اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیسیاسیمعارف قرآنی

آثار مکر خدا و مکر خلق خدا

بسم الله الرحمن الرحیم

یکی از نام الهی «خیرالماکرین» است؛ چنان که خدا خود را در قرآن به نام «خادع» نیز معرفی می کند. به نظر می رسد که مکر به معنای چاره جویی زیرکانه و نیز نیرنگ با واژگانی دیگر چون «کید» و «خدعه» از نظر معنایی قریب است، هر چند که تفاوت و فرق های جزیی میان آنها در فرهنگ عربی آمده است.

هم چنین با مراجعه به آموزه هایی وحیانی دانسته می شود، نام هایی از ریشه «کید» برای خدا نیست، ولی در قرآن، افعالی از ریشه همین واژه چون «اکید کیدا» یا «کدنا» به خدا نسبت داده شده است. بنابراین به نظر می رسد که مکر الهی شامل «کید الهی» نیز می شود. البته در فارسی مکر به معنای «حیله» آمده است که در عربی به معنایی «چاره جویی» است که می تواند این حیله و چاره حویی همراه با مکر و کید و خدعه باشد یا نباشد.

مکرهای خوب و بد

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، مکر می تواند پسندیده یا ناپسند باشد.(مفردات الفاظ قرآن کریم، راغب اصفهانی، ص 491) بنابراین، از نظر حکم شرعی، اگر مکر پسندیده باشد، جواز و روا است؛ چنان که مکر و خدعه مومنان در برابر مکر و خدعه دشمنان جایز دانسته شده و خدا خود را در برابر مکر ماکرین، خیر الماکرین دانسته است.(آل عمران، آیه 54؛ انفال، آیه 30؛ نمل، آیه 50؛ نساء، آیه 142)

از نظر قرآن، ماکر می تواند خلق یا خالق باشد، اما هر مکری ناپسند و مذموم نیست و حکم حرمت بر آن بار نمی شود، بلکه هر مکر و خدعه و کیدی که از سوی خلق نسبت به خالق یا خلق انجام می شود تا جلوی حق در آید و حق مختل شود، از نظر قرآن گناه و حرام است. خدا در قرآن بیان می کند که کافران مکرهایی را به کار می گیرند که می تواند کوه ها را زایل کند، اما این مکرها در برابر خدا هیچ است و خدای عزیز ذو انتقام در نهایت ماکرین کافر را عذاب کند و اجازه نمی دهد تا مکر آنان علیه مومنان کارساز باشد(ابراهیم، آیات 46 و 47)؛ زیرا خدا بنیان مکر ایشان را فرو می ریزد تا سقف مکر ایشان بر سر خود ماکرین آوار شود.(نحل، آیه 26) پس از جایی ضربه می خورند که احساس نمی کنند.(نمل، آیات 50 و 51)

خدا در قرآن به صراحت از «مکر سیئات» و زشتی ها و بدی ها سخن به میان آورده که بیانگر همان مکرهای مذموم و ناپسند است که از سوی کافرین یا منافقین انجام می شود تا خللی در کار خالق یا خلق خدا ایجاد شود یا حق از مسیر خود خارج شود. این افراد ماکر خود در دام مکر خویش می افتند و گرفتار عذاب شدید می شود(فاطر، آیه 10)؛ پس همان گونه که کافران و منافقین مکر می ورزند، خدا و مومنان به تعلیم الهی مکر می ورزند و این مکر و کید و خدعه الهی است که هماره کارساز خواهد بود.

البته خدا بر اساس سنت امهال و املاء به کسانی که مکر و کید می ورزند، فرصتی می دهد تا شاید دست از این اعمال زشت خویش بردارند. بنابراین امهال و مهلت دادن خود به آنان به معنای موفقیت کید و مکر آنان نیست؛ زیرا سرانجام و عاقبت کار آنان چیزی جز عذاب و عقاب سخت برای ایشان نخواهد بود.(طارق، آیات 15 تا 17؛ رعد، آیه 22؛ نحل، آیه 26)

از نظر قرآن، مکر و کید و نیرنگی که کافران و منافقان و حتی مسلمانان سست ایمان علیه خدا و خلق خدا از مومنان به کار می گیرند، به خودشان باز می گردد و خسران و زیان آن دامن گیر خودشان می شود.(انبیاء، آیات 70 و 71) پس کسانی که مکرهای زشت را به کار می گیرند می بایست بدانند که همین مکر زشت آنان را احاطه کرده و اهل مکر را بی چاره می کند.(فاطر، آیه 43) بنابراین، کسی که علیه خدا مکر می ورزد می بایست بداند که در امنیت قرار نمی گیرد و این مکر آنان موجب امنیتی برای آنان نمی شود، بلکه گرفتار خسران ابدی می شوند.(اعراف، آیه 99)

البته چنان که گفته شد، خواه این مکرهای زشت علیه دین خدا باشد یا مومنان به دین خدا. از همین روست که خدا مکر و کید دشمنان کافر علیه حضرت ابراهیم(ع) را به خودشان باز گرداند و آنان را دچار خسران و شکست و زیان کرد.(انبیاء، آیات 51 و 70؛ صافات، آیات 83 و 98؛ آل عمران، آیه 54) پس خدا کید کافرین علیه مومنان را دچار «وهن» و «سستی» کرده و موجبات شکست و خسران و زیان آنان را فراهم می آورد.(انفال، آیه 18؛ طور، آیه 42؛ رعد، آیات 41 و 42)

آثار و نشانه های مکر بد و زشت

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، مکر و کید و خدعه های زشتی که دشمنان علیه دین خدا و مومنان در پیش می گیرند، آثار و نشانه هایی دارد که شناخت آنها می تواند ما در فهم و شناخت ماکرین و نیز بدبختی و خسران و زیان آنان آشنا کند.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، کسانی که مکر زشت خویش را علیه حق و حق طلبان از مومنان به کار می گیرند و علیه دین اسلام و خدا فعالیت می کنند، این امور را جز به سبب کفر و بیماری دلی (بقره، آیات 8 تا 10)، حسادت(یوسف، آیات 5 تا 9؛ آل عمران، آیات 72 و 73)، بدمستی به سبب رفاه(یونس، ایه 21) و تحت تاثیر وسوسه های شیطانی و فریبکاری او(یوسف، آیه 5) انجام نمی دهند. بنابراین، می بایست توجه داشت که نوعی ارتباط میان مکر زشت با این امور به عنوان اسباب و عوامل ایجادی چنین مکری است که می بایست از آنها اجتناب کرد تا گرفتار مکر زشت نشد تا عاقبت خسرانی برای خویش رقم زند.

از نظر قرآن، نشانه هایی را می توان در زندگی افراد مکار یافت که بیانگر آن است که به چنین افرادی نمی توان اعتماد و اطمینان کرد و می بایست از آنان اجتناب کرد و با هوشیاری و بیداری با آنان مواجه شد یا در محدوده هوشیاری و بیداری با آنان معاشرت داشت. در قرآن، نشانه هایی برای مکر زشت بیان شده که عبارتند از:

  1. کسالت در اعمال عبادی و ریاکاری در آن: از نظر قرآن، کسانی که مکر می ورزند، انسان هایی ریاکار و خودنما هستند. به عنوان نمونه منافقان که دنبال خدعه و مکر هستند، وقتی به نماز می ایستند «کسل» هستند و برای ریاکاری نماز می گزارند.(نساء، آیه 142)
  2. اتهام زنی به دیگران برای رهایی از عقوبت: هم چنین این افراد برای رهایی خویش از مجازات و عقوبت گناهی که خود مرتکب شده اند، دیگران را متهم می سازنند؛ چنان که زلیخا برای رهایی از عقوبت درخواست زنا، حضرت یوسف(ع) را متهم به دست اندازی به خود می کند.(یوسف، آیات 25 تا 28)
  3. شرک ورزی به جایی یکتاپرستی: از نظر قرآن، از مکر مشرکان است که برای خدا شریک قرار می دهند تا این گونه راهی برای کفر خویش بیابند و بتوانند بر خلاف دین و شریعت الهی اسلام عمل کنند؛ زیرا در صورت داشتن شریک برای خدا، می توانند به دینی غیر از شرایع اسلامی به عنوان دین خدایان و معبودان دیگر استناد کنند و این گونه مخالفت و عصیان خویش را توجیه کنند.(نجم، آیات 10 و 11)
  4. استکبار ورزی نسبت به حق: از نظر قرآن، مکاران مدعیان پیشتازی در حق و ایمان هستند تا این گونه شرک و کفر خویش را نهان سازند؛ بنابراین، می گویند اگر حق برای آنان آشکار شود حتما در این امر ایمان به حق پیشتاز هستند، اما با استکباروزی نشان می دهند که اصولا از بندگی گریزان هستند و گرایش به استکبار و تکبر در ذات و فعل دارند.(فاطر، آیات 42 و 43)
  5. نفرت و بیزاری از حق: از نشانه های مکر زشت آن است که آنان به ظاهر ادعای حق گرایی و حق طلبی داشته و در این امر خود را پیشتاز می دانند، اما وقتی حق برایشان آشکار شود، از آن نفرت دارند و بیزاری در قول و فعل به نمایش می گذارند؛ زیرا هدف آنان حق گرایی نیست، بلکه نهان کردن حق گریزی در پس مکری است که بدان آویخته اند.(همان)
  6. تمسک به سوگند: مکاران به قسم و سوگند برای نهان کردن اهداف بد خویش تمسک می جویند. بنابراین، گرایش به سوگند و قسم دارند تا این گونه بتوانند کارشان را پیش ببرند.(نحل، آیه 94)
  7. ناشکری و سوء استفاده از نعمت: از نظر قرآن، مکاران وقتی از تنگناها و ضررها به آسانی و رحمتی می رسند، به جای آن که از نعمت داده شده درست استفاده کنند، به سوء استفاده از رحمت می پردازند و این گونه نشان می دهند که قدردان نعمتی نیستند که خدا پس از «ضراء» به آنان بخشیده است، بلکه مردمان ناسپاس هستند که بر خلاف آیات الهی عمل و رفتار می کنند.(یونس، آیه 21)
  8. ترس از رسوایی: مکر کنندگان هماره در ترس و خوف از رسوایی به سر می برند که مکر زشت ایشان آشکار نشود و آنان رسوا نشوند؛ چنان که منافقان این گونه می زیستند و هماره ترس داشتند که نکند خدا آنان را به آیه و سوره ای رسوا سازد.(توبه، آیات 63 و 64)

از نظر قرآن، برای مکر زشت افراد انسانی نسبت به دین خدا و مومنان، آثاری زیانباری در دنیا و آخرت است که شامل : ثبت مکر زشت آنان از سوی فرشتگان(یونس، آیه 21) اضلال کیفری الهی(رعد، آیه 33)، لغزش از جایگاه ثابت و استوار و سقوط (نحل، آیه 94)، ایجاد ضیق و دلتنگی برای مومنان(نحل، آیه 127؛ نمل، آیه 70)، افساد در زمین(بقره، آیات 8 تا 12)، عذاب زشت و بد در دنیا و آخرت(نحل، آیه 94؛ فاطر، آیه 10؛ غافر، آیات 45 و 46) ، خسران و زیان ابدی(اعراف، آیه 99)، افتادن در چاه مکر زشتکاری خویش(فاطر، آیه 43) ، ذلت و خواری (نحل، آیات 25 تا 27)، نابودی به عذاب استیصال و ریشه کن(همان)، و مانند آنها است.

شیوه های زشت مکاران علیه خلق و خالق

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، مکاران با شیوه های گوناگون مکر زشت خویش را علیه خلق و خالق به کار می گیرند. اغواگری(اعراف، آیات 20 تا 22)، تحریک احساسات و عواطف مردم با ادعاهای دروغین و تهمت های ناروا(طه، آیات 60 و 63؛ اعراف، آیات 109 و 110 و  123)، تبلیغات فریبنده و سخنان زیبای بی پایه(انعام، آیه 112)، ترور شخص و شخصیت(نمل، آیه 50؛ اعراف، آیات 109 و 110؛ انفال، آیه 30)، تظاهر به دین داری و بازی با دین مردم با شیوه تکرار ایمان در بامدادن و کفر در شامگاهان(آل عمران، آیه 72؛ نساء، آیه 137)، جاسوسی و فتنه انگیزی در میان مومنان و رزمندگان(توبه، آیات 47 و 48)، خیانت پنهانی و ناموسی(یوسف، آیات 50 تا 52)، اظهار خیرخواهی و نصحیت خواهی(یوسف، آیات 11 و 12)، صلح خواهی دروغین(انفال، آیات 61 و 63)، مراودات و دوستی برای نزدیکی و تقرب و ضربه زدن در زمان اطمینان(یوسف، آیات 32 و 33)، استفاده از مقدسات از جمله قسم و سوگند دروغین(نحل، آیه 94)، نفاق و دورویی(نساء، آیه 142)، وسوسه گری(اعرف، آیات 20 تا 27)، ادعای همسویی و همراهی(توبه، آیه 56) از جمله شیوه های مکری است که دشمنان برای رسیدن به اهداف پلید خویش به کار می برند و مومنان می بایست نسبت به آنها هشیار و بیدار باشند و از خدای خیر ماکرین بخواهند تا آنان را از شرور مکر دشمنان حفظ نماید.

امروزه همه این شیوه های در جنگ نرم علیه مومنان به خوبی استفاده می شود. بی گمان شیوه هایی که بیان شده خود گواه روشنی است که دشمن در یک جنگ نرم با مکر و خدعه و کید خویش بر آن است تا راهی نفوذ در میان مومنان و امت بیابد و آنان را نه تنها از حق و اهداف الهی دور سازد، بلکه به دنبال سستی در دین و جهاد و تشکیک علمی در دین و حقانیت و نیز تردید علمی مقاصد پلید خویش را جامعه عمل بپوشاند وبر امت و مومنان حاکم شود. بنابراین، شناخت شیوه های زشت مکاران امری لازم و ضروری است تا بتوان در برابر آنان مقاومت کرد و در دام مکر مکاران زشت کار نیافتاد.

مکر نیک خدا و مومنان علیه دشمنان

چنان که گفته شد، مکر و کید و خدعه می تواند مثبت و پسندیده یا مذموم و ناپسند باشد. از آن جایی که مکر خدا و مومنان در راستای احقاق حق و ابطال باطل است، مکری پسندیده در برخی از موارد جایز و بلکه گاه واجب است؛ چنان که حضرت ابراهیم(ع) برای شکستن بتان «کید» ورزید و تمارض نمود تا بتواند شرایطی را فراهم آورد و بتان را بشکند.(انبیاء، آیات 51 و 57؛ صافات، آیات 83 تا 93)

اصولا خدا خود را «خیرالماکرین» معرفی می کند(انفال، آیه 30؛ آل عمران، آیه 54) تا بیان کند که مکر پسندیده نه تنها لازم است بلکه تحت حاکمیت این اسم جاری و ساری در هستی از جمله در مومنان است که مظهر اسماء الهی هستند. پس بر همین اساس، پیامبران نیز به عنون مظاهر اسم خیرالماکرین کسانی هستند که برترین و بهترین مکرها را به کار می گیرند تا احقاق حق و ابطال باطل شود.

از مصادیق مکر الهی نسبت به دشمنان و اهل باطل آن است که به آنان نه تنها مهلت بر اساس «سنت امهال و املاء» می دهد، بلکه به آنان برخورداری از نعمت ها را در چارچوب «سنت استدارج» می دهد تا درجه درجه به سقوط در چاه ویل دوزخ نزدیک شوند.(اعراف، آیات 182 و 183؛ قلم، آیه 44؛ مرسلات، آیات 39 و 40؛ طارق، آیات 15 تا 17)

خدا به مکاران زشتکار هشدار می دهد که نمی بایست از مکر الهی ایمن باشند؛ زیرا خدا از جایی که گمان نمی کنند آنان را می گیرد و گرفتار خسران ابدی می کند.(اعراف، آیات 94 تا 99؛ بقره، آیات 182 تا 183)

مکر زنان و شیطان از نظر قرآن

از نظر قرآن، مکر و کید زنان بسیار قوی و عظیم است که می بایست از آن در امان ماند(یوسف، آیه 28)؛ زیرا زنان برای مهار مردان از توانایی عجیب مکر برخوردار هستند و می توان گفت که آنان به یک معنا «مظهر» اسم مکر الهی هستند که البته می توانند درست برای صیانت از همسر یا خانواده و حفظ ارزش های زناشویی و همسری یا علیه آن استفاده کنند؛ در حقیقت چاقوی دولبه و تیغ دو دمی است که می تواند حافظ ارزش ها یا ساقط آنها باشد.

از نظر قرآن، مکر ابلیس هرگز به پایه مکر انسان نمی رسد؛ زیرا بسیار ضعیف است(نساء، آیه 76)؛ زیرا شیطان از نوع جن است و از نظر مظهریت در اسمای الهی پایین تر از انسان قرار می گیرد. از همین روست که از نظر سطح ادارکی به عقلانیت رشدی انسان نمی رسد، بلکه در سطح ادراکی وهم یا خیال به سر می برد. از همین روست که کسانی که قوه خیال و وهم آنان قوی است و به درجه عقلانیت رشدی انسانی خویش نرسیده اند، تحت حاکمیت و سلطه ابلیس و شیطان جنی یا دیگر جنیان در می آیند. پس باید توجه داشت که اصولا جن و از جمله شیطان از نظر ادراکی در سطح تعقل بالا نیامده اند تا دارای «کید» و مکر قوی چون انسان باشند، بلکه مکر آنان در سطح تخیل و توهم است. پس کید شیطانی نسبت به انسان مصداق «ضعیف» است؛ زیرا چنان که در علم عرفان و سایر علوم اسلامی بیان شده، ادراکات دارای سطوح و مراتب بسیار تشکیکی است که از ضعف یا قوت و شدت ادامه می یابد. ادراک جنیان سطح نازل تری نسبت به انسان است که در سطح عالی تعقل قرار دارد و می تواند آن را به «رشد» و بلوغ کمال برساند که این امر تحت نور ایمان و عمل به قرآن اتفاق می افتد.(حجرات، آیه 7) اما جنیان در سطح پایین تر از انسان و دیگر موجودات نیز پایین تر از سطح ادراکی جنیان قرار دارند. پس شعور موجودات نسبت به حقایق یکسان نیست تا ادراک یکسانی داشته باشند. بر همین اساس مکر و کید جنیان نسبت به انسان ضعیف است.

البته چنان که گفته شد در انسانهایی که رشد کرده اند مکر آنان می تواند مانند «خیرالماکرین» بسیار قوی باشد و از شدت بسیاری برخوردار باشد، در حالی که در توده مردم می تواند بسیار ضعیف تا حد توهم و تخیل جنیان پایین آید. البته شکی نیست که زنان در میان انسان ها یک استثنا هستند که به آن قدرتی داده شده که مظهر «ماکرین» باشند؛ پس می توانند مظهر خیرالماکرین باشند و در مسیر درست به کارگیرند یا آن را علیه خود و انسان به کار برند و «بئس الماکرین» گردند.

از نظر قرآن، انسان ها در مکر ورزی می توانند بسیار بالا باشند تا جایی که مکر آنان می تواند کوه ها را از ریشه برکند و زائل نماید.(ابراهیم، آیه 46) البته باید توجه داشت که مکر کافرین هر چند که قوی باشد؛ چون به نوعی به سبب عدم اسلام گرفتار سفاهت هستند(بقره، آیه 130) و از عقلانیت رشدی برخوردار نیستند که تابع ایمان و نور آن است(حجرات، آیه 7)، چنین مکری هر چند که می تواند بسیار قوی باشد تا جایی که بتواند کوه ها را از ریشه برکند، اما نسبت به مکر خیرالماکرین و مظاهر آن از پیامبران و مومنان بسیار سست خواهد بود؛ زیرا خدا «موهن» و سست کننده مکر آنان خواهد بود و اجازه نمی دهد تا مکر آنان بر مومنان غلبه نماید و تاثیر سوء بگذارد.(انفال، آیه 18؛ ابراهیم، آیات 46 و 47؛ نحل، آیه 26)

خدا به صراحت بیان می کند که بزرگان جرم و جنایت از کافران علیه پیامبر(ص) مکر کردند، ولی هرگز نتیجه ای نگرفتند؛ زیرا خدا اجازه نمی دهد تا غلبه ای برای مکر کافران باشد.(انعام، آیات 123 و 124) این عدم اجازه می تواند در قالب غلبه عقلانیت رشدی پیامبر(ص) یا در قالب موهن و سست سازی مکر کافران از سوی خدا باشد.

رهایی و نجات از مکر دشمنان

از نظر قرآن، کارهایی می تواند موجب شود تا مکر دشمنان علیه مومنان تاثیرگذار نباشد. از جمله این ها می توان به احسان (نحل، آیات 127 و 128)، استعاذه و پناه جویی به خدا در قالب «معاذالله»(یوسف، آیه 23)، بهره مندی از امدادالهی در سایه ایمان و تقوای الهی(انفال، ایه 64؛ یوسف، آیات 33 و 34؛ انبیاء، آیات 66 تا 71)، تقوای الهی(آل عمران، آیه 120؛ مائده، آیه 11؛ نمل، آیات 49 تا 53)، دعا به درگاه خدا(یوسف، آیات 33 و 34)، صبر (آل عمران، آیه 120)، هوشیاری (اعراف، آیه 127؛ نور، آیات 11 تا 16؛ نساء، آیه 102) و مانند آنها اشاره کرد.

در حقیقت می توان با پناه جویی به «خیرالماکرین» و مظهریت در این اسم در سایه ایمان و تقوا و عمل صالح خود را از مکر دشمنان در امان نگه داشت و از مکر الهی علیه مکاران بهره برد و حتی مکرشان را به خودشان بازگرداند و آنان را به مکر خودشان مبتلا کرد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

3 دیدگاه

    1. سلام. من روان شناس نیستم. برای حل مشکل به روان شناس متعهد و متدین مراجعه کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا