اعتقادی - کلامیروان شناسیسیاسیعرفانمعارف قرآنیمقالات

عوامل معنوی موفقیت و پیروزی جهادگران

بسم الله الرحمن الرحیم

مفاهیم جدیدی چون جهاد تبیین، جهاد کشاورزی، جهاد علمی، جهاد فرهنگی و مانند آنها، افزون بر این که بیانگر ظرفیت بی پایان آموزه های وحیانی قرآن در قالب جری و تطبیق است، هم چنین بیانگر رویکردی است که به امروزی کردن دین و ارایه راهکارهای دینی برای حل معضلات، مشکلات و مسائل می انجامد و بستری برای تحقق و ایجاد تمدن نوین اسلامی فراهم می آورد.

از نظر آموزه های وحیانی، موفقیت و پیروزی جهادگران مومن در همه ساحات و عرصه های گوناگون زندگی، نیازمند عوامل متعدد و اسباب متنوعی است که از مهم ترین آنها می توان به عوامل معنوی اشاره کرد که روح اصلی جهاد را تشکیل می دهد و جهادگران را برای کسب موفقیت حتی در شرایطی که همه ارزیابی ها دلالت بر شکست و عدم موفقیت می کند، به سبب امدادهای غیبی الهی، موفقیت و پیروزی تشویق و تایید می کند و شرایط مبتنی بر محاسبات عقلانی معمولی وعادی را به حکم وعده ثابت الهی به نفع مومنان حقیقی در چارچوب سنت «من حیث لایحتسب» تغییر می دهد تا جایی که ورق بر می گردد و تهدیدهای به بزرگ ترین فرصت ها بلکه بی بدیل ترین و بی نظیر ترین آنها تبدیل شده و در اوج احتمالات متعارف پذیرش شکست، پیروزی جایگزین شکست می شود.

نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن، بر آن است تا عوامل معنوی موفقیت و پیروزی جهادگران در عرصه ها و ساحات گوناگون را تبیین کند. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

خدا در محاسبات جهادگران الهی

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، دنیا مبتنی بر اسباب و وسایل ساماندهی شده است؛ از همین روست که در آیات قرآنی فرمان بهره گیری از اسباب و جستجوی آن صادر شده و بر جهادگران فرض و واجب شده تا این گونه به هدف و موفقیت برسند: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد از خدا پروا كنيد و به سوی او وسیله بجویید و در راهش جهاد كنيد، باشد كه رستگار شويد.(مائده، آیه 35)

بر اساس گزارش های قرآنی، موفقیت حضرت ذوالقرنین به این بود که بر اساس فرمان الهی برای رسیدن به هر هدف و مقصودی، اسباب مناسب آن را فراهم می آورد و به کار می بست.(کهف، آیات 82 تا 95)

هم چنین خدا در قرآن می فرماید اگر کسی خدا را به نیایش و دعا می خواند تا برایش کاری انجام دهد، می بایست اسباب و وسایل را نیز برای کسب هدف خویش به کار گیرد: أُولَئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَى رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا ؛ آن كسانى را كه ايشان مى‏ خوانند خود به سوى پروردگارشان وسایل تقرب مى ‏جويند تا بدانند كدام يك از آنها به او نزديكترند و به رحمت وى اميدوارند و از عذابش مى‏ ترسند ؛ چرا كه عذاب پروردگارت همواره در خور پرهيز است.(اسراء، آیه ۵۷)

از این آیه به دست می آید که همراه با خوف و رجا که برای اهل ایمان است، لازم است اسباب و وسایل مناسب را فراهم آورند. از همین روست که امام صادق (ع) در باره نقش اسباب می فرماید: أبَى اللّه ُ أن يُجرِيَ الأشياءَ إلاّ بِأسبابٍ ، فَجَعَلَ لِكُلِّ شَيءٍ سَبَبا و جَعَلَ لِكُلِّ سَبَبٍ شَرْحا ، و جَعَلَ لِكُلِّ شَرْحٍ عِلما ، و جَعَلَ لِكُلِّ عِلمٍ بابا ناطِقا ، عَرَفَهُ مَن عَرَفَهُ ، و جَهِلَهُ مَن جَهِلَهُ ، ذاكَ رسولُ اللّه ِ صلى الله عليه و آله و نَحنُ؛ خداوند ابا دارد از اين كه چيزها (امور) را جز از طريق اسباب فراهم آورد . از اين رو ، براى هر چيزى ، سببى قرار داده، و براى هر سبب ، بيانى، و براى هر بيان ، دانشى، و براى هر دانشى ، درى . گويا هر كه آن در را شناخت ، علم را فهميد و هر كس آن را نشناخت ، جاهل ماند . آن در، همان رسول خدا صلى الله عليه و آله و ما هستيم.( الكافي، ج 1، ص 183، حدیث7)

البته با آن که لازم است تا انسان در دنیا برای رسیدن به اهداف مشخص از اسباب و وسایل خاص و مشخص آن کار استفاده کند و به سخن دیگر، از شما حرکت و از خدا برکت؛ چنان که به حضرت مریم(س) فرمان داده شده تا حرکتی به خود بدهد و شاخه درخت خشکیده نخل را تکان دهد تا خرمای تازه برایش بریزد(مریم، آیه 25)؛ اما خدا در آیه 36 سوره مائده پس از آن که فرمان بهره مندی از اسباب و وسایل را در هر کاری از جمله جهاد، تبیین می کند، به این نکته مهم واساسی نیز توجه می دهد که تاثیر اسباب بدون وجود اراده الهی نیست؛ پس این گونه نیست که اسباب بدون اراده الهی تنها بر اساس مشیت اوّلی بتواند عمل کند، بلکه از نظر قرآن، افزون بر مشیت اولی ابتدایی که برای هر چیزی هدف و برنامه ای مقدر شده از قبل است(فرقان، آیه 2)، نیاز است که اراده الهی نیز به آن تعلق بگیرد. پس اگر همراه با مشیت الهی، اراده الهی به آن تعلق نگیرد، یا به خلاف آن تعلق گیرد، دیگر آن اسباب و وسایل کارایی اصلی خود را از دست می دهد؛ بر اساس گزارش های قرآنی، گاه اراده الهی بر این است که اسباب بر اساس مشیت مقدر خودشان عمل نکند؛ بلکه بر اساس اراده ای عمل کند که برای آن به عنوان جایگزین و بدل از سوی خدا معرفی شده است؛ زیرا بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، مقدرات تعیین شده برای هر چیزی که در ام الکتاب ثبت و ضبط است، حاکم بر اراده الهی نیست، بلکه محکوم به اراده الهی است و خدا می تواند آن را در قالب محو و اثبات تبدیل کند؛ چنان که خدا در قرآن می فرماید: يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ وَعِنْدَهُ أُمُّ الْكِتَابِ ؛ خدا آنچه را بخواهد محو يا اثبات مى ‏كند و اصل كتاب نزد اوست.(رعد، آیه 39)

البته از نظر قرآن، تبدیل در قالب محو و اثبات ناظر به حکمت الهی است؛ بنابراین، تاثیر وسایل به کار گرفته شده از سوی انسان منوط به حکمت الهی است؛ چنان که امام سجاد (ع) می فرماید: وَ يَا مَنْ لَا تُبَدِّلُ حِكْمَتَهُ الْوَسَائِل؛ ای خدائی که وسیله ها حکمت تو را مبدل نمی کند.(صحیفه سجادیه، دعای 13؛ عده الداعی، ج 1، ص 22)

به سخن دیگر، ترکیب مشیت حکیمانه و اراده الهی با هم موجب می شود که اسباب تاثیر ذاتی و اولیه خود را داشته باشند یا تاثیر ذاتی خود را نداشته باشند.

خدا در قرآن در همین آیه 36 سوره مائده به همین نکته توجه می دهد و می فرماید: دشمن ممکن است همه اسباب و وسایل و امکانات ظاهری را در اختیار داشته باشد، ولی چیزی که دراختیار ندارند، امدادهای غیبی الهی است؛ بنابراین، اگر کافران تمام آنچه در زمين است براى آنان باشد و مثل آن را نيز با آن در اخیتار داشته باشند تا به وسيله آن به هدف خویش برسند، بدان نخواهند رسید؛ زیرا خدا را ندارند؛ چرا که تاثیر اسباب و وسایل زمانی است که مشیت و اراده الهی با هم به چیزی تعلق بگیرد؛ از همین روست که آتش عظیم نمرودیان برخلاف ماهیت ذاتی خودش نه تنها نمی سوزاند، بلکه برای ابراهیم(ع) سرد و گلستان می شود؛ زیرا اراده الهی به این تعلق گرفته است که آتش بر اساس مقدر نخستین خود عمل نکند.(انبیاء، آیه 69)

از آیات قرآنی این معنا استنباط می شود که در محاسبات نمی بایست تنها به اسباب عادی بسنده کرد و بر اساس کارکردهای مقدر و فطری آنها، حکم قطعی به چیزی کرد؛ زیرا اسباب و وسایل، در چارچوب قوانین عادی و مشیت حکیمانه و مقدر الهی کار می کنند؛ اما این طور نیست که حاکم بر اراده الهی باشد. بنابراین، وقتی اراده الهی بر چیزی دیگر حتی خلاف ماهیت مقدر آن چیز قرار گیرد، آن چیز همان کاری را انجام می دهد که خدا اراده کرده است. پس مومنان معتقد به خدا می بایست در محاسبات خویش افزون بر اسباب و وسایل عادی، به اراده الهی نیز به عنوان یک اصل حاکم توجه و اهتمام داشته باشند و خدا را در محاسبات خویش در جایگاه «موثر» واقعی قرار دهند و بدانند که «لا موثر فی الوجود الا الله؛ تاثیرگذاری در هستی جز خدا نیست.»

در قرآن آیات بسیاری است که به این نکته پیش گفته توجه می دهد و می  فرماید که خدا منشاء و خاستگاه همه چیز و تاثیرات آن بوده و اگر خدا اراده کند که کرده است، به فضل الهی پیروزی برای مومنان خواهد بود.(آل عمران، آیه 126؛ انفال، آیات 10 و 17؛ نساء، آیه 73)

بنابراین، مومنان می بایست به نقش تعیین‌کننده اراده خداوند، در پیروزى یا شکست مؤمنان، در عرصه جهاد و ساحات دیگر توجه داشته باشند و آن را در محاسبات خویش لحاظ کنند.(آل عمران، آیه 160)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، جهادگران و مومنان معتقد می بایست در محاسبات خویش افزون بر محاسبه عوامل و اسباب و وسایل عادی، به عنصر اساسی و اصلی یعنی اراده الهی توجه داشته باشند که در قالب « مِنْ حَيْثُ لَا يَحْتَسِبُ؛ از جایی که گمان و محاسبه نمی شود» مومنان را یاری می دهد و از بحران ها خارج می سازد.(طلاق، آیه 3؛ حشر، آیه 2)

در حقیقت جهادگران افزون بر محاسبه «احتساب» می بایست «لا احتساب» را هم مد نظر قرار دهند که اگر مراد از این دومی اراده الهی باشد، به سبب وعده های الهی به مومنان می بایست آن را قوی تر از عوامل احتسابی قرار دهند؛ چنان که حضرت موسی(ع) در هنگام محاصره همه جانبه به کسانی که تنها به عوامل احتسابی توجه داشتند، من خدا را دارم و او را به عنوان «عامل غیر احتسابی» به حساب می آوریم، بلکه آن را بیش تر از دیگر عوامل موثر می دانم، چرا که او همان موثر در وجود است؛ پس بر اساس همین مبنای قرآنی در پاسخ محاسبه گران می فرماید: قَالَ كَلَّا إِنَّ مَعِيَ رَبِّي سَيَهْدِينِ ؛ گفت: چنين نيست؛ زيرا پروردگارم با من است، و به تحقیق مرا راهنمايى خواهد كرد.(شعراء، آیه 62)

اهتمام به عوامل معنوی و امدادهای الهی

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، مومنان و جهادگران در همه ساحات و عرصه های زندگی فردی و اجتماعی می بایست به عوامل معنوی که مربوط و مرتبط به خدا است، اهتمام و توجه خاص داشته باشند. بر این اساس می بایست همان طوری که دنبال «تجهیزات و نفرات» مناسب برای هر کاری به عنوان اسباب عادی هستند(انفال، آیه 60) می بایست به مهم ترین عوامل معنوی توجه ویژه داشته باشند و آن را در خود تقویت نمایند.

به سخن دیگر، همان طوری دنبال اسباب ظاهری می روند، می بایست دنبال اسباب معنوی و غیر ظاهری بروند؛ زیرا وقتی خدا می فرماید: وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ(مائده، آیه 35) مراد این نیست که تنها دنبال وسایل مادی و ظاهری باشند، بلکه می بایست دنبال اسباب و وسایل معنوی نیز باشند؛ زیرا «الوسیله» هر چیزی است که انسان برای نزدیکی و تقرب به خدا و اهداف الهی می تواند از آن بهره گیرد. بر این اساس، همان طوری که وسایل مادی چون قربانی و نماز و انفاق و مانند آنها اسباب تقرب است؛ هم چنین اسباب معنوی وجود دارد که می بایست از آن ها به عنوان وسایل تقرب بهره جست.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، اسباب و وسایل معنوی شامل اموری چون دعا و نیایش(بقره، آیات 250 و251؛ آل عمران، آیات 145 تا 148؛ انفال، آیات 9 و 10)، توکل و اعتماد و تکیه کردن به خدا(آل عمران، آیات 122 و 126 و 173 و 174؛ مائده، آیه 23)، استقامت و پایداری و ایستادگی و مقاومت(بقره، آیات 250 و 251؛ آل عمران ، آیات 145 تا 148)، ایمان و باور به خدا و رهبری و اطاعت از آنان در امور(انفال، آیات 45 و 46)، صبر بر سختی ها و مشکلات و مصیبت ها(بقره، آیات 250 و 251؛ آل عمران، آیات 126 و 146 و 147 و  148؛ انفال، آیات 45 و 46)، ایجاد آرامش قلبی با امید به وعده الهی و امدادهای غیبی(انفال، آیات 10 و 11؛ بقره، آیات 245 و251؛ آل عمران، آیات 124 تا 128) و مانند آنها است که مومنان و جهادگران را در انجام اقدامات استوار کرده و ثبات قدم را در ایشان ایجاد و تحکیم می بخشد به طوری که عواصف و توفان های سهمگین فشارها نمی تواند آنان را از مواضع حق دور سازد یا موجب عقب نشینی شود و آنان را از حرکت به سوی هدف و مقصد و مقصود باز دارد.

در حقیقت ایمان و تقوای حقیقی در ایشان چنان رشد و ثابت شده است که هیچ چیزی آنان را نمی ترساند و هرگز خشیت و ترس علمی به سبب آگاهی به قدرت های مادی و ظاهری دشمنان، آنان را از خشیت الهی باز نمی دارد، بلکه آنان به جای آن که از قدرت واقعی دشمن بترسند و خشیت داشته باشند، از خدا خشیت دارند: الَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَالَاتِ اللَّهِ وَيَخْشَوْنَهُ وَلَا يَخْشَوْنَ أَحَدًا إِلَّا اللَّهَ وَكَفَى بِاللَّهِ حَسِيبًا ؛ همان كسانى كه پيامهاى خدا را ابلاغ مى كنند و از او عالمانه مى‏ ترسند و از هيچ كس جز خدا بيم ندارند و خدا براى حسابرسى كفايت مى ‏كند.(احزاب، آیه ۳۹)

پس جهادگران مومن در راه خدا تنها خدا را در محاسبه حقیقی خویش می آورند و می دانند که اسباب ووسایل زمانی می تواند تاثیر داشته باشد که اراده الهی به آن تعلق گرفته باشد؛ پس از آن جایی که می دانند، وعده الهی پیروزی برای مومنان حقیقی است؛ در برابر سختی و مشکلات مقاوم می شوند و اگر مصیبتی رسیده تحمل می کنند و به راه حق خویش ادامه می دهند: الَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِلَّهِ وَالرَّسُولِ مِنْ بَعْدِ مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ لِلَّذِينَ أَحْسَنُوا مِنْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظِيمٌ ؛  كسانى كه در نبرد احد پس از آنكه زخم برداشته بودند، دعوت خدا و پيامبر او را اجابت كردند، براى كسانى از آنان كه نيكى و تقوا و پرهيزگارى كردند، پاداشى بزرگ است.(آل عمران، آیه ۱۷۲)

از نظر قرآن، هر کسی که نام اسلام بر سر داشته باشد، اهل ایمان نیست(حجرات، آیه 14)، از همین رو، خدا حتی به آنان توفیق نمی دهد تا در جهادهای گوناگون مشارکت داشته باشند، بلکه هماره آنان جزو قاعدین هستند نه قائمین(توبه، آیه 46)؛ واگر ایشان به ظاهر در مراحل نخست همگام می شوند، ولی در میانه راه جدا می شوند و تنها مومنان خالص وثابت در حرکت جهادی باقی می مانند و در جهادهای خویش با رهبران الهی هستند و یکی از دو حسنه شهادت و پیروزی را کسب می کنند.(بقره، آیات 249 تا 251؛ توبه، آیه 52)

خدا در قرآن تاکید دارد که تنها آخرت طلبان هستند که در جهادها مشارکت دارند(آل عمران، آیه 152؛ نساء، آیات 74 و 77؛ انفال، آیه 67)؛ زیرا ایمان آنان به خدا و آخرت چنان قوی است که آخرت را بر دنیا مقدم داشته(حشر، آیه 9) و عاشقانه و محبانه(مائده، آیه 44) با جان و مال و عرض خویش به دفاع از ایمان و حقیقت دین می پردازند(نساء، آیه 76؛ انفال، آیه 72؛ توبه، آیات 20 و 38 و 41 و44 و 88) و می دانند که خدا می بیند و می داند(بقره، آیه 244) و به جهادگری خویش عشق می ورزند.(مائده، آیه 44) بنابراین، همه سختی ها وملامت ها و مصیبت ها را برای راضی خدا و محبوب خویش به جان می خرند.(بقره، آیات 177 و 214 و 216)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا