اجتماعیاعتقادی - کلامیروان شناسیمعارف قرآنی

تواضع و فروتنی در معاشرت اجتماعی

بسم الله الرحمن الرحیم

تواضع به معنای ذلت پذیری نیست، بلکه حالت نفسانی در برابر حق و پذیرش بی چون و چرای آن است که آدمی را در رفتار اجتماعی از تکبرورزی و استکباروزی حفظ می کند و به تعدیل رفتار اجتماعی ختم می شود. بنابراین، همان طوری که ظلم کردن ناحق است، منظلم شدن نیز ناحق است؛ و کسی که ذلت را در روابط و معاشرت اجتماعی می پذیرد، همانند منظلم است که به خود بلکه جامعه ظلم می کند؛ زیرا شرایط را به گونه ای رقم می زند تا ظالمان و مستکبران به ظلم و استکبار بپردازند؛ از این روست که خدا در قرآن، همان اندازه که ظالمان و مستکبران را مجازات می کند، منظلمان و مستضعفانی که پذیرای ظلم و استضعاف شده مجازات می کند.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، تواضع و فروتنی در رفتار و معاشرت اجتماعی امری پسندیده است، به شرطی که بستری برای ظلم و تکبر دیگران فراهم نیاورد. البته تواضع در برابر امور و افراد یکسان نیست، بلکه با توجه به مقتضیات زمان و مکان و امور و افراد متفاوت است. بنابراین، فهم دقیق آن بر اساس آموزه های وحیانی قرآن می تواند به ما در دست یابی به سبک زندگی قرآنی یاری رساند. بر این اساس نویسنده به سراغ آموزه های وحیانی قرآن رفته تا ابعاد گوناگون تواضع مطلوب قرآنی را تبیین کند. با هم این مطلب از نظر می گذرانیم.

تواضع و فروتنی در گفتار و رفتار

چنان که گفته شد تواضع و فروتنی ، حالت نفسانی و باطنی در درون انسان است که در رفتارها و گفتارهای شخص در ساحات اجتماعی به خوبی خودنمایی می کند.

از نظر قرآن مهم ترین نشانه تواضع و فروتنی، پیرهیز شخص از هر گونه تکبر و خودبرتربینی و تکریم و احترام دیگر در معاشرت های اجتماعی است.

خدا در بیان حکمت های قرآنی که به ساحات فلسفه و سبک زندگی قرآنی اشاره دارد، تواضع را در گفتار و رفتار با اهمیت دانسته و آن را نشانه ای از انسان الهی بر می شمارد؛ زیرا از نظر قرآن، حکمت های قرآنی برآن است تا انسانی را بسازد که دنبال حسنات بوده و از سیئات زشت و مکروه، پاک و منزه است. بنابراین، وقتی قرآن، تواضع در گفتار و رفتار را به عنوان حکمت عملی بیان می کند که انسان مومن می بایست بدان آراسته باشد، به این معنا است که شخص مومن خود با این حکمت های عملی خویش را از هر گونه سیئات مکروه در امان نگه داشته است.(اسراء، آیات 37 تا 39)

از نظر قرآن، انسان متواضع و فروتن کسی است که به دور از هر گونه نخوت و تکبر و «مرح» گام برمی دارد؛ زیرا مرح و نخوت غیر از «وقار» در رفتار و گفتار است؛ چرا که نخوت گرایان در زمین چنان گام بر می دارند که گویی با گام های خویش زمین را بشکافند و در گردن کشی خود را بر فراز چکاد کوه ها و قله ها قرار دهند(اسراء، آیه 37)؛ در حالی که انسان با «وقار» به دور از چنین توهماتی با سنگینی و متانت بر آن است تا اجازه ندهد کسی از گفتار و رفتارش سوء استفاده کند و با سبک سازی خویش اعتبار و احترام خویش را از میان ببرد و خوار و ذلیل و خفیف در میان مردمان باشد.

از نظر قرآن، انسان نخوت گرا و متکبر کسی است که وقتی در میان مردم گام بر می دارد و حرکت می کند، چنان خرامان و با نخوت گام بر می دارد که گویی در زمین گام بر نمی دارد، بلکه با تخیلات واهی و موهوم خویش در آسمان ها پرواز می کند و مردمان همگی در زیر گام هایش قرار دارند.(لقمان، آیه 18)

از نظر قرآن، ریشه این تکبر و نخوت به جای تواضع و فروتنی، «مختال فخور» بودن اوست. مختال از ریشه «خیل» به معنای خیال باف است؛ پس متکبر انسانی خیال باف است  و با واقعیت ها و حقایق سروکاری ندارد؛ یعنی همان طوری که ساحران با سحر خویش در چشمان مردمان ایجاد امری خیالی می کنند که ریسمان گویی چون ماری در حرکت است(طه، آیه 66)، هواهای نفسانی و وسوسه های شیطانی در ذهن و قلب این افراد چنین حالتی را ایجاد می کند که گویی او برترین انسان است و در هوا گام بر می دارد. کسی که به این خیال بافی می رسد، گویی از دماغ فیل افتاده است؛ پس با فخر و تفاخر در میان مردم حرکت کرده و معاشرت های گفتار و رفتاری او بر این منوال خواهد بود. پس صدای خویش را بر دیگران بلند می کند و تندی و تشر می زند و صدا در گلو می چرخاند.

در حالی انسان فروتن و متواضع چون حقیقت «فقر وجودی» خویش را می بیند، و هیچ برتری در خود نمی یابد، با دیگران رفتار مناسب و به دور از خیال بافی و فخرفروشی دارد. از این روست که صوت و صدا خویش را فرو می گیرد و با نرمی و متانت سخن می گوید و از داد و فریاد و تندی و تشر پرهیز می کند.(لقمان، آیات 18 و19)

خدا در آیات دیگر، در باره مومنان به این نکته توجه می دهد که آنان همانند رسول الله(ص) که اسوه حسنه الهی است(احزاب، آیه 6)، در گفتار خویش با اصل «سلام» معاشرت خویش را آغاز می کنند و سپس به بیان مطلب یا پیام اقدام می ورزند(انعام، آیه 54)؛ زیرا آغاز معاشرت با سلام به نشانه رحمت است.(همان)

هم چنین آنان هرگز صدای خویش را «رفعت» نمی بخشند و به گونه ای برای بیان مطلب وحقیقتی صوت خویش را چنان بلند و بالا نمی برند که مخاطب و طرف مقابل تحت تاثیر صوت بلند و رفیع آن قرار گیرد.(حجرات، آیه 2)

از نظر قرآن، تواضع در گفتار و رفتار این گونه تحقق می یابد که در سخن گفتن شخص «غضّ» و فروآوردن صدا و صوت را مراعات می کند و به دوراز داد وفریاد سخن می گوید(همان) و «قصد» و میانه روی (همان) و نیز «هون» و نرمی را در رفتار پیش می گیرد تا جایی که اگر جاهل غیر عالم یا غیر عاقلی با  او سخنی تند و ناروا گوید، با سلام و صلح از او عبور می کند و پاسخ جاهلان را با تندی در کلام نمی دهد.(فرقان، آیه 63)

به سخن دیگر، انسان متواضع که خدا ایشان را «عبادالرحمن» می نامد، کسی است که در گفتار حتی با جاهلان بر عناصری چون «سلام» و «غضّ» اهتمام می ورزد و در رفتار نیز بر «هون» و نرمی گام بر می دارد. بنابراین، در گفتار اهل صدا و صوت رفعت، بلند و تندی  نیست، و در رفتار نیز به دور «مرح» گام بر می  دارد و اهل خیالبافی و فخر فروشی نیست.

از نظر قرآن در برابر فشارهای ضد اخلاقی جاهلان بد زبان و بد رفتار، که نوعی اذیت و آزار گفتاری و رفتاری است، می بایست اهل ایمان و عبادالرحمن با صبر و استقامت بر حق از میدان حق و حقیقت خارج نشده و حالت تواضع و فروتنی خویش را کنار نگذارند.(فرقان، آیات 63 و 75)

انواع و اقسام معاشرت فروتنانه

از نظر آموزه های وحیانی ، معاشرت فروتنانه با افراد یکسان نیست، بلکه دارای مراتب و درجات متعدد و متنوع است؛ زیرا فروتنی و تواضع نیز مانند نور و ایمان و تقوا دارای مراتب و درجات متفاوت است. برخی از مراتب که در قرآن بیان شده عبارتند از :

  1. تواضع در برابر حق: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، تواضع در برابر حق می بایست اوج تواضع و فروتنی باشد؛ زیرا از نظر قرآن، آن چه مبنای تواضع است، همان حق است؛ و انسان می بایست در برابر حق، تواضع و فروتنی کامل باشد. پس اوج تواضع می بایست در برابر حق باشد. بنابراین، وقتی حقی را می یابد، بس خوشحالی می کند و از سرور و خوشحالی، اشک شوق می ریزد که موجب چشم روشنی است؛ زیرا اشک های شوق خنک است و مایه چشم روشنی ودل روشنی.(مائده، آیات 82 و 83)
  2. تواضع در برابر خدا: البته فرقی میان حق و خدا نیست؛ زیرا خدا همان تمام حق و حقیقت است: أَنَّهُ الْحَقُّ(فصلت، آیه 53)، و: بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ.(حج، آیه 6) بنابراین، وقتی می گوییم که انسان می بایست در برابر حق اوج تواضع داشته باشد، به این معنا است که در برابر خدا تواضع داشته باشد؛ زیرا هر حقی از خدا نشأت می گیرد و خدا خاستگاه هر حقی است.(هود، آیه 17؛ یونس، آیه 94) از نظر قرآن، آموزه های وحیانی قرآن و احکام و دستورهای آن همگی چون از حق تعالی نشأت گرفته، حق مطلق است و انسان می بایست در برابر آن تواضع و فروتنی داشته و بی چون و چرا به عنوان یک حکم فطری عقلانی بپذیرد و به آن گردن نهد و هیچ گونه تکبر و استکباری نورزد.(سجده، آیه 15) البته از نظر قرآن همه هستی در برابر حق تعالی و هر چه از او نشات می گیرد، خاضع و خاشع و متواضع هستند و به آن گردن می نهند و سجده اطاعت می برند.(اعراف، آیه 206؛ نحل، آیه 49؛ انبیاء، آیه 19) پس انسان نیز می بایست این گونه در برابر حق و خدا تواضع و فروتنی داشته باشد.(سجده، آیه 15)
  3. تواضع در برابر پیامبر(ص): از نظر قرآن، پیامبر(ص) هیچ سخنی جز سخن حق تعالی و خدا نگوید(نجم، آیات 3 و 4)، و هیچ کاری جز کار خدا نکند(انفال، آیه 17) و در خیال و قلبش جز خدا نباشد و نبیند(حج، آیه 52؛ نجم، آیه 11)، از همین روست که معصوم مطلق بوده(احزاب، آیه 33) و می تواند معیار حق باشد و اسوه حسنه الهی(احزاب، آیه 21) که طاعتش عین طاعت خدا و محبت به او عین محبت به خدا است.(آل عمران، آیات 31 و 32) بر این اساس دروغ است که بگوییم خدا به اشتباه و خطا کاری کند و سخنی بگوید یا فکری باطل در دلش باشد و ناخواسته ضربتی بر کسی وارد سازد و سخنی ناروا بگوید و نادم و پشیمان از سخن و کارش باشد. بر این اساس، تواضع در برابر پیامبر(ص)می بایست در اوج همان تواضعی باشد که نسبت به خدا و حق داریم. پس نباید سخنی بگوییم که او را بیازارد، یا تخلفی کنیم یا سخنی به درشتی بر زبان آریم یا صدا و صوت خویش بلند کنیم؛ زیرا نشانه ای از بی عقلی و جهالت محض است که رفتاری به دور از تواضع در برابر پیامبری داشته باشیم که معیار حق و عین حق است.(حجرات، آیه 4)
  4. تواضع در برابر مومنان: از نظر قرآن، مومنان حقیقی که از اسوه حسنه پیروی می کنند، در همین مرتبت و درجت قرار می گیرند و می بایست نسبت به آنان تواضع و فروتنی داشته باشیم، و بالهای محبت خویش را بر آنان بگسترانیم و با «خفض الجناح» هم چون پیامبر(ص) با آنان مواجه شویم(حجر، آیه 88؛ شعراء، آیه 215) و اگر جهالتی داشتند با بزرگواری و کرامت از آن عبور کرده و ایثارگری خویش را به نمایش گذاریم.(انعام، آیه 54؛ مائده، آیه 54)
  5. تواضع در برابر استاد و معلم: یکی از مهم ترین افرادی که نقش اساسی در رشد علمی و تزکیه نفس ما دارد، معلم و استاد علمی است که به انسان اموری را می آموزد که او را به تعقل و تفقه و تدبر و تذکر می کشاند و موجبات رشد علمی را فراهم می آورد که تجلی کامل آن در دین داری و پذیرش احکام اسلام و قرآن است؛ زیرا این افراد انسان را از جهالت و سفاهت برون می برند و به سوی حقیقت رهنمون می سازند که عین رشد و کمال یابی انسان و دست یابی به خلافت الهی است.(کهف، آیه 66؛ بقره، آیه 130؛ حجرات، آیه 7) از مصادیق تواضع در برابر معلم آن است که تا سخن نگفته و اجازه نداده، سخنی نگوییم و سکوت و خاموشی پیشه گیریم و به اطاعت از او پردازیم. بی گمان از نظر قرآن، بزرگترین معلمان انسان همان پیامبران به ویژه پیامبر (ص) و امامان معصوم (ع) هستند که از علومی به ما می آموزند که جز ایشان و وحی الهی راهی برای آن نیست.(بقره، آیات 129 و 151؛ آل عمران، آیه 164؛ جمعه، آیه 2)
  6. تواضع در برابر والدین: از نظر آموزه های قرآنی، والدین درجایگاهی بس بلند هستند که می توان آنان را نمادی از ربوبیت و پروردگاری خدا دانست و از این جهت خلافت الهی را از به شکل اسمی از خدا به ارث برده اند؛ یعنی همین که ایشان را والدین خواندند به این مقام اسمی رسیده اند که به عنوان خلیفه الله در مقام ربوبیت و پروردگاری قرار گیرند. اقتضای این ربوبیت و پروردگاری والدین آن است که در برابر آنان به عنوان تجلی حق تعالی و ربوبیت خدایی تواضع کنیم. از همین روست که خدا می فرماید: وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُلْ رَبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا ؛و از سر مهربانى بال فروتنى بر آنان بگستر و بگو پروردگارا آن دو را رحمت كن چنانكه مرا در خردى پروردند.(اسراء، آیه ۲۴) باید توجه داشت «خفض الجناح» كنايه از مبالغه در تواضع و خضوع است. (الميزان، ج 13، ص 80) هم چنین باید توجه داشت که این حکم درباره والدین بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، جزئی از حکمت عملی قرآن است که می بایست در سبک زندگی قرآنی مورد اهتمام مومنان قرار گیرد.(اسراء، آیه 37)
  7. تواضع در برابر توده مردم: از نظر قرآن، تواضع و فروتنی خاص این افراد نیست، بلکه می بایست تواضع و فروتنی حتی نسبت به توده های مردم خواه کافر و مومن ، زن و مرد، خرد و کلان، پیر و جوان، کودک و نوجوان، سیاه و سفید و مانند آنها مراعات شود؛ زیرا از نظر قرآن، هر انسانی از کرامت ذاتی برخوردار است(اسراء، آیه 70) و می بایست این کرامت هم چنان حفظ و صیانت شود و کسی نمی تواند با بی احترامی و تکبر حق الهی را از آنان سلب کند. البته از نظر قرآن، تواضع مومنان در برابر مردمان نه تنها موجب ذلت نیست، بلکه عین عزت است؛ البته در برابر کافر حربی و مجادله گر می بایست به نوعی برخورد کرد که موجب سوء استفاده نباشد؛ بنابراین بهتر آن است که تواضع با عبور کریمانه با مخاطب جاهلی چون کافران همراه باشد که همان سلام و عبور کریمانه است.(لقمان، آیات 17 و18؛ فرقان، آیات 63 و 72) به هر حال انسان با خرد و عاقل در برابر جاهل بی عقل و بی خرد نمی بایست همان واکنش را نشان دهد که موجب گستاخی و اهانت و بی احترامی شود؛ زیرا از نظر قرآن این بی خردان هستند که رفتاری به دور از تواضع دارند(حجرات، آیات 3 و 4) و اصولا کافران به حقیقت معنا انسان های بی خرد و سفیه هستند که به اسلام و آموزه های آن ایمان نمی آورند(بقره، آیه 130)، و از جاده رشد عقلی به دور هستند و انسانی رشید به شمار نمی روند.(حجرات، آیه 7)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا