اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیعرفانمعارف قرآنیمقالاتمناسبت ها

حقايقي از ليله القدر

ليله القدر يک اصطلاح قرآني است. از آيات قرآني برمي آيد که اين شب در عظمت چنان است که خداوند، پيامبر(ص) را به تدبر در آن فرا مي خواند تا اهميت و ارزش آن براي مردم آشکار شود. اين شب را شب تقدير و سرنوشت نيز گفته اند. در مطلب حاضر گوشه اي از حقايق شب قدر براساس آموزه هاي قرآني تبيين شده است.

شب قدر، شب تقديرات
    براساس آموزه هاي قرآني شب قدر، از نظر تاريخي شب نزول قرآن است. اين واقعه تاريخي در ماه رمضان سال نخست بعثت يعني ده سال پيش از هجرت اتفاق افتاده است. خداوند در آيه 185 سوره بقره مي فرمايد: شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِيَ اُنزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًي لِّلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِّنَ الْهُدَي وَالْفُرْقَانِ؛ ماه رمضان ماهي است كه قرآن در آن فرو فرستاده شده كه راهنماي مردم و دلايلي روشن از هدايت و جدايي (بين حق و باطل) است.
    اما اهميت شب قدر تنها به سبب نزول تاريخي قرآن نيست، بلکه به سبب ويژگي ديگري است که همه بشريت و بلکه هستي با آن روبه رو هستند وآن اينکه شب تقديرات بشري است. هر چند قرآن در يکي از شب هاي قدر که هر ساله يک بار اتفاق مي افتد نازل شده و رحمت خاص نصيب بشريت گشته؛ چنانکه خداوند در قرآن درباره نزول قرآن در آن شب قدر و در آن سال نخست بعثت مي فرمايد: وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ إِنَّا اَنزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةٍ مُّبَارَكَةٍ إِنَّا كُنَّا مُنذِرِينَ. فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ اَمْرٍ حَكِيمٍ اَمْرًا مِّنْ عِندِنَا إِنَّا كُنَّا مُرْسِلِينَ رَحْمَةً مِّن رَّبِّكَ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ؛ سوگند به كتاب روشنگر كه‏ ما آن را در شبي فرخنده نازل كرديم، زيرا كه ما هشداردهنده بوديم. در آن شب هر کاري به گونه اي استوار فيصله مي يابد.اين‏ كاري است كه‏ از جانب ما صورت مي‏گيرد. ما فرستنده فرستادگان بوديم و اين‏ رحمتي از پروردگار توست، كه او شنواي داناست. (دخان، آيات 2 تا 6)
    اما تکرار آن شب قدر در هر ماه رمضان از هر سال و تعيين تقدير و سرنوشت هر ساله امور، بر اهميت آن افزوده است؛ زيرا چنانکه خداوند در آيات سوره قدر مي فرمايد در اين شب فرشتگان و روح براي مقدرات هر چيزي نازل مي شوند: تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كُلِّ اَمْرٍ؛ در آن شب‏ فرشتگان، با روح، به فرمان پروردگارشان، براي هر كاري كه مقرّر شده است‏ فرود آيند. (قدر، آيه 4)
ويژگي و آثار شب قدر
    بي گمان درک حقيقت شب قدر و اموري که در آن رقم مي خورد، تنها با تدبر در آيات قرآني امکان پذير است. اين گونه است که مي توان عدم ادراک طبيعي را به ادراک و فهم تبديل کرد؛ زيرا وقتي در آيات قرآني تدبر شود، هر امر متشابه قرآني به محکم تبديل مي شود و درک و فهم آن شدني مي گردد. خداوند در آيه 7 سوره آل عمران بيان مي کند که آيات قرآني به دو شکل متشابه و محکم است(هُنَّ اُمُّ الْكِتَابِ وَاُخَرَ مُتَشَابِهاتٌ) که با ارجاع متشابه به محکم مي توان معناي آن را درک و فهم کرد و اين گونه آن آيه متشابه نيز به آيه محکم تبديل شود.
    از آنجايي که خداوند در آيه 2 سوره ليله القدر مي فرمايد: وَمَا اَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ؛ و تو چه داني ليله القدر چيست؟ مي بايست براي درک و فهم عظمت اين شب به آيات ديگر قرآن از جمله همين آيات سوره قدر و دخان و بقره مراجعه کرد تا اين متشابهات را به محکمات تبديل کرد و درک و فهم درستي از شب قدر و عظمت آن پيدا کرد و در حقيقت با تدبر در آيات قرآني اصطلاح آن را درک و فهم کرد.
    1. ليله: واحد ليل به معناي شب و در برابر روز است. در آيات قرآني ليل و يوم به معناي شب و روز به همين معناي عرفي آمده است. اينکه خداوند شب و روز را خلق کرده تا انسان در روز به کار و تلاش بپردازد. (فرقان، آيه 47؛ مزمل، آيه 7) و در مقابل، شب را براي او قرار داده تا استراحت کرده و بخوابد. (فرقان، آيه 47)
    اما يک معناي ديگري نيز براي شب و روز در قرآن است که ارتباطي به گردش و حرکت زمين به دور خورشيد ندارد؛ بلکه مراد از روز، به معناي بروز و ظهور است؛ چرا که حقيقت روز مادي نيز به همين ظهور و بروز باز مي گردد و در حقيقت معناي حقيقي يوم همان ظهور و بروز است. بر همين اساس آيه 21 سوره رحمن که خدا مي فرمايد: يساله من في السموات و الارض كل يوم هو شاءن؛ هر کسي در آسمان ها و زمين از خدا مسئلت مي کند و خداوند در هر روزي در شاني است؛ به همان معناي ظهور و بروز است.
    پس لفظ «يوم» در مقابل شب در اينجا به معناي عرفي آن نيست؛ زيرا كه شان خداوند در مطلق يوم و ليل يعني در ما قبل عالم جسماني نيز جاري است؛ چرا که: ليس عند ربك صباح و لامساء؛ براي خدا صبح و شامي نيست. بنابراين ظهور تجليات اسما و صفات خداوندي تعبير به «يوم» شده است. (نصوص الحكم ص417). همچنين خداوند از ظهور ملکات آدمي در قيامت تعبير به «يوم» مي کند و مي فرمايد: يوم تبلي السرائر؛ روزي که نهان ها آشکار شود. (نگاه کنيد: اتحاد عاقل؛ آيت الله حسن زاده آملي، درس 23، ص 423؛ و نيز نكته 43 از کتاب هزار و يك نكته آيت الله حسن زاده آملي)
    بر اين اساس بايد گفت که خداوند گاه باطن و غيب امري که هنوز ظهور نيافته را ليل و شب تعبير مي کند. بر اين اساس مراد از ليله القدر، قدر نهان و ظهور نيافته است. يعني امري که هنوز ظهور و بروز پيدا نکرده و در حال خفا و غيب است.
    البته شب قدر ماه رمضان، در مقام نزول همان شب قدر کلي قرار مي گيرد و با آنکه مراد همين شب عرفي است ولي در نهان خود بازتابي از شب قدر کلي و نهان بيرون از دايره زمان و مکان خواهد بود. پس به يک معنا شب در آيه ناظر به شب عرفي و از يک جهت ناظر به شب غيرعرفي است که همان نهان و خفاي امور در باطن و عالم غيب است.
    2. قدر: قَدَر در لغت به معناي بيان كميّت شيء(مفردات الفاظ قرآن کريم، راغب اصفهاني، ص 658 «قدر»)، مقدار و اندازه چيزي به حسب وزن يا به حسب زمان و مكان، اندازه نمودن، فرمان دادن، حكم كردن، محدود ساختن حوادث و اشياء به علل مادي و شرايط زماني و مكاني(نثر طوبي، علامه شعراني، ص 288) آمده است. قَدَر در اصطلاح، اندازه اشياء و تعيين حدود وجودي آن ها است؛ (الميزان، علامه طباطبايي، ج 19، ص 90) به بيان ديگر، تقدير امري از ناحيه خداوند، قرار دادن آن به اندازه و مقداري است كه حكمت اقتضا ميكند. (مجمع البيان، طبرسي، ج 9 10، ص 785)
    براساس آموزه هاي قرآني، همين شب قدر زماني و عرفي، زمان تعيين مقدّرات الهي، در تمام امور است.(دخان، آيه 3 تا 5؛ قدر، آيات 3 و 4) به اين معنا که قدر و اندازه مشخص و معين هر امري و کاري پيش از آن تعيين شده و براساس قسمت و امور ديگر تنزل پيدا مي کند و در هستي تحقق و وجود خارجي مي يابد.
    همچنين از آيات قرآني به دست مي آيد که تقدير الهي، نسبت به تمام موجودات، فراگير است و اين گونه نيست که اختصاص به انسان يا موجودات زميني داشته باشد.(حجر، آيه 21؛ فرقان، آيه 2؛ يس، آيه 12؛ قمر، آيه 42؛ طلاق، آيه 3) اين بدان معناست که تقدير تنها در جهان ماده و دنيا نيست که داراي شب عرفي و زمان متعارف است، بلکه از آنجايي که در همه جهان جريان دارد نمي تواند به شب عرفي و زماني دنيا محدود باشد.
    مقدرات شامل احکام الهي(احزاب، آيه 38)، امر الهي (همان)، انقراض امت ها و جوامع(يونس، آيه 49؛ اسراء، آيه 58)، نزول باران از آسمان به زمين(رعد، آيه 17؛ مومنون، آيه 18؛ زخرف، آيه 11)، رشد موجودات (حج، آيه 5؛ مرسلات، آيه 23)، حرکات موجودات آسماني (انعام، آيه 96 و آيات ديگر)، خلقت موجودات و آفرينش آنها (حجر، آيه 21؛ فرقان، آيه 2)، رزق و روزي(رعد، آيه 26 ؛ حجر، آيات 20 و 21)، سرنوشت انسان(اسراء، آيه 13)، عذاب امت ها(اسراء، آيه 58)، عمر انسان ها (آل عمران، آيه 145؛ واقعه، آيه 60)، مصيبت ها و بلايا (حديد، آيه 22)، معيشت انسانها (حجر، آيات 15 و 20)، اندازه و ميزان موجودات و اشيا و مانند آنها (روم، آيه 8؛ احقاف، آيه 3؛ طلاق، آيه2؛ يونس، آيه 61؛ رعد، آيه 8)، نصيب مردم از دنيا (اعراف، آيه 37)، نزول کتب آسماني (رعد، آيه 38) وبسياري از امور و زير و درشت عوالم هستي است که بايد به دقت مشخص شده و به همان ميزان و مقدر تحقق يابد؛ زيرا امر الهي در همه عوالم در جريان است و همه چيز در محدوده اراده و مشيت الهي از هستي و مسائل آن بهره مند خواهد شد. اين امر در همه عوالم از آن رو در جريان است تا تقدير هر چيزي به آن چيز برسد. (حجر، ايه 21؛ فرقان، آيه 2) انسان بايد همواره به تقدير الهي رضايت دهد؛ لذا خداوند رضايت به قدر و مقدّرات تعيين شده را به بشر توصيه مي کند.(بقره، آيه 187)البته انسان ها مي توانند با رفتار و عملكرد خودشان موجبات دگرگوني سرنوشت خود را پديد آورند (رعد، آيه 11) و يا با درخواست و دعا به درگاه الهي آن را تغيير دهند؛ چرا که تقدير عالم، قابل تغيير، براساس مشيّت الهي است(رعد، آيات 38 و 39)، و خداوند در همين آيات بيان مي کند که مقدّرات، قابل نسخ و تغيير است. پس مي توان شقاوت را به سعادت تبديل کرد همان طوري که با کارهاي بد مي توان سعادت را به شقاوت تبديل کرد.
    پس شب قدر يكي از شبهاي ماه مبارك رمضان از هر سال است و در هر سال در آن شب همه امور، قطعي مي‏شود، البته اين بدان معنا نيست که هيچ امري از آن صورتي كه در شب قدر تقدير شده باشد با هيچ عاملي دگرگون نشود؛ زيرا هيچ منافاتي ندارد كه در شب قدر چيزي مقدر شود، ولي در ظرف تحققش طوري ديگر محقق شود؛ چون كيفيت موجود شدن مقدر، امري است و دگرگوني در تقدير، امري ديگر است؛ همچنانكه هيچ منافاتي ندارد كه حوادث در لوح محفوظ معين شده باشد، ولي مشيت الهي آن را تغيير دهد، در قرآن كريم آمده است: يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ اُمُّ الْكِتابِ؛ خداوند هر چه بخواهد محو و اثبات مي کند و در نزدش ام الکتاب است.(رعد، آيه 39) علاوه بر اين، استحكام امور به حسب تحققش مراتبي دارد، بعضي از امور، شرايط تحققش موجود است و بعضي‏ ها ناقص است.
    3. جداسازي حکيمانه: در شب قدر که مقام جمع و غيب است، امور هستي به ميزان مشخص براي هر موجودي تعيين و جداسازي مي شود. به اين معنا که براساس حکمت و هدف غايي براي هر موجودي احکامي صادر و مشخص مي شود که در آن دوره مشخص به او مي رسد. از آنجايي که انسان در زمين و در محدوده زماني خاصي زندگي مي کند، اين فصل الخطاب امور براي يک سال در نظر گرفته شده است. پس احکام به شکل فصل الخطاب و نهايي شده درباره هر شخص انساني براي مدت يک سال يعني تا شب قدر ديگر صادر و به فرشتگان ابلاغ مي شود تا ايشان به خليفه الهي برسانند. (دخان، آيات 2 تا 6)(فيها يفرق کل امر حکيم) فرق به معناي جداسازي و مشخص كردن دو چيز از يكديگر است و فرق هر امر حكيم جز اين معنا ندارد كه آن امر و آن واقعه‏اي كه بايد رخ دهد را با تقدير و اندازه‏گيري مشخص سازند. از اين جمله استفاده مي‏شود كه شب قدر منحصر در شب نزول قرآن و آن سالي نيست كه قرآن در آن شبش نازل شد، بلكه با تكرر سنوات، آن شب هم مكرر مي‏شود، پس در هر ماه رمضان از هر سال قمري شب قدري هست كه در آن شب امور سال آينده تا شب قدر سال بعد اندازه گيري و مقدر مي‏شود.همچنين چون كلمه «يفرق» فعل مضارع است و استمرار را مي‏رساند. (الميزان، ذيل آيه)4. نزول بر خليفه الهي: اين امور در شب قدر به روح که مسئوليت اصلي امر الهي را در اختيار دارد ابلاغ و او مامور مي شود تا با فرشتگان با اکرام و شکوه بي پايان به خليفه الهي برسانند که مسئوليت الهي را در ربوبيت بر کائنات به عنوان مظهر اسماي الهي به عهده دارد. از اين رو تنزل هر ساله اي انجام مي گيرد و امور عالم و تقديرات آن به خليفه الله رسانيده مي شود.
    خداوند درباره نزول فرشتگان به امر الهي براي انجام ماموريت مي فرمايد: وَمَا نَتَنَزَّلُ إِلَّا بِاَمْرِ رَبِّكَ لَهُ مَا بَيْنَ اَيْدِينَا وَمَا خَلْفَنَا وَمَا بَيْنَ ذَلِكَ وَمَا كَانَ رَبُّكَ نَسِيًّا ؛ و [ما فرشتگان‏] جز به فرمان پروردگارت نازل نمي‏شويم. آنچه پيش روي ما و آنچه پشت سر ما و آنچه ميان اين دو است، [همه‏] به او اختصاص دارد و پروردگارت هرگز فراموشكار نبوده است. (مريم، آيه 64)
    اين تقدير هميشه انجام مي گيرد و نزول نيز براساس تکرار شب قدر در هر سال تکرار مي شود به ويژه اينکه انسان در محدوده زمان و مکان قرار گرفته است؛ البته اين بدان معنا نيست که امر الهي در شب قدر محدود به زمين و زمان و موجودات ارضي يا انسان است بلکه شامل همه موجودات مي شود چنانکه گفته شد. خداوند در جايي ديگر مي فرمايد: اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْاَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْاَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا اَنَّ اللَّهَ عَلَي كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَاَنَّ اللَّهَ قَدْ اَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْمًا؛ خدا همان كسي است كه هفت آسمان و همانند آن ها هفت زمين آفريد. فرمان [خدا] در ميان آن ها فرود مي‏آيد، تا بدانيد كه خدا بر هر چيزي تواناست و به راستي دانش وي هر چيزي را در بر گرفته است. (طلاق، آيه 12)
    اين تنزل دايمي و هر ساله به سوي خليفه الهي است که در زمين مستقر شده است و اکنون مسئوليت آن بر عهده امام زمان (عج) است.
    همان طوري که فرشتگان به مومنان نازل مي شوند تا به پاداش ايمان و استقامت، آنان را مطمئن کنند (فصلت، آيه 30) به سوي امام زمان(عج) حجت و خليفه الهي نازل مي شوند تا مقدرات را به عرض ايشان برسانند.
    5.رحمت و سلامت: در اين شب از سوي خداوند همواره سلامت و رحمت عام و خاص به سوي بندگان روانه است و همه موجودات از رحمت و سلامت بهره مند هستند، چنان که در آيات سوره دخان و قدر به آن اشاره شده است. در برخي از روايات در تبيين اينکه شب قدر علامت دارد و اين سلامت و رحمت را مي توان از ظاهر آن به دست آورد آمده است که محمدبن مسلم از امام باقر يا صادق (ع) از علامت ليله القدر پرسيد؟ امام (ع) فرمود: علامت ليله القدر اين است كه بوي خوشي از آن پراکنده مي‏شود، اگر در سرماي (زمستان) باشد گرم و ملايم مي‏گردد و اگر ليله القدر در گرماي (تابستان) باشد خنک و معتدل و نيكو مي شود. ( وسائل الشيعه، ج 7 صفحه 256)علامه طباطبائي در علايم شب قدر مي‏گويد: روايات در معني و خصايص و فضايل شب قدر بسيار است، در بعضي از آن روايات علامت هايي براي شب قدر ذكر شده از قبيل اينكه شب قدر، صبح آن شب آفتاب بدون شعاع طلوع مي‏كند و هواي آن روز معتدل است. (الميزان، ج 40، ص 332)
    البته اين رحمت در روز آن نيز ادامه دارد؛ چنانکه امام صادق(ع) مي فرمايد: ليله القدر في كل سنة و يوم ها مثل ليلت ها؛ شب قدر در هر سال است و روز آن مثل شب آن مي‏باشد. (وسائل الشيعه، ج 7 صفحه 262)اگر کسي اين شب را درک کرد بايد عافيت وسلامتي را از خدا بخواهد. از پيامبر پرسيده شد: اگر شب قدر را دريابم از خدا چه چيزي را مسئلت كنم؟ فرمود: «عافيت را». (مستدرك الوسائل، ج7 صفحه 458)
اهميت شب زنده داري در شب قدر
    با توجه به اهميت شب زنده داري و احياي شب قدر،حديث زير به عنوان حسن ختام تقديم مي شود:
    موسي (ع)گفت: خداوندا! مي‏خواهم به تو نزديك شوم، فرمود: قرب من از آن كسي است كه شب قدر بيدار شود.
    گفت: خداوندا! رحمتت را مي‏خواهم، فرمود: رحمتم از آن كسي است كه در شب قدر به مسكينان رحمت كند.
    گفت: خداوندا! جواز گذشتن از صراط را از تو مي‏خواهم، فرمود: آن، از آن كسي است كه در شب قدر صدقه‏اي بدهد.
    گفت‏: خداوندا! از درختان بهشت و از ميوه‏هايش مي‏خواهم، فرمود: آن ها از آن كسي است كه در شب قدر تسبيح خدا گويد.
    گفت: خداوندا! رهايي از جهنم را مي‏خواهم، فرمود: آن، از آن كسي است كه در شب قدر استغفار كند.
    گفت‏: خداوندا خشنودي تو را مي‏خواهم، فرمود: خشنودي من از آن كسي است كه در شب قدر دو ركعت نماز بگذارد. (مستدرك الوسائل، ج 7 صفحه 456)

روزنامه كيهان، شماره 20825 به تاريخ 26/4/93، صفحه 6 (معارف)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا