اجتماعیاعتقادی - کلامیسیاسیعرفانمعارف قرآنیمقالات

رهبری در نظام سیاسی ولایی

بسم الله الرحمن الرحیم

رهبری در نظام سیاسی ولایی، منصبی الهی است؛ زیرا ولایت رهبری در نظام سیاسی ولایی، مظهر ولایت الهی و استمرار آن است. براین اساس، رهبری حتی در غیر معصوم(ع) نیز زمانی مشروعیت می یابد که استمرار مظهریت ولایت الهی و برخوردار از نصب خاص یا عام از طریق نقل باشد.

خداوند در آیات 26 تا 28 سوره زخرف، از استمرار امامت در نسل ابراهیم (ع) به عنوان سنت الهی سخن به میان آورده و به صراحت فرموده است: وجعلها كلمة باقية فى عقبه؛ وَجَعَلَهَا كَلِمَةً بَاقِيَةً فِي عَقِبِهِ. در حديثى از امام صادق عليه السلام عبارت قرآنی «كلمةً باقيةً فى عقبه» به امامت تا روز قيامت تفسير شده است.(مجمع‌البيان؛ نورالثقلين، ذيل‌آيه)

بنابراین، امامت همان طوری که برای حضرت ابراهیم(ع) جعل شده که یک منصب خاص با اختیارات و ویژگی های خاص تر از ولایت عام است، برای برخی از فرزندان ایشان که دارای ویژگی های امامت هستند، جعل و وضع شده است و این امر تا روز قیامت ادامه دارد. این گونه است که امامت پیامبر(ص) و چهارده معصوم(ع) در ادامه همین استمرار امامت حضرت ابراهیم (ع) معنا می یابد.

در حقیقت این جعل امامت در نسل های حضرت ابراهیم(ع) تا قیامت، بر اساس عهدی است که خداوند با ابراهیم (ع) بسته است. خداوند می فرماید: وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ؛ و چون ابراهيم را پروردگارش با كلماتى بيازمود و وى آن همه را به انجام رسانيد، خدا به او فرمود: من تو را پيشواى مردم قرار دادم. ابراهيم پرسيد: از دودمانم چطور؟ فرمود: پيمان من به بيدادگران نمى ‏رسد.(بقره، آیه 124)

امامت و ولایت الهی در نظام سیاسی در راستای دعوت و بازگشت مردم به سوى توحيد و عبادت الهى است که مهم ترین هدف پیامبران(ع) است(زخرف، آیات 26 تا 28) ؛ چرا که مقصود از «يرجعون» بازگشت از بت‌پرستى و شرك به عبادت خداى يگانه است.(الميزان، ذيل‌آيه) پیامبران در نخستین کلام و دعوت خویش نیز مردم را بدان می خواندند و بدان اصالت می دادند.(نحل، آیه 36؛ اعراف، آیات 73 و 85 و آیات بسیار دیگر)

پس امام و پیشوا در این نظام سیاسی باید دارای ویژگی هایی باشد که او را مظهر خداوندی و شایسته خلافت الهی قرار دهد؛ چرا که امامت منصبى الهى است كه صاحب این منصب تمام شئون والا و فضايل جز نبوت و لوازم آن را دارا است.(احقاق‌الحق، ج 2، ص 300.)

از نظر قرآن، منصب امامت از عطاها و بخشش های الهی است. این مرتبه از ولایت یعنی مرتبه امامت، هر چند در ساختار کلی ولایت تعریف و تبیین می شود، ولی از عناصری برخوردار است که «امام» را در مرتبه برتر از «ولیّ» قرار می دهد، به طوری که باید گفت میان «ولی» و «امام»، عموم و خصوص مطلق است؛ زیرا هر امامی، ولیّ است، ولیّی امام نیست؛ زیرا بسیار از پیامبران (ع) با آن که دارای منصب ولایت الهی بودند، ولی فاقد منصب امام بودند. این مطلب به ویژه در آیه 124 سوره بقره از سوی خدا تبیین شده است؛ چنان که از 24 سجده نیز همین معنا به دست می آید؛ زیرا از پیامبران بنی اسرائیل تنها شماری از آنان به مقام امامت رسیده اند، نه همه آنان. خداوند در این باره می فرماید: وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ؛ و چون شكيبايى كردند و به آيات ما يقين داشتند برخى از آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما مردم را هدايت می کردند.  بنا بر قولى مقصود از «منهم» پيامبران بنى‌اسرائيل است. (مجمع‌البيان، ذيل‌آيه) پس از میان ایشان برخی به امامت رسیدند، نه همگی آنان. از همین روست که خداوند درباره همین دسته از پیامبران می فرماید: وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ ؛ و آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما هدايت میکردند و به ايشان انجام دادن كارهاى نيك و برپاداشتن نماز و دادن زكات را وحى كرديم و آنان پرستنده ما بودند. (انبیاء، آیه ۷۳) از آیه 72 سوره انبیاء به دست می آید که حضرت اسحاق(ع) و فرزندش حضرت یعقوب (ع) از امامان بودند؛ چنان که از آیه 142 سوره اعراف به دست می آید که در زمان موسی(ع) ایشان امامت را به هارون داده است.

پس منصب امامت با مقام نبوّت تفاوت و فرق داشته و تلازمی ميان اين دو نیست. باید توجه داشت که بر اساس آیه 124 سوره بقره، این درخواست منصب امامت، از سوی حضرت ابراهیم(ع) سر پیری بوده است؛ زیرا «من ذرّيّتى» در آیه دلالت مى‌كند كه وقتى ابراهيم عليه السلام به مقام امامت رسيد که داراى فرزند بود. از آن جایی که طبق صريح آيه 39 سوره ابراهيم فرزنددار شدن آن حضرت(ع) در سن پيرى بوده و قطعاً پيش از آن كه داراى فرزند شود، پيامبر بوده است. پس این امامت امری غیر از نبوت است که در سن پیری به آن حضرت(ع) داده شده است.

هم چنین از آیات 54 و 59 سوره نساء به دست می آید منصب امامت اعطایی خدا به آل‌محمّد(صلى الله عليه وآله) است؛ چرا که ذيل آيه 59 روايات متعدّدى وارد شده كه در آن‌ها براى اثبات امامت آل‌محمّد صلى الله عليه وآله به اين آيه استدلال شده است. (نورالثقلين، ذيل‌آيه) هم چنین از آیه 28 سوره زخرف به دست می آید امامت اهل‌بيت عليهم السلام استمرار جعل الهى آن در نسل ابراهيم عليه السلام براساس عهدی است که خدا با آن حضرت بسته است. البته یادآوری این نکته ضروری است که در بعضى روايات «كلمة باقية» به ائمّه معصومين تفسير شده است. (نورالثقلين، ذيل‌آيه)

ویژگی هایی امام در نظام سیاسی ولایی

وقتی از اختیارات امام در نظام سیاسی ولایی سخن به میان می آید، شبهاتی در اذهان شکل می گیرد که بر خاسته از درک نادرست از منصب امامت و ویژگی های امام در نظام سیاسی ولایی است. وقتی ویژگی ها و خصوصیات امام در این نظام دانسته شود، به طور طبیعی شبهات نسبت به اختیارات از میان می رود. بدین منظور برای درک و فهم آسان اختیارات امام و اطاعت از حکومت مطلقه ایشان، لازم است تا نخست ویژگی های امام در نظام سیاسی ولایی دانسته شود. مهم ترین ویژگی هایی امام در این ساختار عبارتند از:

  1. برگزیدگان الهی: امامان معصوم(عليهم السلام) بندگان برگزيده خداوند هستند که به عنوان مظاهر اسمای الهی در جایگاه خلافت ربوبی قرار می گیرند و از همه اختیارات ولایت الهی به عنوان مظهر و خلیفه ربانی برخوردار می شوند. خداوند می فرماید: ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ؛ سپس اين كتاب را به آن بندگان خود كه آنان را برگزيده بوديم، به ميراث داديم. پس برخى از آنان بر خود ستمكارند و برخى از ايشان ميانه‏ رو و برخى از آنان در كارهاى نيك به فرمان خدا پيشگامند؛ و اين خود توفيق بزرگ است.(فاطر، آیه 32) مقصود از «الكتاب» به قرينه آيه 21، همان قرآن است. در روايات مستفيض نزدیک به تواتر از امامان معصوم عليهم السلام نقل شده است كه آيه، مربوط به ذرّيه پيامبر صلى الله عليه وآله از اولاد فاطمه زهرا عليها السلام است؛ و مرجع ضمير «فمنهم» احتمال دارد «الّذين اصطفينا» و شايد «عبادنا» باشد. در صورت اوّل، «الّذين اصطفينا» ذرّيّه پيامبر صلى الله عليه وآله هستند و به سه دسته تقسيم مى‌شوند: «ظالمٌ لِنفسِه» و «مقتصد» و «سابقٌ بالخيرات» كه «سابقٌ بالخيرات» امامان عليهم السلام هستند. روايات بسيارى نيز این معنا را تأييد مى‌كند. (نگاه کنید: نورالثقلين، ذيل‌آيه) اما بنا بر احتمال دوم، مقصود از «الّذين اصطفينا» فقط امامان عليهم السلام هستند؛ و «فاء» در «فمنهم» در مقام تفصيل و تعليل است؛ بدين معنا كه چون «عباد» به سه دسته‌ : ظالم، مقتصد و سابقٌ بالخيرات تقسیم شده اند، ما يك دسته از آنان را برگزيديم و وارث علمِ قرآن قرار داديم. در اين صورت منافات ندارد كه «الذين اصطفينا» جزو «سابقٌ بالخيرات» نيز باشد. گفتنى است كه در بعضى از روايات، بندگانِ برگزيده، بر امامان عليهم السلام تطبيق شده است. (نورالثقلين، ذيل‌آيه) از آیات بسیاری دیگر نیز به دست می آید که منصب امامت منصبی الهی و از عطایای خاص خداوندی برای برخی از برگزیدگان صالح و متقی برای رهبری و پیشوایی مردم است. پس این خداوند است که به هر کسی بخواهد این منصب را عطا می کند.(بقره، آیه 124؛ نساء، آیه 54؛ مائده، آیات 3 و 67؛ انبیاء، آیه 73؛ قصص، آیه 5)
  2. عصمت امام: عصمت امامان عليهم السلام از هرگونه گناه و خطا در فهم و قول و فعل از دیگر ویژگی هایی خاص امام معصوم(ع) است. خدا خداوند می فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد! خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را نيز اطاعت كنيد. پس هر گاه در امرى دينى اختلاف نظر يافتيد، اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد، آن را به كتاب خدا و سنت پيامبر او عرضه بداريد. اين بهتر و نيك‏فرجام‏تر است. (نساء، آیه ۵۹) از ظاهر آيه استفاده مى‌شود كه «اولى‌الامر» بايد معصوم باشند؛ زيرا اطاعت از اولى‌الامر در رديف اطاعت از خدا و رسول صلى الله عليه وآله آمده است و لازمه آن، عصمتِ اولى‌الامر است؛ زيرا امر به اطاعت آنان به صورت مطلق، با فرض احتمال خطا و گناه، سبب تناقض بين اطاعت مطلق و فرض عدم جواز اطاعت در موارد گناه خواهد شد و اين با حكمت خداوندى ناسازگار است. (التفسير الكبير، فخر رازی، ذیل آیه؛ الميزان، ذيل‌آيه) امام باقر عليه السلام نيز «اولى‌الامر» را امامان معصوم عليهم السلام دانسته‌اند. (كمال‌الدّين، باب 22، ص 222، ح8‌؛ نورالثقلين، ذيل‌آيه) پس باید گفت عصمت و خودنگه‌دارى از هرگونه ستم و گناه، شرط اعطاى امامت از سوى خدا است و امام دارای چنین مرتبه ای از عصمت است.
  3. علم لدنی امام: از دیگر ویژگی های امام معصوم(ع) علم لدنی ایشان است که فراتر از علم شهودی و حصولی است. آگاهى امامان عليهم السلام از حقايق هستی و ملکوت همه چیز در کنار علم و معرفت ایشان به تمام معارف قرآن از باطن و ظاهر از اموری است که در آیات و روایات بر آن تاکید شده است. خداوند در آیات قرآنی ایشان را به عنوان راسخون در علم(آل عمران، آیه 7) و اهل ذکر(انبیاء، آیه 7) و مانند آن معرفی کرده است. خدا می فرماید: الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ؛ و كسانى كه كافر شدند، مى‏ گويند: تو فرستاده نيستى! بگو: كافى است‏ خدا و آن كس كه نزد او علم كتاب است، ميان من و شما گواه باشد.(رعد، آیه 43) برای استدلال به این آیه درباره علم امام معصوم(ع) باید گفت: واژه «مَن» در «مَن عنده علم الكتاب» چه كسى و مقصود از كتاب چيست؟ اختلاف است. برخى «مَن» را علماى اهل‌كتاب دانسته‌اند؛ ولى چون سوره، مكّى است و هنوز هيچ يك از علماى اهل‌كتاب، اسلام نياورده‌اند، معنا ندارد قرآن، مشركان را براى اثبات وحى بودن خود به اهل‌كتاب ارجاع دهد. برخى ديگر، «الكتاب» را قرآن دانسته‌اند. در اين صورت، آيه مزبور كه در پايان سوره آمده، با آيه اوّل سوره «تلك آيات الكتاب‌…» و آيه‌اى كه در اواسط سوره (آيه 19) آمده «أفمن يعلم إنّما أنزل إليك من ربّك الحق كمن هو أعمى» ارتباط دارد و درصدد اثبات حقّانيّت قرآن و رسالت پيامبر صلى الله عليه وآله است؛ بنابراين، «مَن» در «مَن عنده علم الكتاب» بايد كسى باشد كه به معارف قرآن آگاه است. چنين عالمى در روايات، بر امام‌على عليه السلام و ديگر امامان معصوم عليهم السلام تطبيق شده است. (كافى، ج 1، ص 257؛ مجمع‌البيان؛ نورالثقلين، ذيل‌آيه) هم چنین از آیه 32 سوره فاطر به دست می آید علم امام(ع) علم وراثتی است و آنان علم وارثان علم قرآن هستند؛ چنان که امام (ع) علومی را از امام پیشین به ارث می برد. به هر حال، علم امام(ع) علم لدنی و از علوم خاص یقینی است که می بایست دردارنده علم الیقین ، عین الیقین و حق الیقین باشد. خدا می فرماید: وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ؛ و چون شكيبايى كردند و به آيات ما يقين داشتند برخى از آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما مردم را هدايت می کردند. (سجده، آیه 24) پس دست یابی به مقام يقين به آيات الهى، از شرايط تحصيل مقام امامت است و امام دارای چنین یقینی است.
  4. امانت داران الهی: امام معصوم(ع) در نظام سیاسی ولایی، امانت دار الهی است. خداوند می فرماید: إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا؛ خدا به شما فرمان مى‏ دهد كه امانات و سپرده ‏ها را به صاحبان آنها رد كنيد.(نساء، آیه 58) در روايات بسیاری، «امانت» به امامت تفسير شده است.( نگاه کنید: نورالثقلين؛ الميزان، ذيل آيه) در این آيه دستور داده شده است كه هر امامى بايد امانت امامت را به اهل آن امام بعدى بسپارد. پس از نظر قرآن امامان امانتدارن الهی هستند. آنان نه تنها امانت هایی چون ولایت و امامت بر مردم و کتب آسمانی را در اختیار دارند و باید به عنوان امانت دار آن را حفظ کنند، بلکه هم چنین بر اساس برخی از آیات ، مردم نیز امانتی در دست ایشان هستند که باید حفظ کرده و به سلامت در مسیر کمالی به سوی خدا بازگردانند. خداوند در آیات 18 و 19 سوره دخان بیان می کند که بندگان خدا، امانت الهی در دست اولیای الهی هستند و هر کسی غیر از ایشان بر آنان حکومت کند، به عنوان طاغوتی است که علو و برتری جسته و از مسیر خدا و کمال دور شده است. خداوند می فرماید: أَنْ أَدُّوا إِلَيَّ عِبَادَ اللَّهِ إِنِّي لَكُمْ رَسُولٌ أَمِينٌ. وَأَنْ لَا تَعْلُوا عَلَى اللَّهِ إِنِّي آتِيكُمْ بِسُلْطَانٍ مُبِينٍ؛ حضرت موسی به فرعون و درباریانش گفت: كه بندگان خدا را به من بسپاريد؛ زيرا كه من شما را فرستاده‏ اى امين از سوی خدا هستم؛ و بر خدا برترى مجوييد كه من براى شما حجتى آشكار آورده‏ ام. پس از نظر قرآن، اولیای الهی و امام(ع) به سبب داشتن سلطنت و برهانی آشکار از سوی خدا، به عنوان امین الهی، مسئولیت امانت داری مردم را به عهده دارند و دیگران جز طاغوتی نیستند که برتری می جویند و جایگاه حق را به ناحق غصب می کنند.
  5. پیشگامان در خیرات: از ویژگی هایی امام از نظر قرآن، پیشگامی آنان در خیرات است. پس آنان در هر کار خیری پیشگام هستند و سبقت می جویند و پیش از آن که دیگری آن کار را انجام دهد، آنان انجام می دهند.(فاطر، آیه 32)
  6. شاهدان امت: از نظر قرآن، امام معصوم(ع) دارای علم کلی و جزیی به همه هستی حتی نیات باطنی هستند؛ از همین روست که می توانند شاهدان و گواهانی در روز قیامت باشند؛ زیرا اگر علم ایشان همانند علم الهی به باطن و نیات نباشد نمی توانند شهادت بدهند. از سوی دیگر حتی پس از مرگ نیز به امت و اعمالشان آگاه هستند تا بتوانند شهادت دهند. خداوند می فرماید: وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيدًا؛ و بدين گونه شما را امتى ميانه قرار داديم تا بر مردم گواه باشيد و پيامبر بر شما گواه باشد.(بقره، آیه 143) باید توجه داشت که شاهد بودن در اين آيه، به معناى تحمّل حقايق اعمال انسان‌ها در دنيا و اداى آن در قيامت است؛ بنابراين، افراد خاصّى شايسته اين مقامند و شاهد قرار گرفتن امّت نيز براى وجود چنين شاهدانى در بين آنان است. (الميزان، ذيل‌آيه) از امام صادق عليه السلام روايت شده است: «گواهان بر امّت، ما (امامان) هستيم.» (نورالثقلين، ذيل‌آيه) هم چنین خداوند می فرماید: وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ؛ و بگو هر كارى مى‏ خواهيد بكنيد . پس به تحقیق خدا و پيامبر او و مؤمنان كردار شما می بینند و به تحقیق به سوى داناى نهان و آشكار بازگردانيده مى ‏شويد. پس خدا شما را به آنچه انجام مى‏ داديد، آگاه خواهد كرد. (توبه، آیه ۱۰۵) منظور از «المؤمنون» در آیه همان امامان معصوم عليهم السلام است؛ زيرا رؤيت و آگاهى آنان از اعمال بندگان، در رديف رؤيت خدا و رسولش آمده است. گفتنى است كه در روايت نيز «المؤمنون» به امامان عليهم السلام تفسير شده است. (نورالثقلين، ذيل‌آيه) هم چنین باید توجه داشت که حرف«سین» به معنای تحقیق و یقین است؛ زیرا معنا ندارد که خداوند بعدا ببیند، بلکه همزمان با عمل می بیند. هم چنین پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) این گونه هستند. پس علم آنان به ما و رفتارمان علم حضوری و شهودی است.
  7. عدالت: از ویژگی های امام معصوم(ع)، عدالت است که در ایشان است؛ زیرا از شروط امامت، فقدان هر گونه ظلم از جمله شرک است؛ زیرا از نظر قرآن شرک ظلمی بزرگ است: إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ .(لقمان، آیه 13) خداوند درباره این شرط و ویژگی امام (ع) می فرماید: وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ؛ و چون ابراهيم را پروردگارش با كلماتى بيازمود و وى آن همه را به انجام رسانيد، خدا به او فرمود: من تو را پيشواى مردم قرار دادم. ابراهيم پرسيد: از دودمانم چطور؟ فرمود: پيمان من به بيدادگران نمى ‏رسد.(بقره، آیه 124) پس کسانی که حتی لحظه ای شرک ورزیده و بت پرستی کرده اند، به سبب فقدان عدالت، نمی توانند امام و ولی امر مسلمین باشند.
  8. صلاح: از ویژگی های امام معصوم(ع) به عنوان رهبری نظام ولایی، داشتن عنصر صلاح است. از آیات 69 تا 73 سوره انبیاء که به مساله امامت اشاره شده ، به دست می آید امام باید از صالحان باشد. از آیات دیگر نیز به دست آمده امام (ع) باید صالح باشد؛ زیرا آنان وارثان حکومت هستند و زمین را به ارث می برند: وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِيَ الصَّالِحُونَ؛ و در حقيقت در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.(انبیاء، آیه ۱۰۵)
  9. امام المتقین: اهل بیت(ع) به عنوان امامان معصوم(ع) خود در مرتبه ای از مقامات و مناصب الهی قرار دارند که ایشان را پیشوای متقین قرار می دهد: وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا؛ و كسانى‏ اند كه مى‏ گويند: پروردگارا ! به ما از همسران و فرزندانمان آن ده كه مايه روشنى چشمان ما باشد؛ و ما را پيشواى پرهيزگاران و امام متقین گردان! (فرقان ، آیه 74) از امام صادق عليه السلام نقل شده است كه فرمود: «الّذين يقولون‌…» ما اهل‌بيت هستيم. (تفسير برهان، ذيل‌آيه؛ بحارالأنوار، ج 24، ص 134).
  10. توفیق الهی: امامان(ع) به توفیق الهی در همه آزمون ها و ابتلائات الهی موفق هستند. آنان به توفیق الهی در منصب امامت قرار می گیرند و امامت آنان همانند امامت حضرت ابراهیم(ع) برای همه مردم است.(بقره، آیه 124)
  11. نصب الهی: از دیگر ویژگی های امامت آن است که از سوی خداوند نصب می شوند و انتخابی امت نیستند. از همین روست که پیامبر(ص) براساس آیات 3 و 56 سوره مائده مامور می شود تا نصب امیرمومنان امام علی(ع) را در روز غدیر اعلام کند و هم چنین هر امامی نسبت به امامت بعدی مردم را آگاه سازد. از نظر قرآن پيامبرصلى الله عليه وآله، مأمور ابلاغ امامت على عليه السلام از سوى خداوند بوده است، به طوری که عدم ابلاغ امامت على(ع) به مثابه عدم تبليغ رسالت از سوى پيامبر(ص) دانسته شده است: يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ؛ اى پيامبر! آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو نازل شده ابلاغ كن! و اگر نكنى پيامش را نرسانده‏ اى؛ و خدا تو را از گزند مردم نگاه مى دارد. آرى! خدا گروه كافران را هدايت نمى ‏كند.(مائده، آیه 67) طبق روايت منقول از امام باقر و امام صادق عليهما السلام مقصود از «ما أنزل إليك من ربّك» مقام ولايت و امامت على عليه السلام است. (مجمع‌البيان؛ الدرّالمنثور؛ روح‌المعانى، ذيل‌آيه) هم چنین از این آیه به دست می آید که عدم پذیرش امامت امام علی(ع) به معنای کفر است.
  12. صبر و شکیبایی: شكيبايى از شرايط رسيدن به مقام امامت است. خداوند می فرماید: وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ؛ و چون شكيبايى كردند و به آيات ما يقين داشتند برخى از آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما مردم را هدايت می کردند.(سجده، آیه 24) پس از ویژگی های امام(ص) صبر و شکیبایی در انجام ماموریت است.
  13. عبادت خالصانه: عبادت خالصانه براى خدا، از شرايط شايستگى احراز مقام امامت است. خداوند می فرماید: وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْرَاتِ وَإِقَامَ الصَّلَاةِ وَإِيتَاءَ الزَّكَاةِ وَكَانُوا لَنَا عَابِدِينَ ؛ و آنان را پيشوايانى قرار داديم كه به فرمان ما هدايت میکردند و به ايشان انجام دادن كارهاى نيك و برپاداشتن نماز و دادن زكات را وحى كرديم و آنان پرستنده ما بودند. (انبیاء، آیه ۷۳) پس عبادت خالصانه و بندگی محض برای خدا از صفات امام است. اصولا ما پیش از آن که به رسالت پیامبر(ص) در تشهد نماز شهادت دهیم، به عبودیت وی شهادت می دهیم؛ زیرا بندگی و عبودیت خالصانه عامل دست یابی به مقامات معنوی و مناصب الهی است. این گونه است که امام(ع) عبدالله و مطیع محض خدا است و هرگز تحت بندگی و عبودیت کسی دیگر غیر از خدا وارد نمی شود.
  14. عهد الهی: از نظر قرآن، امامت عهد و پیمان الهی است که هر کسی شایسته آن نیست و تنها شایستگانی به آن می رسند که ممکن است نبوت را دارا نباشند؛ زیرا میان نبوت و امامت تلازمی نیست؛ چنان که گذشت.(بقره، آیه 124) پس امام با خداوند عهد بسته و این منصب را به عهده گرفته است.
  15. اکمال دین اسلام و اتمام نعمت الهی: نبوت و رسالت از نظر قرآن ، از مهم ترین نعمت های الهی است که به بشر عطا شده است؛ از آن جایی که نبوت پایان یافته است(احزاب، آیه 40) خداوند بر مردم منت نهاده و با امامت و استمرار آن ، زمینه برخورداری از رهبری الهی را فراهم آورده است. از این روست که خداوند امامت را اتمام نعمت و اکمال اسلام دانسته است: الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا ؛ امروز دين شما را برايتان كامل و نعمت‏ خود را بر شما تمام گردانيدم و اسلام را براى شما به عنوان آيينى برگزيدم .(مائده، آیه 3)   پس صفت امام، مکمل اسلام و متمم نعمت بودن است.
  16. رضایت الهی: امام کسی است که خداوند از وی راضی است و او را متمم و مکمل دانسته است و هرکسی که رضایت خداوند می جوید باید رضایت امام را با اطاعت از وی به دست آورد.(همان)

اختیارات امام در نظام سیاسی ولایی

در آموزه های قرآنی، ویژگی هایی برای رهبری نظام سیاسی ولایی به ویژه در مقام امامت بیان شده است که توجه به آن توجیه کننده فلسفی و حکمتی اختیارات امام و رهبری است و بسیاری از اشکالات و شبهات در این زمینه از جمله سوء استفاده از قدرت، بی تدبیری، اشتباه و خطا در محاسبات، قدرت و حکومت مطلقه و مانند آن را از میان بر می دارد. برخی از اختیارات امام در نظام ولایی عبارتند از:

  1. ولایت تصرف: از مهم ترین اختیارات امام معصوم(ع) ولایت تصرف در مردم است. از نظر قرآن، امامان معصوم عليهم السلام، برخوردار از حق ولايت و تصرّف در امور مردم هستند. خداوند می فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ ؛ ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد! خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را نيز اطاعت كنيد. (نساء، آیه 59) اضافه «اولى» به «امر» و موارد استعمال آن در قرآن، مثل «و شاورهم فى‌الأمر» (آل‌عمران، آیه 159) و «و امرهم شورى بينهم» (شورى، آیه 38) و روايات معتبر، نشان مى‌دهد كه مقصود از «امر»، امور دنيايى است و با توجّه به تكرار «اطيعوا» در آيه، روشن مى‌شود كه منظور از اطاعت از اولى‌الامر، پيروى از امامان عليهم السلام در امور حكومتى، سیاسی و اجتماعی است.
  2. تصرف در اموال عمومی: اموال عمومی از انفال و فی در اختیار منصب امامت است و هر کسی امام شد دارای اختیار تصرف در اموال عمومی است. خداوند می فرماید: مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ ؛ آنچه خدا از دارايى ساكنان آن قريه ‏ها عايد پيامبرش گردانيد از آن خدا و از آن پيامبر او و متعلق به خويشاوندان نزديك وى و يتيمان و بينوايان و درراه‏ماندگان است.(حشر، آیه 7) «فىء» به اموالى گفته مى‌شود كه با مصالحه و بدون جنگ، از دشمن به دست مسلمانان افتاده باشد. (لسان‌العرب، ذیل واژه) با توجّه به اين‌كه «ذى‌القربى» در آيه در رديف خدا و رسول(صلى الله عليه وآله) قرار گرفته و همانند آنان با «لام» آمده، در حالی که در بقیه بدون «لام» آمده است، روشن مى‌شود كه آنان صاحب اختيار «فىء» بوده و طبق روايتى از اميرالمؤمنين عليه السلام «ذى‌القربى» همان امامان هستند.(نورالثقلين، ذيل‌آيه)
  3. تصرف در یک پنجم درآمدهای مسلمانان: از نظر آموزه های قرآنی، یک پنجم از درآمدهای مسلمانان در اختیار منصب امامت قرار می گیرد تا در مصارف عامه هزینه کند. خمس اصطلاحی قرآنی است و خداوند در آیه 41 سوره انفال به صراحت بر مشارکت امام در درآمدهای مسلمانان تاکید داشته و می فرماید: وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ؛ و بدانيد كه هر چيزى را به غنيمت گرفتيد، يك پنجم آن براى خدا و برای پيامبر و براى خويشاوندان او و يتيمان و بينوايان و در راه‏ماندگان است.(انفال، آیه 41) «غُنم» مصدر «غنمتُم» به معناى هر در آمد و دستاوردى، اعمّ از جنگى و غير آن است. (مفردات راغب) در روايتى نيز از امام باقر عليه السلام «غنمتم» در آيه مزبور، به مطلق فايده و درآمد تفسير شده است.(اصول كافى، ج 1، ص 544، ح 10) با توجّه به اين كه «ذى‌القربى» در رديف «الله و رسول» با «لام» آمده، ولى موارد بعدى بدون «لام» ذكر شده است و در روايتى نيز از امام صادق عليه السلام در ذيل‌آيه وارد شده است كه «ذلك إلى الإمام» (اصول كافى، ج 1، ص 544، ح‌7) استفاده مى‌شود كه مقصود از «ذى‌القربى» امامان، و فقط آنان صاحب اختيار خمس هستند.
  4. مدیریت بر فعالیت های اقتصادی: از اختیارات امام و منصب امامت، مدیریت فعالیت های اقتصادی جامعه است تا با گردش سالم اقتصادی شرایط برای بهره مندی اقتصادی برای همه امت فراهم آید. خداوند در این باره می فرماید: مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ كَيْ لَا يَكُونَ دُولَةً بَيْنَ الْأَغْنِيَاءِ مِنْكُمْ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ؛ آنچه خدا از دارايى ساكنان آن قريه ‏ها عايد پيامبرش گردانيد، از آن خدا و از آن پيامبر او و آز آن خويشاوندان نزديك وى و يتيمان و بينوايان و درراه‏ماندگان است تا ميان توانگران شما دست به دست نگردد؛ و آنچه را فرستاده او به شما داد آن را بگيريد و از آنچه شما را باز داشت بازايستيد؛ و از خدا پروا بداريد كه خدا سخت‏ كيفر است.(حشر، آیه 7) به سخن دیگر، جلوگيرى از گردش ثروت ميان عدّه‌اى از مردم ثروتمند، فلسفه صاحب‌اختيار بودن امامان عليهم السلام در اموال «فىء» و مانند آن است. از همین روست که نه تنها امام(ع) صاحب اختیار در تصرف در اموال عمومی است، بلکه بر اساس تعلیلی که در آیه آمده ، بر امام است تا هر نوع تدبیری را برای تحقق جریان سالم اقتصادی بیاندیشد و به کار گیرد. در حقیقت مدیریت بر فعالیت های کلان اقتصادی از اختیارات منصب امامت است.
  5. حکومت مطلقه: از اختیارات امام و منصب امامت، حکومت مطلقه و امر و نهی در سایه ولایت الهی است؛ همان طوری که خداوند به عنوان ولیّ انسان ها دارای اختیار حکومت مطلقه و امر و نهی است، مظاهر او نیز دارای چنین اختیاراتی هستند. بر همین اساس، امت باید مطیع اوامر و نواهی صادره از سوی امام باشند. خداوند می فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلًا ؛ اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد! خدا را اطاعت كنيد و پيامبر و اولياى امر خود را نيز اطاعت كنيد. پس هر گاه در امرى دينى اختلاف نظر يافتيد، اگر به خدا و روز بازپسين ايمان داريد، آن را به كتاب خدا و سنت پيامبر او عرضه بداريد. اين بهتر و نيك‏فرجام‏تر است. (نساء، آیه ۵۹) از ظاهر آيه استفاده مى‌شود كه «اولى‌الامر» بايد معصوم باشند؛ زيرا اطاعت از اولى‌الامر در رديف اطاعت از خدا و رسول صلى الله عليه وآله آمده است و لازمه آن، عصمتِ اولى‌الامر است؛ زيرا امر به اطاعت آنان به صورت مطلق، با فرض احتمال خطا و گناه، سبب تناقض بين اطاعت مطلق و فرض عدم جواز اطاعت در موارد گناه خواهد شد و اين با حكمت خداوندى ناسازگار است. (التفسير الكبير، فخر رازی، ذیل آیه؛ الميزان، ذيل‌آيه) امام باقر عليه السلام نيز «اولى‌الامر» را امامان معصوم عليهم السلام دانسته‌اند. (كمال‌الدّين، باب 22، ص 222، ح8‌؛ نورالثقلين، ذيل‌آيه) از نظر قرآن، کسانی که خواهان سعادت و فرجام نیک در دنیا و آخرت هستند، باید حکومت مطلقه امام معصوم(ع) را پذیرا شده و به اوامر و نواهی آنان عمل کرده و مطیع محض باشند. پس هر گونه مخالفت با اوامر و نواهی معصوم(ع) نه تنها خیری برای امت نخواهد داشت بلکه بدفرجام در دنیا و آخرت را برای ایشان رقم می زند.(نساء، آیه 59)

وظایف امام در قبال امت

در قرآن از وظایف و حقوق متقابل امت و امام سخن به میان آمده است. به این معنا که حقوقی برای امت و حقوقی برای امام است همان طوری که تکالیف و وظایفی برای امام و تکالیفی برای امت است. در برابر هر حقی، تکلیفی برای دیگری است؛ چنان که برای هر تکلیفی، حقی ثابت است.

از جمله وظایف امام در قبال امت می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  1. دعوت به توحید: هدف از مقام امامت ، حفظ و استمرار دعوت به سوی توحید و یکتاپرستی تا قیامت است؛ زیرا حضرت ابراهیم(ع) از خداوند می خواهد برای حفظ یکتاپرستی در میان بشر از فرزندان ایشان، کسانی مسئولیت این امر را تا قیامت به عهده گیرند. خداوند نیز با این درخواست ایشان موافقت می کند.(بقره، آیه 124؛ زخرف، آیات 26 تا 28) چنان که گذشت، در حديثى از امام صادق(عليه السلام) «كلمةً باقيةً فى عقبه» در آیه 28 سوره زخرف به امامت تا روز قيامت تفسير شده است. (مجمع‌البيان؛ نورالثقلين، ذيل‌آيه) پس وظیفه اصلی و اساسی امام همان دعوت به توحید است.
  2. هدایت گری: هدايت‌گرى و راهنمايى به فرمان الهى، از اهداف اعطاى امامت از سوى خدا است که در آیات 73 سوره انبیاء و 24 سوره سجده تبیین شده است. بر اساس این آیات، هدايت‌گرى و ايصال به مطلوب، از وظايف امامت است و امام موظف است تا دستگیری مردم بوده و آنان را نه تنها هدایت در قالب نشان دادن راه و ارایه الطریق داشته باشد، بلکه ایصال الی المطلوب داشته و آنان را به حقیقت وصل نماید و برساند. به سخن دیگر، با توجّه به اين كه امامت پس از احراز نبوّت به پيامبران مزبور اعطا شده، استفاده مى‌شود كه اين هدايت، ويژه و براى رساندن انسان‌ها به سر منزل مقصود است؛ زيرا هدايت به معناى نشان دادن راه مستقيم در زمان نبوّت آن پيامبران نيز بوده است. (الميزان، ذيل‌آيه) پس وظیفه امام در قبال امت، سنگین تر از وظیفه پیامبران در قبال امت است؛ زیرا آنان هدایت در قالب راهنمایی می کنند، اما امام امت باید هدایت را در قالب رساندن مردم به مقصود انجام دهد و آنان را به مقصود وصل کرده و برساند.

وظایف امت در قبال امام

در آیات قرآنی وظایفی برای امت تعریف شده که از جمله آن ها عبارتند از:

  1. اطاعت: بر اساس آیات قرآنی، بر امت است تا از امام معصوم(ع) به عنوان ولی امر اطاعت کند.(نساء، آیه 59)
  2. مرجعیت سیاسی و اجتماعی : امامان معصوم(ع) مرجع علمی امت هستند و امت در هر امری باید به ایشان مراجعه کند و در احکام و شبهات و مسایل و امور کلی و جزیی دنیا و آخرت ایشان را مرجع علمی مطلق خویش قرار داده و بر مفاد آموزه های آنان عمل کند. از آیه 59 سوره نساء بر می آید که در امور اجتماعی و سیاسی آنان مرجعیت سیاسی دارند. باید به ایشان مراجعه کرد.
  3. مرجعیت علمی: خدا در آیاتی بر لزوم رجوع به امامان معصوم(عليهم السلام) براى يادگيرى مسائل و معارف دين اسلام تاکید کرده است؛ زیرا ایشان تنها مرجع قطعی و یقینی در مسایل اسلامی هستند. خدا می فرماید: فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ؛ از اهل ذکر بپرسید اگر نمی دانید.(نحل، آیه 43؛ انبیاء، آیه 7) هر چند این آيه، خطاب به مشركان است؛ و خداوند مشركان را به اهل كتاب ارجاع داده تا براى‌شان ثابت شود كه رسالت، امرى سابقه‌دار است. با وجود اين، آيه عامّ است و در روايات فراوانى «اهل‌الذكر» به امامان عليهم السلام تفسير شده است. (نورالثقلين، ذيل‌آيه)
  4. مودت و محبت امام: مودت و محبّت به امامان معصوم عليهم السلام از وظایف و تکالیف امت در قبال امام است؛ چرا که خداوند آن را پاداش رسالت پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله قرار داده است: قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى؛ بگو به ازاى آن رسالت پاداشى از شما خواستار نيستم، مگر مودت و دوستى در باره خويشاوندان.(شوری، آیه 42) این محبت و مودت به طور طبیعی در چارچوب اطاعت انجام می گیرد؛ زیرا اگر کسی محبت بدون اطاعت داشته باشد، در حقیقت محبت و مودتی ندارد. مودت به محبتی گفته می شود که همراه با آشکارسازی و اطاعت باشد، همانند مودت میان همسران.(روم، آیه 21) خداوند در آیه 32 سوره آل عمران نیز بر این نکته تاکید می کند که راه رسیدن به محبت الهی ، اطاعت از خدا و پیامبر(ص) است. هم چنین باید توجه داشت که آن مودت اطاعتی از امامان معصوم(ع) سودی برای معصوم(ع) ندارد، بلکه فایده و سود آن به خود امت باز می گردد. خدا می فرماید: قُلْ مَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ فَهُوَ لَكُمْ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَهُوَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ ؛ بگو هر مزدى كه از شما خواستم آن از خودتان مزد من جز بر خدا نيست و او بر هر چيزى گواه است.(سباء، آیه ۴۷)
  5. ترک حسادت: از آن جایی که امام معصوم(ع) از ویژگی هایی خاص الهی برخوردار هستند، برخی نسبت به این نعمت های الهی ایشان حسادت می ورزند. امت باید مواظب باشد تا نسبت به امام حسادت نورزد: أَمْ يَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَى مَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُمْ مُلْكًا عَظِيمًا ؛ بلكه به مردم براى آنچه خدا از فضل خويش به آنان عطا كرده رشك مى ‏ورزند، در حقيقت ما به خاندان ابراهيم كتاب و حكمت داديم و به آنان ملكى بزرگ بخشيديم. (نساء، آیه ۵۴)امام صادق(عليه السلام) فرمود: … ما مردمى هستيم كه مورد حسادت قرار گرفته‌ايم. خدا فرمود: «أم يحسدون النّاس‌…».(كافى، ج 1، ص 186، ج 6‌؛ و ص‌205، ح‌1؛ و ص‌206، ح‌2)

در آیات قرآنی وظایف دیگری نیز برای امت در قبال امام بیان شده که در مباحث دیگر مطرح خواهد شد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا