اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیتاریخیسیاسیمعارف قرآنیمقالات

علل برتری امت آخر الزمان

بسم الله الرحمن الرحیم

شکی نیست که محمد المصطفی(ص) برترین پیامبران، بلکه اشرف و اکرم آفریده های الهی است. بر این اساس، امت پیامبر آخرالزمان نیز برتر از دیگر امت های شرایع دیگر اسلامی هستند؛ زیرا تحت تعلیم و تزکیه پیامبری قرار دارند که مَظهَر أتم و أکمل صفات الهی است؛ همان پیامبری که منتهای رجعت هستی به پروردگارش است(علق، آیه 8؛ نجم، آیه 42)؛ چرا که پروردگارش رب العالمین است و ایشان در سیر کمالی صعودی خویش تا آن جا پیش رفت که به مقام «قاب قوسین أو أدنی»(نجم، آیه 9) رسید که نزدیک تر از آن، برای هیچ آفریده های متصور نیست.

هم چنین شکی نیست که تعلیمات و تزکیه پیامبر(ص) به عنوان متألّه و مظهر رب العالمین و «رب الاکرم»(علق، آیه 3)، هر انسان مومنی را به جایی می رساند که در «تمامیت مکارم اخلاقی» قرار می گیرد تا جایی که پیامبران بنی اسرائیل پایین تر از «علمای امت اسلام» قرار می گیرند که مصادیق اتم و اکمل آن عالمان، نیز امامان معصوم(ع) هستند. این جایگاه رفیع و بلند که به تعلمیات و تزکیه خدا و مظهرش پیامبر اکرم(ص) به دست می آید، چنان بلند و رفیع است که پیامبران دیگر نسبت به مقامات و جایگاه پیامبر(ص)، امامان معصوم(ع) و مومنان حقیقی امت اسلام، غبطه می خورند و دوست دارند تا به جایگاهی عظمت ایشان راه یابند.

بر اساس آموزه های وحیانی قرآن، علل و عواملی موجب می شود که پیامبر(ص) و امتش در مقامی بس رفیع قرار گیرند که پیامبران و امت های آنان آرزوی دیدن مقام آن حضرت(ص) و امت ایشان را دارند، در حالی که ناتوان از چنین رویت و دیدنی هستند؛ زیرا همان طوری که نمی توان مستقیم به خورشید نگریست بلکه تنها در مظاهرش می توان خورشید را دید، و هم چنان که ذات خدا را نمی توان دید و تنها در مظاهر تنزلاتی آن یعنی صفات فعل الهی که بر هستی تابیده قابل رویت است؛ یعنی تنها می توان به آیات الله نگریست و ذات الهی و حتی صفات عین ذات دور از دسترس هر آفریده ای است؛ هم چنین نمی توان مقامات بلند و رفیع حضرت (ص) را دید ؛ چرا که ایشان مظهر اتم و اکمل صفات الهی هستند و برای کسی که در سطح آن حضرت(ص) نباشد، آن حضرت(ص) قابل رویت و دیدن نیست.

البته همین وضعیت برای امامان معصوم(ع) به عنوان نفس پیامبر(آل عمران، آیه 61) و نیز مومنان حقیقی که به مقام «سلمان منا اهل البیت(ع)» رسیده و هم چون سلمان در مقام و منزلت معصومان و اهل بیت (ع) هستند، وجود دارد و کسی که پایین تر از مقام و منزلت ایشان است نمی تواند شمس وجود پیامبر(ص) و معصومان(ع) را ببیند و رویت کند، بلکه تنها می تواند در مظاهر تنزلی آن هم چون نور ماه بنگرد و در آن نظر کند.

از نظر قرآن، پیامبر(ص) و امت وی تحت ربوبیت «رب الاکرم»(علق، آیه 3) قرار دارند و امت اسلام تحت تعلیمات و تزکیه تکوینی و تصرفی پیامبر(ص) و معصومان(ع) به مکارم اخلاقی در تمامیت آن دست می یابند(سنن كبری، بیهقی، ج۱۰ ، ص ۱۹۲ ؛ تفسیر مجمع البیان ، فضل بن حسن طبرسى،‏ ج ۱۰ ، ص ۸۶ ؛ مكارم الاخلاق ، رضى الدين حسن بن فضل طبرسى‏، ص ۸ ؛ بحارالانوار،علامه مجلسی، ج ۶۷ ، ص ۳۷۲ ؛ كنزالعمال ،متقی هندی، ج ۱۱ ، ص ۴۲۰ ، ح ۳۱۹۶۹) تا جایی که برتر از آن نمی توان در حوزه اخلاق تصور کرد؛ چرا که امت اسلام همانند پیامبرش با تعلیمات و تزکیه آن حضرت(آل عمران، آیه 164؛ جمعه، آیه 2) دارنده «خلق عظیم» (قلم، آیه 4) می شوند تا جایی که در برابر جاهلان نادان و بی خرد، با کرامت عبور کرده و از مقام الهی «سلام» با آنان تعامل می کنند.(فرقان، آیات 65 و 72)

ایثار در مقام احسان اکرامی امت اسلام

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، ایثار به معنای از خود گذشتگی از چیز اختصاصی و نیاز ضروری است که انسان تنها برای «وجه الله» و رضایت الهی آن را به دیگری می دهد؛ یعنی حاضر است تا خود به شهادت برسد، اما دیگری نجات یابد؛ یا خود گرسنگی و تشنه بماند و گرسنه و تشنه ای را از مرگ و گرسنگی و تشنگی نجات دهد.(انسان، آیات 8 و 9؛ حشر، آیه 9)

از نظر قرآن، امت اسلام در مکارم اخلاقی به چنان تمامیت در این کمالات می رسند که برتر از آنان نیست؛ آنان بر خلاف دیگران که یا دنیا را ترجیح می دهد و دنیا را بر آخرت برتر می دارند و به ایثار آخرت برای دنیا خویش می پردازند(اعلی، آیه 16) یا برخلاف آنانی که دنیا و آخرت را یکسان قرار می دهند، اهل اکرام و مکارم اخلاقی، آخرت را بر می گزینند و این گونه با جان گذشتگی و از خود گذشتگی به ایثار داشته ها از مال و جان می پردازند تا رضایت الهی را به دست آورند؛ زیرا برای آنان رضایت الهی برتر از هر چیزی حتی بهشت است.(انسان، آیات 8 و 9؛ حشر، آیه 9)

آنان دراین باره هماره می گویند: «گر مُخیّر بکنندم به قیامت که چه خواهی / دوست ما را و همه نعمتِ فردوس ، شما را.» این ایثارگران خدا را نه از باب خوف دوزخ یا طمع بهشت بلکه برای عظمت کمالات خدا عبادت می کنند و محبت خدا ایشان را بنده خود ساخته است. البته داشتن خوف و خشیت از عظمت الهی در کنار رجاء به خدا امری پسندیده است، ولی آنان همانند امیرمومنان امام علی(ع) اگر در بهشت باشند، ولی از قرب الهی بی بهره می سوزند ، چنان که اگر در دوزخ باشند فریادشان از عذاب دوزخ نیست، بلکه از فراق یار است؛ چنان که امیرمومنان امام علی(ع) در مناجات خویش که کمیل بن زیاد نخعی نقل کرده ، می فرماید: فَهَبْنِي يَا إِلهِي وَسَيِّدِي وَمَوْلاَيَ وَرَبِّي، صَبَرْتُ عَلَىٰ عَذَابِكَ، فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَلَىٰ فِرَاقِكَ ؛ ای خدایم و سرورم و ولی ام و پروردگارم! گیریم که بر عذابت صبر کردم ، چگونه فراق و دوری ات را تحمل کنم؟!

در روایت است: بَكی شُعَيبٌ عليهالسلام مِن حُبِّ اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ حَتی عَمِيَ، فَرَدَّ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ عَلَيْهِ بَصَرَهُ، ثُمَّ بَكی حَتی عَمِيَ، فَرَدَّ اللّه ُ عَلَيْهِ بَصَرَهُ، ثُمَّ بَكی حَتی عَمِيَ، فَرَدَّ اللّه ُ عَلَيْهِ بَصَرَهُ، فَلَمّا كانَتِ الرّابِعَةُ أوحَی اللّه ُ إلَيهِ: يا شُعَيبُ، إلی مَتی يَكُونُ هذا أبَداً مِنكَ؟ إنْ يَكُنْ هذا خَوفاً مِنَ النّارِ فَقَدْ أجَرْتُكَ، وَ إنْ يَكُنْ هذا شَوقاً إلَی الجَنَّةِ فَقَد أبَحْتُكَ. قالَ: إلهی وَ سَيِّدی، أنتَ تَعلَمُ أنّی ما بَكَيْتُ خَوفاً مِن نارِكَ وَ لاشَوقاً إلی جَنَّتِكَ، وَ لكِنْ عُقِدَ حُبُّكَ عَلی قَلبی فَلَسْتُ أصبِرُ أوْ أراكَ. فَأوحَی اللّه ُ جَلَّ جَلالُهُ إلَيهِ: أمّا إذا كانَ هذا هكَذا فَمِنْ أجْلِ هذا سَأُخدِمُكَ كَليمی مُوسَی بنَ عِمرانَ عليهالسلام؛ شعیب از عشق خدای متعال چندان گریست كه نابینا شد. پس خداوند بیناییش را به او باز گرداند؛ دیگر بار گریست تا آنكه نابینا شد؛ خداوند دوباره بیناییش را به او باز پس داد، باز هم آن قدر گریست كه كور شد و خدا دو باره بینایش كرد، مرتبه چهارم خداوند به او وحی فرمود: ای شعیب! تا كی به این وضع ادامه خواهی داد؟ اگر از بیم جهنم گریه می كنی، تو را امان دادم و اگر به شوق بهشت است، آن را ارزانیت داشتم. شعیب عرضه داشت: معبود من و سرورم! تو می دانی كه گریه من نه از بیم دوزخ است و نه به شوق بهشت، بلكه دلم بسته محبت و عشق توست پس صبوری نمی توانم مگر آنكه تو را ببینم. خدای عز و جل به او وحی فرمود: حال كه چنین است، هم سخنم موسای كلیم را خدمتگزار تو خواهم كرد.(علل الشرایع، صدوق، ص 74 ح 19)

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، هر کسی از نظر هویت وجودی و شاکله اخروی همان چیزی است که خودش را در دنیا ساخته، چنان که از نظر امکانات و فقدان آن نیز گرفتار همان چیزی است که خودش با خود به سرای آخرت برده است؛ زیرا کافران و مومنان همان عمل دنیوی خویش را در آخرت حاضر می یابند(آل عمران، آیه 30؛ کهف، آیه 49) با این تفاوت که از باب اقامه عدالت، کافران عین همان عمل خویش را به شکل «وفاق» می یابند(نباء، آیه 26)؛ اما خدا به مومنان از فضل خویش نیز تفضل کرده و افزون بر این «برترین» های عمل ایشان را انتخاب می کند، بلکه چیزی از فضل خویش بر آن می افزاید و درجاتی به آن می بخشد تا بهره بیش تری از عمل خویش در آخرت برند و چیزهایی را داشته باشند که در دنیا برای کسی قابل تصور نیست.(بقره، آیه 52)

از آن جایی امت اسلام تحت تعلیمات و تزکیه مستقیم پیامبر(ص) بر پایه مکارم اخلاقی و مظهریت در «ربّ الاکرم» قرار دارند، از سطحی بلند و عالی نسبت به دیگر امت ها در شرایع اسلامی برخوردار می شوند؛ زیرا اگر امت ها دیگر مثلا در سطح عدالت مثلی یا احسان عفوی با یک دیگر تعامل داشتند، امت اسلام در مکتب خدای اکرم و پیامبر اکرم(ص) مکارم اخلاقی را در تمامیت آن می آموزند و به کار می گیرند. این گونه است که درجات و مقامات امت اسلام چنان بالا و رفیع است که حتی پیامبران اولوالعزم از جمله موسی(ع) نمی تواند آن مقام را ببیند و رویت کند؛ چنان که در روایت آمده است: قالَ موسی(ع): یا رَبِّ، أرِنی دَرَجاتِ مُحَمَّدٍ و اُمَّتِهِ. قالَ: یا موسی، إنَّک لَن تُطیقَ ذلِک، ولکن اُریک مَنزِلَةً مِن مَنازِلِهِ جَلیلَةً عَظیمَةً فَضَّلتُهُ بِها عَلَیک وعَلی جَمیعِ خَلقی. قالَ: فَکشَفَ لَهُ عَن مَلَکوتِ السَّماءِ فَنَظَرَ إلی مَنزِلَةٍ کادَت تَتلَفُ نَفسُهُ مِن أنوارِها وقُربِها مِنَ اللّهِ عَزّ و جَلّ، قالَ: یا رَبِّ، بِماذا بَلَّغتَهُ إلی هذِهِ الکرامَةِ؟! قالَ: بِخُلُقٍ اِختَصَصتُهُ بِهِ مِن بَینِهِم وهُوَ الإِیثارُ. یَا موسَی، لاَ یَأتیِنی أحَدٌ مِنهُم قَد عَمِلَ بِهِ وَقتا مِن عُمُرِهِ إلَا استَحییتُ مِن مُحاسَبَتِهِ، وَبوَّأتُهُ مِن جَنَّتی حَیثُ یشاءُ؛ موسی(ع) گفت: ای پروردگار من! درجات محمّد و امّت او را به من بنمایان. خداوند فرمود: «ای موسی! تو تاب دیدن آنها را نداری؛ امّا [فقط] یک منزلت از منزلت های بزرگ و باشکوه او را به تو می نمایانم که به واسطه همان، او را بر تو و بر تمام آفریدگانم برتری دادم». آن گاه، خداوند از ملکوت آسمان برای او پرده برداشت و موسی(ع)، منزلتی را دید که از [شدّت] پرتوهای آن و قُربش به خداوند، نزدیک بود قالب تهی کند. گفت: پروردگارا! به واسطه چه چیز، او را به این کرامت رساندی؟ فرمود: «به واسطه خصلتی که از میان ایشان، آن را به او اختصاص دادم، و آن خصلت، ایثار است. ای موسی! هیچ یک از ایشان نیست که دمی از عمر خویش به این خصلت عمل کرده باشد، مگر آن که از حسابرسی او شرم می کنم و در بهشت خود، هر جا که او بخواهد، جایش می دهم».(تنبیه الخواطر و نزهة النواظر معروف به مجموعه ورّام، وَرّام بن ابی فراس حلّی، ج ۱ ، ص ۱۷۳؛ دانشنامه قرآن و حدیث، ج ۱ ، ص ۱۴۴)

ایثارگران با از جان و خودگذشتگی خویش نشان می دهند که جز وجه الله و حب الله در نظر ایشان چیزی نیست. اینان تحت تعلیمات پروردگار اکرم و پیامبر اکرم(ص) و پیروی و اتباع و اطاعت آن حضرت(ص) محبوب خدا می شوند(آل عمران، آیات 31؛ مائده، آیه 54) و خدا از ایشان راضی و ایشان از خدا راضی هستند و در بهشت ذات الهی که رضوان الله است داخل می شوند.(فجر، آیات 7 تا 31؛ توبه، آیه 72؛ آل عمران، آیه 174)

اینان در مکتب پیامبر اکرم(ص) و ربوبیت و پروردگاری ایشان که مَظهر ربّ العالمین و ربّک الأکرم(علق، آیه 3) است، از آموزه های قرآن چنان بهره مند می شوند که دیگر جز خدا هیچ چیز را نمی خواهند. از این روست که برایشان خوف و طمع نیست که آنان را به ایثارگری می کشاند، بلکه حُبّ الله و محبت خدا است که ایشان را ایثارگر می کند. پس اگر حضرت آدم(ع) در وصیت خویش به شیث می فرماید: لا تَركَـنُوا إلَى الدُّنـيَا الفـانِيَةِ فَإنّى رَكَنْتُ إلَى الجَنَّةِ الباقِيَةِ فَما صَحِبَ لِى وَ أُخرِجْتُ مِنهَا؛ بــه دنيـاى فـانى دل نبـنديد ؛ زيرا من به بهشت جاويدان دل بستم، اما به من وفا نكرد و از آن بيرونم كردند.( بحارالانوار، ج78 ، ص 452 ، ح 19) امت اسلام این گونه عمل می کند و حتی برای بهشت جاودان تلاش نمی کند، بلکه برای محبت الهی است که ایثارگری می کند و این گونه مکارم اخلاقی را در تمامیت خود به نمایش می گذارد.

امت اسلام در مکارم اخلاقی هر چیزی که ناخوش باشد به سبب رضایت الهی دوست و محبوب می دارند، و هر چه خوشایند را برای رضایت الهی رها می کنند(بقره، آیه 216)؛ چون رضای به قضای الهی و حکم الله هستند؛ در حالی که حضرت موسی(ع) می خواست که چنین باشد و به یک معنا رضا به قضای الهی دهد تا به مقام تمامیت مکارم اخلاقی برسد.(غرر الحکم، شماره 6344)

از نظر قرآن کسی که از جان خویش برای رضایت الهی و وجه الله می گذرد، در اوجی قرار می گیرد که خدا از او راضی و خشنود می شود؛ زیرا این تجارتی که با خدا می کند، برای کسب رضایت الهی است نه بهشت الهی. به سخن دیگر، دو نوع تجارت است، تجارت با خدا به طمع بهشت و دیگر تجارت با خدا برای کسب رضایت الهی. خدا درباره دومی می فرماید: «و مِنَ النّاسِ مَن یَشری نَفسَهُ ابتِغاءَ مَرضاتِ اللّهِ واللّهُ رَءوفٌ بِالعِباد».(بقره، آیه 207)

این آیه در روایات متعددی از شیعه و سنی به رخداد مهاجرت پیامبر از مکه در شب موسوم به لیلة المبیت مربوط دانسته شده است.( شواهد التنزیل، ج‌۱، ص‌۱۲۳‌-۱۳۱؛ مجمع‌البیان، ج۲، ص‌۵۳۵‌) در این شب امیر مؤمنان ، علی (علیه‌السلام) برای حفظ جان پیامبر در بستر وی خوابید و آن حضرت شبانه مکه را ترک گفت و بدین ترتیب خطر مرگ را برای یاری دین جدید به جان خرید.

در آیه دیگری خداوند از وجود تجارت همیشگی ایثاری بین خداوند و مؤمنان پرده برمی‌دارد که در آن مؤمنان جان و مال خویش را‌ به‌طور کامل در اختیار خداوند قرار داده، در برابر، بهشت برین را نصیب خویش می‌سازند: «اِنَّ اللّهَ اشتَری مِنَ المُؤمِنینَ اَنفُسَهُم واَمولَهُم بِاَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ… فَاستَبشِروا بِبَیعِکُمُ الَّذی بایَعتُم بِهِ وذلِکَ هُوَ الفَوزُ العَظیم».(توبه، آیه 111)

علل برتری امت اسلام از نظر امیرمومنان (ع)

در روایت است: انديشمند يهودي از اميرمؤمنان علي(ع) درباره فضيلت هايي كه خداوند به امت رسول اكرم(ص) عطا كرده و به واسطه آن، اين امت را بر ديگر امت ها برتري بخشيده است، پرسيد. حضرت امیرمومنان امام علي(ع) در پاسخ او فرمود: خداوند تبارك با امور بسياري، امت رسول خدا(ص) را بر ديگر امت ها فضيلت داده است كه من به چند مورد از آنها اشاره مي كنم. اول اينكه خداوند فرمود: «شما بهترين امت بوديد كه امر به معروف مي كرديد.» (آل عمران، آیه 110) همچنين وقتي قيامت برپا مي شود، به پيامبران خطاب مي رسد: آيا به مأموريتي كه داشتيد، عمل كرديد؟ آنها عرض مي كنند: آري، پروردگارا، به آنچه ما را مأمور كرده بودي، در حد توان عمل كرديم. سپس به امت ها خطاب مي كند: آيا شما نيز به آنچه بايد عمل مي كرديد، عمل كرديد؟ آنها مي گويند: براي ما نذير و بشيري (راهنما و پيامبري) نيامد. آن گاه خداوند تبارك و تعالي با اينكه به همه امور عالم است، از پيامبران و امت هايشان مي پرسد: شاهد شما بر اين ادعا كيست؟ آنها مي گويند: شاهد ما محمد و امت اوست. آن گاه امت رسول خدا(ص)، به نفع پيامبران شهادت خواهند داد كه پروردگارا، پيامبران همگي به مسئوليتي كه داشتند، عمل كردند و براي مردم و امت هاي خود، بيم دهنده از عذاب و بشارت دهنده بر بهشت تو بودند و به اين ترتيب، حقانيت پيامبران با شهادت رسول خدا(ص) و امت او به اثبات خواهد رسيد. خداوند تبارك در قرآن در اين باره مي فرمايد: «شما امت [اسلام ]شاهدان بر مردم باشيد و رسول خدا(ص) نيز شاهد و گواه بر شما خواهد بود». (بقره:143) امت رسول خدا(ص)، نخستين مردمي خواهند بود كه در قيامت، حساب رسي خواهند شد و زودتر از همه امت ها وارد بهشت مي شوند.

خداوند عزوجل براي امت رسول خدا(ص) پنج نماز در پنج وقت از شبانه روز، دو نماز در شب (مغرب و عشا) و سه نماز در روز (صبح و ظهر و عصر) واجب كرد و پاداش اين نمازهاي واجب را با ثواب پنجاه نماز مستحبي برابر قرار داد. خداوند اين نمازها را كفاره خطاها و گناهان امت اسلامي قرار داده است و در قرآن كريم مي فرمايد: «به درستي كه حسنات (نمازها)، كارهاي ناپسند و گناهان را نابود مي سازند». (هود، آیه 114)؛ يعني نمازهاي پنج گانه، گناهان انسان را مي پوشاند، به شرط آنكه نمازگزار از گناهان كبيره خودداري كند.

يكي از تفاوت هاي امت رسول خدا(ص) با ديگر امت ها، اين است كه خداوند تبارك و تعالي، مقرر فرموده است اگر فرد مسلماني نيت كرد عمل نيكي انجام دهد، براي او در نامه عملش يك پاداش نوشته شود و هنگامي كه آن عمل نيك را انجام داد، در نامه عملش ده حسنه و پاداش نوشته شود و اين روند ادامه پيدا مي كند تا جايي كه خداوند، گاه در برابر يك عمل نيك بنده اي، هفت صد برابر به وي پاداش مي دهد.(بقره، آیه 261)

از جمله فضيلت هاي امت اسلامي اين است كه خداوند، آيه هاي سوره فاتحه الكتاب (حمد) را ميان خود و امت اسلامي تقسيم كرده است. نيمي از آيات اين سوره به بندگان مسلمان و نيمي ديگر به خدا اختصاص دارد. خداوند تبارك مي فرمايد:

آيه هاي سوره حمد را ميان خود و بنده ام قسمت كرده ام. وقتي يكي از آنها مي گويد: «الحمدللّه»، در حقيقت مرا حمد و ستايش مي كند و هنگامي كه مي گويد: «ربّ العالمين»، در حقيقت مرا شناخته است و زماني كه مي گويد: «الرّحمن الرّحيم»، مرا مدح و ثنا مي كند و آن گاه كه مي گويد:«مالك يوم الدين»، در حال ثنا و ستايش من است و هنگامي كه بنده ام مي گويد: «ايّاك نعبد و ايّاك نستعين»، به راستي خود در عبادت من اقرار كرده است… و نيم ديگر سوره حمد نيز براي بنده ام است.

اميرمؤمنان علي(ع) مي فرمايد: يكي از فضيلت هاي امت رسول خدا(ص) بر ديگر امت ها اين است كه خداوند در ميان تمام امت ها، به آنها لطف كرده است و براي آنان شفيع قرار داده است. براين اساس، خداوند تبارك و تعالي از گناهان و خطاهاي كساني كه شرايط لازم را داشته باشند، به واسطه شفاعت پيامبرانش در خواهد گذشت.

افزون بر آنچه گفته شد، از ديگر فضايل امت رسول خدا(ص) بر ديگر امت ها اين است كه خداوند تبارك و تعالي به آنها اجازه داد از صدقه ها استفاده كنند و از آنها به مستمندان بدهند؛ در روز قيامت به عنوان حمد كنندگان خدا بر ديگر امت ها پيش قدم باشند؛ به هر يك از آنها كه بر پيامبر خدا صلوات فرستند، در مقابل هر صلوات، ده حسنه داده شود. گذشته از آن، خداوند توبه آنها را پشيماني و استغفار و ترك اصرار برگناه قرار داد، درحالي كه توبه قوم بني اسرائيل، كشتن يكديگر بود. از ديگر فضيلت هاي امت رسول خدا(ص) اين است كه آنها «امت مرحومه» هستند و عذاب آنها در دنيا با فقر، زلزله و بلاهايي مانند آن بخشيده مي شود. خداوند به بيمار مسلمان در قبال تحمل درد پاداش مي دهد. همچنين به خواست رسول اكرم(ص)، سعادت قنوت، ركوع و سجده را در نماز به اين امت عطا كرده است و با اين كار، امت رسول خدا(ص) به فرشتگان راكع و ساجد بر خداوند اقتدا مي كنند.(ارشاد القلوب، دیلمی،ص 406؛ بحارالانوار، ج 16، ص 341)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا