امانت بنیاد اعتماد اجتماعی
بسم الله الرحمن الرحیم
اعتماد مهم ترین سرمایه اجتماعی است. انسان با اعتماد به یک دیگر است که احساس امنیت و آرامش می کند و آسایش را به دست می آورد. اعتماد اجتماعی نیز با اموری از جمله امانت تحقق می یابد و با خیانت از دست می رود. نویسنده در این مطلب با مراجعه به آموزه های وحیانی قرآن بر آن است تا نقش امانت را در ایجاد اعتماد اجتماعی تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.
ارزش و اهمیت اعتماد اجتماعی
اعتماد از واژه عمد به معنای ستون به حالتی گفته می شود که بر شخص، شخصیت، گفتار و رفتاری کس یا گروهی بتوان تکیه کرد و آن را ستون اعمال و رفتار خود قرار داد. این که شخصی می گوید: من به فلانی یا گروه یا دولت اعتماد دارم، به معنای آن است که می توان بر سخن و رفتارش تکیه و اعتماد کرد و ستون و بنیاد اعمالی دیگر قرار داد.
اعتماد اجتماعی از مفاهیم مهم و جدید جامعه شناختی است که در یک معنای بسیار کلی سر منشاء ایجاد تعامل اجتماعی بوده و مرزهای بین گروههای گوناگون اجتماعی از خانواده ، همسالان ، دوستان و مانند آن ها را در نوردیده و اقدام به شبکه سازی ارتباطات میان فردی و بین گروهی و مانند آن ها میکند.
اعتماد اجتماعی در اصطلاح علوم جامعه شناختی به معنای حسن ظن و نیک گمانی نسبت به دیگران در روابط اجتماعی است به طوری که اعتماد کننده و اعتماد شونده به نسبت از سود و فواید آن بهره مند خواهند شد. اعتماد در لایه های گوناگون به عنوان یک ارزش اجتماعی سامان دهنده انسجام اجتماعی و افزایش امنیت و آرامش و آسایش است و باید از این منظر در علوم گوناگون حتی علوم روان شناسی شخصیت و روان شناسی اجتماعی و علوم سیاسی و روابط عمومی و مانند آن ها مورد اهتمام و توجه قرار گیرد.
در بررسی ادبیات جامعهشناختی اعتماد به سه رهیافت فکری جامع برخورد میکنیم:
1- روانشناسی اجتماعی؛ در این حوزه اعتماد بهعنوان ویژگی فردی مطرح میشود و بر احساسات، عواطف و ارزشهای فردی تاکید میشود و در بررسی اعتماد، تئوری شخصیت و متغیرهای فردی مورد توجه قرار میگیرد.
2- جامعهشناختی؛ در این رهیافت اعتماد را بهعنوان ویژگی روابط اجتماعی یا ویژگی نظام اجتماعی مفهومسازی میکند. اعتماد در این دیدگاه بیشتر بهعنوان یک ویژگی جمعی مورد توجه قرار میگیرد. در این شیوه برای مثال سیستمها یا نظامهای با درجه اعتماد بالا یا پایین ارزیابی میشوند.( امیر کافی، مهدی؛ اعتماد اجتماعی و عوامل موثر بر آن، فصلنامه نمایه پژوهشی، 1380، سال پنجم، شماره 18، ص11.)
3- رهیافت ترکیبی؛ رهیافت سوم در مقابل دو رهیافت دیگر، بر توانایی بالقوه اعتماد اجتماعی در پر کردن شکاف میان سطوح خرد و کلان در نظریه اجتماعی تاکید میکند.( اوفه، کلاس؛ مقاله “چگونه به شهروندان اعتماد کنیم”: از کتاب سرمایه اجتماعی، اعتماد، دموکراسی و توسعه به کوشش کیان تاجبخش، ترجمه حسن پویان و افشین خاکباز، تهران، شیرازه، 1384، ص208.) این نوع برداشت از اعتماد این توانایی را به ما میدهد، که نشان دهیم چگونه اعتماد در سطح فردی با اعتماد در سطح کلان که انتزاعیتر است رابطه برقرار میکند. مثلا یک تماس مثبت با یک پزشک محلی ممکن است اطمینان ما را نسبت به نظام گستردهتر پزشکی افزایش دهد و برعکس.( امیر کافی، مهدی؛ اعتماد اجتماعی و عوامل موثر بر آن، فصلنامه نمایه پژوهشی، 1380، سال پنجم، شماره 18، ص1۸)
سرمایه اجتماعی و اعتماد
سرمایه اجتماعی ویژگیهایی از یک جامعه یا گروه است که ظرفیت سازماندهی جمعی و داوطلبانه برای حل مشکلات متقابل یا مسائل عمومی را افزایش میدهد.( تاجبخش، کیان؛ سرمایه اجتماعی، اعتماد، دموکراسی و توسعه، افشین خاکباز و حسن پویان، تهران، شیرازه، ص5.) اعتماد از مولفههای مهم، بلکه اصلیترین مولفه سرمایه اجتماعی است.( چلبی، مسعود؛ جامعهشناسی نظم، تشریح و تحلیل نظری نظم اجتماعی، تهران، نی، 1375، ص12.) در حوزه جامعهشناسی پیش کشیدن بحث سرمایه اجتماعی در دهههای اخیر بهدلیل احساس خطر اندیشمندان از اتمیزه شدن جامعه و محدود شدن روابط صمیمی و خزیدن مردم در لاک فردگرایی افراطی بوده است.( معیدفر، سعید و علیرضا دربندی؛ بررسی رفتار و نگرش جمعگرایانه شهروندان تهرانی، مجله انجمن جامعهشناسی ایران، 1385 دوره هفتم، شماره 3، ص36.)
در جامعه شناسی از سطوح متعدد اعتماد اجتماعی سخن به میان آمده است. در یک تقسیمبندی کلی اعتماد را میتوان در چهار سطح مورد بررسی قرار داد، اعتماد بنیادین که در سطح فردی و روانشناسی بررسی میشود، اعتماد بینشخصی، اعتماد تعمیمیافته و اعتماد به نظام یا سیستم که در سطح جامعهشناسی بحث میشود.
1-اعتماد بنیادین (Basic trust)؛ اعتماد بنیادی نگرشی است که فرد نسبت به خود و دنیای پیرامون خود دارد و موجب تقویت این احساس میشود که افراد و امور دنیا قابل اعتماد و دارای ثبات و استمرار هستند.( گیدنز، آنتونی؛ پیامدهای مدرنیت، محسن ثلاثی، تهران، مرکز، 1377، چاپ اول، ص ۲۳) اریک اریکسون روانکاو نامدارمعتقد است این اعتماد، محصول فرایندهای دوره نوزادی است. اگر دیگران نیازهای اصلی و مادی و عاطفی نوزاد را تامین کنند، حس اعتماد در کودک به وجود میآید، اما عدم تامین این نیازها، سبب میشود نوعی بیاعتمادی نسبت به جهان، بهویژه در روابط شخصی به وجود آید.( بالاخانی، قادر و جواهری، فاطمه؛ رسانه جمعی و اعتماد، بررسی تاثیر رسانههای جمعی بر اعتماد اجتماعی، مطالعه موردی شهروندان تهرانی، مجله علوم اجتماعی، بهار و تابستان 1385، سال سوم، شماره یک، ص4.)
2- اعتماد بینشخصی (Interpersonal trust)؛ اعتماد بینشخصی شکلی از اعتماد است که در روابط چهره به چهره خود را نشان میدهد. این شکل از اعتماد موانع ارتباطی را مرتفع میسازد و با کاستن از حالت دفاعی، بسیاری از تعاملات روزانه را موجب میشود. اعتماد بینشخصی حوزهای از تعاملات میان عشاق، دوستان و همکاران و همچنین اعتماد میان رئیس و کارمند، سرپرست و کارگر، معلم و شاگرد، فروشنده و مشتری، پزشک و بیمار و … را دربر میگیرد. مشکل اصلی اعتمادی که از تجربه تعامل شخصی ایجاد میشود محدود بودن قلمرو آن است و در جامعهای که تحرک و نیازها به همکاری با غریبهها و اتکا به آنها یکی از ویژگیهای برجسته آن است چندان راهگشا نیست.( امیر کافی، مهدی؛ اعتماد اجتماعی و عوامل موثر بر آن، فصلنامه نمایه پژوهشی، 1380، سال پنجم، شماره 18، ص1۰)
3- اعتماد تعمیمیافته (Generalized trust)؛ اعتماد تعمیمیافته را میتوان داشتن حسن ظن نسبت به اکثریت افراد جامعه جدای از تعلق آنها به گروههای قومی و قبیلهای تعریف نمود.[21] به نظر سلمی (Salmi) اعتماد تعمیمیافته یا اخلاقی مبتنیبر تجارب شخصی ما نیست بلکه بیشتر مبتنیبر نگاه ما به جهان است که از والدین خود یاد میگیریم و کاملا باثبات و محکم است و در طول زمان توسط نمونههای اتفاقی خیانت یا قربانی (بیاعتمادی) از بین نمیرود.( بختیاری، مهدی؛ بررسی اعتماد اجتماعی و برخی عوامل موثر بر آن، پایاننامه کارشناسی ارشد رشته علوم اجتماعی، دانشگاه اصفهان، 1389، ص ۱۰۰) موضوع این اعتماد بهعنوان مهمترین عنصر نگرشی سرمایه اجتماعی قلمداد شده و از آن جهت متمایز کردن جوامعی که دارای سرمایه اجتماعی سطح بالا هستند نسبت به جوامعی که دارای سطح پایین سرمایه اجتماعی هستند استفاده میشود.
این نوع اعتماد در سطحی گستردهتر از خانواده، دوستان و آشنایان قرار میگیرد. زتومکا معتقد است هدف یا جهتگیری اعتماد ممکن است معطوف به جنسیت (من به زنها اعتماد دارم، اما به مردها اعتماد ندارم)، سن (من به افراد میانسال اعتماد دارم و به افراد جوان اعتماد ندارم)، نژاد، قومیت، مذهب و … باشد.( زتومکا، پیوتر؛ نظریه جامعهشناختی اعتماد، غلامرضا غفاری، تهران، شیرازه، 1386، ص ۸۰ و ۸۱)
امروز در علوم جامعه شناسی و روان شناسی اجتماعی وقتی از اعتماد اجتماعی سخن به میان می آید به کارکردهای مهم آن از جمله ایجاد تراکم اخلاقی، افزایش مشروعیت حکومت در جامعه، درک دیگران و پذیرش آنان، افزایش احساس امنیت ، افزایش کنش و هویت جمعی و مصونیت از خطرات احتمالی می شود. در مقابل از دست رفتن این سرمایه اجتماعی از فرد یا گروه یا دولتی موجب افزایش خطرات و شکل گیری گرایش های تدافعی ، بیگانگی و رقابت بیش تر در میان گروه ها و طبقات اجتماعی شده و جامعه را با خطر فروپاشی درونی مواجه می سازد. از این روست که مساله اعتماد اجتماعی بسیار مهم و اساسی است.
امانت بنیاد اعتماد اجتماعی
عوامل در ایجاد و تقویت اعتماد اجتماعی نقش دارد که از مهم ترین و اساسی ترین آن می بایست به امانت داری همانند وفاداری اشاره کرد. امانت داری و وفاداری نسبت به پیمان ها موجب می شود تا روابط میان فردی و میان گروهی تقویت شود و به سمت انسجام رود. افراد جامعه احساس نزدیکی و همدلی و همراهی کرده و شرایط برای تعاون و همکاری فراتر از دایره عدالت به همکاری احسانی و اکرامی کشیده می شود.
امانت، ضد خيانت و به معناى راستى، وديعه و هر چيزى است كه براى نگاهداشتن به كسى سپرند. امین کسی است که امانت را نگه می دارد و در آن خیانت نمی ورزد.
از نظر قرآن خيانت در امانت با آگاهى از امانت بودن آن حرام است(انفال، آیه ۲۷) و بر همگان است تا امانت را به صاحبان آن برگرداند بی آن که در آن تغییرات زیانباری ایجاد کنند(بقره، آیه ۲۸۳؛ نساء، آیه ۵۸)
قرآن بیان می کند که اهل تقوا و متقین کسانی هستند که در امانت خیانت نمی کنند و در صیانت هر چیزی که در اختیار آنان به عنوان امانت گذاشته شده اهتمام می ورزند(آل عمران، آیات ۷۵ و ۷۶) از همین روست که از اوصاف مومنان امانت داری دانسته شده (مومنون ، آیات ۱ و ۸) چنان که ملاک ارزشیابی افراد نیز امانت داری دانسته شده است.(همان آیات)
تاکید قرآن بر امانت داری از آن روست که آثار بسیاری در زندگی بشر دارد. شاید مهم ترین تاثیر امانت داری را باید در زمینه جلب اعتماد دیگران دانست.(یوسف، آیات ۵۴ و ۵۵؛ قصص، آیه ۲۶)
البته آثار دیگری چون رستگاری(مومنون، آیات ۱ و ۸)، جلب عنایت الهی(یوسف، آیات ۵۴ تا ۵۶)، نیکوکاری(همان) ، محبت خدا(حج، آیه ۳۸؛ آل عمران، آیات ۷۵ و ۷۶) و مانند آن ها اشاره کرد. این ها همه دلالت بر اهمیت و ارزش امانت به عنوان مهم ترین سرمایه انسان به ویژه در حوزه کنش اجتماعی است.
از مهم ترین مصادیق امانتی داری باید به امانت حکومت اشاره کرد که در اختیار مسئولان قرار دارد. کارگزاران هر نظام سیاسی اجتماعی باید به این مهم توجه داشته باشند که حکومت و قدرت چیزی جز امانت الهی نیست و باید به خوبی آن را حفظ و صیانت کنند و خیانت در آن نورزند.(یوسف، آیه ۵۵)
از نظر قرآن روابط همسران نیز باید بر اساس امر امانت داری بنیاد گذاشته شود؛ زیرا خانواده به عنوان هسته اصلی کانون جامعه باید به گونه ای باشد که خروجی و برآیند آن امانت داری افراد جامعه به شکل کلان باشد.(نساء، آیه ۳۴) البته از آن جایی که مال و فرزند و حتی خود زن مهم ترین ناموس شخص است که در اختیار اوست؛ زن نمی بایست در این امانت خیانت ورزد. از همین روست که اگر پیامبر(ص) با مردان در مورد مسایل اجتماعی بیعت می گیرد از زنان نسبت به این امور بیعت می گیرد و از آنان می خواهد تا با حفظ ناموس شوهر در امانت داری تلاش کنند و این گونه بهشت را برای خود بخرند.(ممتحنه، آیه ۱۲)
خیانت عامل سلب اعتماد اجتماعی
اگر امانت عامل اعتمادسازی است، خیانت عامل سلب اعتماد اجتماعی خواهد بود. البته برخی از فرهنگ بر این باورند که می توان نسبت به دیگرانی که از قوم و فرهنگ و امت ایشان نیست، خیانت ورزید که خلاف عقل و نقل است.(آل عمران، آیه ۷۵) خداوند به صراحت نسبت به هر گونه خیانت هشدار می دهد و خواهان اجتناب از این امر می شود؛ زیرا خیانت بدترین شیوه و رویه اجتماعی است که جامعه بشریت را با سقوط مواجه می کند.(بقره، آیه ۲۸۳) خدا در قرآن به خیانتکاران هشدار می دهد که این رویه موجب بدبختی در دنیا و رسوایی در آخرت می شود.(آل عمران، آیه ۱۶۱؛ احزاب، آیات ۷۲ و ۷۳)
البته برخی از عوامل در ایجاد چنین روحیه و رویه دخالت دارد که از مهم ترین آن ها می توان به اموری چون انحصار طلبی و خود برتربینی (آل عمران، آیه ۷۵)، بی تقوایی عقلانی و نقلی (آل عمران، ۷۵ و ۷۶) بی خردی، ناآگاهی و ستم (احزاب، آیه ۷۲)، فرزند دوستی و مال دوستی(انفال، آیات۲۷ و ۲۸)
به هر حال امانت مهم ترین عامل ایجاد اعتماد اجتماعی و خیانت بدترین عامل نابودی آن است که باید از آن پرهیز کرد.