اعتقادی - کلامیسیاسیمعارف قرآنیمقالات

لشکریان خدا و نقش آنها

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

یکی از اصطلاحات قرآن، جنود الهی است. لشکریان یا سپاهیان خدا، همه اسباب و عللی است که در خدمت آفرینش به ویژه خلافت الهی انسان در راستای تحقق صلح ، عدالت ، آسایش و آرامش در دنیاست. جندالله کسی است که در دفاع از عدالت، مبارزه با ظلم و ستم، صلح و صفا، تحقق اصول انسانی و کرامت و شرافت آن گام بر می دارد؛ نه کسانی که خون بی گناهان را می ریزند و در خدمت اهداف شیطانی هستند.

نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزه های قرآنی، معنا و مفهوم قرآنی جندالله و نقش آنان در رسیدن جان و جهان و جامعه به کمال و تحقق سعادت بشر را تبیین کرده است. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

جندالله، سپاهیان خدا

جُنُود جمع جُنْد به معناى لشكر و سپاه است.(مفردات الفاظ قرآن، راغب اصفهانی، ص‌207، ذیل واژه «جند») در قرآن واژه جند و جنود گاه به خدا و گاه به شیطان و دیگران نسبت داده شده است. ترکیب هایی چون جنود ربک(مدثر، آیه 31)، جنود ابلیس(شعراء، آیه 95) یا جنوده که ضمیر گاه به سلیمان(نمل، آیه 17) یا طالوت(بقره، آیه 249) یا جالوت(همان) یا فرعون(یونس، آیه 97) و مانند آن بر می گردد، در قرآن به کار رفته است.

خداوند گاه از جندالله (توبه ، آیه 26) و گاه از جنود ربک (مدثر، آیه 31) سخن به میان می آورد که ناظر به مقام الوهیت و ربوبیت است؛ ولی به نظر می رسد که تعبیر جندالله نیز ناظر به مرتبه فعل خدا یعنی مقام ربوبیت است. به این معنا که خداوند امور هستی را از راه اسباب و عوامل انجام می دهد و همه هستی لشکریان و سپاهیان خداوند برای انجام و تحقق امری است؛ چرا که «ان الله یابی ان تجری الامور الا باسبابها؛ خداوند ابا دارد این که امور جز را راه اسباب آن جریان یابد و تحقق پیدا کند»؛ زیرا دنیا دارالاسباب است.

بر این اساس اصطلاح قرآنی جندالله یا جنودالرب، اشاره به تمامى علل و اسباب در عالم وجود است كه تحت فرمان و امر خداوند است.(الميزان، علامه طباطبایی، ج‌18، ص‌262)

بنابراین، اضافه جنود به خدا، یک اضافه تشریفی است؛ زیرا این گونه به برخی از علل و اسباب تحقق شرافت داده می شود؛ زیرا نقش تعیین کننده ای نسبت به دیگران به عهده دارند؛ چنان که اضافه روح به خداوند در روحی(حجر، آیه 29؛ ص، آیه 72) از باب اضافه تشریفی و شرافت بخشی به انسان است.

ویژگی های لشکریان خدا

سپاهیان خدا دارای ویژگی هایی هستند که در آیات قرآنی به برخی از آن ها اشاره شده است. این ویژگی های عبارتند از:

  1. بی شماری سپاهیان خدا: از آن جایی که کلمات الهی بی پایان است(لقمان، آیه 27) به طور طبیعی لشکریان خداوند نیز بی شمار و بی پایان است. از این روست که خداوند می فرماید که کسی جز خداوند از شمار آنان آگاه نیست و بدان علم ندارد(مدثر، آیه 31)
  2. لشکریان آسمانی و زمینی: لشکریان خداوند اختصاص به لشکریان زمینی یا آسمانی ندارد، بلکه هر دو گروه را شامل می شود.(فتح، آیات 4 و 7؛ یس، آیه 28)
  3. خداوند مالک سپاهیان: سپاهیان خداوند ملک او هستند و خداوند مالک و صاحب اختیار آنان است و هر گونه تصرف و دستوری بدهد انجام می دهند.(فتح، آیات 4 و 7)
  4. لشکریان خدا مظهر حکمت الهی: جنود الهى، از مظاهر حكمت خداوند هستند؛ یعنی خداوند براساس حکمت و فلسفه و هدف یا اهداف خاصی آنان را آفریده و به خدمت گرفته است. (فتح، آیات 4 و 7)
  5. لشکریان خدا مظهر عزت الهی: جنود الهى، تجلّى عزّت خداوندی هستند.(فتح، آیه 7)
  6. لشکریان خدا تحت علم الهی: جنود الهى، تحت نظارت و آگاهى كامل خدا قرار دارند و هیچ گاه بیرون از علم قرار نمی گیرند تا خودسرانه کار و اقدامی انجام دهند و یا خداوند نسبت به خودشان یا عملشان جهل داشته باشد.(فتح، آیه 4)
  7. لشکریان نامرئی خدا: سپاهیان خدا به سبب تنوع می توانند مرئی و نامرئی و آشکار و نهان باشند. از این روست که در بسیاری از موارد ما حضور لشکریان خدا را جز از راه آثار و برکات وجودی و حضوری آنان درک نمی کنیم. خداوند در آیه 9 سوره احزاب می فرماید که لشكريان نامرئى خداوند بر مؤمنان در غزوه احزاب فرود آمدند و یا در آیات 25 و 26 سوره توبه می فرماید که لشكريان غيبى خداوند بر مؤمنان در جنگ حنين فرود آمدند و همانها سبب شكست سخت جبهه كفر در كارزار حنين شدند و لشکر اسلام پیروز از آن جنگ بیرون آمد. البته از آیه 40 سوره توبه بر می آید که این سپاهیان خدا را مردم نمی دیدند ولی پیامبر(ص) می دید.
  8. لشکریان همیشه پیروز: از سنت های الهی این است که جنود الهی و لشکریان خدا در هر جایی حضور یافتند موجب پیروزی می شوند؛ زیرا آنان هماره غالب و چیره هستند و چیزی بر ایشان غلبه و چیره نخواهد شد.(صافات، آیه 173)

آثار و برکات جنود الهی

سپاهیان خدا دارای کارکردها و آثار و برکات زیادی هستند که برخاسته نقش متنوع و متعدد آنان است. در آیات قرآنی به برخی از مهم ترین کارکردها و آثار آنان اشاره شده است که به برخی از آن ها در این جا توجه داده می شود:

  1. ایجاد آرامش: یکی از مهم ترین آثار حضور و کارکرد سپاهیان خداوند، ایجاد آرامش در کسانی است که جنود الهی در خدمت آنان قرار می گیرند. چنان که نزول لشكريان غيبى خداوند، موجب آرامش‌بخشى مؤمنان در صلح حديبيّه شده است.(فتح، آیات 4 و 7) یا نزول جنود و سپاهیان نادیدنی الهی در غار ثور موجب آرامش و تایید پیامبر(ص) از سوی خداوند شد.(توبه، آیه 40)
  2. ابزار امتحان کافران و بیماردلان: یکی دیگر از کارکردها و نقش سپاهیان خدا، آزمون و ابتلای مردمان به ویژه کافران است. خداوند در آیات 30 و 31 سوره مدثر می فرماید که كافران و بیماردلان را با بيان تعداد جنود الهىِ نگهبانانِ دوزخ آزموده و امتحان کرده است. در حقیقت بیان شمار جنود الهی در نگهبانی دوزخ خود فتنه و آزمونی برای این دسته از مردمان است.
  3. پیروزی و موفقیت: پیروزی و موفقیت انسان های مومن در گرو حمایت های الهی و امدادهای غیبی اوست و اگر خداوند نخواهد کسی پیروز نمی شود؛ زیرا پیروزی و شکست می بایست بر اساس حکمت و علم و مشیت و اراده الهی باشد. از کارکردهای لشکریان خدا، تحقق بخشی به اهداف خداوند از جمله پیروزی است. البته از آیه 173 سوره صافات بر می آید که آنان موجبات پیروزی را فراهم می آورند و نقش تعیین کننده و کلیدی در این زمینه دارند.
  4. ابزار تهدید کافران: از دیگر کارکردها و نقش های لشکریان خدا، تهدید کافران به دست آنان از سوی خداوند است. خداوند بارها منافقان و مشركان، با لشكريان زمينى و آسمانى خود تهديد کرده است.(فتح، آیات 6 و 7)
  5. پاسداری از اماکن مقدس: از دیگر کارکردهای لشکریان خدا، دفاع و پاسداری از اماکن مقدس الهی است. خداوند در آیات 1 تا 5 سوره فیل بیان می کند که پاسدارى از كعبه و حفظ آن، از جمله وظايف جنود الهى است. همین نقش را نسبت به دیگر اماکن مقدس ایفا می کنند.
  6. کیفر و مجازات کافران ودشمنان خدا: از دیگر کارکردهای جنود الهی آن است که خداوند دشمنان و کافران را به دست آنان مجازات کرده و به کیفر می رساند؛ چنان که در جنگ احزاب(احزاب، آیه 9) و غزوه حنین(توبه، آیات 25 و26) به دست لشکریان خود، کفار و دشمنان را مجازات و به کیفر رسانیده است. البته جنود الهی تنها در دنیا به این وظیفه نمی پردازند بلکه وظیفه اخروی آنان نیز مجازات و کیفر دشمنان و کافران در دوزخ است.(مدثر، آیه 31)
  7. امدادهای غیبی: شاید بتوان گفت که از مهم ترین وظایف و کارکردهای لشکریان خدا، امدادرسانی به مومنان است. لشکریان نامرئی خداوند بارها به مومنان در جنگ ها امداد رسانی کرده اند که در آیات 9 سوره احزاب و 24 و 25 و 40 سوره توبه به برخی از آن ها اشاره شده است. الف: نزول اطمينان و آرامش و سکونت بر قلب مؤمنان از آثار امداد جنود الهى است.(فتح، آیه 4)ج: فتح و پيروزى مؤمنان، در پرتو امداد جنود الهى و سپاهیان خداست.(توبه، آیه 26؛ احزاب، ایه 9؛ فتح ، آیات 1 تا 7)
  8. د: شكست كافران، از آثار امداد جنود الهى است که خداوند به دست مومنان و لشکریان نامرئی خود کافران را در دنیا عذاب و مجازات می کند و موجبات شکست آنان را فراهم می آورد.(توبه، آیات 25 و 26 و 40)
  9. ب: ازدياد ايمان مؤمنان، از آثار دیگر امداد لشکریان خداست که در آیه 4 سوره فتح و 31 سوره مدثر به آن توجه داده شده است.
  10. امداد رسانی لشکریان نامرئی خدا، آثار و برکاتی به دنبال داشته است که از جمله مهم ترین آن ها می توان به موارد زیر اشاره کرد:

مهم ترین مصادیق لشکریان خدا

چنان که گفته شد همه هستی لشکریان خدا را تشکیل می دهند؛ از این روست که ابلیس و شیاطین نیز در خدمت خداوند قرار می گیرند و خواسته و ناخواسته در تحقق اهداف الهی و حکمت آفرینش تلاش و اقدام می کنند و هیچ نمی تواند از حکومت الهی فرار کند. همان گونه که شیاطین در خدمت پیامبری چون حضرت سلیمان (ع) بودند و به خدمت او در آمدند(انبیاء، آیه 82) همه هستی در خدمت اهداف الهی هستند.

با این همه برخی این کار را در قالب اطاعت انجام می دهند و برخی در قالب اکراه و اجبار ناچار می شوند تا اهداف الهی را برآورده سازند.(آل عمران، ایه 83؛ رعد، آیه 15؛ فصلت، آیه 11)

آنهایی که به شکل اطاعت محض در خدمت اهداف الهی هستند و هیچ مخالف و تخفلی ندارند، دو گروه پیامبران و فرشتگان هستند. البته در اطاعت محض آنان این تفاوت وجود دارد که پیامبران این اطاعت محض را به اراده و اختیار و انتخاب خود و در کمال آزادی انجام می دهند(صافات، آیات 171 تا 173 و آیات دیگر)؛ در حالی که فرشتگان از روی برنامه ای که برای آنان تنظیم شده؛ زیرا فرشتگان هرگز بیرون از آن مقامی که دارند نمی توانند کاری انجام دهند.(صافات، آیه 164؛ مدثر، آیه 31)

جندالشیطان در برابر جندالله

البته چنان که گفته شد در یک سخن کلی همه هستی جندالله هستند، یعنی حتی شیاطین و ابلیس که مصداق دشمنان نخست و کافران سوگند خورده هستند در خدمت اهداف آفرینش قرار دارند و از حکم و حکومت خداوند بیرون نبوده و برای اهداف الهی کار می کنند.

با این همه از آن جایی که دو دسته انسان و جنیان دارای اراده و اختیار هستند، اعمال آنان براساس عقاید و افکار آنان ارزش گذاری می شود. از این روست که حتی اعمال صالح این دو دسته زمانی مفید و سازنده و ارزشمند خواهد بود که دارای حسن فاعلی و نیت خیر و خوب باشد. از اینروست که در آیات قرآنی، ملاک ارزش گذاری حسن فاعلی و حسن فعلی یعنی نیت خوب و کار نیک است.(فاطر، آیه 10 وآیات دیگر)

پس اگر انسان ها و جنیان نتوانند ایمان و نیت خوب را در کنار کار نیک قرار دهند یا نتوانند نیت خوب خود را با کار نیک همراه سازند، شکست خورده و ناکام خواهند بود. کسی که نیت خوبی دارد ولی کار بد انجام می دهد سودی نخواهد برد؛ چنان که اگر نیت بدی داشته باشد و کار خوبی انجام دهد سودی نمی برد. برای پرواز به سوی خداوند و رضایت او می بایست دو بال فکر و عمل یعنی نیت خوب و کار نیک با هم همراه شود.

بسیاری از انسان ها به ظاهر خود را جندالله می دانند در حالی که از جنود ابلیس و جندالشیطان هستند.(شعراء، ایه 95) جنود ابلیس که خداوند در این آیه می فرماید همه آنان را با غاوین دیگران در دوزخ روی هم می ریزند، کسانی هستند که در خدمت اهداف شیطانی چون قتل، خون ریزی، زنا، نابود کردن حرث و نسل و مانند آن اقدام می کنند و صلح و صفا و ارامش را از میان بشر بر می دارند و به ظلم و جنایت دست می زنند و از عدالت و امانت گریزان هستند. در قرآن تمام صفاتی که برای گناهکاران و کافران و مشرکان بیان شده ، صفات جندالشیطان است؛ زیرا این افراد در خدمت شیطان و اهداف آن هستند حتی اگر نام خود را جندالله و مانند آن بگذارند.

تعبیر«جنود ابلیس»در قرآن کریم فقط در یک مورد آمده است،آنجا که خداوند متعال می‏فرماید: فکبکبوا فیها هم الغاوون،و جنود ابلیس اجمعون؛ پس آنان‏[ مشرکان ]و گمراهان و لشکریان ابلیس همگی به رو در دوزخ افکنده شدند. (شعراء، آیه 95)

در تفسیر جنود ابلیس روایات متعددی آمده است. در برخی از روایات از امام‏صادق(ع) نقل شده که«جنود ابلیس» همان ذریّه و نسل و تبار اوهستند. در برخی دیگر آمده که مراد از جنود ابلیس،پیروان او-اعم از فرزندانش و فرزندان آدم-می‏باشند. در جایی دیگر آمده که جنود ابلیس پیروان معصیت کار او-اعم از جن و انس-هستند. یا در جایی دیگر آمده است: جنود ابلیس عبارت از کسانی هستند که ابلیس آنان را به بت‏پرستی فرا می‏خواند و آنان در این دعوت از او پیروی می‏کنند..

امیرمؤمنان علی(ع) غضب را یکی از جنود ابلیس معرفی‏ می‏کند،آنجا که می‏فرماید: وَاحْذَرِ الْغَضَبَ فَإِنَّهُ جُنْدٌ عَظِیمٌ مِنْ جُنُودِ إِبْلِیسَ؛ از غضب حذر کن؛ زیرا غضب،جند و لشکری عظیم‏ از جنود ابلیس است»(نهج البلاغه، نامه 69)

و نیز همان فرمود: اتخذوا التواضع مسلحة بینکم وبین عدوکم إبلیس وجنوده، فإن له من کل امة جنودا وأعوانا، ورجلا وفرسانا؛: تواضع و فروتنی را سلاح میان خود و دشمنانتان یعنی ابلیس و سپاهیانش قرار دهید، زیرا او در هر امتی لشکریان و یاران و نیروهای پیاده و سواره، دارد. (نهج البلاغه، خطبه 192)

علامه طباطبائی می‏گوید: جنود ابلیس عبارت از همنشینان شیاطینی هستند که قرآن‏کریم از آنها به عنوان کسانی یاد می‏کند که از اهل گمراهی دست بر نمی‏دارند مگر آنگاه که موجبات ورود آنها را به آتش دوزخ فراهم آورند.(المیزان، ذیل آیه 95 سوره شعراء) خداوند متعال می‏فرماید: و من یعش عن ذکر الرّحمن نقیّض له شیطانا فهو له قرین؛ آن که از یاد خدای مهربان روی برتابد برای او شیطانی برمی‏انگیزیم که وی قرین و همنشین اوست.(زخرف، آیه 36)

تا آنجا که می‏فرماید: و لن ینفعکم الیوم اذ ظلمتم انّکم فی العذاب مشترکون؛ امروز چون بر خویشتن‏[ در دنیا ]ستم را ندید هرگز این همنشین به شما سودی‏ نمی‏رساند،تحقیقا شما با شیطان‏[ که در دنیا همنشینتان بود ]در عذاب آتش دوزخ سهیم و شریک‏ هستید.(زخرف، آیه 39)

بر اساس آیات و روایات جنود ابلیس به دو گروه تقسیم می شوند. در تفسیر کلبی از ابن‏عباس روایت شده است:ابلیس جنود خود را به دو گروه‏ تقسیم کرد: گروهی را به سوی انسانها، و گروهی را به سوی جن گسیل داشت.

بنابراین«شیاطین انس و جن»عبارت از دشمنان رسولان خدا و مؤمنان‏ هستند،شیاطین انس و جن همواره در همهء اوقات با هم دیدار می‏کنند و هر یک از آنها به دیگری می‏گوید:من یار و همنشین خود را با چنین و چنان حربه‏ای گمراه‏ کردم،و دیگری با شنودن رمز اغوای وی می‏گوید:علیهذا پس من باید یار و پیرو تو را با وسیله‏ای به سان افزار گمراه‏گری تو اغوا کنم؛و بدین‏سان شیاطین،فتنه‏ انگیزی و شر و آشوب آفرینی را به افراد دیگر از جنس خود تعلیم داده و به هم‏ القا می‏کنند.

از جنود ابلیس در قرآن کریم به«قبیل»نیز تعبیر شده است: «انّه یراکم هو وقبیله من حیث لا ترونهم؛ شیطان و گروه و کسانش شما را به گونه‏ای می‏بینند که شما آنها را نمی‏بینید.(اعراف، آیه 27)

طبرسی«قبیل»را به ذریه و فرزندان و تبار او، و یا جنود و لشکریان و اتباع‏ او یعنی جن و شیاطین تفسیر کرده است.(مجمع البیان، ذیل آیه)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا