اجتماعیاعتقادی - کلامیتاریخیمعارف قرآنیمقالاتمناسبت ها

عبادت در سنت و سیره امام حسن(ع)

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

عبادت خداوند فلسفه خلقت انسان است. به طور طبیعی پیشوایان دین به حکم آموزه های قرآنی به این مهم پرداخته اند و همان طوری که در سیره آنان بیان شده در عبادت اسوه حسنه همگان شدند و در سنت خویش بسیار از عبادت و چگونگی انجام و آداب و آثار آن سخن به میان آورده اند. نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزه های امام حسن مجتبی(ع) به گوشه ای از سنت و سیره ایشان اشاره کرده است. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

امام حسن مجتبی(ع) عابدترین انسان زمانه اش

امام حسن مجتبی(ع) از یکی از چهارده معصوم(ع) و از پیشوایانی است که خداوند آنان را اسوه حسنه برای انسانیت قرار داده است. آن حضرت(ع) یکی از پنج تن اهل عبا و کسا است که خداوند در آیه 33 سوره احزاب از عصمت و طهارت ایشان از هر گونه پلیدی و رجس سخن به میان آورده است.

امام حسن(ع) در همه چیز سرمشق بود. ایشان در عبادت که فلسفه و هدف آفرینش و خلقت انسان است، نیز سرآمد روزگار خویش بود. امام صادق(ع) در بیان حال معنوی امام حسن(ع) و عبادت ایشان می‌فرمود: امام مجتبی(ع) عابدترین مردم زمان خود بود. بسیار حج به صورت پیاده و گاه با پای برهنه به جای می‌آورد. همیشه او را در حال گفتن ذکر می‌دیدند و هر گاه آیه «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا» را می‌شنید، با «لَبَّیْکَ اللَّهُمَّ لَبَّیْک ؛خداوند! گوش به فرمان توام»، پاسخ می‌گفت.( بحارالانوار، محمد باقر مجلسى، مؤسسة‌‌الرساله، بیروت، ۱۴۰۳ ق، ج۴۳، ص۳۳۱)

امام حسن مجتبى عليه السلام هرگاه مى خواست نماز بپا دارد، بهترين لباسهاى خويش را مى پوشيد، بعضى از آن حضرت سبب آن را پرسيدند، ایشان پاسخ داد: إنَّ اللّهَ جَميلٌ يُحِبُّ الجَمالَ فَأَتَجَمَّلُ لِرَبّى وَقَرَأَ الآية: يا بَنى آدَمَ خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ.» «همانا خداوند زيبا است (منبع و مجمع همه زيباييها است) و زيبايى را دوست دارد و چنانچه من در وقت اقامه نماز لباس زيبا به تن مى كنم فقط به خاطر پروردگار و خالقم مى باشد. در آن هنگام آيه شريف ذيل را خواند: اى انسانها به هنگام عبادت خداوند، لباسهاى زيبا و زينتى خود (بهترين لباسهايتان) را بپوشيد. (بحارالانوار، ج43، ص339؛ جلاءالعيون، ج1، ص321)

امام مجتبى عليه السلام به هنگام ورود به مسجد، سرش را به طرف آسمان بلند مى كرد و مى فرمود: «اِلهى ضَيْفُكَ بِبابِكَ يا مُحْسِنُ قَدْ أَتاكَ المُسِى ء، فَتَجاوَزْ عَنْ قَبيحِ ما عِنْدي بَجَميلِ ما عِنْدَكَ ياكَريمُ؛ پروردگارا! مهمان تو، جلو در خانه ات ايستاده است. اى نيكوكار، بنده تباه كار و بدرفتار به درگاهت شتافته، از زشتيهايى كه مرتكب شده به خاطر زيباييهايى كه در نزد تواست، درگذر وببخش، اى بخشنده كريم.» (بحارالانوار، ج43، ص339؛ جلاءالعيون، ج1، ص321)

ابى الجوزاء مى گويد: خدمت امام مجتبى عليه السلام بودم كه در دعای قنوت خویش چنين مى فرمود:«رَبِّ اهْدِنى فيمَنْ هَدَيْتَ وَعافِني فيمَنْ عافَيْتَ وَتَوَلَّنى فيمَنْ تَوَلَّـيْتَ وَبـارِكْ لى فيما أَعْـطَيْتَ وَقِني شَرَّ ما قَضَيْتَ إِنَّكَ تَقْضي وَلا يُقْضى عَلَيْكَ إِنَّهُ لا يـُذِلُّ مَنْ والَيْتَ تَبارَكَ رَبَّنا وَتَعـالَيْتَ؛ «پروردگارا؛ مرا به راه كسانى هدايت كن كه خود، آنها را هدايت فرمودى، و سلامتى را آن گونه عنايت كن كه به آنها عنايت كردى و دوست بدار مرا همانطورى كه آنها را دوست داشتى و بركت ده در آنچه بر من ارزانى داشتى و نگهدار مرا از شرّ و بدى آنچه حكم كردى ـ ] در سايه اعمال زشت، بعضى از شرور به صورت طبيعى سراغ انسـان مى آيد كه عكس العمل افعال و كردار شخص است] ـ همانا تو حاكم بر همه اشيائى و هيچ چيز بر تو غالب نخواهد بود، پروردگارا خوار و ذليل نمى شود كسى را كه تو دوست بدارى، پاك و منزه و بلند مرتبه است پروردگار ما.» (الامام المجتبى ابومحمد الحسن بن على ـ عليهماالسلام ـ ، حسن المصطفوى، ص250؛ به نقل از تهذيب ابن عساكر، ج4، ص199)

آن امام همواره در قنوت نمازش، بسیار دعا می‌کرد و خدا را این‌گونه می‌خواند: «ای پناهگاه درماندگان! فهم ها در درک تو حیران و دانش ها در برابر تو ناتوان و نارساست. تو پروردگار زنده و قیّومی که جاودانه است. تو خود می‌بینی آنچه را که می‌دانی و در آن کار، دانا و بردبار هستى. تو بر آشکار ساختن هر پنهان، قدرت داری و می‌توانی از انجام هر کاری جلوگیری کنى؛ بدون آنکه در تنگنا واقع شوى. بازگشت همه چیز به سوی توست؛ همان سان که آغاز آن از خواست تو سرچشمه می‌گیرد. تو آگاهی از آنچه در سینه‌ها پنهان می‌دارند. آنچه را خواسته‌ای اجرا شده است.

آنچه را در خزانه غیب خودت بوده بر عقلها واداشته‌ای تا هر که نابود شود، از روی دلیل آن کار نابود شود و هر که زنده شود، از روی دلیل زنده شود. به راستی که تو شنوا و دانایی و یکتا و بینایى. بارخدایا! تو خود می‌دانی که من از تلاش خود فروگذار نکرده‌ام تا هنگامی که برش تیغم از میان رفت و تنها شدم. در آن وقت از گذشتگان خودم پیروی کردم (صبر کردم) تا جلوی این دشمن سرکش و ریختن خون شیعیان را بگیرم تا اینکه حفظ کردم آنچه را اولیای من حفظ کردند.

خشم خود را فرو بردم و به خواسته آنها تن در دادم. به راهی رفتم که می‌خواستند و هیچ نگفتم تا یاری تو فرا برسد که تو تنها یاور حق و بهترین پشتیبان آن هستى؛ گرچه این یاری تأخیر افتد و نابود شدن دشمن اندکی به درازا کشد».(مهج الدعوات، سید بن طاووس، دار الذخائر، قم، ۱۴۱۱ ق، ص۱۴۵)

ابن عساکر به سندش از محمّد بن على(علیه السلام) نقل مى کند که حسن بن على(علیهما السلام) فرمود: «انّى استحیى من ربّى عزّوجلّ أن ألقاه و لم امش الى بیته؛ همانا من از پروردگارم حیا مى کنم که به ملاقات او روم در حالى که با پاى پیاده به سوى خانه او نرفته ام. (ترجمه امام حسن(علیه السلام)، ابن عساکر، ص 141 و142.)

ابن کثیر مى گوید: «کان الحسن اذا صلّى الغداة فی مسجد رسول الله یجلس فی مصلاّه حتى ترفع الشمس»؛ حسن(علیه السلام) هر گاه که نماز صبح را در مسجد رسول خدا(صلى الله علیه وآله) به جاى مى آورد در مصلاّى خود مى نشست و ذکر خدا را مى گفت تا خورشید بالا بیاید. ( البدایة و النهایة، ج 8، ص 37و38)

عبدالله ابن عباس مى گوید: «من بر هیچ چیز که در جوانى از من فوت شده پشیمان نشدم جز آن که در آن ایام پیاده به حج نرفتم. همانا حسن بن على 25 بار پیاده حج به جا آورد در حالی که اسبان نجیب او را همراهى مى کردند».( سنن بیهقى، ج 4، ص 331)

امام حسن (ع) عبادت در سرزمين عرفات بسیار خوش می داشت؛ زیرا هر سرزمینی خاصیتی دارد که دعا در روز عرفه در سرزمین عرفات بسیار مورد نظر امام بود. امام حسن عليه السلام در این باره فرموده است: إِنَّ اللّهَ تَعالَى يُباهي مَلائِكَتَهُ بِعِبادِةِ يَوْمِ عَرَفَةِ فَيَقُولُ: عِباِدي جاؤُنِي شُعْثا يَتَعَرَّضُونَ لِرَحْمَتِي فَأُشْهِدُكُمْ أَنِّي قَدْ غَفَرَتُ لِمُحْسِنِهِمْ وَ شَفَّعْتُ مُحْسِنَهُمْ فِيمُسِيئِهِمْ وَإِذا كانَ يَوْمَ الْقِيامَةِ فَمِثْلُ ذلِكَ؛ همانا خداوند مباهات و افتخار به بندگانِ خود در سرزمين عرفات مى كند و به فرشتگان خود مى گويد: بندگانِ من بر روى خاكها نشسته اند و طلب رحمت مى كنند گواه باشيد كه من نيكوكاران آنها را بخشيدم و آنان را شافع و واسطه در بخشش گناهكاران آنها قرار دادم و به هنگام قيامت نيز آنان شفاعت مى كنند.( تاريخ ابن عساكر، ج 12، ص 529)

آن حضرت (ع) همان طوری که خود علاقه مند به مسجد بود برای تشویق دیگران به فوايد رفت و آمد به مسجد اشاره می کرد تا این گونه آنان را به حضور در مسجد ترغیب کند؛ چرا که عمران واقعی مساجد نه به ساخت و ساز آن بلکه با حضور در مسجد و انجام اعمال عبادی از قرائت قرآن و اقامه نماز و آموزش دین و تزکیه نفس است. امام مجتبى عليه السلام درباره فائده عمران مساجد با حضور در آن ها فرموده است: «مَنْ أَدامَ الاِخْتِلافَ إلَى المَسْجِدِ أَصابَ إحدى ثَمانِ: آيَةً مُحْكَمةً، وَأَخا مُسْتَفادا وَعِلْما مُسْتَطْرِفا، وَرَحْمَةً مُنْتَظِرَةً وَكَلِمَةً تَدُلُّ عَلَى الهُدى، أَوْ تَرُدُّهُ عَنْ رَدى وَتَركَ الذُّنُوبِ حُبّا أَوْ خَشْيَةً؛ كسى كه به مسجد رفت و آمد (تردّد) داشته باشد، بر يكى ـ يا بيشتر ـ از نعمتهاى هشتگانه دسترسى پيدا خواهد نمود: 1 ـ استدلالهاى استوار و محكم در امور دينى خود (اعتقادى، فقهى، سياسى و…)؛ 2 ـ دستيابى به دوستان سودمندى كه تردّد با آنها مايه بهره ورى است؛ 3 ـ معلومات و دانش تازه و شگفت انگيز؛ 4 ـ رحمت و نعمتى كه چشم به راه اوست؛ 5 ـ دستيابى به سخنان هدايت كننده اى كه شخص را به راه راست رهبرى مى كند؛ 6 ـ دستيابى به مطالبى كه انسان را از پستيها و ضد ارزشها دور مى دارد؛ 7 ـ دورى از گناه و محرمات يا بدان جهت كه ترك گناه را دوست مى دارد؛ 8 ـ دورى از گناه و محرمات يا بدان جهت كه مى ترسد گرفتار عقوبت الهى شود يا آبرو و حيثيت خود را با انجام گناه از بين ببرد.» (الروائع المختارة، ص111؛ به نقل از: عيون الأخبار، ابن قتيبه، ج3، ص3؛ در بعضى نسخه ها «أو تردعه عن ردى» مى باشد)

اصولا حضور در مسجد و انجام اعمال عبادی موجب می شود که انسان به تقوای الهی دست یابد(بقره، آیات 21 و 179 و 183) که خود زمینه دست یابی انسان به یقین شهودی است چنان که در آیات قرآنی بیان شده است. (بقره، آیه 282 ؛ حجر، آیه 99)

امام حسن عليه السلام درباره پرهيزكارى بسیار تاکید داشت و کسب آن را از فرائض و واجبات می دانست و می فرمود: «إتَّقُوااللّهَ عِبادَاللّهِ وَجِدُّوا فِى الطَّلَبِ وَتِجاهَ الهَرَبِ وَ بادِرُوا العَمَلَ قَبْلَ مُقَطِّعاتِ النَّقِماتِ وَهادِمِ اللَّذّاتِ، فَإنَّ الدُنْيا لا يَدُومُ نَعيمُها وَلا تُؤْمَنُ فَجِيعُها وَلا تُتَوَقّى مَساوِيها، غُرُورٌ حائِلٌ و سِنادٌ مائِلٌ؛ «اى بندگان خدا، از نافرمانى در برابرش بپرهيزيد. و براى تحقّق خواسته هاى خويش كوشش نماييد و از كارهاى ناروا بگريزيد قبل از اينكه سختيها به شما رو آورد و به آغوش مرگ بيفتيد به كارهاى نيك مبادرت ورزيد. همانا نعمتهاى دنيا زودگذر و ناپايدار است و كسى از خطرها در امان نيست و مصون از بدبختيها نخواهد بود، دنيا فريب گر مانعِ خوشبختى است و تكيه گاهى سست و بى اساس است.» (تحف العقول عن آل الرسول، ص236)

تـوجه امام حسن(ع) به قــيامت و خوف خدا

امام حسن (ع) عبادت خویش را با خوف و رجا و عشق و محبت انجام می داد. از این روست که خداوند در سوره انسان از آنان نقل می کند که اعمال عبادی ایشان هم چون اطعام مسکین و فقیر و اسیر بر پایه محبت و وجه الله و خوف الله و رجاء الله بوده است. خدا در آیات 8 تا 10 سوره انسان درباره اهداف عبادی ایشان می فرماید: وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاء وَلَا شُكُورًا إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا ؛ و طعام را پاس دوستی خدا و هم چنین با آن كه خود به آن مايل‏تر و نيازمندترند، به بينوا و يتيم و اسير مى‏خورانند. (و می گویند: ) «ما براى خشنودى خداست كه به شما مى‏خورانيم و پاداش و سپاسى از شما نمى‏خواهيم. ما از پروردگارمان از روز عبوسى سخت، هراسناكيم.»(انسان، آیات 8 تا 10)

این خوف و خشیت ایشان که برخاسته از علم شهودی از عظمت و جلال الهی است(فاطر، آیه 28) در سرتاسر زندگی ایشان موج می زد. در روایت است گاهى امام عليه السلام را محزون و اندوهگين مى ديدند، به طورى كه اشكهاى چشم امام عليه السلام بر روى صورتش جارى بود، از آن حضرت(ع) مى پرسيدند: چرا شما محزونيد و گريه مى كنيد؟! و حال آن كه شما وارث پيامبر و وصى او هستيد، فرمود: «إنّما أَبْكِي لِخَصْلَتَيْنِ: لِهَوْلِ المُطْلَعِ، و فَراقِ الأحِبَّةِ؛ گريه من براى دو چيز است: 1 ـ وحشت از ورود به صحنه قيامت 2 ـ جدايى از دوستان و عزيزانى كه انسان بدانها وابسته و علاقه مند است.» (بحارالانوار، ج44، ص150؛ الوافى، فيض كاشانى، ج2، ص174)

البته همه کسانی که ترسان از خدا و قیامت هستند به سبب علم و یقین به مقام جلال و عظمت الهی نیست، بلکه به سبب آن که ره توشه ای برای آخرت ندارند و دست خالی می روند. وقتی از امام این پرسش شده که چـرا وحشت از مـرگ داریم؟ ایشان به این نکته اشاره کرد که وقتی خانه ای آخرت خراب و خانه دنیا آباد باشد به طور طبیعی کسی حاضر نیست از دنیا به آخرت برود و در خانه ای خراب ساکن شود. مردى از امام مجتبى عليه السلام پرسيد: قـالَ لَهُ رَجُـلٌ: يابنَ رَسُولِ اللّه صلي الله عليه و آله ما لَنا نَـكرَهُ المَوتَ وَ لا نُحِبُّه؟ فَقالَ عليه السلام : «إنَّكُمْ أَخْرَبْتُمْ آخِرَتَكُمْ وَعَمَّرْتُمْ دُنْياكُمْ، فَأَنْتُمْ تَكْرِهُونَ النُّقْلَةَ مِنَ الْعُمْرانِ إلى الخَرابِ؛ چرا سفر مرگ براى ما ناخوش آيند است و از او استقبال نمى كنيم؟! حضرت فرمود: « شما خانه آخرت را خراب كرده ايد و خانه دنيا را آباد، طبيعى است كه انتقال از اقامتگاه آباد به جايگاه خراب براى شما ناخوشايند است .» (بحارالانوار، ج44، ص110، ح1)

مشکل اساسی این است که ما در زندگی دنیوی به همه چیز توجه داریم که آن را به بهترین نحو انجام دهیم، اما برای آخرت خود هیچ برنامه ای نداریم. افکار و اندیشه های خودمان را از هر کجا می گیریم و می آوریم و توجه نداریم که از کجا و چه کسی یاد می گیریم. انسان باید توجه داشته که هر چیزی را از هر کسی یاد نگیرد. به هر سایت و پایگاهی نرود و در هر جایی وبگردی نداشته باشد و در سر سفره هر کسی ننشیند و از او نیاموزد. توجه انسان به غذای روح باید بیش از غذای جسم باشد. بسیاری از مردم به سبب همین گرفتار انواع بیماری های روانی و روحی هستند ؛ زرا توجه ندارند که غذای روح خویش را از کجا می گیرند و این غذاهای مسموم است که روح و روان آدمی را مسموم می کند و هزار درد و بیماری جسمی و روحی را موجب می شود. امام حسن(ع) در اهـميت غـذاى روحـى می فرماید: «عَـجِبْتُ لِمَنْ يَتَفَكَّـرُ فى مَـأْكُولِهِ كَيْـفَ لا يَتَفَـكَّـرُ فى مَعْـقُـولِهِ، فَيُجَنِّبُ بَطْنَهُ ما يُؤْذيهِ، وَيُودِعُ صَدْرَهُ ما يُرْدِيهِ؛ در شگفتم از كسى كه درباره خوراكيهاى خود انديشه و تأمل مى كند و ليكن درباره نيازمنديهاى فكرى و عقلى اش تأمل نمى كند، پرهيز مى كند از آنچه معده اش را اذيت مى نمايد و سينه و قلب خود را از پست ترين چيزها پر مى كند.» (بحارالانوار، ج1، ص218)

این گونه است که همین کسانی که سر سفره هر کسی نشسته اند از آخرت غافل می شوند و سرگرم دنیا می گردند و دیگر هیچ عنایتی به عبادت و تقوا ندارند. امام حسن مجتبی(ع) نسبت به این گونه تفکر و رفتار هشدار می دهد و بیان می دارد که غفلت در دنيا موجب پشيمانى در آخرت خواهد شد. امام حسن مجتبي عليه السلام در این باره نیز فرموده است: النّاسُ فِي دارِ سَهْوٍ وَ غَفْلَةٍ يَعْمَلُونَ وَلا يَعْلَمُونَ فَاِذا صارُوا إلى الآخِرَةِ صارُوا اِلى دارِ يَقينٍ يَعْلَمُونَ وَ لا يَعْمَلُونَ؛ مردم در اين دنيا در خانه بى خبرى و غفلت بسر مى برند، پس هر كارى را انجام مى دهند، نمى دانند ثمرش را و چون به خانه آخرت روند، به وادى يقين در آيند و همه چيز را بدانند و لكن نتوانند عمل سودمندى را در آنجا براى خويش انجام دهند. (سيدعبدالله شبّر، مصابيح الانوار، ج 2، ص 271)

شکی نیست که دنیا بسیار فریبا و فریبنده و غرور آفرین است. همین غرور بی جا است که آدمی را حتی مومنان را به غرور و فریب گمراه می کند. هستند مسلمانان و مومنانی که عبادت می کنند و یا ماه رمضان را روزه می گیرند ولی پس از آن خود را دوباره گرفتار غفلت می سازند. در روایت است: مـَـرَّ عليه السلام فِى يَوْمِ فِطْرٍ بِقـَوْمٍ يَلْعَبُونَ وَيَضْحَكُونَ، فَوَقَفَ عَلى رُؤُوسِهِمْ فَقالَ: «إِنَّ اللّهَ جَعَلَ شَهْرَ رَمَضانَ مِضْمارا لِخَلْقِهِ فَيَسْتَبِقُونَ فيهِ بِطاعَتِهِ إلى مَرْضاتِهِ، فَسَبَقَ قَوْمٌ فَفازُوا وَقَصَّرَ آخَرُونَ فَخابُوا، فَالْعَجَبَ كُلَّ العَجَبِ مِنْ ضاحِكٍ لاعِبٍ فِي اليَوْمِ الَّذي يُثابُ فيهِ الُمحْسِنُونَ وَيَخْسَرُ فيهِ المُبْطِلُونَ، وَأيْمُ اللّهِ لَوْ كُشِفَ الغِطاءُ لَعَلِمُوا أَنَّ الُمحْسِنَ مَشْغُولٌ بِإحْسانِهِ وَالمُسى ءَ مَشْغُولٌ بِإساءَتِهِ،» ثـُمَّ مـَضى؛ روز عيد فطرى بود، امام مجتبى عليه السلام به جمعى كه مشغول به بازى و خنده بودند برخورد، بالاى سر آنان ايستاد و فرمود: خداوند ماه رمضان را ميدان مسابقه و بهره بردارى براى مخلوق خويش قرار داده كه با اطاعت و بندگى بر يكديگر پيشى و سبقت گيرند و خشنودى خداى را به دست آورند، گروهى سبقت جستند و مسابقه را بردند و گروهى ديگر عقب ماندند و متضرر شدند. شگفت و تعجب از آنانى است كه در روز پاداش گرفتن نيكوكاران و زيان ديدن بى هدفان، به خنده و لهو و لعب پرداخته اند. به خدا قسم اگر حجابها بركنار شود، خواهيد ديد نيك رفتار به نيكى خويش مشغول است و بدكردار به رفتار بدش گرفتار؛ يعنى قيامت را به چشم خويش مى بيند و نتايج رمضان را مشاهده مى كند. سپس آنها را به حال خويش وا گذاشت و رفت.»( تحف العقول عن آل الرسول، ص236)

اینان با آن که از کارگاه آموزشی و عملی تقوای ماه رمضان بیرون آمده اند باز گرفتار هستند حالا چه رسد کسانی که اصلا کاری به ماه رمضان و روزه اش نداشته اند. کسی که گرفتار غفلت از آخرت و حساب و کتاب معاد و رستاخیز است گرفتار گناه می شود.

حتی کسانی که به آخرت ایمان دارند گرفتار هواهای نفسانی یا وسوسه های شیطانی می شوند و این گونه گرفتار گناه می شوند. چنان که در روایت است مردى خدمت امام مجتبى عليه السلام رسيد و گفت: آقا! خانه اى تازه ساخته ام دوست دارم در آن منزل جهت تيمن و تبرك داخل شويد و دعا كنيد، امام عليه السلام به منزل آن شخص داخل شد و نگاهى به اطراف كرد و فرمود: «أَخْرَبْتَ دارَكَ وَعَمَّرْتَ دارَ غَيْرِكَ أَحَبَّكَ مَنْ فِى الأرْضِ وَمَقَّتَكَ مَنْ فِى السَّماءِ؛ «ويران كردى خانه خويش را و آبادى كردى خانه ديگران را، زميني ها دوستدار تو شدند و عرشيان دشمن تو.» (الارشاد لمن طلب الرشاد، شيخ حسن نائينى، ص95.)

حال اگر کسی بخواهد از غفلت بیرون آید و از هر نوع گناه کوچک و بزرگ که غفلت را تقویت می کند رهایی یابد چه کند؟ به نظر می رسد کسی که بخواهد نسبت به گناه چاره‏انديشى در ترك آن کند می تواند از این روشی استفاده کند که امام (ع) بیان فرموده است. در روایت است، مردى خدمت امام مجتبى عليه السلام رسيد، عرض كرد: «اِفْعَلْ خَمْسَةَ أَشْياءٍ وَاذْنِبْ ما شِئْتَ، لا تَأْكُلْ رِزْقَ اللّهِ وَاذْنِبْ ما شِئْتَ، وَاطْلُبْ مَوْضِعا لا يَراكَ اللّهُ وَاذْنِبْ ما شِئْتَ، وَاْخْرُجْ مِنْ وِلايَةِ اللّهِ وَاذْنِبْ ما شِئْتَ، وَإذا جاءَ مَلَكُ المَوْتِ لِيَقْبِضَ رُوحَكَ فَادْفَعْهُ عَنْ نَفْسِكَ وَاذْنِبْ ما شِئْتَ، وَإذا أَدْخَلَكَ مالِكُ النّارِ فَلا تَدْخُلْ فِى النّارِ وَاذْنِبْ ما شِئْتَ؛ من بنده اى گنهكارم و برانجام معصيت عادت نموده ام نمى توانم گناه نكنم. اى فرزند پيامبر خدا، مرا پند و اندرز ده و موعظه كن. حضرت فرمود: «چنانچه نمى توانى ترك گناه كنى، پنج كار را انجام بده و هر چه مى خواهى گناه كن: 1 ـ روزى خداى را نخور. 2 ـ گناه را در جايى انجام ده كه خداوند تو را نبيند. 3 ـ از سرزمين خدا خارج شو، (و برو به جايى كه در زير سلطه و قدرت خداوند نباشد!). 4 ـ آنگاه كه فرشته مرگ (عزرائيل) خواست جانت را بگيرد او را از خود دور كن. 5 ـ هنگامى كه مالك دوزخ خواست تو را داخل آتش كند، پس با قدرت ايستادگى كن و داخل نشو. اين پنج عمل را انجام بده، بعد هر چه خواستى گناه كن.» (اثنى عشرية، محمد بن قاسم حسينى، ص12)

بر اساس روایات بیش ترین آسیبی که انسان می بیند از خودش است؛ زیرا هواهای نفسانی و رذایل اخلاقی است که او را به گناه سوق می دهد؛ اگر چه وسوسه های شیطانی هم در کار است ولی دشمن ترین دشمن انسان همان هواهای نفسانی درونی اوست که باید مراقب باشد؛ چرا که وسوسه های شیطانی زمانی تاثیر می کند که هواهای نفسانی به کمک آن آید. برخی از رذایل اخلاقی آدمی بیش تر می تواند موجبات گناه و انجام و ارتکاب آن شود. از جمله رذائل اخلاقى که بسیاری از گناهان از آن سرچشمه می گیرد می توان به تكبّر، حرص، حسد اشاره کرد. ا زهمین روست که باید خیلی مواظبت کند تا گرفتار این خصلت ها نشود و خودش را از آن پاک کرده و اصلاح نماید.

امام مجتبى عليه السلام در مورد آثار شوم این رذائل اخلاقى به مردم هشدار داده و فرمودند: هَلاكُ النّاسِ فى ثَلاثٍ: اَلْكِبْرُ وَالحِرْصُ وَالْحَسَدُ، فَالكِبْرُ هَلاكُ الدّينِ وَ بِهِ لُعِنَ إِبْليسُ وَ الحِرْصُ عَدُوُّ النَفْسِ وَ بِهِ أُخْرِجَ آدَمُ مِنَ الجَنَّةِ وَ الحَسَدُ رائِدُ السُوءِ وَ مِنْهُ قَتَلَ قابيلُ هابيلَ؛ «سه چيز مردم را به هلاكت مى رساند: تكبّر، حرص و آز، حسد. پس خودبينى و تكبر، دين انسان را از بين مى برد، همانطورى كه شيطان تكبر كرد و دينش نابود شد و منفور گرديد. حرص و آز دشمن شخصيت هر فرد است همانطور كه آدم ابوالبشر (بواسطه حرصى كه در وى به وجود آمد) از بهشت رانده شد. حسد (آرزوى زوال نعمت از ديگران) راهبر بدبختيها و تيره روزيها است، بواسطه حسد قابيل هابيل را كشت.» (الروائع المختارة، سيد مصطفى موسوى، ص116)

البته خصلت بُـخـــل نیز تاثیر سوء و بدی در زندگی اجتماعی انسان می گذارد و برکت را از مال و زندگی آدمی بیرون می کند. از همین روست که امام مجتبى عليه السلام درباره بخل فرمود: «البُخْلُ جامِعٌ لِلْمَساوى وَالعُيُوبِ وَ قاطِعٌ لِلْمَوَدّاتِ مِنَ القُلُوبِ.»…فَقالَ عليه السلام : «هُوَ أَنْ يَرَى الرَجُلُ ما أَنْفَقَهُ تَلَفا وَأَمْسَكَهُ شَرَفا؛ «بخل سرآمد همه بديها و زشتيها است، كه محبت و دوستى را از دلها مى زدايد.» مردى پرسيد بخل چيست؟ « در جواب آن مرد فرمود: بخل آن است كه انسان هرآنچه را انفاق کند تلف بداند و آن چه را نگه داشته را شرافت بشمارد.(حياه الامام الحسن، باقر شريف قرشى، ج1، ص319)

آن چه بیان شده تنها گوشه ای از سنت و سیره علمی و عملی امام حسن مجتبی(ع) در عبادت و بندگی خداوند بوده است. باشد که از ایشان سرمشق گیریم و از غفلت بیرون آمده و برای آخرت خویش تلاش کنیم و خانه آخرت خود را آباد نماییم.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا