اخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیروان شناسیفلسفیمعارف قرآنیمقالات

از پرستش حق تا پرستش نفس

samamosبسم الله الرحمن الرحیم

نفس انسانی، آفریده شگفت خداوندی است؛ چرا که دربردارنده همه مراتب وجودی و همه حضرات و نشائات هستی است. همین ظرفیت بی مانند نفس و روان آدمی است که وی را چنان در اوج بالا می برد که جز خداوند هیچ موجودی در هستی را نرسد تا از مقام وی آگاه شود؛ چه رسد که به مقام وی برسد؛ و از سویی دیگر،‌ می تواند در پستی و فرود چنان هبوط و سقوط کند که هیچ موجودی را نتوان پست تر از انسان در هستی یافت که در درک اسفل از دوزخ دوری از خداوند باشد.

همین ظرفیت و توانمندی نفس آدمی است که انسان را موجودی ناشناخته حتی برای فرشتگان مقرب الهی کرد و هنگامی که خداوند فرمان سجده خلافت داد،‌ بسیاری شگفت زده به مجادله و محاجه پرداختند و گروهی از اطاعت سرباز زدند و مغضوب درگاه الهی شدند.

نویسنده دراین مطلب با توجه به همین ظرفیت و تقابل بی نهایت گرایش های نفس، به سراغ آموزه های وحیانی قرآن رفته تا تفسیر و توصیف خداوندی را درباره این آفریده اش به دست دهد. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.

ماهیت نفس انسانی

درباره معنا و کاربردهای واژه نفس اختلاف است؛ چرا که گاه به معنای ذات،‌ گاه به معنای قوه ای که بدان جسم زنده است؛ و گاه دیگر به معنای قوه ادراکی بشر و یا جامع قوه غضب و شهوت به کار رفته است.(لغت نامه،‌ دهخدا،‌ج 13، ص 20008؛ و نیز احیاء‌ علوم الدین،‌ محمد غزالی، جزء 8، ص 7 ؛ و نیز المحجه البیضاء، فیض کاشانی، ج 5، ص 6)

اما مراد از کاربرد نفس در این مطلب همان روان آدمی است. به این معنا که روح الهی که امری از مقام ربوبیت و پروردگاری است وقتی در کالبد انسانی قرار گرفت از آن به نام نفس یاد شده است. پس روح و جان همان امر مجرد است که در صورت اضافه به کالبد و جسم به عنوان نفس و روان نامیده می شود.(شمس، آیه 7؛ انعام، آیه 93؛ زمر، آیه 42؛ توبه آیات 55و 85 و آیات دیگر)

به این معنا نفس آدمی پدیده ای غیر از تن و جسم انسان است و در هنگام مرگ نفس از بدن جدا می شود.(همان آیات) هم چنین نفس انسانی به سبب ظرفیتی که خداوند در آن قرار داده است،‌ پدیده ای ارزشمند و از آیات بزرگ الهی است؛ به گونه ای که اگر انسان بخواهد فهم دقیقی از خداوند داشته باشد، به حقیقت نفس خویش بنگرد و با ژرف نگری حقیقت الهی را به نسبت در آیات وجودی خودش درک کند و بفهمد.(ذاریات، آیات 20 و 21 ؛ فصلت ، آیه 53) از این روست که خداوند نفس آدمی را مظهر تجلی آیات خود دانسته است.(همان آیات)

نفس انسانی در مقام تسویه و تعادل کامل قرار دارد و ظرفیت شدن های متقابل را دارا می باشد. پس می تواند با پذیرش الهامات تقوایی، متاله و خدایی شده و در مقام مظهر ربوبیت الهی قرار گیرد و یا این که پیرو الهامات فجوری شده و در مقام درک اسفل بعد و دوری از خداوند در آید.(شمس، ایات 7 تا 10 و آیات دیگر)

نفس انسانی، جنسیت ندارد و بر همین اساس است که زن و مرد از نظر مقام نفس و روان یکسان می باشند و تفاوتی میان آن دو وجود ندارد و این تفاوت ها تنها در مقام کالبد و فیزیک اوست.(نساء، ایه 1؛ انعام، ایه 98، اعراف، ایه 189 و زمر،‌ایه 6)

تمام اعمال و رفتار و گفتارهای انسان، به نفس ارتباط دارد. از این روست که نفس انسانی در گرو مکتسبات و دستاوردهای خود است(مدثر، ایه 38) و در قیامت خداوند بر اساس همین دستاوردهای نفس با او برخورد می کند و پاداش می دهد.(تکویر، ایه 14 و رعد، ایه 33) چرا که زندگی دنیوی و اخروی انسان (انفال، ایه 53 و رعد، آیه 11) در گرو نفس و اعمال اوست.

در پیچیدگی نفس انسان همین بس که خداوند در آیاتی از نهان گری نفس سخن می گوید ولی به انسان هشدار می دهد که خداوند از همه دستاوردهای نفوس آدمی آگاه(رعد، ایه 42 و تکویر، ایه 14) و بر اساس آن چه می داند از آشکار و نهان نفس و دستاوردهایش به او پاداش می دهد و همه آن ها ثبت و ضبط می شود و در اختیار بشر قرار می گیرد(نحل، ایه 111 ؛ و انفطار، ایه 5 ؛ و اسراء، ایات 14 و 25 ؛و نیز مدثر آیه 38 ؛ و مجادله، ایه 8) هر چند که خود انسان از خودش و همه دستاوردهای آشکار و نهان نفس آگاه است.(قیامت، ایه 14)

نفس انسانی به سبب ظرفیت های بسیار در مکر و نهان سازی می کوشد تا در صحنه قیامت هم مکر ورزد و حقایق دستاوردهای خود را نهان سازد با آن که خود به حقیقت کار خود آگاه سازد. این جاست که کارنامه آشکار و نهان وی رو می شود و مجادله ها و مکرهایش او را رسوا می سازد؛ چرا که می خواهد خدا را سیاه کند و سیاه بازی در آورد در حالی که خداوند خودش زغال فروش است: و مکروا و مکر الله و الله خیر الماکرین.(آل عمران، ایه 54)

هم چنین خداوند مزه مرگ را به همه نفوس انسانی می چشاند و نفس انسانی نیست که بخواهد از کالبد بیرون رود بی آن که تجربه مرگ را یک بار نداشته باشد؛ چرا که انتقال از این نشاة به نشاة دیگربا مرگ شدنی است.(آل عمران، ایه 185 و انبیاء، آیه 35 ؛ و نیز عنکبوت، ایه 57)

به هر حال، برای شناخت ماهیت نفس با نگاهی به ویژگی های آن می توان دریافت که نفس انسانی از ظرفیت بی نهایتی برخوردار می باشد و با آن که در حالت تعادل و استوا قرار دارد(شمس، آیه 7)، با این همه براساس نسبت دنیوی به جای این که بر فطرت الهی خود باقی بماند؛ چون از روح الهی به شکل نفس در کالبد دمیده شده است(انفال، ایه 53 و آیات دیگر)،‌ اما به جای پذیرش فطرت و حتی الهامات تقوایی،‌به سوی الهامات فجوری می رود و فطرت پاک نفس و ایمان آوری و متاله و خدایی شدن را دسیسه و دفن می کند. (شمس، ایات 7 تا 10) از این روست که خداوند در آیه 16 سوره ق از انگیزش های منفی و مرموز نفس آدمی سخن می گوید و کارهای ناروا را توجیه، تزیین و تسویل می کند و زیبا جلوه می دهد.(طه، ایه 96 و آیات دیگر) در حالی که می تواند تجلی گاه اسمای الهی باشد و متاله و خدایی شود و در مظهر ربوبیت الهی قرار گیرد و خلیفه الله گردد.(فصلت، ایه 53 و آیات دیگر)

نفس در مقام آزمون و امتحان

اصولا انسان برای مظهریت در ربوبیت و خلافت الهی ساخته شده است و به او این امکان داده شده تا با فعلیت بخشی به فطرت الهی و اسمای خداوندی سرشته در ذات خود،‌ متاله و خدایی شود. اما رسیدن به این مقام به سادگی شدنی نیست؛ چرا که می بایست هر کسی قابلیت و شانیت این مقام را بیابد. این جاست که مساله آزمون ها و امتحانات سخت برای مقاصد گوناگونی چون فعلیت بخشی و صداقت و مانند آن مطرح شد.

خداوند در آیاتی از جمله آیه 155 سوره بقره و 186 سوره آل عمران، بیان می دارد که دنیا عرصه و میدان آزموده شدن نفس انسان است تا حقیقت خویش را بشناسد و آشکار سازد و خدایی شود یا شکست بخورد و هبوط و سپس سقوط کند.

در این میدان تنها اهل صبر و صابران هستند که پیروزمندانه ازاین میدان سخت کارزار بیرون می آید و از بلا و ابتلاء به مقام متاله و خدایی شدن می رسد.(بقره ،‌آیه 155 و آیات دیگر)

خداوند اهل ایمان را تشویق به ثبات قدم، استواری و اعتماد به نفس تشویق و ترغیب می کند تا در نهایت بر همه دشمنان درون و بیرون پیروز شوند و سربلند در مقام متاله و مظهریت قرار گیرند.(آل عمران، ایات 139 و 140 و آیات دیگر)

سقوط از مقام انسانیت تا پرستش نفس و آثار آن

مشکل عمده بسیاری از انسان ها این است که در دام اومانیسم می افتند و انسان خدایش می شود و نفس را به جای خدا پرستش می کند و تجلی و مظهر الهی را خدا می یابد و در برابر عظمت نفس خویش به سجده در می آید و این گونه است که خودپرستی به جای خداپرستی تبدیل می شود و انسان به جای خدا، خود را پرستش می کند.

این که انسان به جای خدا پرستی خود پرستی پیشه کند و نفس خویش را خدای خود قرار دهد،‌‌اثاری در زندگی دنیوی و اخروی اوبه جا می گذارد که در آیات قرآنی به آن توجه داده شده است.

از جمله آثار خودپرستی می توان به ایجاد تفرقه و اختلاف در دین اشاره کرد. کسانی که هوای نفس خویش را پرستش می کنند، می کوشند تا با دین زدایی، تاثیر دین را بکاهند و خداوند را از گردونه زندگی خویش در پرستش و ربوبیت و مانند آن بیرون رانند.(شوری، آیات 13 تا 15)

از دیگر آثار خودپرستی و هواپرستی می توان به استکبار در برابر حق و پیامبران دعوت کننده به حق اشاره کرد؛ چرا که چنین انسان هایی خود را حق می یابند و نفس خویش را در فهم و درک حق اولی می دانند و همین تکبر ذاتی در شکل استکبار نسبت به سخنان دیگران بروز و ظهور می کند.(بقره، ایه 87)

بر پایه همین تفکر است که به استهزای پیامبران از جمله پیامبر(ص) می پردازند و تفکر الهی و عقلانی پرستش خدا، را به تمسخر می گیرند و آن را رفتاری بیرون از عقل و عقلانیت می شمارند.(فرقان ،‌آیات 41تا 43 و آیات دیگر) بنابراین انکار رسالت پیامبر(همان) یا انحراف از حق (نساء،‌آیه 135) ، انحراف از راه خدا و آموزه های وحیانی(ص، آیه 26)، و اعراض از قرآن(قمر، ایات 3 تا 5)، تکذیب آیات خدا(انعام، ایه 150)، تکذیب پیامبران(بقره، ایه 87 و مائده،‌آیه 70)، تکذیب معجزات(قمر، آیات 1 تا 3 و آیات دیگر)، قتل پیامبران(مائده، ایه 30)، افترا و سحر و جادو خواندن معجزات (قمر، ایات 1 تا 3) و مانند آن تنها بخشی از آثار این تفکر می باشد.

خودپرستان، انسان های بی بند و باری هستند(نساء، آیه 27) چرا که به دلیل و برهان توجهی ندارند (تحریم، آیه 23) و پای بند به هیچ اصل عقلانی و حق(نساء، آیه 135 و آیات دیگر) نیستند. این گونه است که اهل بی عدالتی در همه امور زندگی (همان) ، امتیاز خواهی (کهف، ایه 28)، پیمان شکنی (مائده،‌آیه 70)، تعدی و تجاوزگری و اسراف(کهف ، آیه 28)، خردگریزی(فرقان، ایات 43 و 44)، ظلم و ستم(بقره، ایه 145) و دیگر رفتارهای ضد هنجاری و ضد ارزشی و در یک کلمه گناه (یوسف، ایه 53)هستند.

خودپرستی به جای خداپرستی آنان را ا زمقامات معنوی محروم می سازد(اعراف، ایات 175 و 176)، و از ولایت الهی به ولایت شیطان می راند(بقره، ایه 120 و رعد، آیه 37) و از هدایت های الهی محروم می سازد(مائده، آیه 77) و به سبب فقدان و از دست دادن ابزارهای شناختی(جاثیه، ایه 23 و محمد، ایه 14)، درک صحیح و درستی از حقایق از جمله حقایق هستی و وحیانی (محمد، آیه 16) نخواهند داشت و بر اساس همان هواپرستی و خودپرستی،‌ به انکار هدف مندی برای آفرینش و عبث و بیهودگی هستی می پردازند و معاد و رستاخیز را منکر می شوند.(ص، آیات 26 و 27) این گونه است که با کارهای زشت و گناهان دچار خسران عظیم می شوند(مائده، آیه 30) و از مقام انسانیت سقوط می کنند.(فرقان ، آیات 43 و 44)

بسیاری خواسته و ناخواسته در دام نفس شیطانی می افتند و در مسیری گام بر می دارند که از مقام انسانیت فرو می افتند و در مسیر شدن های غیر کمالی، نخست هواپرست و سپس نفس پرست و در نهایت شیطان پرست می شوند؛ چرا که ولایت نفس، بخشی از ولایت شیطان است و شیطان ولایت خویش را این گونه اعمال می کند. از این روست که خداوند از هر گونه رفتار بر اساس هوی و هوس باز می دارد تا انسان گرفتار هواپرستی و در نهایت نفس پرستی و شیطان پرستی نشود؛ چرا خداپرستی در گرو پرهیز از هواپرستی و تمایلات نفسانی است (بقره، ایه 87 و نیز مائده، آیه 70)

عوامل پرستش نفس و راه رهایی

از عواملی که انسان را به سوی پرستش نفس می کشاند، می توان به عوامل چون جهل و نادانی(روم، آیه 29؛ جاثیه، آیه 18) و غفلت از خدا و یاد او(کهف، ایه 28) اشاره کرد.

راه رهایی از این مشکل قرار گرفتن در مغفرت و رحمت خدا است(یوسف، ایه 53) از طریق فراهم آوری زمینه های تزکیه نفس از سوی خداوند است. خودسازی به معنای گرایش به تقوا و خودداری از گناه و خطاست که زمینه ساز تزکیه الهی می شود. از این روست که خداوند از مومنان خواسته برای رهایی از هواپرستی و نفس پرستی به خودسازی از طریق تقوا اقدام کنند تا زمینه تزکیه الهی برای آنان فراهم آید.(لیل، آیات 17 و 18 )

درهمین آیات و آیات دیگر طهارت و پاکی نفس، زمینه ساز فراگیری معارف و احکام دین(آل عمران، ایه 164 و نیز جمعه ، آیه 2) می شود که خود عامل برای تزکیه نفس می شود.

البته برخی از انسان ها در دام همین تزکیه نفس می افتند و دچار غفلتی دیگر می شوند. خداوند در آیه 32 سوره نجم به انسان ها هشدار می دهد که مواظب خودشان باشند، زیرا گاه انسان دچار خودستایی می شود و نفس خویش را تزکیه و پاک از هر مشکل و زشتی می داند؛ چرا که نسبت به خود غفلت دارد و علم کامل احاطی همانند خداوند بر خود ندارد، این گونه است که تزکیه نفس به این معنا خود عاملی برای فرو افتادن در دام خودپرستی می شود.

تزکیه نفس می بایست با مخالفت با شیطان و دوری از هر گونه زشتی و فحشاء باشد(نور، آیه 21) تا این گونه زمینه تزکیه واقعی از سوی خداوند فراهم اید؛ چرا که تزکیه و پاکسازی نفوس تنها از شئون خداوند و خواست و مشیت اوست.(نساء، ایه 49)

اگر انسان گام هایی برای بستر سازی به نام خودسازی بردارد، آن گاه است که تزکیه خداوندی برای نفوس از طرق گوناگونی چون ورود پیامبران(ع) انجام می گیرد.(بقره، ایات 129 و 151 و آل عمران، ایه 164 و نیز جمعه، ایه 2)

به سخن دیگر، اصطلاح خودسازی به عنوان تزکیه نفس، اصطلاح نادرست یا نارسایی است؛ زیرا کاری که انسان انجام می دهد تزکیه نفس نیست، بلکه ایجاد زمینه است تا تزکیه از سوی خداوند انجام گیرد و در حقیقت پاکسازی یعنی همان تزکیه از سوی خداوند انجام می گیرد.(نساء، آیه 49)

این زمینه و بستر سازی با پرهیز و تقوا (نجم، آیه 32) با اجتناب از همه گناهان از جمله چشم چرانی(نور، ایه 30) و زنا و مانند آن و نیز انجام کارهای نیک چون صدقه(توبه، ایه 103 و لیل، ایه 18) فراهم می آید.

البته هرگز نقش آیات خدا و قرائت قرآن به ویژه شنیدن آن از زبان معصوم(ع) را در این مهم نمی بایست نادیده گرفت. (بقره، ایات 129 و 151 و آل عمران، ایه 164 و نیز جمعه، ایه 2)

در زمان کنونی ما می توانیم، با ارتباط روحی با معصوم(ع) از طریق صلوات و استغفار این فرصت را برای خود فراهم آوریم تا ایشان الهامات خود را در دل های ما داشته باشند و از زبان معصوم آیات قرآنی را در عصر غیبت بشنویم و تاثیر بپذیریم و خداوند به تزکیه و پاکسازی نفس ما بپردازد.

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا