اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیعرفانمعارف قرآنیمقالات

توفيق، همراهی خدا با مومن

انسان به طور طبيعي نمي خواهد كه تنها باشد. اين ترس از تنهايي هنگامي شدت مي گيرد كه بخواهد عملي را انجام دهد كه پيش از وي كسي اقدام به آن نكرده باشد. البته اهل خطري نيز هستند كه در پي اولين ها دست به هر خطري مي زنند و در اين كار از شجاعت پا را فراتر نهاده و جسورو بي باك مي شوند و صفت بي باكي را دوست مي دارند. اين گروه را مي توان بسيار انگشت شمار دانست؛ به اين معنا كه اهل شجاعت در ميان آدمي كم و افراد و اشخاص بي باك و جسور از اين هم كم تر شمارترند. با اين همه بسياري هستند كه مي خواهند اولين باشند و در هر امري از كساني شمرده شوند كه از صفت و عنوان نوآوري برخوردارمي باشند. از اين روست كه حتي براي رسيدن به عنوان و مشخصه خود را به آب و آتش مي زنند و مي كوشند تا خود را به نوعي سنت شكن قلمداد كنند و نوآوري و ابتكاري را از خود بروز و ظهور دهند. براي اين دسته از انسان ها تفاوتي نمي كند كه اين نوآوري در حوزه و امور معنوي و يا مادي به شكل مثبت باشد يا منفي. بنابراين مي كوشند تا با درهم شكستن سنت ها و بيرون شدن از دايره عموم مردم خود را به طور شاخص و مشهور و معروف گردانند. در كتاب ركوردهاي گينيس با امور شگفت و عجيب و غريبي مواجه و رو به رو مي شويم كه شخصي مي كوشد تا با اعمال عملياتي خود را مشهور و شاخص قرار دهد. از گذاشتن سبيل هاي چند متري گرفته تا پرت كردن خود از صخره هاي بلند با ريسمان و تا مخالفت كردن با عرف و سنت هاي پسنديده عقلايي مي توان اين گونه نوآوري ها را ديد. دوستي درنوجواني داشتم كه بر اين باور بود كه بايد با دولت ها مخالفت كرد تا مشهور شد. براي او فرقي نمي كرد كه دولت حق باشد يا باطل ، عادل باشد يا ظالم. به نظر او نفس مخالفت يعني شجاعت و مشهوريت . از اين رو مي كوشيد تا در مدرسه جزو اولين ها باشد و در پيشاپيش مخالفان دولت قرار گيرد.

در اين كه انسان از تنهايي مي گريزد ترديدي نيست ؛ چنان كه نيازي به دليل و برهان براي اثبات اين مدعا نمي باشد ؛ زيرا هر كس با رجوع به خود درمي يابد كه چنين حالتي دراو وجود دارد. به سخني ديگر: الانسان علي نفسه بصيرة ولو القي معاذيره؛ هر كس بر نفس خود بصيرت و آگاهي كاملي دارد هر چند كه به زبان عذر بتراشد و سخناني براي توجيه رفتار خود بر زبان آورد. انسان به خوبي در مي يابد كه از تنهايي در اعمالي كه پيش رو اوست هراسان است و مي خواهد كه رفيق و همراهي داشت باشد تا از شدت واهمه آن بكاهد. از اين رو گفته اند : عموميت بلاها موجب مي شود كه تحمل آن آسان باشد. اين در حقيقت بياني ديگر از ترس از تنهايي است. اين همه موجب مي شود تا انسان در جستجوي رفيق و همراهي باشد تا وي را در اين راه ياري و ياوري كند و يا در پي كسي و يا چيزي است تا از شدت تنافر بكاهد؛ زيرا هر چيز ناشناس و مجهولي براي انسان در حكم چيز منفور است؛ از اين رو گفته اند: الانسان عدو ما جهل ؛ انسان دشمن مجهولات است و با آن برخوردي سرد و خصمانه مي كند. توفيق در حقيقت به معناي رهايي ازتنافر است كه خداوند به مومنان مي دهد تا در اعمال صالح خود احساس تنافر نداشته و به آساني با آن كناربيايند و از عمل به آن خشنود و شادان گردند.

اهميت و آثار توفيق

گفته شد كه توفيق در حقيقت ايجاد موافقت و مطابقت ميان دو چيز و يا دو كار خير و نيك است و يا به معناي قراردادن شخص يا چيزي موافق با ديگري است تا اندازه اي كه تنافر و مخالفت ميان آن دو از ميان برود و به جاي آن موافقت و همدلي بنشيند.( مفردات راغب اصفهاني ؛ ص 877 و نيز التحقيق ج 13 ص 159) به اين معنا كه انسان با كاري آن چنان ارتباط برقرار كند كه عمل به آن به عنوان عشق و علاقه انجام گيرد و هيچ گونه تنفر و تنافري از كارش نداشته باشد. چنان كه ديده مي شود كه برخي ساعت ها با اينترنت سرگرم مي شوند به طوري كه احساس گذشت زمان نمي كنند و يا در بوستان به كار كشاورزي و باغداري مشغول مي شود تو گويي اصلا كاري انجام نداده و از آن خسته نمي شود. اين چنين حالتي را توفيق مي گويند.

قرآن برخي از كارها را در حكم توفيق الهي دانسته است و بيان مي كند كه كسي كه توفيق رفيق او شد چنان رفتار وعمل مي كند كه گويي كاري انجام نمي دهد. با دل و جان مشغول به آن مي شود و به آن عشق مي ورزد و از عمل و مداومت به آن خسته نمي شود.  از جمله اين كارها كه در قرآن از آن به توفيق الهي ياد شده است مي توان به مساله انابه و تضرع به درگاه الهي ياد كرد. شخص مومن و با تقوا آن چنان خود را مشغول توبه و انابه به پيشگاه حق مي كنند كه گويي از آن بهترين و كامل ترين لذت ها را مي برند.( هود آيه 88 و نيز نساء آيه 83) قرآن توفيق را جزو فضل الهي مي داند كه تنها به مومنان عنايت مي شود. ( همان و نيز بقره آيه 64)  كسي كه توفيق و عنايت الهي شامل او شود به آساني مي تواند از دام شيطان برهد ( همان ) و گناهانش آمرزيده شود( احقاف آيه 15 و 16) و با شرح صدر ( انعام آيه 125)با مسايل كنار آمده  و هدايت را در آغوش گيرد و از نقص و زيان و ضرر بر كنار باشد ( بقرة آيه 64) و ترس و خوف و گرسنگي ، كاهش سرمايه و اموال و مانند آن وي را از راهش دور نسازد.( بقره آيات 155 تا 157)

عوامل و زمينه هاي دست يابي به توفيق

براي اين كه شخصي به مقام توفيق دست يابد و خداوند رفيق او شود مي بايست حق پذيري را در خود تقويت كند. ( انفال آيه 22 و 23) و با توبه كردن و بازگشت به سوي خدا زمينه و بستر مناسبي را فراهم آورد ( احقاف آيه 15) و توكل به خدا را اصل در كارهاي خويش گرداند( قصص آيه 22) و با عبادت ( حمد آيه 5) و دعاي خالصانه به درگاه پروردگار ( احقاف آيه 15) خود را به خدا نزديك گرداند و محبوب او گردد. اين گونه است كه مي تواند به حالتي دست يابد كه از آن به توفيق ياد مي شود.

كساني كه به توفيق الهي دست يابند از شرح صدري برخوردار مي شوند كه با امور جهان كنار آمده و به ياري خدا از همه مشكلات و دشواري هاي گذر مي كنند. از آن جايي كه خدا را همواره در كنار خود مي يابند احساس ترس و خطري نمي كنند و زندگي براي ايشان بسيار آسان و راحت مي شود. با آن كه انبوه مشكلات بر ايشان تلنبار مي شود با اين حال آن را احساس نمي كنند و تنها با لذت همراهي محبوب را مي بينند.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا