توصیه های اخلاقی و تربیتی امام جواد (ع)
به مناسبت دهم رجب سالروز ولادت خجسته نهمین مشعل هدایت هر دوستدار کسی یا چیزی بر آن است تا نسبت به محبوب خود اطلاعاتی را به دست آورد. گاه دیده شده که نه تنها به سخنان و سنت و سیره رفتاری او توجه میکند، بلکه همه چیز محبوب، برای او دوست داشتنی و محبوب است. از این رو میخواهد ریز جزئیات زندگی او را بداند و بشناسد و اگر نتوانست همانند سازی کند دست کم از جزئیات او داستانها بسراید و حکایات برای دیگران بگوید و تعریف کند.
این در حالی است که چهارده معصوم (ع) نه تنها محبوب ما بلکه مقتدا و پیشوای ما هستند و ما خود را شیعه ایشان میدانیم و میخواهیم از سبک زندگی آنان الگوبرداری کرده و دقیقاً پا در جای پای آنان بگذاریم. پس لازم است تا به عنوان یک شیعه از همه زندگی ایشان آگاهی یابیم و به همان اندازه که تاریخ اجازه داده و اطلاعاتی را برای ما منتقل کرده، درباره آنان بدانیم و بر اساس آن، زندگی خود را سامان دهیم.
نویسنده بر همین اساس، به سراغ زندگی یکی از پیشوایان اسلام حضرت امام محمد بن علی الجواد (ع) رفته است تا گوشه ای از زندگی این اسوه نیک بشریت را بیان کند.
امام جواد (ع) پیشوای مسیحا نفس و موسی عمل
شاید امام جواد (ع) یکی از کم سن و سالترین پیشوایان اسلام باشد که در خردسالی مقام بزرگ امامت و ولایت الهی را به عهده گرفته و به عنوان خلیفه الهی بر کائنات فرمان فرمایی و فرمانروایی نموده است. از همان آغاز کسانی بودند که در ولایت و خلافت الهی ایشان تشکیک و تردید روا داشتهاند؛ ولی ایشان نیز به خوبی نشان داد که در قاموس الهی بر خلاف تصور جاهلی و عمل منافقان که حضرت امیر مؤمنان علی (ع) را به سبب جوانی از خلافت پیامبر (ص) بازداشتند، خلافت الهی به مظهریت در تمامی اسمای الهی و صفات کمالی است که ایشان داراست و چیزی نمیتواند مانع خلافت الهی انسان کامل و مظهر اتم و اکمل خداوندی بر کائنات باشد.
بی گمان امام جواد (ع) حجت را بر بسیاری از مردمان تمام کرده است که عناصر کرامت و بزرگی را میبایست در اموری غیر از مادیات، قدرت، ثروت، حسب و نسب و دیگر امور اعتباری جهان ماده جست، بلکه عناصر کرامت انسانی اموری چون خدایی شدن و تخلق به اخلاق الهی و مظهریت در آن است که هیچ ارتباطی به سن و سال و مانند آن ندارد. از این رو ایشان را معجزه اهل بیت (ع) برای پاسخ گویی به بسیاری از افکار و اندیشه ها و رفتارهای خلاف آموزه های وحیانی اسلام دانستهاند. به کمک این معجزه الهی بود که حجت بر بسیاری از یاوه گویان و یاوه سرایان تمام شد و تنها کسانی که عناد و لجاجت داشته و با یقین خود به مخالفت پرداخته بودند، (نمل، آیه 14) به این حجت و معجزه الهی ایمان نیاوردند.
امام رضا (ع) با توجه به ویژگیهای امام جواد (ع) است که میفرماید: این مولودی است که با برکت تر از او برای شیعیان ما به دنیا نیامده است. (بحارالانوار، ج 50، ص 23، ح 14) امام رضا (ع) همچنین در بیان این برکت و بزرگواری امام جواد (ع) در جایی دیگر میفرماید: الصادق و الصابر و الفاضل و قره اعین المؤمنین و غیظ الملحدین؛ او راستگو، صبور و بردبار، دارای فضیلت نور چشم مؤمنان و مایه خشم کفار است. (مستدرک عوالم العلوم، ج 23، ص 27)
امام جواد (ع) با زندگی خود بسیاری از اندیشه های انحرافی و باطلی را که در جامعه پیدا شده بود، به چالش جدی کشید و دوباره آموزه های قرآنی و معجزات و بینات روشنگر و بصیرت بخش آن را زنده کرد و مردم را به صراط مستقیم دعوت کرد تا از مسیر انحرافی که پس از سقیفه توسط ابوسفیان و معاویه و منافقانی از صحابه شکل گرفته بود، باز دارد و راه حقیقت و روشن را نشان دهد.
زندگی آن حضرت (ع) چنان که امام رضا (ع) در همان آغاز تولدش بیان میکند، نشان میدهد که از معجزات باهره خداوندی بوده است و خداوند خواست تا این گونه حجت را بر انسانها تمام کند و کسی دیگر مدعی این معنا نشود که در پیشوایی اهل بیت عصمت و طهارت و حقانیت راه ایشان شک و تردید داشته است و در مسیری رفته که عموم مسلمانان رفته و با همراهی اکثریت، خواسته تا اسلام را داشته باشد. تولد امام جواد (ع) و آثاری که در زندگی کوتاه آن حضرت (ع) قبل از شهادت امام رضا (ع) اتفاق افتاد به گونه ای بود که امام رضا (ع) آن را حجتی چون موسی (ع) و عیسی (ع) بر امت یهودی دانسته است.
امام رضا (ع) به یاران خویش درباره خصوصیات اعجازی تولد و زندگی امام جواد (ع) میفرمود: قد ولد لی شبیه موسی بن عمران، فالق البحار و شبیه عیسی بن مریم قدست ام ولدته، قد خلقت طاهره مطهره؛ برای من فرزندی متولد شد که شبیه موسی بن عمران است که دریاها را شکافت و مانند عیسی بن مریم است که مادرش مقدس و پاک و پاکیزه او را به دنیا آورده بود. (بحارالانوار، ج 50، ص 51، ح 19)
این معجزه الهی که شباهت تمام با پیامبران اولواالعزم الهی داشت، همانند آن پیامبران گرفتار امتی شد که قدرنشناسی آنان زبانزد بوده است. از این رو با همه تلاشهایی که انجام گرفت تا مردم به حقیقت رهنمون شده و به اطاعت و پیروی از این معجزه الهی بپردازند، از شدت حسادت و دنیاگرایی و فسق و فجور و گرفتاری به رهبران فاسد و عالمان و روحانیون دین فروش درباری، ایشان را نیز همانند دیگر اوصیای الهی و خلفای راستین محمدی (ص) به شهادت رسانیدند و نشان دادند که امت یهودی هستند و از اسلام جز پوستین وارونه به تن نکرده اند.
البته پیامبر (ص) این معنا را پیش بینی کرده بود که امت اسلام همان راهی را خواهد رفت که امت یهود رفته است و از حقیقت و پیروی از اوصیای الهی اعراض کرده و پیشوایان خود را همانند اوصیای پیامبران بنی اسرائیل به شهادت رسانند.
به هر حال، امام جواد (ع) معجزه الهی و حجت کامل خداوندی بر امت اسلام بود. ایشان با آنکه کودکی خردسال بود به مقام امامت میرسد و خلافت الهی را افزون بر انسانها، بر ما سوی الله به عهده میگیرد؛ چرا که ایشان همانند حضرت عیسی (ع) که در کودکی و گهواره از نزول انجیل بر خود از سوی خداوند میگوید و میفرماید که اکنون انجیل به من داده شده است نه اینکه در آینده در بزرگی بر من نازل میشود، (مریم، آیه 30) حقایق هستی و همه آموزه های وحیانی ازقرآن و کتب آسمانی دیگر بر او نازل شده بود و او نه تنها بر علوم الهی و بلکه بر غیب الهی آگاهی داشت؛ زیرا مرضی خداوندی بود. (جن، آیات 26 و 27)
در همین راستاست که امام جواد (ع) در بیان مقامات الهی خود فرمودند: انا الجواد، انا العالم بانساب الناس فی الاصلاب انا اعلم بسرائرکم و ظواهرکم و ما انتم صائرون الیه؛ من جوادم، من عالم به نسبهای مردم در صلبها هستم، من از نهانها و آشکارهای شما آگاه ترم و بهتر میدانم که سرانجام شما چه خواهد بود. (بحارالانوار، ج 50، ص 108)
این علوم غریب و غیبی که ایشان میداند به سبب همان مقام خلافت الهی ایشان است. هنگامی که در انسانی، اسمای الهی تعلیمی به فعلیت رسیده باشد و شخص، متاله و خدایی شود، آن گاه به عنوان خلیفه الهی و جانشین او بر کائنات از همه امور از سر و اخفی و ظاهر و باطن و حال و آینده و اول و آخر آنها آگاهی خواهد داشت؛ چرا که میبایست به عنوان خلیفه و جانشین خدا و به عنوان مظهر ربوبیت و پروردگاری الهی بتواند هر موجودی را به کمال شایسته و بایسته خود برساند. بنابراین، آگاهی از سرائر و ظواهر انسانها که سهل است به همه سرائر و ظواهر موجودات و اینکه هر کسی چه سرنوشتی را برای خود در حال رقم زدن است، آگاهی و علم دارد.
انسان کامل و خلیفه الهی، به ویژه چهارده معصوم (ع)، شاهدان خداوندی نه تنها بر امت اسلام بلکه همه امتها حتی امتهای جانوری و گیاهی هستند و همه چیز را اینان میبینند و شهود کامل دارند؛ زیرا علم ایشان از مصادیق علم شهودی است. (احزاب، آیه 45؛ فتح، آیه 8؛ انعام، آیه 38 و آیات دیگر)
از آن جایی که برای پیامبر (ص) همه عوالم از غیب و شهود، عوالم شهود هستند، پیش از مرگ و پس از مرگ برای آن حضرت معنایی ندارد؛ چنان که برای آن حضرت پیش از تولد و پس از آن معنایی ندارد و پیامبر (ص) مظهر اتم و اکمل نام الهی «شهید» است (نساء آیه 33)، لذا پیامبر (ص) همان گونه که بر امت خود شاهد و گواه است (بقره، آیه 143) بر پیامبران و امتهای پیشین بشری (نساء، آیه 41) بلکه همه هستی، شهید و شاهد است؛ زیرا غیر بشر نیز امتهایی همانند امتهای بشر است (انعام، آیه 38) که پیامبر (ص) به عنوان خلیفه مطلق و تام خداوندی، میبایست آنها را از مقام مظهریت در ربوبیت، پروردگاری کند.
براین اساس، هیچ شکی نیست که پیامبر (ص) به عنوان شاهد امت خود اعم از حاضران و غیرحاضران زمان خویش، میبایست ناظر و شاهد امت باشد و بر کارها و اعمال ایشان نظارت کند تا در قیامت گواهی دهد. (بقره، آیه 143؛ نساء، آیه 41)
بنابراین اگر امام جواد (ع) در این که خداوند عین الله دارد و به مردمان در این زمینه هشدار داده و فرمودند: اعلم انک لن تخلو من عین الله فانظر کیف تکون؛ بدان که از دید خداوند پنهان نیستی، پس بنگر چگونه ای. (تحف العقول، ص 455) این عین الله همان چهارده معصوم (ع) هستند که شاهد بر پیامبران (ع) نیز میباشند و حتی بر کار فرشتگان نیز نظارت دارند. پس آنها نیز ناظر و شاهد کارهای ما هستند و هر روز کارهای ما را میبینند و در پیشگاه خداوند شهادت میدهند. پس این گونه نیست که چون امام جواد (ع) مثلا در این دنیا نیست کارهای ما را نمیبیند و نمیتواند شاهد باشد و تنها امام زمان (عج) عین الله است و میبیند و شاهد است و گزارش میدهد؛ بلکه همه چهارده معصوم در زمان حیات و ممات خویش این گونه هستند؛ زیرا برای آنان حضرات و نشئه ها و عوالم هستی قبل و بعد ندارد و همه چیز برای آنان بیرون از زمان معنا مییابد و آنان بر زمان، سوار و حاکم هستند نه اینکه زمان بر ایشان حاکم باشد و برای آنها ظاهر و باطن، پیش و پس، اول و آخری باشد، بلکه ایشان به عنوان مظاهر الهی، همه چیز را میبیند.
اینکه حضرت سخن از عین الله گفته و از عیون الله سخنی به میان نیاورده است؛ به این دلیل است که در مقام نوری همه چهارده معصوم در مقام یکتایی و احدیت بوده و در مقام نفسی نیز در مقام واحدیت و یگانگی هستند، پس میتوان به صیغه مفرد بیان کرد، افزون بر اینکه مراد میتواند جنس عین باشد که شامل همه میشود. به هرحال، ایشان همانند دیگر معصومان (ع) عین الله است و در زمان حیات و ممات میبیند و میداند و تصرف میکند. پس توسل به ایشان برای تحقق هر خواسته مشروعی، معنای درستی مییابد چنان که میتوان به هر معصوم دیگری توسل کرد، زیرا چهارده معصوم (ع) همان حقیقت محمدی است که در مقام تدلی و قاب قوسین او ادنی (نجم، آیات 8 و 9) نشسته است و تنها واسطه میان خالق و مخلوق است.
این مقامی است که پیشوایان معصوم اسلام (ع) در آن قرار دارند و با توجه به چنین جایگاهی باید به سخنان ایشان توجه یافت و به سیره و سنت ایشان عمل کرد.
اینان الگوهای حسنه بشریت هستند و این گونه نیست که تنها برای ما شیعیان یا محبان یا مسلمانان الگو باشند، بلکه حتی جنیان نیز ایشان را الگوی برتر و نیک خود دانسته و از ایشان پیروی و اطاعت میکنند، زیرا آنان نیز برای رسیدن به کمال شایسته خویش میبایست شاگردی مکتب انسانهای کاملی چون چهارده معصوم (ع) کنند. (سوره جن و آیات دیگر)
گزاره های اخلاقی و تربیتی از امام جواد (ع)
برای پیروی و الگوبرداری از این اسوه های نیک و کامل لازم است اطلاعاتی از سنت و سیره ایشان داشته باشیم. منابع روایی و تاریخی اسلام سرشار از آموزه های اخلاقی و تربیتی است که ایشان بیان کردهاند تا هرکسی به وسع و ظرفیت و توان خویش از آن بهره گیرد و زندگی خود را سامان دهد و سبک زندگی اسلامی و اخلاقی و الهی را برای خود بسازد. هرچند که در یک نوشتار کوتاه نمیتوان از همه سنت و سیره امام جواد (ع) حتی در حوزه اخلاق و تربیت سخن گفت، ولی به مقدار حوصله و استطاعت خود و نوشتار بخشی از آن در اینجا بیان میشود:
انجام آگاهانه کارها
یکی از آموزه های تربیتی و اخلاقی که امام جواد (ع) بر آن تاکید دارد، عمل همراه با شناخت است. انسان اگر در کاری وارد شود که نمیشناسد یا از جایی وارد شود که راه ورود به آن کار نیست، شکست میخورد و به جای آن که کاری را به درستی انجام دهد و از سود آن کار بهره برد دچار زیان میشود و از کاری که کرده زیان و ضرر بهره او میشود. شناخت کار و موارد ورود و عمل به آن لازمه انجام هر کاری است. دراین باره امام جواد (ع) فرمودند: مَن لَم يَعرِفِ المَوارِدَ أعيَتْهُ المَصادِرُ؛ کسی که راه ورود به کاری را نشناسد، راه برون شدن از آن درماندهاش میکند. (بحارالانوار، ج 75، ص 364) یعنی عدم شناخت کار و راهکارهای انجام آن شخص را در دامی میافکند که بیرون آمدن از آن بسیار دشوار و سخت خواهد بود.
ورود بی شناخت درکاری مانند عملی است که یک دیوانه انجام میدهد و سنگی رادرون چاه میافکند که چهل عاقل هم نمیتواند آن را بیرون آورد. ورود درکاری ممکن است عواقب بد و بسیار زیانباری را به دنبال داشته باشد و جمع وجور کردن آن خیلی دشوار باشد. پس پیش از اقدام به هر کاری میبایست نسبت به کار و همه جوانب آن شناخت کافی داشته باشیم تا وارد آن شویم وگرنه گاه بیرون آمدن از آن بسیارسخت تر و زیان بارتر خواهد بود. امام جواد همچنین درسخنی دیگر همین نکته را باز مورد تاکید و توجه قرار میدهد و میفرماید: « التَّدْبِيرُ قَبْلَ الْعَمَلِ ، يومنک مِنَ النَّدَمِ ؛ تدبیر و برنامه ریزی درهرکاری قبل از اقدام به آن، انسان را از پشیمانی حفظ میکند. (منتهی الامال، ج 2، ص 230) بنابراین، شناخت و برنامه ریزی مبتنی بر آن میتواند آدمی را درچنان وضعیتی قراردهد که کارهایش به درستی پیش رود و اگر هم شکست خورد با درایتی که پیش از آن اندیشیده خود را از گرفتاریهای آن میرهاند و همچنین پشیمان نیست که چرا بدون شناخت و برنامه رفته است، بلکه میگوید که به درستی گام برداشته و بر اساس علم و قدرت اقدام کرده است و اگر چنان که میخواسته نشده است حتما مشیت و اراده الهی به چیز دیگری تعلق گرفته است. پس نادم و پشیمان نیست؛ چون بر مبنای عقل وحکمت و تدبیر و شناخت اقدام کرده بود.»
تواضع و فروتنی، رضایت الهی
دراسلام بسیار از تواضع و فروتنی سخن به میان آمده و آن را نشانه ای ازاسلام و کمال عقل و از فضایل و مکارم و محاسن اخلاقی شمردهاند. در مقابل هرگونه تکبر و استکبار و غرور و تفاخر به عنوان رذیلت اخلاقی معرفی و با آن مبارزه شده است. درباره فواید تواضع و فروتنی نیز بسیار گفتهاند که از آثار آن میتوان بهره مندی از عنایت دیگران دانست؛ زیرا با تواضع است که محبت دیگران به سوی انسان جلب میشود و مردم او را بزرگ دانسته و درخدمت او در میآیند. از جمله آثار و برکاتی که امام جواد (ع) برای تواضع بیان میکند، رضایت و خشنودی الهی از اوست؛ چرا که خداوند خود و فرشتگان به آفرین گویی به او مشغول میشوند و او را مورد عنایت خاصه خود قرار میدهند. پس با این حساب میتوان گفت تواضع از بزرگترین سرمایه های هر انسانی است؛ چرا که انسان تلاش میکند تا رضایت الهی را به دست آورد. تواضع میتواند این خشنودی و رضایت الهی را ایجاد کند. پس میبایست آن را درخود ایجاد کرد تا با به دست آوردن آن، محبت الهی را جلب کرد و محبوب پیشگاه او شد. به هرحال، امام جواد (ع) برای تشویق مردم به اخلاق پسندیده تواضع و فروتنی و دست یابی به این مکرمت اخلاقی میفرماید: « مَن رَضِيَ بِدونِ الشَّرَفِ مِنَ المَجلِسِ لَم يَزَلِ اللّهُ و مَلائِكَتُهُ يُصَلُّونَ عَلَيهِ حَتّى يَقومَ ؛ هر که از نشستن درپایین مجلس خرسند باشد، خدا و فرشتگانش پیوسته بر او درود میفرستند تا آن گاه که برخیزد. (تحف العقول، ص 486)»
مدارا کردن
از دیگر دستورهای اخلاقی آن حضرت (ع) مدارا کردن با مردم است. این که نسبت به دیگران سختگیر نبود و اگر خطا و اشتباه قابل بخششی انجام دادند، آن را پوشاند و بخشید. پس هرگونه سختگیری حتی موجه، امر خوبی نیست هرچند که از نظر عقلی مجاز باشد. انسان میبایست با دیگران از در احسان وارد شود و ملاحظه حال مردم را بیش از حال خودش بکند و این گونه نباشد که با سختگیری مردم را برنجاند و ایشان را در زحمت افکند. انسان باید نسبت به دیگران همواره مهربان باشد و اگر کسی دوست دارد که با او معامله خوب شود خودش نیز با دیگران معامله خوبی داشته باشد. اگر دوست دارد که درحق او با مهربانی برخورد شود خود نیز مهربانی کند، چنانکه پیامبر (ص) فرمود: ارحم ترحم، رحم کن تا بر تو رحم شود. اما اگر آدمی این گونه نبود و مدارا را به کناری گذارد ونسبت به دیگران سخت گیری کند، باید متوجه باشد که دنیا نیز بر او سخت میگیرد و مشکلات و ناگواریها را با این کارش به سوی خودش میکشاند. حضرت امام جواد (ع) میفرماید: مَن هَجَرَ المُداراةَ قارَبَهُ المَكرُوهُ؛ آن که سازش و مدارا را ترک کند، ناگواری به او روی آورد. (بحارالانوار، ج 68، ص 341)
صداقت
انسان میبایست صداقت و راستی را در همه چیز در نظر داشته باشد و هرگز از صداقت و راستی پرهیز نکند؛ زیرا صداقت و راستی کلید بهشت است. انسانها تنها با صداقت است که دنیا و آخرت خویش را میتوانند آباد کنند. از این رو نخستین فرمان عقل، صداقت و عدالت است و عقل و عقلاء، صداقت و عدالت را از فضایل و بایسته ها و شایسته های انسانی میدانند. این صداقت نسبت به خداوند میبایست در اولویت نخست باشد. برخی از مردم عادت کردهاند که با همه صادق باشند ولی در رابطه با خدا، صداقت را کنار میگذارند. در برابر مردم گناه را ترک میکنند و مرتکب حرام نمیشوند ولی در خلوت از مردم، مرتکب گناه میشوند. در حقیقت نوعی بی صداقتی را در برابر خداوند در پیش میگیرند که خیلی زشتر و بدتر از هر عملی است. جالب این است که با این کارهای خویش خود را از اولیای الهی نشان میدهند در حالی که از اولیای شیطان و بنده و برده اویند. امام جواد (ع) نسبت به این گونه بی صداقتی انسان هشدار میدهد و میفرماید: لاتَكُن وَلِيّا لِلّهِ فِي العَلانِيَةِ ، عَدُوّا لَهُ فِي السِّرِّ؛ در ظاهر، دوست خدا و در باطن، دشمن خدا مباش. (بحارالانوار، ج 75، ص 365)
توکل
یکی از اصول اسلامی توکل است. اینکه خدادوند را نه تنها آفریدگار خود بداند بلکه او را ممالک و پروردگار خود نیز بشمارد و نسبت به علم و قدرت خداوندی و مشیت و اراده الهی شک نکند. بسیاری از مردم به ویژه مومنان خیال میکنند که اهل توحید هستند ولی توحید جامع و کامل را یا در اندیشه و پندار باور ندارند یا در عمل این گونه نشان میدهند. توحید میبایست در ذات و صفات و فعل باشد چنان که میبایست توحید در عبادت و اولوهیت و ربوبیت نیز باشد. کسی که اهل توکل است و خدا را وکیل خود میسازد یا حتی خودش را به خدا واگذار کرده و تفویض میکند (غافر، آیه 44)، اهل توحید محض است؛ اما کسی که در هر کاری به غیر خدا مراجعه میکند و میگوید اول خدا بعداً شما، گرفتار نوعی شرک در فعل است که باید از آن پرهیز کند. امام جواد (ع) فرمودند: مَنِ انقَطَعَ إلى غَيرِ اللّهِ وَكَلَهُ اللّهُ إلَيهِ ؛ آن که به غیر خداوند روی آورد، خداوند به همو واگذارش کند. (بحارالانوار، ج 68، ص 155) اینکه خداوند چنین بنده ای را به همان غیرواگذار میکند خیلی بد است؛ زیرا نمیتوان شرایطی بدتر از این را تصور کرد؛ چرا که هم کارش به سامان نمیرسد و هم خشم و غضب الهی را به خاطر این شرک در فعل به جان میخرد.
منکرستیزی
انسان سالم و عاقل کسی است که به خوبیها و نیکها و پسندیده های اخلاقی و عقلانی و شرعی گرایش داشته و خود عامل بدان و نیز دعوت کننده دیگرانم به آن است. در مقابل، از هرگونه زشتی و پستی و بدی میگریزد و به خود اجازه نمیدهد که بدان آلوده شود یا دیگران را در دام و گرفتار آن ببیند. بنابراین، دوستی معروف و انکار منکر، امری پسندیده و بلکه از ویژگیهای انسان سالم و عاقل است. اما اگر اینگونه نباشد و نسبت به قبایح و زشتیها واکنش منفی نشان ندهد میتوان او را انسانی بیماردل و غیرعاقل شمرد. برخی از انسانهای مسلمان خودشان کار زشت را انجام نمیدهند ولی نسبت به آن یا سکوت میکنند یا حتی زیبا و نیک می شمارند و در مقالاتی از آن تعریف و تمجید میکنند. مثل کسانی که به امام معصوم (ع) اهانت نمیکنند ولی راضی و خشنود میشوند یا سکوت میکنند. چنین افرادی با این شیوه، شریک آن عمل هستند و در حقیقت خودشان مرتکب آن شدهاند. خداوند در آیات 165 و 166 سوره اعراف از اصحاب سبت سخن به میان میآورد که سه گروه بودند: گروهی که مرتکب گناه میشدند؛ گروهی که سکوت میکردند و گروهی که به امر به معروف و نهی از منکر میپرداختند. خداوند دو گروه ساکتین و گناهکاران را تبدیل به میمون کرد و عذاب نمود و تنها آمران به معروف را نجات داد؛ چرا که ساکتین را هم جزو گناهکاران قلمداد و مجازات کرد. امام جواد (ع) فرمودند: مَنِ استَحسَنَ قَبيحا كانَ شَريكا فيهِ ؛ هرکه کار زشتی را نیک بشمارد؛ در آن کار شریک است. (بحارالانوار، ج 75، ص 82)
اینها تنها گوشه ای از اصول اخلاقی است که امام جواد (ع) به عنوان پیشوای الهی و در مقام اسوه و الگو بیان کرده است و عمل به همینها میتواند زندگی ما را دگرگون کند. مطالعه و تحقیق دیگر آموزه های آن حضرت (ع) نیز از چنین جایگاه و ارزش و اهمیتی برخوردار است. پس لازم است که آنها را شناخته و بر اساس آن عمل کنیم.
تست