اجتماعیاخلاقی - تربیتیاعتقادی - کلامیسیاسیفرهنگیمعارف قرآنیمقالاتمناسبت ها

مهندسی فرهنگی از نظر آموزه های قرآنی

بسم الله الرحمن الرحیم

مهندسی فرهنگی به معنای مدیریت راهبردی و مدیریت اجرایی فرهنگ انسانی، عملی است که پیامبران و امامان در طول تاریخ به آن پرداخته اند تا این گونه فلسفه و سبک زندگی را را ارایه و اقامه کنند که انسان را به مقام کرامت اکتسابی رسانیده و در مقام خلافت الهی و مظهریت در ربوبیت به عنوان متالهین خدایی شده می نشاند.

مهندسی فرهنگی پیامبران از نظر قرآن

فرهنگ در کاربردهای جدید زبان فارسی به مجموعه ای از آداب، رسوم، سنت ها، دین، آیین و مانند آنها گفته می شود که به عنوان نرم افزار و ملات روابط میان انسان ها را ساماندهی می کند. در زبان عربی جدید از آن به ثقافه یاد می شود که ریشه این کلمه به معنای تیزهوشی و زیرکی و غلبه بر کسی بر اساس آن ، و نیز به معنای راست آوری کژی ها، تسویه و اصلاح رفتار آمده است.

مهندسی نیز از ریشه کلمه فارسی «اندازه»، در حقیقت به معنای عمل مبتنی بر نظامواره در راستای ایجاد سازه مادی و معنوی با تجمیع اجزاء گوناگون و متناسب است. بنابراین، مهندسی فرهنگ، مهندسی نظام مند فرهنگی است که از  تنوع برخوردار بوده و خرده فرهنگ های بسیاری را دارد تا این گونه اهداف مشخص فرهنگی تحقق یابد و از بدعت ها و کژی ها در حوزه فرهنگ جلوگیری و ممانعت به عمل آید.

به نظر می رسد که پیامبران(ع) به یک معنا نخستین مهندسان فرهنگی هستند که فرهنگ اسلامی را به عنوان فلسفه و سبک زندگی وحیانی ارایه کردند تا این گونه جوامع بشری در یک نظامواره به جایگاه خلافت الهی با متاله و خدایی شدن دست یافته و به ربوبیت و پروردگاری در مقام مظهریت دست یابند.

البته همان طوری که پیامبران به مهندسی فرهنگی اقدام می کردند، در تقابل گروه های دیگری حتی از میان به ظاهر مومنان از جنس جریان های نفوذ و نفاق، به مهندسی فرهنگ بر اساس اهداف خویش اقدام می کردند که سامری از انسان ها و شیطان از جنیان معروف ترین کسانی باشند که به مهندسی فرهنگی بر اساس اهداف ضد الهی – اسلامی پرداختند.

باید توجه داشت که مهندسی فرهنگی هماره از سوی نخبگان علمی جوامع انجام شده است؛ هر چند کارگزارانی از نخبگان سیاسی و اقتصادی در خدمت آن بودند. هم چنین مباحث مهندسی فرهنگی در دو ساحت نظری و عملی ساماندهی می شود؛ زیرا  ارایه هندسه و شکل و طرح کلی یک حرکت کلان فرهنگی نیازمند پیش نیازهایی نظری در قالب مبانی و اصول و تبیین چشم انداز و درونمای روشن و هم چنین بسترسازی حرکت و ایجاد زیرساخت ها است. بنابراین، دو ساحت نظری و عملی هماره درگیر است تا مهندسی فرهنگی تحقق یابد؛ زیرا تنها نقشه برای تحقق کفایت نمی کند، بلکه ایجاد ساختارها و نهادها، مدیریت و سامدندهی و جهت بخشی بر اساس معیارهای نظری و تطبیق و اجرای آن در مقام عمل ضرورتی انکارناپذیر است. از این روست که پیامبران به عنوان مهندسان فرهنگی نه تنها به ساحت نظری در قالب فلسفه زندگی توجه داشتند، بلکه در قالب سبک زندگی به نگارش کتاب قوانین و معیارها اقدام کردند و بلکه حتی در مقام اجرا و اقامه به عنوان رهبران مهندسی فرهنگی و مدیران به اقامه پرداختند؛ این گونه است که سه مقام نبوت، رسالت و امامت را در کنار هم داشتند تا مهندسی فرهنگی را به تمام و کمال انجام دهند؛ زیرا مقام نبوت ناظر به ساحت نظری و فلسفی و تبیین عالم شهادت و غیب، مقام رسالت ناظر به ساحت تقنین و کتاب و بیان معیارها، و مقام امامت یا همان ولایت اولی الامر ناظر به ساحت اجراء و اقامه است.(حدید، آیه 25؛ نساء، آیه 95)

در برابر، دشمنان پیامبران در قالب خط ضلالت علیه خط هدایت به سه ساحت توجه داشتند و حتی برای تحقق اهداف مهندسی شیطانی فرهنگ، از همه امکانات حق و باطل بهره بردند. هامان از نخبگان عصر موسی(ع) به مهندسی فرهنگی دولت مصر اقدام می کند تا با بهره گیری از قدرت فرعونی و ثروت قارونی، اهداف شیطانی تحقق یابد و ولایت کفر و طاغوت در برابر ولایت الله و ایمان برقرار گردد و فرهنگ طاغوتی و شیطانی بر جامعه مصر حاکمیت مطلق یابد و فرهنگ الهی به حاشیه رفته یا نابود شود.

بنابراین، در مهندسی فرهنگی هماره آرمان ها و اهداف با سیاست های کلی فرهنگی و نیز قوانین و آیین نامه در قالب برنامه های کوتاه مدت و میان مدت و بلند مدت به ساحت نظری و عملی توجه دارد. از این روست که در مهندسی فرهنگی پیامبران نیز امر اهداف کلان در سایه سار اسلام به عنوان دین هادی، فلسفه و سبک زندگی را مشخص می کند، سیاست های کلان در قالب شرایع و قوانین ثابت و آیین نامه های اجرایی در قالب منهاج و روش مطرح می شود.(مائده، آیه 48)

پیامبران برای دست یابی به اهداف مهندسی فرهنگی، به تخلیه فرهنگی و خارج کردن ابعاد باطل فرهنگی، تحلیه فرهنگی و جایگزین سازی حق، و تثبیت فرهنگی با تکرار و اقامه در سطح «قوامین به عدالت قسطی و شهداء لله»(نساء، آیه 135؛ مائده، آیه 8) نه تنها به رصد فرهنگی در قالب تحلیل و بررسی ارزش ها، نگرش ها، هنجارها و رفتارهای موجود در جامعه پرداخته و با رویکرد انتقادی خرده فرهنگ ها را مورد باز نگری و بازسازی و باز آفرینی قرار دادند، بلکه با ایجاد شاخص هایی قابل اندازه گیری به ارزیابی وضعیت موجود از وضعیت مطلوب پرداختند. از همین روست که برخی از موضوعات فرهنگی موجود در عصر خویش مانند حج ، بیع و بیعت و مانند آنها را تایید و امضا کرده و در برخی دیگر را چون گران فروشی، کم فروشی، ربا را مردود دانستند و مثلا فرهنگ جاهلی را در ساحت رویکردهای نظری و عملی چون اعتماد به ظنون و هواهای نفسانی به چالش کشیده(نجم، آیات 23 و 28) و اعتماد به علم و عقل را جایگزین آنها ساختند تا مدار فلسفه و سبک زندگی بر محور علم و عقلانیت باشد.

هدف از این مهندسی فرهنگی از سوی پیامبران اصلاح فرهنگ ، تلاش برای ارتقا و تکامل فرهنگی، تعالی اخلاق از سطح عدالت و اصل مقابله به مثل در خیر و شر، به سطح احسان عفو و احسان ایثار و اکرام بود(بقره، آیه 237؛ فرقان، آیات 65 و 72)؛ چنان که پیامبر(ص) به صراحت و روشنی می فرماید: إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ؛ من برای اتمام مکارم اخلاقی برانگیخته شده ام.( سنن البیهقی؛ حدیث ۱۹۰۹۶؛ وسائل الشیعه؛ ج 12، ص 174)

 در این مهندسی فرهنگی پیامبر(ص)، نخبه سازی در ساحت علم و عمل در قالب تعلیم و تزکیه انجام می شود تا افراد و نهادهایی اجتماعی – فرهنگی اهداف مد نظر را در عالی ترین سطح آن به عنوان «قوامین بالقسط شهداء لله» به سامان برسانند.(آل عمران، آیات 164 و 79؛ نساء، آیه 135؛ مائده، آیه 8)

قوام امت به مهندسی فرهنگی

از نظر آموزه های وحیانی قرآن، هر اجتماعی بر دو پایه اساسی استوار است که ستون اصلی آن را شکل می دهد؛ پایه نخست همان پایه های فرهنگی است؛ زیرا مردم بر اساس فلسفه و سبک زندگی خاصی، امت را می سازند؛ یعنی اجتماع گروهی از مردم در اهداف ، شیوه و روش زندگی است که امت ساز است. شکی نیست که تامین و تضمین کننده چنین فلسفه و سبک زندگی همان فرهنگ به معنای پیش گفته است.

خدا در قرآن به عنوان نمونه، نمادهای فرهنگی کعبه ، ماه حرام و قربانی را به عنوان مهم ترین عامل اتحاد و انسجام امت اسلام معرفی می کند که توده های مردم را به سوی خود می کشاند و مردمی را به عنوان امت با فلسفه و سبک زندگی مشخص گرد هم می آورد. از همین روست که خدا در توصیف جایگاه ارزشی و اهمیت کعبه و دیگر نمادهای فرهنگی می فرماید: جَعَلَ اللَّهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ قِيَامًا لِلنَّاسِ؛ وَالشَّهْرَ الْحَرَامَ وَالْهَدْيَ وَالْقَلَائِدَ؛ خداوند كعبه بيت الحرام را وسيله قیام و به پا داشتن مردم قرار داده و ماه حرام و قربانيهاى بى ‏نشان و قربانيهاى نشاندار را نيز به همين منظور مقرر فرموده است.(مائده، آیه 97)

البته قیام اجتماع افزون بر عامل نخست یعنی فرهنگی به عامل دیگری نیز متکی است که بسیار مهم و اساسی است؛ زیرا امت زمانی شکل می گیرد که فرهنگ با اقتصاد همراه شود؛ از همین روست که خدا اقتصاد را نیز ستون و مایه قوام اجتماع می داند و بر صیانت از آن تاکید می ورزد.(نساء، آیه 5)

از آن جایی که مایه قوام امت و اجتماع، فرهنگ و اقتصاد است، در آیات قرآنی به مهندسی آن بر اساس اهداف متعالی پیامبران تاکید می شود و پیامبران و مومنان موظف می شوند تا فرهنگ و اقتصاد را مهندسی کنند تا امت به اهداف مشخص دست یابد. از همین روست که پیامبران هماره به مسائل فرهنگی و اقتصادی توجه ویژه داشته و همه ابعاد و قضایای آن را در قالب قوانین و مقررات تبیین کرده و ابزارها و روش ها و شیوه های مناسبی را به کار گرفته اند تا فرهنگی متعالی و اقتصاد سالم و پویا در اجتماع اسلامی شکل گیرد. در همین راستا است که پیامبران(ع) با نگره انتقادی به حوزه و ساحت اقتصاد و فرهنگ موجود، نقاط قوت و ضعف آن را شناسایی کرده و به حذف برخی از عقاید و افکار در ساحت نظری و رفتار در ساحت عملی پرداختند و در برخی از موارد به اصلاح و بازسازی پرداخته و در برخی از موارد نیز عناصری را به آنها افزودند. در ساحت اقتصادی با تحلیل یا تحریم برخی از امور مانند نفی ربا و امضاء بیع ، یا نفی کم فروشی و گران  فروشی و امضاء خرید و فروش مبتنی بر معیارهای وزن و پیمانه و برقرار نظام مالکیت عمومی در قالب انفال و فیء و مانند آنها (هود، آیه 88؛ مطففین، آیات 1 تا 3؛ حشر، آیه 7؛ انفال، آیات 1 و 42؛ بقره، آیات 275)، به مهندسی فرهنگی اقدام کردند که آن چه بیان شده تنها نمونه هایی از مهندسی اقتصادی است که پیامبران برای تحقق عدالت قسطی پیش گرفته و مومنان را مامور کردند تا در این عرصه در سطح فراتر از ملکه عمل کرده و به عنوان قوامین بالقسط به امر عدالت قسطی قیام کنند که البته مختص به ساحت اقتصادی نیست بلکه همه حوزه ها و ساحات از جمله عدالت اجتماعی – سیاسی و مانند آنها را در بر می گیرد.(نساء، آیه 135؛ مائده، آیه 8)

در ساحت مهندسی فرهنگی نیز همین گونه عمل کردند تا جایی که برخی از امور فرهنگی را امضاء ، برخی را اصلاح و برخی را افزوده  اند. این گونه است که یک نظام اقتصادی و نظام فرهنگی خاص را ایجاد کردند که امت اسلام می بایست در چارچوب آن فکر و عمل کند.

اصولا از نظر قرآن، ایجاد امتی رشید که بر اساس عقل سلیم و نقل معتبر وحیانی عمل می کند و از سفاهت به دور است(بقره، آیه 130؛ حجرات، آیه 7) نیازمند مهندسی دارد. از همین روست که پیامبران را برای این هدف مبعوث کرده است تا به مهندسی فرهنگ و به تبع آن همه ابعاد و ساحت زندگی انسان و در یک کلمه فلسفه و سبک زندگی اسلامی بپردازند. خدا در قرآن درباره ماموریت پیامبر(ص) در این عرصه و ساحت می فرماید: لَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِي أُنْزِلَ مَعَهُ أُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛ همانان كه از اين فرستاده پيامبر درس نخوانده كه نام او را نزد خود در تورات و انجيل نوشته مى‏ يابند، پيروى مى كنند؛ همان پيامبرى كه آنان را به كار پسنديده فرمان مى‏ دهد، و از كار ناپسند باز مى دارد، و براى آنان چيزهاى پاكيزه را حلال و چيزهاى ناپاك را بر ايشان حرام مى‏ گرداند، و از دوش آنان قيد و بندهايى را كه بر ايشان بوده است، برمى دارد؛ پس كسانى كه به او ايمان آوردند، و بزرگش داشتند، و ياريش كردند، و نورى را كه با او نازل شده است، پيروى كردند، آنان همان رستگارانند. (اعراف، آیه ۱۵۷)

پس پیامبر اکرم(ص) با مهندسی فرهنگی در قالب بازسازی فلسفه و سبک زندگی یعنی عقاید و افکار و رفتار در ساحات گوناگون بر آن است تا امت اسلام را به سوی رستگاری و سعادت ابدی در دنیا و آخرت برساند.

البته پیامبران از جمله پیامبر اکرم(ص) مجموعه ای از دستگاه های فرهنگی – اقتصادی را به منظور هدف گذاری، سیاستگذاری ، برنامه ریزی و اجرای فعالیت تعیین کرد. البته از نظر آن حضرت(ع) هر چند که مثلا عاملین ساحت اقتصادی زکات، مسئولیتی را به عهده داشته و حقوق دولتی از بیت المال می گیرند(توبه، آیه 60)، به این امر بسنده نکرد، بلکه در همه امور با تاکید بر مشارکت همگانی، به شکل واجب کفایی همگان را مامور و موظف کرد تا در ساحات گوناگون اقتصادی و فرهنگی وارد شده و در قالب امر به معروف و نهی از منکر به نظام سازی بپردازند و هر گونه کژی و ضعف و انحراف و مانند آن را شناسایی کرده و برطرف نمایند و به جبران مافات بپردازند.(آل عمران، آیات 104 و 114؛ توبه، آیات 71 )

همان طوری که در زمان پیامبر(ص) تنوع فرهنگی وجود داشته و خرده فرهنگ ها در هر نقطه ای حتی در شهر مدینه کوچک مدینه وجود داشته است، آن حضرت(ص) در راستای مهندسی فرهنگی به همه ابعاد توجه داشته است. پس اگر در تعریف مهندسی فرهنگی بر این باور باشیم که «مهندسي فرهنگ اين است كه با رويكرد نظام مند، و سيستمي اجزاء فرهنگ اعم از فرهنگ ملي، فرهنگ عمومي، فرهنگ تخصصي، فرهنگ سازماني را در مجموعه فرهنگ جا نمايي شود و روابط آنها به خوبي تنظيم گردد و ضعف‌های اجزاء و روابط آنها برطرف شود»، شکی نیست که پیامبران در طول تاریخ به این امر قیام کرده و امتی را ساختند که بر اساس فرهنگ مهندسی شده در چارچوب عقل و نقل به سمت اهداف مشخص حرکت کردند.

مهندسی فرهنگی تمدن ساز در گام دوم انقلاب اسلامی

همان طوری که پیامبران دنبال فرهنگی تمدن ساز بودند که نمادهای فرهنگی در قالب تمدن عینیت و تجسم یابد، امروز بر ما است که همین فرهنگ را شناسایی کرده و با مهندسی آن بتوانیم، تمدن اسلامی نوین را بسازیم؛ زیرا این فرهنگ است که نقش تعیین کننده و جهت بخش نسبت به اقتصاد و تمدن را ایفا می کند، چنان که مقام معظم رهبری مدظله العالی در این باره می فرماید: «فرهنگ به عنوان جهت‌دهنده به تصميمات كلان كشور- حتي تصميم‌هاي اقتصادي، سياسي، مديريتي و يا در توليد نقش دارد. وقتي ما مي‌خواهيم ساختمان بسازيم و شهرسازي كنيم در واقع با اين كار داريم فرهنگي را ترويج مي‌كنيم يا توليد مي‌كنيم يا اشاعه مي‌دهيم.» (مقام معظم رهبري 1381)

زیرا از نظر آن حضرت که نظری صائب است: «فرهنگ مثل روحي است كه در كالبد همه فعاليت‌هاي گوناگون كشور حضور و جريان دارد. فرهنگي كه بايد در توليد، خدمات، ساختمان‌سازي، كشاورزي، صنعت، سياست خارجي و تصميمات امنيتي رعايت شود و حدود را معين و جهت را مشخص كند، چيست؟ اين بايد در اين جا معين شود.» (مقام معظم رهبري 1381)

ایران اسلامی به عنوان ام القری در جایگاه مدینه النبی (ص) امروزی عمل می کند، بنابراین، می بایست در ساحت فرهنگ به تحولی اصلاحی دست یابد که بتواند تمدن ساز باشد. مقام معظم رهبری می فرماید: «آرمان اصلي ملت ايران رسيدن به جامعه اي رشيد، موحد، پرنشاط، پراميد، عدالت طلب، داراي اعتماد به نفس، پركار، پيشرو، پيشرفته، داراي توكل و برخوردار از روح ايثار و گذشت است؛ و “فرهنگ” مهمترين عامل دستيابي به اين هدف والاست.» ( مقام معظم رهبري 1386)

رهبر معظم انقلاب اسلامي، ابعاد مهندسي فرهنگي را در زمينه هاي فرهنگ ملي، فرهنگ عمومي، فرهنگ تخصصي، فرهنگ سازماني تعريف مي کنند: «فرهنگ يك سيستم است و داراي انواع و اجزائي است و مهندسي فرهنگ به عنوان يك مهندسي سيستم بايد انجام پذيرد. فرهنگ يك جامعه، اساس هويت آن جامعه است. فرهنگ كه مي‌گویيم اعم از مظاهر فرهنگي -مانند زبان و خط و امثال اينها و آنچه باطن و اصل تشكيل‌دهنده پيكره فرهنگ ملي است، مثل: عقايد، آداب اجتماعي، مواريث ملي، خصلت‌هاي بومي و قومي اينها اركان و مصالح تشكيل‌دهنده فرهنگ يك ملت است فرهنگ داراي انواعي است و در مهندسي فرهنگ همه اين انواع فرهنگ بايد مهندسي شوند. انواع فرهنگ عبارتند از: فرهنگ ملي، فرهنگ عمومي، فرهنگ تخصصي، فرهنگ سازماني و فرهنگ ملي.» (مقام معظم رهبري 1383)

مشاهده بیشتر

خلیل منصوری

آیت الله خلیل منصوری رامسری به مدت ده سال در مرکزفرهنگ و معارف قرآن به تحقیق و پژوهش در علوم و معارف قرآن پرداخته و در همین سال ها آثار چندی نگاشته که در مطبوعات علمی و پژوهشی چاپ و منتشر شده است. آیت الله هم چنین در مدت بیست سال همکاری با مرکز جهانی علوم اسلامی، سازمان حوزه های علمیه خارج از کشور و جامعه المصطفی مقالات و کتب بسیاری را در باره کشورهای جهان و اوضاع آن به شکل تحلیلی نگارش کرده است. لازم به ذکر است تمامی مقالات منتشر شده در این وبسایت تألیف ایشان است.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا