مجازات قانونی مفسدان اقتصادی
بسم الله الرحمن الرحیم
جهش تولید و رشد اقتصادی نیازمند تحقق لوازم و ملزوماتی است که از جمله آن ها مبارزه و مجازات قانونی مفسدان اقتصادی است که در عمل مانع اصلی تولید و رشد و شکوفایی اقتصادی هستند. بی گمان کوتاهی در مجازات و کیفر مفسدان اقتصادی نه تنها می تواند موجب افساد اقتصادی در زمین و میان امت اسلام شود، بلکه می تواند تولید و اقتصاد را به رکود یا تورم سوق دهد و فروپاشی اقتصاد را موجب شده و بستری برای ناکارآمدی نظام سیاسی و مشروعیت زدایی و مقبولیت زدایی از آن را فراهم سازد. بنابراین، مجازات مفسدان اقتصادی نه تنها به معنای تامین ستون اصلی اجتماع و دفاع از اقتصاد این مایه قوام اجتماع، بلکه تامین کننده مقبولیت و مشروعیت نظام سیاسی است. آموزه های وحیانی قرآن، بر کیفر و مجازات قانونی مفسدان از جمله مفسدان اقتصادی تاکید دارد.
ضرورت کیفر مفسدان و مجرمان
کیفر به معناى جزاى عمل و کار بد (لغت نامه، ج 11، ص 16610؛ فرهنگ بزرگ سخن، ج 6 ، ص 6047 ، «کیفر».) و مجازات قانونى است.(فرهنگ فارسى، ج 3، ص 3154، «کیفر») در اصطلاح علم حقوق، عقوبت و مجازات بزهکاران را کیفر گویند .( مبسوط در ترمینولوژى حقوق، ج 4، ص 3064)
خدا در قرآن از دو دسته اصلی کیفر و مجازات دنیوی و اخروی سخن به میان آورده است. از نظر قرآن، برخی از مجرمان می بایست در دنیا مجازات داده شوند؛ زیرا این دسته از جرم ها نظام اجتماعی را در معرض خطر قرار می دهد و حقوق ابتدایی بشر را سلب می کند؛ بنابراین، تاخیر در مجازات و کیفر این دسته از جرم ها به معنای نابودی بشریت و نظام اجتماعی خواهد بود.
به سخن دیگر، اگر برخی از جرم ها در دنیا مجازات و کیفر داده نشود، بستری برای فروپاشی نظام اجتماعی بلکه بشریت است. بنابراین، برای دفاع از نوع بشریت و نظام اجتماعی لازم است تا مجازات و کیفرهایی برای برخی از جرم ها و مجرمان وضع و اقامه شود.
در هر نظام اجتماعی می توان جرم هایی را یافت که عقل و نقل برای آن جرم ها مجازات های قانونی در قالب قوانین شفاهی یا کتبی وضع کرده و به اجرا می گذارد؛ زیرا این دسته از جرم ها بزرگ ترین خطر را برای نوع بشر و نظام اجتماعی دارد.
با نگاهی به نظام های حقوقی جوامع بشری می توان دریافت که جرم های خطرناک برای نوع بشر و نظامات اجتماعی، جرم هایی است که حقوق ابتدایی و طبیعی بشر را در معرض خطر قرار می دهد؛ زیرا هر فرد انسانی برای بقای خویش نیازمند اموری است که از آن به حقوق طبیعی و ابتدایی یاد می شود. سلب و تعرض به هر یک از این حقوق ابتدایی و طبیعی موجب می شود تا نسل انسانی در معرض خطر انقراض قرار گیرد. از این روست که در همه جوامع حتی ابتدایی ترین آن ها، می توان حقوقی را یافت که برای یکایک افراد اجتماع بیان شده و افراد اجتماع می بایست نسبت به آن تکلیف داشته و اجازه ندهند تا این حقوق ابتدایی و طبیعی از کسی سلب شود. بر همین اساس، قوانین سخت گیرانه ای برای حفاظت و صیانت از حقوق طبیعی و ابتدایی وضع شده است، به طوری که مخالفت با آن مجازات های سنگینی را به دنبال دارد.
از جمله مهم ترین حقوق ابتدایی و طبیعی که در همه جوامع مجازات های سختی برای سلب کنندگان و متجاوزان در چارچوب عدالت عقلی و مقابله به مثل مطرح شده است(بقره، آیه 194؛ احزاب، آیه 58)، می توان به حق حیات، حق مسکن، حق امنیت و آرامش، حق آسایش و مانند آن ها اشاره کرد. به طوری که اگر کسی عضوی یا زندگی کسی دیگر را بگیرد او را بر اساس اصل مقابله به مثل، قصاص می کنند، یا سارقان را به سختی مجازات کرده و نیز کسانی که امنیت روانی اجتماع را با شایعات تهدید می کنند، طرد و تبعید می کنند.(احزاب، آیات 58 تا 61)
از نظر آموزه های وحیانی قرآن، کسانی که اذیت و آزار می رسانند، می بایست امنیت نداشته باشند و از سوی دولت و نهادهای انتظامی و امنیتی تهدید شوند تا دست از آزار و اذیت مردم بردارند.(همان)
مفسدان و ظالمان هر کسی باشد می بایست مجازات و کیفر شود و از امنیت بهره ای نبرد. این کیفر و مجازات با توجه به میزان فساد و افساد و درجه آن متفاوت خواهد بود. بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، میزان و درجه مجازات مفسدان و ظالمان، بستگی به میزان ظلم و فساد و تاثیر آن دارد. از این روست که مجازات و کیفرهایی که در این باره وضع و اقامه می شود شامل بازداشت تا قتل است.(مائده، آیات 33 و34؛ کهف، آیات 83 تا 86)
خدا در قرآن، مجازات هایی چون اعدام، به دار آویختن، قطع دست راست و پاى چپ و یا تبعید از سرزمین خود را، به عنوان عذاب و کیفر دنیایى محاربان با خدا و پیامبر(صلى الله علیه وآله) وضع کرده است.(مائده، آیه 33) از همین روست که آواره سازى بنى نضیر از کاشانه خود، به عنوان کیفر مخالفت و دشمنى آنان با خدا و پیامبر(صلى الله علیه وآله) انجام می شود.(حشر، آیات 2 تا 4 اسباب النزول، واحدى، ص 278)
مجازات و کیفر محاربان اقتصادی
از نظر آموزه های وحیانی برخی از افسادهای اقتصادی از مصادیق محاربه با خدا و رسول الله(ص) است. مثلا کسی که رباخواری را به شکل قانونی و رسمی و علنی انجام می دهد، گویی اعلان رسمی جنگ و محاربه با خدا را کرده است. به طور طبیعی مجازات و کیفر چنین شخصی که در اقتصاد اجتماع اختلال می کند، می بایست بسیار سخت گیرانه باشد.
واژه محارب از ریشه «حرب» به معنای جنگ است. از نظر آموزههای قرآن، جنگ تنها در حوزه نظامی محدود نمیشود، بلکه کوچکترین و ضعیفترین نوع جنگ را باید جنگ نظامی دانست؛ زیرا جنگهای مهمتری است که نه تنها انسان را به شکلی وحشتناک میکشد، بلکه موجب تباهی دنیا و آخرت بشر میشود. در این جنگها که شامل جنگ نرم، جنگ فرهنگی، جنگ اقتصادی و مانند آنها است؛ حقیقت و هویت اجتماع، تهدید به نابودی میشود؛ زیرا مایه قوام بخش و حقیقت آفرین برای اجتماع، اقتصاد و فرهنگ است، به طوری که نابودی هر یک به معنای نابودی اجتماع است؛ زیرا فلسفه وجودی و حکمت و هدف تشکیل اجتماع، تامین سعادتی است که در سایه فرهنگ و اقتصاد به دست میآید؛ نابودی هر یک از این مقومات اجتماع به معنای نابودی اجتماعات بشری است. از همین رو جنگ در حوزههای اقتصادی و فرهنگی مهمتر از جنگ در حوزههای دیگر ارزیابی میشود؛ بهویژه آنکه آنچه مایه بقای حیات ابدی بشر است، همان مباحث مربوط به فرهنگ است که سامان دهنده حرکتهای اقتصادی است و انسان در آخرت بر اساس همین فرهنگ، به حیات ابدی خویش ادامه میدهد.
بر اساس آموزههای قرآن، از اقسام جنگهای باطل و ظالمانه باید به جنگ اقتصادیاشاره کرد که میتواند از درون مرزهای جغرافیایی نظام اسلامی علیه مردم انجام شود یا از بیرون مرزهای آن.
البته جنگ اقتصادی، در درون مرزهای سرزمینی میتواند در راستای اهداف دشمنان بیرونی هدایت و مدیریت شود. از این رو، میبایست این گروه را به یک معنا ستون پنجم و منافقانی دانست که در مسیر دشمنان و اهداف آنان حرکت میکنند.
از نگاه قرآن، کسانی که به جنگ اقتصادی در میان مسلمانان میپردازند حتی اگر عنوان اسلام و مسلمانی را یدک بکشند، جزو کسانی هستند که علیه اهداف اصیل آموزههای اسلام که همه شرایع برآن تاکید دارند، حرکت کردهاند؛ زیرا بر اساس آیه ۲۵ سوره حدید همه پیامبران برای این آمدهاند که مردمان از هر دین و آیین و مذهب و جنس و قوم، قیام به عدالت کرده و مطالبهگر سهم خویش از نعمتهای الهی باشند. کسی که به جنگ اقتصادی میرود، در حقیقت علیه بنیادینترین آموزههای اسلام اعلان جنگ کرده است.
به هر حال از نظر آموزههای قرآن، محاربان از جمله محاربان اقتصادی به عنوان مفسدان فیالارض شناخته میشوند که نه تنها به خود یا اجتماع زیان وارد کرده و فساد میکنند، بلکه محیط زیست را نابود میکنند و با این کار به همه موجودات و آفریدههای الهی زیان و ضرر میرسانند و دامنه فساد آنان محدود به خود و بشر نیست.
خدا میفرماید: سزاى کسانى که با خدا و پیامبر او مى جنگند و در زمین به فساد مىکوشند، جز این نیست که کشته شوند یا بر دار آویخته گردند یا دست و پایشان در خلاف جهت یکدیگر بریده شود یا از آن سرزمین تبعید گردند. این رسوایى آنان در دنیاست و در آخرت عذابى بزرگ خواهند داشت؛ مگر کسانى که پیش از آنکه بر ایشان دست یابید توبه کرده باشند، پس بدانید که خدا آمرزنده مهربان است. (مائده، آیات ۳۳ و۳۴)
در این آیات چند حکم به عنوان مجازات و کیفر محاربان از جمله محاربان اقتصادی بیان شده که شامل: ۱. قتل با شمشیر؛ ۲. آویختن به دار؛ ۳. قطع یک دست و یک پا به صورت مخالف؛ ۴. تبعید، میشود.
امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام) فرمودند: کیفر محارب، به اندازه استحقاق او است. اگر تنها قتل کرده باشد، کیفرش قتل است؛ و اگر مرتکب قتل شود و مالى را بگیرد کشته مىشود و به دار آویخته مىشود؛ و اگر مالى را بگیرد ولى مرتکب قتل نشود، دست و پاى او قطع مىگردد؛ و در صورتى که در راهها ترس و وحشت ایجاد کند، فقط تبعید مىشود. (مجمعالبیان، ج. ۳ – ۴، ص. ۲۹۱)
گفتنى است که احکام محاربه، شامل همه محاربان و مفسدانی است که با انواع روشهای گوناگون به فساد در زمین میپردازند و امنیت اجتماع را به خطر میاندازند؛ از همین رو خدا درباره کسانی که با انواع شایعات لرزه افکن اجتماع را دچار وحشت میکنند، همین احکام را برای آنان صادر میکند؛ چنانکه میفرماید:اگر منافقان و کسانى که در دلهایشان مرضى هست و شایعه افکنان در مدینه از کارشان باز نایستند تو را سخت بر آنان مسلط مى کنیم تا جز مدتى اندک در همسایگى تو نپایند، از رحمت خدا دور گردیده و هر کجا یافته شوند گرفته و سخت کشته خواهند شد، درباره کسانى که پیشتر بودهاند همین سنت خدا جارى بوده است و در سنت خدا هرگز تغییرى نخواهى یافت. (احزاب، آیات ۶۰ تا ۶۲)
از این آیات به دست میآید که سنت و قانون الهی که تبدیلی در آن راه نمییابد، این حکم است که هر کسی امنیت اجتماع را به هر شکلی به خطر اندازد میبایست مجازات شود. میزان مجازات بستگی به میزان تاثیر فعالیت خطر افکنی دارد که شخص انجام میدهد. همچنین تکرار عمل خطرآفرین و شایعات لرزهافکن میتواند مجازات را تشدید کند. از همین رو، بر اساس همین آیات قرآن، رسانههایی که به انتشار شایعات میپردازند، باید خود را برای مجازات سخت و سنگین دنیوی و اخروی آماده سازند.
همچنین از آیات قرآن این معنا به دست میآید که هر گونه همکاری با محاربان و حضور در میان آنها حرام است. در آیه ۲ همین سوره به شکل حکم کلی بیان شده که هر گونه همکاری با دیگران در گناه و تعدی حرام است.
همچنین خدا با اشاره به منافقانی که در مسجد ضرار گرد آمده و محفل توطئه علیه اسلام و نظام ولایی ایجاد کرده بودند، حضور در این محافل را به عنوان حضور حربی دانسته و آن را حرام اعلان میکند. (توبه، آیات ۱۰۷ تا ۱۰۹)
از نظر قرآن، فساد شامل همه گناهان و جرائم میشود که در ابعاد مختلف فردی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی گسترده است. چنان که گفته شد اسلام در برابر هر فسادی، مجازاتی متناسب تعیین کرده است. این مجازاتها به عنوان پادزهر عمل میکند و در مواردی که از طریق تربیتهای سازنده و شیوههای پیشگیری موفق به جلوگیری از فساد نشوند، با استفاده از اقدامات سختگیرانه به مقابله با آنها پرداخته میشود.
از جمله مصادیق جرایم اقتصادی می توان به پولشویی اشاره کرد. پولشویی شامل فرد یا شرکتی از طریق نامشروع یا غیرقانونی مانند فروش مواد مخدر و یا فروش مشروبات الکلی و یا فروش کالای قاچاق شود و درآمد بالایی به دست میآورد. سپس این درآمد یا سود را در راه قانونی سرمایهگذاری میکند یا به عبارت دیگر پول کثیف و غیر قانونی را تبدیل به پول تمیز و قانونی میکند.
اختلاس از اموال عمومی و بیت المال از دیگر اعمال مجرمانه است که اقتصاد را به شدت تحت تاثیر قرار می دهد. اختلاس به برداشتن و کم کردن غیرقانونی اموال دولتی یا غیردولتی که توسط کارمندان و کارکنان دولت یا وابسته به دولت انجام میگیرد، گفته میشود. این جرم یعنی اختلاس در ایران خلال تحریم و در شرایط نامنظم اقتصادی رخ داده است و بیشتر اختلاسها با برنامهریزی از پیش تعیین شده، منظم و پنهان و توسط سران مقبول و دولتی انجام میشود.
از جمله جرایم اقتصادی می توان به رشوه دادن و رشوه گرفتن اشاره کرد. رشوه یا رشوه گرفتن در قبال انجام یا عدم انجام وظیفهای در سازمان و شرکت دولتی و توسط کارمندان آن جرم رشا و ارتشا است. رشوه دادن و رشوه گرفتن هر دو موجب فساد در سازمان ها میشود.
یکی از مشکلاتی که امروز بسیاری از کشورها با آن مواجه هستند و مجرمان اقتصادی به اشکال گوناگون بر آن هستند تا حقوق مردم و دولت را نادیده گیرند، جرمی به نام فرار مالیاتی است. فرار مالیاتی، هر نوع عمل یا اعمالی به قصد عدم پرداخت مالیات یا کمتر پرداختن مالیات از سوی اشخاص حقیقی یا حقوقی که منتج باشد. شکی نیست که با چنین عملی به عنوان جرم اقتصادی می بایست به شدت مبارزه و مقابله شود. این جرم میتواند از طریق جعل اظهارنامه مالیاتی یا عدم ثبت تمامی درآمدها و گزارشهای مالی و یا تغییر آنها به هر نحوی که بتوان مالیات کمتری پرداخت شامل جرم فرار مالیاتی میشود.
قاچاق کالا و ارز و مانند آن ها نیز از جرم های اقتصادی است. براساس ماده یک قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز قاچاق عبارت است از هرگونه فعل یا ترک فعلی که سبب نقض قوانین مربوط به واردات یا صادرات کالا و ارز میشود. براساس قانون با متخلفان برخورد میشود و برای آنها مجازات در نظر گرفته میشود. قاچاق کالای مجاز و یا ممنوع و یا مجاز مشروط و ارز و کالای یارانهای همگی شامل قاچاق ارز و کالا میشوند.