اعتقادی - کلامیعرفانمعارف قرآنیمقالات

از صراط مستقيم تا صراط حميد

درمقاله حاضر نويسنده با تشريح معني ومفهوم كمال و تمام، از وجود آداب دركنار احكام و آموزه هاي عقلي و ديني سخن گفته و بر گزينش برترين ها در همه زمينه ها تاكيد مي كند. اينك با هم آن را از نظر مي گذرانيم.

راه تمام و کمال
اين گونه نيست كه راه كمالي تنها يك راه باشد؛ زيرا راههاي كمال گاه راه ناتمامي نيز خواهدبود ولي گاه از ويژگي تماميت نيز بهره مند مي شود. بدين جهت از آن به راه برتر ياد مي شود؛ زيرا از دو ويژگي كمال وتمام برخوردار است.

واژه كمال در برابر ناقص قرار مي گيرد. به اين معنا اگر چيزي از اجزايش ناقص باشد ديگر كامل نيست. به عنوان نمونه اسلام، مجموعه اي از آموزه هاي بينشي و نگرشي است كه در قالب معارف و احكام حقوقي و اخلاقي شكل نهايي يافته است. اگر بطور مثال ولايت كه جزيي از اجزاي اسلام است، درميان معارف و احكام آن نباشد، اسلام ديني ناقص خواهدبود. از اين رو با آمدن فرمان الهي در نصب اميرمؤمنان علي(ع) به عنوان نخستين ولي الله و امام معصوم ازچهارده معصوم(ع)، خداوند سخن از اكمال دين به ميان مي آورد، زيرا اين نقص عمده و اساسي از دين اسلام برطرف شده است.

اما تماميت به اين است كه چيزي از همه جنبه ها و جهات در اوج قرارگيرد. به اين معنا كه اگر براي چيزي ازظرفيت صد به عنوان نهايت آن سخن گفته شود، اين چيز همان صد را دارا باشد به گونه اي كه فراتر و برتر ازآن قابل تصور نباشد. اين جاست كه از تماميت آن چيز سخن به ميان مي آيد.

زماني كه ولايت اميرمؤمنان علي(ع) به طور رسمي در عيد غديرخم ابلاغ شد و آن حضرت(ع) اين منصب را از سوي خداوند توسط حضرت محمد(ص) به دست آورد، دين اسلام به تماميت خود رسيد، زيرا ديگر نه تنهاكم و كسري نداشت، بلكه در اوج نهايي خود قرارگرفت، به گونه اي كه نمي توان تصوري برتر از اسلام ولايي داشت. (مائده، آيه3)

به سخن ديگر، اگر شخص با شهادتين مسلمان مي شود و از كفر بيرون و به دايره اسلام و مسلماني وارد مي شود، با پذيرش ولايت اميرمؤمنان(ع) به عنوان نخستين ولي الله به دايره ايمان وارد مي شود. اين گونه است كه اسلام ولايي، او را به دايره ايمان خاص وارد مي كند كه ديگران بيرون از آن خواهندبود، هرچند كه شخص هم چنان با عدم پذيرش اسلام ولايي از دايره اسلام عام بيرون نمي رود و مسلمان باقي مي ماند. با اين همه نمي توان چنين شخصي را مصداق آيه دارنده اسلام كامل و تمام دانست. البته ناگفته نماند كه ايمان به ولايت اميرمؤمنان علي(ع) به معناي ايمان به همه امامان معصوم(ع) است؛ زيرا انكار هريك به معناي انكار همگي است.

عقل و دل

اگر به آموزه هاي عقل نگاه كنيم، مجموعه اي از احكام را مي يابيم كه از آن به عنوان احكام مستقل عقلي ياد مي شود. اين احكام به شكل احكام حقوقي و اخلاقي خودنمايي مي كند كه برخاسته از منشايي چون زشت و زيبا وخوب و بد است. آن دسته كه درجايگاه خوب و بد عقلاني قرارمي گيرند به عنوان احكام حقوقي از ديگر احكام جدا مي شوند. دسته ديگري كه درجايگاه زشت و زيبا قرار دارند، به عنوان احكام و بايد و نبايدهاي اخلاقي دسته بندي مي شوند.

اما در همين احكام عقلاني مي توان، دسته ديگري از آموزه ها را يافت كه در شكل بايد و نبايدهاي ظريف تر دسته بندي شده و به عنوان آداب از آن ها ياد مي شود. آداب بيش از آن كه عقلاني باشد، با دل و عواطف و احساسات ارتباط دارد و برخاسته از سلايق انساني است.

ما همواره با مجموعه اي از بايد و نبايدهايي آشنا هستيم كه تحت عنوان آداب دسته بندي شده اند. به عنوان نمونه از آداب سفره، آداب مهماني، آداب شاگردي، آداب قرائت قرآن، آداب توبه و مانند آن سخن به ميان مي آيد. اين مجموعه، به ظرايف و نكات لطيفي اشاره مي كند كه رعايت آن نه تنها خوب و بايسته است، بلكه شايسته و زيباست. در اين مجموعه توجه، بيش از آن كه به بد و خوب امري باشد به زشت و زيباي عمل است؛ زيرا توليدكنندگان آداب مي خواستند برتر از دست يابي به كمال به تماميتي در آن امر برسند و پس از دست يابي به خوب و بايد عملي، زيبايي و شايستگي آن را نيز داشته باشند. اين گونه است كه اگر براي قرائت قرآن تنها در احكام به طهارت به عنوان يك بايد توجه دارند، به رو به قبله نشستن، در دست گرفتن قرآن، حضور قلب، دوزانوي ادب نشستن، استماع و گوش دادن دقيق، تدبر و دقت در الفاظ و مفاد آيات و مانند آن به عنوان آداب قرائت قرآن نيز توجه مي دهند تا اين گونه افزون بر خوبي و بايدي به زيبايي و شايستگي نيز برسند. بنابر اين، اگر كسي به تمام احكام و آداب قرائت قرآن توجه كند و آن را به جا آورد، افزون بر بايستگي به شايستگي امر توجه يافته و افزون بر خوب به زيبايي نيز دست يافته است. از اينرو هم كمال آن را دارد و هم تمام آن را به دست آورده است.

راه برتر، راه ستوده

در آموزه هاي قرآني، مواردي ديگر براي كمال و تمام بيان شده است. از جمله مي توان به مساله صراط مستقيم اشاره كرد. براساس آموزه هاي قرآني صراط مستقيم همان اسلام و مجموعه معارف و احكام آن است. كسي كه تمام آموزه هاي اسلامي را بپذيرد و بدان پاي بند باشد، در صراط مستقيم است كه در معناي همان بايد و خوب است. اما فراتر از اين خوب مي توان به راه برتري دست يافت كه در قرآن از آن به راه حميد و ستوده تعبير شده است كه در معنا و مفهوم تماميت راه مستقيم است.

اگر در صراط مستقيم از حقوق و احكام سخن به ميان مي آيد وكف اسلام و ايمان، مجموعه اي بايد و نبايدها و اطاعت به عمل بدان است. سطح تمام آن، صراط حميد و ستوده است. در اين سطح تمام، رفتار مومنان به گونه اي است كه زيبايي آن، بيننده را به وجد مي آورد و ستايش را به اوج مي رساند.

در اين جا ديگر سخن از خوب و بد تنها نيست، بلكه زشت و زيبا نيز مي باشد. بنابر اين اگر تا پيش از اين تنها سخن از حقوق همسران بود، در اين مرتبه سخن از احسان و عفو و گذشت همسران مي شود. اگر تا پيش از اين تنها مدار و محور، تعيين حدود و مقررات و قوانين زناشويي است، از اين پس سخن از مودت و محبت و عشق ميان ايشان است كه زندگي خانوادگي را مديريت مي كند. اگر پيش از اين عقل و شريعت و قانون حكومت مي كرد، از اين جا ديگر، دل و زيبايي و شايستگي هاست كه حكومت مي كند.

اگر پيش از اين سخن از بد و خوب كلام و گفتار بود، از اين پس سخن از زشت و زيباي كلام است. اگر پيش از اين خداوند به كلام متين، خوب و مانند آن دعوت مي كرد و فرمان مي داد، از اين پس به سوي پاكيزگي در سخن، دعوت و هدايت مي كند. اين گونه است كه هدايت از صراط مستقيم به صراط حميد تبديل مي شود. پس انساني مي جويد كه تنها داراي پندار نيك، گفتار نيك و كردار نيك نباشد، بلكه در همان مراحل چنان پاكيزه سخن بگويد و رفتار نمايد كه شايسته ستايش باشد. اين همان راه برتري است كه خداوند در آيه 24 سوره حج بيان مي كند و از مومنان مي خواهد تا در اين راه برتر گام بردارند و چنان پاكيزه بينديشند و سخن بگويند و رفتار نمايند كه مورد ستايش قرار گيرند. اين همان تماميت پس از كمالي است كه انسان مومن بايد در جست وجوي آن باشد. آثار چنين راه برتري، نگاهي زيباشناسانه به هستي، گفتار و كردار و عمل در چارچوب هاي زيباشناختي دل است كه در شكل آداب فراتر از احكام حقوقي و اخلاقي است. اين گونه است كه افزون بر راه مستقيم و خوب و بايسته به راهي برتر و زيبا و شايسته اي مي رسيم كه در كمال خود در اوج تماميت و نهايت است. بنابر اين همه چيز هستي، نه تنها خوب و كامل است بلكه زيبا و تمام است.

البته اين درخواست انتخاب مسير برتر در ميان همه راه هاي راست و درست، همواره در هر زماني از سوي خداوند تكرار شده است. از گزارش آيه 145 سوره اعراف چنين بر مي آيد كه حتي يهوديان موظف بودند تا در ميان راه هايي كه در تورات براي ايشان مشخص شده، به نيكوترين و بهترين آن ها عمل كنند. از اين رو مي فرمايد: و كتبنا له في الالواح من كل شيء موعظه و تفصيلا لكل شي ء فخذها بقوه و امر قومك ياخذوا باحسنها، براي موسي در الواح تورات از هر چيزي پندي وموعظه اي و تفصيل هر چيزي را نگاشتيم. پس آن را با تمام قدرت بگير و مردمانت را فرمان ده تا بهترين آن را بگيرند و عمل كنند.

بنابر اين، انتخاب بهترين راه، فرمان حضرت موسي (ع) از سوي خداوند به قوم يهود بود. چنان كه فرمان خداوند به مسلمانان نيز اين است كه راه برتر را برگزيند و حتي ميان خوب و خوب تر، زيبا و زيباتر، پسنديده و پسنديده تر، پاك و پاك تر، ترها و ترين ها را برگزيند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا