اجتماعیاعتقادی - کلامیسیاسیمعارف قرآنیمقالات

اختیارات و وظایف حکومت ولایی

نظام سیاسی ولایی به عنوان یک حکومت الهی، دارای اختیارات و وظایفی است که باید آن را شناخت و ضمن مطالبه وظایف و مسئولیت ها، به اختیارات آن گردن نهاد. البته باید توجه داشت که این اختیارات برای حکومتی است که حاکمان آن را صالحان مصلح شکل می دهند و وظایف الهی خود را در قبل خدا و خلق به خوبی انجام داده و کوتاهی نمی کنند.

حکومت ولایی در نظام سیاسی قرآنی

از آن جایی که انسان موجودی اجتماعی است، نیازمند حکومت و نظام قانونی مشروعی است تا شرایط را برای زندگی سعادتمند در دنیا و آخرت برقرار کند. از همین روست که بخش اعظم احکام و آموزه های دستوری قرآن به حوزه مسایل اجتماعی و روابط میان فردی اختصاص یافته است. بر همین اساس، خداوند به مساله حکومت و دولت توجه خاص دارد؛ زیرا اگر حکومت صالح مصلح وجود داشته باشد، دست یابی به فلسفه و حکمت آفرینش انسان آسان تر و شدنی تر است. پیامبران هماره تلاش کردند تا مسایل اجتماعی مردم را مدیریت کرده و به نوعی حاکمیت و حکومت را در چارچوب ولایت الهی و قوانین کتب آسمانی چون تورات و انجیل و قرآن اعمال کنند.(بقره، آیات 213 و 251؛ آل عمران، آیه 79؛ انعام، آیه 89 ؛ مائده، آیات 44 و 47؛ ص، آیات 17 و 20 و 26 ؛ و آیات دیگر) از همین روست که پیامبر(ص) در نخستین گام دولت شهری را در مدینه تشکیل می دهد تا بتواند نظام سیاسی ولایی را بسازد و شرایط عمومی برای فلسفه آفرینش انسان فراهم آورد.

در آیات قرآنی به اشکال گوناگون از حکومت و مباحث نظام سیاسی سخن به میان آمده است. از واژگان قرآنی در فرهنگ سیاسی و اصطلاحات آن، واژه حکومت است. واژه عربی حكومت از حكم گرفته شده است. حكم در اصل به معناى منع و جلوگیری براى اصلاح(مفردات الفاظ قرآن کریم، ص 248، «حكم».) یا منع از ظلم است.(معجم مقاييس اللّغه، ج 2، ص 91، «حكم».) به حاكم از اين جهت حاكم گفته مى شود كه ظالم را از ظلم كردن منع مى كند.(لسان العرب، ج 3، ص 270، «حكم».) بنابراین، نقش بازدارندگی در تحقق حکومت و حاکمیت بسیار مهم و اساسی است. در حقیقت حاکم محدودیت های قانونی را نسبت به آزادی افراد جامعه اعمال می کند تا جلوی ظلم گرفته شود. البته این واژه در دایره گسترده تری به کار رفته و شامل برخی از اعمال اثباتی نیز می شود تا این مانعیت تحقق یابد. وضع قوانین و مقررات و اجرای آن و مجازات متخلفان همه در راستای تحقق بخشی به اصل منع از ظلم و ستم است.

حکومت در اصطلاح سیاسی و اجتماعی، فرايند اِعمال سياستها و تصميمات از سوى مقامات رسمى در دستگاه سياسى و يا اشاره به مجموعه مقامات رسمى مسئول براى اتّخاذ تصميمات سياسى لازم الاجراست.( دايرة المعارف تطبيقى علوم اجتماعى، ج 1، ص 232.)

در آیات قرآنی، به این امر مهم اجتماعی و مفهوم اصطلاحی توجه شده است و قرآن با بهره گیری از واژگانی چون «ملك»، «خلف» «ولى» و مشتقّات آنها و نیز مفاد برخى جملات به این مفهوم توجه داشته است.

از نظر قرآن، حکومت به معنای اصطلاحی همانند ثروت یک هدف غایی نیست؛ هر چند که یکی مهم ترین ابزار برای دست یابی به اهداف متعالی آفرینش انسان است؛ بنابراین، نباید به حکومت به عنوان یک ارزش ذاتی و نفسی نگریست، بلکه باید به عنوان ابزار مورد توجه و اهتمام قرار گیرد. از همین روست که قرآن بر ناچيز بودن دستيابى به تمکن و سلطنت زمينى، در قياس با پاداش آخرتى در آیات 56 و 57 سوره یوسف تاکید می کند و یاد آور می شود که هدف باید دست یابی به سعادت اخروی از طریق بسترسازی در زمین و دنیا با بهره گیری از همه امکانات باشد؛ زیرا دنیا کشتزار و مزرعه آخرت است و سازه های اخروی با تلاش در دنیا ایجاد و ساخته می شود. اگر پیامبران(ع) آن را هدف خویش قرار داده اند، در راستای این مهم بوده است تا با حکومت و داورى در میان مردم و حلّ اختلافات ایشان، عدالت به ویژه عدالت قسطی اجرا شود و هر کسی از شرایط مساوی و یکسان برای دست یابی به سعادت اخروی بهره مند شوند.(بقره، آیه 213؛ حدید، آیه 25)

بر همین اساس تشکیل حکومت از سوی پیامبران(ع) به عنوان یک هدف متعالی در دستور کار قرار گرفته و خداوند نیز وعده می دهد تا ایشان پس از فراز و فرودهای بسیار در نهایت حکومت جهانی صالح و مصلح را تشکیل خواهند داد.(نور، آیه 55)

البته دست یابی به این حکومت جهانی نیازمند صبر و استقامت و مقاومت و پایداری مومنان و استعانت جویی از خدا است؛ زیرا مشیت الهی و سنت خداوندی بدین قرار گرفته که انسان های متقی و صالح استعانت جوی دارای صبر و استقامت به چنین حکومتی دست یابند.(اعراف، آیه 128)

در چرایی تشکیل حکومت از سوی پیامبران(ع) و مومنان ، خداوند افزون بر آن چه گفته شد، به این نکته توجه می دهد که تصحيح مركزيّت قدرت و حاكميّت جامعه، تنها راهكار اصلاح و هدايت مردم در مسیر اهداف آفرینش انسان است.(اعراف، آیه 103؛ مومنون، آیات 45 و 46؛ قصص، آیه 32؛ زخرف، آیه 46)

البته حکومت به سبب مقتضیات ذاتی خود، یکی از مهم ترین ابزارهای امتحان الهی نسبت به بشر به ویژه متقین است؛ زیرا انسان در مقام حکومت است که نشان می دهد تا چه اندازه از تقوای الهی عملی سود برده و خداترس است. از همین رو، خداوند به متقین هشدار می دهد که ابزارهای امتحان خداوند، از تقواپيشگان، رساندن آنان به حكومت است.(اعراف، آیات 128 و 129) برای این که حاکمان متقی در مسیر درست گام برداشته و از امتحان الهی سربلند بیرون آیند، افزون بر تزکیه نفس باید هماره به نظارت خداوند بر اعمال خود توجّه داشته باشند(اعراف، آیه 129) و از قدرت و مشيّت خدا در امور خویش غافل نشوند(یوسف، آیه 99) تا این گونه زمينه گرايش آنان به كردار نيك(اعراف، آیه 129؛ یوسف، آیه 78) فراهم آید و از ظلم و افساد در سرزمينهاى آباد و تحقير عزيزان جوامع و خوارى آنان، با اشغال گری و جنگ افروزی پرهیز کرده(یوسف، آیات 78 و 79؛ نمل، آیه 34) و به عدالت قسطی با مردمان برخورد کنند و از گناهان و خطاهای مردم بگذرند.(یوسف، آیه 92) این گونه است که مردم به ایشان احترام می گذارند و سر تعظیم و خشوع در برابر ایشان فرود آورده و با جان و دل مطیع فرمان خواهند شد.(یوسف، آیات 100 و 101)

خداوند افزون بر توجه بخشی و توجه یابی حاکمان به مشیت خود در امور هستی از جمله حکومت(یوسف، آیات 99 تا 101) بر لزوم توجّه حاكمان، به قدرت خدا و پرهيز از غرور و اتكا به قدرت و مكنت خويش تاکید می کند(همان) تا این گونه حکومتی صالح و مصلح را در جامعه برقرار کنند و از هر گونه ظلم و ستم و استکبار دور شوند.

شرایط، اهداف، وظایف حاکمان در نظام سیاسی ولایی

در آیات قرآنی شرایط و وظایفی برای حاکمان و کارگزاران نظام سیاسی ولایی بیان شده که برخی از آن ها از فضایل و اخلاق شخصی و برخی دیگر در حوزه رفتار اجتماعی است. در این جا به برخی از آن ها اشاره می شود:

1. ایمان: از مهم ترین شرایط حاکم ایمان داشتن به هر آن چیزی است که خدا و پیامبرش گفته و آورده است.(نساء، آیات 141 و 144؛ مائده، آیه 55؛ یوسف، آیات 56 و57؛ نور، آیه 55)

2. تقوا: حاکم اسلامی باید نه تنها اهل تقوا بلکه متقین باشد که تقوا جزو قوام وجودی شخصیت او شده باشد.(اعراف، آیه 128؛ یوسف، آیات 56 و 57)

3. توانایی علمی: توانايى علمى و بلکه دانایی بالا در حد علیم، از شرايط حكومت و فرمانروايى است؛ زیرا نادان و جاهل نمی تواند مردم را رهبری و فرماندهی کند.(بقره، آیات 246 و 247؛ یوسف، آیه 55)

4. توانایی جسمی: توانايى جسمى، شرط لازم براى حكومت است؛ تن زار و بیمار روان را نیز رنجور می کند و قدرت عمل و تحلیل و تدبیر را می گیرد و از مدیریت شخص می کاهد. (بقره، آیات 246 و 247)

5. عبودیت: عبوديّت به درگاه خدا، از شرايط حاكمان است. حاکم باید عبدالله باشد تا مردم را عبید و برده خود نسازد، بلکه بنده خدا سازد و آزادگی و حریت را به آنان بدهد تا در مسیر کمال گام بردارند.(انبیاء، آیه 105)

6. صالح: هم چنین از شرایط حاکم آن است که عبد صالح خدا باشد. این عبد صالح است که اعمال صالح انجام می دهد.(همان؛ نور، آیه 55)

7. ايجاد امنيّت: برقرارى امنيّت اجتماعى، از وظایف و اهداف حكومت اسلامی است.(نور، آیه 55) در حقیقت برقرارى نظم و امنيّت و دفاع از جان و مال مردم، از وظايف حكومت است. بقره ، آیات 246 و 251 ؛ يوسف ، آیات 99 – 101)

8. حاكميّت دين اسلام: حاكميّت دين و فرامين الهى بر اجتماع، از وظایف و اهداف حكومت اسلامی است.(نور، آیه 55)

9. شرك ستيزى: شرك ستيزى و ايجاد زمينه عبادت خالصانه پروردگار، از وظایف و اهداف حكومت اسلامی است.(همان)

10. عدالت: لزوم عدالت پيشگى حاكمان و اجتناب از هواپرستى که انسان را از مسیر عدالت بیرون می برد.(ص، آیه 25) از نظر قرآن حق همان عدل و عدل همان حق است؛ زیرا هر چیزی که در جایی حق خود قرار گیرد عدل تحقق یافته است.

11. احسان: هر چند بنیاد حکومت ها بر عدل و محور عدالت است، ولی در شرایطی باید محاسن اخلاقی و بلکه مکارم اخلاقی مد نظر قرار گیرد و حاکم و حکومت از در احسان بلکه اکرام با مردم برخورد کند.(یوسف، آیات 56 و 92 و 100 و 101؛ کهف، آیه 86؛ فرقان، آیه 72)

12. مشورت: لزوم مشورت حاكمان با مردم، در امور اجتماعى از جمله مهم ترین مسایل در نظام سیاسی ولایی است.( (آل عمران، آیه 159) این گونه امت و نظام از هر گونه استبداد اجتناب کرده و از عقول مردم و یک دیگر برای پیشبرد اهداف متعالی اسلام بهره می برند.

13. قاطعیت : قاطعيّت، شرط لازم براى حاكمان، در اداره امور حكومتى است.(آل عمران، آیه 159) به این معنا که اگر مشورت می کند در نهایت اوست که با قاطعیت حکم می کند و لازم است این حکم قاطع اجرا و عمل شود.

14. اجتناب از ظلم: اصولا حکومت یعنی منع از ظلم، پس شرط حکومت داری آن است که از هر گونه ظلم اجتناب کرده و دیگران را اجازه ظلم ندهد. به سخن دیگر، حکومت به معنای مانعیت از ظلم دیگران است و به طریق اولی شرط حاکم و وظایف آن اجتناب از ظلم است.(یوسف، آیات 78 و 79)

15. اجتناب از استبداد: حکومت اسلامی برای جلوگیری از ظلم و ستم باید اصل مشورت را در امور اجرا کرده و از عقول مردم بهره مند شود. ترک خودکامگی و استبداد از وظایف و شرایط حکومت ولایی است.(آل عمران، آیه 159)

16. امانت داری: حکومت بر مردم و خود مردم امانتی در دست حاکم است و حاکم باید امانت دار باشد.(نساء، آیه 58؛ یوسف، آیات 54 و 55؛ دخان، آیه 18)

17. پرداخت زکات: همان طوری که بر امت است تا زکات خویش را پرداخت کند، بر حاکم است تا حق و حقوق مستحقان از زکات مال خویش را پرداخت کند و بلکه باید در این امر پیشگام باشد.(مائده، آیه 55؛ حج، آیه 41)

18. ارتباط آسان: حاکم باید با مردم به آسانی ارتباط برقرارکند و این ارتباط آسان متقابل باید هماره مد نظر قرار گیرد و هر گونه حاجب و مانع حذف شود.(یوسف، آیات 56 و 58)

19. هدایت گری: از وظایف حاکم، هدایت گری مردم به سمت و سوی اهداف متعالی اسلام و قرآن است؛ زیرا مردم بر دین ملوک و حاکمان خویش هستند و از آنان تاثیر می پذیرند.(زخرف، آیات 51 و 54)

20. کفرستیزی: همان گونه که حاکمیت اسلام باید ستم ستیز باشد کفر ستیز باشد؛ زیرا کفر و شرک بزرگ ترین ظلم به انسان است.(کهف، آیات 83 تا 88 و آیات دیگر)

21. حمایت از محرومان: مبارزه با هر گونه محرومیت از اقتصادی و فکری و فرهنگی از وظایف حاکمان اسلامی است. هم چنین حمایت از محرومان باید در دستور کار باشد.(کهف، آیات 83 تا 97)

22. . اقامه نماز: برپاداشتن نماز، از وظایف و اهداف حكومت اسلامی است.(حج، آیه 41)

23. امر به معروف: امر به معروف و نهى از منكر، از وظایف و اهداف حكومت اسلامی است.(همان)

24. نهى از منكر: نظام اسلامی تنها نباید به معروف امر کند ، بلکه باید نهى از منكر و زشتی ها و نابهنجاری ها در دستور کار قرار داده و شرایط را برای ورود مردم به بهشت و سعادت دنیا و آخرت فراهم آورد و نمی تواند از این مهم شانه خالی کند. (حج، آیه 41)

25. نظارت: نظارت بر كارگزاران و بازديد از نيروهاى تحت فرمان، از وظايف حاكمان است؛ زیرا خطا و اشتباه و بلکه تبعیت از هوا و هوس در قدرت بیشتر ممکن است و باید نظارت سفت و سختی اعمال شود تا جلوگیری انحراف و ظلم و ستم گرفته شود. (نمل، آیه 20)

26. مسئوليّت پذيرى: مسئوليّت حاكمان نسبت به اعمال زيردستان خود به این معنا است که حاکم باید پاسخ گوی اعمال زیر دستان باشد. (طه، ایات 43 و 47) زیرا در این آیات فرعون مسئول دانسته شده است. روشن است كه فرعون، شخصاً به شكنجه بنى اسرائيل اقدام نمى كرده، بلكه مأموران وى اين كار را انجام مى دادند، ولى چون فرعون حاكم آنان بوده، حضرت موسى(عليه السلام)عمل شكنجه را به او نسبت داده كه نشان دهنده مسئوليّت هر حاكمى نسبت به اعمال زيردستان شان است. اصولا از نظر قرآن، قدرت و حكومت، زمينه ساز پيروى از هواى نفس و انحراف از راه خدا است و باید هماره پاسخ گویی در کنار نظارت در دستور کار باشد.

27. اطّلاع رسانى شفاف: مقابله با شايعه ها و اطّلاع رسانى صحيح و به موقع، از وظايف حكومت است تا این گونه از جنگ روانی و نرم علیه حکومت جلوگیری شود.(نساء، آیه 83)

28. ايجاد وحدت: ايجاد و حفظ وحدت جامعه، از وظايف حكومت اسلامى است.( نساء، آیه 59)

29. تدبير امور اقتصادى: تدبير امور اقتصادى، از وظايف مهمّ حكومت است. (نساء ، آیه 53؛ يوسف ، آیه 55) هم چنین خدا بر لزوم اهتمام حكومت به برنامه ريزى، محاسبه و پيش بينى شرايط اقتصادى به عنوان یک وظیفه تاکید می کند.(یوسف، آیات 47 و 48) در همین راستا مهار توليد و توزيع ارزاق، در شرايط بحرانى، از وظايف حكومتها دانسته شده است(همان) خداوند از بى توجّه به وضع اقتصادى مردم از سوی حكومتها و حاكمان را نکوهش می کند.(همان؛ نساء، آیه 53)

30. حفظ كشاورزى: حفظ كشاورزى، به عنوان خاستگاه اقتصاد و رشد و شکوفایی تمدنی از وظايف حكومت اسلامی است که باید بدان اهتمام ورزد.(بقره، ایه 205)

31. حفظ نيروى انسانى: اصلاح جامعه و حفظ نسلها، از وظايف حكومتها است. پس توالد و تناسل و جمعیت انبوه باید دردستور کار قرار گیرد نه آن که کنترل جمعیت و سقط و عقیم سازی.(بقره، ایه 205)

32. مدیریت ثروت عمومی: گردآورى و تقسيم صدقات و تعيين كارگزارانى براى آنها، از وظايف حكومت اسلامى اسلامی است.(توبه، آیه 60)

: 33. رعايت حق: رعايت حق در داورى بين مردم، وظيفه اساسى حكومت اسلامی است.(ص، ایه 26) در همین راستا خدا بر لزوم پرهيز حاكمان از مجازات بى گناهان، به جاى گناهكاران تاکید می کند تا ظلم و ناحقی روا نشود. (يوسف آیات 78 و 79 )

34. مبارزه با ظلم: پرداختن حكومتهاى الهى به مبارزه با ظلم و تلاش براى سبك بار ساختن مقرّرات اجتماعى مؤمنان است. (كهف ، آیات 87 و 88) 35. نجات مستضعفان: نجات مستضعفان از سلطه ظالمان و مستکبران، از وظايف حكومتهاى صالح و اسلامی است. (نساء ، آیه 75)

البته در آیات و روایات وظایف دیگری بیان شده که در مباحث مختلف به آن پرداخته شده و یا می شود. در این بخش به همین میزان بسنده می شود.

اختیارات حکومت در نظام سیاسی ولایی

در آیات قرآنی برای نظام سیاسی ولایی اختیاراتی بیان شده است. اصولا نظام سیاسی ولایی اختیار دار امور اجتماعی مردم و اوضاع و احوال سیاسی است. از این روست که حکومت ولایی از خود مردم بر خودشان ولایت قوی تر و روشن تری دارد و به یک معنا اولویت ولایت از آن ولایت الهی حاکم اسلامی است.(احزاب، آیه 6)

خداوند به صراحت در آیات قرآنی از صاحب اختيار بودن پيامبر(صلى الله عليه وآله)، در امور حكومتى و اجتماعى سخن به میان آورده است و حاکمیت و ولایت او را بر امور اجتماعی و حتی در برخی از موارد شخصی با توجه به مصالح عالی نظام ، مورد اهتمام و تاکید قرار داده است.(توبه، آیه 86؛ نور، آیات 53 و 54 و 56 و 62؛ احزاب، آیات 6 و 13؛ محمد، آیه 13؛ تغابن، آیه 12) مؤمنان به اطاعت از حکومت در امور اجتماعی و سیاسی موظّف هستند و حق سرپیچی و عصیان ندارند.(نساء، ایه 59؛ مائده، آیه 92 و آیات دیگر) پس آنان براى ترك كارهاى حكومتى و اجتماعى باید مستقیم از حکومت و حاکم اذن و اجازه بگیرند.(نور، ایه 62)

از نظر قرآن حكومتها، در محدود كردن آزادى مردم براى تصرّف اموال و املاك خود و سوق دادن آن به سمت مصالح عمومى، در شرايط بحرانى مختار و مجاز هستند.(یوسف، آیات 47 و 49 و 55 و 56) هم چنین پس از تصميم حکومت و صدور فرمان بر چيزى، مردم حق رأى و انتخاب ندارند و نمی توانند با آن مخالفت کنند.(احزاب، آیه 36؛ ال عمران، آیه 159)

هم چنین اموال عمومی از انفال و فی و زکات در اختیار نظام سیاسی و حاکم اسلامی ولایی است.(حشر، آیات 6 و 8؛ توبه، آیه 103) چنان که حاکم اسلامی در نظام سیاسی ولایی ، مرجع حلّ اختلاف، در امور اختلافى ميان امّت اسلام است و باید به ایشان مراجعه کرد و گرنه در حکومت تحاکم به طاغوت خواهد بود.(نساء، آیات 59 و 65 و آیات دیگر) مبارزه علیه حکومت طاغوتی بر حکومت و نظام سیاسی ولایی است تا علیه حکومت های طاغوتی که به مردم خویش ظلم و ستم روا می دارند و مردمان را به استضعاف می کشانند مبارزه کرده و در این راه امت باید نظام سیاسی ولایی را یاری رساند.(نساء، آیه 75)

اصولا از نظر قرآن مبارزه تا سر حدّ جان دادن با حاكمان فاسد لازم و ضروری است(بقره، آیات 205 و 207)؛ زیرا مراد از «تولّى» در این آیات به معناى اين است كه شخص مالك امر و والى شده باشد و به ظلم و ستم و فساد بپردازد. (مجمع البيان، ج 1 – 2، ص 534) خداوند بر لزوم مبارزه با حاكمان فاسق و تجاوزپيشه(قصص، آیات 32 و 35) و حکومت کافر ظالم تاکید دارد و پذيرش حكومت كافر، از ناحيه مؤمنان را حرام و گناه دانسته است.(نساء، آیات 141 و 144)

سیاست حکومت های ظالم، بر ساختار استبدادی و خودکامگی سامان می یابد و مشورت و مشاوره در آن جایگاه و ارزشی ندارد؛ اما همین افراد وقتی در بحران قرار می گیرند مردم برایشان مهم می شود و از آنان برای حضور در اجتماعات حمایتی یا مشورتی بهره می گیرند.(شعراء ، آیات 10 و 11 و 34 و 35 )

از نظر قرآن، فقر فرهنگى، مايه ترويج و پايدارى حكومتهاى استبدادى است(زخرف، آیه 54)؛ زیرا «استخفّ» در آیه يعنى عقلها و انديشه هاى آنها را سبك گردانيد. (الميزان، ج 18، ص 111) بنابراین، مبارزه با این نوع حکومت های ظالم باید فرهنگی و علمی نیز باشد و نمی توان تنها با بهره گیری از قدرت نظامی این مردم را نجات داد. توجه به بخشی به مشیت و ربوبیت الهی می تواند در این مبارزه بسیار مهم و اساسی باشد؛ زیرا نپذيرفتن ربوبيّت خداوند و مخالفت با پيامبران، زمينه ساز نظام استبدادى و حاكميّت ستمگران می شود (هود، آیات 53 و 57 و 59) و باید مردم را به این امور توجه داد تا از حکومت ظالمان رها شوند.

از نظر قرآن، حاكميّت طاغوت، منحرف كننده جامعه به سوى ظلمتها و تباهيها است و باید با آن مبارزه کرد و به ولایت و حاکمیت آن کفر ورزید.(بقره، آیه 257) اگر مردم بدان کفر نورزند باید در انتظار باشند که ایشان حاکم شوند و حکومت ایشان باقی و برقرار باشند؛ زیرا این سنت و قانون الهی است.(انعام، آیات 65 و 129)

البته در شرایط مجاز به همکاری محدود به حاکمیت طاغوتی و ظالم هستیم و آن زمانی است که این همكارى با حكومت ظالمان، در جهت خدمت به مردم و جلوگيرى از فساد بیش تر آنان باشد و راهی دیگری برای سرنگونی نظام طاغوتی نباشد و تنها با نفوذ می تواند ظلم و فسادش را محدود کرد.(یوسف، آیات 54 و 55؛ غافر، آیات 28 و 29)

از آن جایی که شهروندانی در میان امت اسلام زندگی می کنند که اهل نفاق هستند و جریان نفاق خطرناک ترین جریان درون دینی است که باید مراقب و هوشیار بود تا به اهداف نظام سیاسی ولایی ضربه نزند، خداوند به مباحث منافقان در عرصه سیاسی و اجتماعی توجه خاص مبذول داشته است. از پيشگويى های قرآن نسبت به جریان نفاق، حاكميّت منافقان بر امور امّت اسلام است.(محمد، آیه 22) بنابراین، لازم است تا امت هوشیارانه مراقب باشد تا اینان زمام امور نظام سیاسی اسلام در دست نگیرند. از نظر قرآن، توجه به اعمال و رفتار ایشان بهترین راه شناخت این جریان و جلوگیری از حاکمیت یابی آنان است. این جریان پس از شناسایی باید از حکومت بیرون رانده شوند و با مبارزه اجازه داده نشود تا در جایگاه حاکم قرار گیرند و حکومت کنند.

از نظر قرآن، منافقان پيش از حاكميّت داعيه اصلاح طلبى داشته و پس از رسيدن به حكومت افساد می کنند(بقره، آیات 204 و 205)؛ زیرا منافقان براى فساد در زمين و نابودى كشاورزى و نسل كشى، در صورت به حكومت رسيدن تلاش خواهند کرد و در این امور کوتاهی نخواهند داشت.(همان) حاكمان منافق، نابودكننده دين و نیز مردم بوده و از توالد و تناسل جلوگیری می کنند(همان)؛ چنان که فساد در زمين و قطع رحم، از ويژگيهاى حاكمان منافق است(محمد، آیات 22 و 23)؛ طبق يك احتمال، واژه «تولّيتم» در آیه به معناى تصدّى امور مردم حكومت است. (مجمع البيان، ج 9 – 10، ص 158؛ روح المعانى، ج 12، جزء 26، ص 112)

گفتنى است كه به قرينه سياق آيات قبل و بعد، خطاب آيه، متوجّه منافقان است. پس آنان در صورت حکومت یابی و حاکمیت به این رویه و روش عمل خواهند کرد و رفتار ظالمانه ایشان در حکومت و قدرت آشکار می شود و پرده از چهره خویش بر می دارند؛ زیرا قدرت اسلام است که ایشان را به نفاق می کشاند و هنگام دست یابی به قدرت اهداف پلید و روش های خبیث خویش را آشکار می سازنند. از نظر قرآن مبارزه با این حاکمان و لعن ایشان واجب است(محمد، آیات 22 و 23) واز آن جایی که انسانهايى حق ناپذير و كوردلی (همان) حاكمانی منافق و مفسد و خودخواه هستند(بقره، آیات 204 تا 206) پذيرش ولايت و حاكميّت منافقان حرام و مبارزه با آنان واجب است.(نساء، آیه 144)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا