اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیاقتصادیمعارف قرآنیمقالات

سعادت دنیا و آخرت با صدقات

بسم الله الرحمن الرحیم

مشکلات اقتصادی یکی از مهم ترین چالش های هر اجتماع انسانی است؛ زیرا فقدان آسایش و رفاه اقتصادی به حوزه آرامش روانی نیز کشیده شده و امنیت روانی اجتماع را نیز در معرض خطر قرار می دهد. از این روست که در آموزه های وحیانی قرآنی، نسبت و ارتباط مستقیمی میان آسایش با آرامش ایجاد شده و تامین وضعیت مناسب اقتصادی را عاملی مهم در امنیت و آرامش اجتماعی و روانی افراد اجتماع دانسته است.

آموزه های وحیانی اسلام، به سبب نقش قوامیت بخش اقتصاد در سرپایی اجتماع، بر آن است تا انواع راهکارها و برونرفت ها را برای مدیریت صحیح و سالم اقتصادی و حل و فصل مشکلات و چالش های اقتصادی ارایه دهد. یکی از مهم ترین راهکارهای قرآنی برای مدیریت مشکلات اقتصادی بخشی از افراد اجتماع، بهره گیری از سنت صدقه و بخشش های مالی بی چشمداشت از سوی افراد اجتماع است.

خدای غنی حمید برای تشویق و ترغیب مردم به مشارکت فعال و مثبت در عرصه تامین مایحتاج و نیازمندی های برخی از اقشار نیازمند، انواع و اقسام آثار و برکات و ثواب را بیان می کند. البته آموزه های وحیانی قرآنی، افزون بر بیان این امور، به آثار و برکاتی اشاره می کند که نه تنها فرد بخشنده از آن بهره مند می شود، بلکه به آثاری نیز توجه می دهد که افراد امت به عنوان افراد و اعضای یک اجتماع از آن بهره مند می شوند که از جمله آن ها، آرامش و سعادت جمعی و امنیت اجتماعی است؛ زیرا بسیاری از مشکلات امنیتی و روانی از جمله سرقت و دزدی، راهزنی، جیب زنی، کیف زنی، تعرض به حریم خصوصی و شخصی افراد و مانند آن ها به سبب فقر و نداری و گسترش آن در اجتماع است.

آثار و برکات فردی و اجتماعی صدقه

از نظر قرآن، بسیاری از مردم هنگامی متوجه آثار بسیار مهم و برکات صدقات می شوند که کار از کار گذشته است؛ یعنی وقتی از دنیا رحلت کرده و یا در هنگام احتضار و مرگ هستند و پرده ها کنار می رود و حقایق هستی را می بینند، در آن هنگام در می یابند که صدقه تا چه اندازه مهم و تاثیرگذار بوده است. از همین رو، اگر امکان داشته باشد تا تنها یک کار انجام دهند، آن کار همان صدقه دادن است. خدا در ترسیم سازی تصویرگری از حالت محتضر می فرماید: وَأَنْفِقُوا مِنْ مَا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْلَا أَخَّرْتَنِي إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَأَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ وَلَنْ يُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْسًا إِذَا جَاءَ أَجَلُهَا وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ؛ و از آنچه روزى شما گردانيده‏ ايم انفاق كنيد پيش از آنكه يكى از شما را مرگ فرا رسد و بگويد: پروردگارا! چرا تا مدتى بيشتر اجل مرا به تاخير نينداختى تا صدقه دهم و از صالحان و نيكوكاران باشم؟ ولى هر كس اجلش فرا رسد، هرگز خدا آن را به تاخير نمى‏ افكند؛ و خدا به آنچه مى ‏كنيد آگاه است.(منافقون، آیات 10 و 11)

از این آیات به دست می آید که انسان باید فرصت کوتاه عمر را غنمیت شمارد و از آن برای سعادت و خوشبختی دنیا و آخرت خود و دیگران بهره گیرد. یکی از مهم ترین فعالیت های اقتصادی در تامین سعادت دنیا و آخرت، دادن صدقات مالی هر چند اندک حتی از سوی فقیر است؛ زیرا فقیر نیز اگر اندکی از همان اندک خویش را بپردازد، نه تنها مالش برکت و افزایش کمی و کیفی می یابد(بقره، آیه 261)، بلکه سعادت را برای خود و دیگران در دنیا و آخرت رقم می زند. امام صادق عليه‏ السلام در این باره می فرماید: ثَلاثٌ مَنْ اَتَى اللّه‏َ بِواحِدَةٍ مِنْهُنَّ اَوْجَبَ اللّه‏ُ لَهُ الْجَنَّةَ: اَلاْنْفاقُ مِنْ اِقْتارٍ وَ الْبِشْرُ لِجَميعِ الْعالَمِ وَ الاِنْصافُ مِنْ نَفْسِهِ؛ هر كس يكى از اين كارها را به درگاه خدا ببرد، خداوند بهشت را براى او واجب مى ‏گرداند: انفاق در تنگدستى، گشاده ‏رويى با همگان و رفتار منصفانه.(کافی، ج 2 ، ص 103 ، ح 2) هارون بن عيسى گفته است: امام صادق عليه السلام به فرزندش محمد فرمود: «چه مبلغ مال نزد تو باقى مانده؟» عرض كرد: «چهل دينار» فرمود: «آن‏ها را بين فقرا تقسيم كن.» عرض كرد: «آن وقت ديگر چيزى براى خودمان نداريم!» فرمود: «اين مبلغ را صدقه بده. خدا جايش را پر مى‏كند. آيا نمى‏دانى که هر چيزى كليدى دارد و صدقه كليد روزى است.»

محمد، طبق دستور پدر، اموال موجود را صدقه داد. طولى نكشيد و ده روز بیش تر نگذشت که مبلغ‏ چهار هزار دينار از جايى براى حضرت رسيد. پس فرمود: «پسرم! ما، چهل دينار در راه خدا داديم، خدا، در عوض، چهار هزار دينار براى ما رسانيد.»(کافی، ج 4، ص 9؛ بحارالانوار، ص 38

از نظر قرآن و روایات صدقه تنها صدقات مالی نیست، هر چند که مصداق اتم و اکمل آن چنین می نماید، ولی انواع و اقسامی دیگری از صدقه است که می تواند کارساز و کارگشاتر از حتی صدقات مالی باشد. به عنوان نمونه امام صادق علیه السلام می فرماید: صَدَقَةٌ يُحِبُّهَا اللّه‏ُ: إِصلاحٌ بَينَ النّاسِ إِذا تَفاسَدوا، وَتَقارُبٌ بَينَهُم إِذا تَباعَدوا؛ صدقه اى كه خداوند آن را دوست دارد عبارت است از: اصلاح ميان مردم هرگاه رابطه‏شان تيره شد و نزديك كردن آنها به يكديگر هرگاه از هم دور شدند.(كافى ، الاسلامیه، ج2، ص209، ح1)

پس اگر پیامبر(ص) می فرماید: اَلا اُخبِرُكُم بِاَفضَلَ مِن دَرَجَةِ الصّيامِ وَ الصَّلاةِ وَ الصَّدَقَةِ؟ صَلاحُ ذاتِ البَينِ، فَاِنَّ فَسادَ ذاتِ البَينِ هِىَ الحالِقَةُ؛ آيا به چيزى با فضيلت ‏تر از نماز و روزه و صدقه (زكات) آگاهتان نكنم؟ و آن اصلاح ميان مردم است، زيرا تيره شدن رابطه بين مردم ريشه ‏كن كننده دين است.(نهج الفصاحه ص 240 ، ح 458) باید گفت که اصلاح ذات بین خود می تواند از مصادیق صدقه به معنای عام آن باشد؛ زیرا صدقه عام شامل صدقات غیر مالی می شود؛ زیرا هر کاری که با صداقت و خلوص برای رضایت خدا انجام گیرد، و تصدیق ایمان باطنی و قلبی انسان باشد، به یک معنا صدقه است.

به هر حال، در آیات و روایات برای صدقه عام و خاص یعنی صدقه مالی ارزش و اهمیت بسیاری قایل شده و برای آن آثار و برکات بسیاری بیان شده است که از جمله آن ها می توان به موارد و مصادیق زیر اشاره کرد:

  1. افزایش مال و ثروت: از مهم ترین برکاتی که قرآن به عنوان آثار صدقه دادن بیان می کند، افزایش مال و ثروت است. از نظر قرآن، اگر کسی مشکل مالی دارد می تواند با دادن صدقه آن مشکل مالی خویش را برطرف کند. خدا می فرماید: إِنَّ الْمُصَّدِّقِينَ وَالْمُصَّدِّقَاتِ وَأَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا يُضَاعَفُ لَهُمْ وَلَهُمْ أَجْرٌ كَرِيمٌ ؛ در حقيقت مردان و زنان صدقه‏ دهنده و آنان كه به خدا وامى نيكو داده‏ اند ايشان را پاداش دو چندان گردد و اجرى نيكو خواهند داشت. (حدید، آیه ۱۸) از نظر قرآن، این افزایش بیش از هفتصد برابر و بلکه بیش تر نیز خواهد بود. خدا می فرماید: مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ؛ مَثَل صدقات‏ كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مى كنند، همانند دانه‏ اى است كه هفت خوشه بروياند كه در هر خوشه‏ اى صد دانه باشد؛ و خداوند براى هر كس كه بخواهد آن را چند برابر مى ‏كند، و خداوند گشايشگر داناست‏.(بقره، آیه 261) هم چنین امام صادق علیه السلام می فرماید: ثَلاثَةٌ اُقسِمُ بِاللّه‏ِ أَنَّهَا الحَقُّ ما نَقَصَ مالٌ مِن صَدَقَةٍ وَلا زَكاةٍ وَ لا ظُلِمَ أَحَدٌ بِظَلامَةٍ فَقَدَرَ أَن يُكافِئَ بِها فَكَظَمَها إِلاّ أَبدَ لَهُ اللّه‏ُ مَكانَها عِزّا وَلا فَتَحَ عَبدٌ عَلى نَفسِهِ بابَ مَسأَلَةٍ إِلاّ فُتِحَ عَلَيهِ بابُ فَقرٍ؛ به خدا قسم سه چيز حق است: هيچ ثروتى بر اثر پرداخت صدقه و زكات كم نشد، در حق هيچ كس ستمى نشد كه بتواند تلافى كند، اما خويشتندارى نمود مگر اين كه خداوند بجاى آن به او عزت بخشيد و هيچ بنده ‏اى درِ خواهشى را به روى خود نگشود مگر اين كه درى از فقر به رويش باز شد.( بحارالأنوار، ج 75، ص209، ح79) از نظر آموزه های وحیانی اسلام، یکی از راه های افزایش رزق و روزی و بلکه نزول و فروآوری آن ، دادن صدقات مالی است. امام علی علیه السلام دراین باره می فرماید : إستَنزلوا الرِّزقَ بِالصَّدَقَةِ؛ با صدقه دادن، روزی خود را فرود آورید.(کافی، ج 4 ، ص 3 ، ح 5 ؛ تحف العقول، ص 60 ؛ من لا یحضره الفقیه، ج 2 ، ص 66 ، ح 1730)
  2. سعادت دنیا و آخرت: از دیگر آثار صدقات می توان به سعادت دنیا و آخرت افراد اشاره کرد. کسی که صدقه می دهد با دادن صدقه بهشت را برای خویش در آخرت می خرد و دنیا خویش را نیز به گونه ای می سازد که کریمانه است. کریم کسی است که از خود ایثار می کند و چشمداشتی ندارد. این فرد در مرتبه تقوای اخص از سه گانه سوم تقوا قرار گرفته و از برکات آن مقام بهره می شود که مخصوص مقربان و ابرار است. خدا در آیه 18 سوره حدید از اجر کریم نسبت به صدقه دهنده سخن به میان آورده است که می تواند مصداقی از آن در زندگی دنیوی حیات کریمانه و در آخرت حیات طیب باشد که سعادت و خوشبختی در آن تضمین شده است. البته خدا در قرآن به صراحت و روشنی از چنین اثری در آیات دیگر سخن به میان آورده است. از جمله می فرماید: الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ لَا يُتْبِعُونَ مَا أَنْفَقُوا مَنًّا وَلَا أَذًى لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ ؛ كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مى كنند، سپس در پى آنچه انفاق كرده‏ اند، منّت و آزارى روا نمى دارند، پاداش آنان برايشان نزد پروردگارشان محفوظ است‏، و بيمى بر آنان نيست و اندوهگين نمى ‏شوند. (بقره، آیه ۲۶۲) البته از نظر قرآن، دادن صدقه خود احکام و آدابی دارد که مراعات آن لازم و ضروری است؛ به عنوان نمونه صدقه بی منت و اذیت. اگر کسی نمی تواند صدقه بدهد، بهتر از آن است که با سخنی پسندیده، پاسخ درخواست های دیگران را بدهد و موجب رنجش و خاطرآزاری سائل نشود. خدا می فرماید: قَوْلٌ مَعْرُوفٌ وَمَغْفِرَةٌ خَيْرٌ مِنْ صَدَقَةٍ يَتْبَعُهَا أَذًى وَاللَّهُ غَنِيٌّ حَلِيمٌ ؛ گفتارى پسنديده در برابر نيازمندان و گذشت از اصرار و تندىِ آنان، بهتر از صدقه‏ اى است كه آزارى به دنبال آن باشد، و خداوند بى ‏نياز بردبار است‏. (بقره، آیه ۲۶۳)

به قول صائب تبریزی:

خلق رتبه، همت زیاده نیست

دست و دل گشاده، چو روی گشاده نیست

فیض فتادگان بود از ایستاده بیش

سنگ نشان به راهنمایی چو جاده نیست

چون وا نمی کنی گرهی، خود گره مشو

ابرو گشاده باش چو دستت گشاده نیست.

پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: كُنْ بَشّاشا فَاِنَّ اللّهَ يُحِبُّ البَشّاشينَ وَ يُبْغِضُ الْعَبوسَ كَريهَ الْوَجْهِ؛ گشاده رو باش كه خداوند انسان هاى گشاده رو را دوست دارد و با اخموى ترش رو دشمن است. (الشهاب فى الحكم والآداب، ص 38.)

سعدی شیرازی می نویسد: درویشی را گرفتاری ها پیش آمد. کسی به او گفت : « فلانی ثروت هنگفتی دارد. اگر نزد او بروی نیاز تو را برآورده کند ». درویش در جواب گفت : « من نمی دانم خانه او کجا است ». شخص گفت : « من تو را به خانه آن مرد ثروتمند می برم ». درویش وقتی وارد شد مردی را دید بسیار متکبر و خشم آلود و بدون اینکه کوچکترین سخنی بگوید، برگشت. آن کس به او گفت : « چرا نیازت را نگفتی و برگشتی؟ » درویش گفت : « عطایش را به لقایش بخشیدم. »

شیخ اجل سعدی چنین فرموده :

مَبَرحاجت به نزد یک ترش‌‌‌‏روی                 که از خوی بدش آزرده گردی

اگر گویی غم دل با کسی گوی                   که از رویش به نقد آسوده گردی

  1. دفع بلا، درمان دردها و دفع قضا : گاهی انسان دچار مشکل و مصیبتی می شود که باید برای آن چاره اندیشه کند که از جمله آن ها صبر بر مصیبت است و این که جزع و فزع نکند و صبر جمیل پیشه گیرد و به خدا پناه برد و استرجاع نماید و «انا لله و انا الیه راجعون» بگوید. (بقره، آیات 156 و 157) اما گاهی انسان باید پیشگیری کند که گفته اند: پیشگیری بهتر از درمان است؛ یا پیشگیری، بهترین درمان است.» انسان عاقل و خردمند کاری می کند تا گرفتار مصیبت و فتنه ای نشود. بسیاری از مصیبت ها و فتنه ها و بلایایی که بر سر انسان می آید، بخشی از گناهانی است که خدا شخص را بدان مجازات کرده است؛ هر چند که خدا از بسیاری از گناهان خلق می گذرد، ولی برخی از آن ها دنباله ها و پیامدهایی دارند که موجب بلا و مصبت می شود. خدا می فرماید: وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ وَمَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ ؛ و هر گونه مصيبتى به شما برسد به سبب دستاورد خود شماست و خدا از بسيارى در مى‏ گذرد؛ و شما در زمين درمانده كننده خدا نيستيد و جز خدا شما را سرپرست و ياورى نيست. (شوری، آیات 30 و ۳۱) بنابراین، انسان باید به بهترین بلکه به تنهایی ولیّ و نصیری مراجعه کند که در هستی است تا از آثار و تبعات گناهان در قالب بلایا و مصیبت ها جلوگیری کند. یکی از راه های بهره مندی از ولایت و نصرت الهی آن است که انسان محبت خدا را به دست آورد. یکی از راه های کسب محبت الهی نیز صدقه دادن از مال الله در اختیار است.(نور، آیه 33) انسان وقتی صدقه می دهد، در حقیقت پیشگیری می کند که در اصطلاح از آن به «دفع» تعبیر می شود که در برابر «رفع» قرار دارد. رفع یعنی برداشتن و آن چیزی است که آمده و باید برداشته شود؛ اما دفع یعنی پیشگیری و این که شخص اجازه نمی دهد تا چیزی به محدوده و حریم او نزدیک شود. از نظر آموزه های وحیانی اسلام، صدقه دادن وسیله و ابزار دفع است. پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم در این باره می فرماید: الصَّدَقَةُ تَدْفَعُ الْبَلَاءَ وَ هِيَ أَنْجَحُ دَوَاءً وَ تَدْفَعُ الْقَضَاءَ وَ قَدْ أُبْرِمَ إِبْرَاماً وَ لَا يَذْهَبُ بِالْأَدْوَاءِ إِلَّا الدُّعَاءُ وَ الصَّدَقَة؛ صدقه بلا را برطرف مى‏ كند و مؤثرترينِ داروست. همچنين، قضاى حتمى را بر مى‏ گرداند و درد و بيمارى‏ ها را چيزى جز دعا و صدقه از بين نمى ‏برد.(بحارالأنوار ، بیروت، ج 93، ص 137، ح 71) در این روایت هم از دفع و هم از رفع سخن به میان آمده است. از نظر اسلام، بهترین عامل پیشگری و دفع بلا صدقه است تا جایی که قضای حتمی که تحقق آن قطعی و ابرام شده است، دفع می شود و انسان می تواند با پیشگیری اجازه ندهد تا آن قضای الهی تحقق یابد؛ زیرا خدا این سنت را قرار داده که قضای الهی با صدقه دفع شود و شخص گرفتار مصیبت و بلایی نشود که پیش از آن ابرام و امضا شده بود. هم چنین اگر کسی گرفتار بیماری باشد برای رفع آن نیز می تواند از دعا و صدقه به عنوان ابزارهای رفع استفاده کند.

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، همان طوری که برای افراد اجل است، برای امت ها و اجتماعات بشری و دولت ها نیز اجلی است که در آن زمان آن امت و اجتماع می میرد.(یونس، آیه 49) هم چنین از نظر قرآن، بسیاری از قوانین و سنت های الهی حاکم بر اجتماع است که باید آن ها را شناخت و از آن ها بهره گرفت. بر این اساس، اگر ملتی و اجتماعی بخواهد از قوانین حاکم بر اجتماع بهره گیرد، باید آن ها را بشناسد. برخی از قوانین حاکم بر اجتماع تنها زمانی می تواند جاری شود که همگی یا اکثریت با آن همراه کنند. از این روست که تغییرات مثبت و منفی در اجتماع تنها با همراهی جمعی شکل می گیرد.(رعد، آیه 16؛ انفال، آیه 53؛ اعراف، آیه 96) پس دفع و رفع بلایای اجتماعی به همکاری و تعاون جمعی افراد اجتماع بستگی دارد و نباید امید داشت با همکاری تنها بخش اقلیت اجتماع توفیقی در این زمینه کسب کرد. اگر بلایی برای امتی رقم خورده است باید با صدقه به عنوان یک فرهنگ فراگیر این امکان را فراهم آورد تا بلایی دفع شود و یا رفع. خدا درباره نزول برکات و افزایش رزق و روزی اجتماعات بشری می فرماید: وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ؛ و اگر مردم شهرها ايمان آورده و به تقوا گراييده بودند قطعا بركاتى از آسمان و زمين برايشان مى‏ گشوديم؛ ولى تكذيب كردند پس به كيفر دستاوردشان گريبان آنان را گرفتيم. (اعراف، آیه ۹۶) خدا در قرآن ضمن بیان یک قاعده و قانون فراگیر کلی بر جان و جامعه و جهان به مواردی هم چون قوم فرعون اشاره می کند. در قرآن آمده است: ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ لَمْ يَكُ مُغَيِّرًا نِعْمَةً أَنْعَمَهَا عَلَى قَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ ؛ اين كيفر بدان سبب است كه خداوند نعمتى را كه بر قومى ارزانى داشته تغيير نمى‏ دهد؛ مگر آنكه آنان آنچه را در دل دارند، تغيير دهند؛ و خدا شنواى داناست. (انفال، آیه ۵۳) بنابراین، سعادت و خوشبختی جمعی امت ها در گرو و رهان همکاری و همدلی افراد آن اجتماع است وتا اجتماعی به چنین درجه و سطحی از همکاری های فراگیر نرسد نمی تواند امید داشته باشدتا تغییرات مثبت و سازنده ای در اجتماع ایجاد شود.

  1. تحویل بدبختی به خوشبختی، افزایش عمر و پیشگیری از بدی با صدقه: صدقه نوعی احسان و بخشش به دیگران از داشته ها است و در مواردی نیز نوعی اکرام و ایثار است؛ زیرا برخی از افراد اجتماع با آن که خود به چیزی نیازدارند، ولی برای رضایت خدا از آن گذشته و به دیگرانی می دهند که احساس می کنند آنان نیز به آن چیز نیازمند هستند.(حشر، آیه 9؛ انسان، آیه 8) چنین اعمالی موجب خشنودی و رضایت الهی است. از این روست که برکاتی خاص برای آن مترتب است. از جمله این آثار و برکات صدقه می توان به دگرگونی و تغییر احوال فرد و اجتماع اشاره کرد. از نظر اسلام شخص و اجتماع با صدقه و فرهنگ صدقه دادن این امکان را فراهم می آورند که بدبختی و شقاوت را به سعادت و خوشبختی فردی و جمعی تبدیل کنند. البته چنان که گذشت صدقه می تواند یکی از مهم ترین عوامل پیشگیری و دفع بلایا و بدیی ها از انسان و اجتماع باشد، به طوری که اگر فرد یا اجتماع احتمال ایجاد مشکلات و بدی ها در آینده را می دهد می تواند با فرهنگ صدقه خود را از این مشکلات در امان نگه دارد. هم چنین کسانی که به بیماری گرفتارند از صدقه برای درمان بهره گیرند. از نظر اسلام، صدقه دادن موجب افزایش عمر می شود؛ زیرا بسیاری از مردم به سبب گناهان هم چون قطع صله رحم و مانند آن ها گرفتار اجل معلق می شوند و پیش از موعد اجل مسمی می میرند. بنابراین، می توان با صدقه دادن به افزایش عمر تا اجل مسمی اقدام کرد. پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: اَلصَّدَقَةُ عَلى‏ وَجهِها وَاصطِناعُ المَعروفِ وَ بِرُّ الوالِدَينِ وَصِلَةُ الرَّحِمِ تُحَوِّلُ الشِّقاءَ سَعادَةً وَتَزيدُ فِى العُمرِ وَ تَقى مَصارِعَ السُّوءِ؛ صدقه بجا، نيكوكارى، نيكى به پدر و مادر و صله رحم، بدبختى را به خوش‏بختى تبديل و عمر را زياد و از پيشامدهاى بد جلوگيرى مى‏كند.(نهج الفصاحه، ص 549 ، ح 1869) البته در این روایت بر قید «وجهها» تاکید شده است. این بدان معنا است که صدقه باید با صداقت و به دور از اخلاص و اذیت هماره با اخلاص باشد. البته دادن صدقه به نیازمند و سائل خود در تحقق این مفهوم نیز می تواند موثر باشد.

البته کسب درآمد حلال مهم ترین اصل در تحقق حقیقت مفهوم صدقه است؛ زیرا کسی که مال حرام به دست می آورد، هیچ گونه صداقتی ندارد، و چنین کسی اگر پرداخت مالی و انفاقاتی داشته باشد، اصلا انفاق مالی او فایده ای ندارد؛ زیرا مال حرام هیچ آثاری ندارد. بنابراین کسانی که مال حرام گرد می آورند و در مراسم های مذهبی انفاق می کنند یا کارهای به ظاهر عام المنفعه انجام می دهند، اینان در حقیقت هیچ گونه انفاق و صدقه خالصانه ای نکرده و از آن انفاق خویش بهره ای نخواهند برد. امام هادى علیه السلام در این باره می فرماید: اِنَّ الحَرامَ لا يَنمى وَ اِن نَمى لا يُبارَكُ لَهُ فيهِ وَ ما اَنفَقَهُ لَم يُؤجَر عَلَيهِ وَ ما خَلَّـفَهُ كانَ زادَهُ اِلَى النّارِ؛ به راستى كه حرام، افزايش نمى ‏يابد و اگر افزايش يابد، بركتى ندارد و اگر انفاق شود، پاداشى ندارد و اگر بماند، توشه‏اى به سوى آتش خواهد بود.(كافى، ج 5، ص 125، ح 7)

هم چنین در این روایت پیامبر(ص) از دیگر عوامل تاثیر گذار چون فعالیت ها و اقدامات مناسب پسندیده، نیکی به والدین و صله رحم به عنوان عوامل موثر یاد شده است که باید به آن ها نیز توجه یافت؛ زیرا هر یک از این امور از نظر تاثیرگذاری در یک درجه نیستند؛ زیرا پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: اَلصَّدَقَةُ بِعَشرَةٍ وَ القَرضُ بِثَمانِيَةَ عَشرَ وَ صِلَةُ الاِخوانِ بِعِشرينَ وَ صِلَةُ الرَّحِمِ بِاَربَعَةٍ وَ عِشرينَ؛ صدقه دادن، ده حسنه، قرض دادن، هجده حسنه، رابطه با برادران دينى‏، بيست حسنه و صله رحم، بيست و چهار حسنه دارد.(کافى، الاسلامیه، ج4، ص10) هم چنین رسول اكرم صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله می فرماید: دخلت الجنّة فرأيت على بابها: الصّدقة بعشرة و القرض بثمانية عشر فقلت يا جبريل كيف صارت الصّدقة بعشرة و القرض بثمانية عشر قال لأنّ الصّدقة تقع في يد الغنيّ و الفقير و القرض لا يقع إلّا في يد من يحتاج إليه؛ وارد بهشت شدم، ديدم بر در آن نوشته است، ثواب صدقه ده برابر است و قرض هجده برابر. گفتم: اى جبرئيل چرا صدقه ده برابر و قرض هجده برابر است؟ گفت: زيرا صدقه به دست نيازمند و بى ‏نياز مى ‏رسد اما قرض جز به دست كسى كه به آن نياز دارد، نمى ‏رسد.(نهج الفصاحه ص 480 ، ح 1557)

  1. تکفیر گناهان و محبت پروردگار با صدقه: برخی از اعمال صالح چون صدقه موجب تکفیر گناهان می شود، به طوری که خود گناه و آثار آن از پرونده اعمال آن شخص پاک شده و دیگر شخص تحت تاثیر گناه و آثار آن قرار نمی گیرد. تکفیر از اصطلاحات قرآنی به معنای پوشش و پوشاندن است. تکفیر گناه به معنای پوشیده شدن عملی زشت با عمل صالح از جمله صدقه است. عواملی در ایجاد بستر تکفیر نقش اساسی دارند که از جمله آن ها اجتناب از گناهان کبیره است. خدا می فرماید: إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُمْ مُدْخَلًا كَرِيمًا ؛ اگر از گناهان بزرگى كه از آن ها نهى شده‏ ايد، دورى گزينيد بديهاى شما را از شما مى زداييم و شما را در جايگاهى ارجمند درمى ‏آوريم. (نساء، آیه ۳۱) خدا در جایی دیگر می فرماید: وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ ؛ و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏ اند، قطعا گناهانشان را از آنان مى زداييم و بهتر از آنچه می کردند پاداششان مى‏ دهيم. (عنکبوت، آیه ۷) از این آیه به دست می آید ایمان در کنار هر کار نیک و صالح می تواند موجب تکفیر بدی ها شود. از جمله این اعمال نیک و صالح می توان به صدقه اشاره کرد؛ از این روست که امیرمومنان امام على عليه السلام می فرماید: كَفِّروا ذُنوبَكُم وَ تَحَبَّبوا اِلى‏ رَبِّكُم بِالصَّدَقَةِ وَ صِلَةِ الرَّحِمِ؛ با صدقه و صله رحم، گناهان خود را پاك كنيد و خود را محبوب پروردگارتان گردانيد.(تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص 395 ، ح 9152) البته آن حضرت(ع) یکی از عوامل محبوبیت انسان نزد پروردگار را عمل صالح صدقه دادن دانسته است. بنابراین، اگر کسی بخواهد محبوب پروردگارش باشد، صدقه دهد. شکی نیست که محبوبیت در نزد خدا آثار و برکات بسیاری دارد که در آیات و روایات به آن اشاره شده است. پس اگر کسی بخواهد از محبوبیت در نزد خدا و آثارش بهره مند شود، صدقه دهد.
  2. دفع مرگ بد و زشت: بسیاری از بیماری ها و بلایا به سبب گناهان است. انسان با صدقه می تواند آنها را هم دفع و هم رفع کند. انسان هم چنین به اشکال گوناگون می میرد که برخی از آن ها همراه با شکنجه و عذاب های سخت است. گرفتاری هایی که گاه انسان آرزوی مرگ می کند تا از آن بیماری رهایی یابد. سالیانی بس دراز در بستر بیماری بودن و خود را سربار دیگران یافتن از آن جمله است. اگر کسی بخواهد از هر گونه مرگ بد و زشت در امان باشد و گرفتار این بیمارها نباشد و حالت احتضار سخت و دشواری نداشته باشد، بهتر است که صدقه دهد. امام باقر علیه السلام می فرماید: اَلبِرُّ وَ الصَّدَقَةُ يَنفيانِ الفَقرَ وَ يَزيدانِ فِى العُمرِ وَ يَدفَعانِ عَن صاحِبِهِما سَبعينَ ميتَةَ سوءٍ ؛ كار خير و صدقه، فقر را مى‏ بَرند، بر عمر مى‏ افزايند و هفتاد مرگ بد را از صاحب خود دور مى‏ كنند.(من لا یحضره الفقیه، صدوق، ج 2 ، ص 66 ، ح 1729)
  3. خاموشی غضب الهی: انسان ها با گناهان خویش موجب خشم و غضب الهی می شوند، چنان که بنی اسرائیل این گونه بودند.(بقره، آیات 61 و 90؛ آل عمران، آیه 112) هم چنین کسانی که از میدان جنگ می گریزند(انفال، آیه 16) یا به جای ایمان ، کفر را می پذیرند(نحل، آیه 106) یا ولایت کفار را به جای ولایت اهل ایمان پذیرا می شوند(ممتحنه، آیه 13)، مورد خشم و غضب الهی قرار می گیرند. یکی از راه های رهایی از غضب الهی آن است که انسان صدقه خالصانه بدهد و خود را از خشم الهی در امان نگه دارد. پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم می فرماید: إنَّ الصَّدَقَةَ لتُطفِئُ غَضَبَ الرَّبِّ؛ صدقه، خشم پروردگار را فرو می‌نشاند.(نهج الفصاحه، ص 283 ، ح 646)
  4. دفع اندوه و درندگان: یکی از ابزارهای رهایی از غم و اندوه ، بخشش صدقات مالی است. هم چنین انسان اگر بخواهد خود را از درندگان در امان نگه دارد، صدقه بدهد؛ زیرا صدقه دفع کننده بسیاری از بیماری ها و بلایا از جمله اندوه و درنده است. امام صادق علیه السلام می فرماید: مَنْ تَصَدَّقَ فى يَوْمٍ اَو لَيْلَةٍ اِنْ كَانَ يَوْمٌ فَيَوْمٌ وَ اِنْ كانَ لَيْلَةٌ فَلَيْلٌ دَفَعَ اللّه‏ُ عَزَّوَجَلَّ عَنْهُ الْهَمَّ وَ السَّبُعَ وَ ميتَةَ السُّوءِ؛ هر كس در روز و يا شب صدقه بدهد ـ اگر روز است روز و اگر شب است، شب ـ خداوند از او غم و اندوه، درنده و مرگ بد را دور مى‏ كند.(ثواب الأعمال، ص 140)
  5. ساماندهی اقتصادی و درمان شکاف طبقاتی: نظام نامه اقتصادی اسلام بر اساس اهداف و اصولی سامان یافته که از مهم ترین آن ها گردش سالم اقتصادی در همه اقشار و ابعاد اجتماعی است. بر همین اساس، برای جلوگیری از افزایش ثروت و انباشت آن در دست اقشاری از اجتماع، خدا فرمان داده تا بخش هایی از اموال به شکل خاص در قالب انفال و فی در اختیار حکومت اسلامی قرار گیرد. هم چنین پیامبر(ص) مامور می شود تا صدقات عام و خاص از جمله زکات را از ثروتمندان گرفته و در اختیار فقیران قرار دهد تا این گونه از شکاف اقتصادی جلوگیری به عمل آورد.(حشر، آیات 7 تا 9؛ انفال، آیات 1 و 42 و 43) پيامبر صلی الله علیه و آله و سلم در این باره می فرماید: أُمِرْتُ أَنْ آخُذَ الصَّدَقَةَ مِنْ أَغْنِيَائِكُمْ فَأَرُدَّهَا فِي فَقُرَائِكُم‏؛ من مأمورم كه صدقه و زكات را از ثروتمندانتان بگيرم و به فقرايتان بدهم. (مستدرك الوسائل و مستنبط المسیل ج 7، ص 105 ، ح 7762)
  6. کمرشکنی شیطنت شیطان: از نظر آموزه های وحیانی قرآن، اقتصاد مایه قوام و استوار اجتماع است(نساء، آیه 5)؛ از همین روست که شیطان به اقتصاد توجه خاصی مبذول می دارد و فقر را به عنوان ستون شکن جامعه و اجتماع ارزیابی می کند. بر همین اساس، تلاش می کند تا با فقر و گسترش آن در اجتماع، ستون فقرات اجتماع را بشکند و آسیب جدی به سعادت و آرامش و آسایش اجتماع وارد سازد. از همین روست که پیامبر(ص) نوعی ارتباط تنگاتنگ میان فقر و کفر مطرح کرده و فرموده است کادَ الفَقرُ اَن یَکُونَ کُفرا؛ نزدیک است که فقر همان کفر باشد.( كافي، ثقة الإسلام كلينى‏، ج ‏2، ص 307 ؛ خصال، شیخ صدوق، ج‏ 1، ص 12؛ بحار الأنوار، علامه مجلسی، ج‏ 70، ص 246) از آن جایی که فقر، انسان را در آستانه كفر قرار مى‌دهد، ابلیس و شیطان از این ابزار استفاده می کند تا مردم به کفر کشیده شوند. از آن جایی که فقر به سبب عدم عدالت قسطی در اجتماع شکل می گیرد، اسلام برنامه هایی برای اجرای عدالت قسطی دارد(حدید، آیه 25) که از جمله آن ها توزیع عادلانه ثروت و نیز اموال و درآمدها است. (حشر، آیه 7؛ انفال، آیه 1؛ معارج، آیات 24 و 25؛ ذرایات، آیه 19 و آیات دیگر) در برابر ابلیس بر آن است تا با جلوگیری از اجرای برنامه عدالت قسطی و تقویت روحیه بخل ورزی به جای بخشش و احسان و صدقات واجب و مستحب مردم را به سوی فقر و سپس کفر بکشاند. بر همین اساس، بخشش و احسان و صدقات می تواند کمر کفر را بشکند که همان فقر است. به سخن دیگر، اگر اقتصاد ستون فقرات و کمر اجتماع است، فقر نابودی این ستون اصلی اجتماع است. پس اگر اجتماعی به سوی فرهنگ صدقات برود و فقر را به اشکال گوناگون نابود کند، در حقیقت کمر شیطان را شکسته است که فقر را ابزار قیام و ایستادگی خود برای کفرورزی قرار داده است. پيامبر صلى‏لله‏ عليه ‏و ‏آله در این باره می فرماید : اَ لا اُخْبِرُكُمْ بِشَىْ‏ءٍ اِنْ اَنـْتُمْ فَعَلْتُموهُ تَباعَدَ الشَّيْطانُ مِنْـكُمْ كَما تَباعَدَ الْمَشْرِقُ مِنَ الْمَغْرِبِ؟ قالوا: بَلى، قالَ: اَلصَّوْمُ يُسَوِّدُ وَجْهَهُ وَ الصَّدَقَةُ تَـكْسِرُ ظَهْرَهُ وَ الْحُبُّ فِى اللّه‏ِ وَ الْمُوازَرَةُ عَلَى الْعَمَلِ الصّالِحِ يَقْطَعُ دابِرَهُ وَ الاِسْتِغْفارُ يَقْطَعُ وَتينَهُ ؛ آيا شما را از چيزى خبر ندهم كه اگر به آن عمل كنيد، شيطان از شما دور شود، چندان كه مشرق از مغرب دور است؟ عرض كردند: چرا. فرمودند: روزه روى شيطان را سياه مى‏ كند، صدقه پشت او را مى ‏شكند، دوست داشتن براى خدا و هميارى در كار نيك، ريشه او را مى ‏كند و استغفار شاه رگش را مى ‏زند.(کافی، الاسلامیه، ج 4 ، ص 62 ، ح 2 ؛ هم چنین شبیه این حدیث در کتاب مکارم الاخلاق، ص 138) کسانی که صدقه پرداخت می کنند با این عمل خویش نه تنها خود بلکه جامعه را نجات می دهند و موجبات سعادت و رهایی از دام شیطان و کفر را فراهم می آورند. از همین روست که عمل اجتماعی صدقه دادن بهتر از عمل صالح فردی روزه مستحبی دانسته شده است و امام صادق علیه السلام می فرماید: صدقه درهم افضل من صيام يوم؛ يك درهم صدقه دادن از يك روز روزه مستحبى برتر و والاتر است. (من لا یحضره الفقیه، ج 2 ، ص 84 ، ح 1794 ؛ ثواب الاعمال، ص 82)

به هر حال، از نظر آموزه های وحیانی قرآن، انسان در امور شخصی خویش می تواند صدقات را به عنوان یکی از مهم ترین عوامل کسب آرامش و آسایش و خوشبختی در نظر گیرد و بدان عمل کند؛ چنان که اجتماعات انسانی باید فرهنگ صدقات را به عنوان هنجاری عام و پدیده ای اجتماعی تبدیل کرده و این گونه از فقر و آثار آن در امان مانده و اجتماع را به سعادت برسانند و ستون فقرات اجتماع یعنی اقتصاد را از هجوم دشمنان درونی و بیرونی و شیاطین جنی و انسی در امان نگه دارند، به گونه ای که دشمن نتواند کمر اجتماع را بشکند، بلکه با صدقات کمر دشمن را می توان شکست و او را از محیط زندگی خویش و مردمان بیرون راند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا