر دو يكي است؛ همچنين مي بايست زن و شوهر اين گونه يك نفس بشوند و همان معناي «خلق من انفسكم ازواجا» را به نمايش بگذارند.

زندگي اسلامي بر تركيب حلي تأكيد مي كند به اين معنا كه زن و شوهر بايد در هم حل شوند به گونه اي كه ديگر قابل جدا شدن نباشند و «من» ها از ميان ايشان برداشته شود. اين جاست كه رحمت معنايي ديگر مي يابد و محبت واقعي در ميان آن دو شكل مي گيرد و آنها چنان مي شوند كه چون يك روح در دو بدن، طاقت دوري يكديگر را نخواهند داشت.

در چنين محيط و شرايطي سخن از اختلافات عميق و دعوا و قهر و بي مهري و بي محلي كردن و اين قبيل امور نخواهد بود و صفا و صميميت به معني واقعي آن در ميان چنين خانواده آب قندي حاكم خواهد شد. اين نه يك ايده آل و خيال بلكه واقعيتي دست يافتني است به شرط آنكه هر يك از طرفين دست از منيت و خودبيني خويش بردارد، امري كه در وهله اول كمي به نظر سخت مي آيد، اما به نتايج بسيار شيرين آن مي ارزد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا