اجتماعیاقتصادیفرهنگیمعارف قرآنیمقالات

ابزارهای تحقق عدالت اقتصادی از منظر قرآن

samamosيكي از مسايل اساسي در شيوه زيست اسلامي، اهتمام به مساله عدالت فرا گير و همه جانبه است .بر همين اساسسبك زندگي اسلامي در جزئيات نيز به عدالت و اجراي آن اهتمام ورزيده و الگوها و مدل هايي را براي قيام به عدالت بويژه در حوزه عمل اقتصادي ارايه كرده تا اين گونه عدالت در جامعه تحقق يابد . از اين رو براي تحقق عدالت در قالب ابزارهاي تعديل اقتصادي برنامه ها و راهكارهايي را بيان كرده كه در مطلب پيش رو اين ابزارها تبيين شده است .

عدالت، محور تكوين و تشريع

بر اساس آيات قرآني ،عدالت محور اصلي هستي است . به اين معنا كه سنت الهي و اصل حاكم برهستي ،عدالت است و نظام هستي بگونه اي ايجاد شده كه نمي تواند هيچ گونه ظلم وستمي را برتابد (آل عمران ،ايه 18 و آيات ديگر )برهستي ،عدالت است و نظام هستي بگونه اي ايجاد شده كه نمي تواند هيچ گونه ظلم وستميرا برتابد (آل عمران ،ايه 18 و آيات ديگر )؛ چرا كه عدل ،نقيض جور و ستم است . (ترتيب العين ،فراهيدي ،ج 2 ص1154 ،"عدل ") معناي ماده عدل ،حد وسط بين افراط وتفريط است . بگونه اي كه در آن هيچ زياده و نقصان نباشد .(التحقيق ،حسن مصطفوي ،ج 8،ص 55 ،"عدل ") البته عدالت ،لفظي است كه اقتضاي معناي برابري و مساوات را دارد (مفردات الفاظ قرآن كريم ،راغب اصفهاني ،ص551،"عدل " ) ؛ اما اين بدان معنا نيست كه در همه موارد ،تحقق آن با مساوات همراه ولازم باشد ؛زيرا گاهي مساوات به معناي ظلم خواهد بود.

خداوند در آيات قرآني بر اين نكته تاكيد دارد كه نظام تكوين و تشريع بر مدار عدالت است .بر همين اساس نه تنها خداوند عادل است و هيچ گونه ظلم و ستم روا نمي دارد ، (آل عمران ،آيه 182) بلكه هيچ ظلمي را در هيچ جايي بر نمي تابد .از همين رو خود ، نظام تشريع وقانون گذاري را به گونه اي سامان داده كه عدالت در آن ، اصل بنيادين حاكم است و بر همه اصول ديگر حكومت مي كند.

اجراي عدالت، ماموريت اسلام و پيامبران

خداوند در ايه 25 سوره حديد بصراحت بيان مي كند كه اجراي عدالت ،كليدي ترين و اساسي ترين فلسفه و هدف اسلام به عنوان دين توحيدي از آدم (ع) تا خاتم (ص) بوده و كتب آسماني و رسولان الهي براي روشنگري و بيان مسايل مر بوط به عدالت فرستاده شده اند بگونه اي بشر را تربيت كنند كه خود به عدالت قيام كرده و آن را اجرا نمايند . از همين رو از مهمترين ويژگي راهبران جامعه ،عدالت دانسته شده (بقره ،آيه 124) تا انسان هاي عادل براي تحقق عدالت فراگير و همه جانبه قيام كنند و ديگران را بدان بخوانند ؛چرا كه اجراي عدالت عليه خود و خويشان بسيار سخت است و كسي كه بتواند عدالت را اين گونه در خود و خويشان به اجرا در آورد هرگز در اجراي آن نسبت به ديگران كوتاهي نمي كند و هدف اصلي خويش را همواره عدالت قرار مي دهد.

در آموزه هاي اسلامي عدالت ،محوري ترين اصلي است كه بايد به عنوان يك حق طبيعي در مورد شخص و ديگران اجرا شود و مومنان نه تنها مي بايست عدالت را به عنوان يك حق طبيعي مطالبه كنند بلكه موظف هستند كه در تمام زندگي خود ،آن را مراعات كنند .

اجراي عدالت در حوزه عمل اقتصادي

از نظر اسلام عدالت اقتصادي بسيار مهم است ؛زيرا اقتصاد ،مايه قوام جامعه است (نساء ايه 5)و هر گونه اختلال و ظلم در نظام اقتصادي به معناي فرو پاشي جامعه و بحران در آن است . از اين رو ماموريت پيامبران را عدالت در جامعه دانسته است (حديد ،ايه 25) زيرا اسلام بر آن است تا انسان ها را در جامعه به كمال شايسته و بايسته برساند تا بتوانند خلافت الهي را عهده دار شوند .

خداوند در آياتي از جمله ايه 7 سوره حشر و 278 و279 سوره بقره از مهمترين اصول اقتصاد اسلامي را عدالت معرفي مي كند و در آيه 85 سوره حديد هر گونه اختلال و ظلم در اين حوزه را به معناي فساد و تباهي جامعه مي داند. از نظر اسلام ،رعايت عدل و انصاف اقتصادي ،در پي دارنده عاقبت و فرجامي نيك براي بشر در دنيا و آخرت خواهد بود (اعراف ، ايه 85 ؛اسراء ، ايه 35) از همين رو خواهان بر پايي عدالت است و با هر گونه ظلم و بي عدالتي در هر شكلي از چارچوب از برنامه اسلام و پيامبران معرفي مي نمايد . (بقره ،ايات 278و279)

از نظر قرآن اجراي عدالت اقتصادي به معناي اصلاح جوامع بشري است ؛زيرا اگر جامعه اي بخواهد به آرامش و آسايش برسد و خوشبختي را درك كند مي بايست نخستين گام را در اصلاح اقتصاد و اجراي عدالت اقتصادي جست و جو كند ؛چرا كه اصلاح جامعه در گرو اصلاح اقتصادي و اجراي عدالت در جامعه است ،از سويي ديگر ، مهمترين لغزشگاه ها و زمينه ساز ابتلاي انسان به بي عدالتي نيز در همين حوزه رفتار و عمل اقتصادي امكان پذير است .

ايجاد عدلات اقتصادي ، برنامه راهبردي اسلام

از آنجايي كه اسلام رسيدن به سعادت و خوشبختي را در گرو همكاري جمعي بشر و اصلاح روابط انسان ها در چارچوب عدالت بويژه عدالت اقتصادي مي داند ،برنامه هايي براي ايجاد عدالت ارايه كرده كه در قالب تعديل اقتصادي سامان يافته است .

از نظر اسلام جامعه مي بايست بگونه اي سامان يابد كه جريان سالم اقتصادي ،همه افراد جامعه را تحت پوشش قرار دهد و اين گونه نباشد كه برخي از انسان ها از مواهب اقتصادي و آسايش و رفاه بي بهره شوند و تنها شماري از انسان ها به عنوان سرمايه داران و پروتمندان از مواهب و نعمت هاي الهي بهره مند باشند . از همين رو راهبرد عدالت اقتصادي خود را بر جريان سالم اقتصاد و گردش سالم و صحيح ثروت قرار داده است .

بر اساس همين راهبرد اقتصادي ، ابزارهايي را براي جريان عدالت اقتصادي به كار گرفته تا همه افراد جامعه از عدالت اقتصادي برخوردار شوند و در اين ميان افراد ضعيف و ناتوان مورد ظلم و ستم قرار نگيرند.در همين راستا خداوند در ايه 7 سوره حشر با تعيين مصارف ششگانه براي "في ء" ، بر آن است تا تعديل ثروت و عدالت اقتصادي تحقق يابد .

خداوند براي تحقق اصل مهم عدالت اقتصادي و فراگيرشدن بهره مندي همه اقشار جامعه از اقتصاد و ثروت ، با بيان احكام و اجراي برنامه هايي ، بر آن است تا اين هدف مهم برآورده شود.

ابزارهاي تعديل اقتصادي اسلام

اسلام در راستاي تحقق اين اصل راهبردي ف سياست ها و برنامه ها يي به كار گرفته شده است .در اين سياست ها و برنامه ها كه به دوشكل اثباتي و نفي بيان شده گاه برخي از رفتارها ي اقتصادي ممنوع و محكوم شده و گاه ديگر بر انجام سياست ها و برنامه هايي تاكيد شده است .

الف : ممنوعيت ها

  1. ممنوعيت انحصار و تمركز اموال در دست ثروتمندان : از نظر اسلام ثروتمندان مي بايست در اختيار همه جامعه باشد و اين گونه نيست كه تنها ثروتمندان از ثروت بهره برند . برهمين اساس هيچ گونه انحصار طلبي به جهت تمركز ثروت در دست عدهاي معدود از افراد جامعه جايز شمرده نشده است .(حشر ،ايه 7)
  2. ممنوعيت خارج كردن نقدينگي از دسترس عموم :از نظر قرآن ،مهمترين اصل در اقتصاد ، گردش درست و سالم ثروت در جامعه است . از همين رو هر گونه كنز اندوزي و خرج ثروت از دايره توليد محكوم و نادرست شمرده شده است . همچنين از نظر اسلام كنز اندوزي كه موجب مي شود ثروت از دايره توليد خارج شود آسيب جدي به اقتصاد جامعه وارد مي كند ؛ چرا كه براي توليد ، نياز به نقدينگي است وخروج ثروت و نقدينگي از دايره توليد و انباشت آن به شكل طلا و سكه دلار در گوشه اي نه تنها موجب رشد اقتصادي نيست بلكه موجب ركود اقتصادي شده و آسيب جدي به توليد جامعه و رشد و شكوفايي اقتصادي مي زند . از اين رو قرآن به شدت عليه كنز و نقدينگي واكنش نشان مي دهد و آن را نادرست مي داند . (توبه ، ايه 34)
  3. ممنوعيت بهره هاي ربوي : خداوند به سبب مفاسد بسياري كه معاملات ربوي بر جامعه تحميل مي كند ، اين گونه معاملات را اعلان جنگ با خدا مي داند و به شدت با آن مبارزه مي كند ؛ چرا كه ربا خواري سبب انحراف ونابساماني در اقتصاد مي شود (بقره ،ايه 275 ) خداوند در آيه 276سوره بقره به اين نكته توجه مي دهد كه نظام اقتصاد ربوي در نهايت موجب فروپاشي اقتصاد و نيز جامعه مي شود و در ايه 39 زمر نيز مي فرمايد كه چنين رفتار اقتصادي نه نتها موجب ازدياد ثروت نمي شود بلكه بركت را از مال مي برد .
  4. ممنوعيت كم فروشي :از نظر قرآن كم فروشي و تقلب در معامله ، از جمله عوامل فساد اقتصادي است بايد به شدت از ان اجتناب كرد (اعراف ،ايه 85 ؛هود ،آيات 84 و85 ؛شعراء ،آيات 181 تا183) كساني كه به گمان سود بيشتر كم فروشي مي كنند و از ميزان جنس كم مي گذارند ،در حقيقت ضررو زيان كرده و اعتماد مردم را به كالا و خدمات خود از دست مي دهند .از اين رو خداوند كم فروشي به گمان سود را عملي زيان آور و بد فرجام مي داند واز انجام آن پرهيز مي دهد . خداوند در آيات قرآن از جمله آيات 84 تا 84 سوره هود ، گران فروشي را از مفاسد اقتصادي دانسته و به آسيب شناسي .اين رفتار در جامعه مي پردازد.
  5. ممنوعيت گران فروشي :از نظر قرآن گران فروشي ممنوع است .هر كالايي در بازار ، ميزان سود معيني دارد كه فروش كالا ويا خدمات بيش از آن ، گناه و حرام است . در عرف بازار براي كالاهايي كه زود فاسد مي شوند سود متعارفي ميان 25 تا 35 درصد از قيمت خريد در نظر گرفته مي شود . بنا براين افزايش سود به ميزان بيش از آن به عنوان گرانفروشي ممنوع است . در كالايي فساد نا پذير است مانند تلوزيون و يخچال و مانند آن سود متعارف حدود 10 تا 15 درصد حضرت صادق مي فرمايد: فريب دادن و كالا را به زياد تر از قيمتش فروختن به كسي كه بي خبر است ، حرام است ؛ و نيز مي فرمايد : فريب دادن مومن در معامله حرام است و در روايت ديگر فرمود : كسي را كه به تو اطمينان دارد فريب مده ، زيرا فريب دادنش حلال نيست .(وسائل الشيعه ،ج12،ص364) پيامبر اكرم (ص) مي فرمايد: هر مردي كه قوت مردم را بخرد و تا چهل روز آنرا نگاه دارد به انتظار اينكه مسلمانان در گراني واقع شوند گناهي كرده كه اگر تمام آن قوت را بفروشد و پولش را صدقه بدهد ،كفاره ان گناهي كه كرده نمي شود (وسائل الشيعه ،ج 12،ص314 ،باب 27)قرآن كريم در سوره اعراف آيه 97 مي فرمايد : اگر اهل شهرها و جوامع انساني ايمان آورده و تقواي الهي پيشه كنند ،مابه روي آنها بركات زمين و آسمان را مي گشاييم ، اما آنها تكذيب كردند و به خدا وروز واپسين ايمان نياوردند و تقوا ي الهي را رعايت نكردند و حكومتشان هم رعايت قوانين الهي را نكرده و به غير آنچه خدا حكم كرده حكم كردند.و در سوره نحل آيه 112 آمده است : «خداوند مثلي زده است و آن وصف شهر و روستايي است كه هم امنيت و آرامش خاطر داشتند و هم روزي فراوان كه از هر طرف بسويشان آورده مي شود ولي به نعمتهاي خدا كفران ورزيدند . پس خداوند هم لباس گرسنگي و ترس را در اثر كردار زشت آنها ،به آنان پوشاند»كه كفران نعمت شامل اسراف ،احتكار ، خيانت به اموال و اجناس در برابر مردم مي باشد .
  6. ممنوعيت احتكار : احتكار كالا و نيز منابع انساني (كارو خدمت ) جايز نيست . بنابر اين افراد يا شركتها حق ندارند كالايي را بيش از نياز خود خريداري و انبار كنند يا كارگران خبره و فنني را استخدام كرده و اجازه ندندهند تا ديگران از خبرگي آنان در جهت توليد استفاده كنند . احتكار تنها اختصاص به كالا ندارد بلكه خدمات مهندسي و تخصصي مانند آن را نيز شامل مي شود .
  7. ممنوعيت اسراف و تبذير : به اين معنا كه هيچ كس مجاز نيست تا بيش از نياز خود از نعمت ها و مواهب را به مصرف برساند ؛زيرا هر انساني نياز هايش به ميزان مشخص است و او با بهره گيري درست و اعتدال در مصرف نبايد اجازه دهد نعمتي از ميان برود بي هيچ سودي و تاثيري به كار گرفته شود .بنا بر اين ، هر نوع كالا و خدمات اقتصادي مي بايست به ميزان نياز ، به كار گرفته شود و گرنه در غير اين صورت مصداق اسراف خواهد بود كه از نظر اسلام گناه بزرگي است . همچنين ريخت و پاش عدم استفاده از نعمت جايز نيست ؛ زيرا موجب مي شود كه ديگراني كه نيازمند آن كالا يا خدمات هستند نتوانند از آن بهره گيرند . كسي كه نيازي به كالايي ندارد مي بايست آن را در اختيار نيازمندقرار دهد نه آنكه آن را تباه كرده و دور ريزد . (انعام ،آيه 141 ؛ اعراف ،آيه 31 ؛ اسراء،آيه 26 ؛فرقان ،آيه 67)

ب: سياست ها و برنامه هاي اثباتي

1. انفاق: از مهمترين راهكارهاي اسلام براي جلوگيري از انحصار طلبي و تمركز ثروت در دست افرادي معدود ،تاكيد بر مساله انفاق است . با اين كار مي توان عدالت اقتصادي را تضمين كرد؛ زيرا از نظر اسلام انفاق همانند عبادت است (بقره ،آيات 2و3) و كساني كه انفاق مي كنند پس از توحيد و پرسش خداوند بهترين عمل را در زندگي خود انجام مي دهند .از ا جايي كه انفاق به معناي هر گونه بخشش مالي به ديگران بي هيچ محدوديت است ، اين امكان را به همه افراد جامعه مي دهد كه ار درصدي از مواهب و ثروت اقتصادي سود  برند . ناگفته نماند كه انفاق در لغت به معناي اخراج مال از ملك و در اصطلاح قرآن ، اعم از مال و غير مال و از واجب و غير واجب است . (مفردات الفاظ قرآن كريم ، راغب ،ذيل واژه نفق)

2. صدقه: از ديگر روش هايي كه اسلام براي تعديل اقتصادي بيان كرده ، صدقه است . صدقه مالي نيز مانند انفاق ، معناي عام و در برگيرنده اي دارد . هر چند كه بخشي از صدقات و انفاقات از واجبات شمرده مي شوند ولي بخش بزرگي از آنها به شكل اختياري است .صدقه چيزي است كه انسان به قصد قربت از مال خود خارج  سازد .(مفردات ،ص480،«صدق »)برخي گفته اند :صدقه ، مطلق انفاق در راه خدا ست ؛ اعم از اينكه واجب باش يا مستحب .( الميزان ،ج2،ص397) گفتني است كه مقصود از صدقه ،در برخي آيات زكات واجب اموال و در برخي ديگر به معناي مطلق انفاق است.

3. زكات : زكات يكي از مهمترين ابزارهاي ايجاد عدالت اقتصادي در جامعه اسلامي است . خداوند زكات را در اموال واجب كرده است (بقره ، آيه 271 ؛ جواهر الكلام ، ج 15 ، ص2 )تا بخشي از درآمدهاي اساسي مردم در اختيار دولت و نهادهاي آن قرار گيرد و در ايجاد تعديل اقتصادي به كار گرفته شود . از نظر قرآن پرداخت زكات ، مايه قوام و سامان دهنده امور اجتماعي است (بينه ، ايات 4و5)

4.  خمس : خمس به عنوان واجب در اقتصاد اسلامي براي تعديل بيان شده است خداوند در ايه 41 سوره انفال حكم خمس را بيان كرده و فرموده كه از هر درآمدي لازم است يك پنجم آن در اختيار ولي امر قرار گيرد تا در مصارف خود هزينه شود.

5.  وقف : روش وقف يكي ديگر از شيوه هاي اسلامي براي تعديل اقتصادي و ايجاد عدالت در جامعه و گردش ثروت در همه افراد جامعه است . اهميت وقف و بركات فردي و اجتماعي ناشي از آن ، از جمله موضوعاتي است كه در آيات و احاديث بيشماري مورد توجه قرار گرفته كه از جمله آنها مي توان به آيه 261 سوره مباركه بقره اشاره كرد كه طي آن اين عمل خير انسان چند برابر در درگاه خداوند مستحق پادش است : مثل (صدقات )كساني كه اموال خود را در راه خدا انفاق مي كنند همانند دانه اي است كه هفت خوشه بروياند كه در هر خوشه اي صد دانه باشد ؛و خداوند براي هر كس كه بخواهد (آن را ) چند برابر مي كند و خداوند گشايشگر داناست.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا