اجتماعیاعتقادی - کلامیسیاسیمعارف قرآنیمقالات

مدیریت بحران در قرآن

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

اصطلاح بحران (Crisis) در علم پزشکی همان نقطه عطفی است که بهبودی یا مرگ بیمار معلوم و دانسته می شود.(فرهنگ وبستر) و در علم اقتصاد به مرحله ای طبیعی از چرخه کسب و کار که دوره هایش را بر اساس قوانین و پویش های خود سپری می کند، اطلاق می شود.(کلمان ژوگلهار) تعاریفی که در علوم دیگر برای بحران گفته شده نزدیک به همین مفاهیم و معانی پیش گفته است.

بر این اساس می توان گفت که بحران ها در حوزه های گوناگون همان نقطه عطفی است که تاثیرات شگرف و عمیقی را از خود به جا می گذارد. خصوصیات و ویژگی های بحران مانند غیر مترقبه بودن، غیر قابل کنترل بودن، انرژی انفجاری، موقعیت حساس، موجب و موجد تغییر، عامل گسست، اضطراری، لحظه ای و آنی بودن، اصطکاک و درگیری و مانند آنها نشان از خروج از حالت طبیعی و عادی است. از این روست که مدیریت بحران مساله و دغدغه همگانی در همه حوزه و ابعاد زندگی بشر از فردی و اجتماعی، سیاسی ، نظامی ، پزشکی ، اقتصادی و مانند آن هاست.

در آموزه های قرآنی به مساله مدیریت بحران در زندگی بارها اشاره شده است. بنابراین، اختصاصی به یک حوزه از حوزه ها ندارد، چنان که مطالب آن نیز به بعدی از ابعاد نپرداخته است. نویسنده در این مطلب بر آن است تا گوشه ای از مسائل و مطالب مطرح در قرآن در حوزه مدیریت بحران را تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذارنیم.

ابعاد و زوایای گوناگون بحران و مدیریت آن

بحران ها چنان که بیان شد اختصاص به یک حوزه از حوزه های زندگی بشر ندارد، چنان که آثار بحران نیز هم در زندگی فردی و هم اجتماعی بشر خودنمایی می کند، و هم چنین آثار بسیاری در زندگی مادی و معنوی به دنبال دارد. بحران ها می تواند ناشی از بلایای طبیعی چون سیل، زلزله، توفان ، خشکسالی و مانند آن باشد یا آن که به دست بشر پدید آید؛ چنان که بحران های اقتصادی، نظامی ، سیاسی و اجتماعی این گونه است. بحران می تواند فردی و یا جمعی باشد هم چنین می تواند منطقه ای یا جهانی باشد.

آثار و پیامدهای آن می تواند در همان لحظه خودش را نشان دهد یا در آینده خودش را نشان دهد؛ چنان که پیامدهای روانی بحران بیش تر پس از مدت ها بروز و ظهور می کند.

مهم ترین مسایل و موضوعاتی که در بحران خودنمایی می کند، شامل اموری چون نقش امنیت و برقراری آن در زمان بحران و پس از آن، برنامه ریزی در هنگام و پس از بحران، نقش ارتباطات زمان بحران، پشتبانی در هنگام و پس از وقوع بحران، پیش بینی و آماده سازی برای بحران، ارزیابی و برآورد آثار و پیامدهای بحران، راهکارهای خروج از بحران، برنامه ریزی کاربردی برای مدیریت بحران و هم چنین دیگر عناوین و موضوعات و مسایلی از این دست می شود.

بحران ناشی از بلایای طبیعی و غیر طبیعی

چنان که گفته شد، بحران ها می تواند ناشی از بلایای طبیعی چون زلزله باشد یا ناشی از دستاوردهای بشر، چون جنگ و بحران اقتصادی.

انسان ها هماره در زندگی دنیوی گرفتار چیزی هستند که از آن به خطر گفته می شود. خطر(Hazard) به مجموعه حوادث غيرمترقبه طبيعي و انساني صرف نظر از اثر آنها بر روي جوامع بشري خطر گفته مي‌شود.

وقتی سخن از خطر مطرح می شود به طور طبیعی سخن از آسيب‌پذيري (Vulnerability) نیز مطرح می شود. این اصطلاح که از پزشکی به دیگر حوزه ها راه یافته است معنای خاص دارد. به درجه صدمه و ميزان خسارت جامعه يا سيستم در برابر يک حادثه غيرمترقبه، آسبب‌پذيري در برابر آن حادثه اطلاق مي‌شود.

البته برخی از کارها در زندگی اصولا با خطر همراه و همزاد است و جز با خطر‌پذيري (Risk) نمی توان امید به تحقق آن داشت. خطرپذيري در اصطلاح عبارت است از عدم قطعيتي که رويداد حوادث آينده و نتايج ناشي از آن (بر جوامع انساني) ‌را احاطه کرده و بيان کننده ميزان قدرت و احتمال تاثير يک حادثه است. روشن است که اين حادثه بايد امکان اثرگذاري بر روي دستيابي سازمان‌ها به اهداف مورد نظرشان را داشته باشد. خطرپذيري را معمولا بصورت حاصل ضرب احتمال وقوع خطر در آسيب‌پذيري ناشي از آن بيان مي‌کنند.

هر کسی که اهل خطر و خطرپذیری است به عنوان یک عاقل عالم به دنبال مديريت خطر‌پذيري (Risk Management) هم هست. به این معنا که بی پروا عمل نمی کند؛ چرا که این گونه رفتار نه عاقلانه است و نه موثر و مفید. بنابراین، شجاع از غیر از جسور و مجنون است و با علم و عقل به استقبال خطری می رود که می تواند آن را مدیریت کند.

بر اساس تعريف مديريت خطر‌پذيري به مجموعه‌اي از کنش‌ها و رفتارها، فرآيندها و ساختارهايي اطلاق مي‌شود که با مديريت موثر فرصت‌ها و منابع در جهت کاهش تهديدهاي محتمل عمل مي‌کند. از ديدگاه کاربردي، مديريت خطر‌پذيري عبارت از کاربرد سازمان‌يافته سياستهاي مديريتي، الگوها و روشهاي مختلف جهت يافتن زمينه، تعريف، تحليل، ارزيابي، علاج‌بخشي و نظارت مستمر بر خطرپذيري و ارتباط با آن مي‌باشد و در اصطلاح به آن فرآيند مديريت خطرپذيري اطلاق مي‌شود.

البته همه خطرها از یک دست نیستند و می تواند از قسم بلا يا سانحه (Disaster) باشد. بلا عبارت است از وقوع يک حادثه محتمل غيرمترقبه (خطر)که در جامعه‌اي با احتمال آسيب‌پذيري بالا رخ داده‌است و از حد قابل تحمل آن جامعه فراتر باشد. در واقع مفوم بلا مفهومي نسبي و وابسته به قابليت جامعه براي پاسخگويي به حادثه غيرمترقبه طبيعي مي‌باشد. بنابراين ممکن است يک حادثه طبيعي در جامعه‌اي با سطح پاسخگويي بالا بلا نباشد درصورتي که همين حادثه در جامعه ديگر ايجاد بلا يا فاجعه کند. وقوع بلا باعث ايجاد اختلال در عملکرد سيستمها و واحدهاي مختلف اجتماعي مي‌گردد.

البته برخی میان بلا و فاجعه تفاوت قایل شده اند. فاجعه (Catastrophe) عبارت است از وقوع يک حادثه محتمل غيرمترقبه که در جامعه‌اي با احتمال آسيب‌پذيري بالا رخ داده است و وقوع آن باعث ايجاد صدمه جدي به اکثريت قريب به اتفاق سيستمها و واحدهاي اجتماعي گرديده و عملکرد آنها را دچار وقفه کرده است. زلزله بم و طوفان کاترينا نمونه‌هايي از فاجعه و زلزله نورث‌ريج و کوبه نمونه‌هايي از بلايا هستند.

هم چنین بحث مقياس در وقوع و دسته‌بندي حوادث غيرمترقبه بسيار حائز اهميت است. يک حادثه، فاجعه یا بلای غيرمترقبه را بسته به ابعاد و مقياس تاثير آن مي‌توان به سه دسته زير تقسيم‌ کرد: 1. حادثه اضطراري معمول (Regular Emergency)؛ 2. بلا (Disaster)؛ 3. فاجعه (Catastrophe).

فاجعه و بلایا به سبب ویژگی هایش چون غیر مترقبه بودن غیر قابل پیش بینی دقیق است ولی هرگز دور از انتظار نیست و با همه غیر قابل کنترل بودنش اما می توان کاری کرد تا پیامدها و آثار خطر کاهش یابد. مساله کاهش خطر(Hazard Mitigation/Reduction) برای هر عاقلی یک مساله حیاتی است و حتی نسبت به حوادث و بلایا و سوانح می کوشد تا از درجه ای از آمادگی برخوردار باشد. کاهش خطر مجموعه تلاشهايي است براي جلوگيري از تبديل خطرات به بلايا و يا در صورت وقوع بلايا، کاهش دامنه تاثير و خسارات آنها. اين مفهوم در واقع جزئي از مديريت خطرپذيري است.

اگر این اصول مدیریتی نسبت به خطر و بحران رعایت شود احتمال بازگشت‌پذيري (Resilience)(MCEER) در امور فراهم تر خواهد بود تا کسی که به این اصول توجه نداشته باشد. بازگشت پذیری به قابليت واحدهاي اجتماعي (خانواده‌ها، سازمانها، تشکلها و …) براي کاهش خطرات پيش‌رو و اثرات ناشي از آن و انجام فعاليتهاي ترميمي به نحوي که اختلالات اجتماعي را به حداقل کاهش دهد و در عين حال تاثير بلاياي احتمالي آينده را نيز تقليل بخشد اطلاق مي‌گردد. در نتيجه مقاومت، استقامت، انعطاف‌پذيري و قابليت برخورد و غلبه بر چالشها و رويدادهاي بزرگ و اساسي از مشخصه‌هاي اصلي جوامع بازگشت‌پذير در برابر حوادث مي‌باشد.

بازگشت‌پذيري داراي دو نوع خصوصيت اصلي مي‌باشد: الف: خصوصيات پايدار يا استاتيک: قابليت سيستم براي حفظ عملکرد هنگامي که دچار حادثه مي‌شود؛ ب: خصوصيات وفقي يا ديناميک: قابليت و سرعت يک سيستم براي جبران خسارت و بازگشت به حالت مطلوب.

پس از بحران و فجایع و بلایا کارهایی انجام می شود که شامل بازسازي (Reconstruction) و بازتوانی (Recovery) است. بازسازي (Reconstruction) شامل انجام کليه اقدامات لازم پس از وقوع بحران است که براي بازگرداندن وضعيت عادي به مناطق آسيب‌ديده با در نظر گرفتن ويژگيهاي توسعه پايدار و با رعايت ضوابط ايمني و مسائل فرهنگي، تاريخي، اجتماعي و سياسي منطقه آسيب‌ديده صورت مي‌گيرد.

بازتواني (Recovery) بازتواني شامل مجموعه اقداماتي است که جهت بازگرداندن شرايط جسمي، روحي و رواني آسيب‌ديدگان به حالت طبيعي صورت مي‌گيرد. در واقع، بازتواني حالت خاصي از فرآيند بازسازي است.

هم چنین توسعه پايدار (Sustainable Development) از دیگر اقدامات برای پیشگیری و آماده سازی مقدماتی برای مواجه و یا حتی مقابله با بحران و فاجعه است. توسعه‌اي که در آن نيازهاي حال حاضر جامعه با لحاظ کردن امکان تامين نيازهاي نسلهاي آتي در قالب آينده‌نگري فراهم گردد. به عبارت ديگر، دستيابي به اهداف اقتصادي و اجتماعي بطور مداوم با حفظ منابع ملي، محيط زيست و سلامت ، جان و مال انسانها توسعه پايدار ناميده مي‌شود.

به هر حال، انسان از این توانایی برخوردار است تا با خطرات احتمالی و غیر احتمالی همانند بحران (Crisis) مواجه شده و آن را مدیریت نماید.

مدیریت بحران در قرآن

بحران (Crisis) حادثه ای است که به طور طبیعی هم چون سیل و زلزله یا توسط بشر مانند جنگ به طور ناگهانی یا به طر فزاینده ای به وجود می آید و سختی و مشقتی بر انسان یا جامعه تحمیل می کند که باید برای برطرف کردن آن اقدامات اساسی و فوق العاده ای انجام گیرد.

بحران دارای اقسامی است که شامل بلا (Disaster) و فاجعه (Catastrophe) می شود. پس بحران عبارت است از يک وضعيت غيرمتعادل و ناپايدار که بر اثر وقوع حادثه غيرمترقبه زلزله و جنگ در جامعه يا سيستم ايجاد شده است. بحران مي‌تواند به وضعيت بهتر يا بدتر منجر شود.

مدیریت بحران Managemens) Crisis) در برگیرنده یک سری عملیات و اقدامات پیوسته و پویاست که شامل برنامه ریزی ، سازماندهی، تشکیلات و رهبری و مهار و کنترل بحران است.

اهداف مدیریت بحران شامل کاهش توان خطر، اعمال کمک های فوری و در خور به هنگام ضرورت، دست یابی سریع و عملی به جبران وضع موجود و بازگشت به وضعیت مطلوب و طبیعی است. چرخه مدیریت بحران نیز شامل سه مرحله اساسی : آمادگی، پاسخگویی و بهبود و بازسازی است.

مديريت جامع بحران یک اصطلاح جدید است، ولی سابقه ای به اندازه حضور بشر در زمین و دنیا دارد؛ زیرا بشر از همان آغاز با خطر و بحران مواجه بوده است. مدیریت جامع بحران، فرآيند عملکرد، برنامه‌ريزي و اقدامات اجرايي و دستگاههاي اجرايي است که توسط دستگاه دولتي، غيردولتي و عمومي پيرامون شناخت و کاهش سطح مخاطرات (مديريت ريسک) و مديريت عمليات مقابله و بازسازي و بازتواني منطقه آسيب‌ديده (مديريت بحران) صورت مي‌پذيرد. در اين فرآيند با مشاهده پيش‌نشانگرها و تجزيه و تحليل آنها و منابع اطلاعاتي در دسترس تلاش مي‌شود به صورت يکپارچه، جامع و هماهنگ با استفاده از ابزارهاي موجود از بحران ها پيشگيري نموده يا در صورت بروز آنها با آمادگي لازم در جهت کاهش خسارات جاني و مالي به مقابله سريع پرداخته تا شرايط به وضعيت عادي بازگردد.

در آیات قرآنی به انواع و اقسام بحران ها چه بحرانهاي ناشي از وقوع حادثه غيرمترقبه همانند خشکسالی، زلزله و نیز بحران های سیاسی و نظامی و اقتصادی اشاره و توجه داده شده است.

در این جا به برخی از گزارش های قرآنی درباره بحران ها و مدیریت آن ها اشاره می شود:

  1. بحران برهنگی: شاید نخستین بحرانی که انسان با آن مواجه شده باشد، بحران برهنگی است. بر اساس گزارش قرآن، وقتی حضرت آدم(ع) با چشیدن(اعراف، آیه 22) یا خوردن(طه، آیه 121) از میوه درخت ممنوع گرفتار برهنگی شد و جسدش آشکار شد، تلاش کرد تا بحران را مدیریت کند و با پوشیدن خود با برگ های درختان موقتا بحران را از سر بگذارند و سپس در اندیشه لباس و جامه ای برای پوشش خود و رهایی از برهنگی شود. برخی البته واژه «سواه» را به معنای تنها عورت دانسته اند، در حالی که در آیه 31 سوره مائده، این واژه برای بیان جسد و بدن آدمی به کار رفته است. به هر حال، بلیه برهنگی بحرانی از مصادیق اضطرار بالاختیار بوده است؛ یعنی انسان به اختیار و اراده خویش خود را در وضعیت بحرانی برهنگی قرار می دهد. البته این بحران برهنگی ارتباط تنگاتنگی با بحران امنیت اخلاقی نیز دارد که پیامدهای روان شناختی بحران نیز می بایست مد نظر قرار گیرد؛ زیرا فقدان پوشش مناسب، آثار و تبعاتی داشته است که روح و روان حضرت آدم(ع) و حوا(س) را می آزرد. سرعت و شتاب در مدیریت این بحران نشان دهنده اهمیت پوشش و جامه در ذات انسانی است، به طوری که فقدان آن برایش آزار دهنده و رنج آور بود. از این روست که آنان به شتاب در اندیشه فراهم آوری پوشش هر چند ابتدایی برای رهایی از این بحران برهنگی داشتند و در گام نخست به برگ های درختان توسل جستند تا از آن رهایی یابند.(اعراف، آیه 22؛ طه ، آیه 121)
  2. بحران هبوط: دومین بحرانی که انسان با آن مواجه شد، بحران هبوط است که بحرانی مقامی و مکانی است. به این معنا که انسان با خوردن و چشیدن از درخت ممنوع و تخطی از امر و فرمان پروردگار هم از مقام خویش هبوط کرد و هم گرفتار مکان بدتر شد که دیگر شباهتی با بهشت آدم(ع) نداشت. در بهشت آدم از هر گونه گرسنگی، تشنگی، آفتاب زدگی و برهنگی در امان بود؛ اما با هبوط گرفتار این چهار سختی و شقاوت شد.(طه، آیات 117 تا 122) آن حضرت(ع) برای عبور از این بحران دست به دعا و استغفار و مناجات شد. هر چند که شرایط به طور کلی تغییر نیافت و هرگز نتوانست به بهشت نخستین بازگردد، ولی شرایط به گونه ای تغییر یافت که بتواند در محیط جدید، زندگی کند و از چهار بلیه اصلی کمی فاصله گیرد؛ زیرا با پذیرش توبه حضرت آدم(ع) افزون بر کاهش درد و رنج ، از هدایت های الهی برخوردار شد تا زمینه و راه بازگشت به بهشت ابدی برایش فراهم آید.(بقره، آیات 34 تا 38 و آیات دیگر)
  3. بحران نهان سازی جسد: از دیگر بحران هایی که انسان ابتدایی با آن مواجه شد، بحران جسد انسان است. زمانی که قابیل به حسادت بردارش هابیل را کشت، با تن بی روح و جان برادر مواجه شد و ندانست با آن چه کند. در این جا بود که قابیل با بهره گیری از آموزش های طبیعت، کیفیت و چگونگی دفن و نهان سازی جسد را آموخت و خود را از این بحران نجات داد.(مائده ، آیات 30 و31)
  4. بحران خشکسالی و قحطی: از دیگر بحران هایی که قرآن گزارش کرده، بحران خشکسالی و قحطی هفت ساله مصر است. خداوند این گزارش این بحران را در آیات 43 تا 55 سوره یوسف بیان کرده است. آن حضرت(ع) به دلیل برخورداری از علم تعبیر خواب و رویا، از خشکسالی که در آینده گریبانگیر مصر می شود، خبر می دهد و به نوعی پیشگویی بر اساس رویا می پردازد. سپس برای مدیریت بحران پیش بینی های علمی را انجام می دهد و به پادشاه مصر می گوید که در مدیریت بحران می بایست همه دستگاه های دولتی و مردمی بسیج شوند تا با کشت و اندوخته سازی و انبار محصولات در اشکال گوناگون از این بحران به سلامت عبور کرد و اوضاع را مدیریت کرد. امنیت غذایی در بحران خشکسالی و قحطی نیازمند برنامه ریزی دقیق و علمی است. از این روست که خود را به عنوان علیم و دانا به علم مدیریت از جمله مدیریت بحران معرفی می کند و از آن جایی که محافظت بر همه محصولات زمینی در گذر از بحران بسیار مهم است خود را حفیظ معرفی نموده و می گوید با این دو شرط است که می توان از بحران هایی از این دست عبور کرد. به سخن دیگر، در بحران هایی چون بحران غذایی و خشکسالی تدبیر امور با کسانی است که از نظر علمی متخصص و از نظر تعهدات اخلاقی و انسانی ، حفیظ و نگه دارنده باشد. از این آیات هم چنین به دست می آید که رهبران جامعه می بایست این امور را هر چند به شکل رویا و خبری غیر علمی باشد، کم اهمیت و کوچک نشمارند و به احتمال آن که خطر و بحرانی در راه است باید تمهیدات و آمادگی لازم اندیشه و فراهم آید. بنابراین احتمال کم وقوع سیل و زلزله و مانند آن می بایست اندیشه رهبران را درگیر و مدیران لایق و شایسته را انتخاب و همه ابزارها و منابع انسانی و مالی را فراهم و در اختیار مدیران متخصص و متعهد قرار دهند. آن حضرت هم چنین تمام مراحل در چرخه مدیریت را به شکل برنامه ریزی شده ای مدیریت کرد و همه اهداف را با یک برنامه ریزی علمی و دقیق برآورده کرد. شاید بتوان گفت که مدیریت حضرت یوسف(ع) یک مصداق از مدیریت جامع و کامل است که درس های بسیاری می توان از آن آموخت. جالب این که ایشان تا آن جا در مدیریت بحران موفق بوده که حتی دیگران از ملت های دیگر نیز برای برآورد نیازهای خویش به مصر رفتند و از محصولات آن جا برای گریز و رهایی از بحران قحطی و خشکالی سود بردند.(یوسف، آیات 58 تا 75)
  5. بحران عذاب: از دیگر گزارش هایی قرآن درباره بحران می توان بحران قوم یونس(ع) اشاره کرد. قوم یونس(ع) که برخوردار از نعمت هایی الهی بودند کفر و کفران ورزیدند و خداوند به عذاب آنان را تهدید کرد. با خروج رهبر از جامعه ، بحران آشکار شد. البته مردم با دیدن نشانه ها و علائم عذاب و بحران، با بهره گیری از رهبری عالمی از علمای جامعه، با استغفار و توبه توانستند از بحران بگذرند. خداوند در آیه 98 سوره یونس می فرماید که تنها قومی که با بحران عذاب به شکلی برخورد کردند که بتوانند از آن عبور کنند، قوم یونس(ع) است. البته خود حضرت یونس(ع) با بحران دیگری مواجه می شود که توفان و حمله نهنگ بود. با قرعه ای که انداخته شد، ایشان به آب انداخته و نهنگ او را می بلعد. او برای رهایی از بحرانی که با آن مواجه بوده با تسبیح، استغفار و توبه توانست بحران را مدیریت و از عذاب حتم الهی که بقا در شکم نهنگ تا روز قیامت بود، رها شود.(صافات، آیات 139 تا 147؛ قلم، آیات 48 تا 50؛ انبیاء، آیه 87)
  6. بحران محاصره نظامی و اقتصادی: از دیگر بحران هایی که قرآن گزارش می کند، بحران محاصره نظامی و اقتصادی بود که مردم مدینه به ویژه در جنگ احزاب با آن مواجه شدند. اقدامات تامینی که رهبری و دولت مدنی انجام داد مجموعه ای از فعالیت هایی بود که بتواند از نظر روانی و امنیتی و اقتصادی و غذایی جامعه را از بحران پیش آمده بیرون برد. حفر و کندن خندق و گودال دور شهر، مبارزه با شایعه پراکنی، تهدید دشمنان داخلی از منافقان و یهودیان و ایجاد رعب در دلهای آنان، از جمله اقداماتی بود که رهبری برای مبارزه و عبور از بحران اندیشه بود. بی گمان می توان مدیریت جامع بحران در جنگ احزاب و محاصره مدینه شناسایی و بررسی کرد و از آن درس هایی آموزنده ای آموخت.(احزاب، آیات 9 تا 27) پیامبر(ص) نخستین کاری که در بحران احزاب انجام داد، ایجاد رعب در دل دشمنان داخلی برای تامین امنیت داخلی بود. ترسی که با اشکال گوناگون از جمله فرستادن سعد بن معاذ به میان یهودیان ایجاد کرد، تاثیرات شایعات ضد امنیتی را کاهش داد و حتی با مقابله به مثل شایعات را به جامعه منافقان و دشمنان داخلی از یهود و غیر یهود برد تا آنان را در ترس و رعب قرار دهد. در جنگ احزاب هم چنین می توان نقش نیروهای مسلح را در کنترل بحران های ناشی از بلایا و فاجعه ها به ویژه در تامین امنیت ردگیری و به دست آورد؛ زیرا حفر خندق دور مدینه توسط ارتش و نیروهای مسلح یکی از راه های تامین امنیت جامعه مدنی و مردم از هجوم بود تا بتوانند در یک محیط کاملا نظامی به جنگ علیه نیروهای نظامی دشمن بپردازند و دشمن نتواند به بیوت و خانه هایی مردم مدینه وارد شود که از حمایت و حفاظتی برخوردار نبود. این اقدام تامینی موجب شد تا گروهای نفاق نتوانند توجیه گر بی حفاظتی خانه و غیر نظامیان خود شوند؛ زیرا اقدامات حفاظتی و امنیتی برای تامین امنیت غیر نظامیان و مردم عادی با حفر خندق فراهم آمده بود.(احزاب ، 9 تا 27)
  7. بحران قومیتی : یکی از بحران هایی که جوامع را تهدید می کند بحران قومیتی است. یکی از بحران هایی که حضرت موسی(ع) با آن مواجه شد، بحران اقوام بود. ایشان می بایست ضمن تامین امنیت غذایی به سبب خروج از مصر و گرفتاری در بیابان، و هم چنین بحران فقدان آب و یا کمبود آب(بقره، آیات 57 و 60 و 61) با بحران قومیت های یهودی و اسباط دوازدگانه مقابله نماید. آن حضرت(ع) در اشکال گوناگون تلاش کرد تا وحدت امت را حفظ کند و اجازه ندهد که گرایش های قومی و قبیله ای این وحدت را مخدوش سازد. ایجاد دوازده نهر از یک چشمه برای ایجاد همزیستی مسالمت آمیز و نیز گذر از بحران رقابت های قبیله ای بود.(اعراف، آیه 160)
  8. بحران امنیتی: یکی دیگر از مهم ترین بحران های اجتماعی که جوامع را تهدید می کند، بحران امنیتی است. زمانی که یهودیان در مصر بودند، مورد شکنجه و آزار بودند. پس از قیام و نهضت حضرت موسی(ع) علیه فرعون و قومش، آنان برای سرکوب نهضت به تشدید عذاب و اعمال زشت خود رو آوردند و تحریم ها را گسترش داده و با تهاجم فرهنگی زنان یهودی را به بی حیایی و بی عفتی سوق دادند. جامعه یهودی با انواع و اقسام بحران ها مواجه شد. فرعونیان کودکان را می ربودند و به زنان یهودی تجاوز می کردند. (بقره، آیه 49؛ اعراف، 141؛ ابراهیم، ایه 6؛ قصص، آیه 4) امنیت اقتصادی و روانی و اخلاقی و حتی جانی جامعه در معرض تهدید قرار گرفت. در این زمان بود که حضرت موسی(ع) فرمان داد تا یهودیان در یک منطقه گرد آیند و خانه هایشان را رو به روی هم بسازند تا از مشکل امنیتی رهایی یابند و این گونه بتوانند از یک دیگر محافظت نمایند و فشار فرعون و فرعونیان را بر جامعه یهودی کاهش دهند.(یونس، آیه 87)
  9. بحران رهبری : یکی دیگر از بحران مهم در زندگی حضرت موسی(ع) بحران رهبری و چالش سامری است. سامری که خود از علمای یهود و از اهل بصیرت و دانایی بود، در زمان فقدان رهبر و حضور جانشین آن، تلاش کرد تا رهبری امت را به دست گیرد و یک جریان انحرافی را در قوم ایجاد کند. حضرت هارون، برای حفظ وحدت و امنیت جامعه تنها به هشدار و انذار بسنده کرد و به جهاد علمی رو آورد و از جهاد فیزیکی و نظامی دست کشید. هدف آن حضرت(ع) حفظ وحدت امت بود که پس از خروج از مصر به سختی به دست آمده بود. اسباط و قبایل گوناگون یهودی هماره در کشمکش قدرت و تفاخر بودند و کوچک ترین حرکتی می توانست این اتحاد شکننده را از میان بردارد. از این روست که هارون (ع) به عنوان جانشین رهبری هیچ اقدام نظامی و خشونت آمیز در هنگام بروز جریان انحرافی انجام نداد. سامری از این موقعیت استفاده کرد و با زینت مردم و زر و سیم آنان گوساله ای زرین درست کرد و به عنوان خدای موسی(ع) به مردم معرفی کرد. این جریان خود بحران های چند جانبه ای را موجب شد، از این رو، مبارزه با افرادی جاهل و غیر متعهد و منتظر خشم و خروج بسیار سخت بود. هارون شیوه ای را اتخاذ کرد تا بحران به شکلی گسترش نیابد که وحدت امت را مخدوش کند و مردم را به کشتن و قتل یک دیگر بشکاند. پس از بازگشت حضرت موسی(ع) ایشان هر چند که نخست اعتراض شدیدی به جانشین رهبری می کند، ولی پس از این که استدلال هار ون(ع) را می شنود که هدف تنها حفظ وحدت در امت بود، به سراغ رهبر جریان انحرافی می رود و با چند رفتار بحران پیش آمده را مدیریت و مهار می کند. نخستین گام مباحثه علمی با مدعی رهبری و و روشنگری در این زمینه بود، گام دوم آتش زدن گوساله زرین تا نشان دهد که کاری از خدای باطلی چون گوساله زرین بر نمی آید؛ سوم کار طرد اجتماعی رهبر جریان انحرافی بود به طوری که نتواند هیچ تماسی با مردم داشته باشد؛ چهارم، کشتن منحرفان به دست خودشان و سپس احیای مجدد آنان تا نشان دهد که حقیقت احیاء و اماته در دست اوست.(بقره، آیات 51 و 54 و 93؛ طه، آیات 96 و 97؛ اعراف، آیه 150 و آیات دیگر)
  10. بحران فقدان مشروعیت سیاسی : یکی دیگر از بحران اساسی که قرآن آن را گزارش کرده و از مدیریت جامع آن سخن به میان آورده است ، بحران سیاسی درباره جانشین و رهبری است. این مساله یک بار در جانشینی حضرت هارون (ع) پدید آمده بود؛ زیرا جریان انحرافی سامری با گوساله پرستی و تغییر مفاهیم اصلی و اصول و اهداف انقلاب موسوی بر آن بود تا چنین نشان دهد که خدای حضرت موسی(ع) همین گوساله زرین است تا این گونه رهبری به حق را از حقوق خود محروم کرده و مردم را به رهبری خود بکشاند. همین جریان دوباره در نصب جانشین برای پیامبر(ص) بروز کرد؛ به این معنا که گروهی می خواستند تا فقدان رهبری پس از پیامبر(ص) پدید آید و خود عهده دار رهبری جامعه شوند. این گروه هم چنین با تغییر برخی از مفاهیم چون معنا و مفهوم ولایت، خلافت و مانند آن جریان انحرافی را شکل دادند و تا جایی پیش رفتند که خواستند همانند قصه هارون(ع) ، امام علی(ع) این منصوب الهی برای خلافت و رهبری را بکشند.(اعراف، آیه 150؛ مائده، ایه 67) پیامبر(ص) برای مدیریت بحران فقدان رهبری یا فقدان مشروعیت رهبری بر آن آمد تا همه تمهیدات را فراهم آورد تا جامعه با چنین امری مواجه نشود. تمام تمهیدات برای نصب امام علی(ع) به عنوان خلیفه و جانشین پیامبر(ص) از سوی خدا و پیامبر(ص) فراهم اندیشه شد و این جریان در غدیر خم رقم خورد و آن روز دین اسلام به تمامیت کمال خود دست یافت.(مائده، آیه 3) البته دشمنان تلاش کردند تا قبل از نصب پیامبر(ص) بکشند و پس از آن نیز با پی کردن ناقه تلاش خود را علنی کردند که البته خداوند ایشان را حفظ کردند.(مائده، آیه 67) خداوند در آیه 56 سوره مائده به طور صریح و شفاف ولایت امر و تولی امور مسلمانان و رهبری امت را پس از پیامبر(ص) به امیرمومنان علی(ع) سپرده بود که در نشانه بارز آن زکات انگشتری در هنگام نماز و در رکوع بود. (مائده، آیه 55) اما جریان انحرافی این تولی و ولایت را بر نتابید با بحرانی را در جامعه رقم زد که امیرمومنان(ع) تنها با سکوت 25 ساله خود جهت حفظ وحدت توانست از نابودی امت اسلام جلوگیری به عمل آورد. در حقیقت او را همانند هارون تهدید به قتل کردند و ایشان نیز مانند هارون(ع) تنها به جهاد علمی پرداخت و جریان انحرافی را رسوا کرد. قبر مخفی حضرت فاطمه(س) مهم ترین و اصلی ترین، شاهد و گواه بر رسوایی این جریان انحرافی است.

البته در آیات قرآنی مصادیق و موار بسیاری دیگر است که به مساله مدیریت بحران پرداخته است. خداوند برای رهایی و پیشگیری از بحران ها که در دو قالب بلای کیفری و ابتلای امتحانی تحقق می یابد، از مومنان می خواهد که نماز آیات بخوانند و یا استغفار کرده و تقوا پیشه گیرند و حقوق مالی خود ادا کنند تا گرفتار بلایای به ظاهر طبیعی چون خشکسالی و زلزله و سیل و مانند آن و یا ابتلائاتی چون کمبودها ، جنگ ها ، نقص در اموال و انفس، فقدان امنیت غذایی و امنیت روحی و روانی و مانند آن نشوند.(اعراف، آیه 96؛ نحل، ایه 112؛ آل عمران، آیه 14 و آیات بسیار دیگر) این ها تنها گوشه ای از حقایق در باره مدیریت بحران ها و رهایی و پیشگیری از آنهاست که در این جا مطرح شده است، ولی در این مطلب به همین میزان بسنده می شود.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا