اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیتاریخیفرهنگیمعارف قرآنیمقالاتمناسبت ها

سبک زندگی امام باقر(ع) بخش 1

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

سبک زندگی اسلامی را می بایست از پیشوایان آموخت. خداوند آنان را اسوه های حسنه و سرمشق های نیک زندگی ما قرار داده اند تا ما با استفاده از افکار و عقاید و اعمال و رفتار آنان، سعادت دنیا و آخرت را به دست آوریم. کسی که مدعی پیشوایی آنان است می بایست سبک زندگی آنان را دانسته و به اندازه استطاعت و توان خود از آن ها بهره برده و بدان عمل نماید. نویسنده در این مطلب گوشه ای از سبک زندگی امام محمد باقر(ع) را بر اساس روایات بیان کرده است. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

  1. پيوسته به ياد خدا بودن: امام باقر(ع) هماره یاد خدا بود؛ زیرا خداوند فرمان داده است تا بسیار ذکر خدا گوید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُواْ وَاذْكُرُواْ اللّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلَحُونَ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، چون با گروهى برخورد مى‏كنيد پايدارى ورزيد و خدا را بسيار ياد كنيد، باشد كه رستگار شويد.(انفال، آیه 45؛ و نیز نگاه کنید: احزاب، آیه 41) این گونه است که پیامبران هماره در ذکر خداوند بودند و از خداوند نیز می خواستند تا شرایط اجتماعی و سیاسی را به گونه ای فراهم آورد تا بتواند کثیرالذکر و بسیار در یاد خدا باشند.(طه، آیات 33 و 34) مومنان نیز هماره به ذکر الله مشغول هستند(شعراء، آیه 227) و به تبعیت از پیامبری که اسوه نیک است به ذکرالله اشتغال می ورزند؛ چرا که در ذکر الله اقتدا به رسول الله را در عمل نشان می دهند؛ زیرا آن حضرت (ص) کثیرالذکر بود: لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا؛ قطعاً براى شما در اقتدا به‏ رسول خدا سرمشقى نيكوست: براى آن كس كه به خدا و روز بازپسين اميد دارد و خدا را فراوان ياد مى‏كند(احزاب، ایه 21) و به عنوان شامخ « وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ» (احزاب، آیه 35) از سوی خداوند متصف می شوند. البته آنان می دادند که رستگاری و فلاح در همین کثرت و زیادی ذکر الله است(انفال، ایه 45؛ جمعه، آیه 10) ؛ چنان که می دادند آرامش و اطمینان دل ها در دنیا به ذکر الله به دست می آید: الَّذِينَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ؛ همان كسانى كه ايمان آورده‏اند و دلهايشان به ياد خدا آرام مى‏گيرد. آگاه باش كه با ياد خدا دلها آرامش مى‏يابد.(رعد، آیه 28) پس انسان تنها به ذکر الله و یادکرد دایمی خداوند در همه آنات و لحظات از زندگی خویش است که می تواند به آرامش در دنیا و رستگاری در آخرت دست یابد. این ذکر تنها ذکر زبانی و لسانی نیست، بلکه ذکر قلبی و ذکر عملی است که در نماز و قرائت قرآن و انجام ماموریت های الهی از استعمار الارض و آبادانی آن (هود، آیه 61) ، انفاق و تلاش برای کسب روز حلال و مانند آن ها به دست می آید. امام صادق(ع) درباره سیره عملی پدر بزرگوارش می فرماید: كانَ أَبى كَثـيرَ الـذِّكْرِ لَقَدْ أَمْشى مَعَهُ وَأَنَّهُ لَيَذْكُرُاللّهَ وَاكُلُ مَعَهُ الطَّعامَ وَأَنَّهُ لَيَذْكُرُاللّهَ وَلَـقَدْ كانَ يُحَـدِّثُ الْقـَوْمَ وَما يَشْغَلُهُ ذلِكَ عَنْ ذِكْرِاللّهِ؛ پدرم بسيار ياد خدا مى كرد. با او راه مى رفتم و او ذكر خدا مى گفت و با او غذا مى خوردم، او ذكر خدا مى گفت و با مردم سخن مى گفت، ولى سخن گفتن، او را از ياد خدا باز نمى داشت. (وسائل الشيعه، ج 4، ص 1181، روايت 2) هر چند ذكر واقعى، توجّه قلبى و باطنى به پروردگار است، امّا ذكر زبانى هم راهى به سوى ذكر قلبى است و خوب است كه انسان پيوسته با زبانش ذكر بگويد، هر چند به كار ديگرى مشغول باشد. مى توان در حال رانندگى، آشپزى، كار و زراعت هم ذكر گفت و چنين ذكرى با كار و اشتغال بدنی منافاتی ندارد. زمانی انسان می تواند ذاکر واقعی خداوند باشد که همه هستی را محضر خدا دانسته و خود را در محضر خدا بیابد. در چنین حالی است که انسان دیگر گناه و خطای نمی کند و هماره مواظب است تا گناهی و خطای نکند. برای رسیدن به این مقام، قلب انسان باید عرش الله باشد و حضور افاضاتی و عنایتی خداوند را در خود بیابد که هم افاضه وجود می کند و هم افاضه نعمت های بیکران دیگر. اگر دریچه قلب باز باشد و چشمان دل بینایی فطری خود را حفظ کرده باشد، دیگر قلب جز به ذکر الله به چیزی دیگر اشتغال نمی یابد؛ زیرا هماره حضور خداوند را در قلب خود احساس می کند و در می یابد که این خداوند است که حایل میان خود و قلب اوست.(انفال، آیه 24) امامان از جمله امام باقر(ع) این گونه در قلب خویش خدا را هماره می دید و می یافت و بر همین اساس است که ذکر به دوام داشت و دمی از ذکر الله غافل نمی شد؛ چنان که در روایت است: قالَ أَعْرابىٌّ لِمُحَمَّدِ بنِ علىِّ بنِ الحُسين عليهم السلام: هَلْ رَأيتَ اللّهَ حينَ عَبَدْتَهُ؟ قـالَ: لَمْ أَكُنْ أَعْبُدُ مَنْ لَمْ أَرَهُ. قـالَ: كَيْفَ رَأَيْتَهُ؟ قـالَ: لَمْ تَرَهُ الاَبْصـارُ بِمُشـاهَدَةِ الْعَيانِ، لكِنْ رَأَتْهُ الْقُلُوبُ بِحَقيقَةِ الاْيمانِ؛ مردى صحرانشين از امام باقر عليه السلام پرسيد: آيا خداى را به هنگام عبادت ديده اى؟ امام باقر عليه السلام فرمود: من خدايى را كه نديده باشم عبادت نمى كنم. مرد گفت: چگونه او را ديده اى؟ فرمود: چشمها او را به ديدن آشكارا نديده است ولى قلبها با حقيقت ايمان او را مشاهده كرده است. (احقاق الحق، ج 12، ص 168) وقتی کسی چنین خداوند را بیابد در همه حال عبادت گر می شود. از همین روست که جد بزرگوارش امیرمومنان علی(ع) نیز در هنگام اشتغال به بیل زدن نیز عبادت ذکر الله داشت. در روایت است که شخصی در جست‌وجوی امیرمومنان(ع) می‌رود تا در قضاوت امری او را یاری نمایند. او امام علی(ع) را در باغی یافت، در حالی که مشغول کار بودند. وقتی با امام روبه رو شد، امام(ع) در حالی که بیل می‌زد با هر بیلی که می‌زد این آیه را می‌خواند: «ایحسب الانسان ان یترک سدی؛ آیا انسان می‌پندارد به حال خود ر‌ها می‌شود. (القیامه، آیه 36 ؛ نگاه کنید: محمد دشتی، امام علی و اقتصاد، مؤسسه فرهنگی – تحقیقاتی امیرالمؤمنین، 1379، ص 270) پس ای بنده خدا! چشم دل باز كن كه جان بينى/ آنچه ناديدنى است آن بينى. گر چه خداوند با چشم سر ديدنى نيست، ولى چشم باطن و دل، اگر بينا باشد او را همه جا حاضر و ناظر مى بيند؛ چرا که يار بى پرده از در و ديوار در تجلّى است، يا اولى الأبصار. قلب مومن بصیر و بینا همیشه بیدار است و دل مشغولی و حزن و اندوهش برای آخرت است نه دنیا؛ چنان که در سیره امام باقر(ع) آمده است: خَرَجَ [الباقر عليه السلام] يَوْما وَ هُوَ يَقُولُ: اَصْبَحْتُ وَاللّهِ يا جابِرُ مَحْزُونا مَشْغُولَ الْقَلبِ. فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِداكَ ما حُزْنُكَ وَما شُغْلُ قَلْبِكَ؟ كُلُّ هذا عَلَى الدُّنْيا؟ فَقالَ: لا يا جابِرُ وَلكِنْ حُزْنُ هَمِّ الاْخِرَةِ ؛ جابر پسر عبداللّه مى گويد: يك روز امام باقر عليه السلام از خانه بيرون آمد در حالى كه مى فرمود: اى جابر! به خدا سوگند كه غمناكم و دلم گرفتار گشته است. گفتم: فدايت شوم چه غم و چه دلمشغولى؟ آيا براى دنيا؟ فرمود: نه اى جابر، بلكه غم و غصّه آخرت. (تحف العقول، ص 328)
  2. روش حاجت طلبی از خدا: روش حاجت خواهی ایشان نیز می تواند برای ما سرمشق باشد. البته انسان می تواند هر جوری با خدا سخن گوید و حاجت بخواهد ولی برخی حالات از نظر قرآن بهترین حالات برای حاجت خواهی است. خداوند در آیات 55 و 205 سوره اعراف به تضرع و خوف به عنوان دو حالت مهم در حاجت خواهی اشاره می کند ودر آیه 76 سوره مومنون می فرماید با تضرع می توان حتی از بلایا و عذاب های الهی رهایی یافت در حالی که کافران از این امر برای رهایی از عذاب های دنیوی خدا سود نمی جویند. به هر حال، افزون بر حالات انسان در حاجت خواهی حتی نوع پوشش و لباس و نیز مکان و زمان ها نیز نقش مهم و اساسی در برآورد حاجت از سوی خداوند دارد. امام صادق عليه السلام درباره سیره پدرش فرموده است: كانَ لاِبى ثَوبانِ خَشِنانِ يُصَلّى فيها صَلاتَهُ وَاِذا أَرادَ أَنْ يَسْأَلَ الْحاجَةَ لَبِسَهُما وَ سَأَلَ اللّهَ حاجَتَهُ؛ پدرم دو لباس خشن داشت كه نماز خود را با آن دو لباس مى گزارد و چون مى خواست از خداى خود حاجتى بخواهد، آن لباسها را مى پوشيد و حاجت خود را از خدا درخواست مى كرد.( وسائل الشيعة، ج 3، ص 331، روايت 7) پس بايد شيوه حاجت خواستن از خدا همراه با اظهار كوچكى و نياز خود و اعتراف به عظمت و قدرت پروردگار باشد. از آن جایی که پوشيدن لباس هاى زبر و خشن، حالت غرور و ناز و تكبّر را از بين مى برد و فروتنى و خضوع مى آورد، پس دعا در چنين حالتى به استجابت نزديك تر و با مقام والاى خالق هستى متناسب تر است. اصولا کسانی تن به دعا نمی دهند که اهل استکبار هستند اما اهل خضوع و خشوع هماره به دعا به عنوان یکی از اسباب برآورده شدن حاجت توجه دارند.(غافر، آیه 60) ترس از خدا که در این آیات بیان شده از جهت خشیت عالمانه ای است که برای عالمان پدید می آید و خداوند در آیات بسیاری از جمله آیه 28 سوره فاطر بیان شده است. از این روست که امامان(ع) که به تعبیر قرآن همان عالمان حقیقی و راسخون در علم هستند، نسبت به خداوند خشیت و خوفی عالمانه داشتند و رخسار ایشان در روياروى با خـدا دگرگون می شد. در روایت است: كان أبُوجَعْفر وَأبُوعَبْداللّه عليهماالسلام إذا قاما إلَى الصَّلاةِ تَغَيَّرَتْ ألوانَهُما حُمْرَةً مَرَّةً وَ مَرَّةً صُفرَةً كَأنَّما يُناجيانِ شَيئاً يُرِيانِهِ؛ امام باقر و امام صادق عليهماالسلام چون به نماز برمى خواستند رنگشان تغيير مى كرد، گاه سرخ و گاه زرد مى شد، گويا با چيزى مناجات مى كنند كه او را مى بينند. (دعائم الاسلام ج 1، ص 159؛ بحارالانوار، ج 84، ص 248) از دیگر آداب حاجت خواستن که امام صادق(ع) از سیره پدرش نقل می کند، دعای دسته جمعی با اهل خانه از زنان و کودکان است: كانَ أبى إذا حَـزَنَهُ أمْـرٌ جَمَعَ النِّساءَ وَ الصِّبْيانَ ثُمَّ دَعا وَ أمَّنُوا؛ چون مشكلى پدرم حضرت باقر عليه السلام را غمناك مى ساخت، زنان و كودكان را گرد مى آورد و خود دعا مى كرد و آنان آمين مى گفتند. (الكافى، ج 2، ص 487، روايت 3) امام صادق عليه السلام هم چنین در بیان شیوه و روش حاجت خواهی پدرش می فرماید: كانَ أَبى اِذا طَلَبَ الْحاجَةَ طَلَبَها عِنْدَ زَوالِ الشَّمْسِ، فَاِذا أَرادَ ذلِكَ قَدَّمَ شَيْئا فَتَصَدَّقَ بِهِ وَ شَمَّ شَيْئا مِنْ طيبٍ وَراحَ اِلَى الْمَسْجِدِ وَدَعا فىحاجَتِهِ بِما شاءَاللّهُ؛ چون پدرم مى خواست از خداوند چيزى بخواهد، بهنگام ظهر درخواست مى كرد و چون اراده مى كرد از خداوند چيزى بخواهد قبلاً چيزى صدقه مى داد و مقدارى بوى خوش به كار مى برد و به مسجد مى رفت و براى درخواست خود دعا مى نمود به آنچه خدا بخواهد. (وسائل الشيعة، ج 4، ص 1116، روايت 1) پس باید در شیوه حاجت خواهی به این موارد توجه داشت؛ زیرا پوشش و مكان و زمان و كيفيّت فرد در زمان حاجت خواهی، در اموری چون عبادت و نماز و دعا اثر دارد. به نظر می رسد که از نظر امام باقر(ع) هنگام زوال آفتاب در ظهر و مكانى چون مسجد، به استجابت دعا كمك مى كند ؛ هم چنین به نظر ایشان اگر انسان پيش از دعا، صدقه بدهد، بيشتر مورد عنايت الهى قرار مى گيرد، و احتمال استجابت دعا بیش تر می شود؛ چون خداوند، صدقه دهندگان را دوست دارد و به آنان عنایت ویژه ای خواهد داشت. بر همین اساس ایشان به دعا در مراکز خاص به ویژه کعبه و خانه خدا که از مناطق مقدس و مبارک است توجه خاص و ویژه ای داشت. در سیره آن حضرت(ع) به این نکته نیز توجه داده شده است. ابومريم مى گويد: كُنْتُ مَعَ أَبى جَعْفَرٍ عليه السلام أَطُوفُ فَكانَ لا يَمُرُّ فىطَوافٍ مِنْ طَوافِهِ بِالرُّكْنِ الْيَمانىِّ اِلاّ اسْتَلَمَهُ ثُمَّ يَقُـولُ: اَللّهُمَّ تُبْ عَلَىَّ حَتّى أَتُوبَ وَاعْصِـمْنى حَتّى لااَعُـودَ؛  همراه امام باقر عليه السلام به گرد خانه خدا طواف مى كردم. هرگاه امام در طوافش به ركن يمانى مى رسيد، دست بدان مى ماليد و مى گفت: خدايا به من توجه و عنايتى كن تا توبه كنم و مرا حفظ كن تا دوباره (به آنچه مورد رضاى تو نيست) بر نگردم. (الكافى، ج 4، ص 409، روايت 14) پس به نظر آن حضرت(ع) دعا در مسجد الحرام، آن هم هنگام دست كشيدن به حجر الأسود و در ركن يمانى فضيلت بيشترى دارد. كعبه و مسجد الحرام خانه خداست و طواف، چرخيدن به دور خانه اوست و دعا در اين مكان و حال، به اجابت نزديك تر است. دعای که آن حضرت(ع) همیشه می کرد، دعا برای همه اهل خانه و دوستان و برادران ایمانی بود. امام صادق عليه السلام فرمود: كانَ أَبى رَضِىَ اللّهُ عَنْهُ يَقُولُ فى دُعائِهِ: رَبِّ أَصْـلِحْ لى نَفْسى فَاِنَّها أَهَمُّ الاَنْفُسِ اِلَىَّ، رَبِّ أَصْـلِحْ لى ذُرِّيَّتى فَاِنَّهُمْ يَدى وَ عَضُدى، رَبِّ وَ أَصْلِحْ لى أَهْلَ بَيْتى فَاِنَّهُمْ لَحْمى وَدَمى، رَبِّ أَصْـلِحْ لى جَماعَةَ اِخْوَتى وَ اَخَواتى وَمُحِبِّىَّ فَاِنَّ صَلاحَهُمْ صَلاحى؛ پدرم كه ـ رضوان خدا بر او باد ـ در دعاى خويش مى گفت: خدايا نفْسم را اصلاح فرما، زيرا با اهميت ترين كس براى من است. خدايا فرزندانم را اصلاح فرما زيرا آنان دست و بازوى منند. خدايا خانواده ام را اصلاح فرما، زيرا آنان گوشت و خونِ منند. خدايا جمع برادران و خواهران و دوستانم را اصلاح فرما، زيرا صلاح ايشان صلاح من است. (قرب الاسناد، ص 8، روايت 26) دعایی که ایشان در هنگام سجود داشت دعای خاص بود که امام صادق عليه السلام نقل می کند و می فرماید: كانَ أَبى رَضِىَ اللّهُ عَنْهُ يَقُولُ فى سُجُودِهِ: اَللّـهُـمَّ اِنَّ ظَـنَّ النّاسِ بى حَسَنٌ فـَاغْـفِـرْ لى ما لا يَعْـلَـمُونَ وَلاتُؤاخِذْنى بِما يَقُولُونَ وَ أَنْتَ عَلاّمُ الْغُيُوبِ؛ پدرم ـ كه خرسندى خداوند نثارش باد ـ در سجده مى گفت: خدايا! مردم به من خوش گمان اند، پس آنچه را كه آنان نمى دانند بر من ببخشاى و مرا به آنچه آنان درباره ام مى گويند مؤاخذه مكن و تو خود داناى غيبهايى. (قرب الاسناد، ص 8، روايت 23)
  3. شتاب براى حضور در مسجد: مسجد از اماکن مقدس است؛ زیرا خانه خدا است و کسی که می خواهد ذاکر خدا باشد بهتر است که در این اماکن حضور بیش تری داشته باشد. در سیره و سبک زندگی امام باقر(ع) آمده است که ایشان به حضور در مسجد علاقه زیادی نشان می داد و حتی صبح زود برای حضور در مسجد می رفت. جابر مى گويد:: كانَ أَبوُجَعْفَرٍ عليه السلام يُبَكِّرُ اِلَى الْمَسْجِدِ يَوْمَ الْجُمُعَةِ حينَ تَكُونُ الشَّمْسُ قَيْدَ رُمْحٍ فَـاِذا كانَ شَـهْرُ رَمَضـانَ يَكُونُ قَبْلَ ذلِكَ؛ امام باقر عليه السلام روزهاى جمعه صبحگاهان به هنگامى كه خورشيد به اندازه يك نيزه برآمده بود به مسجد مى شتافت و چون ماه رمضان مى شد زودتر از اين به مسجد مى رفت. (وسائل الشيعه، ج 5، ص 42، روايت 2)
  4. اهتمام به مستحبات: آن حضرت (ع) به مستحبات توجه خاصی داشت. به مستحباتی چون غسل جمعه و نماز شب بسیار اهتمام می ورزید. امام صادق عليه السلام فرمود: وَ كانَ أَبى عَلَيهِ السّلامُ يَغْتَسِلُ يَوْمَ الْجُمُعَةِ عِنْدَ الزَّوالِ؛ پدرم همواره در روز جمعه به هنگام ظهر غسل جمعه مى نمود. (قرب الاسناد، ص 360، روايت 1285)درباره شب زنـده‏دارى آن حضرت(ع) نیز فرزند گرامی اش می فرماید: كانَ أَبى رِضْوانُ اللّهِ عَلَيهِ اِذا قامَ مِنَ اللَّيْلِ اَطالَ الْقيامَ وَ اِذا رَكَعَ أَوْ سَجَدَ أَطالَ حَتّى يُقالَ اَنَّهُ قَدْ نامَ فَما يَفْجَـأُنا مِنْهُ اِلاّ وَ هُوَ يَقُولُ: لااِلهَ اِلاّ اللّهُ حَقّـا حَقّـا ؛ امام صادق عليه السلام فرمود: پدرم ـ رضوان خدا نثارش باد ـ چون شبانگاه از خواب بر مى خاست، قيامى طولانى و ركوع و سجده اى طولانى به جاى مى آورد، به حدّى كه گفته مى شد، خوابش برده است، ناگاه مى شنيديم كه مى گويد: لا إلهَ إلاَّ اللّهُ حَقّا حَقّا. (بحار الانوار، ج 87، ص 227) آن حضرت(ع) هم چنین فرموده است: كانَ أَبى عليه السلام يَقُولُ: «قُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ» تَعْدِلُ ثُلْثَ الْقُرآنِ … كانَ بَيْنى وَ بَيْنَ أَبى بابٌ فَكانَ اِذا صَلّى يَقْرَءُ فِى الْوَتْرِ بِقُلْ هُوَ اللّهُ أَحَدٌ فى ثَـلاثَتِـهِنَّ؛ پدرم مى فرمود: «قل هو اللّه احد» [ در ثواب ]با يك سوّم قرآن برابر است … بين جايگاه من و پدرم درى بود. چون او براى نماز شب برمى خاست، در هر سه ركعت نماز وتر [ شفع و وتر ] «قل هو اللّه احد» مى خواند. (بحارالانوار، ج 87، ص 226، روايت 39) هم چنین ایشان در قرآن را با صداى خوش تلاوت می کرد. امام صادق(ع) در این باره نیز فرموده است: اِنَّ أَباجَعْفَرٍ عليه السلام كانَ أَحْسَنَ صَوْتا بِالْقُرْآنِ وَ كانَ اِذا قامَ مِنَ اللَّيْلِ وَ قَرَءَ صَـوْتَهُ فَتَمُرُّ بِهِ مارُّ الطَّريقِ مِنَ السَّقّائينَ وَ غَيْرِهِمْ فَيَقُومُونَ فَيَسْتَمِعُونَ اِلى قِرائَتِهِ؛ امام باقر عليه السلام زيباترين صدا را در تلاوت قرآن داشت. چون شبانگاه بر مى خاست و قرآن مى خواند، رهگذران (سقايان و ديگران) مى ايستادند و به صداى قرائت قرآن وى گوش مى سپردند. (بحارالانوار، ج 85، ص 82، روايت 23) آن حضرت (ع) افزون بر نماز شب ، مناجـات شـبانه ای با تضرع و خوف داشتند؛ چنان که امام صادق عليه السلام فرمود: كانَ أَبى يَقُولُ فى جَوْفِ اللَّيْلِ فى تَضَرُّعِهِ: اَمَـرْتَنى فَـلَمْ أَئْتَمِرْ وَ نَهَيْتَنى فَـلَمْ أَنْـزَجِرْ فَها أَنَا ذا عَبْدُكَ بَيْنَ يَدَيْكَ وَ لا أَعْتَذِرُ؛ پدرم در نيمه هاى شب به هنگام مناجاتش مى گفت: [خدايا] فرمانم دادى فرمان نبردم، مرا نهى كردى، دست نكشيدم. پس اينك منم بنده تو در پيشگاهت ايستاده ام و عذرى نمى جويم! (بحارالانوار، ج 46، ص 290، روايت 14)
  5. آداب معاشرت اجتماعی : بسیاری از آداب را پیشوایان در زندگی خود به ما نشان دادند. توجه به این لطائف افزون بر محاسن اخلاقی به حوزه مکارم اخلاقی و ریزکاری ها اشاره دارد که باید توجه داشت . صداقت در گفتار، برخورد نيكو و چهره بشّاش و اهل جود و بخشش بودن از فضايل اخلاقى است كه اگر كسى داشته باشد، نزد خدا و خلق خدا محبوب مى شود. از این رو، در سیره و سنت آن حضرت(ع) آمده است: كانَ الباقِرُ عليه السلام اَصْدَقَ النّاسِ لَهْجَةً وَاَحْسَنَهُمْ بَهْجَةً وَاَبْذَلَهُمْ مُهْجَةً؛ امام باقر عليه السلام راستگوترين مردم و زيباترين آنان و بخشـنده ترين افـراد آنان نسبت به اشـياء گرانبـها بـود. (المناقب، ج 4، ص 208) ایشان در برخورد با مسایل اجتماعی و معاشرت چه در سفر و چه در حضر نکاتی را مراعات می کردند که می تواند بسیاری مفید و سازنده باشد. أبي عُبَيْدَةَ الْحَذّاءِ از ياران امام باقر عليه السلام مى گويد: زامَلْتُ مَعَ أَبى جَعْفَرٍ عليه السلام، فَكانَ إذا نَزَلَ يُريدُ حاجَةً ثُمَّ رَكِبَ فَصافَحَنى. قالَ فَقُلْتُ: كَأَنَّكَ تَرى فى هذا شَيْئا، قـالَ عليه السلام: نَعَمْ اِنَّ الْمُـؤْمِنَ اِذا صافَحَ الْمُؤْمِنَ تَفَرَّقـا مِنْ غَيْرِ ذَنْبٍ؛ با امام باقر عليه السلام در راهى همسفر و همراه بودم. هرگاه آن حضرت نيازى داشت و پياده مى شد، به هنگام سوار شدن با من دست مى داد. گفتم گويا در اين دست دادن چيزى [از فضيلت ]سراغ دارى؟ فرمود: آرى، چون مؤمنى با مؤمنى دست دهد، بدون گناه از همديگر جدا مى شوند (خدا گناه هردو را مى بخشد).( مشكاة الانوار، ص 203) سُلَيْمانَ بْنَ قُرْم يكى از اصحاب امام باقر عليه السلام نیزمى گويد: كانَ عليه السلام لا يَمِلُّ مِنْ صِلَةِ اِخْوانِهِ وَ قاصِديهِ وَ مُؤَمِّليهِ وَ راجيهِ؛ او هرگز از نيكى به برادرانش و به آنانكه به او روى مى آوردند و به كسانى كه به او اميد مى بستند و از او انتظار نيكى داشتند، خسته و ملول نمى شد. (بحارالانوار، ج 46، ص 288) سَلْمى كنيز امام باقر عليه السلام مى گويد: كانَ يَدْخُلُ عَلَيْهِ اِخْوانُهُ فَلا يَخْرُجُونَ مِنْ عِنْدِهِ حَتّى يُطْعِمَهُمُ الطَّعامَ الطَّيِّبَ وَ يَكْسُوهُمُ الثِّيابَ الْحَسَنَةَ وَ يَهِبُ لَهُمُ الدَّراهِمَ فَاَقُولُ لَهُ فى ذلِكَ لِيُقِلَّ مِنْهُ فَيَقُولُ عليه السلام: يا سَـلْمى ما حَسَنَـةُ الدُّنْـيا اِلاّ صِلَةَ الاْءخْوانِ وَ الْمَعارِفَ؛ برادران آن حضرت نزد او مى آمدند و از محضرش خارج نمى شدند مگر اينكه آنان را غذاى گوارا مى خورانيد و لباسهاى نيكو مى پوشانيد و بدانان درهمهاى نقره مى بخشيد. در اين باره با او سخن گفتم تا از اين رفتار خويش بكاهد، ولى او مى فرمود: اى سلمى! خوبى دنيا جز نيكى با برادران و آشنايان چيزى نيست. (بحارالانوار، ج 46، ص 290، روايت 15) ایشان در همه امور بهترین نوع برخورد و معاشرت را داشتند. این مطلب را می توان از بخشندگى نسبت به همگان نیز به دست آورد. در روایت است: كانَ [الباقِرُ عليه السلام] ظاهِرَ الْجُودِ فىالْخاصَّةِ وَالْعامَّةِ مَشْهُورَ الْكَرَمِ فىالْكافَّةِ مَعْروفا بِالْفَضْلِ وَالاِْحْسانِ مَعَ كَثْرَةِ عِيالِهِ وَ تَوَسُّطِ حالِهِ؛ بخشندگى او (امام باقر عليه السلام) به نزديكان و عموم آشكار بود و سخاوتش مشهور آفاق، و احسان و نيكى او معروف همگان، با اينكه نانخور بسيار داشت و وضعيت (اقتصادى) او متوسط بود. (الارشاد، ص 164) از این رو با كمترين درآمد بيشترين بخشش را ایشان داشت؛ چنان که امام صادق عليه السلام فرموده است: كانَ أَبى عليه السلام أَقَلَّ أَهْلِ بَيْتِهِ مالاً وَاَعْظَمَهُمْ مَؤُنَةً وَكانَ يَتَصَـدَّقُ كُلَّ جُمُـعَةٍ بِدينارٍ؛ پدرم در ميان خويشانش از همه ثروتش اندكتر ولى هزينه اش (بخشش او) بيشتر بود. او هر روز جمعه يك دينار طلا صدقه مى داد. (بحارالانوار، ج 89، ص 350، روايت 28)
  6. شيوه صدقه دادن : در قرآن كريم سفارش شده است: «فَامّا السّائلَ فَلا تَنْهَر». سائل را مران. وقتى سائل و نيازمندى به در خانه مى آيد، بايد به قصد قربت و براى خدا به او كمك كرد و از تحقير و بى ادبى هم پرهيز كرد. نحوه خطاب انسان به سائل، ممكن است سبك و تحقيرآميز باشد. بايد او را با نام نيك صدا كرد، نه آنكه مثلاً او را به اسم «گدا» و «فقير» صدا بزنيم. در روایت درباره سنت و سیره امام باقر(ع) در تعامل با فقیران و گدایان آمده است: كانَ لايُسْمَعُ مِنْ دارِهِ (الباقِرُ عليه السلام) «يا سائِلُ بُورِكَ فيكَ» وَ لا «يا سائِلُ خُذْ هذا» وَ كانَ يَقُولُ: سَمُّوهُمْ بِاَحْسَنِ أَسْمائِهِمْ؛ هيچگاه از خانه امام باقر عليه السلام شنيده نشد كه به فقير گفته شود: اى فقير! خدايت بركت دهد يا گفته شود: اى فقير اين را بگير، بلكه امام باقر عليه السلام هماره مى فرمود: فقرا را با بهترين اسمهايشان صدا بزنيد. (كشف الغمة، ج 2، ص 363) امام صادق عليه السلام فرمود: كانَ أبى اِذا تَصَدَّقَ بِشَى ءٍ وَضَعَهُ فى يَدِ السّائِلِ ثُمَّ ارْتَجَعَهُ مِنْهُ فَقَبَّلَهُ وَ شَّمَهُ ثُمَّ رَدَّهُ فى يَدِ السّائِلِ وَ ذلِكَ اِنَّها تَقَعُ فى يَدِاللّهِ قَبْلَ اَنْ تَقَعَ فى يَدِ السّائِلِ؛  پدرم چون صدقه اى مى داد آن را در دست فقير مى گذاشت. سپس آن را باز پس گرفته مى بوسيد و مى بوييد و به فقير بر مى گرداند، چرا كه صدقه قبل از آنكه به دست فقير برسد در دست خداوند قرار مى گيرد. خداوند آن را مى پذيرد. (وسائل الشيعة، ج 6، ص 303، روايت 5) طبق روايات متعدد كه ارزش و فضيلت صدقه را بيان مى كند، صدقه قبل از آنكه در دست فقير قرار گيرد در دست خدا قرار مى گيرد و بركت پيدا مى كند. اين اهميّت احسان و صدقه را مى رساند و عمل امام باقر عليه السلام نيز با توجّه به اين نكته است. البته چنان که گفته شد برخی از زمان ها و مکان برای انجام اعمال بهتر و تاثیرگذارتر است. مثلا احسان در روز عرفه مورد تاکید و عمل بوده است. در روایت است: وَ كانَ أَبُوجَعْفَرٍ عليه السلام اِذا كانَ يَوْمُ عَرَفَةَ لَمْ يَـرُدَّ سـائِلاً؛ امام باقر عليه السلام در روز عرفه هيچ فقيرى را (دست خالى) باز نمى گرداند. (من لايحضره الفقيه، ج 2، ص 211، روايت 2183) چرا که عرفه روز مغفرت الهى است و در روايات است كه خداوند، رحمت گسترده اش را شامل حال بندگان مى كند و هيچ حاجتمندى را محروم نمى سازد. با اين حساب، ما هم روز عرفه خوب است هيچ سائلى را از پيش خود محروم برنگردانيم.
  7. تربیت فرزندان و دیگران : تربیت فرزند بسیار مهم است. در تربیت پیش از آن که گفته شود باید عمل شود و فرزند با عمل تربیت و پرورش داده شود. امام صادق(ع) درباره شیوه تربیتی پدرش می فرماید: كانَ يَجْمَعُنا فَيَأْمُرُنا بِالذِّكْرِ حَتّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ وَ يَأْمُرُ بِالْقِراءَةِ مَنْ كانَ يَقْرَأُ مِنّا وَ مَنْ كانَ لا يَقْرَأُ مِنّا أَمَرَهُ بِالذِّكْر؛ پدرم امام باقر عليه السلام ما را گرد مى آورد و فرمان مى داد تا طلوع آفتاب ذكر خدا بگوييم آنانكه از ما توان قرائت قرآن داشتند، فرمان مى داد تا قرآن بخوانند و آنان را كه توان خواندن قـرآن نداشتند مى فرمود تـا ذكر الهى بگويند. (وسائل الشيعة، ج 4، ص 1185، روايت 1) درباره تربیت و به کارگیری خدمتکاران نیز آمده است، امـام صادق عليه السلام فرمود: فى كِتابِ رَسُولِ اللّهِ صلي الله عليه و آله: اِذا اسْتَعْمَلْتُمْ ما مَلَكَتْ اَيْمانُكُمْ فىشَى ءٍ فَيَشُقَّ عَليْهِمْ فَاعْمَلُوا مَعَهُمْ فيهِ. قالَ وَ أَنْ كانَ أَبى لَيأْمُرُهُمْ فَيَقُولُ: كَما أَنْتُمْ عَلَيْهِ، فَيَـأْتى فَيَنْـظُرُ فَاِنْ كانَ ثَـقيلاً قالَ بِسْمِ اللّهِ ثُمَ عَمِلَ مَعَهُمْ وَاِنْ كانَ خَفيفا تَنَحّى عَنْهُمْ؛ در نامه رسول خدا آمده است: چون بردگان خود را به كارى مى گماريد كه مشكل است، خود نيز با آنها بدان كار مشغول شويد. سپس فرمود: پدرم (امام باقر عليه السلام) به بردگان فرمانى مى داد سپس مى فرمود: سرجاى خود بايستيد، سپس مى آمد و در آن كار دقت مى كرد. اگر كار مشكلى بود خودش مى فرمود: بسم اللّه و همراه آنان مشغول كار مى شد و اگر كار سبكى بود، از آنان كناره مى گرفت تا خودشان كار را انجام دهند. (بحارالانوار، ج 46، ص 303، روايت 51) گذشت در خانواده نیز از روش های تربیتی آن حضرت(ع) است. امام صادق عليه السلام فرمود: وَ كانَـتْ لاِبى عليه السلام اِمْـرَأَةٌ وَ كانَتْ تُـؤْذيهِ فَكانَ يَغْفِرُ لَها؛ پدرم داراى همسرى بود كه آن حضرت را اذيت مى كرد، ولى آن حضرت هماره او را مى بخشود. (من لا يحضره الفقيه، ج 3، ص 441، روايت 4528) برای تربیت فرزندان حتی در غذا خوردن توجه به آداب می کرد تا فرزندان از او بیاموزند. از این روست که امام صادق(ع) فرزندش این تربیت ها را دیده و بیان می کند. در روایت است که امام صادق عليه السلام درباره شیوه غذا خوردن پدرش فرموده است: كانَ أَبى يَكْرَهُ أَنْ يَمْسَحَ يَدَهُ بِالْمِنْديلِ وَ فيها شَى ءٌ مِنَ الطَّعامِ تَعْظيما لَهُ اِلاّ أَنْ يَمُصَّها ؛ هرگاه به دست پدرم غذايى چسبيده بود، او بواسطه بزرگداشت غذا ناپسند مى شمرد كه آن را با دستمال پاك كند، بلكه آن را مى ليسيد. (وسائل الشيعة، ج 16، ص 507، روايت 6) هم چنین درباره بردبارى پدرش در خانواده می فرماید: سَمِعتُ أَباجَعْفَرٍ يَقُولُ عليه السلام: اِنّى لاَصْبِرُ مِنْ غُلامى هذا وَ مِنْ أهْلى عَلى ما هُوَ أمَرُّ مِنَ الْحَنْظَلِ. إنَّهُ مَنْ صَبَرَ نالَ بِصَبْرِهِ دَرَجَةَ الصّائِمِ الْقائِمِ وَ دَرَجَةَ الشَّهيدِ الّذى قَدْ ضَرَبَ بِسَيْفِهِ قُدّامَ مُحَمَّدٍ صلي الله عليه و آله؛ امام صادق عليه السلام فرمود از امام باقر عليه السلام شنيدم كه مى فرمود: همانا من نسبت به اين برده و نسبت به خانواده ام صبر پيشه مى كنم بر چيزى كه تلختر از حنظل (هندوانه ابوجهل) است. براستى آنكه صبر كند، بواسطه صبرش به درجه روزه دار شب زنده دار مى رسد و نيز به درجه شهيدى مى رسد كه در پيشگاه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله جنگيده و شمشير زده است. (وسائل الشيعة، ج 11، ص 209، روايت 5) امام رضا عليه السلام درباره آراسـتگى جدش در خـانواده فرموده است: دَخَلَ قَوْمٌ عَلى أَبى جَعْفَرٍ عليه السلام فَرَأَوْهُ مُخْتَضِبا بِالسَّوادِ فَسَأَلُوهُ فَقالَ: إنّى رَجُلٌ اُحِبُّ النِّساءَ وَ أنَا أتَصَنَّعُ لَهُنَّ؛ گروهى به محضر امام باقر عليه السلام شرفياب شدند. ديدند آن حضرت موى خويش را رنگ سياه زده است. درباره آن از آن حضرت پرسيدند. فرمود: من مـردى هستم كه زنان (همسرانم) را دوست دارم و خـود را بـراى آنان مى آرايـم. (الكافى، ج 6، ص 480، روايت 3)؛ چرا که از عوامل قوام خانواده و روابط زناشويى آن است كه هر يك از زن و شوهر، خود را براى ديگرى بيارايد. آرايش براى نامحرمان از گناهان بزرگ است، ولى آراستگى براى مَحرم ها و خانواده پسنديده است و محبت را تقويت مى كند. امـام صـادق عليه السلام در همین باره فرمـوده است: كانَ أَبى عليه السلام لَيُحَـلّى وُلْدَهُ وَ نِساءَهُ بِالـذَّهَبِ وَ الْفِضَّـةِ؛ پدرم هماره فرزندان و زنان خويش را با طـلا و نقـره مى آراست. (الكافى، ج 6، ص 475، روايت 2)

آن چه بیان شده تنها گوشه ای از سبک زندگی امام باقر(ع) به عنوان یکی از پیشوایان معصوم(ع) است که می تواند الگوی راستین ونیک برای ما در زندگی باشد و بسیاری از مشکلات رفتاری و آموزشی و پرورشی ما را اصلاح کرده و ما را مسیر کمال و موفقیت یاری رساند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا