افشاگری، شرایط و آثار آن
بسم الله الرحمن الرحیم
افشاگری و آشكار كردن اسرار و رازها به ویژه در حوزه های امنیتی یکی از مباحث مهم در حوزه سیاسی و فقه سیاسی است؛ چرا که امنیت جامعه این مهم ترین عنصر و مولفه سعادت به این مهم وابسته است. در آموزه های وحیانی قرآنی، به مساله افشاگری در ابعاد گوناگون پرداخته شده است. نویسنده در این مطلب بر آن است تا از نظر فلسفه و فقه سیاسی به این مساله بپردازد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.
احکام افشای اسرار امنیتی
اصولا هر انسان و جامعه ای دارای رازها و اسراری است که آشکارسازی آن می تواند به اطراف قضیه آسیب جدی وارد سازد.
از نظر قرآن در مسایل شخصی و فردی، گفتن عیب دیگران گناه و حرام است، چنان که تجسس از آن نیز حرام و گناه است.(حجرات، آیه 11؛ نساء، آیه 148) البته مظلوم برای دفع اتهام از خود، می تواند حتی گناه نهان و رازآلود ظالم را آشکار کند(یوسف، آیه 26)؛ چنان که مظلوم می تواند معایب ظالم و ستمگر را نیز آشکار کند.(نساء، آیه 148)
اما در مسایل اجتماعی، بازگويى اسرار و رازهاى مسلمانان به بيگانگان حرام و گناه است. خداوند می فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا بِطَانَةً مِنْ دُونِكُمْ لَا يَأْلُونَكُمْ خَبَالًا وَدُّوا مَا عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضَاءُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ وَمَا تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآيَاتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ؛ اى كسانى كه ايمان آورده ايد از غير خودتان دوست و همراز مگيريد آنان از هيچ نابكارى در حق شما كوتاهى نمى ورزند آرزو دارند كه در رنج بيفتيد دشمنى از لحن و سخنشان آشكار است و آنچه سينه هايشان نهان مى دارد بزرگتر است در حقيقت ما نشانه هاى دشمنى آنان را براى شما بيان كرديم اگر تعقل كنيد.(آل عمران، آیه 118)
شیخ طبرسی می نویسد که نهى از اتّخاذ غير مؤمنان در جايگاه همراز، براى جلوگيرى از افشاى اسرار مسلمين است(مجمعالبيان، ذيلآيه)؛ زیرا همرازها خواسته و ناخواسته اسرار و رازها را به یک دیگر بازگو کرده و افشای اسرار می کنند.
هم چنین خدا می فرماید: أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَلَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جَاهَدُوا مِنْكُمْ وَلَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَا رَسُولِهِ وَلَا الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ؛ آيا پنداشته ايد كه به خود واگذار مى شويد و خداوند كسانى را كه از ميان شما جهاد كرده و غير از خدا و فرستاده او و مؤمنان محرم اسرارى نگرفته اند معلوم نمى دارد و خدا به آنچه انجام مى دهيد آگاه است.(توبه، آیه 16)
در این آیه به مومنان هشدار داده می شود تا مواظب رفتارها و گفتارهای خودشان باشند؛ زیرا خداوند به همه اسرار آگاه است و ارتباط گیری آنان با غیر مومنان و بیگانگان را می داند. پس مواظب باشند تا چنین ارتباط گیری نداشته باشند که مشکل زا برای خودشان و جامعه است.
البته در این میان، اسرار نظامی از درجه حساسیت بیش تری برخوردار است؛ زیرا بستگی مستقیم به امنیت عمومی جامعه دارد و هر گونه افشای اسرار نظامی می تواند خطری امنیتی برای جامعه و امت اسلام ایجاد کند. بر همین اساس خداوند در آیه 1 سوره ممتحنه فاش ساختن اطّلاعات نظامى مسلمين را، امرى حرام و ممنوع دانسته و فرموده است: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءَكُمْ مِنَ الْحَقِّ يُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِيَّاكُمْ أَنْ تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ إِنْ كُنْتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِي سَبِيلِي وَابْتِغَاءَ مَرْضَاتِي تُسِرُّونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَيْتُمْ وَمَا أَعْلَنْتُمْ وَمَنْ يَفْعَلْهُ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ؛ اى كسانى كه ايمان آورده ايد! دشمن من و دشمن خودتان را به دوستى برمگيريد! به طورى كه با آنها اظهار دوستى كنيد و حال آنكه قطعا به آن حقيقت كه براى شما آمده كافرند و پيامبر خدا و شما را از مكه بيرون مى كنند كه چرا به خدا پروردگارتان ايمان آورده ايد. اگر براى جهاد در راه من و طلب خشنودى من بيرون آمده ايد شما پنهانى با آنان رابطه دوستى برقرار مى كنيد! در حالى كه من به آنچه پنهان داشتيد و آنچه آشكار نموديد داناترم؛ و هر كس از شما چنين كند قطعا از راه درست منحرف گرديده است.
آثار و پیامدهای افشای اسرار امنیتی
در آیات قرآنی با اشاره به آثار و پیامدهای افشای اسرار نظامی ، تلاش می شود تا امت اسلام از افشاگری در این حوزه پرهیز کنند و شرایط را به گونه ای فراهم نیاورند که اطلاعات و اسراری در اختیار دشمن قرار داده شود. از جمله آثاری که قرآن برای افشای اسرار امنیتی بیان کرده است عبارتند از:
- رفتاری شیطانی: از نظر قرآن، افشای اسرار امنیتی جامعه، کاری شیطانی است که انسان ها باید از آن پرهیز و اجتناب کنند. خداوند می فرماید: وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا؛ و چون خبرى حاكى از ايمنى يا وحشت به آنان برسد انتشارش دهند و اگر آن را به پيامبر و اولياى امر خود ارجاع كنند قطعا از ميان آنان كسانى اند كه مى توانند درست و نادرست آن را دريابند و اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود مسلما جز شمار اندكى از شيطان پيروى می کرديد.(نساء، آیه 83) خداوند در این آیه فرموده افشاى اسرار جامعه اسلامى پيش از ارجاع به پيامبر(صلى الله عليه وآله) و اولواالامر، كارى شيطانى است.
- گمراهی: از آیه 1 سوره ممتحنه به دست می آید که افشاى اسرار نظامى مسلمانان، سبب قرار گرفتن افشاکننده در زمره گمراهان است. پس آثار گمراهی بر چنین افراد بار می شود و از دایره مسلمانی بیرون می روند؛ چرا که راه راست، اسلام است و این افراد با این گونه اعمال ضد اسلامی و ضد امنیتی، از راه راست اسلام و مسلمانی بیرون رفته و گمراه شده اند.
- خیانت: از نظر قرآن، افشای اسرار نظامى مسلمانان، از سوى برخى مسلمانان، بهرغم آگاهى آنان به خيانت بودن آن، خیانت در امانت به شمار می رود. خداوند می فرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ؛ اى كسانى كه ايمان آورده ايد به خدا و پيامبر او خيانت مكنيد و نيز در امانتهاى خود خيانت نورزيد و خود می دانید كه نبايد خيانت كرد.(انفال، آیه 27) در شأن نزول آيه آمده است: این آیه پس از آن نازل شد که مسلمانى رازى از مسلمانان را در نزد بیگانگان فاش ساخت. (مجمعالبيان، ذيلآيه) پس از نظر قرآن، افشای اسرار امنیتی مسلمانان و امت اسلام در نزد بیگانگان، از مصادیق خیانت در امانت و خیانت به خدا و پیامبر(ص) است.
- نکوهش و سرزنش خدا: کسانی که اسرار امنیتی را آشکار می کنند و زمینه بحران امنیتی و نفوذ دشمن را فراهم می آورند، مورد نکوهش و سرزنش خداوند قرار می گیرند.(نساء، آیه 83)
افشاگران اسرار امنیتی
اصولا هر کسی به شکلی از اسرار و رازهایی آگاه است و به شکلی در معرض خطر است. بنابراین، باید مراقب باشد تا به گفتار و رفتار خویش رازی را آشکار نسازد.
اما در این میان برخی به طور طبیعی در معرض خطر بیش تر هستند که از جمله آنان کسانی هستند که در حوزه امنیتی امت و جامعه فعالیت می کنند.
قرآن افراد و جریان هایی را به امت معرفی می کند که به سبب خصوصیات شخصیتی و رفتاری در معرض خطر بیش تر هستند و امت و امام باید مراقب باشد تا آنان اخبار و اطلاعات امنیتی را افشا نکنند و در اختیار دشمنان و بیگانگان قرار ندهند. از جمله این افراد و جریان ها باید نسبت به این دو گروه زیر بیش تر از همه حساسیت نشان دهد و آنان را زیر نظر داشت:
- منافقان: نفاق یک جریان ریشه دار در ساختار نظام اسلامی و امت مسلمانان است؛ زیرا با اقتدار امت و نظام اسلامی، کافرانی با حفظ کفر باطنی اظهار اسلام کرده تا این گونه بقای خود را در میان مردم به عنوان امت و شهروند تضمین کرده و از منافع نظام اسلامی بهره برده و در همان حال افکار و عقاید باطنی خویش را پیش برند و در صورت بازگشت اوضاع و ایجاد بحران، کفر خویش را آشکار سازند. از این رو، هماره جریان نفاق بدتر از جریان کفر دانسته و معرفی شده است. آنها با استفاده از مصونیتى که در پناه اظهار ایمان پیدا میکنند، ناجوانمردانه، و آزادانه به مسلمانان حملهور شده، از پشت به آنها خنجر میزنند، مسلماً حال چنین دشمنان ناجوانمرد و خطرناک که در قیافه دوست آشکار میشوند از حال دشمنانى که با صراحت اعلان عداوت کرده و وضع خود را مشخص ساختهاند به مراتب بدتر است، در حقیقت نفاق راه و رسم افراد بیشخصیت و پست، و مرموز و ترسو، و به تمام معنا آلوده است.(تفسیر نمونه، ج 4، ص 181.) جهت دیگر این است که کفار ظاهر و باطنشان یکی است و طبیعتاً میتوان در برابر آنان موضع مشخصی گرفت، اما منافقان با دورویی آنچنان پیچیده عمل میکنند که تشخیص رفتار آنان ممکن است، حتی برای پیامبران نیز دشوار گردد، چنانکه خداوند میفرماید: «برخى از بادیه نشینانى که پیرامون شما هستند منافقاند، و از ساکنانِ مدینه نیز عدّهاى بر نفاق خو گرفتهاند. تو آنان را نمیشناسى، ما آنان را میشناسیم. بزودى آنان را دو بار عذاب میکنیم، سپس به عذابى بزرگ بازگردانیده میشوند».(توبه، آیه 101) نتیجه اینکه خطراتى که از ناحیه منافقان به جوامع انسانى میرسد با هیچ خطرى قابل مقایسه نیست؛ از اینرو منافقان حتی از کفار بدترند و خداوند ایشان را در پست ترین درکات دوزخ قرار داده است.(نساء، آیه 145) خداوند در آیات قرآنی بارها نسبت به جریان نفاق هشدار داده است؛ زیرا آنان وقتی با امت همراه می شوند، به قصد خیانت و تجسس و جاسوسی همراه می شوند و اطلاعات و اخبار را کسب و به دشمنان اسلام می رسانند: يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ وَمِنَ الَّذِينَ هَادُوا سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ سَمَّاعُونَ لِقَوْمٍ آخَرِينَ لَمْ يَأْتُوكَ يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ مِنْ بَعْدِ مَوَاضِعِهِ يَقُولُونَ إِنْ أُوتِيتُمْ هَذَا فَخُذُوهُ وَإِنْ لَمْ تُؤْتَوْهُ فَاحْذَرُوا وَمَنْ يُرِدِ اللَّهُ فِتْنَتَهُ فَلَنْ تَمْلِكَ لَهُ مِنَ اللَّهِ شَيْئًا أُولَئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَنْ يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ ؛ اى پيامبر! كسانى كه در كفر شتاب مى ورزند تو را غمگين نسازند؛ چه از آنانكه با زبان خود گفتند: ايمان آورديم و حال آنكه دلهايشان ايمان نياورده بود؛ و چه از يهوديان آنان كه به سخنان تو گوش مى سپارند تا بهانه اى براى تكذيب تو بيابند و براى گروهى ديگر كه خود نزد تو نيامده اند خبرچينى [=جاسوسى] مى كنند. كلمات را از جاهاى خود دگرگون مى كنند و مى گويند: اگر اين حكم به شما داده شد آن را بپذيريد و اگر آن به شما داده نشد پس دورى كنيد؛ و هر كه را خدا بخواهد به فتنه درافكند هرگز در برابر خدا براى او از دست تو چيزى بر نمى آيد. اينانند كه خدا نخواسته دلهايشان را پاك گرداند. در دنيا براى آنان رسوايى و در آخرت عذابى بزرگ خواهد بود .(مائده، آیه 41) در جایی دیگر نیز درباره فعالیت های ضد امنیتی جریان نفاق علیه امت و نظام اسلامی می فرماید: لَوْ خَرَجُوا فِيكُمْ مَا زَادُوكُمْ إِلَّا خَبَالًا وَلَأَوْضَعُوا خِلَالَكُمْ يَبْغُونَكُمُ الْفِتْنَةَ وَفِيكُمْ سَمَّاعُونَ لَهُمْ وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِالظَّالِمِينَ ؛ اگر با شما بيرون آمده بودند جز فساد براى شما نمى افزودند و به سرعت خود را ميان شما مى انداختند و در حق شما فتنهجويى میکردند و در ميان شما جاسوسانى دارند كه به نفع آنان اقدام مى كنند و خدا به حال ستمكاران داناست.(توبه، آیه 47) خداوند درباره افشاگری منافقان می فرماید: وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا؛ و چون خبرى حاكى از ايمنى يا وحشت به آنان برسد انتشارش دهند و اگر آن را به پيامبر و اولياى امر خود ارجاع كنند قطعا از ميان آنان كسانى اند كه مى توانند درست و نادرست آن را دريابند و اگر فضل خدا و رحمت او بر شما نبود مسلما جز شمار اندكى از شيطان پيروى می کرديد.(نساء، آیه 83) در اينكه مرجع ضمير «جاءهم» چه كسانىاند، دو احتمال وجود دارد: 1. منافقان؛ 2. مسلمانان ضعيفالايمان. (مجمعالبيان، ذيلآيه) برداشت براساس احتمال اوّل است.
- سست ایمان ها: از دیگر گروه هایی که خطر جاسوسی و افشاگری اطلاعات و اخبار از سوی آنان بیش تر مطرح است، گروه سست ایمان ها هستند. البته این بنا بر يك قول دیگر در مرجع ضمير «جاءهم» از آیه 83 سوره نساء است که مراد از ایشان همان مسلمانان سست ایمان و ضعيفالايمان هستند. (مجمعالبيان، ذيلآيه) سست ایمان ها به دلیل این که در برابر فشارها و تهدیدها یا تطمیع نمی توانند خود را حفظ کنند، ممکن است به افشای اسرار امنیتی و نظامی بپردازند و این گونه جامعه را با خطر مواجه سازند.
- اهل کتاب از شهروندان امت اسلام: چنان که اسلام فرمان داده اهل کتاب از یهود و مجوس و نصارا و صائبی، در برابر جزیه ای برای تامین هزینه های امنیت از سوی نظام اسلامی، می توانند جزو شهروندان اسلام قرار گیرند؛ اما همین افراد به سبب تفاوت اعتقادی با همه مشترکات، ممکن است به بیگانگان و دشمنان اطلاعات و اخباری را برسانند و اسرار و رازهای امنیتی را افشا کنند. از همین رو، هوشیاری و مراقبت در این زمینه لازم است. البته در این میان، احتمال خیانت از سوی یهودیان بیش تر از دیگر افراد از اهل کتاب است.(مائده، آیه 41) خداوند در آیه 109 سوره بقره به علتی دیگر نیز اشاره می کند. در این آیه آمده که حسادت اهل کتاب نسبت به مسلمانان ممکن است موجب رفتاری ضد امنیتی و افشای اسرار به بیگانگان از سوی آنان شود؛ چرا که خواست درونى بسيارى از اهلكتاب براى برگرداندن مؤمنان از دين اسلام مطلبی نیست که بر مسلمانان مخفی باشد؛ زیرا خداوند درباره این نیت درونی آنان در آیاتی از قرآن از جمله همین آیه و نیز آیات 118 تا 120 سوره آل عمران افشاگری کرده است.
- مرزنشینان: از جمله افرادی که ممکن است به افشای رازها و اسرار امنیتی بپردازند و از نظر موقعیت حساس جغرافیایی در معرض خطر بیش تری برای افشاگری قرار دارند، حاشیه نشینان به ویژه مرزنشینان هستند. خداوند در آیه 101 سوره توبه و 11 و 12 سوره فتح نسبت به آنان هشدار داده است. هر چند این آیه در باره بادیه نشینان و اعراب غیر شهرنشین است؛ ولی با توجه به آن که مرزهای آن روز نظام اسلامی محدود به شهر مدینه بود، اعراب حاشیه نشین به عنوان مرزنشینان در معرض خطر بودند، با آن که اعلان اسلام و مسلمانی می کردند و جزو شهروندان امت به شمار می آمدند.
شرایط افشاگری اسرار امنیتی
در آیات قرآنی شرایطی را برای حفظ اسرار و نیز جواز انتشار اخبار و اطلاعات محرمانه بیان شده است. از جمله این شرایط می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- ترور رهبران: در صورتی که اخبار و اسرار جامعه در راستای افشاگری نسبت به ترور رهبران جامعه یا ایجاد بحران در آن است، لازم است تا افشاگری انجام شود تا رهبران در امنیت قرار گیرند. خداوند در آیاتی از قرآن از جمله آیات 64 و 65 و 74 سوره توبه به افشای نقشه منافقانی اشاره می کند که می خواستند در عقبه به ترور پیامبر(ص) بپردازند و خداوند ایشان را رسوا کرد و راز و سر ایشان را آشکار نمود. در شأن نزول آيه آوردهاند: هنگام مراجعت پيامبر صلى الله عليه وآله از غزوه تبوك، تعدادى از منافقان در كمين نشستند تا او را ترور كنند. جبرئيل(ع) حضرت را از ماجرا آگاه كرد و آيه نازل شد. (مجمعالبيان، ذيلآيه) هم چنین افشا شدن توطئه عبداللّه بن ابىّ و همدستانش براى بازداشتن مردم از انفاق به همراهان پيامبر صلى الله عليه وآله از دیگر مواردی است که در قرآن مطرح شده است. چنان که تصميم عبداللّه بن ابىّ و همدستانش از سوى خداوند، درباره اخراج پيامبر صلى الله عليه وآله و مسلمانان از مدينه، پس از بازگشت از جهاد نیز در آيه 7 سوره منافقون مطرح می شود. این آیه درباره منافقان به سركردگى «عبداللّه بن ابىّ» است كه در غزوه بنىالمصطلق، تصميم گرفتند پس از بازگشت به همراهان پيامبر صلى الله عليه وآله انفاق نكنند تا آنان از اطرافش پراكنده شوند.(مجمعالبيان، ذيلآيه) در شان نزول آیه 74 سوره توبه نیز آمده است: گروهى از بدخواهان پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله كه به اهل عقبه موسومند، تصميم گرفتند كه هنگام بازگشت پيامبراكرم صلى الله عليه وآله و مسلمانان از غزوه تبوك، شتر پيامبر صلى الله عليه وآله را رانند و او را ترور كنند. (مجمعالبيان، ذيلآيه)
- ایجاد زمینه های ترور: گاه خود اشخاص به ترور اقدام نمی کنند، ولی با گزارش ها و دادن اطلاعات زمینه را برای ترور از سوی دشمنان فراهم می آورند؛ چنان که بنىاسرائيل، فراهمآورنده اسباب قتل انبيا، با افشا كردن راز آنان نزد دشمنانشان بودند.(بقره، ایه 61) این گونه افراد نیز باید رسوا شوند تا در خدمات اهداف دشمنان حرکت نکنند. از امام صادق(عليه السلام) روايت شده كه بنىاسرئيل، خود انبيا را به قتل نرساندند؛ بلكه با افشاى اسرارشان زمينه قتل آنان را فراهم آوردند. (كافى، ج 2، ص 372، ح 6؛ نورالثقلين، ذيلآيه)
- جلوگیری از ظلم ظالم: از موارد جواز افشاگری، جلوگیری از ظلم ظالم است.(نساء، آیه 148)
- رهایی از اتهام: افشای راز دیگری برای رهایی از اتهام به ویژه در باره رهبران جایز است.(یوسف، آیات 25 و 26، نور، آیات 11 تا 19)
- هماهنگی با رهبران: افشاگری در مسایل امنیتی که موجب بحران اجتماعی و ترس عمومی می شود، زمانی جایز است که با رهبران هماهنگی به عمل آمده باشد؛ زیرا افشای مردم نسبت به حمله دشمن پیش از هماهنگی با رهبری ممکن است بحران را تشدید کند.(نساء، ایه 83)
- مصونیت سازی مردم و جامعه: گاه لازم است برای مصونیت سازی مردم و جامعه برخی از تحرکات گروه ها و جریان های سیاسی و اعتقادی افشا شود. خداوند بارها در همین ارتباط به افشای نیات باطنی منافقان و فعالیت های به ظاهر دینی آنان هم چون ساخت مسجد و همراهی در غزوات و جهادها پرداخته است تا امت آگاه و هوشیار شوند در دام این جریان ها قرار نگیرند.(توب، آیات 47 و 48 و 107 و 110 ؛ بقره، آیه 204 و ایات بسیار دیگر)