اجتماعیاعتقادی - کلامیعرفانفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

دكاني در عرض مقام امامت

samamosمشكلي كه در طول تاريخ وجود داشت و دارد اين است كه برخي خواسته و ناخواسته بدون در نظر گرفتن جايگاه و موقعيت خويش، خود را در مقامي در عرض مقام والاي خليفه خداوند و انسان كامل داراي عصمتي مي گذارند كه از مقام مخلصين به كسر لام به مقام مخلصان به فتح لام به فضل و عنايت الهي رسيده اند. آناني كه خداوند ايشان را به اراده و مشيت خويش تطهير كرده و به عنوان انسان ها و الگوهاي كامل معرفي نموده است.

آناني كه به ربوبيت طولي خويش بر همه هستي تسلط دارند و هر چه را خواهند بدانند مي دانند و هر چه را بخواهند انجام دهند به حكم ما تشاء انجام مي دهند. اگر در بهشت براي بهشتيان بما تشتهيه الانفس و خواسته هاي جان و روان، همه چيز فراهم است، ايشان در دنيا و زمين چنين مقام و منزلتي دارا هستند. آنان به اذن الهي يعني همان ربوبيت طولي مي توانند هر كاري را انجام دهند و هر چه را خواهند تحقق بخشند و هر كسي را به مقام شايسته كمالي خويش رسانند.

ضرورت تمسك به اهل بيت(ع)

عده اي گمان باطل برده اند كه آنان را نيز در پيشگاه خداوندي همان مقام و منزلت است. از اين رو منافقان در عصر پيامبر(ص) استغفار پيامبر(ص) را همانند استغفار خويش مي شمردند كه شايد طريق قبول را بپيمايد. اين توهم و خيال باطل موجب شد تا خداوند به مقام و منزلت پيامبر(ص) اشاره كند و بفرمايد كه استغفار وي را همانند استغفار خويش نشماريد و به ايشان توسل جسته و او را وسيله رهايي و نجات خويش قرار دهيد و دست به دامان كرامت و شرافت ايشان دراز كنيد تا به مقام محبوبيت در نزد خدا برسيد. هر كسي كه مي خواهد محبوب خداوند شود تنها از طريق تمسك به خاندان عصمت و طهارت مي تواند به اين درجه نائل آيد چنانكه در قرآن مي فرمايد: هر كه مي خواهد محبوب خدا شود از من پيروي كند و همو مي فرمايد كه طريق من عشق و دوستي به اهل بيت(ع) است و اين كه هل الايمان الاالحب.

با اين همه برخي در همان عصر براي خود دكاني در عرض ايشان مي ساختند و در زمان امامان(ع) بودند كساني كه براي يادگيري احكام دين به خانه اهل بيت(ع) نرفته و راه به بيراهه رفتند و به ابوهريره ها و ديگراني كه خود چيزي در انبان تهي خويش نداشتند تمسك مي جستند.

شيخ صدوق محمدبن علي بن بابويه قمي در كتاب شريف علل الشرايع حديثي را آورده كه بسيار شگفت و جالب است و نشان مي دهد چگونه برخي ره گم كرده اند و به جاي اينكه به اصل، تمسك جويند به فرع و بلكه حتي به برگ هاي ريخته تمسك مي جستند. در روايت است كه پيامبر(ص) روزي در مسجد نشسته بود و به اصحاب گفت: اكنون مردي از اهل بهشت بر شما وارد مي شود. همه نگريستند ديدند كه ابوذر وارد شد.

پس از پايان جلسه هنگامي كه ابوذر از مسجد بيرون رفت برخي از اصحاب نيز در پي او رفتند و از او خواستند كه براي عاقبت به خيري آنان دعا كند.

ابوذر نگاهي به ايشان كرد و گفت: وقتي در چهره شما مي نگرم، شما را عاقبت به خير نمي يابم.

گفتند: چرا؟ ابوذر گفت: چه كسي به شما خبر داد كه من اهل بهشت هستم؟ گفتند: پيامبر(ص).

گفت: شما پيامبري كه از بهشت و دوزخ و آسمان ها خبر دارد و حتي اين خبر را به شما داده رها كرده ايد و به سراغ من آمده ايد. شما بايد اصل را مي گرفتيد و نه مرا.

در كتابي درباره عارف بزرگوار نخودكي اصفهاني آمده است كه روزي وارد دكان عطار روشن نهادي مي شود و از وي مي خواهد كه وي را نصيحت كند. عطار گفت: شما همان نخودكي معروف هستيد كه مي خواهيد از من پند و اندرز بشنويد؟ گفت: آري پندم ده كه بدان نيازمندم. عطار گفت: ظرفيت آن را داري؟ گفت: آري. عطار گفت: تو به خاطر كارهاي خوبي كه كرده اي و با تهجد و تلاش خويش، توانسته اي به مقامي برسي كه خداوند يك چك سفيد امضا به تو داده است ولي تو آن را در همين دنيا خرج كرده اي و چيزي براي آخرت خودت ذخيره نكرده اي. بيمار شفا مي دهي و زن نازا را با دعا بچه دار مي كني و كارهاي ديگر مي كني. تو با اين كارت به خودت خسارت زدي و اين غير از اين است كه مردم را از در خانه اهل بيت(ع) راندي و به سوي خودت كشيدي. تو همه اينها را به عنايت ائمه و امام رضا(ع) انجام مي دهي ولي دكاني در كنار آنان باز كردي تا مردم به سوي تو متمايل شوند.

اين داستان به اين معناست كه نخودكي خواهان اندرز بود و آن شخص به او مي فرمايد كه نكند كه در عرض امامان(ع) دكان بزند. هر چند كه خود نخودكي مي دانست كه اين توان را از امامان(ع) گرفته و در طول قدرت و عنايت ايشان عمل مي كند ولي ساده لوحاني هستند كه ايشان را مي بينند و امامان(ع) را فراتر از ايشان نمي بينند چنان كه برخي ها ابوذر را مي ديدند و پيامبر(ص) را نمي ديدند و يا حتي پيامبر(ص) و ديگر واسطه هاي فيض را مي بينند ولي خدا را نمي بينند.

هوشيار باشيم كه نه دكان بزنيم و نه مردم را از اهل بيت دور سازيم و نه ميان طول و عرض اشتباه كنيم و يا مردم را به اشتباه وادار سازيم.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا