اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیفلسفیمعارف قرآنیمقالات

راه های درمان اندوه و اضطراب

بسم الله الرحمن الرحیم

حزن و اندوه حالتی نقیض شادی و فرح است. اندوه شدید در انسان موجب بسیاری از بیماری ها بوده و حتی در برخی به مرگ و خودکشی منجر می شود. اضطراب نیز حالتی است که شخص سکونت و آرامش خود را از دست می دهد و به تلاطم می افتد. این حالت نیز عامل بسیاری از بیماری جسمی و روحی است. نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزه های قرآنی بر آن است تا راه های درمان اضطراب و اندوه را بیان کند. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

 

اضطراب و اندوه،‌عامل بسیاری از بیماری ها

اضطراب در لغت به معناى پريشانى، بى‌تابى و سراسيمگى است(فرهنگ فارسى معين) و در اصطلاح روان‌شناسى، حالتى همراه با احساس بيم و نگرانى است و با نشانه‌هاى جسمانى كه از وجود فعّاليت مفرط دستگاه عصبى حكايت دارد، به صورت خود كار مشخّص مى‌شود.( چكيده روان‌پزشكى بالينى، کاپلان – هرولدسادوک – بنجامین، مترجم : پورافکاری – نصرت‌الله ، تهران ، سال ۱۳۷۸ ، ص‌110 ـ 111)

خداوند نشانه ها و آثاری را برای اضطراب بیان کرده که از جمله آن ها می توان به پيدايش حالت‌هاى غيرعادى از آثار اضطراب و وحشت شديد(احزاب، آیات 10 و 11)، آرزوى مرگ(مریم، آیات 23 و 25)، افشاى رازها(قصص،‌آیه 10)، سقط شدن جنين(حج، آیات 1 و 2)، فرار(توبه، آیات 25 و 26 و 56 و 57؛ حج، آیات 1 و 2) و درخواست مرگ و راحت شدن از اضطراب شدید و عوامل آن(مریم، آیات 23 تا 25) اشاره کرد.

اما حُزْن و حَزَن، نقيض فرح و سرور، و جمع آن احزان است.( لسان‌العرب، ابن منظور، ج‌3، ص‌158، «حزن») اصل کلمات حَزَن و حُزن به معنای ناهمواریهای زمین است و از آنجا که غم و اندوه روح انسان را ناهموار و خشن می سازد به آن حُزن می گویند.

در اصطلاح روان شناسی، حالت قبض و انقباض شدید در روان را می گویند که از راه نشانه ها و علائم می توان به آن پی برد. گرفتگی، عدم تحرک، گوشه نشینی، کز کردن و چمباتمه زدن، زردی رخسار، درهم شدن چهره، بی حوصله گی، کم تحرکی، فقدان تحرک و عبوس شدن از نشانه های آن است.

از نظر قرآن اندوه نشانه ها و آثاری چون کوری و سفیدی چشمان(یوسف، آیه 84)، تیره و سیاه شدن چهره(نحل، آیه58)، خشم و خودخوری و فشردگی گلو(یوسف، آیه 84؛ نحل، آیه 58؛ زخرف، آیه 17)، جاری شدن اشک گرم و سوزان به جای اشک خنک و سرد(توبه، آیه 92)، فرسایش جسم و لاغری(یوسف، آیات 84 تا 86) و گاه حتی پیری زودرس و سفید شدن موهای سر(مزمل، ایه 17) و مرگ زودرس(یوسف، آیات 85 و 86؛ کهف،‌آیه 6؛ شعراء، آیه 3)، اضطراب شدید و هم چنین ناتوانی و عدم قدرت تفکر و نیز مدیریت ذهن و فکر و عمل شده که برآیند آن اموری چون افشای رازها (قصص، آیات 7 و 10) و رفتارهای نامناسب و خشم آلود می شود.(زخرف، آیات 16 و 17)

البته از نظر قرآن حزن به دو شکل مثبت و منفی مطرح شده است. حزن مثبت، حزن طبیعی و عاطفی است که حتی پیامبران و مومنان بدان مبتلا می شوند، ولی حزن منفی تنها ویژه کافران و مشرکان و سست ایمان هاست که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد.

از مجموعه آن چه گذشت دانسته می شود که اضطراب و اندوه نقش بسیار مهم و اساسی در بسیاری از بیمارهای جسمی و روحی بشر دارد و حتی می تواند عامل مرگ و میر زودرس بشر باشد. بنابراین شناخت عوامل ایجادی و راه های درمان حالات روانی و نفسانی اضطراب و اندوه بسیار مهم است؛ چرا که انسان بدون داشتن امنیت و آرامش هرگز رنگ خوشبختی و سعادت را نخواهد چشید. از این روست که برای انسان شناخت عوامل سلب آرامش و امنیت و نیز درمان و رهایی از اضطراب و اندوه در راستای رسیدن به آرامش و سکونت بسیار مهم است.

عوامل اضطراب و راه های درمان آن

از نظر قرآن مهم ترین عوامل اضطراب را می بایست در نگرش های انسان جست؛ زیرا اضطراب ریشه در نگاه انسان به امور هستی دارد؛ چرا که اگر انسان خود را در خلا ببیند به گونه ای که جای پای محکم و استواری نداشته باشد، با کوچک ترین عامل درونی و بیرونی به تشویش و اضطراب می افتد.

انسان ها از آن جایی که موجوداتی فقیر و وابسته ذاتی به موجود دیگری چون خدا هستند(فاطر، آیه 15) اگر خود را به خدا ربط ندهند، همواره در اضطراب و تکان های شدید خواهند بود و رنگ سکونت و آرامش و اطمینان را نخواهند دید. از نظر قرآن، وجود فقری بشر زمانی به آرامش می یابد که با وجود غنی خداوند ربط و پیوند داشته باشد و قلب انسانی با ذکر الهی و یاد خداوندی به خدا پیوند خورده باشد. در حقیقت کشتی توفان زده بشر را تنها لنگر یاد و ذکر الهی است که نگه می دارد و چون لنگری استوار آن را به آرامش می رساند و از تلاطم و اضطراب در امان نگه می دارد. از این روست که در آیه 10 سوره قصص به اضطراب مادر موسی(ع) اشاره می کند که ربط با لنگرگاه الهی موجب شده تا دل مضطرب آرام گیرد و به اطمینان برسد و رفتارهای نامناسب و اعمال افشاگرانه نداشته باشد. هم چنین در آیه 14 سوره کهف بیان می کند که همین ربط و ارتباط با خداوند موجب شده تا مومنان استوار بمانند.

بنابراین، اگر بخواهیم مهم ترین عامل اضطراب در بشر را معرفی کنیم، عدم ربط و ارتباط با خداوند است. قلب هایی که با ذکر الهی با خداوند پیوند و ربط نخورده اند و لنگرگاهی به نام خدا ندارند، هماره در اضطراب دایمی خواهند بود. اما دل هایی که با خداوند ربط پیدا کرده و پیوند خورده اند، در اطمینان هستند؛‌از این روست که خداوند به صراحت در آیه 28 سوره رعد ذکر الله را عامل اطمینان و رهایی از اضطراب بر می شمارد.

البته امور دیگری چون جنگ(توبه، آیه 25)، زلزله(نازعات، آیات 6 تا 8)، شایعات (احزاب، آیه 60)، توفان های دریایی(یونس،‌ایات 22 و 23)، محاصره (احزاب، آیات 9 و 10)، گرفتاریها و مشکلات( بقره، آیه 214؛ انعام، آیات 63 و 64) به عنوان عوامل اضطراب بیان شده است که البته کسی که با خدا ربط پیدا کرده است این عوامل چنان تاثیری در شخص نخواهد داشت و موجب اضطراب واقعی و دایمی نخواهد بود؛ بلکه چنان که از آیاتی چون 12 و 13 سوره انفال و 2 و 4 سوره حشربر می آید مخالفت با خدا و پیامبر(ص) و ترک ذکر الله و ارتباط با خداوند مهم ترین و اصلی ترین عامل اضطراب در بشر است.

پس باید راه درمان اضطراب را در همان ایجاد پیوند و ربط با خداوند دانست؛ چرا که ارتباط و با خداوند چنان لنگرگاهی مستحکم و استوار برای بشر ایجاد می کند که هیچ عاملی حتی جنگ و محاصره دشمن نمی تواند دلش را مضطرب کند و او را به تلاطم افکند و قدرت تفکر و رفتار متعادل را از او سلب کند.

از همین روست که خداوند به مومنان به شکلی تعریض می زند که دل هایشان را با یاد خداوند استوار نساخته اند که هنگام محاصره یا جنگ و مانند آن مضطرب می شوند(توبه، آیات 25 و 26؛ احزاب، ایات 9 تا 11) چرا که اگر ذکر الهی در جانش جاگیر شده بود، قلب به آرامش و اطمینان می رسید و هیچ گونه اضطرابی نداشت.(رعد، آیه 28)

عوامل اندوه و درمان آن

اما عوامل حزن و اندوه چنان که در قرآن بیان شده بسیار است؛ چرا که در آیات قرآن بیش از چهل عامل را می توان شناسایی کرد که به عنوان عوامل حزن و اندوه بیان شده است. این عوامل را می توان هم چون عوامل اضطراب به حوزه بینشی و نگرشی محدود ساخت؛‌ چرا که عوامل دیگر در حقیقت تنها بر اساس ضعف در حوزه بینشی و نگرشی است که آثاری را به جا می گذارند ،‌وگرنه کسی که از نظر بینشی و نگرشی سالم باشد، از بیماری حزن و اندوه نیز در امان خواهد بود.

مهم ترین عامل اندوه همانند اضطراب فقدان ایمان و ارتباط با خداوند است. پس انسان برای درمان حزن و اندوه می بایست دل خویش را با یاد خداوند مطمئن سازد.

البته باید توجه داشت که نوعی حزن و اندوه به شکل «ضیق صدر» و «دلتنگی» بروز می کند که یک عکس العمل ابتدایی و طبیعی است و هنگامی که انسان متوجه حقیقت برتر یعنی خدا می شود از میان می رود.

ضیق صدر یا دلتنگی غیر از حزن و اندوه است بلکه اگر بخواهیم آن را در حوزه حزن قرار دهیم باید گفت که یک حزن ابتدایی است که پایدار نخواهد ماند. از این روست که پیامبر(ص) و مومنانی چون حضرت مریم(س) با داشتن انشراح صدر و وسعت قلب و آستانه صبر و تحمل بالا به طور طبیعی یک واکنش ابتدایی نسبت به اموری چون استهزاء دیگران(حجر، آیات 95 و 97)، افتراء و بهتان و اقوال نادرست مردمان(انعام، آیه 33؛ هود، آیه 12؛ یونس، ایه 65)، نگرانی از آبروریزی(مریم، آیه 24)، توطئه های کافران(نحل، آیه 127، زخرف، آیات 16 و 17)، حق ناپذیری مشرکان(همان)، درخواست های بی جا(هود، آیه 12) و مانند آن داشتند، ولی این به معنای آن نیست که این حزن و اندوه از قسم اندوه و حزنی باشد که آثار مخرب و زیانباری بر جسم و روح ایشان به جا گذارد.

پس می توان گفت که دو نوع حزن و اندوه داریم که آثار آن ها به سبب تفاوت در عوامل متفاوت است. از این روست که در آیات قرآنی از اندوه طبیعی و اندوه غیر طبیعی سخن به میان آمده است. اندوه طبیعی اندوهی است که مقتضای طبیعت است و در حقیقت ریشه عواطف انسانی دارد. از جمله این اندوه ها می توان به اندوه فراق فرزند(طه، آیات 39 و 40؛ یوسف، آیات 84 و 86) ، اندوه گرفتاری بشر به کفر و فسق و فجور(اعراف،‌ آیات 148 و 150؛ طه، آیات 85 و 86)، شکست مومنان(آل عمران، آیه 153)، باز ماندن از جهاد(توبه، آیه 92) و مانند آن اشاره کرد.

برای حزن در قرآن کریم، دو مضمون عمده را می‌توان تشخیص داد؛ چرا که آیاتی در قرآن است که در آن‌ها خدا به رسول خود (ص)، که به سبب تکذیب و انکار قوم دچار غم و اندوه شده، خطاب می‌کند که اندوهگین و محزون مباش و آیاتی که در آن‌ها خدا به مؤمنان و دوستان خویش (اولیاءاللّه) وعده می‌دهد که در دنیا و آخرت غم و اندوه را از دلهای آنان خواهد زدود. همچنین خدا به رسول و مؤمنان توصیه کرده که به سبب آنچه به دست نیامده یا از دست رفته است غمگین نباشند.

در قرآن در غالب موارد خوف و حزن در کنار هم آمده‌اند و در همین سیاق است که یک ویژگی اولیای خدا آن است که خوف و حزنِ دنیوی ندارند. این معنا را باید معنای مذموم حزن در قرآن دانست، اما در قرآن به معنای لطیف‌تر و مثبت حزن هم اشاره شده است، چنان که در آیه مؤمنانی که اندوهشان از این بابت بود که در جهاد در کنار پیامبر چیزی برای انفاق نداشتند.(توبه، آیه 92)

در روایات و احادیث نیز اشاراتی به معنای مثبت حزن آمده است. همچنان که گفتار حضرت علی (ع) در نهج‌البلاغه که پارسایان با خواندن قرآن دلهای خود را محزون می‌کنند، در درجات حزن نزد عرفا بازتاب یافته است.( حرّعاملی، وسائل الشیعه، ج۷، ص۷۶؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۷۴، ص۷۹)

پس در اندیشه اسلامی دو جنبه کلی برای حزن می‌توان درنظرگرفت: یکی جنبه مثبت، که در تعالی روح و طی مراحل سیروسلوک نقش مهمی ایفا می‌کند و موجب تسریع در گذراندن آن مراحل می‌شود و دیگری جنبه منفی، که حاصل دلبستگی به امور ناپایدار و تعلق خاطر به دنیا و غفلت از خداست.

اما این اندوه های مثبت هر چند که ریشه طبیعی و عاطفی دارد، ولی باید توجه داشت،‌ از مصادیق و حزنی نیست که شخص به عنوان کیفر و مجازات بدان مبتلا می شود.

به سخن دیگر، نوعی حزن و اندوه است که مجازات و کیفر الهی است، مانند حزن کافران در دنیا و آخرت و نوعی دیگر از حزن است که ریشه در عواطف و احساسات انسانی دارد. مرگ فرزند و یا کفر و گمراهی بشر عواطف انسانی به ویژه پیامبران و مومنان را تحریک می کند و اندوهی بر ایشان می اید که البته با ایمان در تضاد نیست.

پذیرش قضا و قدر الهی(حدید، آیات 22 و 23)، استغفار و آمرزش خواهی(فاطر، آیه 34)، تسبیح و تحمید الهی(حجر، آیات 97 و 98)، توجه به سنت های الهی (ال عمران،‌ آیات 139 و 140)، توجه به معاد (لقمان، آیه 23)، نماز و سجده(حجر، آیات 97 و 98)، دعا و نیایش(انبیاء، آیات 75 و 76 و 87 و 88)، پذیرش ولایت الهی(یونس، آیه 62)، توجه به عزت الهی(یونس، آیه 65) و در یک کلمه ذکر الله از مهم ترین عوامل رهایی از هر گونه حزن و اندوهی چه طبیعی و چه غیر طبیعی است.

به هر حال، اگر بخواهیم به درمان خود و دیگری از هر گونه اضطراب و اندوه بپردازیم باید هماره به خداوند مرتبط باشیم دمی ربط و ارتباط خود را قطع نکنیم؛ چرا که مهم ترین عامل در هر گونه اضطراب زیانبار و اندوه خطرناک،‌ دوری از خدا و فقدان ربط و ارتباط است؛ چنان که تنها راه درمان تغییر نگرش و بینش نسبت به علل و عوامل و رسیدن به لنگرگاه استواری است که با خداوند ایجاد می شود و کشتی توفان زده به آرامش و اطمینان و سکون می رسد؛ چرا که تنها خداوند منشای رفع اندوه های بشری است،(انعام، آیه 64) و اوست که برطرف کننده هر گونه اندوه و اضطرابی است.(طه، آیات 36 و 40 و آیات دیگر)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا