اعتقادی - کلامیعرفانمعارف قرآنیمناسبت ها

آثار صلوات الهی و فرشتگان بر مومنان

بسم الله الرحمن الرحیم

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، صلوات چه در قالب دعا و چه در قالب وصل و صله به کسی یا چیزی و چه در قالب همین صلوات معمول که مومنان می فرستند، از عبادات مهم و اساسی است که آثار بسیاری برای خود فرد و کسانی دارد که این عمل در حق آنان انجام می شود.

اصولا در عرف اجتماعی مومنان وقتی از صلوات سخن به میان می آید، مفهومی که از آن می فهمند این است که در حق پیامبر(ص) و خاندان معصوم ایشان دعایی را در قالب «اللهم صل علی محمد و آل محمد» داشته باشند.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، گستره صلوات بسیار زیاد و گسترده است تا جایی که خدا و فرشتگانش نیز بر مومنان صلوات می فرستند، به شرطی که شرایطی را برای آن فراهم آورند. صلوات خدا و فرشتگان آثاری دارد که توجه و اهتمام به این آثار موجب می شود تا مومنان دنبال ایجاد شرایط باشند. از همین رو، نویسنده با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن، به بیان علل و عوامل و شرایط بهره مندی مومنان از صلوات الهی و فرشتگان و آثار پرداخته است. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

انواع صلوات الهی بر پیامبر و مومنان

از نظر قرآن، صلوات یکی از افعال الهی است که فرشتگان به تبع خدا آن را انجام می دهند. خدا و فرشتگان به دو گروه اصلی صلوات می فرستند: نخست صلوات بر پیامبر(ص)؛ دوم صلوات بر مومنان.

خدا در قرآن به صراحت می فرماید: ان الله و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الذین آمنوا صلوا و سلموا تسلیما؛ همانا خدا و فرشتگانش بر پیامبر صلوات می فرستند. ای هل ایمان شما نیز بر او صلوات و سلام بفرستید و تسلیم او باشید.(احزاب، آیه 56)

در روایات تفسیری – تبیینی آمده است که مومنان برای انجام این عمل عبادی می توانند عبارت هایی چون «اللهم صلّ علی محمد و آل محمد» یا «اللهم صلّ و سلّم علی محمد و آل محمد کما صلّیت و سلّمت و بارکت علی ابراهیم و آل ابراهیم انک حمید مجید» و مانند آنها را در قالب دعا به کار برند. ریشه این صلوات اخیر را می بایست در آیه قرآن جست که خدا در حق حضرت ابراهیم (ع) و اهل بیت ایشان می فرماید: «رحمت الله و برکاته علکیم اهل البیت انه حمید مجید.»(هود، آیه 73)

پس از نظر قرآن، مومنان می بایست به تبعیت خدا و فرشتگان، در حق پیامبر(ص) و اهل بیت ایشان(ع) این گونه دعا کرده و سلام و صلوات بفرستند. بر اساس روایات تفسیری صلوات خدا و فرشتگان و مومنان در حق پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) موجب افزایش مقامات و درجات آنان شده و برای مومنان افزون بر ثواب، موجب ارتباط با معصومان(ع) و توجه و اهتمام آنان نسبت به مومنان می شود.

اما صلوات بر مومنان خود بر دو قسم است: قسمی از آن صلوات پیامبر(ص) در حق مومنان است ؛ و قسمی دیگر، صلوات خدا  وفرشتگان در حق مومنان است.

اما صلوات پیامبر(ص) در حق مومنان زمانی است که شرایطی را مومنان فراهم آورند که از مهم ترین آنها دادن «صدقه» به پیامبر(ص) است. خدا به صراحت در قرآن در این باره می فرماید: خذ من اموالهم صدقه تطهرهم و تزکیهم بها و صل علیهم ان صلاتک سکن لهم و الله سمیع علیم؛ از اموال مومنانی که عمل صالح و سیئه را به هم آمیخته و اعتراف به گناه دارند و توبه کار هستند، صدقه ای را بگیر تا بدان ایشان را تطهیر کرده و تزکیه کنی و بر آنان دعا و صلات بفرست؛ زیرا دعا و صلوات تو در حق ایشان موجب سکونت و آرامش آنان است و خدا شنوا به دعا و اجابت کننده و دانا به امور است.(توبه، آیه 103)

از آیات قرآنی به دست می آید که مومنان گناهکاری که اعتراف به گناه کرده و توبه می کنند، می توانند با دادن صدقه به پیامبر(ص) در شرایطی قرار گیرند که به دست ایشان تطهیر و تزکیه شوند و پیامبر(ص) در حق ایشان دعای خاص کند و خدا به سبب پیامبر(ص) توبه ایشان را می پذیرد و رحمت رحیمی خویش را به آنان تفضل می کند .(توبه، آیات 102 تا 104) بنابراین، نمی بایست دعا و صلوات پیامبر(ص)  و استغفار ایشان را در حق مومنان کم شمرد و آن را همانند دعای خویش یا دعای دیگران در حق خویش دانست؛ زیرا پیامبر(ص) دارای جایگاه خاصی در پیشگاه خدا است و توسل و شفاعت ایشان نقش اساسی دارد. البته این امر برای معصومان(ع) نیز ثابت است؛ زیرا آنان نیز استمرار همان حقیقت هستند و ولایت آنان ولایت پیامبر(ص) است؛ از همین روست که خدا به صراحت درباره نقش معصومان(ع) در شهادت دنیوی و اخروی در ادامه همین آیات به آن اشاره کرده است(توبه، آیه 105)؛ زیرا مومنانی که هم اینک می توانند ببیند و در قیامت شهادت به ظاهر و باطن اعمال بدهند و نیت ها را بدانند، تنها معصومان(ع) از اهل بیت عصمت و طهارت است.(همان؛ روایات تفسیری- تبیینی)

اما صلوات الهی و فرشتگان در حق مومنان نیز نوع دوم از صلواتی است که خدا در قرآن مطرح کرده است.(احزاب، آیه 43) بنابراین، می توان گفت که خدا در آغاز سوره از صلوات خویش و فرشتگان در حق مومنان سخن به میان می آورد، و سپس به صلوات خویش و فرشتگان در حق پیامبر(ص) اشاره می کند و از مومنان می خواهد که آنان به تبعیت از خدا و فرشتگان، به عنوان یک واجب دینی در حق پیامبر(ص) صلوات بفرستند؛ زیرا امر در آیه 56 سوره احزاب، به معنای وجوب فعل است نه استحباب. بنابراین، اگر کسی در حق پیامبر(ص) صلوات نفرستد، ترک واجب کرده و گناهکار است.

البته در روایات تفسیری – تبیینی از پیامبر(ص) نقل شده که صلوات ابتر نفرستید. وقتی از آن حضرت(ص) توضیح خواستند، ایشان فرمود که صلوات ابتر آن است که صلوات بدون پیوست اهل بیت(ع) باشد؛ زیرا کسی که می گوید: «اللهم صل و سلم علی محمد(ص) » و به همین بسنده کند، توجهی به «کوثر» نکرده و نسل پیامبر(ص) را این گونه در عمل «ابتر» گذاشته است؛ چنان که دشمنان پیامبر(ص) ایشان را «ابتر» می دانستند(کوثر، آیات 1 تا 3)، این افراد نیز با ترک صلوات بر «اهل بیت» علیهم السلام، ایشان را ابتر کرده یا ابتر دانسته اند. ابتر بودن به معنای بی دنباله ای است که نسلی از او نیست. البته حقیقت ابتر نسبت به پیامبر(ص) عدم استمرار ولایت الهی در حق معصومان(ع) است؛ پس کسی که صلوات ابتر می فرستد در حقیقت ولایت الهی معصومان(ع) را نپذیرفته و نسبت به آن کافر است. چنین افرادی از نظر قرآن، همان منافقانی هستند که در میان مسلمانان «یومن ببعض و یکفرببعض» عمل می کنند و دین اسلام و نعمت الهی را به تمام و کمال نمی پذیرند؛ زیرا اتمام و اکمال نعمت و دین اسلام به ولایت معصومان(ع) است.(مائده، آیه 3)

شرایط بهره مندی مومنان از صلوات الهی

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، هر کسی از صلوات الهی بهره مند نمی شود، بلکه کسانی از صلوات الهی بهره مند می شوند که شرایطی را ایجاد کرده باشند که مهم ترین آنها عبارتند از:

  1. ایمان: از نظر قرآن، ایمان شرط نخستین در بهره مندی از صلوات الهی و فرشتگان است. پس شخص بهره مند می بایست مومن باشد تا از صلوات الهی و فرشتگان بهره مند شود.(احزاب، آیات 41 تا 43)
  2. ذکر کثیر: دومین شرط اساسی در بهره مندی از صلوات خدا و فرشتگان، ذکر کثیر است(همان)؛ یعنی شخص مومن می بایست دارای ذکر کثیر باشد. این ذکر کثیر می تواند زبانی افزون بر قلبی باشد؛ چنان که تحقق آن می تواند به گفتن «یا الله» باشد یا خواندن قرآن که ذکر الهی است یا خواندن نماز باشد که آن نیز از نظر قرآن ذکر است. از نظر قرآن، کثرت می تواند کمی و کیفی باشد؛ بنابراین می بایست از نظر تعداد و کمی هم چنین بهره مند از کم منفصل و کم متصل باشد؛ یعنی از نظر عددی بیش تر از هفتاد باشد تا ذکر کثیر تحقق یابد و از نظر زمانی به اندازه ای باشد که هفتاد ذکر دست کم گفته شود. از نظر کیفی نیز حضور قلب تاثیر به سزایی دارد؛ چنان که اخلاص و هم داشتن ملکه تقوا و رسیدن به مقام «متقین» نیز می تواند نقش اساسی داشته باشد؛ زیرا قبولی اعمال از جمله ذکر الهی به رسیدن شخص به ملکه تقوا و عنوان اسمی متقین است.(مائده، آیه 27) از نظر قرآن، عدد هفتاد بسیار مهم است؛ زیرا خدا به این عدد توجه خاصی داشته و فرموده که اگر پیامبر(ص) در حق منافقین هفتاد بار هم استغفار کند، خدا آنان را نمی بخشد و نمی آمرزد.(توبه، آیات 77 تا 80) مفهوم این آیات این است که هفتاد بار استغفار برای غیر منافقین می تواند مفید و سازنده باشد. به هر حال، ذکر کثیر یعنی ذکر بسیار داشتن به ویژه گفتن «الله» شرط دیگر در بهره مندی از صلوات الهی و فرشتگان است.
  3. تسبیحات بامدادان و شامگاهان: شرط دیگر بهره مندی از صلوات الهی و فرشتگان آن است که مومنان به تسبیح خدا به ویژه در بامدادان و شامگاهان بپردازند(احزاب، آیات 42 و 43)؛ زیرا این دو زمان، نقش اساسی در رشد انسان دارد. از نظر قرآن، تسبیح که به معنای تنزیه خدا از هر گونه عیب و نقص است، شامل تقدیس نیز می شود. پس شخص وقتی تسبیح می گوید، از یک نظر همه کمالات را برای خدا قایل است و خدا را خاستگاه همه کمالات می داند؛ پس از نظر تسبیح گر، خدا بی عیب است و همه کمالات را دارد؛ و از سوی دیگر از نظر تسبیح گر، خدا همه کمالات را در تمامیت آن دارد و از این نظر نیز بی نقص است. پس می بایست گفت که مقدس از هر نقصی است. باید توجه داشت که تسبیح وقتی با تقدیس به کار رود تنها به معنای تنزیه و پاکی از عیب است؛ چنان که تقدیس به معنای تنزیه از نقص است. اما وقتی به تنهایی به کار رود شامل هر دو می شود. پس تسبیح گر خدا را در کمال فاقد هر گونه عیبی می داند و در تمامیت نیز فاقد هر گونه نقصی می شمارد. پس در عمل سبوح و قدوس گو است. از نظر قرآن، سبحان الله گفتن و سبحان ربی گفتن عامل عروج و اسراء انسان به ملکوت است؛ زیرا خود انسان را از عیب و نقص پاک و منزه می سازد؛ چنان که خدا پیامبرش را به «سبحان الله» به ملکوت برد.(اسراء، آیه 1) اهل بهشت نیز با «سبحانک اللهم» خلق می کنند.(یونس، آیه 10) باید توجه داشت که از نظر قرآن، اهل بیت عصمت و طهارت(ع) خود و خانه هایشان از نور تسبیح رفیع و بلند مرتبه شده است که آنان بامدادان و شامگاهان بدان اشتغال دارند.(نور، آیه 36)

آثار و برکات صلوات الهی بر مومنان

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، صلوات الهی و فرشتگان در حق مومنانی که شرایط پیشین را فراهم آورده باشند، آثار و برکاتی دارد که از مهم ترین آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. اخراج از ظلمات به سوی نور: نخستین و اصلی ترین تاثیر صلوات الهی و فرشتگان در حق مومنان آن است که با چنین صلواتی خدا مومنان را از ظلمات به سوی نور بیرون می برد. بنابراین، ظلمات گوناگونی که انسان را به سبب شرایط زیست دنیوی در بر گرفته از میان می رود و به جای آن در نور الهی غرق می شود به طوری که سرتا پای وجود ملک و ملکوت مومنان دارای شرایط نورانی می شود. پس کسی که بخواهد از ظلمات رها شود و وجودش نورانی شود به این عوامل و شرایط توجه یابد و به ذکر الله و تسبیح به ویژه در بامدادان و شامگاهان بپردازد تا خدا و فرشتگان در حق او صلوات بفرستند و این گونه در بهترین شرایط زیستی و وجودی قرار گیرد.(احزاب، آیات 41 تا 43)
  2. رحمت رحیمی: از دیگر آثار صلوات خدا وفرشتگان در حق مومنان، برخورداری مومنان از رحمت رحیمی و خاص است(همان) که فراتر از رحمت رحمانی است که همه مخلوقات را در برگرفته و اصولا خلقت بر اساس همین رحمت رحمانی است.(هود، آیه 119)
  3. تحیت الهی: از دیگر آثار صلوات الهی بهره مندی مومنان از تحیت الهی در قیامت و هنگام لقاء الله است.(احزاب، آیات 41 تا 44) در حقیقت خدای الحی القیوم در کمال تمامیت خویش بی هیچ عیب و نقصی، به کسانی که او را ذکر گفته و تسبیح کرده اند، پاکی می دهد که حیات کامل و خالص از جلوه های آن است؛ زیرا تحیت الهی به معنای زنده باد حقیقی است که با حیات محض ظهور می یابد که در آن هیچ گونه مرگی نیست(عنکبوت، آیه 64)؛ در حالی که اهل دوزخ گرفتار حالتی نه مرگ و نه زندگی هستند.(اعلی، آیه 13)
  4. سلام و سلامت الهی: یکی از نام های الهی سلام است.(حشر، آیه 23) از نظر قرآن، بهترین مسیر آن است که انسان در همه حالات زندگی و مرگ تحت اسم و نام سلام باشد(مریم، آیات 15 و 33) ؛ یعنی تولد و مرگ و رستاخیزش با سلام باشد(همان) و در «سبل السلام» حرکت کند(مائده، آیه 16) و در نهایت به «دارالسلام» در آخرت وارد شود.(انعام، آیه 137؛ یونس، آیه 35) از نظر قرآن، مومنانی که شرایط خاص را فراهم آورده و مورد عنایت قرار گرفته و خدا و فرشتگانش در حق ایشان صلوات می فرستد، در قیامت وقتی خدا برای آنان تحیتی می فرستد با «سلام» همراه خواهد بود. در حقیقت خدا خودش به استقبال آنان آمده و با سلام ایشان را ملاقات می کند.(احزاب، آیات 41 تا 44)
  5. اجر کریم: از دیگر آثار صلوات الهی و فرشتگان در حق مومنان، اجر کریم است که خدا برای آنان در آخرت و هنگام لقاء الله فراهم آورده است. این پاداش کریمانه به تفصیل بیان نشده است(احزاب، آیات 41 و 44)، ولی از آیات دیگر دانسته می شود که چیزی است که هیچ نفسی از چشم روشنی های الهی که برایش فراهم شده علم و دانشی ندارد: «لا تعلم نفس ما اخفی من قره اعین» (سجده، آیه 17)؛ زیرا قابل توصیف و فهم در عالم دنیا نیست و مشابه ای در دنیا ندارد که بتوان تصویر و ترسیمی از آن به دست داد. مقامات و امکانات کریمانه ای که قابل توصیف نیست؛ زیرا نه چشمی دیده و نه گوشی شنیده است.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا