اجتماعیاخلاقی - تربیتیاصولی فقهیمعارف قرآنی

نيكوترين شيوه شوهر داري

عرضه كردن زن به مرد در خلوتگاه و حريم كاملا خصوصي  ، اصلي قرآني و حكمي الهي است كه نمي توان از آن چشم پوشيد. از اين روست كه گفته اند بسياري از مشكلات و درگيري هاي ميان زن و شوهر در طول روز ارتباط تنگاتنگي با خلوت گاه ايشان دارد.

آمارها بيانگر آن است كه بيش ترين علل و عامل مستقيم و يا غير مستقيم در افزايش طلاق در ميان خانواده ها عدم تعامل سازنده و مفيد ميان زن وشوهر است. زنان بر اين باورند كه با اختيار شوهر توانسته اند به همه چيزهايي كه مي خواستند دست يابند و ستون استوار بنياد خانواده را در اختيار گرفته اند و به سخني خرشان از پل گذشته است. در حالي كه نگه داشت چيزي سخت تر از به دست آوردن آن است. مردان در دست زنان و يا در كنار ايشان همانند ماهي بسيار لغزنده هستند . از اين رو نمي توان از گريزپايي ايشان سخن نگفت و اميد داشت كه همواره پاي بند خانه و خانواده باشند مگر آن كه انگيزه هاي قوي و شديدي هم چون گذشته ايشان در محيط خانواده حفظ كند.

ریشه یابی طلاق ها

در ريشه يابي طلاق همواره از مسايل جنسي به صراحت و يا كنايه سخن گفته شده است. مردان پيش از آن كه به جا و مكان و غذا اهميت دهند به مسايل جنسي اهميت مي دهند. از اين روست كه گفته اند ريشه مشكلات خانوادگي را مي بايست در خلوت گاه ايشان جست. بر پايه آموزه هاي قرآني و فرمان الهي، زنان و مردان مي بايست در شبانه روز سه وعده را خلوت كنند و در اين سه زمان حتي فرزندان نيز نبايد در خلوت گاه ايشان وارد شوند.

در اين سه خلوت زن مي بايست خود را به اشكال و اقسام بيارايد و از هر گونه آرايش و زينت بهره برد. جامه هاي خواب به تن كند و خود را در حقيقت به شكلي عريان كرده و تن و اندام خويش به شوهر خويش نشان دهد. كرشمه و طنازي نمايد  و از آداب معاشقه چيزي كم نگذارد. همانند مرغان بهشتي به اشكال مختلف خود را بنماياند. از اين روست كه بسياري از امور كه بر زن در محيط اجتماعي و عمومي حرام و يا مكروه است در اين خلوت گاه مستحب و مجاز است. از جمله جامه هاي بدن نما كه پوشيدن آن در بيرون از اين محيط جايز نيست و اگر زني آن را به رضايت و اجازه شوهر بپوشد تا زماني كه بر تن دارد فرشتگان زن و شوهر را لعن و نفرين مي كنند و يا خوانندگي و آواز و يا رقص و حركات موزون كه در جاهاي ديگر غير مجاز و يا به سختي مجاز با شرايط بسيار مجاز مي شود در اين خلوت گاه نه تنها مجاز بلكه مستحب و از آيين و مصاديق حسن التبعل مي باشد.

در روايات و روان شناسي جنسي در باره خلوت گاه و تعامل زن شوهر در اين مدت گفته شده كه آنان در اين مدت با يك ديگر در باره مسايل خصوصي سخن بگويند و معاشقه نمايند. البته هرگز درباره مسايلي سخن نگويند كه كدورت زا باشد و مشكلات بيرون از خلوتگاه را به درون خلوتگاه بكشاند و عيش را منقص گرداند و آتش محبت را به آب سرد سخنان درشت خاموش سازد بلكه هر كلام و هر سخني مهر و محبت را بيافزايد و عاملي براي جذب و جلب به سوي يك ديگر باشد. در اين خلوتگاه است كه زن و شوهر در يك حريم كاملا خصوصي مي توانند يك ديگر را از نظر جنسي به طور كامل ارضا و خشنود و راضي نمايند و بر اساس پاره اي روايات نمي بايست زن دير به خلوتگاه رود و يا هنگام ورود خود را آرايش نكند و زمينه هاي تحريك جنسي را از ميان بردارد.

به هر حال عرضه كردن زن به مرد در خلوتگاه و حريم كاملا خصوصي اصلي قرآني و حكمي الهي است كه نمي توان از آن چشم پوشيد. از اين روست كه گفته اند بسياري از مشكلات و درگيري هاي ميان زن و شوهر در طول روز ارتباط تنگاتنگي با خلوت گاه ايشان دارد. هر گاه مسايل خلوتگاه حل شود همه مشكلات ديگر به خودي خود حل مي شود. اگر مردي در باره پوشش زن و يا غذا و نحوه بچه داري و مانند آن اشكالي مي گيرد ريشه آن را مي بايست در جايگاه ديگر جست و اين گونه چيزها بهانه هايي بيش نيستند.

در اين حريم خصوصي، بچه ها و ديگر كسان حاضر در محيط خانواده نمي بايست وارد شوند. در دستورهاي قرآني و نبوي اين مساله بارها مورد تاكيد قرار گرفته است كه زن  و شوهر مي بايست از خوابگاه مستقل و مجزايي برخوردار باشند كه زن و شوهر از هر حيث بتوانند آزادانه به معاشقه و رفتارهاي جنسي اقدام كنند. در محيط هاي غربي براي پدر و مادر خوابگاهي مستقل است و ديگران به هيچ وجه در طول شبانه و روز مگر با اجازه آنان نمي توانند وارد اين حريم مطلقا خصوصي شوند. آنان در اين بخش به طور كامل اسلامي وقرآني عمل مي كنند هر چند در امور ديگر غير قرآني و حتي ضد ديني (يهودي و مسيحي ) رفتارمي كنند ولي اين گونه رفتار ايشان همان اسلامي است كه در محيط شرقي و اسلامي از آن خبري نيست . در حقيقت ما در شرق اسلام را داريم ولي در غرب مسلماني را مي توانيم بيابيم . اسلام شناسنامه اي موجب مي شود كه دين به كناري برود و بسياري از آسيب هاي خانوادگي و حتي اجتماعي و نابهنجارهاي ايجاد شود. در شرق پدر و مادر در كنار فرزندان مي خوابند و از هيچ گونه امكانات جزيي براي معاشقه و رفتارهاي جنسي برخوردار نمي باشند. اين گونه است كه بسياري از آسيب هاي خانوادگي و اجتماعي در كشور پديدار مي شود و آمار طلاق فزوني مي يابد.

بازخواني حسن التبعل يعني نيكوترين شيوه شوهرداري در آموزه هاي قرآني مطلبي است كه در اين نوشتار مورد بررسي و تحليل قرار مي گيرد.

چيستي حسن تبعل

بعل در زبان عربي به معناي رئيس و رب النوع و بت و صنم و مانند آن آمده است. در آيات قرآن هر گاه اين واژه به كار رفته مراد از آن  شوهر و جفت زن است به جز در آيه 125 سوره صافات كه به معنا و مفهوم بت و صنم به كار رفته است. خداوند در اين آيه مي فرمايد: اتدعون بعلا و تذرون احسن الخالقين؛ آيا بعل را به عنوان خدا و پروردگار خويش مي خوانيد و از او درخواست كمك و ياري داريد و خدايي كه بهترين آفريدگان است را رها مي سازيد؟ به نظر مي رسد كه در اين آيه مراد همان بعل خدايي است كه در ميان اقوام قدمي لبنان در منطقه بعلبك مورد پرسش بوده است. حضرت الياس (ع) كه مامور به سوي ايشان بود آنان را به پرسش خدايي دعوت مي كند كه بهترين آفريدگان است ولي آنان نمي پذيرند.

به نظر طبري در تفسير كبير خويش بعل در اين كاربرد واژه اي عربي از واژگان اهل يمن است كه به معنا و مفهوم رب و پرودگار و خدايگان است. از اين رو مي بايست گفت كه معناي آن چندان تفاوتي با معنا مالك و صاحب كه در آرامي و يا سامي ريشه داشته نخواهد داشت؛ زيرا محققان بر اين باورند كه واژه بعل از ريشه سامي و يا آرامي برخوردار مي باشد و در زبان و ادبيات ايشان به معناي مالك و صاحب و پروردگار به كار مي رفته است. برخي ديگر بر اين باورند كه اقوام سامي به زميني كه خود داراي آب كافي بوده و نيازي به آبياري نداشته باشد و در آن زمين درختان ميوه خوبي به عمل مي آيد سرزمين بعل مي گفتند كه در حقيقت خود پروردگار و رب درختان و گياهان خود بوده است و نيازي به آبياري آسماني (باران ) يا زميني از راه نهر ندارد.

از اين رو شوهر و جفت زن را بعل گفته اند كه در حقيقت خدايگان زن و پروردگار اوست و به نوعي مالكيت و سروري دارد. در كاربردهاي اقوام كهن براي بيان مفاهيمي مهم چون شوهر احترام وبزرگي و سيادت و آقايي مطرح و مهم بوده است. از اين رو از واژگاني بهره گرفته مي شد كه در حد اندازه پرستش بوده است. در برخي از اقوام چنان شوهر از جايگاه بلند برخوردار بوده است كه در حكم خدايگان و در شانيت پرستش بوده است. از اين روست كه واژه اي كه براي بيان پروردگاري و رب النوعي و يا صنم و بت به كار مي رفته است در حق شوهر نيز به كار مي رفته است. بنابراين معنا و مفهوم بعل در كاربردهاي اصيل آن به معنا پروردگار خانه و سرور و سالار بوده است.

اما واژه حسن كه در زبان پارسي از آن به نيكويي ياد مي شود در حوزه هاي مختلف معنايي متنوع و متعددي دارد. با اين همه در يك امر مشترك مي باشند؛ زيرا در همه آن ها مساله زيباشناختي به عنوان مولفه و مقوم اصلي مطرح مي باشد. هر چيزي هر چند خير و خوب باشد ولي نيكو نيست. نيك و نيكو چيزي است كه از نظر ذوقي و عاطفي و زيبايي نيز شخص را به وجد و بر سر ذوق آورد. از اين رو تاكيد بسياري در واژه بر جنبه هاي روان شناختي و زيباشناختي آن شده است. نيكو هر امر پسنديده اي است كه زيبايي را نيز همراه خود دارد و زمينه اعجاب و شگفتي ديگران را فراهم و عواطف و احساسات آنان را بر مي انگيزد.

حسن خلق كه در آيات قرآني از آن سخن به ميان آمده است  و حتي پيامبر به عنوان علي خلق عظيم مورد تمجيد و ستايش خداوند قرار گرفته است به معناي نرم‌خويى، پاكيزه گفتار بودن و با روى گشاده و زيبا با ديگران برخورد كردن است. ( جامع‌السّعادات، ج‌1، ص‌306)

بنابراين با توجه به كاربردها و مصاديقي كه قرآن براي حسن خلق بيان داشته مي توان گفت كه حسن التبعل و شوهر داري چيزي در مايه هاي رفتارها و هنجارهاي نيك و حتي فراتراز آن است؛ زيرا در رفتارها و هنجارهايي نيك با ديگر تنها به عنوان ديگري مطرح است ولي در مساله شوهر به عنوان شخصي در جايگاه بلندي چون پروردگاري و مالك و سرور مطرح مي باشد. از اين رو نيكي ها و رفتارهاي پسنديده مي بايست فراتر و بيش تر از رفتارهاي نيك عمومي باشد كه در آيات وروايات به شماري از آن ها پرداخته شده است.

از اين رو بهتر است در اين بخش به مباحث خاص پرداخته شود و از بيان مسايل و مصاديقي كه به عنوان رفتارهاي نيكو ياد مي شود بحثي نمي شود. در حقيقت تنها به موارد اختصاصي آن اشاره خواهد شد و به مصاديق و موارد عمومي توجه نمي شود. بنابراين عدم بيان آن ها به معناي آن نيست كه نمي بايست اين رفتارهاي پسنديده نسبت به شوهر مراعات نشود بلكه به اين معناست كه براي شوهر اختصاصاتي از حسن خلق مطرح است كه نسبت به ديگران مطرح نمي شود. اين دسته از اختصاصات همانند اختصاصات پيامبر و يا اختصاصات همسران پيامبر (ص) مي باشد كه به عنوان ام المومنين حق ازدواج پس از رحلت پيامبر(ص) را نداشته و مي بايست تا آخر عمر بيوه بمانند.

خلوت سه گانه

يكي از بهترين و نيكوترين روش هاي همسرداري به طور كلي و شوهر داري به طور خاص آن است كه در شبانه روز يكي پيش از نماز صبح و سحرگاهان و هنگام چاشت و هم چنين بعد از نماز عشاء با يك ديگر خلوت كنند. در آيه 58 سوره نور سحرگاهان بر چاشت و چاشت بر شامگاهان مقدم شده است. شايد علت و يا حكمت تقدم اين باشد كه در اين مردان در سحرگاهان بيش تر تمايل و گرايش به مسايل جنسي دارند و در طول روز هنگامي كه چاشت و خواب ظهر كه تن از جامه هاي بيروني بر مي كنند اين تمايل شديد است و كم ترين حالت به گرايش جنسي در هنگام شامگاهان مي باشد. بنابراين زنان مي بايست در اين سه خلوت خويش خود را بيارايند و به تعبير قرآن جامه ها به كناري نهند و تن را از جامه رهايي بخشند و خود را به شوهر عرضه كنند.

در اين زمان هيچ از بستگان از كوچك و بزرگ نمي بايست در اين خلوت راه يابند و اگر از فرزندان به بلوغ جنسي رسيده اند مي بايست همانند ديگران هنگام ورود به خلوت از پدر و مادر اذن و اجازه دخول بگيرند؛ زيرا زن و شوهر در اين سه وعده به گونه اي حتي در پوشش هستند كه فرزندان بالغ نمي بايست آنان را در چنين وضعيتي مشاهده كنند. اين بدان معناست كه زن و شوهر به گونه اي از نظر پوشش مي باشند كه براي محرم ايشان نيز حرمت وجود دارد كه آنان را به آن وضع و شكل ببينند.

خلوت هاي سه گانه آن چنان مهم و اساسي است كه پيامبر اكرم (ص) مي فرمايد : نشستن مرد در كنار همسر خود در پيشگاه خداوند دوست داشتني تر از اعتكاف و شب زنده داري در مسجد خود ( مسجد النبي در مدينه ) است.(تنبيه الخواطر ج 2 ص 122)

مرد در اين خلوت گاه مي بايست محبت خود را به زن ابراز كند و از پنهان كردن آن بپرهيزد؛ زيرا زنان با شنيدن محبت مردان به اعتماد به نفسي خاص دست مي يابند. از اين روست كه پيامبر بزرگوار (ص) مي فرمايد: اين گفته مرد به همسر خويش كه دوستت مي دارم هيچ گاه از قلب او بيرون نمي رود.(كافي ج 5 ص 569)

براي ابراز محبت هيچ از زن و مرد نمي بايست كوتاهي كنند و به اشكال مختلف مهر و محبت خويش را بيان و آشكار سازند. چه اين مساله با گفتن كلمه اي باشد و يا دادن شاخه گلي و يا هر چيزي كه زن از آن خوشش مي آيد و بدان علاقه مند مي باشد. از اين رو حتي خريدن خوراكي مانند آدامس و چيزهايي كه زن بدان علاقه مند مي باشد يكي از شيوه هاي بيان و ابراز مهر و محبت است. پيامبر (ص) در اين باره مي فرمايد: مردي كه براي همسرش لقمه مي گيرد نزد خداوند پاداش دارد.(المحجه البيضاء ج 3 ص 7) به اين معنا كه اين عمل وي نه تنها بازتاب دنيوي و افزايش مهر و محبت ميان زن و شوهر خواهد داشت بلكه بازتاب اخروي نيز به دنبال خواهد داشت و شخص در آخرت از پاداش آن نيز بهره مند مي شود.

در خلوت گاه زن مي بايست خود را عرضه كند. از اين روست كه دراسلام پيش قدمي زن در مسايل جنسي و عرضه كردن پيشنهاد از سوي وي امر مستحب دانسته شده است. استحباب به اين معنا خواهد بود كه اين عمل وي مانند لقمه گرفتن مردان براي زن آثار دنيوي و اخروي و پاداش را در بر دارد و تنها يك رفتار اجتماعي و هنجاري نيك به شمار نمي رود بلكه امري مورد تاييد و تاكيد دين و شارع به عنوان يك عمل ديني و حكم شرعي است. بنابراين اعلام آمادگي زن به عنوان امري مستحب در قانون دين مطرح مي شود و از زنان خواسته مي شود كه نه تنها با پوشش و رفتار و كرشمه ي خويش شوهر را به عمل جنسي فرا خوانند بلكه به گفتار و به صراحت و روشني اعلام آمادگي كرده و خود را در اختيار شوهر قرار دهد.

پيامبر (ص) در بيان اعلام آمادگي جنسي زن مي فرمايد: عليها ان تطيب باطيب طيبها و تلبس احسن ثيابها و تزين باحسن زينتها و تعرض نفسها عليه غدوه و عيشه و اكثر من ذلك حقوق ها؛ بر زن به عنوان يك واجب ( يا حكم استحبابي ) شرعي است كه از خوشبو ترين عطرها استفاده كند و زيباترين جامه ها و لباس ها را بر تن كند و خود را به نيكوترين وجه آرايش كند و بيارايد و بامدادان و شامگاهان خود را بر شوهر عرضه كند و اعلام آمادگي نمايد. اين از حقوق شوهر مي باشد و حقوق شوهر بيش از اين چيزي است كه گفته شد.

تاكيد آن حضرت بر عرضه كردن در دو وقت به معناي مخالف با حكم سه وقت قرآن نيست از اين رو تنها از باب نمونه مواردي را مطرح مي سازد و از بيان بسياري از موارد و مصاديق خود داري مي ورزد و در يك كلمه مي افزايد كه حقوق شوهر بيش از آن چه گفته شده مي باشد تا زن خود با توجه به شرايط شوهر و علاقه مندي وي اقدام كند و از هر چيزي كه بيانگر آمادگي جنسي است خودداري نورزد و موجبات تحريك جنسي شوهر را فراهم آورد تا نيازي به ديگري پيدا نكند و در دام وسوسه هاي شيطاني نيافتد.

چنان كه گفته شد و آمارها نيز نشان مي دهد بسياري از اختلافات ميان زن و شوهر از اين ناحيه است. شما زناني را ديده ايد كه خود را براي عروسي و مهماني آرايش مي كنند و جامه هاي بسيار زيبا و آرايش بسيار نيكو مي كنند و از همه روش هاي خودنمايي بهره مي گيرند ولي همين كه به خانه مي آيند آرايش را با توجيه بد بودن در نزد فرزندان به اين شكل مي شويند و جامه هاي زيبا را از تن خارج مي كنند و به شكلي معمولي در خانه مي گردند. مردي كه در بيرون با چنين زناني حتي لحظه اي و گذرا مواجه شود سپس در خانه با شكلي ديگر رو به رو گردد در درون خويش احساس كمبود مي كنند و به شكل مطلوب ارضا نمي شود.

آماده باش دايمي

يكي از حقوق مردان بر زنان به عنوان حسن تبعل آن است كه زن خود را همواره در حوزه مسايل جنسي آماده نشان دهد و ابراز كند مگر در مواردي كه دين منع و از آن بازداشته است. البته در همان موارد خاص نيز به اشكال ديگر خود را درمعرض بهره برداري جنسي قرار دهد و زمنيه هاي استمتاع را فراهم آورد به گونه اي مرد هيچ احساس كمبود و نياز جنسي نكند. اين آماده باش هر چند كه در آيه 57 سوره نور نيز بيان شده است ولي در روايات به شكلي مشخص بيان و خواسته شده است. در بسياري از روايات بر اين نكته تاكيد شده كه زن مي بايست همواره درحالت آماده باش دايم جنسي باشد.

در روايت است كه زني از پيامبر (ص) درباره حقوق شوهر پرسيد. آن حضرت فرمود: و لا تمنعه نفسها و ان كانت علي ظهر قتب ؛ بر زن است كه خود را از شوهرش باز ندارد و بگذارد تا وي از او كام گيرد حتي اگر بر روي كوهان شتر باشد.

در اين روايت بدترين حالت را تجسم كرده است كه در جريان سفر و آن هم در روي شتر و بار كجاوه اگر مردي از زن خويش بخواهد كه از وي كام گيرد مي بايست خود را آماده كند و از آن بازندارد.

در حقيقت آماده باش دايمي جنسي براي جلوگيري از هر گونه احساس نياز امري است كه مي بايست زن به عنوان حق شوهر بشناسد و از آن كوتاهي نكند. از اين روست كه گفته اند يافتن شوهر آسان تر از حفظ آن است؛ زيرا مردان با ديدن غزايز جنسي ايشان تحريك مي شود و احساس نياز مي كنند و اگر اين نياز برآورده نشود به راه هاي ديگر ارضا مي شود كه يا گناه است و يا با عقد موقت و دايم با زن ديگري برآورده مي شود.

تاكيد آيات و  روايات بر خودنمايي و آراستگي زنان براي شوهران از اين روست كه مردان با ديدن عواطف و احساسات جنسي ايشان برانگيخته مي شود. از اين روست كه زن مي بايست خود را در حالت آماده باش قرار دهد تا شوهر وي به زني ديگر گرايش نيابد و استمتاع نجويد.

مسايل جنسي در حوزه خانواده هم در حوزه تشكيل و هم بقايي آن نقش اساسي دارد. تفكر اين كه اين امور در زماني كاسته مي شود و تا تقليل مي يابد و يا از ميان مي رود تفكر نادرست و دور از واقع و حقيقتي است . مردان بر خلاف زنان داراي تمايلات جنسي قوي اي هستند و همواره در آن ها وجود دارد. شايد يكي از علل و حكمت ها تعدد زوجات و عقد موقت مساله گرايش هاي شديد جنسي مردان باشد كه هر گز فروكش نمي كند و زنان گاه به عللي نمي توانند آن را برآورده سازند و مشكلات خانوادگي را سبب مي شود. خانه زماني آرامش مي يابد كه مرد از نظر جنسي ارضا شود و نيازهاي جنسي او برآورده شود.

اگر اين تمايلات جنسي در خانه بر آورده نشود به اشكال مختلف در جامعه خود را نشان مي دهد و فساد و تباهي اجتماعي را به دنبال خواهد داشت.

از اين روست كه زن مي بايست پروانه وار دور و بر شوهر بچرخد و همه گونه وسايل آرامش روحي ورواني و جنسي وي را برآورده سازد. امام باقر (ع) مي فرمايد: هر زني كه يك ليوان آب به شوهرش بدهدا از يك سال روزه داري و شب زنده داري برايش برتر است . ( وسايل الشيعه ج 14 ص 123)

اصولا جهاد نفس و جهاد اكبر و اصغر زن در زندگي خانوادگي و در شوهر داري و حسن التبعل وي مي باشد . زنان اگر بخواهند ثوابي كسب كنند نيازي نيست كه شب زنده داري كنند و براي نماز شب بر خيزند و يا روزهاي بلند و گرم را روزه بگيرند و يا براي جنگ و جهاد در راه خدا به جبهه بروند. براي به دست آوردن پاداش اخروي همه اين امور تنها شوهرداري كنند. از اين روست كه يك ليوان آب به شوهر دادان برابر با ثواب و پاداش يك سال شب زنده داري و روزه داري مي باشد.

امام باقر (ع) هم چنين مي فرمايد: زن براي رضا و خشنودي خدا تنها رضايت شوهر را اصل قرار دهد. با اين كار است كه رضايت و خشنودي خدا را نيز به دست مي آورد و اگر شوهر خشمگين شود خشم الهي را به دنبال خواهد داشت.

زنان مي بايست به هر شكلي شده رضايت شوهر را به دست آورند. از اين روست كه شوهر در انديشه و تصوير اسلامي چون پروردگار صاحب حق و مالك شمرده شده است و از جايگاه بلندي برخوردار مي باشد . زن براي به دست آوردن رضايت و خشنودي خدا نمي بايست نمازها ي بسيار و يا طولاني بخواند و يا روزه هاي مستحبي بگيرد. همين كار را مي تواند با رضايت شوهر به دست آورد و از پاداش آن بهره مند گردد. از اين روست كه در اسلام جز نماز هاي واجب و آن هم در خانه از آنان خواسته نشده است و حتي نهي شده است كه زني نمازش را طولاني كند و شوهر را سركار بگذارد و خود را در كنار شوهر ننشاند و عشوه نكند و روزه هاي مستحب حتي بي اذن شوهر باطل و گناه است و نمازهاي مستحبي از استحباب خارج مي شود.

به هر حال جهاد و دين داري زن در شوهرداري وي خلاصه مي شود . از اين روست كه امير مومنان علي (ع) مي فرمايد: جهاد زن آن است كه خود را بيارايد و زيبايي خويش را آشكار كند و براي شوهرش آراستگي نمايد. ( نهج البلاغه كلمات قصار شماره 136)

اين ها تنها نمونه هايي كوچك از روش هاي نيك شوهرداري است و حتي اگر اين كوچك ترين و مصاديق مطرح شده مراعات گردد بسياري از خانه از وضعيت كنوني بيرون و آرامش در خانه ها حكمفرما مي شود ولي مساله اين است كه حتي در همين اندازه مسايل رعايت نمي شود و طلاق و جدايي در جامعه افزايش مي يابد. به سخن پيامبر(ص) اين ها كه گفته شده بخشي از حقوق شوهران است و حق شوهر بيش از اين چيزهايي است كه بيان شده است .

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا