اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیتاریخیعرفانمعارف قرآنیمناسبت ها

اهل بیت (ع) معادن الهی کمالات

بسم الله الرحمن الرحیم

از نظر قرآن، اهل بیت عصمت و طهارت(ع) در جایگاه بس بلندی در هستی قرار دارند و می توان آنان را «العالین»، «المثل الاعلی»، «لیس کمثله شیء» و مانند آنها دانست. بر اساس همین آموزه های وحیانی قرآن که روایات تبیینی پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) آن را توضیح و تفسیر کرده است، پیامبر(ص) و اهل بیتش به عنوان مظهر اتم و اکمل «الله» و تجلیات انوار صفات الهی، نه تنها هدف خلقت هستند، بلکه معدن همه کمالاتی است که در هستی است؛ زیرا خدا خاستگاه هر کمالی است که در مظاهر اتم و اکمل خدا بروز و ظهور کرده و دیگران از آن بهره مند می شود. از رو، آنان معدن رحمه الله، رساله الله، حکمه الله، علم الله، قدره الله، عزه الله و مانند آنها هستند.

اهل بیت(ع) غایت خلقت، محبت و رحمت الهی

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، خدا کمال مطلق و مطلق کمال است؛ چنان که خدا، خاستگاه هر کمالی است؛ بنابراین، خدا «سبوح من العیب و قدوس من النقص» است؛ پس چیزی از کمال نیست که خدا نداشته باشد و از این جهت معیوب باشد؛ چنان که خدا در کمال خویش به تمام است و صد هر چیزی را دارا است و نقصی در کمالی ندارد. بر خدا بر تمامیت کمالات است و نیازی به حرکت و صیرورت و شدنی ندارد تا عیب و نقصی را از خود بردارد و به کمالی برسد یا در کمالی به تمامی دست یابد.

مقتضای چنین امری آن است که خدا هیچ غایتی ندارد که بخواهد بدان برسد؛ اما هرگز این بدان معنا نیست که خدا در افعال خویش، «عبث و لعب» دارد و هیچ حکمتی در افعالش نیست، بلکه خدا به حکمت و فلسفه و هدفی، افعالش را انجام می دهد و«عابث» و «لاعب» نیست؛ زیرا برای هر مخلوقی هدف وغایتی تعریف کرده است که به نوعی بازگشت به کمال یا کمالاتی است که در خدا است: افحسبتم انما خلقناکم عبثا و انکم الینا لاترجعون، فتعالی الله الملک الحق لا اله الا هو رب العرش الکریم؛ آیا پس گمان کردید ما شما را عبث آفریده ایم و این که شما به ما برگردانده نمی شوید؛ پس خدا شاه حق از این برتر است؛ جز او معبودی نیست که پروردگار تخت تدبیر کریم است.(مومنون، آیات 115 و 116) هم چنین خدا «لاعب» نیست: و ما خلقنا السماء و الارض و ما بینهما لاعبین و لو اردنا ان نتخذ لهوا لاتخذناه من لدنا ان کنا فاعلین؛ و ما آسمان و زمین و آن چه را میان آن دو قرار دارد به بازی و لعب نیافریده ایم؛ و اگر می خواستیم بیهوده و لهو انتخاب کنیم، چنان به فرض محال این را خواستیم بکنیم، آن را نزد ذات خود برابر با شان خویش انتخاب می کردیم نه از آسمان و زمینی که مملوک و مخلوق ما است.(انبیاء، آیات 16 و 17) و نیز می فرماید: و ما خلقنا السموات و الارض و ما بینهما لاعبین ما خلقنا الا بالحق و لکن اکثرهم لایعلمون؛ و ما آسمان ها و زمین و میان آنها را بازیچه نیافریده ایم. جز به حق نیافریده ایم ولی بیش تر مردم نمی دانند.(دخان، آیات 38 و 39)

پس از نظر آموزه های وحیانی قرآن، هیچ لعب و عبث و لهوی در خلقت نیست، بلکه برای مخلوقات، غایت یا غایاتی است که همان دست یابی به کمالی است که در رجعت هر چیزی به خدا به دست می آید. بر همین اساس، خلقت انسان برای عبودیتی است که بدان به کمالات اسماء و صفات الهی دست می یابد و «صبغه الله» و رنگ خدایی گرفته و در جایگاه مظهریت تمام از انوار صفات الهی، خلیفه الله می شود و در کائنات تصرفات ربوبی می کند.(ذاریات، آیه 56؛ بقره، آیات30 تا 33 و 138)

از نظر قرآن، خدا به عنوان دارنده تمام و جمیع کمالات که در اسمای حسنای الهی خود را نشان داده، مخلوقات را آفریده تا هر یک مظهری از مظاهر صفات و اسمای الهی باشد؛ زیرا همه هستی چیزی جز مظاهر تجلیات نور الله نیست.(نور، آیه 35) از همین رو، این اسمای الهی است که تشکیل دهنده هر چیزی است:«اسمائک التی ملات ارکان کل شیء.»(مفاتیح الجنان، دعای کمیل) بنابراین، همه هستی از اسمای الهی که همتراز رحمان است، آفریده شده و در حقیقت این «رحمت» رحمانی الهی است که مخلوقات را ظهور و نورانیت از وجه الله الرحمانی خویش «اضائه وجودی» بخشیده است(همان)؛ زیرا اگر بخواهیم، کمالات اسمای الهی را در یک صفت و عنوان اسمی مطرح کنیم، همان «رحمت الرحمانی» است. از همین روست که خدا در قرآن از دو اسم جامع هم سطح و هم تراز «الله و الرحمن» سخن به میان می آورد: قل ادعوا الله او ادعوا الرحمن ایا ما تدعوا فله الاسماء الحسنی؛ بگو : الله را بخوانید یا الرحمن را بخوانید؛ هر کدام را بخوانید پس برایش اوست نیکوترین نام ها.(اسراء، آیه 110)

پس از نظر آموزه های وحیانی قرآن، «الله» که ظهور «هو» و به یک معنا ناظر به «ذات» و«نفسه» است، در ساحت ظهور «الرحمن» جلوه می کند. از این روست که همه خلقت مظهر «رحمن» بوده و به رحمت خلق شده(هود، آیه 119) که جامع همه اسماء و صفاتی است که در«الله» جمع شده است.(اسراء، آیه 110) این رحمت است که «وسعت کل شی» بوده و چیزی را فروگذار نکرده است که نام «شیء» بر آن می رود؛ پس هر چیزی تحت ساحت رحمت رحمانی الرحمن ظهور یافته است.

البته در ذات مخلوقات، رحمت است که بدان خلق شده اند؛ و شکی نیست که رحمت با محبت آمیخته است؛ زیرا رحمت الهی در محبت الهی جلوه می کند. از همین رو، هر کسی به دایره ایمان الهی و مظهریت در اسماء الله نزدیک تر شود، به همان میزان مظهریت او در رحمت و محبت در وی بیش تر و قوی تر و شدیدتر می شود؛ زیرا ایمان چیزی جز «محبت» نیست؛ چنان که امام باقر(ع) بر اساس آیه 7 سوره حجرات می فرماید: هل الایمان الا الحب؛ آیا ایمان چیزی جز محبت است. از همین روست که مومنان در ساختار «یحبهم و یحبونه» قرار می گیرند(آل عمران، آیه 54)؛ زیرا آنان در مسیر صیرورت و شدن الهی قرار گرفته و صفات کمالی الهی را در خویش بروز و ظهور داده و به همان میزان ظهور رحمانیت در ایشان، محبوب خدا می شوند.

بر همین اساس می بایست گفت پیامبر(ص) به عنوان «رحمه للعالمین»(انبیاء، آیه 107) در جایگاه محبتی قرار می گیرد که او را «حبیب الله» قرار می دهد؛ زیرا مظهریت پیامبر(ص) از خدا در تمامیت کمالی است و همه کمالات الهی و اسمای حسنای او را به تمام کمال دارا بوده و ظهور داده است.

نکته دیگر آن که همه اسمای حسنای الهی دنبال ظهور به تمامیت کمالی خودشان هستند. پس به یک معنا همه اسمای الهی یعنی «الله» و «الرحمن» که اسمای جامع و مستجمع همه صفات حسنای الهی هستند، ظهور تمامیت خویش را می جویند؛ از این رو می توان گفت آن که «رحمه للعالمین» است، غایت خلقت است؛ زیرا الله و الرحمن مظاهر خویش را در تمامیت می جویند که همان پیامبر(ص) است. از آن جایی که حقیقت نوری و روحی اهل بیت(ع) در مصداق حقیقی «منی» قرار می گیرد، همه اهل بیت(ع) در چنین جایگاهی قرار دارند؛ از این روست که در ادعیه و احادیث از جمله حدیث کساء از آنان به عنوان «لاجلکم و محبتکم»(مفاتیح الجنان، حدیث کساء) یاد می شود تا این معنا دانسته شود که همه اهل بیت عصمت و طهارت(ع) همان غایت خلقت هستند؛ زیرا آنان به یک معنا هم ظهور اتم و اکمل و به یک معنا ظهور نخست در مقام «قاب قوسین او ادنی»(نجم، آیات 8 و 9) در «تدلی» و «دنو» و نزدیکی هستند؛ زیرا در دایره «از او و به سوی او»(بقره، آیه 156) اگر غایت رجعت و منتهای آن «ربک» یعنی رب محمدی(ص) است(نجم، آیه 42؛ علق، آیه 8)، آغاز از همان جایی است که انجام بدان جا ختم می شود.

اهل بیت عصمت و طهارت(ع) معادن کمالات الهی

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، کسی که مظهر اتم و اکمل تجلیات انوار صفات و اسمای الهی است، خزائن و معادن همه چیز است؛ از همین روست که خدا در قرآن، خود را خاستگاه هر کمالی از جمله قدرت و عزت معرفی می کند و سپس آن را به مظهر اتم و اکمل خویش یعنی رسول الله(ص) نسبت می دهد و سپس به مومنان که مصداق اتم و اکمل آنان همان اهل بیت عصمت و طهارت هستند.(منافقون، آیه 8)

یکی از تعابیری که در روایات و احادیث تبیینی پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) بسیار پرتکرار و پر کاربرد است، تعبیر به «معدن» و «معادن» است. در قرآن واژه «عدن»(توبه، آیه 72؛ رعد، آیه 23؛ نحل، آیه 31 و آیات دیگر) نام بهشتی است که به نظر می رسد که خاستگاه هر کمال بهشتی در بهشت های هشتگانه است.

از نظر روایات تفسیری – تبیینی که مسئولیت آن را خدا در قرآن در مرتبه نخست مستقیم به پیامبر(ص) واگذار کرده(نحل، آیات 44 و 64) معادن هر کمالی پیامبر(ص) و اهل بیت عصمت و طهارت هستند. از همین روست که در این روایات و احادیث و ادعیه اهل بیت(ع) به عنوان معدن الحکمه، معدن الرساله، معدن رحمت و مانند آن ها معرفی شده است.(مفاتیح الجنان، زیارت جامعه کبیره، دعای ندبه، حدیث کساء، زیارت آل یس، زیارت امین الله)

پس اگر رسالتی و فرستادگی برای پیامبر و رسولی باشد، خاستگاه آن، همان رسالت محمدی(ص) است؛ زیرا رسول الله(ص) اولین رسول و نبی در مقام «میثاق» و «عهد الست» و آخرین در ظهور و تجلی در مرتبت خلقتی است؛ این امر برای نفوس ایشان از اهل بیت(ع) نیز است که «نور» آنان یکی و یکتا است. بنابراین، از نظر آموزه های اسلامی پیامبر(ص) و اهل بیت عصمت و طهارت(ع) به عنوان مظاهر «هو الاول و الاخر» معدن رسالت، اصل، خزینه، بنیاد و پایه و حتی فرع آن را پر کرده و به عنوان مظهر «صمد» چیزی را خالی و تهی نگذاشته اند. پس هر رسالت حقی را می بایست به آنان نسبت داد؛ زیرا آنان در مرتبت امر الهی، رسول الله نخستین هستند و دیگران رسولان رسول الله(ص) هستند؛ چنان که در مقام ظهور نیز هر پیامبری شاهد امت خویش و پیامبر(ص) و اهل بیت عصمت و طهارت به عنوان «نفس» پیامبر(آل عمران، آیه 61) شاهد شاهدان است(بقره، آیه 143)؛ چنان که در هر امر دیگری نیز این گونه هستند؛ زیرا آنان خزائن رحمت الهی و معادن آن هستند.

هم چنین پیامبر(ص) و اهل بیت عصمت و طهارت(ع) از یک منظر و نگره دیگر، «موضع الرساله» هستند که رسالت در آنان «وضع» و قرار گرفته است. بنابراین، فرشتگان بر ایشان فرود می آیند که موضع رسالت الهی هستند.

براساس آموزه های اسلامی که بر اساس تفسیر و تبیین آموزه های قرآنی وارد شده، اهل بیت عصمت(ع) مهبط وحی هستند که وحی بر آن جا هبوط می کند، چنان که آنان معدن الرحمه، خزان العلم، منتهی الحلم، اصول الکرم و مانند آنها هستند. البته چنان که گفته شد، به اعتبار اتم و اکمل در مظهریت اسماء و کمالات صفات و اسمای حسنای الهی،  اهل بیت عصمت و طهارت(ع) همان گونه معادن و خزائن کمالات الهی و اصل و ریشه آن است، هم چنین ملاک و معیار سنجش حق هستند؛ از همین روست که آنان را به عنوان صراط مستقیم، القسطاس المستقیم، سبل الله، سبل السلام، اعلام الدین، قواعد العلم، وجه الله، وجه ربک ذوالجلال و الاکرام، قاده الامم، اولیاء النعم، عناصر الابرار، دعائم الاخیار، ساسه العباد، ارکان البلاد، ابواب الایمان، امناء الرحمن، مصابیح الدجی، اعلام التقی، ائمه الهدی، الامثل الاعلی ، الدعوه الحسنی، محال معرفه الله، مساکن برکه الله، حمله کتاب الله ، الادلاء علی مرضات الله، المظهرین لامر الله و نهیه ، السراج، الشهب الثاقبه، الانجم الزاهره، المعالم، النباء العظیم، الدلائل الظاهرات، البراهین الواضحات، الکلمات التامات، الواضحات الباهره، الحجج البالغه، المحکمات، ام الکتاب، لوح محفوظ، اولی الامر، القاده الهداه، الساده الولاه، اهل الذکر، بقیه الله، برهان الله، نور الله و مانند آنها هستند تا در مقام امامت و ولایت الهی مردم را دستگیری کرده و آنان را به کمال بایسته و شایسته برساند.

باید توجه داشت که مقامات عالی چهارده معصوم(ع) در میان آفریده و قرار گیری آنان در جایگاه اشرف و اکرم آفریده ها به سبب دارایی های آنان به عنوان مظاهر اتم و اکمل انوار الهی است. پس اگر آنان مثلا در مقام اولی الامر الراشدون المهدیون تراجمه لوحیه حججا علی بریته و انصارا لدینه ارکانا لتوحیده و شهداء علی خلقه و اعلاما لعباده و منارا فی بلاده و ادلاء علی صراطه و مانند آنها قرار می گیرند، به سبب آن است که آنان المعصومان المکرمون المقربون المتقون الصادقون المصطفون المطیعون لله القوامون بامره العاملون بارادته الفائزون بکرامته وحفظه لسره و مانند آنها هستند.(مفاتیح الجنان، جامعه کبیره)

پس رسالت آنان فراتر از رسالت دیگر پیامبران و هدایت آنان در مقام هادی و مهدی فراتر از هر هادی و مهدی دیگر است؛ زیرا آنان اصل رسالت و پیامبری و هدایت هستند، بلکه خودشان هدایت هستند و اصولا دیگران آمده اند تا جایگاه و مقام ایشان را بیان کنند.

به سخن دیگر، رسولان و پیامبران و انبیاء همگی آمده اند تا جایگاه چهارده معصوم(ع) را در خلقت بیان کنند و نشان دهند که آنان مظاهر اتم و اکمل الهی هستند و هر کسی در نماز در نهایت به مقام ایشان می بایست برسد و بداند که آنان به عنوان معدن الرساله و موضع الرساله می بایست مورد سلام خطابی قرار گیرد و گفته شود: السلام علیکم و رحمه الله  وبرکاته. پس این معصومان(ع) است که پیامبران دیگر برای بیان مقامات ایشان مبعوث شدند؛ زیرا مقام رسول الله(ص) و اهل بیت(ع) رسالت خاص است که هیچ پیامبری به آن نمی رسد ؛ چرا که مقام رسالت پیامبر(ص) و اهل بیت (ع) آن رسالت مظهریت اتم و اکمل از خدا است. از همین روست که خلقت برای آنان و به محبت آنان است. پس اگر آسمانی و زمینی و فرشتگان و بهشت و دوزخ و مانند آنها خلق شده همگی «لاجلکم و محبتکم» است؛ زیرا هیچ کسی دیگر نمی تواند غایت خلقتی باشد که برای هستی و مشیت های ظهوری الهی است.(مفاتیح الجنان، حدیث کساء)

بنابراین بر اساس احادیث معتبر از جمله زیارت جامعه کبیره ، «اول الخیر و اصله و فرعه و معدنه و ماواه و منتهاه» آنان هستند. پس همان گونه که برای خدا صفاتی بیان شده همه مظاهر آن را در معصومان(ع) می توان یافت؛ از همین رو، می بایست گفت : «لیس کمثله شیء، نیست برای مثل مثل خدا که همان معصومان باشد، مثلی نیست.» از همین روست که آنان در هستی تک هستند و یکتا و یگانه و کسی را نرسد که به مقام ایشان برسد هر چند که به تاسی به آنان می توان به آنان به اکتساب و عنایت الهی وصل شد ولی هرگز ذاتی هم چون ذات آنان نمی شوند؛ زیرا آنان استثناء در هستی هستند که عالی تر از آنان نیست؛ و آنان در اعلی علیین در مقام «قاب قوسین او ادنی» قرار دارند که هیچ کسی را در اولیت و آخریت به آن دسترسی نیست.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا