اخلاقی - تربیتیفرهنگیفلسفیمعارف قرآنیمقالات

بازتاب هاي رفتار انسان در زندگي

اين كه دنيا ، متاثر از هر حركت و فعل و انفعالي است ، امري پوشيده نيست. از اين روست كه برخي قانون، هر كنشي واكنشي در خود دارد و يا قانون عكس العمل ها را در همه جا و همه چيز جاري مي دانند. هر چند كه به نظر مي رسد كه افتادن برگي در ژرفاي چاهي، چنان تاثيري بر كائنات ندارد، ولي اگر به دقت در اين مساله خرد و كوچك نگريسته شود، مي توان دريافت كه آثار آن بر كليت هستي در يك فرآيند تاثير و تاثر متغيرات كم نيست. به اين معنا كه هر تغييري هر چند كوچك در مسير هستي آثاري از خود به جا مي گذارد كه بسياري از آن ها بر ما پوشيده است.

انسان ها بيش تر، تنها تغييرات بزرگ را درك مي كنند و از تغييرات كوچك يا غافل هستند و يا آن ها را نمي بينند. افزون بر آن انسان ها تنها در مساله تغييرات و تاثيرات، علل و عوامل نزديك را درك مي كنند و از سلسله تغييرات خرد و كلاني كه پيش از اين عامل نزديك رخ داده بي خبر و غافل مي باشند. اين گونه است كه در رشد گياهان تنها عواملي چون آب و خورشيد و خاك را مي بينند و داوري ايشان بر اين پايه است.

اين گونه است كه در برابر آموزه اي چون تاثير زكات در افزايش باران و يا خشكسالي ، از خود واكنشي منفي نشان مي دهند و اين گونه مطالب را در حوزه اساطير و افسانه ها و خرافات دسته بندي مي كنند و براي آن هيچ ارزش علمي و حقيقي قايل نمي شوند.

در نوشته هاي بسياري از روشنفكران ديني با مجموعه اي از اين مطالب رو به رو مي شويم كه منكر تاثيرات دعا و يا نماز در ريزش باران و افزايش محصولات كشاورزي و دامي مي شوند و ادعيه هايي كه درباره بيماري و دردها وارد شده را به تمسخر مي گيرند و حتي از مفاتيح الجنان به همين اشكال خرافي بودن حذف مي كنند.

در بينش توحيدي شيعي كه بر اساس اصول اساسي ربوبيت الهي در همه هستي بنياد گذاري شده است، نه تنها تاثير اعمال ريز و درشت در زندگي خود شخص ظهور و بروز مي كند بلكه در محيط اطراف و حتي كائنات نيز ادامه مي يابد.

آثار رفتار در عزت و ذلت آدمی

بسياري از مشكلات و گرفتاري هاي شخصي و اجتماعي كه انسان با آن روزانه مواجه مي شود،‌ بازتابي از اعمال و رفتارهاي ماست كه در يك فرآيندي به خود ما باز مي گردد. حتي مي توان گفت كه بسياري از تباهي ها و فسادهايي كه در خشكي و بيابان موجودات ديگر دريايي و خشكي بدان گرفتار و مبتلا هستند به سبب كارها و اعمال انساني است. از ا ين روست كه خداوند مي فرمايد : ظهر الفساد في البر و البحر بما كسبت ايدي الناس؛ فساد درخشكي و دريا به سبب كارهاي مردمان ظاهر شد.

كساني كه گرفتار خواري و مذلت در زندگي هستند و در جامعه از عزتي برخوردار نمي باشند مي بايست به وضعيت رفتاري و كرداري خويش توجه داشته باشند؛ زيرا ريشه مذلت و خواري انسان ، رفتار ضد ديني است كه شخص مرتكب مي شود.

كساني كه رفتارهاي ضد ديني را در پيش مي گيرند و از خداوند دور مي شوند،‌ به دست خود لباس مسكنت و ناداري بر تن مي كنند و جامه بينوايي را مي پوشند ؛ زيرا هر چند كه رحمت رحماني و عام خداوند همه موجودات حتي گناهكاران و كافران را در بر مي گيرد ولي ابزار و اسباب دسترسي را بر او سخت تر مي كند و اگر شخص از اسلام و دينداري باشد براي اين كه سرش به سنگ بخورد و از بيراهه و كژراهه به سوي خداوند بازگردد، او را در تنگناي شديدتري قرار مي دهد.

بنابراين ، هر مسلمان در هر درجه اي كه نشسته است مي بايست به وضعيت خود توجه كند كه چه كرده است تا خداوند بر او سخت گرفته و دچار مسكنت و بينوايي گردانيده است؟ زيرا خداوند به كساني كه هنوز ختم و مهر بر دل هايشان نگذاشته است اين فرصت را مي بخشد تا توبه و بازگشت كند و با استغفار راه خويش را به سوي حق باز نمايد.

اصولا خداوند كساني را كه مهر بر دل هايشان گذاشته است از نعمت چنان مي دهد تا سر به سوي آسمان بلند نكند و به پيشگاه خداوند انابه ننمايد؛ اما به كساني كه در راه هستند و هراز گاهي به غفلتي و وسوسه شيطاني از راه به در مي روند و گام ك‍‍ژ مي گذارند با سخت گيري و تنبيه مي كوشد تا به راه در آيند و به سوي حق بازگردند.

ارتكاب برخي از جرايم و جنايت در يك فرآيند طولاني دل ها را مي ميراند. در اين زمان است كه بر دل ها ختم و مهر نهاده مي شود و شخص هر چند كه جزئيات مسايل را مي تواند درك و فهم كند ولي توانايي تحليل و تركيب آن جزئيات را ندارد تا به قانوني كلي دست يابد و به حقايق كلي اگاهي پيدا كند.

در تحليلي كه امام سجاد علي بن حسين (ع) درباره علل و عوامل ختم دل ها و مهرشدن آن بيان مي كند ، بر اين نكته تاكيد شده است كه انسان با خطاها و اشتباهات خويش گام در مسير خواري و ذلت مي گذارد و پس از آن كه از چشم خداوند افتاد از چشم خلق خدا نيز مي افتد و در ميان مردم از اعتبار و منزلت اجتماعي بلكه انساني نيز ساقط مي شود و خوار و ذليل مي گردد. سپس با افزايش گناهان و دوري از خداوند، گرفتار مسكنت و بينوايي كمر شكن مي شود و در نهايت به جايي مي رسد كه بر دل هايشان به سبب جناياتي كه مرتكب مي شود مهر نهاده مي شود. از اين روست كه در دعاي نخست مناجات خمس عشره از خداوند خواهان رهايي از اين مسايل مي شود و مي فرمايد: الهي البستني الخطايا ثوب مذلتي و جللني التباعد منك لباس مسكنتي و امات قلبي عظيم جنايتي.

در حقيقت مرگ دل ها و ناتواني در شناخت حقايق هستي و تحليل درست نسبت به موقعيت خود و خدا ، زماني است كه انسان مرتكب جنايتي شود كه در پي خطاها و دوري از خداوند پديد مي آيد.

تها راه رهايي از چنين مصيبت ها و گرفتاري ها آن است كه شخص به سوي خداوند بازگردد و از خداوند بخواهد تا دل هايش را به نور خويش روشن و زنده گرداند تا بتواند در مسير كمالي گام بردارد.

از اين روست كه مي فرمايد: فاحيه بتوبة منك؛ خدايا دلم را به توبه و بازگشت به خودت زنده گردان. اين بدان معناست كه توبه تنها راه زنده شدن دل مرده است. چنان كه از كلام ايشان نيز فهميده مي شود كه توفيق توبه نيز از او و پذيرش آن نيز از اوست.

به هر حال ، در تحليلي كه امام در اين دعا بر اساس تفسير انفسي و قدسي از قرآن بيان مي كند معلوم مي شود كه انسان هر گرفتاري و خواري و تنگدستي و نفهمي كه گرفتار آن است، به سبب گناه و خطا و دوري از خداوند و انجام جنايات است. بنابراين مي بايست براي رهايي از همه گرفتاري هاي خويش به سوي خداوند توبه كند و بازگردد.

اين مطالب كه در اين كلام نوراني بيان شده به خوبي روشن مي سازد كه چگونه اعمال بلكه حتي نيات انسان در زندگي روزانه وي تاثير مي گذارد و او را به سوي خواري و عزت سوق مي دهد و يا وي را به سوي آرامش و آسايش و يا تنگدستي و سختي مي كشاند.

از آن جايي كه انسان هماره در غفلت و خطا به وسوسه شياطين انسي و جني است مي بايست دايم در استغفار و توبه باشد؛ زيرا با توبه و استغفار است كه انسان از غفلت رهايي و از اثار و تبعات گناه و خطا رهايي مي يابد. خداوند به سبب رحمت واسعه خويش در عفو و گذشت را بر روي انسان گشوده است. اين در عفو و گذشتي كه خداوند بر روي انسان گشوده، در توبه است. از اين روست خداوند مي فرمايد: توبوا الي الله توبه نصوحا؛ به سوي خداوند بازگشتي خالص و حقيقي بكنيد.

انسان داراي نفسي است كه امركننده به سوء‌ و زشتي است و به كارهاي زشت و گناه گرايش سريع دارد و به معصيت حريص مي باشد و ناخود آگاه دوست مي دارد تا انسان را در خشم و غضب الهي را بر آدمي برانگيزد و در راه هلاكت بكشاند تا شخص خوارترين موجود در پيشگاه الهي شود.

مشكل اساسي انسان با چنين نفسي است كه از درون بر او فشار مي رود و در كنار وسوسه هاي شيطاني چنان وضعيت را بر انسان سخت و دشوار مي كند كه اگر خداوند بر آدمي رحم نياورد كسي رهايي و نجات نمي يابد.

از خصوصيات نفس انساني اين است كه بسيار بيمار خصلت است و ارزوهاي بلند و و زياد مي باشد. بسيار به خود مغرور مي باشد با اين حال مانند كودكان تا بدي به او برسد شروع به ناله و جزع مي كند و اگر خيري به او برسد نمي گذارد نمي از اين درياي خير به كسي ديگر برسد. همانند كودكان بازيگوش است و لهو و لعب را دوست مي دارد. آن چنان آدمي را سرگرم بازيگوشي و لذت هاي دنيا مي كند كه غفلت و اشتباه آدمي را سرشار مي كند و به جاي نيكوكاري به سوي گناه و خطا شتاب دارد. اين گونه است كه نفس و هواهاي آن ميان آدمي و خدا فاصله مي شود و با جلوه دادن دنيا و گناه وي را از خداوند دور مي سازد.

بنابراين شخص مي بايست تنها به خداوند پناه برد تا وي را از شر نفس درون و وسوسه هاي شيطاني بيرون حفظ و محافظت كند.

خداوند با آگاهي از اين آفريده و وسوسه هاي دروني و بيروني است كه از وي مي خواهد كه دايم الذكر و توبه و استغفار باشد و در شبانه روز دست كم هفتاد بار به سوي خداوند استغفار و توبه كند تا خداوند دستگير شود و از شر اعمال زشت و تبعات و پيامدهاي آن در امان نگه دارد.

امام زين العابدين در دعاي دوم مناجات خمس عشره خويش مي فرمايد: الهي لا حول لي و لا قوه الا بقدرتك و لانجاه لي من مكاره الدنيا الا بعصمتك؛ خداوندا هيچ جنبش و توانايي جز به قدرتت نيست و هيچ راه نجات و رهايي برايم از گرفتاريي ها و زشتي ها و ناپسندي هاي دنيا جز به عصمت و مانع شدن تو نيست.

در حقيقت انسان براي حفظ خود از گناه و نيز اثار و پيامدهاي زشت آن جز پناه بردن به عصمت الهي ندارد. براي رهايي از بازتاب اعمال و كارهاي خويش مي بايست به خدا پناه برد و از او مدد و ياري جست. اين مساله اي است كه آموزه هاي قرآني بر آن تاكيد و سيره پيامبران ومعصومان (ع) و ادعيه و كلامشان بر آن بوده است.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا