اعتقادی - کلامیعرفانمعارف قرآنیمقالات

اطاعت از خدا ياد واقعی خدا

samamosیکی از مهم ترین آموزه های قرآنی، ذکر الله و یاد خداست. این عمل چنان در زندگی مادی و معنوی بشر تاثیر دارد که خداوند به صراحت سختی در زندگی دنیوی و اخروی را به آن نسبت داده است. اما پرسش اساسی این مطلب این است که حقیقت ذکر چیست؟ آیا ذکر زبانی می تواند چنین تاثیرات و آثار شگرفی را به همراه داشته باشد؟ چه رابطه میان ذکر و غفلت و اطاعت است؟

نویسنده با مراجعه به آموزه های وحیانی اسلام بر آن شد تا به این پرسش ها با توجه به حوصله یک مقاله کوتاه پاسخ دهد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

چگونگی رابطه با خدا

هر مومنی دوست می دارد که بر اساس باورها و اعتقادات خویش زندگی خود را سامان دهد. از این روست که نقش ایدئولوژی به معنا عقاید ، بینش ها، نگرش ها، باورها و آرمان ها، نقشی پر رنگ است. هیچ انسانی بدون بینش هستی شناسی و فلسفه درک خود و پرامون نیست؛ این بینش مبتنی برهر درجه و سطح از شناخت باشد، جهان بینی او را شکل می بخشد و اهداف و آرمان ها و فلسفه و نیز سبک زندگی او را سامان می دهد.

ایدئولوژی به معنا شناخت آیده ال ها و آرمان ها یا شناخت عقاید و باورها، تحت تاثیر مستقیم هستی شناسی و جهان بینی شخص قرار می گیرد که فلسفه زندگی اوست. این گونه است که نوعی تعصب و دگماتیسم نسبت به سبک زندگی شکل می گیرد که به سادگی تغییر پذیر نیست. بر پایه این تحلیل، هیچ انسانی بی فلسفه و ایدئولوژی نیست هر چند که نفی آن را ادعا کند.

مومن به باورهای اسلامی، نیز همه چیزش را در توحید به عنوان محور اصلی می بیند؛ از این روست که می کوشد تا همه چیز را در رابطه با خدا ببیند، تبیین و تحلیل نماید و توصیه ها براساس آن صادر کرده و عمکردها خود را بر اساس آن سامان دهد. این گونه است که خداوند نقش محوری در همه ابعاد وجودی و زندگی اش پیدا می کند و می کوشد تا رابطه خود را با خدا تحلیل و تبیین و توصیف نماید و توصیه ها و عمکرد خود را بر همان اساس سامان دهد.

از این جاست که پرسش اساسی چگونگی رابطه با خدا برای او شکل می گیرد و می کوشد تا به آن پاسخی درست و مناسب دهد. بر همین اساس، به آموزه های وحیانی به عنوان کلید اصلی راهگشا برای پاسخ گویی می نگرد و می کوشد تا از این آموزه ها پاسخ چگونگی رابطه را بیابد؛ چرا که می داند که آموزه های وحیانی در نقش هدایتگری خود(بقره، آیه 38) پاسخ گوی این پرسش اساسی انسان است؛ چرا که بی پاسخ گویی به این پرسش نمی تواند راه راست انسانیت تا خدایی شدن را بپیماید.

بر اساس آموزه های وحیانی اسلام، عناصر چندی این رابطه را تنظیم می کند که نبوت و امامت از مهم ترین عناصر است؛ چرا که واسطه بهترین راه و سلوک برای ایجاد رابطه است. هر مومنی می بایست برای ایجاد ارتباط و رسیدن به خدا، وسایل و اسبابی بجوید(مائده، آیه 35؛ اسراء، آیه 57) که مهم ترین وسایل پیامبر(ص)، امامان معصوم(ع)،‌ اطاعت از آنان و آموزه ها،(آل عمران، آیات 31 و 32 و 132؛ نساء، آیه 59؛ احزاب، آیه 21)عمل صالح همراه با نیت خالص است.(فاطر، آیه 10)

حضرت زهرا سلام الله علیها درباره اهل بیت(ع) به عنوان وسایل الهی می فرماید: نَحنُ وَسیلَتُهِ فِی خَلقِه وَ نَحنُ خاصَّتُه وَ مَحَلُّ قُدسِه وَ نَحنُ حُجَّتُه فی غَیبِه وَ نَحنُ وَرَثَهُ أنبیائِه؛ ما اهل بیت رسول خدا(ص) وسیله ارتباط خدا با مخلوقاتیم ما برگزیدگان خداییم و جایگاه پاکی ها، ما دلیل های روشن خداییم و وارث پیامران الهی( شرح‌ نهج‌ البلاغه‌ لابن‌ ابی‌ الحدید، ج16‌، ص211البته می توان مولفه ها و وسایل جزیی تری را ذکر کرد، اما این وسایل و اسباب پیش گفته، مهم ترین آنها بر اساس آموزه های قرآنی است.

هر کسی که بخواهد با خداوند یک رابطه درست و مناسب برقرار کند، نمی تواند این وسایل و عوامل را نادیده بگیرد؛ چرا که خداوند ارتباط خود با خلق را در این چارچوب، قانون و برنامه قرار داده و به عنوان صراط مستقیم هدایت معرفی نموده است. در این میان نیت و قصد باطنی در هر گونه ارتباط گیری نقش اساسی را ایفا می کند؛ زیرا حسن فعلی و عمل صالحی چون اطاعت، تنها با حسن فاعلی و نیت قلبی خالص است که معنای واقعی می یابد و پذیرفته می شود. از این روست که ملاک در تحقق ارتباط نیت و عمل صالح یعنی تحقق حسن فاعلی و حسن فعلی است. رسول اكرم صلى الله عليه و آله درباره نقش آنها در تحقق ارتباط می فرماید:إنَّ اللّه لايَنظُرُ إلى صُوَرِكُم وَلا إلى أَموالِكُم وَإنَّما يَنظُرُ إلى قُلُوبِكُم وَأَعمالِكُم؛ خداوند به شكل شما و اموال شما نگاه نمى كند بلكه به دلها و اعمال شما توجه مى نمايد. (امالى طوسى، ج1، ص536، ح1162)

امام على عليه السلام نیز همین را مبنا و معیار درست ارتباط معرفی کرده و می فرماید: طُوبى لِمَن أَخلَصَ لِلّهِ عَمَلَهُ وَعِلمَهُ وَحُبَّهُ وَبُغضَهُ وَأَخذَهُ وَتَركَهُ وَكَلامَهُ وَصَمتَهُ وَفِعلَهُ وَقَولَهُ؛ خوشا به سعادت كسی كه عمل، علم، دوستى، دشمنى، گرفتن، رها كردن، سخن،سكوت ،كردار و گفتارش را براى خدا خالص گرداند. (تحف العقول، ص 100)

ذکر دایمی، ایمان واقعی

از نظر آموزه های اسلامی، هر گونه ارتباط میان خدا و خلق می بایست دایمی باشد. البته از سوی خداوند این ارتباط دایمی برقرار است؛ چرا که خداوند دم به دم و لحظه به لحظه نعمت وجود و دیگر نعمت ها را بر همه موجودات افاضه می کند و هرگز دمی این ارتباط قطع نمی شود؛ چرا که قطع این ارتباط به معنای نیستی و نابودی هر موجودی است و خلق همان طور که در ایجاد به خالق نیازمند است،‌ در بقا نیز نیازمند به خالق است.(فاطر، آیه 14 و آیات دیگر)

اما همواره مشکل از خلقی است که دارای اراده و اختیار است و به او اجازه داده شده که خود ارتباطش را با خدا تعریف و سامان دهد.(انسان، آیه 3) این مخلوقات دارای اراده و اختیار و حق انتخاب، جن و انسان است.(ذاریات، آیه 56) جن و انسان به سبب همین اراده و اختیار انتخاب، این ارتباط را قطع و یک طرفه می کنند و امکان رشد و متاله و ربانی شدن را از خود می گیرند و سلب می نمایند.

ذکر دایمی از سوی انسان به معنا همان ارتباط گیری دایمی از سوی انسان با خالق خویش در بهره مندی از فیوضات بیشتر و کامل تر رشدی افزون بر بقای محض است. از این روست که اگر کسی این ارتباط و ذکر دایمی را قطع کند از زندگی بهتر و کامل تر محروم می شود هر چند که از اصل بقای وجودی برخوردار خواهد بود. خداوند در این باره به انسان هشدار می دهد و می فرماید: وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَى ؛ و هر كس از ياد من دل بگرداند، در حقيقت، زندگىِ تنگ و سخت و ناگوارا خواهد داشت، و روز رستاخيز او را نابينا محشور مى‏كنيم.(طه، آیه 124)

این تنگنا و سختی و ناگوارایی زندگی به معنای فقدان دست یابی به کمالاتی است که او را به آسایش و آرامش می رساند؛ چرا که دست یابی به سعادت و آرامش و آسایش ابدی و مطلق در آخرت و نیز رسیدن به آرامش دنیوی و حتی بهره مندی از تمتعات و آسایش مادی دنیوی، در گرو چیزی است که از آن به ذکر الله یاد می شود.(طه، آیات 123 و 124 ؛ رعد، آیه 28؛ زمر، آیه 23؛ جمعه ، آیه 9)

حقیقت ذکر

اما حقیقت ذکر چیست؟ آیا ذکر به معنای یادکرد زبانی خداوند است؟ در پاسخ به این پرسش ها باید گفت: هر چند که ذكر، به معناى ياد آوردن چيزى است و یا هر آن چیزی است که بر زبان جارى شود.( لسان العرب، ابن منظور، ج 5، ص 48، «ذكر») ولی باید توجه داشت که «ذكر» همان «تذكّر» در برابر «غفلت» و فراموشى است كه اعمّ از تذكّر به قلب و زبان است.( التّحقيق، حسن المصطفوی ، ج 3، ص 297)

در کاربردهای قرآنی و فرهنگ قرآن، ذکر در معانی چندی به کار رفته است که از آن جمله می توان به احضار چيزى در ذهن، كتب انبياى پيشين، قرآن، نماز، محمّد(صلى الله عليه وآله و مانند آن اشاره کرد.( مفردات الفاظ قرآن کریم،‌ راغب اصفهانی، ص 328)

برای این که به درک درست تری از حقیقت ذکر برسیم و پاسخی به پرسش های اساسی خود بدهیم، می بایست نخست به آثاری که برای ذکر بیان شده توجه پیدا کنیم.

در آیات و روایات موارد بسیاری برای ذکر به عنوان آثار و کارکردهای دنیوی و اخروی و نیز مادی و معنوی بیان شده است. از جمله زمینه ساز هدایت(رعد، آیات 27 و 28)، نورانیت دل ها(نور، آیات 35 و 36)، عظمت ذاکر و مکان و زمان ذکرش(همان)، حرمت و قداست یابی مکان های ذکر(حج، آیه 40)، غفلت زدایی از دل ها(اعراف، آیه 205)، عنایت و توجه خدا(بقره، آیه 152)، بهره مندی از عنایات فرشتگان و صلوات ایشان(احزاب، آیات 41 تا 43)،رستگاری(اعلی، ایات 14 و 15)، رهایی از ظلمات و راهیابی به نور(احزاب، آیات 41 تا 43)، حیات و زندگی دل(حدید، آیات 16 و 17)، تامین منافع و خیر(جمعه، ایه 9)، پیروزی(انفال، آیه 45)، بصیرت و رهایی از شیاطین(اعراف، آیه 201)، آرامش دل (رعد، آیه 28) و آثار دیگری که در قرآن و روایات به آن اشاره شده است.

اکنون باید از خود بپرسیم که در فرهنگ قرآن و اسلام، آیا ذکری که این همه آثار برای آن مترتب می شود، همین ذکر زبانی یا قلبی است، یا امری دیگر است؟

به نظر می رسد که ذکر به معنای رهایی از غفلت و حرکت در مسیری است که فلسفه قرآنی برای انسان تعیین و مشخص کرده است. به این معنا که انسان بداند که به عنوان خلیفه الهی می بایست اسما و صفاتی تعلیمی را با عبادت درست در خود فعلیت بخشد و خدایی و ربانی شود.(بقره، آیات 30 و 31؛ ذاریات، آیه 56؛ بقره، آیه 138؛ آل عمران ، آیه 79 و آیات دیگر)

از این روست که امیرمومنان امام على عليه السلام خواهان ذکری می شود که آثاری چون آرامش و رحمت و روشنی دل ها را به همراه دارد: اَلذِّكرُ يونِسُ اللُّبَّ وَيُنيرُ القَلبَ وَيَستَنزِلُ الرَّحمَةَ؛ ياد خدا عقل را آرامش مى دهد، دل را روشن مى كند و رحمت او را فرود مى آورد. (غررالحكم، ج2، ص66، ح1858)

و بهترین زندگی را به همراه دارد و راه نجات است: اُذكُرُوا اللّه ذِكراخالِصا تَحيَوابِهِ أَفضَلَ الحَياةِ وَتَسلُكوابِهِ طُرُقَ النَّجاةِ؛ خدا را خالصانه ياد كنيد تا بهترين زندگى را داشته باشيد و با آن راه نجات و رستگارى را به پيماييد. (بحارالأنوار، ج78، ص39، ح16)

رسول اكرم صلى الله عليه و آله در بیان حقیقت این ذکر می فرماید : مَن أَطاعَ اللّه عَزَّوَجَلَّ فَقَد ذَكَرَ اللّه وَإِن قَلَّت صَلاتُهُ وَصيامُهُ وَتِلاوَتُهُ لِلقُرآنِ؛ هر كس خداى عزوجل را اطاعت كند خدا را ياد كرده است، هر چند نماز خواندن و روزه گرفتن و قرآن خواندنش اندك باشد. (بحارالأنوار، ج77، ص86، ح3)

پس حقیقت ذکر را می بایست در اطاعت از خداوند دانست، نه آن که انسان کلماتی را مکرر بر زبان یا حتی قلب جاری کند ولی هدف زندگی و چکاد آن را که خدایی شدن از طریق اطاعت از حلال و حرام خداست، فراموش کند. چه زیبا امام صادق عليه السلام ذکر الله را معنا می کند و در تفسیر کلام خداوندی که خواهان ذکر الله اکبر است ایشان می فرماید :فى قَولِهِ تَعالى: (لَذِكرُ اللّه أَكبَرُ) ـ : ذِكرُ اللّه عِندَ ما أَحَلَّ وَحَرَّمَ؛ درباره آيه «ياد خدا بزرگتر است» ـ : به ياد خدا بودن در هنگام روبه رو شدن با حلال و حرام.( نورالثقلين، ج4، ص162، ح61)

پس انسان اگر می خواهد ذکرالله واقعی داشته باشد می بایست همواره در اندیشه شناخت حلال و حرام خدا باشد و بکوشد تا به اطاعت از اوامر و نواهی او اقدام کند و حلال خدا را حلال و حرام او حرام بشمارد. بر این اساس، می بایست همه وجودش را ذکر الله در بر گیرد و تنها به ذکر زبانی یا قلبی اکتفا نکند. امام باقر عليه السلام به انواع و اقسام ذکر همه اعضا اشاره می کند ودر همان چارچوب کلی اطاعت از خدا، آن را این گونه تفسیر و تبیین می نماید و می فرماید : ذِكرُ اللِّسانِ الحَمدُ وَالثَّناءُ وَ ذِكرُ النَّفسِ الجَهدُ وَالعَناءُ وَذِكرُ الرّوحِ الخَوفُ وَالرَّجاءُ وَذِكرُ القَلبِ الصِّدقُ وَالصَّفاءُ وَذِكرُ العَقلِ التَّعظيمُ وَالحَياءُ وَذِكرُ المَعرِفَةِ التَّسليمُ وَالرِّضا وَذِكرُ السِّرِّ الرُّؤيَةُ وَاللِّقاءُ؛ ذكر زبان حمد و ثناء، ذكر نفس سختكوشى و تحمل رنج، ذكر روح بيم و اميد، ذكر دل صدق و صفا، ذكر عقل تعظيم و شرم، ذكر معرفت تسليم و رضا و ذكر باطن مشاهده و لقا است.( مشكاة الانوار، ص 113)

این حقیقت همان اشتغال دایمی به ذکر الله است که جز اطاعت از خدا نیست. اگر انسان به چنین مقامی از ذکر دایم برسد، محبوب و معشوق خداوند خواهد شد و از اثار و برکاتی شگرف از چنین ذکر بهره مند خواهد شد که رسول اكرم صلى الله عليه و آله به آن توجه می دهد و می فرماید : يَقولُ اللّه عَزَّوَجَلَّ إِذ كانَ الغالِبُ عَلَى العَبدِ الاِشتِغالُ بى، جَعَلتُ بُغيَتَهُ وَلَذَّتَهُ فى ذِكرى فَإذا جَعَلتُ بُغيَتَهُ وَلَذَّتَهُ فى ذِكرى عَشَقَنى وَعَشَقتُهُ فَإِذا عَشَقَنى وَعَشَقتُهُ رَفَعتُ الحِجابَ فيما بَينى وَبَينَهُ وَصَيَّرتُ ذلِكَ تَغالُبَاَ عَلَيهِ لايَسهو إِذا سَهَا النّاسُ اُولئِكَ كَلامُهُم كَلامُ النبياءِ اُولئِكَ البطالُ حَقّا؛ خداى عزوجل مى فرمايد: هرگاه ياد من بر بنده ام غالب شود، خواهش و خوشى او را در ياد خود قرار دهم و چون خواهش و خوشى او را در ياد خود قرار دهم عاشق من شود و من نيز عاشق او گردم و چون عاشق يكديگر شديم حجاب ميان خود و او را بر دارم و عشق خود را بر جان او چيره گردانم، چندان كه مانند مردم دچار سهو و غفلت نمى شود، سخن اينان سخن پيامبران است، اينان براستى قهرمانند. (كنزالعمال، ج1، ص433، ح1872)

انسان با ذکر الهی است که به کمال می رسد، زیرا هر اطاعت در حلالی او متصف به صفت و اسمی از اسماء می کند و هر اطاعت در حرامی او را از مانع برای قرب و خدایی شدن دور می سازد. به این معنا که اطاعت از خدا در حلال و حرام، به معنای بهره مندی از مقتضی و رهایی از مانع برای خدایی شدن است. رسول اكرم صلى الله عليه و آله به انسان ها هشدار می دهد که قدر لحظات عمر خود را بدانند و از سرمایه وجودی خویش بهره گیرند و دمی را به غفلت نگذرانند؛ زیرا این غفلت ها به معنای از دست رفتن سرمایه های وجودی انسان است که در عصر کوتاه عمر دنیوی به او بخشیده شده است و اگر این لحظات را به اطاعت خدا بر اساس باورهای اسلامی نگذارند خاسر و زیانکار خواهد شد(سوره عصر) و در آخرت انگشت حسرت به دندان خواهد گزید. از این روست که آن حضرت (ص) می فرماید: ما مِن ساعَةٍ تَمُرُّ بِابن آدَمَ لَم یُذکَر اللهُ فیها إلّا حَسِرَ عَلَیها یَومَ القیامَةِ؛ هر لحظه ای که بر فرزند آدم بگذرد و او به یاد خدا نباشد روز قیامت حسرتش را خواهد خورد.( کنز العمال ح1819)

این که در آیات و روایات بسیار بر ذکرالهی تاکید شده است و مثلا امام حسن عسکری عليه السلام می فرماید : أكثِروا ذِكرَ اللّه‏ِ وذِكرَ المَوتِ وتِلاوَةَ القُرآنِ؛ خدا را بسيار ياد كنيد و هميشه به ياد مرگ باشيد و قرآن زياد بخوانيد.(ميزان الحكمة : ح 21781) یا امام صادق عليه السلام نقل می کند که: اَوْحَى اللّه‏ُ عَزَّوَجَلَّ اِلى مُوسى عليه‏السلام يا مُوسى لا تَفْرَحْ بِكَثْرَةِ الْمالِ وَ لا تَدَعْ ذِكْرى عَلى كُلِّ حالٍ فَاِنَّ كَثْرَةَ الْمالِ تُنْسِى الذُّنوبَ وَ اِنَّ تَرْكَ ذِكرى يُقْسِى الْقُلوبَ؛ خداى عزّوجلّ به موسى عليه‏السلام وحى كرد: اى موسى! به زيادى ثروت شاد مشو و در هيچ حالى مرا فراموش مكن، زيرا با زيادى ثروت گناهان فراموش مى‏شود و از ياد بردن من قساوت قلب مى‏آورد. (نهج الفصاحه، ح 2783) همان ذکر واقعی است که در اطاعت معنا می شود.

از این روست که ذکر الله به عنوان مکارم اخلاق معرفی شده که پیامبر(ص) خود را مامور اتمام آن معرفی می کند. امام صادق عليه السلام در باره این حقیقت ذکر الله می فرماید: لِجَرّاحِ المَدائِنىِّ ـ : ألا اُحَدِّثُكَ بِمَكارِمِ الأخلاقِ؟ اَلصَّفحُ عَنِ النّاسِ ، وَمُواساةُ الرَّجُلِ أخاهُ فى مالِهِ ، وَذِكرُ اللّه كَثيرا؛ به جرّاح مدائنى فرمودند: آيا به تو بگويم كه مكارم اخلاق چيست؟ گذشت كردن از مردم، سهيم كردن برادر (دينى) در مال خود و بسيار به ياد خدا بودن. غررالحكم، ج2ف ص451، ح3260

آن حضرت عليه السلام هم چنین می فرماید : اَلا اُحَدِّثُكَ بِمَكارِمِ الاَخْلاقِ؟ الصَّفْحُ عَنِ النّاسِ وَ مُواساةُ الرَّجُلِ اَخاهُ فى مالِهِ وَ ذِكْرُ اللّه‏ِ كَثيرا؛ آيا به شما بگويم كه مكارم اخلاق چيست؟ گذشت كردن از مردم، كمك مالى به برادر (دينى) خود و بسيار به ياد خدا بودن.(معانى الأخبار، ص 191، ح 2)

پس ذکر الهی که از مکارم اخلاقی نیز است، همان اطاعت کامل از خداوند در حلال و حرام اوست. این از این روست که در آیات و روایات جایگاه اطاعت بسیار برتر از هر عملی دانسته شده است. پیامبر اکرم (ص) در این باره می فرماید: إنَّ أحَبَّ النّاسِ إلَى اللَّهِ يَومَ القِيامَةِ أطوَعُهُم لَهُ؛ روز قيامت محبوب‏ترين آدميان نزد خداوند فرمان‏برترينِ آنها از او است.(الكافى – ج 5 – ص340)

این اطاعت و ذکر الهی می بایست همواره در مسیر درست باشد و انسان نمی بایست دراین باره تساهل و تکاهل داشته باشد و برای رضای خلق، خالق را به خشم آورد. پیامبر اکرم (ص) به مردم در این باره هشدار می دهد و می فرماید: إیّاکَ أن تَمنَعَ فی طاغةِ اللهِ فَتُنفُقَ مُثلَیهِ فی مَعصیةِ اللهِ؛ از خرج کردن در راه طاعت خدا دریغ مکن وگرنه دو برابرش را در راه معصیت او خرج خواهی کرد (بحار الانوار، ج75، ص32)

آن بزرگوار(ص): هم چنین می فرماید لا تَخَفْ فِي اللَّهِ لَومَةَ لائمٍ؛ در راه خدا از ملامت و نكوهش ملامتگران نترس.(معانى الأخبار، ص 335)

امام هادى(سلام الله علیه) نیز اطاعت را حتی در صورت خشم مخلوق نیکو می شمارد و می فرماید: مَن أطاعَ الخالِقَ لَم يُبالِ سَخَطَ المَخلوقينَ؛ كسى كه از خدا اطاعت مى‏كند، از خشم مردم باكى ندارد. (بحارالأنوار – ج 71 – ص 182)

چرا که انسان اگر فقط از خدا بترسد و او را اطاعت کند،‌باکی از دیگران نخواهد داشت که او خدای اکبر است و هیچ کس را به این مقام نرسد تا اطاعت شود.

اگر انسان از خدا بترسد و اطاعت و ذکر واقعی او را در پیش گیرد در آخرت هراسان و ترسان نخواهد بود و در آرامش و اسایش به سر می برد. امام حسین علیه السلام می فرماید: لا یَأمَنُ یَومَ القِیامَةِ إِلا مَن خافَ اللهَ فی الدُّنیا؛ هیچ کس روز قیامت در امان نیست، مگر آن که در دنیا خدا ترس باشد. (بحار الانوار، ج 4، ص 19)

پس با امید به یاری و عنایت الهی تنها از او ترسان باش و به مخالفت با کسانی که دعوت به معصیت می کنند بپردازد و ترسی به خود راه مده که امام صادق علیه السلام می فرماید: اَرج الله رَجاءَ لایجرّئک عَلی مَعصیتِه و خَف اللهَ خوفاً لا یؤیسُک مِن رَحمته؛ به خداوند امیدوار باش، امیدی که تو را بر انجام معصیتش جرات نبخشد و از خداوند بیم داشته باش بیمی که تو را از رحمتش ناامید نگرداند. (جهادالنفس،ح109)

چرا که اگر انسان برای خدا کاری را انجام دهد و یا از کاری اجتناب کند، خداوند خودش عوضش را می دهد . امام على عليه السلام می فرماید: مَن تَرَكَ لِلّهِ سُبحانَهُ شَيئا عَوَّضَهُ اللّه خَيرا مِمّا تَرَكَ؛ هر كس به خاطر خداى سبحان از چيزى بگذرد، خداوند بهتر از آن را به او عوض خواهد داد. (غررالحكم، ج5، ص395، ح8909)

به هر حال از آن چه که گذشت به روشنی می توان دریافت که ذکر واقعی و حقیقی چیزی جز اطاعت از خداوند نیست که با انجام حلال و ترک حرام صورت می گیرد. کسی که همواره در اندیشه شناخت حلال و حرام خدا و عمل بر اساس موازین الهی است غافل نیست و به ذکر الهی مشغول خواهد بود. چنین خلوصی برای خدا حتی در مدت چهل شبانه و روز آثار و برکاتی دارد که نمی توان آن را شمارش کرد ؛ چه رسد که انسان همه عمر با خلوص در اطاعت الهی به سر برد. رسول اكرم صلى الله عليه و آله در تاثیر خلوص در اطاعت به ذکر الهی دایمی در مدت چله می فرماید: مَن أخلَصَ لِلّهِ أربَعينَ صَباحا ظَهَرَت يَنابيعُ الحِكمَةِ مِن قَلبِهِ عَلى لِسانِهِ؛ هر كس چهل روز خود را براى خدا خالص كند چشمه هاى حكمت از قلب وى بر زبانش جارى مى شود. ( نهج الفصاحه، ح 2836)

پس باید کاری کرد که دایم به ذکر مشغول بود و اطاعت خالصانه داشت و از غفلت رهایی یافت تا آثاری چون متاله و ربانی شدن را در همین دنیا ادارک کرد و در چکاد شرافت انسانیت قرار گرفت.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا