اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیتاریخیمعارف قرآنیمقالاتمناسبت ها

سبک زندگی و سیره امام حسن عسکری(ع)

بسم الله الرحمن الرحیم
محدودیت های اعمالی از سوی حاکمان غاصب عباسی شرایطی را برای امام حسن عسکری(ع) رقم زد تا به ظاهر نتواند مسئولیت علمی و اجتماعی امامت را به انجام برساند. بازداشت خانگی آن حضرت(ع) به ظاهر به داعی حذف هر گونه ارتباط با علویان بود که گرایشی شدید به قیام علیه غاصبان خلافت الهی داشتند؛ اما بخشی از آن محدودیت سازی ها برای تولد مهدی موعود(عج) بود تا در صورت تولد ایشان را بکشند. شناخت شرایط سخت زندگی امام حسن عسکری(ع) می تواند ما را برای بهره گیری از سبک زندگی در شرایط سخت آموزش دهد. نویسنده در این مطلب به گوشه های از سبک زندگی آن حضرت(ع) پرداخته که با هم آن را از نظرمی گذرانیم.
جایگاه امامت امام حسن عسکری(ع)
امام حسن عسکری(ع) پدر امام حضرت مهدی موعود(عج) دارای شخصیتی پیچیده بود. با آن که محدودیت هایی از سوی خلفای غاصب عباسی در حق ایشان اعمال شد و ایشان در بازداشت و حبس خانگی در پادگان نظامی بود؛ اما آن حضرت(ع) همانند پدر بزرگوارش امام علی النقی الهادی العسکری(ع) از طرق گوناگون تلاش می کرد تا خط امامت را حفظ کرده و شیعیان را در آن راه مستقیم الهی حفظ کند.
البته شرایط سخت به ویژه در زمان عسکریین علیهما السلام خود زمینه ساز و بستری بود تا نظام پیچیده وکیلان بتواند شکل منطقی و امنیتی پیدا کند و امکان از میان بردن آن از سوی حاکمان فراهم نشود. در حقیقت شرایط عسکریین آماده سازی امت برای دوران فقدان حضور مستقیم امام در میان پیروان است. امت توانست در زمان دو امام همام عسکریین(ع) خود را با شرایط وقف دهد که خود تحت رهبری غیر مستقیم امام (ع) مسیر درست الهی را بشناسد و حرکت کند. وکیلان به پختگی برسند و اجازه ندهند مزدوران در ارکان نظام فکری و اعتقادی شیعیان نفوذ کنند و خط و مسیر اصلی را به سمت کژی و انحراف سوق دهند.
هر چند بر اساس باورها و اعتقادات شیعی، محدوده خلافت الهی امامان معصوم(ع) به دایره کوچک و بسته خلافت ظاهری بر انسان محدود نمی شود، بلکه آنان به عنوان انسان های کامل و تمام ، در مقام خلافت کامل الهی و مظهریت در ربوبیتی قرار دارند که حتی فرشتگان به نزد آنان می آیند تا فرمان گیرند چگونه عمل و رفتار کنند.(سوره قدر و روایات تفسیری ذیل آن) ازاین رو، محدود شدن در ظاهر و بازداشت خانگی به معنای آن نیست که ارتباط ایشان با قلمروی فرمانروایی آنان در هستی از طریق فرشتگان و دیگر جنود الهی قطع و کم و محدود شده باشد؛ بلکه آنان همان طوری که بر همه هستی در قرارگاه زمینی خودشان فرمان می رانند و حکم می کنند، و به عنوان مجاری فیض الهی و مظهریت در ربوبیت در پرورش هر کس و هر چیز و رساندن آنها به کمال شایسته و بایسته فعالانه دخالت می کنند، هم چنین در اوضاع و احوال مردمان و بشریت نظارت مستقیم داشته و آنان را به کمال بایسته و شایسته ایشان می رسانند.
اصولا از نظر آموزه های قرآنی، امام به عنوان خلیفه الهی، شاهد بر اعمال همگان به ویژه بشریت است. اوست که تحمل شهادت کرده و در قیامت گزارش می کند. این بدان معنا خواهد بود که بر اعمال هر کسی نه تنها آگاه است، بلکه به نیت های آنان عالم و آگاه بود و از سر و اخفی آنان و حتی ضمیر ناخودآگاه آنان نیز آگاه است؛ زیرا تحمل شهادت و سپس ارایه آن در پیشگاه خداوند در قیامت جز به این نمی تواند باشد. خداوند خود به صراحت در این باره فرموده است: وَقُلِ اعْمَلُواْ فَسَيَرَى اللّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ؛ و بگو: «[هر كارى مى‏خواهيد] بكنيد، كه به تحقیق خدا و پيامبر او و مؤمنان در كردار شما می نگرد، و تحقیق به سوى داناى نهان و آشكار بازگردانيده مى‏شويد پس شما را به آنچه انجام مى‏داديد آگاه خواهد كرد.».(توبه، آیه 105)
این «مومنون» در آیه همان امامان معصوم(ع) هستند که همانند خداوند از ظاهر و باطن اعمال و کارهای همگان آگاه هستند. (نگاه کنید: روایات تفسیری ذیل آیه)
شیخ طبرسی می نویسد: و در روايات رسيده از امامان نور، منظور اين است كه عملكرد شايسته يا نادرست اين امّت، هر دو شنبه و پنجشنبه به نظر مبارك پيامبر و امامان راستين (عليهم السلام) – از على‏عليه السلام تا امام مهدى (عج) مى‏رسد و آنان همه كارهاى انجام شده را مى‏نگرند. با اين بيان منظور از ايمان آوردگان راستين امامان معصوم هستند.(مجمع البیان، ذیل آیه)
در حقیقت این کسانی که هم اکنون باطن اعمال زشت منافقان را مثلا می بینند، نمی توانند مومنان عادی و معمولی باشند، بلکه همان امامان معصوم(ع) هستند که همانند خدا و پیامبر(ص) از علم غیب برخوردارند و خداوند به این رضایت داده که آنان آگاه باشند.(جن، آیات 26 و 27)
از سوی دیگر، این «سین» در «سیری» به معنای تسویف و تاخیر نیست تا به معنای به زودی خواهند نگریست باشد، بلکه به معنای تحقیق است؛ زیرا خداوند همان زمان عمل افراد است که حقیقت را می بیند نه بعدا  آن را خواهد دید، بنابراین، حقیقت و باطن اعمال هر کسی همزمان با عمل از سوی خدا و پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) دیده می شود و آنان از آن آگاه هستند و پس از آن که در دنیا تحمل شهادت به عیان کردند در قیامت همان را گواهی می دهند که این شخص مثلا فلان عملش را با نیت خالص یا ریایی انجام داده است.
از یک جهت می توان این آیه را همانند آیه 143 سوره بقره دانست که می فرماید: كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً؛ و اين چنين ما شما را (مانند شاهين ترازو) امتى وسط قرار داديم تا بر مردم شاهد باشيد و رسول هم بر شما شاهد باشد.
به دلیل این که این امت وسط همان امامان معصوم(ع) هستند که شاهد و گواه بر امت ها و مردمان هستند و پیامبر(ص) شاهد بر این شاهدان الهی است.
می دانیم که در قیامت هر امتی به امام خودش خوانده می شود و در صف آن امام قرار می گیرد. خداوند می فرماید: يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُوْلَـئِكَ يَقْرَؤُونَ كِتَابَهُمْ وَلاَ يُظْلَمُونَ فَتِيلاً؛ [ياد كن‏] روزى را كه هر گروهى را با پيشوايشان فرا مى‏خوانيم. پس هر كس كارنامه‏اش را به دست راستش دهند، آنان كارنامه خود را مى‏خوانند و به قدر نخك هسته خرمايى به آنها ستم نمى‏شود.(اسراء، آیه 71)
از همین روست که وقتی حضرت ابراهیم(ع) خواست تا خودش به عنوان برپاکننده رستاخیز در مقام احیاء و اقامه کننده آن قرار گیرد، خداوند می فرماید اگر می خواهی بدانی که چگونه قیامت را بر پا می کنم، خودت را به عنوان خلیفه و مظهر احیاء و اقامه کننده قیامت این گونه قرار ده که پرندگانی را بکشی و خود دوباره قیامت آنان را اقامه و برپا دار! آن در حضرت(ع) در انجام این اقامه قیامت ، سرها را به دست می گیرد که نشانه امام و پیشوای آن اجزاء است. در حقیقت هر امتی اجزای آن امام است و وقتی آن امام خوانده می شود، اجزای آن امام یعنی امت نزد او گرد می آیند.(بقره، ایه 260 و روایات تفسیری)
به هر حال، امامت از نظر اعتقاد شیعی، فراتر از دایره خلافت ظاهری و ارتباط با انسان ها به شکل ظاهری است؛ بلکه آنان مجاری فیض الهی برای هستی هستند و هم چنین آنان به تعلیم و تزکیه بشر به اشکال مختلف می پردازند و محدودیت ظاهری به معنای آنان نیست که آنان امکان تصرف در قلوب دیگران را ندارند؛ بلکه آنان همان طوری که توانایی طی الزمان و طی الارض را دارند، توانایی تصرفات گوناگون در کائنات را به عنوان خلیفه الهی دارا هستند.
شخصیت و ویژگی های امام حسن عسکری(ع)
چنان که گفته شد، امام حسن عسکری(ع) در بازداشت خانگی در پادگان نظامی سامرا بود و ماموران دولتی و جاسوسان نیز هماره آن حضرت(ع) را زیر نظر داشتند و هر گونه ارتباطی را مهار و مدیریت می کردند. این بازداشت به عللی گوناگون بود که البته از مهم ترین آن ها وعده ای بود که پیامبر(ص) داده بود. از پیامبر(ص) روایت متواتری از اهل سنت و اهل عترت نقل شده که دوازدهیمن امام(ع) فرزند حسن (ع) از نوادگان امام حسین(ع) همان حضرت مهدی(عج) است که جهان را از ظلم نجات داده و پر از عدل و داد می کند.
تاثیر این روایات چنان بود که حتی بنی عباس که خود را از بنی هاشم می دانستند، برای گمراهی مردم و اذهان مردم، نام مهدی را بر خود می گذاشتند. جالب این است که پس از قیام عباسیان علیه امویان، آنان برای این که اذهان را از اهل بیت عصمت و طهارت به سوی خود منحرف کنند، سومین خلیفه عباسی یعنی أبو عبد الله محمد بن عبدالله المنصور بن محمد بن علی، خود را «المهدی بالله» نامید تا از ظرفیت این حدیث برای پیشبرد مقاصد شوم خودش بهره برد.
هر چه زمان به سمت طلوع امام زمان(عج) نزدیک تر می شد، سخت گیری های بنی عباس نیز بیش تر می شد، این گونه است که امام علی النقی (ع) نخستین کسی است که در پادگان نظامی حبس می شود تا زیر نظر مستقیم دولت عباسی باشد. پس شرایط برای امام حسن عسکری(ع) سخت تر و بدتر بوده است و حبس تشدید و مراقبت ها شدیدتر شد. این گونه است که حتی زمان بارداری و آبستنی حضرت نرگس خاتون (س) مخفی بود و شرایطی که فرعون زمان برای این خانواده فراهم آورده بود همانند شرایطی است که فرعون پس از آگاهی از به دنیا آمدن کودکی در بنی اسرائیل ایجاد کرده بود. اما همان طوری که حضرت موسی(ع) در خانه فرعون رشد می کند، حضرت امام زمان(عج) در پادگان نظامی سامرای عباسی رشد می کند.
1. نور امامت:
به هر حال، گزارش های اندکی از سیره و سبک زندگی امام حسن عسکری(ع) در اختیار ما است. با این همه همین اندک گزارش ها به ما نشان می دهد که امام حسن عسکری(ع) همانند دیگر امامان معصوم(ع) برخوردار از نور امامت بوده است. به طوری که نـور فـروزان امام حسن عسکری(ع) به چشم خادم و کنیز آن حضرت (ع) نیز می آید. در روایت است:  قالَتْ بدل مَولاةُ اَبى مُحَمَّدٍ عليه السلام: كُنْتُ رَأَيْتُ مِنْ عِنْدَ رَأْسِ اَبى مُحَمَّدٍ عليه السلام نُـورا ساطِعا اِلىَ السَّمـاءِ وَ هُوَ نائِـمٌ؛ بدل، كنيز امام عسكرى عليه السلام می گويد: زمـانى كه امام ابی محمد حسن عسکری علیه السلام در خـواب بود مى ديـدم كه از پيش سر آن حضرت نورى به طـرف آسـمان كشيده مى شـد. (خرائج و جرائح، ج 1، ص 443)
در حقیقت اين ويژگى  تنها گوشه اى از بعد ملكوتى معصومين از جمله امام حسن عسکری(ع) است که به چشم دیگران آمده تا این گونه حجت و امامت آنان بر نزدیکان و سپس دیگران آشکار شود.
2. علم و حکمت :

البته آن چه بیش تر از این مهم است، همان علم فقاهت و علم لدنی و رفتاری است که از آن امام (ع) به چشم می آمد و دیگران آن را دیده و گزارش می کردند. مثلا قافورى می گويد: وَ مِن صِفاتِهِ [العَسكَرى عليه السلام]: كانَ صـامِتا لايَنـْطِـقُ اِلاّ بِالْحِكْمَةِ وَ الْعِلْمِ وَ ذِكْرِاللّهِ؛ از صفات امام حسن عسكرى عليه السلام اين بود: ساكت بود و صحبتش جز به حكمت و دانش و ياد خدا نبود.(حياة الامام العسكرى ، ص 20)
البته همین صفت ایشان برای ما شیعیان و امت اسلام باید خیلی درست آموزش باشد. در حقیقت ایشان به ما می آموزد که مهار و مدیریت و نظارت بر زبان و گفتار خويش، باید از مهم ترین برنامه هاى خودسازى ما باشد؛ زیرا این گونه است که می توانیم هم از بسیاری از گناه زبانی که گناهان کبیره هم هستند، جلوگیری کنیم و از آن پرهیز نماییم و هم می توانیم در سیر و سلوک الی الله گام نخست را بردایم؛ زیرا با سکوت و صمت است که زمینه برای تفکر و تعقل فراهم می آید و دل متقی آینه جمال و جلال الهی می شود و زمینه برای پذیرش الهامات الهی فراهم می آید و نور علم الهی در دل ها افکنده می شود. از همین روست که عارفان مهذّب، سكوتی همراه با تفكّر و تأمّل دارند و اگر سخن می گويند، حرف هايشان حكيمانه و از روى دانش و بصيرت الهی است که خداوند از زبان آنان جاری می کند ؛ زیرا قلب ایشان مرکز فرود علم الهی است که با تقوا به دست آمده است. اگر سخنی با دیگران نداشته باشند به ذكر خدا و یاد او مشغول هستند و ذکرالله و «ياد خدا» را مونس تنهايى خويش قرار مى دهند.
چنان که بارها گفته شده امامان(ع) هیچ حرکت و سخنی و رفتاری را بیهوده انجام نمی دهند؛ زیرا ساحت ایشان از هر گونه لعب و لهو مبرا و پاک است. هم چنین رفتار ایشان برای تعلیم و تزکیه امت است که خداوند در آیات قرآنی به این ماموریت و وظیفه آنان اشاره دارد؛ چرا که امامت ایشان  استمرار و ادامه نبوت و رسالت پیامبران (ع) است.
3. ایمان به خدای شاهد و مشهود در کارها:

از جمله آموزه هایی وحیانی آنان را می توان در شعارهایی جست که ایشان برای نگـين انگشتری خویش انتخاب می کردند. این خاتم ها که بدان نامه و مکتوبات مهر می شد، به دست دیگران می رسید  و آنان از شعار اصلی امام (ع) آگاه شده و رویه و رفتار و عقاید خود را بر اساس آن سامان می دادند. امام حسن عسکری(ع) شعارهایی را برای نگین انگشتری خویش برگزیده بود که در برگیرنده جوامع الکلم و کلمات کلیدی بود.
كفعمى گويد: نَقْشُ خاتَمِهِ «اِنَّ اللّهَ شَهيدٌ» وَ فى رِوايَةٍ : «سُبْحانَ مَنْ لَهُ مَقاليدُ السَّمواتِ وَ الا¨َْرْضِ»؛ نقش نگين انگشترى امام عسكرى عليه السلام «خداوند شاهد است» بود. و به روايت ديگر: «پاك و منزّه است خدايى كه كليد آسمانها و زمين در دست اوست» بوده است. (بحارالانوار 50 : 238 )
شعار نخست به حضور دایمی انسان در پیشگاه خداوند اشاره دارد و به امت این مطلب را می رساند که هماره خود را در پیشگاه خدا دانسته و نیز بداند که آن خداوند هم مشهود و هم شاهد است؛ زیرا شهید به هر دو معنا آمده است. پس باید هم اعمال خود را مدیریت کند و هیچ کاری را بدان رضای الهی انجام ندهد؛ زیرا پیش و پس و همراه هر کار خدا است که دیده می شود؛ و دیگر بداند که خداوند آگاه  وعالم و ناظر و شاهد اعمال است ؛ پس این گونه نیست که امت را رها کرده باشد، بلکه همان طوری که خداوند از دریچه غیب به هستی می نگرد و هیچ چیز از خداوند لطیف و نظارت وی بیرون نیست، هم چنین امام که در حبس خانگی است، شاهد اعمال است و باید امت بداند که رها نشده است و هماره زیر نظر و نظارت و حمایت خداوند و امام معصومی است که خلیفه الهی است.
تاکید بر مقالید و کلیدهای آسمان و زمین از آن رو انجام می گیرد تا امت دل خوش به حمایت و نظارت الهی باشد و بداند هر کاری کلیدی دارد که باید از آن بهره گرفت. بی گمان کلید رهایی امت از ظلم و جور و رسیدن به عدالت جهانی و کامل ، کسی جز امام مهدی(عج) نیست.
به هر حال، این گوشه ای از پیام هایی است که این شعار به امت می رساند. بی گمان پیام های دیگری از آن مد نظر است که با تامل و تدبر می توان به آن ابعاد دیگر نیز دست یافت.
4. مـداومت عبـادت
امامان(ع) به حکم حکمت آفرینش و خلقت، عبادت را سرلوحه همه کارهای خویش قرار می دادند و دمی از آن دست بر نمی داشتند. البته با توجه به شرایطی که دولت عباسی برای آنان فراهم آورده بود، آنان بخش اعظم خود را در حبس خانگی به عبادت اشتغال داشتند. باید به این نکته توجه کرد که حتی آنان با آن که در حبس به عبادت اشتغال داشتند، با این همه عباسیان و کینه جویان بر آن بودند تا به اتهامی آنان را بکشند و از سر راه بردارند. از آن جایی که نمی توانستند با حضور شیعیان آماده کارزار مستقیم اقداماتی را علیه امام انجام دهند، ولی دنبال بهانه جویی بودند. امامان عسکریین (ع) نیز می کوشیدند تا بهانه ای به دست این بهانه جویان ندهند.
رفتار امامان عسکریین حتی دشمنان و جاسوسان را تحت تاثیر خود قرار می داد. یکی از این ماموران عباسی در گزارش خود به این نکته اشاره دارد که ایشان زندگی را به عبادت می گذراند و در کارها و امور سیاسی دخالتی ندارد و نمی تواند مشکلی برای دولت عباسی ایجاد کند.  در روایت است:  قالَ المُوَكِّلينَ مِن جانِبِ صالِحِ بنِ عَلِىٍّ: ما نَقُولُ فى رَجُلٍ يَصُومُ نَهارَهُ وَ يَقُومُ لَيْلَهُ كُلَّهُ لايَتَكَلَّمُ وَ لايَتَشاغَلُ بِغَيْرِالْعِبادَةِ؛ موكلين صالح بن على(كه در زندان نگهبان بودند، درباره امام عسكرى عليه السلام)گفته اند: چه بگوييم در مورد كسى كه روزها را به روزه گرفتن و شبها را به شب زنده دارى مى گذراند و صحبت نمى كند و به غير عبادت مشغول نمى گردد. (بحارالانوار، ج 50 ، ص 308 )
در روایتی دیگر نیز دربراه عبـادت امـام عسكرى عليه‏السلام گفته آمده است: كانَ اَبُو مُحَمَّدٍ عليه السلام اَعْبدَ اَهْلِ زَمانِهِ، وَ اَكْثَرَهُمْ طاعَةً لِلّهِ تَعالى وَ كانَ يُحْيى لَيْلَهُ بِالصـَّلاةِ وَ تِـلاوَةِ الْكِتابِ وَ السُّجُودِ لِلّهِ؛ امام ابومحمد حسن عسكرى عليه السلام، عابدترين فرد اهل زمان خود بود. از همه بيشتر در اطاعت خداوند بود و شبها را با نماز و خواندن قرآن و سجده در مقابل خداى متعال به صبح مى رساند. (حياة الامام العسكرى: 34.)
ما به عنوان شیعیان باید از زندگی ایشان سرمشق بگیرم و زندگی را بیهوده به لهو و لعب نگذرانیم و چنان که آیات سوره مزمل به ویژه آیه 20 آن بیان کرده بیش تر وقت خویش را به قرائت قرآن و نماز و عبادت بگذرانیم؛ البته باید گفت که بندگى و عبادت هركس، به تناسب معرفت و خداشناسى اوست. از آن جایی که پيشوايان دين و اهل بيت عليهم السلام، عارف ترين و خداشناس ترين افراد بودند، از اين رو در عبادت و بندگى و شب زنده دارى و سجود در پيشگاه خداوند، از همه پيشتازتر و كوشاتر بودند و از انس با پروردگار و تلاوت كتاب خدا در دل شب و اطاعت آفريدگار، لذّت مى بردند.
5. حضـور قـلب
چنان که گفته شد، ارتباط تنگاتنگی میان معرفت و خشیت است. از این روست که خداوند خشیت را به عالمان و اهل معرفت نسبت می دهد و می فرماید: إِنَّمَا یخْشَی اللّه مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ ؛ از میان بندگان خدا فقط دانشمندان از خدا می ترسند. (فاطر، آیه 28)
در روایات آمده است که امامان(ع) هنگام وضو و نماز حالاتی داشتند که نشانه خشیت آنان بود. حضور قلب زمانی تحقق می یابد که انسان از غیر خدا به سوی خدا برود و هیچ چیز در جهان و هستی او را به خود مشغول نکند ؛ یعنی خود را در محضر خدا دیده و خدا را بر حال خویش شاهد و مشهود بداند. در حالات امام حسن عسکری (ع) سید بن طاووس می گوید: كانَ الاِمامُ الْحَسَنُ عليه السلام يَتَّجِهُ فى صَـلاتِهِ بِقَلْبِهِ وَ مَشاعِرِهِ نَحْوَاللّهِ خالِقِ الْكَوْنِ وَ واهِبِ الْحَياةِ فَلَمْ يُشَمِّرْ وَ لَمْ يَحْفِلْ بِاَىَّ شَأْنٍ مِنْ شُؤُونِ الدُّنْيا مادامَ يُصَلّى؛ امام عسكرى عليه السلام در نماز با قلب و تمام وجود متوجه خداوند جهان آفرين و حيات بخش مى شد و تا وقتى كه در حال نماز بود، به كارى از كارهاى دنيا نمى پرداخت و خوشحال نمى شد. (حياه الامام العسكرى، ص34)
باید توجه داشت که حضور قلب كه مايه ارزشمندى عبادت است، نتيجه معرفت خدا و توجّه به جايگاه والاى پروردگار است. كسى كه مجذوب محبت خدا باشد و چشم دلش به جمال خدا بنگرد، از ما سواى او چهره و دل بر مى گرداند. در روايات است كه مقدارى از نماز، مقبول خداوند است كه در آن حضور قلب باشد.
6. ســجـده طـولانى
سجده اوج و نهایت خضوع و خشوع در برابر خداوند است. ابلیس و شیاطین از سجده بسیار خشمگین می شوند؛ زیرا خود از سجده سرباز زده هرگاه سجده کسی را ببیند بسیار خشمگین و عصبانی می شود. از حالات مومن سجده های طولانی است، و حتی در حديث است: سجده، نزديك ترين حالتِ قرب بنده به پروردگار است.
امام حسن عسکری(ع) به سجده طولانی عنایت داشت. مُحَمَّدُ الشّاكِرى  گوید: كانَ الاِمامُ يَجْلِسُ فى الْمِحْرابِ وَ يَسْجُدُ، فـَاَنامُ وَ اَنْتـَبِهُ وَ هُـوَ سـاجِدٌ؛  امام عسكرى عليه السلام در محراب عبادت مى نشست و به سجده مى رفت و من مى خوابيدم و بيدار مى شدم در حالى كه حضرت هنوز در سجده بود. (دلائل الامامة : 227.)
7. زمزمه آيات قرآن
خداوند در آیات قرآنی از جمله آیه 20 سوره مزمل بر قرائت قرآن به میزان توان و امکان اشاره می کند و می گوید تا می توانید قرآن بخوانید که زمینه تاثیر و تدبر و تامل و نیز عمل را فراهم می آورد. پس قرآن این نور الهی قلب را روشن می کند و آثار و برکات زیادی دارد. در حقیقت قرآن حيات روشن دلهاست و  قرآن فروغ و شمع محفلهاست. وحى الهى بر لب قارى نورى است که از جان بر زبان جارى می شود. پس اهتمام به قرآن باید در قرائت و تدبر و عمل دیده شود.
ابنُ العِمادِ الحَنبَلى درباره سبک زندگی امام حسن عسکری(ع) می گوید: رُوِىَ اَنَّهُ [العَسكَرى عليه السلام] : يَتَرَنَّمُ بِآياتِ الْقُرْآنِ فِى الْوَعْدِ وَالْوَعيدِ؛ امام عسكرى عليه السلام آيات قرآن را درباره وعده به پاداش و وعيد از عذاب، زمزمه مى كرد.( شذرات الذهب، ج 2 ، ص 128)
8. عمـل به نوافـل
اهتمام به مستحبات بسیار کارساز است؛ زیرا عمل به واجب همانند حرکت در لبه پرتگاه است؛ اما وقتی با مستحبات همراه شود همانند آن است که از لبه پرتگاه خطر دور شوید. از این روست که در روایات و آیات افزون بر ترک محرمات و عمل به واجبات بر ترک مکروهات و عمل به مستحبات تاکید شده تا انسان را در منطقه امنیت قرار دهد. امامان(ع) خود بسیار بر عمل به مستحبات تاکید داشتند.
القُرَشى می گوید: لَقَدْ كانَ الاِمامُ الْعَسْكَرِىُّ عليه السلامعَمِلَ مِنَ الْعِباداتِ كُلَّ ما يُقَـرِّبُـهُ اِلىَ اللّهِ زُلْفى، فَلَمْ تَـكُنْ عِبـادَةٌ وَ لا نافِلَةٌ مِنْ صَـلاةٍ اَوْصَوْمٍ اِلاّ اَتى بِها؛ قرشى روايت مى كند كه: امام عسكرى عليه السلام از عبادات هر چه را به مقام قرب الهى نزديك مى كند انجام مى داد، و هيچ عبادت مستحب و نماز يا روزه مستحبى را ترك نمى كرد. (حياة الامام العسكرى: 38.)
9. عـزّت خواهی
در شرایط سختی که امام (ع) در حبس و بازداشت خانگی در پادگان نظامی سامرا بود از همه لحاظ تحت فشار بود. ایشان که در پادگان به دنیا و در آن جا زندگی و در نهایت به شهادت می رسد، هماره از سوی دشمنان مورد اذیت و آزار بود. آنان بر این بودند تا ایشان را خوار و ذلیل کنند؛ ولی از آن جایی که عزت در دست خداوند و برای رسول و مومنان است، ایشان هرگز در شرایط ذلت و خواری قرار نگرفتند و عزت مدارانه در پادگان زیستند و نقشه شوم دشمنان را نقش بر اب کردند.
پیامبر(ص) از شرایط ایشان خبر داده بود و این که ایشان در این شرایط دعایی که می کند مربوط به عزت خواهی است تا در شرایط سخت تن به ذلت ندهد. در حقیقت پیامبر(ص) شرایط سختی که ایشان در آن به سر می بردند را گزارش می کند و با این دعایی که از ایشان نقل می کند امت را متوجه جریانی می کند که تلاش می کردند به هر شکلی شده ایشان را خوار و ذلیل کنند؛ اما ایشان همانند اجداد طاهرین خود، هیهات من الذله را بر زبان و عمل جاری کردند. در روایت است:  قالَ رَسُول اللّه صلي الله عليه و آله: يَقُولُ [العَسكَرى] فى دُعائِهِ: يا عَزيزَالعَزِّ فى عِزِّهِ، ما أَعَزَّ عَزيزَالعِزِّ فى عِزِّهِ، يا عَزيزاً عِزَّنى بِعِزِّكَ، وَ أَيِّدنى بِنَصرِكَ، وَ ابعَد عَنّى هَمَزاتِ الشَّياطينِ، وَ ادفَعْ عَنّى بِدَفعِكَ وَ امنَعْ عَنّى بِمَنعِكَ، وَ اجعَلنى مِن خِيارِ خَلقِكَ؛ پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: (امام حسن عسكرى عليه السلام) در دعايش مى خواند: اى عزيزى كه در عزتمندى خويش عزيزى، چه عزيز است آنكه در عزتمندى خود عزيز باشد. اى عزيز مرا با عزت خود عزيز گردان، و مرا با يارى خود تأييد فرما، و وسوسه هاى شياطين را از من دور كن، و با حمايت خود از من دفاع كن، و با بازدارندگى خود، دشمنان را از من بازدار، و مرا از بهترين خلق خود گردان. (عيون اخبار الرضا، ج 1، ص 62 ح 29)
ایشان هر روز قبل‏ازطلوع خورشيد این دعا و نیایش را نیز بر زبان می راند که شیخ طوسی نقل می کند: وَ مِن دُعائِهِ[العسكرى عليه السلام] قَبْلَ اصفِرارِ الشَّمسِ: «يا اَوَّلُ بِـلا اَوَّلِيـَّةٍ وَ يا آخِرُ بِلا آخِرِيـَّةٍ، وَ يا قَيُّوما بِلا مُنْتَهى لِقِدَمِهِ، يا عَزيزُ فَلاَ انْقِطاعَ لِعِزَّتِهِ، يا مُتَسَلِّطُ بِلا ضَعْفٍ مِنْ سُلْطانِهِ، يا كَريمُ بِدَوامِ نِعْمَتِهِ … اُقَدِّمُهُ بَيْنَ يَدَىْ حَوائِجى اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ؛ امام عسكرى عليه السلام قبل از طلوع خورشيد اين دعا را مى خواند: «اى اولى كه قبل از او اولى نيست، و اى آخرى كه غير او آخرى نيست، اى قيّومى كه انتهايى براى قدمتش نيست، اى عزيزى كه براى عزتش انقطاعى نيست، اى چيره و قادرى كه در سلطنتش ضعفى نيست، اى كريمى كه نعمتش دائمى است … اين اوصاف در پيشگاه نيازهايم تقديم مى دارم و مى خواهم كه برمحمّد صلي الله عليه و آله واهل بيتش عليهم السلامدرود فرستى.» (مصباح المتهجد، ص  360 )
السيد بن طاووس نیز می گوید: اِنَّهُ [العَسكَرى عليه السلام] كانَ يَدْعُو فى صَباحِ كُلِّ يَوْمٍ بِهذَا الدُّعاءِ الْجَليلِ: «يا كَبـيرُ كُلِّ كَبـيرٍ، يا مَنْ لاشَريكَ لَهُ وَ لا وَزِيرَ، يا خالِقَ الشَّمْسِ وَ الْقَمَرِ الْمُنيرِ، يا عِصْمَةَ الْخائِفِ الْمُسْتَجيرِ، يا مُطْلِقَ الْمُكَبَّلِ الاَسيرِ، يا رازِقَ الطِّفْلِ الصَّغيرِ … وَ اَعِنّى عَلىَ الْمَوْتِ وَكُرْبَتِهِ وَعَلَى الْقَبْرِ وَ وَحْشَتِهِ ؛ امام عسكرى عليه السلام در صبح هرروز اين دعاى والا را مى خواند: اى بزرگ هر بزرگى! اى آنكه او را شريك و وزيرى نيست، اى آفريننده خورشيد و ماه تابان، اى پناه و نگهدارنده هراسان پناهجو، اى آزاد كننده اسير از قيد اسارت، اى روزى دهنده كودك كوچك … مرا بر مرگ و غصه آن و بر قبر و وحشت و تنهايى آن كمك فرما. (مهج الدعوات ، ص 277)
مهم ترين خواسته اين دعا، برخوردارى از عنايت و رحمت الهى هنگام مرگ و مراحل پس از مرگ است. این خود گواه است که ایشان در چه شرایطی سخت در پادگان نظامی زندگی می کردند.
هم چنین السَّيِّدُ بنُ طاوُوس می گوید: دُعاءُ قُنُوتِهِ [العَسكَرى عليه السلام] : اَلْحَمْدُ لِلّهِ شُكْرا لِنَعْمائِهِ وَ اسْتِدْعاءً لِمَزيدِهِ وَ اسْتِخْلاصا لَهُ وَ بِهِ دُونَ غَيْرِهِ وَ عِياذا بِهِ مِنْ كُفْرانِهِ وَ الاِ لْحادِ فى عَظَمَتِهِ وَ كِبْرِيائِهِ حَمْدَ مَنْ يَعْلَمُ أنَّ ما بِهِ مِنْ نَعْمائِهِ فَمِنْ عِنْدِ رَبِّهِ وَ ما مَسَّهُ مِنْ عُقُوبَتِهِ فَبِسُوءِ جِنايَةِ يَدِهِ…؛ دعاى قنوت امام عسكرى عليه السلاماينگونه بود: ستايش براى خداست، به خاطر شكر نعمتهايش و درخواست نعمتِ بيشتر و خالص ساختن شكر براى او و به يارى او نه غيرش، و پِناه بردن بر او از كفران و ناسپاسى او و انكار در عظمت و بزرگواريش، ستايشِ كسى كه مى داند هر نعمتى كه دارد از جانب خداست و هر عقوبت و كيفرى كه به او رسد از بديها و جرائم خودش است. (مهج الدعوات : 63)
و نیز  السَّيِّدُ بنُ طاوُوس می گوید: كانَ [العسكرى عليه السلام] اِذا قَنَتَ فىصَلاتِهِ يَدْعُو بِهذَا الدُّعاءِ الشَّريفِ: «يا مَنْ غَشِىَ نُورُهُ الظُّلُماتِ، يا مَنْ اَضاءَتْ بِقُدْسِهِ الْعُجاجَ الْمُتَواعِراتِ، يا مَنْ خَشَعَ لَهُ اَهْلُ الاَْرْضِ وَ السَّمواتِ، يا مَنْ بَخَعَ لَهُ بِالطّاعَةِ كُلُّ مُتَجَبِّرٍ عاتٍ … فَاغْفِرْ لِلَّذينَ تابُوا وَ اتَّبَعُوا سَبيلَكَ؛ امام عسكرى عليه السلام وقتى در نماز قنوت مى گرفت اين دعاى شريف را مى خواند: اى (خدايى) كه نور او تاريكيها را مى پوشاند، اى كه به پاكى و قداست او راههاى سخت روشن مى گردد، اى آن كه زمينيان و آسمانيان براى او خشوع و خضوع مى كنند، اى آنكه نزد او هر جبار متكبر سر طاعت فرود مى آورد… كسانى را كه توبه كنند و راه تو را تبعيت كنند، بيامرز. (مهـج الدعوات، ص 62)
10. درخـواست حــج
گواه دیگر بر شرایط سخت دعاهای دیگری است که از ایشان نقل شده است. در حقیقت ایشان همانند امام سجاد(ع) ناچار بود تا اندیشه ها و خواسته ها و عقاید و افکار خویش را در قالب دعا به دیگران برساند. شرایط سخت اجازه نمی داد تا به شکل ظاهر از پادگان خارج و حتی برای مراسم حجه الاسلام واجب اقدام کند. البته ایشان از راه های دیگر به این کار اقدام می کرد، ولی برای این که به امت برساند که شرایط سختی دارد که حتی از انجام واجبات در ظاهر محروم است، یکی از خواسته های خویش را حج معرفی می کند.  در روایت است: رَوى اِبْنُ طاوُوس عَنِ العَسكَرىِّ عليه السلام: اَنَّهُ يَدْعُو بَيْنَ كُلِّ رَكْعَتَيْنِ مِنْ نَوافِلِ شَهْرِ رَمَضانَ : «اَللّهُمَّ اجْعَلْ فيما تَقْضى وَ تُقَدِّرُ مِنَ الاَمْرِ الْعَظيمِ الْمَحْتُومِ وَ فيما تَفْرُقُ مِنَ الاَمْرِ الْحَكيمِ فى لَيْلَةِ الْقَدْرِ اَنْ تَجْعَلَنى مِنْ حُجّاجِ بَيْتِكَ الْحَرامِ، اَلْمَبْرُورِ حَجُّهُمْ، الْمَشْكُورِ سَعْيُهُمْ؛ سيد ابن طاووس از امام عسكرى عليه السلام نقل مى كند: حضرت در بين هر دو ركعت از نوافل ماه رمضان اين دعا را مى خواند: «خدايا در آنچه قضا و قدرت از امر بزرگ و حتمى تعلّق گرفته و در آنچه از امر حكيمانه ات در اين شب قدر به مردم ارزانى مى دارى و مقرّر مى كنى، چنين قرار بده كه مرا از حجاج خانه ات قرار دهى، از آنان كه حجشان پذيرفته و تلاششان پاداش يافته است. (مسندالامام العسكرى ، ص 181)
11. حِرز امـام عسكرى عليه‏السلام
از آن جایی که ائمه معصومين عليهم السلام پيوسته در معرض خطر و توطئه از سوى دشمنان بودند، تنها راه چاره این بود که خود را کنف حمایت الهی قرار دهند. از امامان(ع) حرزهایی نقل شده که برای دفع شر و شرور دشمنان است. در حقیقت  آنان با توسّل به درگاه خدا و تكيه بر لطف و عنايت او، می توانستند از شرور دشمنان مصون و محفوظ بماندند،و به هدايت مردم بپردازند.
درباره حرز امام حسن عسکری(ع) سید ابِنُ طاوُوس می نویسد: حِرزُ الامامِ العَسكَرى عليه السلام: بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ يا عُدَّتى عِنْدَ شِدَّتى، وَ يا غَوْثى عِنْدَ كُرْبَتى، وَ يا مُونِسى عِنْدَ وَحْدَتى، اُحْرُسْنى بِعَيْنِكَ الَّتى لاتَـنامُ وَ اكْنـُفْنى بِرُكْنِكَ الَّذى لايـُرامُ؛ حرز (دعاى حفظ و ايمنى امام عسكرى عليه السلام اينگونه بود: به نام خداوند بخشنده مهربان، اى تكيه گاه و نيروى من در گرفتارى ام، اى پناه من هنگام غم و غصه ام، و اى مونس من هنگام تنهايى ام، مرا با چشمت كه خواب نمى گيرد، نگهدار و با ركن و قدرت خويش كه سستى نمى پذيرد، پناه ده. (مهج الدعوات، ص 45)
این حرز خود بیانگر شرایط سخت و دشوار زندگی امام (ع) است و این که ایشان تنها به رکن رکین خداوندی تکیه و اعتماد کرده و از خداوند می خواهد تا از شر عباسیان در امان مانده و به مسئولیت امامت خویش بپردازد.
12. یاد آخرت
ایشان نه تنها خود هماره به فکر آخرت و قیامت بود، بلکه اصحاب خویش را بدان موعظه می کرد ؛ زیرا یاد قیامت در مهار  ومدیریت و نظارت بر رفتار و گفتار انسان نقش اساسی و کلیدی دارد و انسان هر کاری را نمی کند و هر سخنی را بر زبان نمی راند. در حقیقت نباید نقش تربیتی و پرورشی ذکر معاد و قیامت را از یاد برد. علامه مجلسی می نویسد: كانَ الاِمامُ اَبُومُحَمِّدٍ عليه السلام يَعِظُ اَصْحابَهُ وَ يُذَكِّرُهُمْ الدّارَ الاْخِرَةِ وَ يُحَذِّرُهُمْ مِنْ فِتَنِ الدُّنْيا وَ غُرُورِها، وَمِنْ وَعْظِهِ: اِنَّكُمْ فى آجالٍ مَنْقُوصَةٍ وَ اَيّامٍ مَعْدُودَةٍ وَ الْمَوْتُ يَأْتى بَغْتَةً ، مَنْ يَزْرَعْ خَيْرا يَحْصُدْ غِبْطَةً وَ مَنْ يَزْرَعْ شَرّا يَحْصَدْ نَدامَةً؛ امام عسكرى عليه السلام اصحابش را همواره موعظه مى كرد و قيامت را به يادشان مى آورد و از آزمايشها و فتنه و غرور دنيا برحذرشان مى داشت، و از جمله موعظه اش اين بود: شما در اوقات و اجلهاى كاهش يابنده و زمانهاى كم و محدود هستيد در حالى كه مرگ ناگهانى مى آيد و كسى كه خير و خوبى كاشته، غبطه مى چيند و كسى كه شر و بدى كاشته حسرت و ندامت برداشت مى كند. (بحارالانوار، ج 78، ص 373)
در حقیقت پيشواى صادق و هادى، كسى است كه رهروان را از خطرها و بحران ها آگاه سازد و راهنمايى كند. هشدار نسبت به مرگ و آينده و سرنوشت انسان، از جمله اين هدايت هاى معنوى است، تا آگاهانه عمل كند و راه را بپيمايد.
13. استـقامـت و احسان و اکرام
از دیگر خصوصیات ایشان استقامت و صبر در زندگی و مشکلات بود. با توجه به شرایط سخت حبس خانگی در تمام عمر می توان دریافت که صبر و استقامت ایشان تا چه اندازه بوده است.
هم چنین ایشان اهل اکرام و احسان بوده و هرگز بدی را با بدی پاسخ نداده بلکه به نیکی پاسخ بدی را می داده است. القرشى گوید: قَدْ كانَ مِنْ اَحْلَمِ النّاسِ، وَ اَكْظَمِهِمْ لِلْغَيْظِ، وَ قَدْ قابَلَ مَنْ اَساءَ اِلَيْهِ بِالْعَفْوِ وَ الصَّفْحِ عَنْهُ؛ امام عسكرى عليه السلام از بردبارترین و صبورترين مردم و فرو برنده ترين مردم نسبت به خشم و غضب بود و كسى را كه به او بدى مى كرد با صبر و گذشت با او روبرو مى شد. (حياه الامام العسكرى، ص 39)
اِبِن شَهر آشُوب نیز می گوید: بَرىءٌ مِنَ الْعَيْبِ، اَمينٌ عَلَى الْغَيْبِ، مَعْدِنُ الْوِقارِ بِلا شَيْبٍ، خافِضُ الطَّرْفِ واسِعُ الْكَفِّ، كَثيرُالْحِباءِ، كَريمُ الْوَفـاءِ؛   امام عسكرى عليه السلام از هرگونه عيب به دور و بر غيب امين بود، معدن وقار در اوج جوانى، چشم پوش (از عيوب و خطا) و خود نگهدار، زيادبخشنده و نيكو وفاء كننده بود. (مناقب ابن شهرآشوب، ج 4، ص 421)
14. فضایل و خوبی های امام
اَحْمَدُ بنُ عُبَيدِاللّهِ بنِ خاقان می گوید: ما رَأَيْتُ وَ لاعَرَفْتُ بِسُرِّ مَنْ رَأى رَجُلاً مِنَ الْعَلَوْيَّةِ مِثْلَ الْحَسَنِ بْنِ عَلىِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ الرِّضا فى هَدْيِهِ وَ سُكُونِهِ وَ عِفافِهِ وَ نَبْلِهِ وَ كَرَمِهِ عِنْدَ اَهْلِ بَيْتِهِ وَ بَنى هاشِمٍ؛ احمد بن عبيداللّه بن خاقان گويد: كسى از علويون را در سامرا مثل حسن بن على (امام عسكرى) عليه السلام در رفتار و سكون و وقارش، در عفاف و پاكى و بزرگوارى و كرامتش در نزد اهل بيت خود و بنى هاشم نديده ام. (كافى، ج 1 ، ص 303)
15. تواضع امام عسكرى عليه‏السلام

دیگر از فضایل و خصوصیات برجسته ایشان  تواضع آن حضرت بود. ایشان در رفتار و کردار خویش خود را همانند مردمان می دانست و خود را جدا از ديگران نمى دانست. ازاین رو حتی غلامان خویش را در غذاى خود شريك مى ساخت، بر خلاف طاغوت ها و طاغوتيان متكبّر كه برترى طلبند و خودخواه، غذاهاى ويژه دارند و هم غذا شدن با افراد عادى را براى خود عار مى دانند. اولياى الهى با آنكه برترين انسان هاى روى زمينند، امّا اخلاق و سيره مردمى و متواضعانه دارند.
اَبُوهاشِم داوُدَ بنَ القاسِمِ الجَعْفَرى می گوید: وَ كانَ الْحَسَنُ عليه السلام يَصُومُ فَاِذا اَفْطَرَ اَكَلْنا مَعَهُ مِنْ طَعامٍ كانَ يَحْمِلُهُ غُلامُهُ اِلَيْهِ فى جُونَةٍ مَخْتُومَةٍ وَ كُنْتُ اَصُومُ مَعَهُ؛ امام عسكرى عليه السلام روزه مى گرفت و چون مى خواست افطار كند ما نيز از غذايى كه غلامش در كيسه مهر شده براى او مى آورد مى خورديم و من نيز با او روزه مى گرفتم. (كشف الغمة 2 : 432.)
16. يـگانه دوران
ایشان در علم و تقوا و هر امر دیگری از فضایل اخلاقی و مکارم و محاسن اخلاقی سرآمد روزگار بود. به طوری که دوست و دشمن بر آن گواهی می دادند. اَبِن صَبّاغِ المالِكى  می گوید: … [ابُومُحَمَّدٍ العَسكَرى عليه السلام ] سَيِّدُ اَهْلِ عَصْرِهِ، اِمامُ اَهْلِ دَهْرِهِ، اَقْوالُهُ سَديدَةٌ، وَ اَفْعالُهُ حَميدَةٌ، وَ اِذا كانَتْ اَفاضِلُ اَهْلِ زَمانِهِ قَصيدَةً فَهُوَ بَيْتُ الْقَصيدَةِ، فارِسُ الْعُلُومِ الَّذى لايُجارى، وَ مُبيِّنُ غَوامِضِها فَلايُجادَلُ وَ لايُمارى، كاشِفُ الْحَقائِقِ بِنَظَرِهِ الصّائِبِ؛ امام عسكرى عليه السلام بزرگ اهل عصرش و پيشواى مردم زمانش بود، حرفهايش استوار و كارهايش پسنديده بود، و اگر دانشمندان زمانش «قصيده» باشند حضرت شاه بيتِ قصيده بود، تكسوار دانشها بود كه كسى به گَرد او نمى رسيد و روشنگر پيچيدگيهاى علوم بود كه كسى قدرت جدال و بحث با او نداشت و با نظر درست و روشن خويش پرده از حقايق بر مى داشت. (كشف الغمه، ج 2 ،  433)
17. مـواظبت از اصـحاب
با آن که عصر امام عسكرى عليه السلام از خفقان بارترين دوره ها بود، ولى باز هم امام به هر شکلی بود با شيعيان خود ديدار مى كرد و آنان را در امور مهم و خطیر راهنمايى و رهبرى مى نمود.
اسحاق بن ابان گويد: كانَ اَبُومُحَمَّدٍ عليه السلام يَبْعَثُ اِلى اَصْحابِهِ وَ شيعَتِهِ: صيرُوا اِلىَ مَوْضِعِ كَذا وَ كَذا وَ اِلى دارِ فُلانِ بْنِ فُلانِ اَلْعِشاءَ وَ الْعَتَمَةَ فى لَيْلَةِ كَذا فَاِنَّكُمْ تَجِدُونى هُناكَ. … وَ كانَ عليه السلام قَدْ سَبَقَهُمْ اِلَيْهِ فَيَرفَعُونَ حَوائِجَهُمْ اِلَيْهِ فَيَقْضيها لَهُمْ؛ ابومحمد امام عسكرى عليه السلام دنبال اصحاب و پيروان خود مى فرستاد و پيغام مى داد: كجا و كجا برويد و به خانه فلانى شب هنگام بعد از عشاء و شب در فلان محل و منزل فلانى بياييد كه مرا در آنجا خواهيد يافت. … و خود حضرت زودتر از همه به آنجا مى آمد و اصحاب، حاجتهاى خود را به او مى گفتند و حضرت بر آورده مى كرد. (بحارالانوار، ج 50 ، ص304)
18.  برخوردار از علم امامت و آشـناى اسرار
از ويژگى هاى امام معصوم، علم او به امور غيبى و نهانى است كه لطف خدا در حقّ آنان است، تا معلوم شود كه حجّت خدا و پيشواى الهى اند.
عَلِى بنِ سنانِ المُوصِلى از پدرش نقل می کند که گفت: فَقالُوا كُنّا نَحْمِلُ اِلىَ سَيِّدنا اَبى مُحَمَّدِ عليه السلام اَلاَمْوالَ … وَ كُنّا اِذا وَرَدْنا بِالْمالِ قالَ سَيِّدُنا اَبُومُحَمَّدٍ عليه السلام: جُمْلَةُ الْمالِ كَذا وَ كَذا دينارا، مِنْ فُلانٍ كَذا وَ مِنْ فُلانٍ كَذا حَتّى يَأْتِىَ اَسْماءَالنّاسِ كُلِّهِمْ وَ يَقُولُ ما عَلىَ الْخَواتيمِ مِنْ نَقْشٍ؛ امـوالى را به محضر امام عسكرى عليه السلام مى برديم (و براى اينكه به امامت حضرت يقين پيدا كنيم از ايشان مى خواستيم از داخل كيسه ها خبر دهد) وقتى اموال را وارد مى كرديم حضرت مى فرمود: تمام اموال اين مقدار دينار است و صاحبان اموال را با مقدار مالشان يك به يك نام مى برد و حتى از نقشى كه روى مُهرها خورده بود خبر مى داد. (اثبات الهداة، ج 6 ، ص 303)
در روایت دیگر آمده  است: ما رُوِىِ عَن اَبِى العَيناءِ مُحَمَّدِ بنِ القاسِم الهاشِمى قالَ: كُنْتُ اَدْخُلُ عَلى اَبى مُحَمَّدٍ عليه السلام وَ اَعْطِشُ فَاَجِلُّهُ اَنْ اَدْعُوَ بِالْماءِ فَيَقُولُ: «يا غُلامُ اِسْقِهِ» وَ رُبَّما حَدَّثْتُ نَفْسى بِالنُّهُوضِ فَاُفَكَّرُ فى ذلِكَ فَيَقُولُ «يا غُلامُ دابَّتَهُ»؛ محمد بن قاسم هاشمى گويد: به خدمت امام عسكرى عليه السلام وارد مى شدم و گاهى كه تشنه مى شدم، به عنوان احترام، آب نمى خواستم. حضرت مى فرمود: «اى غلام! او را آب بده». و گاهى پيش خودم مى گفتم كه بر خيزم و بروم كه حضرت مى فرمود: «اى غلام! مركبش را حاضر كن». (خرائج و جرائح، ج 1، ص 445)
19. چراغ هدايت
در روايتى آمده است:  لـَقـَدْ كانَ سِراجا يُضيى ءُ مَعالِمَ الطَّريقِ وَيَهدْى الْحائِرينَ وَالضّالّينَ اِلىَ التُّقى وَالصَّلاحِ؛ امام عسكرى عليه السلام چراغى بود كه راه (حق از باطل) را روشن مى ساخت و حيرت زدگان و گمراهان و گم شدگان را به راه تقوا و صلاح و رستگارى هدايت مى كرد. (حياة الامام العسكرى ، ص 20 )

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا